عمل، شرایط تقلید
موضوع بحث: عمل، شرایط تقلید
تاریخ پخش: 07/12/60
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد وعلی اهل بیته و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین»
1- اصول عقاید تقلیدی نیست
در این جلسه بنا دارم یک مقدار درباره تقلید و فتوا و مرجعیت و حکم و. . . صحبت کنم. قبل از آن باید بگویم که یک سری اصول عقاید است که تقلیدی نیست. عقاید از عقد است عقاید جمع عقیده است، عقیده از عقد است و عقد یعنی گره. میگویند فلانی عقدهاش این است یعنی قلبش با فلان مطلب گره خورده است. عقیدهاش این است یعنی قلبش با این مطلب عقد بسته است. همین طور که زن و شوهر عقد میکنند، یعنی به هم گره میخوردند. کسی که میگوید فلانی عقیدهاش این است یعنی قلبش با فلان مطلب عقد بسته است و گره خورده است. و وقتی بنا شد که دل من گره بخورد، دیگر تقلید نمیشود کرد. چون با تقلید دل گره نمیخورد. تقلید یعنی شما میگویید اینکار را بکن و من هم میکنم. اما قلبم گره نمیخورد. وقتی انسان قلبش گره میخورد که خودش هم دلیلش را بداند.
یک وقت میدانم که این ترشی برایم بد است. خوردم و امتحان کردم و با تجربه میدانم، قلبم با این حرف گره میخورد که ترشی برای من بد است. یک وقت خودم نمیدانم چرا بد است. دکتر میگوید که فلان میوه را نخور، خودم نمیدانم ولی چون او کارشناس است، من از او تبعیت و پیروی میکنم. اینجا قلبم گره نمیخورد ولی چون کارشناسی گفته است قبول میکنم. ما در یک سری چیزها(عقاید، جهان بینی) باید از عقلمان استفاده کنیم. در جهان بینی هرکسی باید از عقل خود استفاده کند. جهان بینی همان اصول عقاید است. اصول عقاید را در قدیم بکار میبردند و اکنون میگویند جهان بینی. این هستی خدا دارد و این هستی زیر نظر است، این هستی هدف دارد و آینده دارد و من بی دلیل آفریده نشدهام، من هدفی دارم و برای من خط هست.
(نبوت، خط وحی و انبیاء) اصول دین مو به مو ترجمهاش جهان بینی است. جهان بینی و اصول دین خیلی بهم نزدیک هستند. اینگونه باید بگوییم یعنی دارای معنای نزدیکی است که اگر میگوییم اصول دین، یعنی جهان بینی. جهان بینی شما چیست؟ یا بگوئیم اصول دین چیست؟ اصول دین پنج تاست: اول «توحید» است یعنی این هستی خدا دارد. یعنی جهان بینی دینی من درباره این جهان این است که خدا دارد. و معاد و نبوت نیز همین گونه است.
2- مسائلی که در تقلید مطرح است
در مورد تقلید چند مسئله را میخواهیم طرح کنیم: 1- آیا لازم است تقلید کنیم؟ 2- دلیل تقلید چیست؟ 3- معنای تقلید چیست 4- ازچه کسی تقلید کنیم 5- در چه مواردی تقلید کنیم 6- شرایط تکلیف 7- چه کسی تقلید کند.
شرایط تکلیف؟ چه کسی تقلید کند؟ معنای تقلید چیست؟ چه کسی تقلید کند؟ در چه چیزهایی تقلید کند؟ اینها همه بحثهای جداگانهای دارد.
3- معنای تقلید
قبل از اینکه بگوئیم از چه کسی و در چه مواردی تقلید کنیم. ابتدا مسئله لزوم تقلید را بررسی کنیم. معنا تقلید چیست؟ تقلید از قلاده میآید گردنبند معنای قلاده است تقلید میکنی یعنی کارهایت را به گردن آقا میاندازی، روز قیامت اگر از تو سوال کردند که چرا اینگونه عمل کردی میگویی من نمیدانم ایشان گفتند یعنی کارهایت را بیانداز به گردن آقا کارهایت را قلاده کن بیانداز به گردن آقا تقلید یعنی کارت راقلاده کن بیانداز به گردن مقلد یعنی مسئلیت را به دیگری واگذار کن تقلید یعنی واگذار کردن مسئولیت یعنی من پیروی میکنم، میگویند که یک زنی آمد سهم امام و خمس بیت المال از صد داد به یکی ازعلمایی که مرحوم شده است(خدا رحمتش کند)مالیات اسلامی، صد تومانی بود، صد تومانی پیرزنی آمد داد به آقا و وقتی از اتاق آقا میخواست خارج شود پشت به آقا نکرد همانطور که رو به آقا داشت به عقب رفت. آقا به او گفت خواهر پول را دادی به سلامت خوش آمدی چرا اینگونه میروی میرفت و به آقا نگاه میکرد آقا به او گفت چرا اینقدر نگاه میکنی، چرا اینقدر خیره شدی وعقب میروی؟ گفت میخواهم خوب یادم بمانی میخواهم خوب شناسانی کنم و روز قیامت یقه شما را بگیریم خدایا من جان کندم کارکردم خمس و سهم امام را دادم به ایشان که ایشان از دین من حمایت کند. اگر کوتاهی کند. اگر کوتاهی کنی در امور دین میخواهم شما را تحویل جهنم دهم. این آقا شروع کرد به گریه کردن این معنای تقلید است یعنی میخواهم در روز قیامت تو را لو بدهم. و به همین ترتیب هر چه مهمتر است که میلیون رای آورده یا 10 میلیون یا 7 میلیون هرچه بیشتر به شما مراجعه کنند همین طور است. پس معنای تقلید یعنی کارت را قلاده کن گردن دیگران.
4- لزوم تقلید
آیا لازم است تقلید کنیم؟ بله انسان یا باید خودش بلد باشد. شما لازم نیست تقلید کنید. این قرآن است وشما بندهی خدا هستید. بندهی خدا باید از کتاب خدا عمل کند، نه کتاب خدا که حدیث پیامبر اهل بیت (علیهمالسلام) و روایات ایشان. شما باید کتاب و عترت و کتاب و سنت را عمل کنید. یا باید خودت بفهمی یا اگر خودت نمیدانی باید از کسی که میداند تقلید کنی این معنای تقلید است. یک چیز خیلی طبیعی است. آدم موهایش را بدست سلمانی میسپارد، لباسش را به خیاط میدهد. ساختمانش را به بنا میدهد. ساختمانش را به بنا میدهد. خوب حالا اگر ما خودمان یک جوری نماز خواندیم، درست نیست، این مثل این است که خودمان ساختمانی بسازیم یک وقت هم میبینی معمار میآید و میگوید خوب ساختی، اگر من هم میآمدم همین طور میساختم و همین را میگفتم بساز و همین اگر اینگونه باشد که عملی رابدون تقلید انجام دادیم. بعد هم که مراجعه میکنیم میبینیم که اتفاقا خوب در آمده است. از جادهای رفتهای که اتفاقاً هم وقتی میفهمی معلوم میشود که تصادفی درست شده است. اگر معلوم شد که درست شده که هیچ اما اگر نه تکلیف این است.
عمل بدون تقلید درست نیست. باید شخصیت حقوقی داشته باشد. نسخه تا آرم پزشک نداشته باشد داروخانه دارو نمیدهد. گرچه ممکن است یک پیرزنی درخانه اتفاقا چیزی بگویم که دکتر نیز اگر بیاید همان را بگوید. اما داروخانه داروی زن و مرد غیر پزشک رانباید بدهد. قرآن میگوید «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ»(نحل/43) البته شأن نزول این آیه مربوط به جای دیگر است. اما میشود از آن استفاده کرده «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ» شما که نمیدانید از کسانی که میدانند بپرسید سوال کنید ازکسی که میداند «فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ»(انعام/90) به پیامبر میگویند راه حقی را که قرآن به پیامبر میگوید راه حقی راه هدایتی را که دیگران پذیرفتهاند راه حقی را که پیامبران پیش از تو رفتهاند تو هم راه آنها را ادامه بده اقتداکن آیا لازم است تقلید کنیم؟ شما لازم است خط خدا را بروی و چون خط خدا را از قرآن و حدیث نمیدانیم باید تقلید کنی از کسی که میداند. یک چیز این است مسئلهی دیگر تقلید قرآن تقلید را مذمت کرده است. شاعر نیز میگویدای دو صد لعنت بر این تقلید باد خلق را تقلیدشان بر باد داد. ای دو صد لعنت برای تقلید باد. تقلید مذمت شده است. آیات زیادی دارد قرآن که وقتی به بت پرستان میگفتیم چرا بت میپرستید میگفتند پدران ما بت میپرستیدند ما هم بت میپرستیم. جالب اینکه گاهی اوقات کسی که میگوید گوش نده معنایش این است که گوش بده. سازمان مجاهدین به پیروانش میگوید گوش به رادیو وتلویزیون ندهید چرا؟ ممکن است تحت تاثیر قرار گیرید تقلید است. گوش به ارتجاع ندهید یا تقلید نکنید اگر من به شما بگویم تقلید نکن و شما بخواهی تقلید او را نکنی اول باید تقلید مرا در این مورد انجام دهی. من به این برادرم میگویم که شما گوش به حرف ایشان نده تقلید ایشان نکن تا بخواهی تقلید آن فرد را نکنی قبلا باید تقلید مرا بکنی. تو باید اول مقلد من باشی، گوش به حرف من بدهی بعد که گوش به حرف من دادی من میگویم گوش به حرف ایشان نکن. پس همان فردی که میگوید تقلید نه بطور ناخود اگاه میگوید تقلید آری تقلید از من بله تقلید از دیگران خیر. کلمه مد معنای تقلید است. الآن مذهبیهای میگویندتقلید امروزیها میگویند مد است مداست یعنی دیگران انجام دادند و ما هم میخواهیم تقلید چهار رقم است یا تقلید عالم از عالم است یا جاهل از جاهل است یا عالم از جاهل است یا جاهل از عالم است عالم از عالم، جاهل از جاهل، عالم از جاهل، جاهل از عالم است.
5- تقلیدهای غیر عقلانی و بد
تقلید عالم از عالم بد است. برای اینکه ریشه تقلید عالم از عالم دو چیز است و این است که میگوئیم بداست. چرا بد است زیرا 1- ریا تن پرور است یا نمیخواهد زحمت بکشد برای اینکه دلیلی برای حرفهایش پیدا کند میگوید گرچه خودم میتوانم جستجو کنم، میتوانم لغت را بررسی کنم ولی میگویم آقا این لغت یعنی چه یا نمیخواهد خودش تحقیق کند و تن پرور است یا خود کم بین است که با اینکه میداند اعتماد به خودش ندارد. شخصیت زده است خودش را باخته است تقلید عالم از عالم بد است به دلیل اینکه یا تن پرور است یا خود کم بین عالمی که از علمش استفاده نکند یا تنبل است و تن پرور یا خودکم بین.
2- تقلید جاهل از جاهل بد است قرآن که میگوید به بت پرستها انبیاء میگفتند چرا بت میپرستی میگفتند سازمان به ما گفته است پدران ما بت میپرستیدند ما بت میپرستیم. تقلیدی جاهل از جاهل نیز بداست قرآن میگوید «أَنْتُمْ وَ آباؤُکُمْ»(اعراف/71) خودتان و پدرانتان نمیفهمید. کیست که برای تو تصمیم میگیرید. آن فردی که برای تو تصمیم میگیرد کیست به چه کسی خودت را فروختهای به یکی از زندانها رفته بودیم. پسرهای نوجوان یا 17 ساله را دیدم و دلم برای ایشان سوخت. گفتم دنبال روی چه کسی را شما کردید که گرفتار شدید چرا رفتید به چه دلیل گفتم دینتان را بگوئید گفتند ما مسلمانیم مسلمان داد زدند گفتم آقااسلام میگوید عقب هرکس میخواهید بروید شرط دارد. 1- باید من با سوادتر از شما باشم. باید تقوایم بیشتر باشد 3- باید سابقهی انقلابی بودنم بیشتر باشد 4- باید هجرت بیشتر کرده باشد باید بینش بیشتری داشته باشم آیا روی کرهی زمین بهتر از فلانی با سوادتر از فلانی نبود. با تقواتر از فلانی نبود. شما که میگویید ما مسلمانیم، مسلمان قرآن را قبول دارد قرآن میگوید ملاک فضیلت علم و تقوا و سابقهی هجرت وایمان و. . . ملاکهای اسلامی معلوم است. گفتم شما به چه دلیل عاشق فلانی شدید، سواد او از همهی ایرانیها بیشتر بود، تقوای او از همه افرادی که روی کرهی زمین هستند، بیشتر بود.
تقلید جاهل از جاهل اینهم بد است که کار میمون است تقلید کار میمون است چون میمون نمیداند از میمون دیگر تقلید میکند که آنهم نمیداند. 3- عالم از جاهل چی؟ بد است عالم ا زجاهل هم بد است. آنی که خوب است چیست؟ جاهل از عالم و ما تقلید عالم از جاهل هم داریم منتها رویم نمیشود بگویم. میترسم بگویم ناراحت شوید. همهی ما میدانیم که ران انسان کلفت است وساق انسان باریکتر این یک چیز روشن است و علم نمیخواهد. همه برای شلوار آنجایی که کلفت است تنگ میدوزیم و پاچه را گشاد. همین میگویند مداست. دیگران چنین کردهاند تو چه کار به دیگران داری؟ ببین چه شلواری به پایت میخورد. اگر یک زمانی گرچه دیگر حال خودمان را کشف کردهایم و از این حالات بیرون آمدهایم. یک وقت اگر میگفتند فلانی اینگونه اصلاح کرده همه همانگونه اصلاح میکردند حال چه برسد به ما بیاید و چه نیاید چه زیباشویم و چه زشت؟ بقدری ما را شستشوی مغزی داده بودند که اصلاح ریش و سبیلمان نیز دست خودمان نبود. و اختیار در دست خودمان نبود؟ جوانی از سینما آمد بیرون و وقتی میخواست کبریت را روشن کند به طریقی خاص روشن کرد دوستش به او گفت چرا در کارت تغییر دادی گفت مگر ندیدی فیلم هنر پیشه چگونه کبریت را روشن کرد و نگه داشت یعنی جوان را بگونهای روی فکرش کار کرده بودند که طریقه نگهداری چوب کبریتش از خودش اراده نداشت.
و این انقلاب بود که حالا به نزد فرمانده لشگرش میرود و میگوید شما یک طرح دارید و میدهید و من هم یک طرح میدهم این همان جوانی است که اختیا رچوب کبریتش را نیز نداشت طرح میدهد و فرمانده هم که قبلا جرات نداشتیم با او حرف بزنیم طرح سرباز را قبول میکند. این را میگویند رشد. البته روغن نباتی و قند کوپنی شده اما این رشد است که یک جوان در نگهداشتن چوب کبریت بی اراده بود زمان شاه و اکنون طرح میدهد به فرمانده آفرین به این مغز و آفرین به آن فرمانده که طرح جوان را میپذیرد وقتی میفهمد که خوب است اینها رشد است وانبیاء نیز آمدهاند برای همین رشد. و ابر قدرتهایی که میخواهند بر ما حکومت کنند ناراحت هستند که چرا ما رشد کردهایم آنها میخواهند ما مثل فتیلهی چراغ در اختیار آنها باشیم.
عالم از عالم بد یا تن پروراست و یا خود کم بین جاهل از جاهل بد چرا که کار بت پرستهاست که میگفتند پدرنمان بت میپرشتید ماهم بت میپرستیم. یا عالم از جاهل بد بین چه شلواری به پایت میخورد چه کار داری چه حد است و کی چه میگوید.
6- تقلید جاهل از عالم عقلانی است
و جاهل از عالم این جاهل از عالم یعنی رجوع به کارشناس رجوع به متخصص کار عقلی وقرآنی از چه کسی تقلید کنیم؟ از کسی که اعلم باشد اعلم را بالاخره باید از مدرسین حوزهی علمیه قم بپرسیم که اعلم کیست؟ چون اعلم را باید خبره بگوید خبره کسی که خودش سالها 20 سال همهی مجتهدین و فقها ء را درسهایشان را زیرو رو کرده و میداند کدام استان بهتر است از کی تقلید کنیم؟ از اعلم نمیدانیم اعلم کیست؟ ببین خبره چه میگوید؟ خبره کیست؟ مدرسین حوزههای علمیه و یک حدیث طرح کنیم. منتهی اعلم به چه قرآن ما 6000 تا آیه تقریبا نه تحقیقی، 6000 آیه قرآن داریم که 500 عدد از اینها مربوط به مسائل احکام است که چه جوری وضو بگیریم چه جوری غسل کنیم؟ زن اگر گِل شد و عادت ماهانه چه کند آیات جهاد، آیات غسل و وضو و نماز و جهاد و زکات و روزه و خمس و. . . یعنی آیه فروع دین است وضو، غسل، روزه، زکات، جهاد حج، نماز امر به معروف و نهی از منکر. . . 500 آیه مربوط به اینهاست از 500 را از 6000 کم کنیم میماند 5500 عدد یعنی آیه مربوط به توضیح المسائل است توضیح المسائل که اولش از نماز و مقدمات نماز شروع میشودو نماز و روزه و احکام روزه و. . . 500آیه که البته آیه تنها نیست حدیث هم هست. از این تا میشود 5500 آیه آیات زیادی داریم مربوط به اخلاق و صدها(دهها بیش از 100 آیه داریم مربوط به اخلاق) آیاتی داریم مربوط به حقوق آیاتی داریم مربوط به اداره اجتماع و سیاست آنوقت وقتی که میگوییم مجتهد باید اعلم باشد یعنی اعلم باشد به این آیه یا اعلم باشد نسبت به آیه اعلم باشد نسبت یا خیاط خوب کسی است که بتواند همه چیز راخوب بدوزد. خیاط اعلم و متخصص کسی است که نه فقط کت خوب بدوزد که شلوار خوب و جلیقه خوب خیاط خوب خیاط مسلط به همه چیز است بنابراین ما باید از کسی تقلید کنیم که اعلم باشد. اعلم باشد یعنی هم احکام خدا را بهتر بداند و هم مسائل سیاسی را بهتر بداند و هم در مسائل اخلاقی و هم درمسائل و. . . شاید معنایش این باشد در اینکه باید از اعلم تقلید کنیم.
7- خائن به خدا و رسول و مسلمین در حدیث
حدیثی داریم. این حدیث از جلد 8الغدیر است جلد 8 الغدیر صفحه که من نقل میکنم. اگر یادتان باشد حدود یکسال و نیم دو سال پیش که افرادی خودشان را کاندید ریاست جمهوری کردند، زمانی هم دورههای بنی صدر که آدمهایی خودشان را کاندیدای ریاست جمهوری و کاندیدای مجلس کردند. کسانی که خودشان را کاندیدا میکردند در موردشان این مطلب راگفتیم به مناسبت اینکه چه کسی باید کاندیدا شود. و چه کسی باید کاندیدای مرجعیت بشود؟ حال بحث راجع به این مطلب است. یعنی کسی که پیشی بگیرد بر مسلمانان کسی که خودش را جلو بیاندازد، کاندیدا کند، مقدم بداند، امام، وکیل، ریاست جمهور، مرجع، کسی که خودش را به یک نحوی بر مسلمانها مقدم بدارد ولی میداند که درجامعه از او بهتر هم هست. و حال آنکه او میبیند. حدیث جالبی است من یعنی کسی که پیشی بگیرد بر مسلمانان و در حالی که او میبیند کسی که پیشی بگیرد بر مسلمین و حال آنکه او میبیند که در میان مسلمانها کسی هست که او فضیلتش بیشتر است. این فرد خیانت به خدا و رسولش کرده است و خیانت به مسلمانها کرده است. خائن به مسلمانها خائن به رسول الله و خائن به خداست. کسی که میداند از او بهتر است اما کنار نمیرود بگوید مردم ایشان از من بهتر است. آنوقت این را اگر بخواهیم دایرهاش را وسیع کنیم به یک جاهای باریکی میرسد که دیگر باز میترسم در تلویزیون بگویم گاهی اوقات من در مسجدی هستم، پشت سرم نماز میخوانند به یک دلیلی مردم مرا قبول ندارند گاهی واقعا مردم لوس هستند و توقع بی خود دارند گاهی نه توقع آنها نیز بجاست گاهی توقع نابجاست. یکی ازامامها مثل اینکه امام صادق(ع) بود یک نفر را فرستاد به یک منطقه ایشان را نصب کرده بود که برود امام جمعه فلان جا باشد یا نماز جماعت بخواند امام یک نفر را فرستاد برای منطقهای و مردم آن منطقه گفتندآقا این فردی را که فرستادهای نمیخواهیم امام گفت این فرد خوبی است توقع شما بی جاست گاهی توقع نا بجاست حساب آن جداست. و گاهی توقع بجاست. من در این مسجدی که ایستادهام درجوار من در کنار من کسی است که از من بهتر است و بهتر میتواند اداره کند. اگر من که در مسجدی که هستم. میآیند مسجد را به دیگری واگذار کنم نماز جماعت خوانها میرسند و او هم با تقواتر از من است اگر علم و تقوی ولیاقت از من بهتر بود و من مسجد را به او نسپردم و عوض نماز جماعت مسجد را با 20نفر معطل نگهداشتم این هم کار درستی نیست این مثال مربوط به روحانیون بود شما به همه جا میتوانید آن را گسترش دهید.
فرضاً اداره، پستی که دارید، شغلی که دارید، مسئولیتی که دارید گاهی فردی مسئولیتی را پذیرفته است و به دلایلی موفق نیست ولی شهامت رها کردن ندارد. خوب موفق نیستی کناربرو. اگر میدانید دیگری بهتر است کنار روید این خیلی مهم است عمل به این حدیث بسیار دشواراست چون باید انسان ازپست و مقام خود صرف نظر کند. کسی که پیشی بگیرد و برمسلمانها و حال آنکه میداندکه در میان مسلمانها کسی هست که از او بهتر است ولی پست را رها نمیکند کسی که میداند فلانی لیاقتش بیشتر است و پست را رها نکند. خیانت به خدا و رسول و مسلمانها کرده است.
این درس است برای همه پیش گامان جامعه، از پیش نماز محله گرفته تا مرجعیت تا کاندیدا، وکیل، وزیر، یک خطی است که باید کسی باشد که افضل باشد. افرادی معنای حدیث را از آقا سوال میکند. جواب معنا را گفتم لغت لغت و جمعانیز گفتم دو سه بار معنا کردم. گاهی رفتهاید به میدان بار فروشها، میدان میوه فروشها گاهی یک میوه فروش داد میزند که کیلویی تومان، و فردی باز میپرسد آقا هندوانهها را کیلوی چند میدهی، وسط دادهای او یک فردی میپرسد کیلویی چند حال ما داریم داد میزنیم کسی که پیشی بگیرد بر دیگران در حالی که میداند دیگری از او بهتر است خائن است. حدیث دیگر از پیامبر(ص) «مَنْ صَلَّى بِقَوْمٍ وَ فِیهِمْ مَنْ هُوَ أَعْلَمُ مِنْهُ لَمْ یَزَلْ أَمْرُهُمْ إِلَى سَفَالٍ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ»(من لایحضره الفقیه، ج1، ص378) کسی که امامت قومی را داشته باشد کسی که رهبری مردم را به عهده بگیرد «وَ فِیهِمْ مَنْ هُوَ أَعْلَمُ مِنْهُ» با اینکه میداند در جامعه کسی هست که از او بهتراست «لَمْ یَزَلْ أَمْرُهُمْ إِلَى سَفَالٍ» دائما این جامعه رو به سقوط میروند. اگر رهبری رهبری را به عهده بگیرد وآن میداند که در جامعه از او بهتر است دائما این جامعه رو به سقوط میرود. «زَلَّهُ الْعَالِمِ کَانْکِسَارِ السَّفِینَهِ تَغْرِقُ وَ تُغْرِقُ»(کنزالفوائد، ج1، ص319) حضرت علی امیر المومنین علی علیه السلام میفرماید عالم وقتی لغزش پیدا کند مثل این است که کشتی بشکند. کشتی که بشکند هم خودش غرق میشود و هم مردم را غرق میکند.
درچه تقلید کنیم. ؟ وشرایط تقلید چیست؟ کسی که میخواهد تقلید کند. شرایط تکلیف پس گفتیم اعلم نمیشود فقط گفت شاید معنای اعلم این نباشد که فقط این آیه را بداند آیات اخلاقی، حقوقی، و. . . را نیز باید بداند شاید معنای اعلم این باشد. و من نمیدانم شاید بگویم نمیدانم بهتر باشد اجمالاً قرآن دارد یک دوازدهم قرآن مربوط به مسائل احکام است یازده دوازدهم مربوط به مسائل دیگر است آیا میتوانید بگوئید اعلم کسی است که یک دوازدهم قرآن را بلد باشد میتوانیم بگوئیم با خبر نمیدانم بماند.
8- شرایط تکلیف در دختر و پسر
درباره شرایط تکلیف. مکلف کیست یکی از شرایط تکلیف بلوغ است. از بلوغ پسر 15 سال تمام بالغ است ودختر 9 سال تمام بالغ است. دختر خانمها که بحث را میخوانید هر کدام نه سال تمام دارید باید حتما نمازبخوانید باید روزه بگیرید تابستان گرم است سحر چیزی بخورید که تشنه نشوید و روز را نیز استراحت کنید. باید روزه بگیرید گرچه به قیمت این باشد که صبح تا شب بخوابید و شبها کار کنید و بیدار باشید. از بلوغ منتهی پسر ممکن است به این سن نرسیده نیز بالغ شود. ممکن است قبل از 15 سالگی بالغ شود. چگونه یک پسر تا قبل از 15 سالگی بالغ میشود. فعلا بماند. پدرهای دین دار و معلمین متدین و دوستان و جوانان دیندار برای پسرها باید بگویند. اما از نظر سیاسی بالغ نیستند. یعنی نمیشود در مسائل سیاسی با آنهامشورت کرد. بلوغ سیاسی. گاهی بلوغ اقتصادی است مثلا پول یتیم دست ولی اوست. قرآن میگویدوقتی این ولی «فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً»(نساء/6) اگر این یتیم به رشد رسید میتوانید پول او را به خودش بدهید. ولی ممکن است دختری نه ساله داشته باشد و پول اگر به دست او داده شود نمیتواند دادو ستد کند بلوغ اقتصادی بلوغ سیاسی و یکی هم بلوغ برای ازدواج وقتی میگوئیم نه ساله بالغ است معنایش این نیست که میتواند ازدواج کند ممکن است نه سال داشته باشد ولی نمیتواند ازدواج کند. ازدواج یک سن دیگر دارد. پس یکی از شرطها بلوغ است. 2- عقل است که انسان باید عاقل باشد تا تکلیفی داشته باشد اسلام برای عقل خیلی ارزش قائل است.
9- شرط قدرت و فرق آن با تنبلی و عدم تمرین
یکی از شرایط قدرت است. 3- قدرت است که روی این مطلب حرف است قدرت بعضیها را میپرسیم که چرا نماز نخواندی چرا روزه نگرفتی چرا حج نرفتی میگوید قدرت نداشتم آخر خدا وقتی به من تکلیف میکند که قدرت داشته باشم. گاهی وقتها فرد سستی میکند خیال میکند قدرت ندارد. بی ارادگی ناتوانی نیست. به یک زنی گفتیم که نماز را بخوان به پیرزنی گفتم که نمازت را بخوان نماز را خواند و مشاهده کردم که چند غلط دارد و به او گفتم که نمازت را درست کن گفت من نمیتواند در قدرت من نیست. گفتم اگر بگویم هزار تومان به تو میدهیم اگر این دو یا سه کلمه را درست بگویی گفت حال اگر 2 هزار تومان بدهید من تمرین میکنم گفتم پس میتوانی. گاهی افرادی نمیخواهند تمرین کنند میگویند ما که نمیتوانیم به این افراد میگوئیم که میتوانید بخوانید. دلیل نیز این است که همه میتوانند گاهی محیط زده هستند. میگویند در این محیط که نمیشود ما که قدرت نداشتیم بخاطراینکه در محیطی بودیم که قدرت نداشتیم. محیط زدگی دلیل بر قدرت و عدم آن نیست. اگر یادتان باشد درجلسه قبل گفتم محیط فرعون همه طاغوتی بودند. اما در این محیط طاغوتی و در دربار فرعون و در خانه وسر سفرهی فرعون زن فرعون علیه او قیام کرد. پس محیط زدگی اگر شما تحت شرایطی(خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو) دوستان گفتند التماس کردند جو حاکم اینگونه بود جو حاکم و محیط اینگونه نیست که شما را از قدرت بیاندازد. گاهی اوقات سخت است میگویی من که قدرت ندارم. آقا دستش زخم شده است تادستش زخم شده است میگوید فوری تیمم میکند. آقا چرا تیمم میکنی. میگوید چون دستم زخم است. و خون میآید. خوب اگر دستت خون است نمیتوانی تیمم کنی آستین خود را بالا میزنی دست دیگرت که زخم نیست با این دست صورت خود را میشویی مقداری از دست را که زخم نیست میشوری بعد دست دیگر را میشویی و قسمت زخم را نایلون میگذاری و روی آن را میشویی. یا دست را روی آن میکشیم اگر میتوانی دستت را زیر شیر میگیری و یا دستت را در حوض میکنی و بیرون میآوری تا دستت زخم است که نمیتوانی تیمم کنی. از او سوال میکنیم چرا تیمم میکنی؟ میگوید من قدرت نداشتم پاسخ قدرت داشتی ولی کار مشکل بود. . .
ما اگر این مقدار که در صف نان میایستیم و در صف قند و شکر و گوشت هستیم اگر یک دهم یا یک بیستم آن را اگر آن مقدار که در آرایشگاه مینشینیم تا نوبت به ما برسد و موهایمان را کوتاه کنیم. و موهایمان را ازشمال شرقی به جنوب غربی ببرد. . . اگر آن مقدار که به واکس و اتو شلوار ومسواک و آن مقدار که به شستشوی ماشین اگر آن مقدار که به تغییر فرش و موکت و کمد میپردازید و آن مقدار که وقت پای قصه وفیلم صرف میکنیم. همه قدرت داریم که مو به مو احکام را اجرا کنیم شما قدرت ندارید روزی یک حدیث یاد بگیرید شما قدرت ندارید که هفتهای یک آیه یاد بگیرید. اگر همه مردم ما خود را کشف کنند تا سال دیگر در ایران ما 10 میلیون اسلام شناس داریم تقریبا نه اسلام شناس بالا ولی انس با قرآن و حدیث و. . . پیدامی کنندقدرت هست ولی همت و اراده نیست.
و لذا گفتم که نمیتوانم بایستم ایستاده نماز میخوانم. کسی که نمیتواند بایستد اگر میتواند دست به دیوار بگیرد و نماز بخواند باید این کار را بکند. «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ»(فاتحه/6-5) تا میتوانی حکم این است. معنای قدرت این است بنابراین خواهش میکنم مقداری در انجام برنامهها مقداری دقت کنید. تا یک مقدار کاری دشوار شد یک کسی در اتاق تیمم میکرد. گفتم چرا بیرون نمیروی گفت بیرون یخ بسته است سرما میخورم. این که نمیشود شما اگر یک تومانی شما بیرون بیافتد لخت از زیر لحاف بیرون میروی. آقا ماشین میرود نماز نخواندهای. ماشین رانگه دار گفت آقانمی شود چرا؟ شما اگر یک چمدانتان از روی ماشین بیافتد داد میزنی و ماشین را نگه میداری. آقا لباس نداشتم چگونه بنزین نداشتی کوپن گدایی کردی، سیگار، قندو. . . نداشتی همه چیز را گدایی میکنی میتوانستی بروی یک دست لباس از دوستت بگیری. خلاصه این است که ما به خدا که میرسیم قدرت نداریم ولی برای همه کارهایمان قدرت داریم خدا ان شاءالله یک مقدار بیشتر به ماارادهی مذهبی بدهد.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»