علم- آفات علم
موضوع بحث: علم- آفات علم
تاریخ پخش: 71/09/26
بسم الله الرّحمن الرّحیم
در خدمت برادران و خواهران هستیم که در بانک خدمت میکنند و باید یاد شهید مفتح را گرامی بداریم. روز وحدت حوزه و دانشگاه.
موضوع بحث ما مسئله آفات علم و عجب و غرور است. مسئله آفت شناسی در علوم طبیعی علم مهمی است و در علوم اخلاقی هم علم مهمی است. آفت شناسی علمی است که خدا به آدم میدهد. روایت داریم که هر کسی را که خدا دوست میدارد یادش میدهد که عیبش چیست؟ حدیث داریم: «و بصره عیوب نفسه» (إرشادالقلوب، ج1، ص101) یعنی به او میگوید چشمهایش را باز میکند که عیبش چیست؟ چون گاهی آدم نمیداند عیب خود چیست؟
1- آفتشناسی در زیارت
رفتم حرم امام رضا(ع) آخر شب بود کشیک آن شب، آمد گفت امشب نوبت من است که در حرم باشم. میخواهی تا صبح اینجا بمان. گفتم از خدا میخواهم. همه رفتند و من ماندم با دوسه تا خدمه. من هم عبایم را انداختم کنار قبر مطهر و شروع کردم با امام رضا حرف زدن. یک مرتبه به ذهنم آمد که میخواهی در باز شود و زوارها به داخل بیایند گفتم نه خوب! همین خودخواهی است. میخواهی تو باشی و دیگران نباشند. یعنی همینکه میگوییم زیارت به دلم چسبید در اوج غرور است. یعنی یک آدم خودخواه است و یک کاری میکند که زیارت به دلش بچسبد. این آفت شناسی است و آدم هم توجه ندارد. یک وقت رفتم در حرم را ببوسم. دیدم درهای طلایی را بوسیدم اما درهای چوبی را حال نداشتم که ببوسم دیدم این هم شرک است یعنی امامت من با طلا قاطی است.
2- گاهی کار بد انسان زینت داده میشود
گاهی انسان توجه ندارد و عمری هم در دنیای خیال است. قرآن میفرماید: «زُیِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ« (توبه/37) گاهی کارش عمری غلط است. اما زینت داده میشود برای او کار غلطش. یعنی کار غلطش پهلوی خودش زیباست. گاهی زنها و مردها کنار هم مینشینند، دلم میسوزد آدم بدبختی است در درس شکست میخورد در کاسبی شکست میخورد اینها همهاش غیبت است. آهی میکشد در غالب انسان دوستی اما 32 تا غیبت پشت سرهم میکند. خودش نمیداند دارد غیبت میکند. واز آفت شناسی، هر چیزی آفت دارد مثلاً ما داریم که عبادت آفت دارد. عزت، خدمت به مردم، اخلاق خوب آفت دارد.
یک نفر به یک نفر دیگر میگفت: تو یک خوبی داری و یک بدی، گفت بدیات این است که چیزی حالیت نمیشود، خوبیات این است که لااقل حرف هم نمیزنی. حضرت عیسی فرمود: من کر و کور را شفا میدهم ولی احمق درد بی درمان است گفتند: احمق کیست؟ فرمود: کسی که خیال میکند آدم خوبی است. یک خاسر داریم یک اخسر، خاسر یعنی ضرر میکند اخسر یعنی خیلی ضرر میکند مثل عالم و اعلم. «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرینَ أَعْمالاً» (کهف/103) به تو بگویم ازهمه بدبختتر کیست. آن کسی است که کارش هوای میرود و خیال میکند که آدم خوبی است.
به یک کسی گفتند خوشا به حالت، گفت چطور؟ گفت خیلی در جامعه عزیز هستی. بالا رفتی. گفت دود هم بالا میرود ولی روسیاه است گفت شما میدانی چقدر آدم از شما خیر میبیند گفت: خودم چی؟ گاهی لولههای سیمانی بزرگ مقدار زیادی آب را از خودش عبور میدهد ولی هیچ مقدار در خودش جذب نمیشود. اینقدر کبابی داریم که به همه محل کباب میدهد و آخر شب خودش ماست ترش میخورد. اینقدر حمامی داریم که جنب است بنابراین بالا رفتن دلیل بر عزت نیست. خیررسانی هم مهم نیست لولههای سیمانی خیررسانیشان از همه بیشتر است اما خودش سیمانی است.
3- اعمال آدم مغرور قبول نیست
نماز آدمی که باد توی کلهاش است از بالای سر بیشتر بالا نمیرود. یعنی نمازش قبول نمیشود چون غرور دارد آدمی که غرور و عجب دارد هیچ کدام از کارهایش قبول نمیشود. اینها همه حدیث است. آدم مغرور از چند تا چیز محروم است از مشورت، امام رضا(ع) با برده هایش مشورت میکرد یک روز با یکی از بردههای سیاه مشورت میکرد. گفت آقا شرمنده نکن تو امام رضا از من مشورت میکنی؟ فرمود: چه مانعی دارد خدا به مغز تو چیزی القاء کند که به مغز من القاء نکرده.
بچهای 5 – 6 ساله نامه نوشت به امام خمینی گفت: میخواهم نصیحت کنم وی دیدم چون کوچک هستم، زشت است. آن چیزی که میخواهم بنویسم دیگر نمینویسم. دفتر امام دیدند و خندیدند. گفتند بدهیم به امام ببینیم عکس العمل امام چیست؟ امام دید گفت: ممکن است که من یک عیبی دارم که من متوجه نیستم، قلم را گرفت و نوشت فرزند عزیزمای کاش آن چیزی که به مغزت آمد که میخواستی من را موعظه کنیای کاش موعظه میکردی.
دیروز یک جایی بودیم. گفتند شما کاشانی هستید چرا گذاشتید قبر فیض کاشانی خراب شود. گفتم: حضرت عباسی تا الان توجه به این مساله نداشتم.
4- حفظ آثار بزرگان ارزش است
اگر مقام معظم رهبری پیراهن مدرس را میفرستد آستان قدس رضوی(این پیراهن حفظ کردن، خیال نکنید که یک چیز سادهای است. دکورسازی نیست) یک حدیث بخوانم برای این کار. امام صادق مهماندار شد یکی به مهمانها گفت: میخواهید آن پیراهنی که امیرالمومنین با آن نماز صبح خواند و ضربت خورد و خون مغزش ریخت روی پیراهن میخواهید آن را بیاورم؟ گفتند بیاور. امام صادق رفت آن اتاق و آورد. از اینجا پیداست که حفظ این آثار یک ارزش است. حتی منصور دوانیقی طاغوتی یک حصیر پیدا کرده بوده و میگفت پیغمبر روی این حصیر نماز خوانده و به عنوان حصیر رسول الله دست به دست میچرخاندند.
شعرای ما باید قبر دعبل را در شوش دانیال، فقهایمان قبر فقها را، دانشجویانمان قبر بزرگانشان را، زنده نگه دارند. چون این عزیزان زنده و مرده ندارند چون ارزش آنها با پوست و گوشتشان نیست. ارزش آنها با علم و آثار علمیشان است. و آن آثار علمی چه نفس بکشند و چه نفس نکشند، هست و پایدار است.
یک دانشمندی از مرز داشت خارج میشد، منتها یک کارهای خلافی هم داشت. یک مقدار هم طلا همراهش بود. لب مرز او را گرفتند گفتند این طلاها ارز است که بیرون میبری. گفت نه این ارز نیست، این کله من ارز است اگر میتوانی این کله را نگه دار.
گاهی وقتها ارزش افراد روی قلمهایشان است. بوعلی سینا نیست اما قلمش هست. ما به مقام توسل میکنیم و مقام زنده و مرده ندارد.
امام صادق فرمود: خدا میداند که گاهی گناه از ثواب بهتر است. گناهی که آدم شرمنده شود ارزشش از ثوابی که آدم را عجب بگیرد بیشتر است.
5- نشانههای عجب
روایت داریم دلیل عجب ضعف عقل است. نشانههای آدمی که عجب دارد 1- هیچ کس را بهتر از خودش نمیداند میگوید من از همه برتر هستم. حدیث داریم هر کس را دیدی بگو این بهتر است از من. اگر سنش کمتر است بگو این گناهش کمتر است پس از من بهتر است. اگر سنش بیشتر است بگو بهتر از من است. چون سنش بیشتر است خدماتش بیشتر است. اگر هم سن است باز هم بگو او بهتر از من است چون من از اشتباهاتم خبر دارم اما خبر از اشتباهات ایشان ندارم.
2- موعظه نمیپذیرد.
3- مشورت نمیکند 4- از مردم تشکر نمیکند. بعضی از آدمها را باید تشکر را با قلاب از دهانش بیرون کشید. من یک روحانی ریش سفیدی را دیدم، میگفت در طول عمرم هر روز صبح دست خانمم را میبوسم. 5- منت میگذارد 6- کار دیگران را کم میبیند. 7- به رأی خود اصرار دارد. بابا! پیغمبر اصرار نداشت به رأی خودش میگفت: »وَ إِنَّا أَوْ إِیَّاکُمْ« (سباء/24) یا ما یا شما. »لَعَلى هُدىً أَوْ فی ضَلالٍ مُبینٍ» (سباء/24) یا در هدایت هستید یا در گمراهی این آیه در اوج انصاف است. 8- توقع دارد که دعایش مستجاب شود.
6- چگونه آدم را عجب میگیرد
دو رکعت نماز شب خوانده، یک اشکی برای امام حسین ریخته، دو بار جمکران رفته، خیلی سریع از خدا توقع دارد.
یک کسی رفت در یک مسجد یک مناجاتی کرد و یک حالی به او دست داد. از اولیای خدا بود. بعد گفت عجب حالی، عجب شبی، چه مناجاتی. یک قورباغه کنار جوی آب بود به صدا در آمد، گفت مرد، تو دیشب تا صبح غرغر کردی، من در طول سال شبها تا صبح غرغر میکنم و غرغر من هم ذکر خداست. خیلی تفاوتی با من ندارد.
حالا، چطور آدم را عجب میگیرد؟ عجب هر کسی به یک چیزی است. انسان ضعیف است. فلذا من به مسئولین میگویم همیشه در یک اتاق در یک ماشین خاص ننشینند. یک لباس خاص نپوشند اگر آدم یک فرم ماشین همیشه سوار شد معتاد میشود وقتی سیستم ماشین عوض شود اعصابش خرد میشود.
در قرآن یک آیه هست میفرماید: »لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ« (حدید/23) یک جوری باشید که اگر یک چیزی را از شما گرفتند غصه نخورید، اگر به شما دادند شاد بشوید.
قرآن به دنیا میگوید، »زَهْرَهَ الْحَیاهِ الدُّنْیا« (طه /131) زهره یعنی غنچه. غنچه یعنی برای هیچ کس گل نمیشود، همه میگویند کی بشود اینطور کی بشود آنطور.
7- عوامل و آثار و درمان عجب
عوامل عجب: 1- دنیا، فاصله ما و آقایان نخاعی فکر میکنید چقدر است؟ فاصله ما با آنها 10 ثانیه بیشتر نیست. خوشا به حال آنهایی که گول نخوردند و عجب نگیرد آنها را. رابطهشان را با خدا زیاد کنند. احساس کنند که چرا رابطه با خدا کمرنگ است.
آثار عجب چیست؟ 1- مردم با او بد هستند «ثمره العجب البغضاء» (غررالحکم،ص 309)
2- حدیت داریم آدمی که عجب داشته باشد، تنها هست.
پیغمبر فرمود: شرار امتی. بدترین امت من کسی است که عجب دارد.
درمان عجب: 1- ما اگر بزرگی خدا را ببینیم چیزهایی که داریم پهلوی چشممان کوچک میشود اگر کسی خبر از پولهای بانک داشته باشد دیگر قلکش برایش ارزشی ندارد.
خدا رحمت کند شهید رجایی را. رئیس جمهور شد، آمد خدمت امام، امام فرمود: شما الان رئیس جمهور ایران شدهای ایران یک تکه از آسیا است. آسیا یک تکه از کره زمین است کره زمین یک تکه از منظومه شمسی است. منظومه شمسی یک تکه از کهکشان است آنقدر بالا برد تا گفت آقا خبری نیست. پس فکر در عظمت خدا.
2- فکر در ضعفهای خود. در دعاها داریم «انا الفقیر، انا الجائع» ما وقتی هم هستیم یک سایهای هستیم. نماز شب میخوانی شما از چه کسی هستی؟ چه کسی از خواب بیدارت کرد با چه قدرتی بلند شدی. حافظهای که نماز یادت بود از چه کسی بود. معرفت و شناخت تو از چه کسی بود. انسان اگر عظمت خدا و ضعف خودش را بداند. »وَ لَمْ یَکُ شَیْئاً« (مریم/67) »لَمْ یَکُنْ شَیْئاً مَذْکُوراً« (انسان/1) آیه دیگر میگوید »مِنْ ماءٍ مَهینٍ« (سجده/8) نطفه پستی بودید.
3- فکر در زوال نعمتها. 4- فکر در تاریخ قرآن میگوید »إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ« (فجر/7) الَّتی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُها فِی الْبِلادِ« (فجر/8) »وَ ثَمُودَ الَّذینَ جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ« (فجر/9) »وَ فِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتادِ« (فجر/10)
رفته بودم کاخ شاه پای یک فیل را بریده بودند توی آن را خالی کرده بودند به جای پوست پرتقالی، سطل آشغال، پوست پرتقال. حالا چی شد؟ کجاست؟
5- فکر در مسئولیتها. چکار کردی؟ باد گرفته تو را؟ آدم خوبی بودم پرسنل خوبی بودم غیبت نداشتم حیف و میل نداشتم فکر بد نکردهام خیلی خوب دیگر مسئولیت نداری؟ یعنی ما نسبت به بچههای بوسنی مسئول نیستیم؟ متاسفانه من اهل نماز شب نیستم ولی گاهی که خدا لطف میکند و تصادفی میخوانیم. قدیم که میگفتیم العفو. خدای عفو کن ما را. الان دیگر العفو را برای گناه نمیگویم میگویم العفو شاید من باید زبان اردو یاد بگیرم بروم هند. اصلاً چرا ایران ماندی. العفو. یک میلیارد آدم در چین است شاید تو وظیفهات بوده بروی زبان چینی یاد بگیری و بروی چین. اصلاً بیخود در ایران ماندی. آدم اگر بفهمد که چقدر مسئولیت دارد دیگر با 5 تومان صدقه پز نمیدهد.
یک عالمی داشت میرفت دید دو تا زن دارند با هم حرف میزنند دید یکی از زنها میگوید من تمام واجبات دخترم را درست کردهام ایشان گفت ما یک آیت الله هستیم هنوز واجباتمان را درست نکردهایم یک خورده آقا آرامتر رفت ببیند چه میگویند. زن گفت قاشق چایخوری برایش خریدم سینی زیر استکان برایش خریدم گفت: ها! فهمیدیم معنی واجبات چیست؟ حالا واقعاً گاهی ما میگوییم آقا به مسئولیتها عمل کردیم. غیبت ندارم مرخصی ندارم بیت المال را استفاده نکردم. تازه اگر خوب عمل کنید تا مسئولیتهای بزرگی که داریم.
وظیفه ما نسبت به عشایر چیست؟ وظیفه ما نسبت به بیرون از ایران چیست؟ وظیفه ما نسبت به داخل ایران چیست؟
بعد شک، از کجا کار من عبادت باشد؟ از کجا عبادت ما قبول شده باشد. پیغمبر یک روز فرمود: هر کس سبحان الله و لا اله اله الله بگوید خداوند یک درخت در بهشت به او اضافه میکند یک کسی گفت اه پس باغ ما خیلی درخت دارد چون خیلی سبحان الله گفتهایم. فرمود: گاهی هم یک آتش میفرستی و همه را میسوزانی.
می گویند دزدی رفت خانه روضه خوانی دزدی کند روضه خوان دید که دزد آمد همه چیز را جمع کرد رفت بلند کند گفت یا علی. روضه خوان گفت من با یک عمر روضه خوانی اینها را جمع کردهام تو با یک یاعلی میخواهی ببری.
مگر به این راحتی میشود از کجا عبادت باشد؟ از کجا قبول شده باشد؟ از کجا که وظیفه من این باشد. هر زمانی عمل صالح یک چیز است یک زمانی آب انبار سازی بود یک زمانی تربیت طلبه است از کجا که تا آخر عمر این کار را بکنم؟ عجب گرفته تو را. بنابراین اگر انسان بداند از کجا کارم درست است از کجا کارم قبول شده. از کجا تا آخر عمر این سوالات را اگر آدم از خودش بکند.
8- نگاه به اولیاء خدا یکی از راههای درمان عجب
نگاهی به اولیاء خدا این هم درمان عجب است. به امام سجاد گفتند خیلی عبادت میکنی گفت من! نه علی. به علی گفتند خیلی عبادت میکنی. گفت من! نه پیغمبر. به پیغمبر گفتند خیلی خودکشی میکنی. فرمود من کجا و معرفت خدا کجا.
یاد گناهان. اگر شما را غرور گرفت که چنین عبادتی کردم. این عبادت را پهلوی فلان گناه بگذارد و با هم مقایسه کن. باید همه را حساب بکنی. اگر آدم ساعات غفلت را بفهمد دیگر عجب نمیگیرد. ما را نباید به خاطر کارهای کرده غرور گرفت.
9- گاهی علم حجاب میشود
برادرها و خواهرها علم خوب است اما همین علمی که خوب است ممکن است که حجاب باشد العلم نور العلم حجاب دو تا حدیث صد هم داریم. بالاخره نور است یا حجاب. یعنی چه؟ معنایش را هم از مرحوم آیت الله طالقانی برایتان نقل میکنم. ایشان یک مثل خوبی زد فرمود: تابستان که در حیاط مینشینی لامپ روشن میکنی این لامپ نور است اما به خاطر این نور کم باعث میشود ستارهها را نبینی که اگر لامپ را خاموش کنی ستارهها را میبینی گاهی آدم به خاطر یک مقدار نور خیلی چیزها را نمیبیند.
آقا به خاطر اینکه ایشون یک مقدار درس خوانده دیگر مسجد نمیآید. به خاطر اینکه یک مقدار پول دارد دیگر با فامیلهای فقیر رفت و آمد نمیکند.
بیشترین علم این است که آدم باسواد شود اما غرور نگیرد. بنابراین مسئولین، وزرا و معاونین هرچه خاکیتر باشند رهبر ما علی بن ابیطالب است. تواضع، خودمانی، محبت البته نه اینکه شل بگیریم در وقت خودش قاطع و محکم در وقت خودش محبت و رفاقت محبت در اوج قاطعیت هم در اوج.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»