ظلم به دیگران
موضوع بحث: ظلم به دیگران
تاریخ: 29/10/67
بسم الله الرحمن الرحیم
بحث امروزمان بحث ظلم است. چون بچه و بزرگ، زن و مرد باسواد و بی سواد و هر کدام از ما به یک نحوی گرفتار ظلم هستیم. گاهی ظلم میکنیم و گاهی مورد ظلم قرار میگیریم و در قرآن هم چند مرتبه در مورد بحث ظلم و ظالمین سخن به میان آمده است. میخواهیم بحث ظلم را داشته باشیم و بعد به یک نتیجههایی برسیم. خدا کند این بحث ما مفید و موثر باشد، هم برای دنیا فایده داشته باشد و هم ذخیره قیامت ما باشد.
1- سیمای ظالمان در قرآن
در بحث ظلم اول سراغ قرآن برویم و هشدارهایی که قرآن به ظالم داده است مطرح کنیم. آیات زیادی در این زمینه وجود دارد و من به طور خلاصه میگویم. «لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ»(بقره/258) افرادی که ظلم میکنند خدا لطفش را از آنها برمیدارد. هدایتشان نمیکند. راه حق را پیدا نمیکنند و در باطل گم میشوند. «إِنَّهُ لا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ»(انعام/21) افرادی که ظلم میکنند رستگار نمیشوند «لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمینَ»(ابراهیم/13) قرآن میگوید: پدر ظالم را در میآوریم. «أَلا لَعْنَهُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمینَ»(هود/18) «بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمینَ»(هود/44) «وَ ما لِلظَّالِمینَ مِنْ أَنْصارٍ»(بقره/270) روز قیامت ظالم یار و یاور ندارد. «وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُواای مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ»(شعراء/227) به ظالمها خواهم گفت که چه عاقبت تلخی خواهند داشت. «ما لِلظَّالِمینَ مِنْ حَمیمٍ وَ لا شَفیعٍ یُطاعُ»(غافر/18) افرادی که ظلم میکنند ممکن است اینجا یک باندی باشند و کمک هم کنند، ولی روز قیامت دوست صمیمی و حمیمی نیست. «حَمیمٍ» یعنی رفیق دلسوز. «حمیم» یعنی داغ داغ. حمام میگویند چون در حمام آب داغ است. «حَمیمٍ» یعنی رفیق داغ. آنوقت آنجا میگوید در قیامت رفیقهایی که در دنیا خیلی رفیق داغ داغ بودند، آنجا یخ یخ میشوند. «ما لِلظَّالِمینَ مِنْ حَمیمٍ». «فَوَیْلٌ لِلَّذینَ ظَلَمُوا مِنْ عَذابِ یَوْمٍ أَلیمٍ»(زخرف/65) وای بر ظالمین. «وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَکانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً»(جن/15) آتش گرفته و در دوزخند. «تَرَى الظَّالِمینَ مُشْفِقینَ مِمَّا کَسَبُوا»(شورى/22) روز قیامت که پرونده باز میشود، ظالم سرش را پایین میاندازد و شرمنده است.
تعبیرات: خدا ظالم را هدایت نمیکند. ظالم روی رستگاری را نخواهد دید. ظالم تحت تعقیب قهر خداست، ظالم قیامت یار نخواهد داشت. وای بر ظالم. ظالم آتش زننده دوزخ است، پرونده ظالم وقتی که روز قیامت باز میشود «مُشْفِقینَ مِمَّا کَسَبُوا» شرمنده است.
اینها هشدارهای قرآن نسبت به ظالم است. افرادی که ظلم میکنند لذت نبرند از اینکه مثلاً کسی را چاپیدیم، کلاه سرش گذاشتیم، احتکار کردیم، رشوه گرفتیم، اذیتش کردیم، حقش را خوردیم، خوشی نکنند. چون «لَا خَیْرَ فِی لَذَّهٍ مِنْ بَعْدِهَا النَّارُ»(أمالى صدوق، ص498) امیرالمومنین(ع) میفرماید: «لَا خَیْرَ فِی لَذَّهٍ» خیر نیست در لذتهایی که «مِنْ بَعْدِهَا النَّارُ» بعدش باید انسان گرفتار آتش شود. آن کیفی که بعدش آتش است، کیف نیست «لَا خَیْرَ فِی لَذَّهٍ مِنْ بَعْدِهَا النَّارُ» خیر نیست در لذتهایی که بعدش آتش است. دنیا خیلی کوچک است. چند سالی بیشتر نیست، آخرت حسابش مشکل است.
2- آثار ظلم و سیمای ظالمان در روایات
اما هشدارهای قیامت: (حدیثهایی که میخوانم از بحارالانوار جلد 71 و 72 و کافی جلد 2 است) قرآن میفرماید: «وَ کَذلِکَ نُوَلِّی بَعْضَ الظَّالِمینَ بَعْضاً بِما کانُوا یَکْسِبُونَ»(انعام/129) کسی که ظلم کند یک ظالم قویتری را بر او حاکم میکنیم، مزد اول ظالم این است که یک کسی را وادار میکنیم که او هم به او ظلم کند. حدیث داریم «مَا انْتَصَرَ اللَّهُ مِنْ ظَالِمٍ إِلَّا بِظَالِمٍ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ کَذلِکَ نُوَلِّی بَعْضَ الظَّالِمِینَ بَعْضاً»(کافى، ج2، ص334) خدا ظالم را توسط یک ظالم دیگر تنبیه میکند. «مَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللَّهِ کَانَ اللَّهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبَادِهِ»(نهجالبلاغه، نامه 53) اگر ظلم به کسی بکنی، خدا دشمن توست. حتی اگر ظلم به زن و بچهات بکنی. بچه کوچک را نمیشود بی جهت دعوایش کرد، بچه بلد نیست، ظرف را بر میدارد برود در آشپزخانه، نمیتواند، سنگین است، میافتد و میشکند. شما حق ندارید داد بزنید. میتوانید از دستش بگیرید اما اگر طاقت نداشت افتاد و ظرف شکست حق نداریم داد بزنیم.
ظلم چه آثاری دارد؟ حدیث داریم: «بالظلم تزول النعم»(غررالحکم، ص456) حدیثی دیگر است که «وَ الذُّنُوبُ الَّتِی تُورِثُ النَّدَمَ الْقَتْلُ وَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ الظُّلْمُ»(کافى، ج2، ص447) حدیثی دیگرنعمتی را که خداوند به انسان بدهد، اگر انسان ظلم بکند خدا نعمت را میگیرد. اگر نعمتی داریم خدا از ما گرفت، معلوم است که ظلم کردیم. در دعای کمیل میخوانیم ِ «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمْ»(مصباحالمتهجد، ص844) خدایا بیامرز گناهی را که بدبختی برایم میآورد.
امام صادق میفرماید: میدانی چه گناهی تو را بدبخت میکند؟ ظلم است که انسان را بدبخت میکند. ظلم خوشبخت را بدبخت میکند، ظلم نعمت را میگیرد. ظلم روح تو را از بین میبرد، دل رحیم را قسی میکند. مهربان بودیم سنگدل شدیم روح پاک را ظلم از بین میبرد.
امام سجاد (ع) فرمود: اگر کسی به مسلمان و برادر دینیش ظلم بکند، از مدار ما اهل بیت خارج میشود. یعنی ما قبول نداریم که او شیعه علی بن ابیطالب است.
امام باقر (ع) فرمود: کسی اگر ظلم بکند نمرده در دنیا چوبش را میخورد، ظلم از آن گناههایی نیست که خدا بگوید در آخرت جوابش را میدهد، در همین دنیا خدا پس گردن ظالم میزند، خوشحال نباشید که زدید، بردید، خوردید.
چند حدیث داریم(در کتاب کافی و بحارالانوار) اگر مظلومی آه بکشد، آه مظلوم بالا میرود و دعایش مستجاب میشود. حدیثی دیگر داریم میفرماید: مظلومان بدانند مظلوم از دین ظالم میگیرد، اگر ظالم از دنیای مظلوم میگیرد. اگر ظالم از دنیای مظلوم گرفت به همان مقدار مظلوم هم از دین ظالم میگیرد.
حدیث داریم که در روز قیامت هر کار خوبی که ظالم کرده است، میگیرند و به مظلوم میدهند و اگر ظالم هیچ کار خوبی ندارد، گناهان مظلوم را میگیرند و به ظالم میدهند. اگر ظالم خوبیهایی دارد خوبیش را میگیرند و به مظلوم میدهند. اگر ظالم هیچ خوبی ندارد گناهان مظلوم را میگیرند و به ظالم میدهند. ظلم در دنیا ظلمات در قیامت است.
3- ریشه و انگیزههای ظلم به دیگران
اما انگیزههای ظلم: چرا انسان ظلم میکند؟ ریشههای ظلم را ما امروز میگویم، البته من نمیخواهم بگویم منحصر به اینهاست. ممکن است چیزهای دیگری هم باشد.
چرا ظلم میکنیم؟ اولین ریشه ظلم ضعف ایمان است. تقوی و ایمان به قیامت نداریم. اگر بدانیم که هر ظلمی که میکنیم، سیلیش را میخوریم. اگر ایمانمان به خدا و قیامت بیشتر باشد، ظلم نمیکنیم. تقوی باشد حتی به یک مورچه ظلم نمیکنیم، تا چه رسد به انسان.
شخصی آمد منزل امام صادق(ع)، رنگ آقا پریده بود! گفت: آقا چرا رنگتان پریده است؟ گفت: وارد خانه شدم به زنها گفته بودم حق ندارید پشت بام بروید. دیدم یکی از زنهایی که در خانه بود، بچه مرا بغل کرده و از نردبان بالا میرود. چون بارها گفته بودم این کار را نکنید، تا من وارد خانه شدم، دید خلاف کرده ترسید و بچه از دستش افتاد و بچهام مرد. بعد امام صادق(ع) میفرماید: ناراحت از مرگ بچه¬ام نیستم. ناراحتم که چرا یک زنی را بی جهت ترساندم. از اینکه یک مسلمان را ترساندم ناراحتم.
کسی اگر بداند مال یتیمی را که میخورد از کجاست. . . ما یادمان میرود. چقدر خوبست که روی میزهای ادارهها هر کدامی یک پارچه سرخ به اندازه کف دست بگذارند که صبح به صبح یادشان باشد که میزی که پشتش نشسته، پایشان روی خون شهداست. یک تکه پارچه سرخ زیر میز باشد. که آدم صبح به صبح نگاه کند و ببیند که پشت میزی نشسته که پایه میز روی خون شهداست. ما یادمان میرود «نَسُوا اللَّه»(حشر/19) خدا یادمان رفته است. «نَسُوا اللَّه» قرآن میفرماید: «نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ»(ص/26) قیامت را یادمان رفته است. اگر یاد خدا و یاد قیامت باشیم، ظلم نمیکنیم.
دومین ریشه ظلم محیط آلوده است. محیط آلوده و محیط فاسد آدم را ظالم میکند. کسی که دید همشاگردیها و هم شهریها و همسایهها و هم ماشینیها و همکارها و. . . و دورتا دورش ظلم است این هم ظالم میشود. رقابت وسیله ظلم است، چرا زن زور میگوید و به شوهرش ظلم میکند؟ این خانم برای اینکه میگوید خواهرم این پارچه را گرفته جاریم هم این را گرفته من زمین و آسمان را میدوزم تو هم باید این پاچه را بگیری. بسیاری از ظلمها از روی رقابت است.
ریاست طلبی باعث ظلم است قدرت طلبی باعث ظلم است. اظهار قدرت باعث ظلم است ترس از دادن قدرت باعث ظلم و. . . چرا ظلم میکنند؟ در دنیا ظلمهایی که میشود بعضی قدرت دارند ظلم میکنند و میترسند اگر ظلم نکنند قدرت را از دستشان بگیرند.
هارون الرشید آمد سر قبر پیغمبر گفت: یا رسول الله! میدانی چرا امام کاظم را زندان کردم؟ میترسم امام کاظم بیرون از زندان باشد و شیعیان را دور خودش جمع کند و در نهایت حکومت را از من بگیرد. پس من پیشگیری میکنم. تا او قدرت پیدا نکرده من او را زندان میکنم تا او قدرت پیدا نکند.
اینها عامل ظلم است. عقدهها وسیله و انگیزه ظلم است. کمبود دارد. دارد میرود (تو اگر انسان سالمی درست راه برو) یک الاغی ایستاده است یک میخی، سیخی، پاشنه کشی و. . . در میآورد و میزند زیرش، میگوید: برو! میگوییم: آقا چه خبر است؟ اصلا یک کمبود اخلاقی دارد. از خانه که میخواهد برود مدرسه، پاشنه کش را در میآورد و همینطور به دیوار خانه همسایهها میکشد. میپرسیم: آقا چرا کردی؟ میگوید: نمیدانم! کمبود و عقده است.
گاهی ظلم میشود بخاطر عدم اجرای حدود الهی! یعنی حدود الهی اجرا نمیشود. ظالم را تنبیه نمیکنند و به همین خاطر مردم جرات ظلم پیدا میکنند. این قرآنی که میگوید: اگر کسی خلاف کرد، روبروی مردم شلاقش بزنید برای این است تا مردم حواسشان جمع باشد. عدم اجرای حدود از طرف دولت میتواند وسیله ظلم بشود. عدم اجرای نهی از منکر از طرف ملت میتواند وسیله ظلم بشود. مردم میگویند: به ما چه! اگر دولت حدود الهی را اجرا نکند و اگر مردم بی تفاوت شوند، ظالم در این محیط رشد پیدا میکند.
گاهی وقتها لقمه حرام، عدم نهی از منکر، عدم اجرای حدود از دولت و. . . وسیله ظلم است. لقمه حرام وسیله ظلم است. اینها همه حرف مفصل دارد منتهی من سرانگشتی بیان میکنم و گرنه خود لقمه حرام یک ساعت حرف دارد. چه لقمهای حرام است؟ لقمه حرام چه کارها که نمیکند؟
گاهی اشتغال زیاد وسیله ظلم است. چند کار به عهده گرفته است و به هیچ کدام از کارها نمیرسد. عصبانی میآید. میگوید: حرف نزن! به خانمش ظلم میکند، چون در اداره و بازار خودش را خسته میکند. به بچهاش کتک میزند چون سرش شلوغ است. برخوردش با رئیس دفترش، با معاونش و. . . تند است. گاهی بد اخلاقیها و پرخاشها و ظلم به افراد به خاطر این است که کار فرد زیاد است. 8 ساعت کار در روز و خلاص. مملکت از دست رفت. نه تو داری خودت را از دست میدهی. نتیجه 15 ساعت کار در روز این است که سال دوم و سوم شخص استعفا میدهد. حدود 90 درصد آقایان پر کار استعفا نوشتهاند. ما در جمهوری اسلامی چند تایی داریم آدمهای پر کاری که دست به استعفا نزدهاند. آدمی که زیاد کار کرد به روغن سوزی میافتد. دلیل ندارد که بیش از مقدار وظیفهات کار بکنی.
خداوند به پیامبر میگوید: «ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى»(طه/2) من قرآن را نفرستادم که تو خودکشی کنی. «لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ»(شعراء/3) چقدر خودت را میخوری؟ همین مقدار که هست، کافی است. قرآن میگوید: «وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى»(نجم/39) نمیگوید: «الا ما اتی» و یا نمیگوید: «الا ماعمل» نمیگوید که من از تو عمل میخواهم و یا من از تو انجام کار میخواهم. میگوید: من از تو سعی میخواهم. اگر سعیت را کردی خلاص. چه عملی بشود چه نشود، فرقی نمیکند. چه کار صورت بگیرد چه نگیرد، فرقی نمیکند. «ما اتی و ما عمل» ممنوع است. «لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى»
رهبر کبیر انقلاب در نامهای که به شوروی مینویسد، میگوید: فکر کنید و ایمان بیاورید. امام که این نامه را نوشت پایانش نوشت روح الله الموسوی الخمینی. امضاء که تمام شد خداوند اجر دویست میلیون مسلمان را به حساب امام واریز کرد. چون امام سعی خودش را کرد. حالا نپذیرند یا بپذیرند. برای خدا فرقی ندارد. در نامه فرموده بود که اسلام نیاز به مسلمانی شما ندارد. خود خدا در قرآن میگوید: «إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً»(ابراهیم/8) اگر شما و همه مردم کره زمین کافر بشوند، هیچ طوری نمیشود «إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً» اسلام نیازی به ما ندارد. این ما هستیم که نیاز به اسلام داریم. اگرگفتند دستت را در آب بزن، به این معنی نیست که دریا نیاز به دست ما دارد. برای این است که دست خود ما پاک میشود.
چرا انسان ظلم میکند؟ زمینههای ظلم چیست؟ «نَسُوا اللَّه»، «نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ» ایمان ضعیف، محیط فاسد، چشم و هم چشمی، ریاست خواهی و قدرت طلبی و عقدهها، جاری نشدن حق، بی تفاوتی مردم، لقمه حرام، پرکاری و. . . اینها گوشهای از زمینهها و انگیزههای ظلم است.
4- وظیفه ما در برابر ظالم و مظلوم
و اما مسئله مهم اینکه در برابر ظالم چه کنیم؟ در برابرمظلوم چه کنیم؟ یک مقداری در این زمینه هم با هم از آیات و روایات صحبت کنیم. اول که در مقابل ظالم باید بایستید. حدیث داریم ظالم و مظلوم هر دو به جهنم میروند. سوال شد: ظالم درست اما مظلوم چرا به جهنم میرود؟ فرمود: برای اینکه به مظلوم میگویند که چرا زیر بار ظلم ظالم رفتی؟ قرآن میفرماید: «وَ الَّذینَ إِذا أَصابَهُمُ الْبَغْیُ هُمْ یَنْتَصِرُونَ»(شورى/39) مومنین کسانی هستند که اگر به یکی از آنها ظلم شد، همدیگر را با «الله اکبر» صدا میکنند. نباید زیر بار ظلم رفت. مومنین کسانی هستند که «إِذا أَصابَهُمُ الْبَغْیُ» وقتی ظلم به آنها اصابت کرد «هُمْ یَنْتَصِرُونَ» داد میزنند و دیگران را به استمداد میخواهند. باید در مقابل ظالم فریاد زد. نیرو جمع کرد و زیر بار ظلم نرفت. تکیه به ظالم نکنید. قرآن میفرماید: «وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذینَ ظَلَمُوا»(هود/113) کسی که ظلم میکند یاریش نکنید. «فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکْرى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ»(انعام/68)، با ظالم ننشینید. «وَ لا تُطیعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفینَ»(شعراء/151) از ظالم پیروی نکنید. «فَلَنْ أَکُونَ ظَهیراً لِلْمُجْرِمینَ»(قصص/17) یار ظالم نباشید.
تکیه نکنید، یار نباشید، با ظالم ننشینید، و اگر کسی در مقام دفاع از مال و ناموس و آبرویش کشته شود و در مقابل ظالم بلند شود، بایستد. مثلاً کسی آمده خانهات دزدی کند، آمده به ناموست حمله کند، بلند شدی جلویش را بگیری، دزد ترا کشت، اسلام میگوید که ثواب شهید در جبهه را داری.
البته این برای ظالم قلدر است! خودیها اگر یک زمان بهم ظلم کردند «وَ اعْفُ عَمَّنْ ظَلَمَکَ»(تحفالعقول، ص305) خودی را باید بخشید، چون ببینید این دو گاهی با هم برادرند، حالا یکی از این برادرها کت دیگری را پوشید، ماشین دیگری را سوار شد، کفش دیگری را پا کرد. برادرند و در یک مدار اگر هستند، باید ببخشید. حتی اگر او کتکت زد، بگو تو را بخشیدم. قرآن میگوید: «لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَیَّ یَدَکَ لِتَقْتُلَنی ما أَنَا بِباسِطٍ یَدِیَ إِلَیْکَ لِأَقْتُلَکَ إِنِّی أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمینَ»(مائده/28) دو برادر بودن هابیل و قابیل! پسرهای حضرت آدم. یکی گفت من ترا میکشم. دیگری گفت: تو اگر دست درازی بکنی من دست درازی نمیکنم. پس ببینید یکوقت مدار خانواده است، نگو که او زد من هم باید بزنم. این برای بیگانه هاست. برای خودیها «وَ اعْفُ عَمَّنْ ظَلَمَکَ»(تحفالعقول، ص305) «صِلْ مَنْ قَطَعَکَ»(تحفالعقول، ص305) او قطع رابطه کرد، تو به دیدنش برو. او تلفن نمیکند، تو به او زنگ بزن. او سلام نمیکند، تو به او سلام کن. «لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَیَّ یَدَکَ لِتَقْتُلَنی» اگر برای تجاوز دست دراز کنی «ما أَنَا بِباسِطٍ یَدِیَ إِلَیْکَ لِأَقْتُلَکَ» خودی یک مدار دارد و بیگانه مدار دیگری دارد.
در مقابل ظالم کار ظالم را توجیه نکنید. آخر میگویند که یک دروغگو یک دروغ پرداز هم میخواهد. گاهی افرادی ظلم میکنند، بغل دستیش هم میگوید که چارهای نبود. چرا چارهای نبود؟ چارهای نبود یعنی چه؟ «مَنْ عَذَرَ ظَالِماً بِظُلْمِهِ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِ مَنْ یَظْلِمُهُ فَإِنْ دَعَا لَمْ یَسْتَجِبْ لَهُ وَ لَمْ یَأْجُرْهُ اللَّهُ عَلَى ظُلَامَتِهِ»(کافى، ج2، ص334) امام صادق فرمود: کسی که ظلم ظالم را توجیه کند، یعنی کاسه ماست دست گرفته هر جا فلانی ظالم بود ماست مالی میکند، توجیه میکند. «سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِ مَنْ یَظْلِمُهُ» خدا بر او کسی که به او ظلم کند مسلط میکند و دعایش مستجاب نمیشود. حدیث داریم «لَا تُعِنْهُمْ عَلَى بِنَاءِ مَسْجِدٍ»(تهذیبالأحکام، ج6، ص338) اگر ظالم مسجد هم میسازد، کمکش نکنید. چون این مسجد سرپوش ظلمش است. هارون الرشید شتر اجاره کرد مکه برود. امام کاظم به صاحب شتر فرمود: اشتباه کردی که به او شتر اجاره دادی. گفت: آخر شتر دارم، میآیند که اجاره کنند. من چه خاکی بر سرم کنم؟ برای اینکه نجات پیدا کند، رفت شترهایش را فروخت. هارون گفت چطور شد که همه را فروختی؟ گفت: دیگر پیر شدم. هارون گفت: نه! تو پیر نشدی، شترهایت را فروختی تا شتر نداشته باشی که به مثل من حتی برای مکه اجاره بدهی. باید از ظلم فرار کنیم.
5- بهلول و فرار از ظلم اجباری
یک شب از بهلول خاطرهای را دیدم، بقدری عاشق شدم که غسلی کردم و رفتم حرم امام رضا(ع) چون حدیث داریم هر کس غسل کند، برود حرم امام رضا را زیارت کند و دو رکعت نماز بخواند، آنچه در قنوتش میگوید مستجاب می¬شود. گفتم من به عشق بهلول یک زیارت امام رضا که در حدیث گفته بروم. حالا مطلب چه بود که عاشق شدم؟ خواستند بهلول یک جایی را امضاء کند، یک قضاوتهایی بکند، گفت: آقا به من مهلت بدهید، من خودم را قابل نمیدانم. دید اجباری است و باید از طریق حکومت زور قضاوت را قبول کند. گفت: پس صبر کنید تا فکر کنم. فکر کرد که خودش را به دیوانگی بزند که زیر بار امضای ناحق نرود. فردا عمامهاش را چپه گذاشت، لباسهایش را چپه پوشید، یک دسته چوب بیل برداشت و این چوب بیل را بین دو پایش گذاشت، سر چوب را گرفت، دم دسته بیل هم زیر عبا و قبایش بود. در خیابان مکرر بالا و پایین پرید و گفت: اسبم لگدت نزند! مردم کوچه و بازار همه خندیدند. بهلول عالم، فقیه و مجتهد بود. خودش را به دیوانگی زد، به ریئس دربار رفتند و گفتند: فلانی دیوانه شده است. گفت: نه خیلی هم عاقل است، ولی خودش را به دیوانگی زده تا امضای ناحق نکند. میارزد که انسان خودش را به دیوانگی بزند ولی زیر بار زور نرود.
خدا به سگهای ولگرد روزی میدهد. خدا به سوسکهای سوراخها روزی میدهد. یک لقمه نان ارزش اینکه ما ظلم کنیم ندارد. حتی در ساختمان مسجد ما و ظالم باید برخورد داشته باشیم.
6- عذاب ظالم و مظلوم و موافقان ظلم
اگر کسی در صورت ظالم بخندد گناه است. قرآن میگوید روز قیامت افرادی میگویند: «رَبَّنا آتِهِمْ ضِعْفَیْنِ مِنَ الْعَذابِ»(احزاب/68) خدایا عذاب اینها را دو برابر کن. خدایا ما که در جهنم میسوزیم خدا عذاب این رهبران کج را دو برابر کن. خداوند میگوید: «لِکُلٍّ ضِعْفٌ»(اعراف/38) خوب رهبرها دو برابر حقشان است. گدا چرا دیگر دو برابر؟ علامه طباطبایی در تفسیر میگوید رهبران کج دو برابر چون هم کج رفتند و هم گروهی را به راه کج بردند. در ادامه میگوید: گداها هم کج رفتند و هم با کف زدن و صلواتشان کج روها را تشویق کردند. نگو ما نخ بودیم، شل بودیم. اگر کنار سوزن نمیرفتی، سوزن بی نخ را کسی در پارچه فرویش نمیکرد. بخاطر همین نخ تو بود که سوزن را در پارچهها فرو کردند. پس اگرعقب ظالم برویم شریک ظالم هستیم، اگر کسی ظلم کند، کسی که یارش باشد و کسی که بشنود و شاد شود. این سه گناه مثل هم هستند. مواظب باشید اگر یک کسی یک سیلی زد، نگو خدا پدرش را بیامرزد. صبر کن ببینیم خدا پدرش را بیامرزد یا خدا پدرش را نیامرزد. زود قضاوت نکنیم.
7- آبروریزی و باج دهی ظلم است
با کمال تاسف در بعضی روزنامهها خلاف شرع میشود، یعنی در جامعه قبل از آنی که فلانی را ببرند دادگاه ببینند بله؟ یا نخیر؟ قبل از ثابت شدن جرم آبروی کسی را میبرند و بزرگترین ظلمها، ظلم به آبروست. به همین خاطر قرآن میگوید: «غیبت مثل گوشت مرده میماند» حال چرا مثل گوشت مرده؟ چون گوشت زنده را بکنید جایش پر میشود، پول کم بشود جایش پر میشود، ساختمان خراب بشود جایش پر میشود، غیبت آبروست و آبرو که رفت جایش پر نمیشود. گوشت مرده جایش پر نمیشود، آبروریزی هم جایش پر نمیشود. شاید هم بخاطر این باشد که مرده جان ندارد که از خودش دفاع کند، آن کسی هم که غیبتش را میکنید نیست که از خودش دفاع کند.
کل حکومت دست ما باشد با ده گناه نمیارزد. به امیرالمومنین(ع) گفتند: هوای فلانی را داشته باش تا حکومت تو بند شود. فرمود: آیا میخواهید من پایههای حکومت را با باج دادن سفت کنم؟ من باج بده نیستم. میگوید: آقا یا ماشین بده یا من استعفا میدهم. ماشین نمیدهم استعفاهم بده، هیچ فرقی نمیکند. خدا به من نگفته حکومت را نگهدارم، خدا به من گفته که دینم را نگهدارم و اگر بنا باشد حکومت را با ظلم نگهدارم، من ظالم نیستم، باج نمیدهم. و چون باج نداد، بعضی جنگها شروع شد.
8- ضرورت فریادرسی مظلومان و پرهیز از بیتفاوتی
اما ما در مقابل مظلوم: امیر المومنین فرمود: حسن جان حسین جان مظلوم را دیدی به فریادش برس. حدیث داریم که اگر کسی ناله مظلوم را شنید و بی خیال خوابید، مسلمان نیست. کسی که ناله مظلوم را شنید و بی خیال خوابید از ما نیست. امام سجاد (ع) در دعاهایش میگوید: خدایا نکند مظلومی دیدم و فراموش کردم کمکش کنم. اگر چنین است مرا ببخش. اگر مظلومی صدایش به مسئولین نمیرسد، شما صدایش را به مسئولین رساندی خدا پایت را روی صراط قیامت محکم نگه میدارد. یعنی تو را از خطر قیامت حفظ میکند «مَنْ أَبْلَغَ سُلْطَاناً حَاجَهَ مَنْ لَا یَسْتَطِیعُ إِبْلَاغَهَا أَثْبَتَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ قَدَمَیْهِ عَلَى الصِّرَاطِ»(قربالإسناد، ص122) کسی اگر نالهای را شنید و دید این آقا گمنام است، کسی گوش به حرفش نمیدهد. الآن تاکسی پارتی نداشته باشد یا صدایش آشنا نباشد، بسیاری از جاها کلاهش پس معرکه است. شما نالهای میکنی و من صدای شما را میبرم میرسانم. اگر این کار را کردم، اگر من ناله مظلومی را به گوش مسئول رساندم. «أَثْبَتَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ قَدَمَیْهِ عَلَى الصِّرَاطِ» خدا در آن صراط خطرناک ما را حفظ میکند و صراط قیامت هم صراط عجیبی است. خدا ان شاءالله قسمت کند راه کربلا باز شود و مسجد کوفه و مسجد سهله برویم یک فرسخی نجف است، کنارش مسجد زیر است در مسجد زیر دو رکعت نماز میخوانی یک مناجات دارد که خدایا: «إِذَا قِیلَ لِلْمُخِفِّینَ جُوزُوا وَ لِلْمُثْقِلِینَ حُطُّوا»(المناقب، ج4، ص151) آن وقتی که میگویید یک عدهای بروند و یک عدهای بیفتند، نمیدانم جزو کدامها هستم. عبور خواهم کرد و یا خواهم افتاد. در همان صراط خطرناک خدا ما را حفظ میکند.
«و عزتی و جلالی» پیغمبر فرمود: خدا قسم خورده به عزت و جلال خودش اگر کسی مظلومی را ببیند کسی مظلومی را ببیند و بتواند کمکش کند، ولی بی خیال رد شود، خدا قسم خورده من از او انتقام میگیرم. مظلومی را دیدید، رد نشوید. ماشین افتاده در جوی آب، همه بی خیال رد میشوند، ای بی انصافها کمک کنید. فردا خودت هم ماشینت در جوی میافتد.
یک زنی شوهرش از خانهاش بیرونش کرده بود. آمد خدمت امیرالمومنین گفت: شوهرم بیرونم کرده است. حضرت فرمود: «لَا وَ اللَّهِ أَوْ یُؤْخَذَ لِلْمَظْلُومِ حَقُّهُ غَیْرَ مُتَعْتَعٍ»(إختصاص مفید، ص157) نمیشود که علی در خانه بنشینید و شوهر زور بگوید و خانمش را از خانه بیرون کند بلند شد و به خانه او رفت. به شوهرش گفت: چرا زن را اذیتش کردی و از خانه بیرونش کردی؟ او علی را نشناخت، گفت: بتو چه! میخواهم بیرونش کنم! حالا که این حرف را زده «وَ اللَّهِ لَأُحْرِقَنَّهَا لِکَلَامِک»(إختصاص مفید، ص157) اگر در خانه بیاید، آتشش میزنم. همینطور که این مرد گردن کلفتی میکرد، حضرت امیر فرمود: من تو را امر به معروف میکنم تو گردن کلفتی میکنی؟ بعد مردم یکی یکی آمدند و به حضرت سلام دادند. این جوان دید همه مردم به ایشان سلام میکنند، پرسید: ایشان کیست؟ گفتند: آقا امیر المومنین است. فوری روی پای حضرت افتاد و عذرخواهی کرد. امیرالمومنین تا میبیند زنی مظلوم از خانه بیرون شده خودش شخص اول مملکت برمیخیزد و میرود در خانه شوهر این زن، چرا؟ چون نمیشود بی خیال بود.
خدا میداند چقدر ما بی خیالی کردیم، خدایا چقدر ماشین دیدیم که در جوی افتاده و رد شدیم. چقدر بچهها لباس نداشتند و ما دوتا دوتا لباس داشتیم. چقدر شکمها گرسنه بود و ما سیر خوابیدیم. خدا میداند برای اینکه من آب حمامم داغ باشد، دود حمام را به خانه همسایهها فرستادم و حتی یک کلاهکی که جلو دود را بگیرد، نگذاشتم. برای اینکه من راحت پارک کنم، بی جا پارک کردم و چه راه بندانی شد. برای اینکه برفهای خانه من تمیز باشد چقدر برفهای را در کوچه ریختم و یخ بست و مردم افتادند. خدا میداند چقدر از ما ظلم سرزده ولی نمینشینیم حسابش را بکنیم. اما خدا حسابش را دارد، قیامت حق است. قرآن میفرماید که روز قیامت «وَ وُضِعَ الْکِتابُ فَتَرَى الْمُجْرِمینَ مُشْفِقینَ مِمَّا فیهِ وَ یَقُولُونَ یا وَیْلَتَنا ما لِهذَا الْکِتابِ لا یُغادِرُ صَغیرَهً وَ لا کَبیرَهً إِلاَّ أَحْصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً»(کهف/49) پروندهای بازمی شود، مجرم نگاه به پروندهاش میکند میگوید: «ما لِهذَا الْکِتابِ» این چه پروندهای است؟ «لا یُغادِرُ صَغیرَهً وَ لا کَبیرَهً إِلاَّ أَحْصاها» ریز و درشت کارهای من را ضبط کرده است. یکی از مسؤلین مملکتی آمد خدمت امام باقر گفت: من در دستگاه حجاج فرماندا و استاندار بودم، بالاخره یک وضع زندگی خوبی راه انداختم. زمانی در دستگاه طاغوت مسئولیت مملکتی داشتم. حالا میشود توبه کنم؟ «فَهَلْ لِی مِنْ تَوْبَهٍ»(کافى، ج2، ص331) فرمود: توبه تو دعای کمیل و اشک نیست. «حَتَّى تُؤَدِّیَ إِلَى کُلِّ ذِی حَقٍّ حَقَّهُ» توبه تو این است که تمام اموالی که به ظلم افراد دادی و از افراد گرفتی به آنها پس بدهی.
نمی شود که انسان هر کار میخواهد بکند و در پیری عبا دوش بگیرد و مسجد برود. عبا کفاره کتکها نیست. باید کتک¬هائی که زدی بخوری. روزهها را باید قضا کنی. عذرخواهی باید بکنی آقا ببخش ما را، اولیای خدا گاهی افرادی را میخواستند و میگفتند: آقا من در فلان برخورد به شما ظلم کردم، مرا ببخش! چه اشکالی دارد انسان عذرخواهی کند.
9- انواع ظلم
انواع ظلم: «ظُلْمُ الضَّعِیفِ أَفْحَشُ الظُّلْمِ»(نهجالبلاغه، نامه 31) بدترین ظلمها ظلم به ضعیف است، انسان بچه را کتک بزند و بگوید: پاشو برو نان بگیر! پاشو برو آب بیاور! پاشو چای به من بده! خوب این بچه میترسد. حدیث داریم که بدترین آدمها کسی است که مردم از او بترسند و برایش کار کنند. اگر وارد خانه شدی خانم ترسید، دختر ترسید، بچه ترسید، نگو ماشاءالله این را میگویند «جربزه». اگر جربزه این است، فرعون خیلی جربزهاش از ما بیشتر است. اگر در خانه وارد شدی و دوستت داشتند ارزش است. بدترین آدمها آن کسی است که مردم از او بترسند. «إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظیمٌ»(لقمان/13) ظلم به خود کرده «وَ الْکافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ»(بقره/254) اگر کسی حق را دید و لج کرد به خودش ظلم کرده است.
میگویند یک نوکری با آقایش دعوایش شد، گفت: الان میروم پشت بام و خودم را از پشت بام پرت میکنم، گفت: بدرک میروم و یکی دیگر میآورم. تو ظلم به خودت کردی. «وَ ما ظَلَمْناهُمْ» قرآن بارها گفته که ما به اینها ظلم نکردیم. پیغمبر فرستادیم با قانون حق این ظلم به خودش کرد.
گفتیم اگر میوه ترش میخواهی «لیموترش». میوه شیرین میخواهی «لیمو شیرین» ترش و شیرین میخواهی «انار» گفت: نه ترش میخواهم نه شیرین میخواهم و نه ترش و شیرین میخواهم. من آب جو میخواهم. خوب چه باید کرد. آقا هوای سالم بخور! نه من هوای سالم نمیخواهم. بابا خورشید فرستادم میکروبهای هوا را برای شما بکشد، نمیخواهم. به اقیانوسها امر کردم بخار شود و هوا را لطیف کند، نمیخواهم. به درختها دستور دادم کربن بگیرند و اکسیژن بدهند، نمیخواهم. من سیگار میخواهم. بابا تابش نور برای هواست، بخار اقیانوس برای هواست، درختها و گیاهان برای هواست، آنوقت میگویی نمیخواهم؟ مرگ بر خورشید! مرگ بر اقیانوس! مرگ بر گیاهان! زنده باد سیگار؟ میگوید من همه چیزهائی که خدا آفریده هوا را سالم کند نمیخواهم. من دود سیگار میخواهم. سیگار قاتلی است که ما او را محاکمه نمیکنیم، سیگار اسلحهای است که صدا ندارد، هم ضررش به جان و هم به مال است. البته سیگار دشمن جزئی است. دشمنهای بزرگتر هم هست. «إِنَّ الشَّیْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبینٌ»(یوسف/5) آمریکا دشمن بزرگ ما است. از دشمنهای ریز تا دشمنهای بزرگ و. . .
ظلم به افراد با آبرو خیلی مهم است. حدیث داریم: «مِنْ أَفْحَش ِالظُّلْمِ ظُلْمُ الکرامِ»(غررالحکم، ص456) آدم هائی هستند که در فحش بزرگ شدهاند، این فرد خیلی هم برایش فرقی نمیکند. اما یک آدم هائی داریم که در خانوادههای شریفی هستند و برایشان خیلی سنگین است. مثلاً اگر سه عادل به یک زن پاکی نسبتی دادند و نتوانستند ثابت کنند 240 ضربه شلاق هر کدام باید بخورند. فرد عادل شهادت داد که فلان زن فلان کاره است، عادل دوم هم همین شهادت را داد، نفر سوم هم به همین ترتیب، اما چون فرد عادل چهارمی پیدا نشد که شهادت بدهد، باید هر کدام از این سه عادل تا 240 ضربه شلاق بخورند.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»