دشمن شناسی، توطئه ها-2
موضــوع: دشمن شناسی، توطئه ها-2
تاریخ پخش: 9/8/58
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و علی اهل بیته و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین.
داشتیم قدم به قدم با قرآن آشنا میشدیم و گفتیم که این از برکات خون شهدا و انقلاب بزرگ است در بعضی از جلسات قبل گفتیم که منافقین برای نابودی اسلام کارهایی میکنند یکی اینکه حق خواهان را کم و بی ارزش جلوه میدهند مثل اینکه فرعون به طرفداران موسی میگفت اینها چند نفری بیشتر نیستند.
1- تحقیر دیگران و خود را برتر دیدن، روش منافقین است
یکی از کارهای منافقین برای ربودن دختر و پسر این است که تیترهای قشنگی میگویند جملات زیبائی میگویند، ولی خوب کی میگوید؟ و به چه هدفی میگوید؟ ضربههای روحیای میزنند به مسلمانها، مسخره میکنند توهین میکنند، برنامهای که پیش میآید و همه مردم شرکت میکنند اینها فاصله میگیرند اصولاً در همه کارهایشان فاصله میگیرند برای خودش یک امتیازی قائل است. مسئله تحقیر مسئله مهمی است و قرآن هم روی آن تکیه میکند قرآن میفرماید روز قیامت دوزخیان فریاد التماس سر میدهند و یکی از جملات آنها این است که میگویند «رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ» (مؤمنون/107) خدایا ما را نجات بده این دفعه دیگر کار بد نمیکنیم خدا میگوید خفه شوید یادتان میآید که مسخره میکردید، یعنی گناه مسخره تا آنجا عکس العمل دارد.
یک آیه داریم توی قرآن که خدا به پیغمبر میفرماید ای پیغمبر اگر تو هم هفتاد بار برای این مردم استغفار کنی من این مردم را نمیبخشم، چرا؟ برای اینکه اینها توهین میکردند به مسلمانها خودشان را برتر میدانستند وقتی انبیاء میآمدند میگفتند ایمان بیاورید میگفتند ما ایمان بیاوریم با این وضعی که داریم؟ با این مقام و منزلتی که داریم؟ «قَالُوا أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمْ السُّفَهَاءُ» (بقره/13) یعنی به طرفداران انبیاء میگفتند سفیه تحقیر میکردند و قرآن درباره اینها میفرماید «وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ» (نساء/115) راهی که میروند راه توده مومن به خدا نیست، اگر هم یکوقت توی رودبایستی قرار بگیرد و توی جمع بیاید حتماً باید فاصله بگیرد.
2- منافقین شعار فریبنده میدهند
خدا میفرماید که پیغمبر از مردم بود با مردم بود در مردم بود هم «فیکم» داریم هم «منکم» داریم، کاری که بعنوان مخالفت میکنند این است که شعارهای فریبنده میدهند، قرآن در این باره میفرماید مخالفین میآیند و کلماتی میگویند که دل میرود، ما خواهان عدالت اجتماعی هستیم، مگر اسلام خواهان عدالت اجتماعی نیست؟ ما خواهان حق طبقه محروم هستیم، مگر اسلام خواهان حق طبقه محروم نیست؟ شعارها زیباست قرآن میفرماید «یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ» (انعام/112) بعضی از این منافقین به طور رمزی به هم کلمات زیبا میگویند یک کلماتی میگویند که دل میرود آنوقت کسانی که اسلام را خوب نشناختهاند یا نمیخواهند گوش بدهند با دل گوش میهند «وَلِتَصْغَى إِلَیْهِ أَفْئِدَهُ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ» (انعام/113) یکی از کارهای مخالفین شعارهای زیبا است.
قرآن به ما درس میدهد که گول کلمات زیبا و شعارهای زیبا را نخور و قرآن نقل میکند که تاریخ با این کلمات زیبا چه کرده است. یکی مَثَل قصهی یوسف است بچهها صاف نیامدند بگویند یوسف را بده میخواهیم او را توی چاه بیندازیم اما قشنگ بچههای یعقوب آمدند نزد پدر و گفتند یوسف نوجوان است و نوجوان نیاز به کوهنوردی دارد احتیاج به تفریح دارد بگذار برویم بگردیم آخر گردش برای سلامتی لازم است اول مسئله ورزش را پیش میکشند «أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا یَرْتَعْ وَیَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (یوسف/12) پسر سیزده چهارده ساله نیاز به مراتع و قدم زنگاه و نیاز به بازی دارد «وَنَحْنُ عُصْبَهٌ» (یوسف/8) بعد گفتند نترس ما قوی هستیم «وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (یوسف/12) ما حتماً از او محافظت میکنیم ما حتما این برادر کوچولو را نصیحت میکنیم «وَإِنَّا لَهُ لَنَاصِحُونَ» (یوسف/11) بعد هم وقتی او را توی چاه انداختند گریه کردند که یوسف را گرگ کشته است. به چشم هم نمیشود که تکیه کرد چون گریه قلابی هم در تاریخ هست میخواهد بگوید شعارهای زیبا مسئلهای است که ما باید توجه داشته باشیم.
3- بزرگنمایی نقاط ضعف و پوشاندن کارهای خوب
قرآن میفرماید مخالفین نگاه میکنند اگر روزنه باطلی دیدند فوری همان را پیراهن عثمان میکنند دنبال این میگردند که عالمی یا پسر عالمی یک نفر از کسانی که در مسند قدرت است در هر برنامهای نگاه میکنند تا یک روزنهای دیدند کاه را کوه میکنند، بزرگ کردن نقاط ضعف، «وَإِنْ یَرَوْا سَبِیلَ الرُّشْدِ لَا یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا وَإِنْ یَرَوْا سَبِیلَ الغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا» (اعراف/146) اگر مخالفین راه رشدی را دیدند آن راه رشد را برای خودشان قبول نمیکنند اما خدا نکند یک نقطه ضعفی ببینند از کاه کوه میسازند و آنرا بزرگ جلوه میدهند.
واقعاً قرآن چقدر زنده است ما باید این آیهها را بخوانیم و در آن فکر کنیم میخواهد بگوید در جامعه افرادی هستند مخالف که اگر صد روزنه رشد ببینند انتخاب نمیکنند فوری اگر یک روزنه کوری را ببینند انتخاب میکنند.
«إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ» (هود/114) روی کارهای نیکو پرده میاندازد، روی کارها خوب را میپوشانند اگر کسی بیست تا کمال دارد یک نقطه ضعف هم دارد نقطه ضعف اش را میگویند، البته نقطه ضعف با نقطه ضعف فرق میکند یکوقت نقطه ضعف مهم است که اگر طرف صد تا هم کمال داشته باشد نباید در جامعه به او عنایت بشود اما یکوقت نقطه ضعف قابل اغماض است این درسهایی است که در معاشرت و روابط باید یاد بگیریم.
4- اعتراض نادرست حقوقدانان
تحت عنوان حقوقدان میآیند و میگویند این قانون چرا، آن قانون چرا، خلاصه مسئله حقوقدان و قانون راه میاندازند، خلاصه اینکه ما مسلمان هستیم اسلام را پذیرفته ایم بی خودی هم نپذیرفته ایم میتوانیم خیلی روان و روشن بحث بکنیم اسلام را پذیرفتهایم باید تسلیم باشیم منتهی ممکن است یک جاهایی هم جور در نیاید حالا کی حق قانونگذاری دارد؟ قانون حق خداست و کسی که علم بی نهایت داشته باشد باید قانون وضع کند کسی که اطلاعات محدودی دارد خودش میآید حرفی میزند بعداً متوجه میشود که حرفش درست نیست چقدر تا حالا نظریه علمی دادهاند و رد شده است؟
اینکه لطف و مرحمت داشته باشد، مکرر شده است که به حقوق ملتها ظلم شده است و اینها لب از لب تکان نداده اند، بارها به من و دیگران ظلم شده است اینها حرفی نزدهاند حالا چرا حرف میزنند؟ افرادی کلمه حقوقدان را بر میداند مثل پُتک توی مغز اسلام میزنند غرض من اینهاست، قانونگذار باید عادل باشد و غنی هم باشد تا فقط سود و زیان خودش را در نظر نگیرد این خصوصیات کسی است که قانون وضع میکند اگر اینها در کسی بود حرفش میتواند قانون بشود آیا حقوقدانان این خصوصیات را دارند؟
5- مردم از راه فهم و تحقیق و بحث قانونپذیر میشوند
مردم را چطور وادار کنیم که این قانون را گوش بدهند؟ گاهی ممکن است از راه جهل و حماقت وادار کنیم یک کسی کاری را بکند گاهی از ترس مردم را وادار کنیم که قانون را بپذیرند سوم مردم را وادار کنیم به قانون عمل کنند ولی از طمع مردم را وادار کنیم به قانون عمل کنند از روی رقابت پنجم از راه فهم و تحقیق ششم از راه عشق و محبت مخالفان اسلام که قانونی را که زائیده ذهن انسان است و در مقابل اسلام قرار میدهند به چه دلیل من به حرف شما گوش کنم این قانون شما برای من مقدس نیست امام علی (ع) میفرمایدای انسان تو وقتی متولد شدی هیچ وابستگی نداشتهای حالا من بیایم بله قربانگوی شما بشوم؟
قانونهای مردم را اگر بخواهیم عمل کنند باید با جهل و بی خبری عمل کنند کما اینکه معاویه همین رفتار را داشت سفارش میکرد تا مردم بیخبر باشند ما میتوانیم حکومت کنیم اگر خبردار شدند دیگر حکومت ما مرخص است یا ترس بوجود بیاوریم مثل بعضی رژیمها یا اینکه از راه طمع که ما اینقدر به تو میدهیم اگر این شخص را ترور کنی.
اسلام میگوید اگر خواستید کسی را وادار کنید که به قانون عمل کند اول فهم و تشخیص ولذا صدها حدیث داریم در اسلام که وقتی میگوید این کارها را نکن علت آنرا هم آورده است خود ائمه ما فلسفه و علت احکام را گفتهاند و بعضی از علمای ما جمع آوری کردهاند کتابهایی در این زمینه هست که خود امام گفته این کاری را که میگوئیم نکن به این دلیل است تازه زمانی امامان ما در زمانی فلسفه احکام را گفتهاند که مستمعین در شرایطی بودهاند که نمیتوانستهاند حرف بزنند مثلاً اگر گفته گوشت خوک نخور آنموقع کرم کدو مطرح نبوده که بگوید به این دلیل نخور فقط گفته نخور بعداً ما متوجه شده ایم.ما باید مردم را از راه فهم و تحقیق مردم را وارد کنیم که اسلام را بپذیرند یکی هم از راه عشق و محبت الطاف خدا را بگوئیم.
6- قانونگذار خداست و حقوقدان صلاحیت نظارتی دارد
مثل اینکه خدا میگوید من را عبادت کنید من تو را آفریدم مریض میشوی من تو را شفا میدهم او به تو لطف کرد او به تو حافظه داد قانون فلان حقوقدان که که نظرش با نظر اسلام جور در نمیآید جوابش این است حقوقدان چون این شرایط را ندارد حق قانونگذاری را ندارد بله، میتواند در جایی که صلاحیت دارد یک نظارتی بکند.
آن کسی که من را ساخته است میداند که چه ساخته است آن کسی که من را ساخته برای من بهتر میداند که قانون وضع کند در مقابل قانون خدا که آفریدگار ما است خواسته باشی قانون شخصی را برداری که جلوی اسلام بگذاری ما جلوی آنرا میگیریم ما میگوئیم کسی میتواند قانونگذاری کند که علم او بی نهایت عدالت داشته باشد و مردم را هم از راه جهل و تهدید و طمع نمیشود وادار کرد به قانون پذیری قانون باید از خدا باشد به چهار دلیل که خدا علم بی نهایت دارد و لطف دارد و غنی است و قانون پذیری هم در اسلام روی فهم و تحقیق و محبت است.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»