حقّ روزه در رساله حقوق امام سجاد علیه السلام (2)
موضوع: حقّ روزه در رساله حقوق امام سجاد علیه السلام (2)
تاریخ پخش: 18/01/1400
عناوین:
1- دعوت به دین، همراه با محبت و صمیّمیت
2- رعایت حال بیماران در انجام دستورات دینی
3- الطاف ویژه الهی در ماه مبارک رمضان
4- آیه استجابت دعا، به دنبال آیه روزه در رمضان
5- درجات و مراتب پاداش الهی در قرآن
6- خطر روزه خواری در ماه رمضان
7- اهتمام به انجام دستورات الهی در وقت مقرّر
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین بعدد ما أحاط به علمه، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
سر سفرهی امام سجّاد نامهای که، حقوق را ایشان بیان کرده، که بالای پنجاه حق است، نشستیم و چندین ماه و هفته هست که هر بند بند این را جدا میکنیم. حقّ نماز چی هست، حقّ روزه چی هست، حقّ همسایه، حقّ همسر، حقّ فرزند، حقّ دوست، حقّ دشمن، حقّ معلّم، حقّ شاگرد. اینها را دانه دانه حالا. به ماه رمضان رسیدیم و حقّ روزه را گفتیم، یکی، دو هم جلسه صحبت کردیم. جلسهها کوتاه است، بیست دقیقه است، ولی تو این بیست دقیقه چند تا تذکّر و آیه و حدیث انشاءالله خواهید شنید، انشاءالله.
اما روزه با «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» آمده، «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ» (بقره/ 183)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
[پای تخته] سیمایی از رمضان
آیه قرآن این است که، یا آیهی روزه هست:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون» (بقره/ 183)
«أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَریضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذینَ یُطیقُونَهُ فِدْیَهٌ طَعامُ مِسْکینٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» (بقره/ 184). تا إلی آخر. حالا همین جمله را معنا کنیم.
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا»: ای کسانی که ایمان آوردهاید.
1- دعوت به دین، همراه با محبت و صمیّمیت
نحوهی دعوت افراد به کار خیر باید همراه با یک ارتباط عاطفی و عشق و مودّتی باشد، یعنی اگر شما بگویی: «احمد»، یا بگویی: «احمد جون»، یا بگویی: «فاطمه»، یا بگویی: «فاطمه خانم»، مؤدّب صدا زدن، با کرامت صدا زدن، باعث میشود که آن طرف هم که شنونده هست، حرف را گوش بدهد. اینجا نگفته: «یا أیُّها النّاس»، ای مردم روزه بگیرید، گفته: ای کسانی که ایمان دارید، یعنی با من رابطه دارید، من را میشناسید، من را باور دارید. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا»
بعد میگوید که: «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ»، این «کَما کُتِبَ» یعنی روزه مال مسلمانها نیست، ادیان دیگر هم داشتند، منتها روزهی ماه رمضان حسابش جداست که، یک خطّ خاصّی است.
قرآن میفرماید، اصولاً نه روزه، همه چیز، همهی دستورات ما ریشه دارد. مثلاً راجع به توحید، قرآن پر است از آیاتی که میگوید تمام انبیاء میگفتند توحید، لا إله إلّا الله مشترک است. ایمان معاد، تو قرآن پر است از آیاتی که میگوید همهی انبیاء دعوت به معاد کردند. روزه «کَما کُتِبَ». نماز، نماز مثلاً حضرت عیسی نماز داشته، «وَ أَوْصانی بِالصَّلاهِ» (مریم/ 31)، حضرت عیسی گفت خداوند به من سفارش نماز کرده. «أَقِمِ الصَّلاه» (طه/ 14) خطاب به موسی بود. جهاد «وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّون» (آل عمران/ 146)، عربیهایی که میخوانم قرآن است. چهقدر انبیاء قبل از شما جبهه میرفتند، تو جنگ خسته نمیشدند، سست نمیشدند، پشیمان نمیشدند. خمس و زکات، «وَ أَوْصانی بِالصَّلاهِ وَ الزَّکاه» (مریم/ 31). حضرت عیسی میگوید خدا من را سفارش کرده به نماز و زکات. امر به معروف، لقمان به پسرش میگوید پسر جون، امر به معروف کن، یعنی خلاصه اینکه تمام دین ما، اسکلتی که در دین ما هست، در همهی ادیان بوده. «کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ»، روزه بگیرید همینطور که به انبیاء قبل هم روزه گفته شد.
خود خدا دعوت کرده، آخر گاهی وقتها خدا به فرشتهها میگوید، به ملائکه میگوید، بگویید: «یا مَرْیَم» (آل عمران/ 42)، گاهی به پیغمبر میگوید :«وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ» (توبه/ 103)، درود بفرست بر اینهایی که زکات میدهند، «إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ» (توبه/ 103)، اینکه خود خدا دعوت کرده همه را هم یکجور دعوت کرده، سلسله مراتب نیست. همه، «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ»، این « کُتِبَ» یعنی همهتان. خودش دعوت کرده، یک. همه را دعوت کرده، دو. با یک لحن هم دعوت کرده، لحنهایش فرق نمیکند، همه را با یک لحن دعوت میکند. «کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ»
بعد میآید میگوید که. همین قصّه را آسان میکند. وقتی آدم دید یک کاری را که میخواهد بکند، دیگران هم این کار را کردند، کار برایشان آسان میشود. آخر یک وقت به یک کسی میگویند: «آقا، جوراب پا کن؟» میگوید: «چرا؟» آخر تمام اینهایی که تو جلسه هستند، جوراب دارند، تو میخواهی بی جوراب بیایی؟!» خب وقتی میگوید همه جوراب دارند یعنی تو هم. اینکه میگوییم خمس بده، یا زکات بده، یا نماز بخوان، یا روزه بگیر، همه هستند. انسان اگر بفهمد دستور عمومی است، تبعیض تو دستور نیست، همه با هم، این خودش انگیزه میشود که آدم این کار را انجام بدهد. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ» (بقره/ 183)
2- رعایت حال بیماران در انجام دستورات دینی
حالا. مریضها و مسافرین هم استثنا شدند، این هم متن قرآن است، دنبال آیه دارد، میگوید: «فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَریضاً» (بقره/ 184)، کسی مریض بود، «أَوْ عَلى سَفَرٍ» (بقره/ 184)، اگر مریض بود، یا مسافر بود، «فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ» (بقره/ 184)، روزه اش را بخورد، بعداً بگیرد. این را باید هم از مراجع پرسید و هم از پزشکها. که این که میگویند اگر کسی مریض است، مقدار مرض چی هست. چون بعضی مادرها، چون مادرند و به طور طبیعی دلسوزند، تا یک روز، روزه میگیرد، بچّه یک کمی بیحال میشود، ضعف میگیردش، میگوید: نه، فردا بخور. این در اینکه بچّهمان روزه چه ساعتی بگیرد، شرایطش چه جوری است، این را از اسلامشناسهای منطقهتان بپرسید. یک وقت خدای نکند روی دلسوزی نگویید روزهتان را بخور. یک بار هم از روی بیرحمی نگویید حالا اگر هم مردی، باز هم روزه بگیر. نه بیرحمی و سنگدلی داشته باشید، که بگویید به هر قیمتی روزه بگیرید، در خود روایت داریم: «ما أَطَاقُوا» (الکافی، چاپ إسلامیه، ج 3، ص 409)، یعنی اگر طاقت نداری، بخور.
«فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَریضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ» (بقره/ 184)، « فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ»، ایّام أخر هم معیّن نکرده که فلان روز، این خودش لطف خداست. میگوید تا سال دیگر هر وقت خواستی بگیر. اگر میگفت تا بیست روز دیگر. آخر گاهی وقتها میگویند تا بیست روز دیگر باید اینجا تخریب بشود، تا بیست روز دیگر باید این مالیات را بدهی. وقتی میخواهد بگوید روزهات را خوردی، قضا کن، نمیگوید کی قضا کن، زمان تعیین نکرده، این خودش یک لطف است، میگوید هر وقت داشتی. مثلاً یک چک به شما میدهند، یک وقت میگویند تا چهل روز دیگر بپرداز، یک وقت میگویند هر وقت داشتی، بده. این هر وقت داشتی لطف است. «کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ»
«أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ» (بقره/ 184). بعد هم میگوید سی روز چیزی نیست، یک دوازدهم سال است. یک دوم که نیست، یک سوّم که نیست، یک چهارم که نیست، دوازده ماه، یک ماهش را میگویند روزه بگیرید، «أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ». « مَعْدُوداتٍ» یعنی چند روزی قابل شمردن است.
بعد مریض بودی، بخور. مسافر بودی، بخور. ایّام کم است. اختیار روزهی قضایی، اختیار زمانش با خودت است. ادیان دیگر هم روزه داشتند.
3- الطاف ویژه الهی در ماه مبارک رمضان
بعد میگوید ماه رمضان هم، ماه خاصّی است، ماه رمضان. تمام کارها در ماه رمضان عبادت است، حتّی نفس کشیدن. خدا به کارهای بیاختیار من ثواب میدهد، آخر نفس کشیدن که دست من نیست که، هر انسانی به طور طبیعی نفس میکشد. میگوید همین در اختیار تو نیست، اما چون ماه رمضان است، برای نفس کشیدن تو هم ثواب سبحان الله نوشته میشود.
عبادتها در وقت دیگر شرط دارد قبولیاش، مثلاً نماز ما به شرطی قبول است که چنین باشد، چنان باشد، اما داریم که ماه رمضان عبادات قبول می شود. قبولی عبادات یک هدیهی الهی است.
حالا. جمعههای ماه رمضان با جمعههای دیگر فرق میکند، این روایت را من دیشب دیدم: «إِنَّ لِجُمَعِ شَهْرِ رَمَضَانَ لَفَضْلًا عَلَى جُمَعِ سَائِرِ الشُّهُور» (وسائل الشیعه، ج10، ص 363)، ماه رمضان باز روزهای جمعهاش حساب دیگری دارد، حالا اگر در طول سال انسان نماز جمعه نمیرود، یا کم می رود، لااقل این جمعههای ماه رمضان را عنایت داشته باشد، برود، منتها اگر شرایط کروناست، هر چیزی پزشکها میگویند.
حدیث داریم: «لَا تُرَدُّ دَعْوَهُ الصَّائِمِ.» (عده الداعی و نجاح الساعی، ص 128) پیغمبر فرمود که دعای روزهدار مستجاب میشود. به خصوص روایت داریم وقت افطار دعا مستجاب میشود.
خود دعاها چهقدر درس توش است. این دعایی که رسم است، همه میخوانیم و سفارش شده بخوانیم، دعای فردی نیست، «اَللّهُمَّ اَغْنِ کُلَّ فَقیرٍ، اَللّهُمَّ اَشْبِعْ کُلَّ جائِعٍ»، همهی گرسنهها ، همهی برهنهها، همهی بدهکارها، همهی مریضها، همهی مردهها، این دعا که میکند، تو این دعا چهقدر میگوید: کُل، کُل، کُل، کُل، کُل، همهشان. یعنی وقتی دعا میکنیم، چشمانداز دعایمان من و عروسم و دخترم و پسرم و دامادم و برادر زنم و برادر خانم و این حرفها نباشد، دعا تکی نباشد، «اَللّهُمَّ اَغْنِ کُلَّ فَقیرٍ».
4- آیه استجابت دعا، به دنبال آیه روزه در رمضان
بعد در دعا هم گفته خودم مستجاب میکنم، «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی» (بقره/ 186)، در یک آیه (بقره/ 186) هفت تا «یاء» داریم، «یاء» یعنی من. علّامه طباطبایی به این آیه که میرسد، میگوید که: این لطیفترین آیات قرآن است که تو یک سطر دعا هفت بار خدا میگوید خودم، خودم، خودم، خودم، خودم، خودم، خودم، هفت بار میگوید خودم. چی هست؟! «إِذا سَأَلَکَ عِبادی»، بندگان خودم هستند، «عِبادی»: یعنی بندگان خودم، «عَنِّی» از خودم سؤال میکنند، بگو: «فَإِنِّی قَریبٌ» من خودم نزدیکشان هستم، «أُجیبُ»: خودم جواب میدهم دعایشان را، «إِذا دَعانِ»: اگر بیایند سراغ خودم، جایی دیگر نروند، «وَ لْیُؤْمِنُوا بی»: ایمان بیاورید به خودم، «فَلْیَسْتَجیبُوا لی». یعنی تو یک سطر دعا هفت بار خدا گفته خودم، خودم، خودم، خودم. این آیهای هم که مسئلهی دعا را میگوید، در کنار آیهای هست که مسئلهی روزه را میگوید. معلوم میشود که سنخیتی بین روزه هست و دعا.
سفارش شده لحظهی افطار دعا مستجاب میشود. در ماه رمضان دعا مستجاب میشود، ولی خب با توجّه به حرفهایی که قبلا هم داشتیم. وقتی میگوییم دعا مستجاب میشود، یعنی نه همه مردم، هر چی دعا کنند، زمینهی استجابت در ماه رمضان هست، منتها حکمت خدا گاهی مستجاب میکند، گاهی مستجاب نمیکند. ما آن طرفش را که نمیدانیم چیه قصّه. بله، ماه رمضان، جمعههایش هم با جمعههای دیگر فرق میکند.
5- درجات و مراتب پاداش الهی در قرآن
«الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا أَجْزِی بِه» (مصباح الشریعه، ص 136). در قرآن راجع به پاداش چند رقم تعبیر داریم. یک رقم پاداش میگوید که: «جزائه»، جزایش را به او میدهیم، کلمهی جزاء است، نمیگوید چهقدر. یک آیه میگوید دو برابر به او میدهیم: «ضِعْفَیْن»، کلمهی «ضِعْفَیْن» (بقره/ 265) تو قرآن است، یعنی دو برابر به او میدهیم. یک جای دیگر آیهای داریم، میگوید: «أَضْعاف» (بقره/ 245)، چند برابر به او میدهیم. یک جا آیه میگوید که: «فَلَهُ عَشْر» (انعام/ 160)، کارش را ده برابر پاداش میدهیم. یک جا میگوید که تا هفتصد برابر به او میدهیم، مَثَل کسی که در راه خدا انفاق میکند، مثل کسی است که برود زیر خاک، از زیر خاک هفت تا خوشه بیاید بیرون، در هر خوشه، صد دانه، هفت ضرب در صد، میشود هفتصد، بعد هم میگوید هفتصد تا آخرش نیست، «وَ اللَّهُ یُضاعِف» (بقره/ 261)، ممکن است بیش از هفتصد تا باشد، تا هفتصد تا. یک جا میگوید که «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُم» (سجده/ 17)، اصلاً کسی نمیداند چهقدر ثواب میدهد. نمیگوید «لا تَعلَمُ»، نمیگوید تو نمیدانی، میگوید: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ»، هیچکس نمیداند، هیچکس نمیداند ثوابش چهقدر است! آن هم مال نماز شبی است که کسی تو رختخواب خوابیده، خودش را از رختخواب بکند. نماز شب چی هست. پنج تا دو رکعتی است، یک، یک رکعتی. آسان هم میشود کرد؟ بله، میشود بدون قل هو الله خواند، میشود یک رکعتش را ایستاده خواند، یک رکعتش را نشسته، میشود دو رکعتش را ایستاده خواند، دو رکعتش را نشسته. اگر کسی خودش را از رختخواب بکند، ما که ماه رمضان برای خوردن سحری خودمان را از رختخواب میکنیم، خب یک یک ربع زودتر، خدا توفیقش را به همهمان بدهد. «فَلا تَعْلَمُ»
خب روزه را ثوابش چهقدر است که؟ مزدها را گفتم: مزد عادی، دو برابر، ده برابر، هفتصد برابر، هیچ کس نداند چهقدر است، خب اینها را فهمیدیم، پاداش روزه چی هست؟ میگوید: «أَنَا أَجْزِی»، پاداش روزه خودم هستم. یعنی روزهدار را شما به کسی دیگر واگذار نکنید، با خودم هست
شبیه این را در مورد هجرت هم داریم که کسانی که از خانه برای رضای خدا هجرت میکنند، در مسیر هجرت از دنیا رفتند، میگوید: «فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ» (نساء/ 100)، این پاداشش با خداست، یعنی شما فضولی و دخالت نکنید. یک دو بار «فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ» در قرآن هست، تو ذهنم این طور است، که اجرش با خداست. یعنی شما مرز تعیین نکنید، حد و حدودش را بگذارید برای خودم، «أَنَا أَجْزِی». این خیلی مهم است که تمام عبادتها حد واندازه دارد، ولی به روزه که میرسد میگوید جزای روزهدار با خودم هست، شما دخالت نکن.
تعبیر «زَکَاهُ الْأَجْسَاد» (الکافی، چاپ إسلامیه، ج 2، ص 258) که در جلسهی قبل داشتیم. امام صادق فرمود: «آدم روزهدار دو لحظه شاد هست، یکی وقتی افطار میکند، یکی وقتی می میمیرد.» (الکافی، چاپ إسلامیه، ج 4، ص 65) آدمی که روزهدار است، حالا.
6- خطر روزه خواری در ماه رمضان
زود قضاوت نکنید. فکر نکنید که اگر روزه خوردید. آخر بعضیها وقتی هم روزه میخورند، پز هم میدهند، مثلاً این سیگارش را دست میگیرد. در وقتهای دیگر سیگارش را توی خانه میکشید هان، ولی الآن که ماه رمضان است، مثلاً سیگارش را دست میگیرد، روبروی مردم سیگار میکشد. خب میخواهی بگویی چه؟! خوردن دود هم افتخار است؟! دود خوردن افتخار است که میخواهی پز بدهی؟! یا میخواهی بگویی در مقابل خدا بایستم؟! تو از ترس پشه، میروی تو پشهبند! کسی چیزی از خودش ندارد. خدا اگر ما را لحظهای:
اگر آنی کند نازی فرو ریزد قالب ها
اگر آنی خدا به ما ناز کند، همه چیز به هم خورده. شده افرادی میخواستند سخنرانی کنند، وسط سخنرانی حرفشان یادشان رفته. و من سراغ دارم آدمهایی که میگفتند اسم خودمان را یادمان رفت. یک ربع ساعت فکر کردم، اسم من یادم رفت چی هست. با خدا لجبازی نکنید.
بله، روزه نگویید که این چه مهمانی است که باید گرسنگی و تشنگی؟! مادر یا مادربزرگ بچّه را میبرد حمّام، بچّه ناراحت است، چرا من را بردی حمّام؟ چرا آب داغ سرم ریختی؟ چرا کف صابون رفت تو چشمم؟! به خصوص وقتی دست میمالد، یا کیسه و لیفی میزند، بچّه جیغ میزند، ولی میگوییم: «بچّه جون دوستت دارد، مادرت است، مادربزرگت است، چون دوستت دارد، آب داغ سرت میریزد، صابون میزند.» شما هیچ وقت نمیگویی به این مادر که این مادر دشمن است. خدا دوستت دارد.
روایاتی داریم رزق همه مردم حلال اندازهگیری شده، آنهایی که ناخنک میزنند، از حرام یک لقمه میخورند، فکر میکنند آدم زرنگی هستند، خدا از حلال کمش میگذارد. یک جایی، یک پولی هست شما برمیداری، فکر میکنی زرنگی کردی، به صاحبش هم نمیگویی پول را من برداشتم. یک جایی بنا بود یک پولی گیر شما بیاید، پول از شما منصرف میشود.
7- اهتمام به انجام دستورات الهی در وقت مقرّر
نه روزه اینطور است، نماز هم اینطور است. اذان ظهر میشود، مشتری میآید. میگوییم صبح تا حالا که کاری نکردیم، حالا سر ظهر یک مشتری آمده، نماز باشد بعد، باشد بعد، میگوییم باشد بعد. میخواهیم مشتری راه بیندازیم، یک سودی از مشتری بگیریم، نتیجهاش چی میشود؟ نتیجهاش این میشود که نماز را میگوییم باشه بعد، همین آقای پارچهفروش و فرشفروش و لوازم خانوادگی، هر شغلی دارد، طلا، نقره، هر چی. این آقایی که کاسب است، عصری دو تا خانم دیگر میآیند، یک جنسی میخواهند. این هم خیال میکند مشتری هستند، چهقدر اینها را تملّق، احترام، پذیرایی، بعد یک ساعت، دو ساعت که ایشان را معطّل کردند، میگویند: «خیلی خب باشه برمیگردیم.» باشه برمیگردیم یعنی چه؟ یعنی سر کارت گذاشتیم! تو به نماز دو ساعت پیش گفتی باشه بعد، خدا هم به این مشتری گفت به این فروشنده بگو باشه بعد، برویم آن طرف بازار برمیگردیم. این گفتی باشه بعد، آن میشود باشه بعد، باشه بعد، باشه بعد.
یک وقت امیرالمؤمنین آمد برود. در یک مغازهای، قصّابی بود. قصّاب گفت: «آقا گوشتهای خوبی هست، بیا یک خوردهاش را ببر خانه.» حضرت فرمود که: «من پول جیبم نیست.» گفت: «آقا اختیار داری، ما نگفتیم پول، نسیه باشه، باشه بعد.» گفت: «برای اینکه به تو قصّاب بگویم فردا پولت میدهم، به شکمم میگویم، فردا گوشت میخوری، چرا به تو بگویم باشه بعد؟! به شکمم میگویم فردا.» این غذایی که میخواهم بخورم چهار بعدازظهر، شش بعدازظهر میخورم. شش بعدازظهر، هشت بعدازظهر میخورم.
با توجّه به اینکه گفته اگر مسافر هستی، بخور، اگر مریض هستی، بخور. ممکن است آدم در تابستان روزهاش را به دلیل مسافرت یا بیماری بخورد، روزههای چند ساعتی، روزههای پانزده، شانزده ساعتی، با کم و زیادش میخورد، بعد زمستان که روزها هشت، نه ساعت، ده ساعت است، میگوید آن را هم قبول میکند از لطفش، ساعتی حساب نمیکند. آخر گاهی وقتها مردم ساعتی حساب میکنند. میگفت مردهشوری مردهها را که میخواست بشوید، نگاه میکرد چهجوری صرف میکند؛ اگر مرده چاق بود، کیلویی میشست، اگر مرده بلند بود، متری میشست، اگر مرده بچّه بود، عددی میشست. خدا اینطور با ما رفتار نکرده، پانزده ساعت خوردی، پانزده ساعت هم روزه بگیر. میگوید نه، تابستان پانزده ساعت بخور، چون مریضی، چون مسافری، اما عوضش روزهی ده ساعتی، روزهی یازده ساعتی قبول است. یازده ساعت را به جای پانزده، شانزده ساعت من قبول میکنم. همهاش لطف است. ما را دوستمان دارد. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» یعنی دوستت دارم، یعنی تو با من پیوند داری، پیوندت را با من به خاطر یک مسئلهی شکمی از بین نبر.
«و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
«سؤالات مسابقه»
1- آیه 184 سوره بقره به چه امری اشاره دارد؟
1) معافیت بیماران از روزه
2) معافیت مسافران از روزه
3) هردو مورد
2- در آیه وجوب روزه، به چه امری تأکید شده است؟
1) روزه از امتیازات دین اسلام است
2) روزه در ادیان پیشین نیز بوده است
3) شرط قبولی روزه، نماز است
3- در ادامه آیات روزه در قرآن، چه موضوعی مطرح شده است؟
1) استجابت دعای بندگان
2) آمرزش گناه بندگان
3) پاداش بزرگ روزهداران
4- قرآن درباره چه امری میفرماید: جز خدا کسی پاداش آن را نمیداند؟
1) روزه مستحبی
2) نماز جمعه
3) نماز شب
5- براساس آیه 100 سوره نساء، پاداش چه امری به عهده خداست؟
1) روزه در تابستان
2) هجرت در راه خدا
3) جهاد در راه خدا