جنگ و جهاد – 2
موضوع بحث: جنگ و جهاد – 2
تاریخ: 9/04/63- رمضان 63
بسم الله الرحمن الرحیم
امسال ماه رمضان فروع دین را بحث میکردیم، به مسأله جهاد رسیدیم. درباره جنگ و جهاد بریده بریده مطالبی گفته شده است. اما این جا چون عدهای هستند که بحث فروع دین را مسلسل وار گوش میدهند ما هم «الحمد لله» خدا لطف کرد، آیهها و روایاتی که درباره جهاد بود، در کتابهای مختلف شیعه و سنی دیدیم و یک حدیثهای نابی پیدا کردم تا برایتان بخوانم. البته حدیثهایی که میخوانم برای مثل خودم خوب است و اینهایی که پای تلویزیون مثل نخود دیر پز میمانند و نشستهاند. این انقلاب عدسهایش هم پخته شد و هم به جبهه رفت. بعضی از مردم زود پخته میشوند و یک پیام جماران آنها را میپزد. افرادی هستند که نه بعد از پیام جماران باید عزیزانی نیز شهید شوند تا اینها ذره، ذره تکان بخورند و پخته شوند، بعضی از مردم هم که خیلی کم هستند، اینها مثل ریگی که در آب است روی هرچراغی که بگذاری عاقبت پخته نمیشود. آیهها و حدیثها برای افرادی است که دیر میجنبند یا نجنبیدهاند. (این احادیث در کنز العمال جلد 4 آمده است)
1- جایگاه رزمندگان و ضرورت احترام به آنان
اهمیت جهاد: پیغمبر(ص) فرمود: «مَنْ أَبْغَضَ عَلِیّاً فَقَدْ أَبْغَضَنِی» (بحارالانوار،ج29،ص644) هرکس یک رزمنده را ناراحت کند، انگار من رسول الله را ناراحت کرده است. الله اکبر از این مقام. سعی کنید رزمندگان را ناراحت نکنید. این خیلی مهم است، رزمنده به جایی برسد که رسول خدا بگوید هر کس عزیز رزمنده را ناراحت کند، انگار مرا ناراحت کرده است. این خیلی مهم است. در حدیث دیگر فرمود: بترسید از این که رزمندگان را اذیت کنید. همین طور که خدا به خاطر اذیت رسولان غضبناک میشود اگر کسی رزمندهای را اذیت کند، خدا هم غضب میکند. همین طور که خدا دعای پیغمبران را مستجاب میکند، خدا دعای رزمندگان را نیز مستجاب میکند. کسی که در جبهه برود و در چادر و خیمهاش یک ساعت بخوابد، خواب رزمنده مثل روزه غیر رزمنده میماند. رزمندهای که حتی در جبهه شب حمله نیست و خوابیده است، خواب او مثل بیداری کسی که روزه دار است میماند. خیلی مهم است.
پیغمبر(ص) فرمود: اگر کسی یک روز، یا نصف روز یا یک ساعت در جبهه مریض شود، عزیزانی دستشان سالک میزند، آنجا در جبهه به خاطر مسائلی مریض میشوند و مجبور میشوند مرخصی بگیرند. کسی که در جبهه مریض شود، خدا تمام گناهانش را میبخشد الله اکبر از این حدیث. حدیث داریم که فرشتگان عاجز هستند از این که کوچکترین رزمنده را، اجرش را حساب کنند. یعنی تمام ملائکه از این که پاداش کوچکترین رزمنده را حساب کنند، عاجز هستند. تمام فرشتهها نمیتوانند سیمایی و پاداشی از پاداشهای رزمنده دارد(یک رزمنده کوچک) ملائکه هم نمیتوانند آن را حساب کنند. این حدیثها همه از کنزالعمال است.
مکانیکها و جوشکارها، لوله کشها که برای جبهه سایبان میزنند. کسی که رفته یک سایبان در جبهه برای رزمندهها در خط اول یا دوم یا پشت جبهه درست کرده است، خدا روز قیامت برایش سایبان میزند. رزمندهای که اسلحه روی دوش اوست یا به دست اوست خداوند با این رزمنده به فرشتهها مباهات میکند.
اگر کسی غیبت رزمندهای را بکند انگار مؤمنی را کشته است. رزمنده به کجا میرسد. دعایش مستجاب است، هرکس رزمندهای را عصبانی کند خدا را عصبانی کرده است، هر کس غیبت رزمندهای را بکند انگار مؤمنی را کشته است. خیلی مهم است.
پیغمبر(ص) فرمود: یک ساعت در جبهه انسان بایستد، برای این که بجنگد از 60 سال عبادت ارزشش بیشتر است. یک ساعت در صف جبهه از 60 سال عبادت ارزشش بیشتر است. رزمندهها نزد خدا خیلی آبرو دارند.
برای نیروی دریایی حدیث بخوانم. گرچه این جا پادگان نیروی هوایی است: اما حدیثی هدیه برای نیرو دریایی بخوانم. پیامبر(ص) فرمود: یک جنگ دریایی ارزش آن از 10 جنگ زمینی بیشتراست. بعد از انبیاء هیچ کس مقامش به اندازه رزمندگان نیست. حدیث دیگر اینکه اگر رزمندگان حمله کردند و زندانی را فتح کردند و درآن را شکستند و مؤمنین و اسیران را آزاد کردند، پیغمبر(ص) فرمود: هر کس اسیر را آزاد کند انگار مرا آزاد کرده است. خدایا تو را به حق محمد و آل محمد به رزمندگان عزیز ما توفیق بده که اسیرهای عزیز ما را در بغداد و جاهای دیگر آزاد کنند.
پیغمبر(ص) فرمود: کسی که یک اسیری را از چنگ دشمن بیرون بیاورد. آن اسیر من هستم. انگار مرا از دست دشمن آزاد کرده است. حدیث خیلی ناب است. حدیثها خیلی عالی است. شاید ما در بحث جهاد تعداد زیادی حدیث ملاحظه کردیم، از این تعداد 30 یا 40تا که انتخاب کردهام خیلی لطیف است. هرکس شمشیرش را در راه خدا بکشد، انگار با خدا دست داده است. کشیدن شمشیرش برای ضربه زدن به دشمن بیعت با خداست.
کسی که یک فشنگ بسوی دشمن بیندازد، انگار که یک برده آزاد کرده است. چه فشنگ به دشمن بخورد و چه نخورد، تیر اندازی که میکنی بخورد یا نخورد(البته نه فشنگ بی هدف) انگار برده آزاد کرده است. قرآن میفرماید: «ذلِکَ بِأَنَّهُمْ لا یُصیبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَهٌ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَطَؤُنَ مَوْطِئاً یَغیظُ الْکُفَّارَ وَ لا یَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلاً إِلاَّ کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنینَ»(توبه/120) گرسنگی و تشنگی که در جبهه تحمل میکنند، در مقابل گرسنگی و تشنگی و گامهایی که برمی دارند، تمام اینها عمل صالح نوشته میشود.
رسول خدا(ص) فرمود: اگر کسی بمیرد و جبهه نرود، این آدم ناقص است. اگر کسی از دنیا برود و اثری از جهاد در وجودش نباشد، یک ترکش، زخمی، درد سری، یک اثری از جبهه در وجودش نباشد، این فرد یک کمبودی دارد، روز قیامت احساس میکند که نقصی دارد، مثل کسی که از منزل بیرون میرود و کلاه بر سرش نیست یا لباسش یک آستین ندارد.
مهمانان خدا سه گروه هستند: 1 – کسی که به حج میرود 2 – کسی که به جبهه میرود. 3- یک ساعت که انسان لب مرز بایستد و برای کشور اسلامی مرزبانی کند از 70 حج مستحبی ارزش آن بیشتر است. قله اسلام جنگ است، و به این قله نمیرسد مگر کسانی که خیلی فضیلت دارند.
2- اهمیت جهاد و مرزبانی در اسلام
هر امتی یک گردشی دارد، گردش امت من جبهه است. برای هر امتی انزوایی است، اما انزوای امت من این است که در سینه دشمن روند و به صف بایستند که دشمن جلو نیاید. (کسی) مرزبانی اگر لب مرز از دنیا برود تادنیا عمر دارد اجر مرزبانی برای او ضبط میشود (حدیثهای خیلی مهمی است) ای کاش ژاندارمری این بحثها را استفاده میکرد، زیرا بعضی از مناطق مرزی که پاسگاههای ژاندارمری لب مرز است و افراد شب تا صبح نمیخوابند، پای تلویزیون نیستند که این بحثها را بشنوند. حال ان شاء الله یا جزواتش را بدهیم و چاپ بشود و یا برایشان پیام بفرستند.
پیغمبر(ص) فرمود: میخواهید برایتان شبی را که از شب قدر بهتر است بگویم. کسی که در مناطق امن پاسداری میکند شاید هم او راگروگان گرفتند، شاید او را کشتند. آنهایی که در جادههای کوهستان، آنهایی که در جادههای مرزی، آنهایی که وقتی قاچاقچیها را میگیرند، خودشان را به آب و آتش میزنند، شبانه روز زحمت میکشند، آن عزیزان کمیته و ژاندارمری و عزیزان سپاهی و بسیجی که لب مرز هستند، بگویم از شب قدر چه شبی بهتر است؟ شبی است که فرد برای حفظ حکومت اسلامی حفاظت میکند. آن شب زنده داری که شب را بیدار میماند باترس و لرز.
3- مرزبانان خاک و مکتب
الله اکبر چه حدیثی است! پیغمبر(ص) فرمود: اگر عیدی شد(عید معمولاً هر کس میخواهد کنارخواهر و مادر و زن و بچهاش باشد) و کسی به خاطر حفظ حکومت اسلامی صرف نظر کرد از این که کنار آنها باشد(و درایام عیدی که جاذبه دارد که انسان کنار خانوادهاش باشد) در ایام عید مرزها را حفظ کرد، خداوند به عدد هر زن و مرد مشرکی که پشت او نشستهاند و نمیتوانند به خاطر او حمله کنند، اجر برایش حساب میکند، میلیاردها کفار و مشرکین که اگر مرز ما نگهبان نداشته باشد، ممکن است هر کدام هجوم بیاورند و به خاطر این که ایشان مرز را نگهداشته به خاطر این خدمتی که میکنند، به عدد هر زن و مرد مشرکی خداوند به او اجر میدهد. خیلی مهم است.
البته مرزدار فقط اینها نیستند که مرز خاکی را حفظ میکنند. چون حدیث داریم که علمای امت من مرزدار هستند. یعنی دو رقم مرز داریم: مکتب و خاک. مرز خاک و افکار را باید حفظ کرد. یعنی همین طور که مرزبانها جلوی غیر ایرانی را میگیرند، علما نیز نباید بگذارند فکر غیر اسلامی نیز وارد مغزها شود. اگر دیدند که کسی فکر غیر صحیح وارد وجودش میشود یا وارد میکند، میگویند: آقا حرفت و سخنت چیست؟ مارکسیستها حرفشان و سخنشان این است و جوابشان نیز این است. یعنی با استدلال جلوی دشمن را میگیرند. جلو وسوسهها و سم پاشیها و تبلیغات رامی گیرند.
امام عسگری(ع) فرمود: ابلیس و شیطان افراد ضعیف را وسوسه میکنند. علما هستند که با بیان و قولشان جلوی وسوسهها را میگیرند. پس آنها هم مرزبان هستند.
4- اهداف جنگ و جهاد
اهداف جنگ: در دنیا جنگهایی که رخ میدهد یا برای کشور گشایی است یا برای استعمار است یا فروش اسلحه است، جنگ برای مسلط شدن بر منابع کشوری، جنگ برای بدست آوردن امتیازی در دنیا و بگویند: فلان کشور تحت سلطه ماست. جنگهای دنیا معلوم است هدفش چیست؟ اما جنگهای اسلام، دلیل دارد؛
1- برچیدن شرک: اسلام که میجنگد، یکی از هدف هایش این است که شرک را از بین برود. شرف انسانی سقوط میکند، اگر انسان به ضد خود یا پستتر از خودش دل ببندد. انسان به چه کسی دل ببندد؟ یا باید به پستتر از خودش یا باید به مثل خودش و یا باید به بالاتر از خودش دل ببندد. بالاخره انسان به چه کسی میخواهد متصل شود؟ دل که بی عشق نمیشود. انسان که بی ستایش و پرستش نمیشود. پرستش و ستایش جزء فطرت انسان است. انسان اگر جماد پرست شود، جماد پست است زیرا تو انسانی و او جماد است. این سقوط انسان است.
اگر انسان، بله قربان گوی انسان بشود این هم سقوط است. انسان باید عشق و پرستش او برای قدرتی بالاتر باشد. خدا و کسانی که در راه خدا هستند. خدا در زمینه برچیدن شرک میفرماید: «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَکُونَ فِتْنَهٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ»(بقره/193) عامل فتنه باید برچیده شود. مکتب و قانون باید قانون خدا باشد و یک جمله نیز به شما بگویم، اسلام به ما اجازه صدور انقلاب و نشر فرهنگمان را میدهد. بله هر کس در انتخابات و انتخاب رییس جمهور، روش خود را در کشورش دارد. اما هر کس حق دارد از حق خودش پشتیبانی کند و منطق خودش را بگوید. تبلیغ صحیح آزاد است نه اینکه انسان را به ماده وصل کنند، انسان را بله قربان گو بار بیاورند. قرآن میگوید: بکشید «وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ»(بقره/193) بکشید تا مردم در راه خدا قرار گیرند.
2- دفاع نیز داریم، چرا جنگ کنیم؟ برای دفاع «أُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا»(حج/39) 15سال مسلمانها تحت شکنجه بودند و بعد از 15 سال آیه نازل شد که اذن و اجازه به شما دادیم «لِلَّذینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا» این افرادی که چند سال است مظلوم هستند، اکنون اذن دادیم که بجنگند و دفاع از خود کنند.
3- نجات مستضعفان، هر کشور مستضعفی از مسلمانها کمک خواست، مسلمانها نیز باید بجنگند برای نجات آنها. قرآن میفرماید «وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ»(نساء/75) چرا در راه نجات مستضعفین نمیجنگید؟ برای مستضعفین نیز اجازه داده شده است.
4- تنبیه ظالم، گوشمالی ظالم، جنگ برای این که ظالم را گوشمالی بدهیم. قرآن میگوید: «فَقاتِلُوا الَّتی تَبْغی حَتَّى تَفیءَ إِلى أَمْرِ اللَّهِ»(حجرات/9) اگر دوگروه مسلمان با هم دعوا کردند، ظالم را شناسایی کنید و با او بجنگید. گرچه مسلمان نیز باشد. اگر یک قلدر و خانی زورگفت، باید مسلمانها جمع شوند و خان و قلدر را سر جایش بنشانند. اگرچه به خونریزی برسد. جنگ برای این که ظالم ادب شود و گوشمالی شود.
5 – جلوگیری از فساد. قرآن میگوید: «وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ»(بقره/251) اگر یک عده با قدرت جلو فساد را نگیرند، زمین پر از فساد میشود و لذا در جلوگیری از فساد و نهی از منکر زبانی عمل میکنیم و بعد ازمرحله ارشاد با زبان، عملی و از راه اعمال قدرت نیز عمل میکنیم. گاهی اوقات طرف با زبان اصلاح نمیشود، باید با زور جلو فساد را گرفت. زور برای این که خان و ظالم را گوشمالی دهیم، زور برای این که مستضعفی را نجات دهیم، زور برای دفاع از خود، زور برای از بین بردن شرک، در این موارد زور خوب است.
6 – استقرار امنیت و احکام خدا، امام حسین(ع) میگوید: به کربلا میروم و با شمشیر وارد عمل میشوم. چرا؟ میفرماید: «وَ لَکِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِکَ، وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِکَ فَیَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِکَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَهُ مِنْ حُدُودِکَ»(تحفالعقول، ص237) خدایا برای این که دین تو را روشن کنم، «وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِکَ»(تحفالعقول، ص237) اصلاح را بیاورم «فَیَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِکَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَهُ مِنْ حُدُودِکَ»(تحفالعقول، ص237) خدایا میجنگم تا آن قوانینی که پیاده نمیشود، پیاده شود. دستوراتی که کنار است همه عمل شود. میجنگیم برای استقرار امنیت و استقرار احکام خدا. کسی اگر مزاحم تبلیغ میباشد، با او میجنگیم. «فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ کُلَّ بَنانٍ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»(انفال/13-12) مثلاً فرض کنید کسانی که رسول خدا میخواهد صدایش را به گوش این بدبختها برساند، چند تا مهره گردن کلفت میآیند و مزاحم میشوند، چون مزاحم صدای حق هستند، اینها را نیز باید از سر راه برداشت.
هدفهای جنگ ما اینهاست، نه برای این که نان و آب کسی را بگیریم، نه خاک کسی را بگیریم. در دنیا بگوییم که ما زورداریم، قدرت داریم، ارعاب کنیم، جنگ میکنیم برای این که کشورها را زیر سلطه بیاوریم و حق وتو در سازمان بین الملل داشته باشیم. جنگ برای این هدفها نیست.
5- انجام وظیفه و کارهای ارزشمند در جبهه
دستور العملها؛ با چه کسانی بجنگیم؟ وقتی هدفهای جنگ روشن شد، با چه کسانی بجنگیم روشن است. یک حدیث بخوانم و با چه کسی بجنگیم را بگویم. یک حدیث در مورد زبان و افسر نگهبان: حدیثی است خیلی قشنگ، این حدیث را سنیها نقل کردهاند، در سنن ابن ماجه صفحه 925؛ پیامبر(ص) فرمود. درود خدا بر کسی که افسر نگهبان است. یعنی سرکشی میکند به کسانی که نگهبان هستند. افرادی نگهبان هستند و یک نفر با ماشین به آنها سرکشی میکند. درود خدا بر کسی که افسر نگهبانها است. اما کسانی که تدارکات چی هستند و روابط عمومی و گروه گشت و مخابرات در مورد اینها نیز حدیث قشنگی است. پیامبر(ص) فرمود: در میان رزمندگان آن کسی ارزشش بیشتر است که به آنها خدمت میکند. کسی که به رزمنده خدمت میکند ارزشش از همه بیشتر است. به بعضی رزمندهها میگوییم پای دیگ برو، میگوید من میخواهم به جبهه بروم، میخواهم خط اول بروم. هر جا که به تو گفتهاند برو، برو! گفتند برو خط اول، بگو چشم! گفتند: پای دیگ برو، بگو چشم! بهترین رزمندهها، کسی است که خدمت کند، تدارکات آماده کند. بعد از خادم ارزش کسی بیشتر است که خبر بیاورد. مثلاً مخابرات باشد، بی سیم داشته باشد، گروه گشت باشد، میرود شناسایی میکند و خبر میآورد. روابط عمومی باشد. روزنامه و پوستر و تبلیغات و خبری بیاورد. کسانی که غذا میپزند، ماشین سرویس میکنند، خدمت میکنند. یا کسانی که خبرها را از دوست و دشمن میآورند. خبر آور، روابط عمومی، مخابرات، تدارکات چیها، اینها همه ارزششان زیاد است.
حالا اینها که نمیتوانند بروند. میگویند ما که پیر شدهایم، پای تلویزیون چرت میزنند و چنین میگویند: ما که نه اهل جبهه هستیم چه زن و چه مرد کاری نمیتوانیم انجام دهیم، کاری نمیتوانیم بکنیم، کسی که تجهیز کند رزمندهای را، تو که نمیتوانی جبهه بروی کمک کن.
عزیزانی که نماز جمعه میخوانند، به نماز میروند و خون نیز میدهند. قلکها را که تلویزیون نشان داد دیدید، کسی رزمندهای را تشویق کند، که به جبهه برود، او هم رزمنده حساب میشود. اگر رزمندهای جبهه رفته است، شما در خانه او را میزنی و گوشتی، نانی، و. . . به خانواده او میرسانی. اگر کسی به قصد خیر خواهی زن و بچه رزمنده را یک کسی به جبهه رفته است و زنش در خانه ناراحت است. فردی(پیر زنی) به خانه وی میرود و میگوید: شبهایی که شوهر تو جبهه است من پیش تو میآیم که تنها نباشی. این کارها نیز شریک در اجر هستند.
6- با چه کسانی جنگ و مبارزه کنیم؟
علیه چه کسانی بجنگیم؛ در قرآن آیات و هنمودها زیاد است. «وَ قاتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ الَّذینَ یُقاتِلُونَکُمْ»(بقره/190) میکشندشما را، آنها را بکشید. «وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ»(بقره/191) از همان راهی که شما را بیرون کردند، شما باید آنها رابیرون کنید. «فَقاتِلُوا أَئِمَّهَ الْکُفْرِ»(توبه/12) سرکرده هایشان را باید بکشید. «وَ قاتِلُوا الْمُشْرِکینَ کَافَّهً کَما یُقاتِلُونَکُمْ کَافَّهً»(توبه/36) چون آنها شما را میکشند، شما نیز آنها را بکشید و بزنید. اما آنهایی که مخالف ما هستند اما شمشیر به روی مانمی کشند، ما آنها را کار نداریم. افرادی مخالف هستند و در کشور ما هم زندگی میکنند و تا دست به شمشیر نزدند ماهم کار به آنها نداریم.
قرآن میفرماید: «لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ»(ممتحنه/8) کسانی که «لَمْ یُقاتِلُوکُمْ» با شما جنگ ندارند «وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ» شما را از وطنتان آواره نمیکنند «تَبَرُّوهُمْ » به اینها نیکی کنید، ولو مسلمان نیستند. اما مادامی که شمشیر نکشیدهاند، در کنار شما زندگی میکنند «وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ» با عدالت با ایشان رفتار کنید.
7- قوانین دستورالعملهای جنگ و فرماندهی
اما دستور عملها، در این باره مطالب زیادی داریم. 44 دستور العمل نوشتهام که برایتان میگویم و به صورت فهرست وار که بحث هایمان فشرده باشد. 1- از نظر آمادگی، آیهای که آرم برادران سپاه است «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ»(انفال/60) باید آماده باشید هر چقدر که میتوانید ولو آمادگی به این باشد که ریشهایتان را رنگ بزنید که دشمن نگوید سپاه ما یک افراد پیری هستند.
چون یک روز پیامبر(ص) دید که در جنگ دارند به آنها میخندند، توجه کرد که چرا؟ دید که صف اول پیر مردها هستند. فرمود: فردا ریشهایتان را رنگ کنید که نگویند ارتش اسلام یک مشت پیر مرد هستند و حدیث داریم که «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ»(انفال/60) به این باشد که ریشتان را رنگ بزنید، که ظاهرتان خوش تیپ باشد. اسلام خیلی روی ژست سپاه عنایت دارد. حدیث داریم که یک روز پیامبر(ص) در جبهه دید که آشپز غذا میپزد به او گفت ده دیگ بار بگذار. گفت یک دیگ بس است و 9 تای دیگر اسراف است. 10 دیگ بار بگذار 1 دیگ غذا و بقیه آب جوش، زیر همه را روشن کن، یکی آب گوشت و 9 تای دیگر آب خالی. آشپز سؤال کرد فایدهاش چیست؟ پیامبر فرمود: به این دلیل که دیدبان دشمن میبیند و اگر یکی باشد، میگوید جمعیت مسلمانها کم است. 10 تا دیگ بار بگذار، که بگوید: عجب! چه جمعیتی است! اگر ببیند که جمعیت کم است میگوید 9 برابر اینها پشت خط هستند. خیلی اسلام عنایت دارد که آمادگی، آمادگی قوی باشد.
«تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ»(انفال/60) مسلمانها باید عدو خدا را بترسانند. ای کاش همه مسلمانها که در مکه و این طرف و آن طرف جمع میشوند، ای کاش همه کشورهای اسلامی عنایت داشته باشند که هم اکنون مسلمانها، قرآن میگوید: «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ»(انفال/60) دشمن خدا را بترسانید. بنابراین:
1- آمادگی
2- دقت در گزینش، رزمندهها درگزینش آنها باید دقت شود. هر کس جبهه نرود. چون قرآن میگوید: یک آدمهایی هستند، ترسو که بینش ندارند و عاشق نیستند. اگر اینها بروند بیشتر خراب میکنند. «لَوْ خَرَجُوا فیکُمْ ما زادُوکُمْ إِلاَّ خَبالاً وَ لَأَوْضَعُوا خِلالَکُمْ»(توبه/47) اگر در جبهه بیایند تردید بوجودمی آورند. بنابراین رزمندهای که میخواهد به جبهه برود باید آزمایش بشود که عاشق جبهه باشد.
3 – تحلیل صحیح سیاسی و نظامی داشته باشد. رزمندههایی که غافل و ناآگاه باشند، نمیشود. رزمنده باید از یک تحلیل سیاسی برخوردار باشد و اگر خبر سیاسی شنید، زود به مرکز خبر بدهد تا افراد موثق خبر را برایش تحلیل کنند. قرآن در این زمینه میفرماید: «وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ»(نساء/83) انتقاد میکند از افرادی که خبری را شنیدند و زود آن را پخش میکنند. اینها نباید خبری را که شنیدند پخش کنند. «وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ»(نساء/83) خبر را که شنیدند به اهلش مراجعه کنند و اهلش تحلیل کند. بنابراین رزمندهها باید در میان شایعههایی که جبهه و پشت جبهه پخش میشود، این شایعات را قبل از این که به کسی بگویند، به دستگاه تحلیل سیاسی که این تحلیل کننده هم آدم امینی است، خبرها را به او منعکس کنند تا تحلیل کند.
4- انسجام، رزمندهها باید انسجام داشته باشند «وَ لْتَکُنْ مُقَاتَلَتُکُمْ مِنْ وَجْهٍ وَاحِدٍ أَوِ اثْنَیْنِ وَ اجْعَلُوا لَکُمْ رُقَبَاءَ فِی صَیَاصِی الْجِبَال وَ مَنَاکِبِ الْهِضَاب»(نهجالبلاغه، نامه11) ظاهراً حضرت علی(ع) است که میفرماید: وقتی حمله میکنید یا از یک پهلو حمله کنید، یا از دو پهلو. یعنی نیروهایتان اینگونه نباشد که هر چندنفر از یک جا حمله کند تا زود ضربه بخورند. نیروهایتان منسجم باشد. حمله که میکنید از یک سو یا دو سو باشد. اهمیت به دیدبانها، دیدبانها را خیلی اهمیت بدهید. «وَ اجْعَلُوا لَکُمْ رُقَبَاءَ» برای رزمندهها دیدبانهایی قرار دهید «فِی صَیَاصِی الْجِبَال» در کوههای بلند «وَ مَنَاکِبِ الْهِضَاب» و روی تپهها و نوک کوهها دیدبان قرار دهید.
5- بازدید از مکان جنگ، رهبر و فرمانده جنگ باید قبل از جنگ منطقه نظامی را بازبینی کند. در قرآن میفرماید: «وَ إِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِکَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِینَ مَقاعِدَ لِلْقِتالِ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ»(آل عمران/121) یادتان باشد قبل از این که رزمندهها برای جنگ بروند، توای رسول خدا قبلاً منطقه جنگی را بازدید کن. از قبل منطقه جنگی را بازدید کن.
6- «با هر کس که میخواهید بجنگید قبلاً تبلیغاتی داشته باشید، شاید در میان دشمن افراد گول خوردهای باشند که بر اثر تبلیغات به راه بیایند» و لذا امیر المؤمنین(ع) میفرماید: «لَا یَحْمِلَنَّکُمُ شَنَآنُهُمْ عَلَى قِتَالِهِمْ قَبْلَ دُعَائِهِمْ وَ الْإِعْذَارِ إِلَیْهِمْ»(نهجالبلاغه، نامه12) قبل از این که دعوت کنید، به اینها حمله نکنید. البته اگر امکان دعوت باشد.
7- افراد بی گناه را سعی کنید که نکشید «وَ لَا تُقَاتِلَنَّ إِلَّا مَنْ قَاتَلَکَ»(نهجالبلاغه، نامه12) اگر در درگیری فرد به فرد، فردی به تو حمله کرد، به دیگری حمله نکن، مگر این که بدانی او به تو حمله میکند، اگر تو به او حمله نکنی.
8- «قَلْقِلُوا السُّیُوفَ فِی أَغْمَادِهَا قَبْلَ سَلِّهَا»(نهجالبلاغه، خطبه 66) امیر المؤمنین(ع) میفرماید: وقتی میخواهید به جبهه بروید اول شمشیر را در غلاف یک تکان بدهید، که اگر خواستید شمشیر را بکشید، شمشیر گیر نکند. یعنی قبلاً اسلحهتان را آزمایش کنید. «قَلْقِلُوا السُّیُوفَ» یعنی ببین اسلحهات، شمشیرت از غلاف بیرون میاید یا خیر.
9- اسلحه را شب زیرمتکایت بگذار، در کنار خودت باشد. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «وَ إِذَا غَشِیَکُمُ اللَّیْلُ فَاجْعَلُوا الرِّمَاحَ کِفَّهً وَ لَا تَذُوقُوا النَّوْمَ إِلَّا غِرَاراً أَوْ مَضْمَضَهً»(نهجالبلاغه، نامه 11) وقتی هوا تاریک شد «فَاجْعَلُوا الرِّمَاحَ کِفَّهً» اسلحه را بالای سرتان بگذارید
10- «وَ لَا تَذُوقُوا النَّوْمَ إِلَّا غِرَاراً أَوْ مَضْمَضَهً» در جنگ، خواب را مزه مزه کنید. بخوابید اما خواب سیر نه، خواب را مزه مزه کنید. یعنی خواب را مثل مزه مزه کردن آب که در دهان میبرید و بیرون میریزید، خواب را به چشم ببرید و بیرون آورید. با خواب شوخی کنید.
11- در وقت حمله عجله نکنید. اگر آنها به شما حمله نکردند، شما به آنها حمله نکنید. البته این در مورد جنگهای طبیعی است، اکنون حساب جنگها با قبل فرق کرده است. جنگ اسلامی که دربارهاش این حدیثها را داریم، جنگ تن به تن بوده است. در جنگ تن به تن ابتدا دشمن جلو میآید، انسان صدایش به او میرسد. اما وقتی او از پنج فرسخی موشک میفرستد، از 20 فرسخی موشک میفرستد. من در اینجا نمیتوانم تبلیغ کنم. آقا مگر شما در تلویزیون نگفتهاید که تا کسی را نصیحت نکردهاید، حمله به او نکن. من چگونه او را از 20 فرسخی نصیحت کنم. یک سری دستورات اسلام مربوط به جنگ فرد به فرد است. جنگ فرد به فرد جنگ مردانه است، به خاطر این که طرف دشمن را میبیند، مقایسه میکند و با او حرف میزند، آگاهی و بینش دارد. این موشک روسی و آمریکایی رافرستادن، این را یک بچه دیوانه نیز اگر دستش را روی دکمه بگذارد، انجام میشود. این شرافت نیست. شرافت به این است که انسان خودش بفهمد و دشمن را ببیند و با او حرف بزند. یعنی جنگها عاقلانه و با بینش باشد. ولی این رقم جنگهایی که متأسفانه در اثر علم و صنعت، منهای تقوا به جامعه جهانی تحمیل شده است. در این جنگها به خاطرحفظ نظام باید مقابله به مثل کرد. اگر نخواهیم مقابله به مثل کنیم و بگوییم ما عراقی را دیدیم، نصیحتش کنیم و بعد ببینیم اگر پذیرفت تا بیاییم این کارها را بکنیم ایران را جمهوری اسلامی را از دست میدهیم و سقوط میکند.
بنابراین یکسری کارها امروز از روی اضطرار رخ میدهد والا دستورات جنگ، دستورات نهج البلاغه در این رابطه خیلی زیباست. الآن اگر بخواهیم آن دستورات اجرا شود شکست ما قطعی است. به خاطر این که آنها از راه انسانی نمیآیند تا ما درست عمل کنیم.
مقداری درباره ارزش رزمنده صحبت کردیم که دعایش مستجاب میشود، کسی که رزمنده را عصبانی کند خدا را به غضب درآورده است. زمین زیر پای رزمنده چقدر ارزش دارد. کسی که شب نخوابد انگار این شب او از شب قدرعبادتش بیشتر است. مقداری از آیات و روایات را خواندیم. ولی قبل از این که ما بخوانیم عدهای عمل کردند و ما پس قافله ماندهایم. ماه رمضان نیز دارد تمام میشود و پیغمبر(ص) فرمود: هر کس ماه رمضان تمام شود و بخشیده نشود معلوم میشود که آدم بدبختی است. خیلی آدم شقاوتمندی است که ماه رمضان تمام شود و بخشیده نشود. امام زین العابدین(ع) این روزهای آخر ماه رمضان که میشود، یک دعا دارد «وداع با ماه رمضان». میگوید: ای ماه رمضان، خداحافظ. ای شب قدر، خداحافظ. خداحافظ ای ماهی که در تو چشم ما تر شد. ای ماهی که در تو دل ما لرزید. خداحافظ ای ماهی که گناهان ما در تو بخشیده شد. خداحافظ ای ماهی که یک قرآن در تو خواندم.
خدایا تو را به حق محمد و آل محمد عزیزانی که پارسال بودند و روزه گرفتند و اکنون شهید هستند و عزیزانی که اکنون مجروح هستند، اسیران عزیزی که در بغداد روزه میگیرند، خدایا به حق محمد و آل محمد فرج عمومی برای همه مستضعفین و مسلمانها و ایرانیها مرحمت بفرما.
خدایا به ظلم و صدام و حامیان او عمرشان را پایان بده. خدایا تو را به حق محمد و آل محمد اگر ماه رمضان امسال آخرین ماه رمضان ماست، تا ما را نیامرزیدی ما را از دنیا مبر. اگر بناست عمر داشته باشیم عمر ما را در راه رضای خود قرار بده.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»