تفسیر سوره نحل – 17
موضوع: تفسیر سوره نحل (17)
تاریخ پخش: 78/08/13
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی»
«اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَاعِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوِیلًا»
بحث ما را بینندهها در مناسبت شهادت امام موسی ابن جعفر امام هفتم(ع) (و انقلابی که امام خمینی(ره) فرمود انقلاب دوم در تاریخ انقلاب تسخیر لانهی جاسوسی آمریکا و تحقیر استکبار و این مستکبر و تبعید حضرت امام خمینی(ره) به خارج از ایران) میبینند و سلسلهی بحث ما تفسیر سورهی نحل بود که ادامه میدهیم و به این مناسبتها هم اشاره میکنیم.
1- نقش شیطان و عذاب الهی
«تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ» (نحل/63).
در آیهی قبل انتقادی داشت از مردمانی که آنچه خداوند به آنها نعمت داده ناشکری کرده و سراغ شرک میروند، وقتی به آنها بشارت میدادند که دختردار شدهاند رنگشان سیاه میشد و فکر میکردند یا باید فرار کند و یا دخترشان را زنده به گور کنند و چیزهایی را که دوست نداشتند میگفتند از خداست و: «وَ یَجْعَلُونَ لِلَّهِ ما یَکْرَهُونَ» (نحل/62) آنچه را برای آنها کراهت دارد برای خدا قرار میدهند.
2- دعوت به صبر در مشکلات و هشدار به نقش شیطان
«وَ تَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْکَذِبَ» (نحل/62).
این انتقادهای خداوند از قوم جاهلی است، بعد خداوند به پیامبرش میفرماید غصه نخورید چون همه انبیاء با آدمهایی مشرک و جاهل، سر و کار داشتهاند، ما برای امتهای قبل هم رسولانی فرستادهایم و شیطان اعمال آن مردمان را برای آنها زینت میداد و فکر میکردند کارشان درست است و آنها را تشویق میکرد که در مقابل انبیاء صف آرایی کنند و الآن هم شیطان برای این گروههای سرپرست و راهنما است البته برای اینها عذاب دردناکی است.
میخواهد بفرماید که اگر یک وقت سختی به سراغ شما آمد بدانید برای دیگران هم این مشکلات بوده است.
3- مسئولیت دولت و مردم در حل مشکلات
سؤال: اگر مشکلات بر فکر ما فشار آورده چکار کنیم؟
جواب: البته بعضی از مشکلات را باید دولت حل کند و بعضی را خود ما باید حل کنیم و غلبهی بر بعضی مشکلات درونی دانستن تاریخ است که این تنها مشکل من نیست دیگران هم داشتهاند، زمانی که انسان بداند این مشکلات را دیگران هم داشتهاند برای انسان آسانتر میشود و لذا قرآن از این اهرم زیاد استفاده کرده میفرماید: «فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ» (احقاف/35) صبر کن پیامبران قبل هم صبر کردهاند.
من چهل روز است مرغ نخوردهام فلانی هم 45 روز است مرغ نخورده، عرض کردم مشکل مرغ باید حل شود و هر کاری وظیفهی دولت و ملت است باید انجام دهند، هر کسی یک وظیفهای دارد اغنیاء، دولت، خود انسان، معنای حرف این نیست که بخواهیم افکار را تحذیر کرده و بگوییم هر کس هر کاری کرد شما صبر کن، کارهای خارجی را باید انجام داد، ولی از روحی نباید بگذارد مشکل بماند بداند دیگران هم داشتهاند.
پس: آشنایی با تاریخ عامل صبر است.
بعثت انبیاء یک سنت الهی است «فَهُوَ وَلِیُّهُمُ»
4- شیطان عامل خوب جلوه دادن بدیها
سؤال: چگونه امروز شیطان، غرب و مستکبران و…. سلطه پیدا میکنند؟
جواب: اعمال زشت را زینت میدهند «فَزَیَّنَ لَهُمُ».
با زرق و برق، و یکسری پیشرفتهای مادی و تکنیکی دلها را جذب میکنند و توجیهات و اسامی و واژههای بی محتوا، مثل: تمدن بزرگ، سازمان ملل، حقوق بشر و…
استفاده از کلماتی که از بیخ دروغ است، هیچ زمانی مثل امروز وحشیگری نبوده چون در زمان صدر اسلام یک مادر یا پدر دختر خود را در گور میکرد ولی امروز با قرص و آمپول پسر و دختر را سقط میکنند، هم دختر و هم پسر کش است، (آن زمان زنده در خاک و امروز در چاه دستشویی) آن زمان یکی، یکی ولی الآن، نفت یک کشور غارت میشود، و با بمب شیمیایی یک شهر را میسوزانند اسم بزرگ و داخل آن وحشیگری است،
یعنی امروز هم اگر شیطان بخواهد ولایت پیدا کند از راه زینت است «زَیَّنَ لَهُمُ» جلوه میدهد ساختمانها را نگاه میکنی دلربا است.
در پاریس بودم گفتند منطقهای است که مدرنترین ساختمانها را دارند گفتم یک دوست و آشنا و ایرانی نیست من این خانهها را از نزدیک ببینم از بیرون نگاه میکنی آیینه است ولی داخل آن انسان خفه میشود. بزرگترین سرمایه دار آنجا وقتی غذا میدهد چگونه پذیرایی میکند، خرید و مصرف آنها چگونه است، حتی بهداشت آنها، (بهداشت ما از کشورهای غربی بهتر است چون آنها در داخل زندگیشان سگ هست، شما ادرار سگ را با تمام لجنهای ایران را هم بدهید آزمایشگاه ببینید ادرار سگ میکروب بیشتری دارد یا لجنها، ) تحت عنوان مد «مد» عنوانی است که «فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ» آقا این کفش تنگ نیست؟ چرا ولی چه خاکی به سرم کنم مد است آقا نمیشود ده متر ساختمان را زیادتر کرده و در عوض نمای خانه را آجر کنی شما بیرون را سنگ کردهای هر کس عبور میکند لذت میبرد ولی انسان داخل خانه خفه میشود پول سنگ را میدادی ساختمان زیادتری میساختی؟ (می گوید عوضش همسایهها…
اینها را شیطان «فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ فَهُوَ وَلِیُّهُمُ» بسیاری از مدرکهای علمی هم اینگونه است و بسیاری از تحقیقها، پژوهش میکنند و تحقیقات که چی؟ بعضی بسیار عالی و بعضی پوک پوک اسمش تحقیق ولی هیچ باری را از دوش کسی بر نمیدارد، این رساله چه مشکلی را از جامعه حل کرد، با پژوهش مخالف نیستم ولی بعضی مسائلی که تحقیق میشود هیچ باری ندارد.
مثلاً میگویند به واژه فارسی خندق کندند درست است یا خندق کندندی، و دیگری میگوید به نظر من خندق بکندندی بود حالا 4، 10، 20 استاد جمع شده و دربارهی این موضوع نظر میدهند این چه مشکلی را حل میکند؟ اولین پردهی کعبه را در یمن بافتند یا شام، بار ندارد مثل بعضی حاجیها میرود مکه میگوید مسجدالحرام 700 بلندگو داشت مگر رفتهای که بلندگوها را بشماری؟ مسجد النبی چند تا پایه داشت، یعنی عمر و بودجه و وقت صرف شده ولی باری ندارد) و لذا حدیث داریم از پیامبر اکرم(ص) که:
5- بیفایدگی بسیاری از علوم و پژوهشها
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ عِلْمٍ لَا یَنْفَعُ» (المصباحکفعمی/ص299) پناه میبرم به تو ای خدا از علمی که نفعی ندارد.
و هر روز این دعا را میخواندند، پسران و دختران ما چه علومی باید بخوانند، بعضی از درسهای دانشگاه و حوزه «لَا یَنْفَعُ» است، و بعضی از تحقیقات، ولی اسمش را میگذارند مد و پژوهش، تحقیق، چه القاب خوبی، بازی با کلمات است،گول نخورید.
من رفتم یه جایی دیدم سقف کوتاه است، گفتم سقف خیلی کوتاه است گفت این نقشهی مهندسی است گفتم پیش پدر مهندس؟ من هم یک آدم هستم و دارم خفه میشوم، تا میگویند نقشهی مهندسی یعنی خفه شوید. وقتی سیگار کشیدی سرفه کردی معلوم میشود و برای ریهی شما ضرر دارد، فلانی هم کشید پیش پدرش بکشد تا خفه شود، من هم یک آدم هستم سرفه کردم.
ما گاهی وجود و وجدان خود را له میکنیم، و عقل و فطرت را، برای این القاب کنار میگذاریم. خوشا بحال کسی که این زنجیرها را پاره کند، سلام و صلوات بر امام خمینی(ره).
6- اشعار و ضربالمثلهای انحرافی و غلط
13 آبان است ایشان را تبعید کردند چون دیدند گفته میشود شاه فرمود، ایشان فرمودند شاه بی خود گفته، امریکا هم هیچ غلطی نمیتواند بکند، (دیدند امام آمده و شاه و آمریکا نزد او کشک است، استاد گفت، بزرگوار، خیلی از حرفها را ممکن است یک شاعر گفته باشد ما در شعرمان شعرهای بسیار چرند داریم و البته اینها در فرهنگ هم اثر میگذارد آنقدر انسان باید بخواند تا فرهنگ عوض شود مثلاً گفته: «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو»
شاعر غلط گفتی و اشتباه کردی، یعنی ابراهیم هم، خواهی نشوی رسوا همرنگ بت پرستها شو و همچنین پیامبر اکرم (ص) حضرت امام خمینی(ره) هم حال که همه مردم میگویند جاویدشاه، او هم بگوید، ارزش ما به این است که همرنگ جماعت نشویم چون اینکه ارزش نیست من یک وقتی مثل زدم که: اگر کشتی صد مسافر دارد، به علت نقص فنی غرق شد 95 نفر به علت اینکه شنا نمیدانستند غرق شدند و 5 نفر هم که شنا میدانستند گفتند ببین: خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو بیا ما هم غرق شویم این غلط است.
7- اسلام دین کامل رحمت و چند بعدی است
«وَ ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ إِلاَّ لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فیهِ وَ هُدىً وَ رَحْمَهً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ» (نحل/64).
ای پیامبر ما قرآن را به تو نفرستادیم تا برای مردم بیان کنی، هر چه که مردم در آن اختلاف دارند. یعنی قرآن حرف آخر را بزند
یکوقت میگویند فلانی طرفدار رأفت و فلانی طرفدار خشونت است، ما مسلمانیم و قرآن باید بیان کند آنچه مردم در آن اختلاف دارند برویم سراغ قرآن که میفرماید: هم رأفت درست است و هم خشونت.
مثل اینکه بگوییم قصاب باید چاقو داشته باشد یا ساتور میگوییم هر دو هر کدام بجای خود و یا اینکه بگوییم دکتر باید پنبه داشته باشد یا سوزن، هر دو و هر کدام به جای خود مصرف میشود انسان باید شهوت داشته باشد یا غضب؟ هر دو با شهوت نسل ادامه پیدا میکند و با غضب از خود در مقابل دشمن دفاع میکند. این بحث ندارد.
در مواردی رأفت داریم مثل، عفو، کظم غیظ، محبت، سوغاتی، دست دادن، احوالپرسی، عیادت، کمک به فقراء، گذشت، اغماض، اینها نشانههای رأفت و محبت است و در جاهایی هم غضب داریم. قَالَ امیرالمؤمنین(ع): «أَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ(ص) أَنْ نَلْقَى أَهْلَ الْمَعَاصِی بِوُجُوهٍ مُکْفَهِرَّهٍ» (کافی/ج5/ص58).
8- تشویق به امر به معروف تقبیح بیتفاوتی در برابر گناه
میفرماید: «بِوُجُوهٍ مُکْفَهِرَّهٍ»: وقتی گناه دیدی بی تفاوت نباش اگر هم امر به معروف و نهی از منکر نمیکنی لا اقل اخم کن.
به ابالفضل میگوییم عباس یعنی به دشمنان عبوس میکرد، نسبت به بدیها خشونت دارد و از طرفی ابالفضل هم هست یعنی پدر فضیلتها، هم به تشنه آب میدهد و سقاست و هم پرچمدار و هم عباس است، هر کدام در جای خود. میفرماید: «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ» (فتح/29) مؤمنین نسبت به کفار شدید و بین خود رحیم و مهربان هستند
این که دعوا ندارد که اسلام طرفدار چیست کتاب آسمانی برای ما راه را روشن میکند.
«وَ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ فی ذلِکَ لَآیَهً لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ» (نحل/65). وقتی میگوییم خداوند از آسمان باران فرستاد، یعنی فکر نکن طبیعی است بله ابزار طبیعی است ولی پشت سر آن یک ارادهی حکیمانه هم هست. خداوند باران را از آسمان فرستاد و زمین مرده را زنده کرد، اگر گوش شنوا نسبت به این آیات الهی باشد که چطور با آمدن باران زمین زنده میشود.
9- استدلال قرآن در اثبات معاد
«وَ إِنَّ لَکُمْ فِی الْأَنْعامِ لَعِبْرَهً نُسْقیکُمْ مِمَّا فی بُطُونِهِ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّارِبینَ» (نحل/66).
این آیه نعمت شیر را میگوید، گفتیم سورهی نحل حدود چهل نعمت را میشمارد که مقداری از آنها را گفتیم، نعمت آب را قبلاً گفت و الآن نعمت شیر را میگوید.
بدرستیکه در چهارپایان برای شما عبرت است، از چهارپا هم میتوانید عبرت بگیرید «عبرت» یعنی: عبور وقتی دیدی عبور کن برو پشت او را هم ببین، مثلاً چهارپا که خداوند چه نظامی به او داده است، میآشامانیم به شما و مینوشید از چیزی که در شکم آنهاست (شیر) از میان «فَرْثٍ»: غذای هضم شده و کود، «دَمٍ»: خون شیر تازه و خالص به شما دادیم. این یک کارخانهی شیرسازی است، شما شک نکنید در معاد.
10- تشبیه و تفسیر خلوص انسان به شیر
سؤال: چطور وقتی ما مردیم دوباره زنده میشویم؟
جواب: خدایی که شیر را از شکم علف بیرون میکشد ما را هم از شکم زمین بیرون خواهد کشید بعد هم میفرماید: هنر را نگاه کن.
از لابلای خون رد میشود ولی رنگ خون را نمیگیرد، از لابلای کود و پهن رد میشود ولی بوی پهن نمیگیرد
پس اگر میگویند فلانی آدم خالص و مخلصی است یعنی همانطور که شیر از لابلای کود و پهن و خون رد میشود نه بو و رنگ آن را میگیرد، انسان خالص هم از لابلای خطوط سیاسی و سلیقهها و هوسها، طاغوتها، محیطها، سرمایهها و ثروتها، مردم، رد شود و رنگ و بوی آنها را نمیگیرد، خود یک شخصیت مستقل بوده و راه را انتخاب کند، آمد سیگار روشن کند چوب کبریت را به شکلی نگه داشت دوستش گفت چرا اینچنین نگه میداری؟ گفت در فلان فیلم ندیدی که چوب کبریت سیگارش را به این شکل نگه میداشت واقعاً آنقدر این جوان پوک شده که در نگه داشتن چوب کبریت هم از خود اراده ندارد، زود خود را میبازد، و با یک عروسی و مهمانی اثر پذیر میشود، و باعث میشود حتی زندگی خود را بهم بریزد، زنده باد شیر، که از لابلای خون و پهن رد میشود و رنگ و بو نمیگیرد و این علامت خلوص است.
حال شیر چه غذایی است؟ من نمیدانم ولی این را میدانم که یک غذای کاملی است و هر چه بدن احتیاج دارد از آب و قند ….. خداوند در شیر قرار داده، وقتی نوزاد شیر مادر را میخورد تمام نیازهای بدن او تامین میشود، شیر نعمتی است، و بهترین شیر برای طفل شیر مادر است.
11- علل تحریم تدریجی شراب
«وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخیلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَ رِزْقاً حَسَناً إِنَّ فی ذلِکَ لَآیَهً لِقَوْمٍ یَعْقِلُون» (نحل/67). از میوهها خرما «نخیل» خرما و از «أَعْنابِ»، انگورها، وسیلهی مستی و رزق خوب میگیرید.
اینکه میگوید: «رِزْقاً حَسَناً» رزق خوب، معلوم میشود که مستی خوب نیست. مثلاً نماز باید آگاهانه باشد خواب آلود و با شکم پر نمیشود نماز بخوانی، پس به هنگام نماز مست نباشید قبل از نماز صبح شراب نخورید قبل از نمازظهر و قبل از نمازعصر و قبل از نمازمغرب و قبل از نماز عشاء میماند از ساعت 10 شب تا 2 بعدازنصف شب این زمان هم که خواب هستیم بعد به صورت کلی حرام کرد، میفرماید: «إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ» (مائده/90) شراب و قمار پلیدی (و حرام قطعی) است.
برادران طلبه، معلم، استاد دانشگاه، پدران و مادران و مربیان قرآن شیوهی تربیت را یاد میدهد که اگر کسی خصلت بدی دارد و میخواهی او را تربیت کنی باید گام به گام عمل کنی پس مراحل:
الف: از انگور و خرما چیزی درست میکنند که مست آور است و بد در مقابل رزق خوب
ب: منافعی دارد ضررش بیشتر است
ج: موقع نماز مست نباشید
د: اصلاً حرام و پلیدی است
این نحوهی مبارزه با منکرات است که باید گام به گام باشد، یک انسان بی نماز را اذان، اقامه بگو و یا یک زن بی حجاب را بخواهیم یکدفعه چهارده معصومش کنیم، حداقل واجب بس است برویم آیهی بعد چقدر وقت داریم خیلی خوب آیهی بعد را هم بخوانید.
«وَ أَوْحى رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذی مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا یَعْرِشُونَ » (نحل/68). دو نفر نشستهاند میگویم اینها کیستند؟ میگویی: این یکی پسرم و آن دخترم یک دختر خوبی وقتی اینچنین گفتی یعنی پسرم خوب نیست.
خداوند هم میفرماید از انگور دو چیز درست میکنند یکی «سَکَراً» وسیلهی مستی و دیگر روزی خوب معلوم میشود «سکر» خوب نیست
12- فواید و مضرات شراب
این اولین آیهای است که آمد گفت شراب خوب نیست چون شراب مثل سرکه و ترشی در همه خانهها بود و نمیشد یکدفعه آنرا حرام کرد که برای آنها سنگین بود. لذا خداوند گام به گام حرمت آن را اعلام فرمود، این اولین آیه بود که گوشه زد بعد فرمود: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فیهِما إِثْمٌ کَبیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما» (بقره/219).
«مَنافِعُ لِلنَّاسِ» شراب منافعی دارد مثل مالیات و کارخانه و کارگر و دلال و مغازهها و حمل و نقل و همه استفادههایی میبرند اما: «وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ» ضرر آن بیشتر است.
قدیم لوحی بود که من آنرا دیده بودم عکس یک از شراب بطری بود. بعد یک چهار راه کشیده بودند برای کسی که آنرا مصرف میکند.
آیه سوم آمد که: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاهَ وَ أَنْتُمْ سُکارى حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ» (نساء/43).
نزدیک نماز نروید در حال مستی تا بفهمید چه میگویید اسم این سوره نحل است به مناسبت این آیه میفرماید: ما وحی کردیم به زنبور عسل.
13- مراتب وحی و الهام
سؤال: به زنبور هم وحی میشود؟
جواب: بله، وحی یعنی انتقال سریع، و این درجاتی دارد.
الف: از طریق فرشته به پیامبر
ب: جرقههایی که گاهی به فکر انسان میزند
مثلاً به ذهنش خطور میکند که درب خانه باز است و میرود اتفاقاً میبیند درب خانه باز است یعنی یک نوع الهام که به غیر انبیاء هم این الهامها میشود.
دربارهی حیوانات میگویند «غریزه» همین غریزه وحی آنهاست. خداوند اینچنین او را خلق کرده خداوند به زنبور عسل وحی کرد که از کوهها و درختها و داربستها خانه بساز.
14- مسئولیت انسان در برابر استفاده از حیوان و طبیعت
«ثُمَّ کُلی مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُکی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ فیهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فی ذلِکَ لَآیَهً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» (نحل/69).
سپس (به زنبور عسل وحی کردیم که) بخور از همه میوهها. نوشتهاند زنبور عسل از 250 رقم گل میمکد – بعد میفرماید: به راهی که خدا قرار داده و ترسیم کرده برو،
در قرآن 7 و 8 «کُلُوا»: (بخورید) داریم، ولی هیچ کجا نمیگوید بخورید دنبال کارتان بروید.
یکجا میفرماید: «کُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً» (مومنون/51) خوردید کار خوب هم انجام دهید.
یکجا میفرماید: خوردید انفاق بکنید.
یکجا میفرماید: «فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقیرَ» (حج/28) خوردید دیگران را هم اطعام کنید.
یکجا میفرماید: «کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا» (اعراف/31) خوردید ولی اسراف نکنید.
یکجا میفرماید: «کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ لا تَطْغَوْا فیهِ» (طه/81) خوردید ولی طغیان نکنید.
یعنی خوردن مسئولیت دارد، حتی به حیوان هم میفرماید بخور «ثُمَّ کُلی مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُکی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً» (نحل/69) یعنی خوردن حیوان هم مسئولیت دارد، حال آدمهایی که میخورند و از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند از زنبور عسل هم کمتر هستند.
15- فواید زنبور عسل
نتیجهی این حرکت در زنبور عسل کارخانهی عسل سازی، زهرسازی و موم سازی و خانه سازی است (واقعاً باید کف زد اگر به ما بگویند ژاپن یک خودکاری درست کرده که هم کامپیوتر، هم پاشنه کش، ماشین حساب هم چراغ قوه، هم مسواک هم ناخن گیر، خودکار و این همه کار.
خداوند یک زنبور عسل موم سازی طرح کرده و اجازهی آن هم دست خودش است، اینطور نیست که طرح یکی و اجراء یکی و ناظر هم یکی دیگر و بازرس، ذی حسابی و جمع بندی، روابط عمومی، آفتاب لگن هفت دسته باشد.
خودش به خودی خود موم سازی و عسل سازی، زهر سازی و خانه سازی میکند، فکر کنید و ساده از کنار این آیات الهی نگذرید. بعد میفرماید: «شراب» آشامیدنی میدهد «عسل» که رنگهای گوناگون و مختلف دارد ما سه رقم عسل داریم 1- زرد 2- سفید 3- قرمز، شاید برای گلهایی که استفاده میکنند یا دلیل دیگری، «فیهِ شِفاءٌ لِلنَّاس» (نحل/69) برای مردم شفاء است.
حدیث داریم عسل هفتاد مرض را دارو و درمان است.
چیزی که خراب نمیشود و رنگارنگ و ارزان است، حال این زنبور (به امر خداوند) میتواند از 250 رقم گل و گیاه استفاده کرده به ما عسل داده ما بخوریم و گناه کنیم.
در قرآن به دو چیز گفته «شفاء»
الف: مادی «عسل» «فیهِ شِفاءٌ»
ب: معنوی «قرآن»، «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنینَ» (اسراء/82).
16- آثار منفی اسراف بر اجتماع
نه تنها حمد بخوانی تا مریضی خوب شود البته که البته اثر دارد، ولی مشکلات اجتماعی را حل میکند که طرح زیادی از این مشکلات در قرآن هست، مشکل ازدیاد نسل، خرجی، مسکن، ازدواج و …. اگر کمی دقت کرده، صرفه جویی کنیم و ولخرجی را کنار بگذاریم مشکل مسکن حل میشود امروز 50% ساختمان سازی برای ساختمان و 50% برای تزئینات مصرف میشود.
اگر یک عروس به حد واجب و ضروری جهاز تهیه کند 5 دختر دیگر هم صاحب جهازیه میشود (گاهی مقدار یک جهازیه صرف دکور آن میشود، سجاده او نخ آن فلان، سر تسبیح آویزان، پارچه یکی از مکه. دوخت و یک جانماز درست میکنیم قد بقچهی حمام، ممکن است عروس نماز هم نخواند ولی سجادهاش سه کیلو باشد.
اگر محراب و منبر منبت کاریهایش کم شود، همه روستاهای ما صاحب مسجد میشوند، یک جا منار 80 متری ساخته و هزاران روستا مسجد ندارند.باید برگردیم به زندگی ساده و تجملات را کم کنیم، تا به دیگران هم خدمت شود.
17- معنی صحیح شفاء
از این هم معلوم میشود که اگر کار خیر است ممکن است خداوند با واسطه انجام دهد و در اینجا اشکال وهابیها ناوارد است که میگویند چرا شما میگویید یا امام حسین(ع) و یا ابالفضل(ع) مرا شفا بده، خداوند شفا میدهد: «وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفینِ» (شعراء/80) زمانی که مریض شدم خدا شفا میدهد.
خداوند شفا میدهد ولی با واسطه میفرماید عسل شفاست، قرآن شفاست، پس مانعی ندارد که کار، کار خدا باشد ولی با واسطه انجام دهد، خداوند شفا میدهد ولی از طریق عسل و یا امام حسین(ع).
ما باید روز 13 آبان که دانشجویان پیرو خط امام لانهی جاسوسی را تسخیر کردند و امام خمینی(ره) دربارهی آن فرمود انقلابی بزرگتر از انقلاب اول بود گرامی میداریم و روز شهادت امام کاظم(ع) که روز مهمی است باید تسلیت بگوییم و یک جمله دربارهی آن حضرت میگویند بعد از شهادت بدن آن حضرت(ع) را سه روز روی پل بغداد گذاشتند چون حکومت بنی عباس از ائمه(ع) زجر میکشید و ما باید کاری کنیم که شیعهها و طرفداران آنها را بشناسیم و با یک کودتا آنها را نابود کنیم، لذا گفتند ما بدن حضرت را سه روز روی پل میگذاریم هر کس آمد فریاد و جیغ کشید او را دستگیر میکنیم.خداوند بر قاتلین ائمه ما انواع لعنتها را سرازیر و ما را از بعترین شیعیان اهل بیت(ع) قرار بدهد.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»