تفسیر سوره حجرات – 11
موضوع: تفسیر سوره حجرات (11)
تاریخ پخش: 14/04/80
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
1- تفسیر سوره حجرات آیه 6
قرآن شفاست یعنی دردهایی را که جامعه دارد نسخه میپیچد، همینطور که بدن مرض دارد، دارو هم باید مصرف کرد همینطور که فرد مرضهایی دارد و دارو باید مصرف کند جامعه هم مرضهایی دارد، یکی از مرضهای جامعه این است که یک افراد دروغگویی، افراد بد و فاسقی، میاید یک شایعهای را پخش میکنند تو خونهها، مدرسهها، پادگان، بازار، مزرعه، و یک موجی به وجود میآورند و فتنهای را راه میاندازد یکی از مرضهای اجتماعی جولان افراد فاسق و خبر دروغ است. یکی از نسخه هایش را امروز میخواهم بگویم پس بحث ما برخورد با افراد نااهل است. موضوع بحث تفسیر آیه 6 از سوره حجرات بخشی از آن را من در جلسه قبل گفتهام و بخشی از آن را میخواهم در این جلسه صحبت کنم.
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر آیه ششم از سوره حجرات «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً بِجَهالَهٍ فَتُصْبِحُوا عَلى ما فَعَلْتُمْ نادِمینَ» (حجرات/6) این آیه شش است از این آیه ببینیم چند تا کلمهاش را شما بلد نیستید من معنی کنم. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» را بلدید و آن را که بلد نیستید من معنی کنم «نبأ» یعنی خبر یکی از سورههای قرآن سوره نبأ است که: «عَمَّ یَتَساءَلُونَ» (نبأ/1) «عَنِ النَّبَإِ الْعَظیمِ» (نبأ/2) نبأ، یعنی خبر، ولی منتهی به هر خبری خبر نمیگویند، به خبر مهم و مفید میگویند خبر، خبر هر چیز خبر است مثلاً عدس کیلویی چند است. این هم خبر است، یک برگ زرد در حوض افتاد. امّا اگر مهم و مفید بود میگویند نبأ «فَتَبَیَّنُوا»: یعنی تحقیق کنید یعنی زودباور نباشید که هر کس هر چی گفت بگوییم آره تو راست میگویی. آدمهای رِندی پیدا میشوند که ممکن است با یک چیزی گولتان بزنند، تحقیق کنید نه بگویید آره و نه بگویید نه، گوش بدهید، تحقیق کنید، پس «فَتَبَیَّنُوا» یعنی تحقیق کنید، نبأ یعنی خبر مهم «أَنْ تُصیبُوا» مبادا اصابت کنید شما به قومی نادان یعنی اگر به هر خبری گوش بدهید، بی تحقیق ترتیب اثر بدهید یک بار دست به یک کار میزنی جاهلانه سراغ قومی میروید، درگیر میشوید، حادثه و فتنهای رُخ میدهد بعد که حادثه رخ داد صبح میکنید بر کارهایی که انجام دادهاید پشیمان، یعنی اگر به هر خبری گوش بدهید دست به یک عملیاتی میزنید که از آن عملیات حادثهای رخ میدهد، مینشینید غصه میشوید. این اصل آیه: مؤمن فاسق که سراغتان آمد، خبر داد گیج نشوید، نه قبول کنید، و نه رد کنید، تحقیق کنید مبادا شتابزده دست به اقداماتی بزنید که بعد پشیمان بشوید این ترجمه این آیه.
2- ماجرای ولید و شأن نزول آیه
از این آیه معلوم، اصل ماجرا به این صورت بود که عرض کردم. حضرت شخصی را فرستاد به منطقهای گفت: برو زکات مردم را بگیر بیاور، مردم که استقبال نماینده پیامبر میآمدند، چون این قبلاً با مردم منطقه دعوا داشت فکر کرد آمدهاند بگیرندش و بکشندش فرار کرد. گفت: یا رسول الله اینها مسلمان نیستند، مثلاً اهل نماز و زکات نیستند بیخود سراغ اینها نفرست، اینها میخواستند مرا بکشند. به خاطر ناراحتیهای شخصی که این با قوم داشت برگشت یک گزارش خلاف داد، گفت: هیجانی شدهاند میخواستند لشگرکشی کنند آیه نازل شد: این آقا که برگشته خبر داده، تحقیق کنید، این آقا خودش خورده حساب دارد خودش درگیر شده عینک سرخ گذاشته همه چیز را سرخ میبیند. گزارش ایشان غلط است طبق گزارش ایشان تحریک نشوید، این آقا اسمش ولید بود، ولید کی بود؟ اینکه تو فیلم امام علی درست میگویم، آقای موسوی آنکه نماز صبح را سه رکعت خواند ولید بود؟ درست است، تو فیلم امام علی همانکه نماز صبح را مست بود رفت سر نماز دیدند نماز صبح را سه رکعت خواند، رفتند دهنش را بو کردند دیدند عرق خورده بعد هم گفت امروز حالم خوب است میخواهید امروز برایتان بیشتر بخوانم.
این همان ولیدی است که قرآن به آن گفته: فاسق. از اقوام عثمان و از بنی امیه بود منتها وقتی بنی امیه آمدند روی کار هر منطقهای را فرماندهی و حکومتش را به یکی دادند به یکی از خویشان خودشان. خوب، پس قصه مالِ ولید است اعزام برای گرفتن زکات، خبر خلاف است، دلیل خبر خلاف این بود که او خودش با منطقه درگیری داشت. حالا نکاتی که از این آیه استفاده میشود سه تا از آن را جلسه قبل گفتیم از این به بعدش را میخواهم این جلسه بگویم، جلسه قبل گفتیم که: اسم مردم را محترم ببرید «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» گفته، هر کجا میخواهید از مردم کار بکشید مؤدبانه صدای آنها بزنید، یعنی صدا زدن با احترام باعث میشود که طرف گوش به حرف بدهد.
اگر گفتم فرزند عزیزم، هر چه بگویم گوش میدهد این «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» لقب با کرامت است. شما که «آمَنُوا» هستید ایمان دارید ساده لوح نباشید. خوب مسأله دیگر این است که میگوید:
«جاءَکُمْ فاسِقٌ» یعنی فاسق به سراغ شما میآید، ممکن است شما به سراغ او نروید او به سراغ شما میآید همیشه افراد فاسق میآیند سراغ انسانهای سالم، کمتر آدمهایی شده که تریاکی نیستند و بروند دَرِ خانه تریاک فروشها، تریاک فروشها میآیند سراغ آدمهای سالم، بچّههای خوب آدمهای هرزه سراغ شما میآیند، دخترهای پاک، دخترهای ناپاک میآیند سراغ شما، بازاریهای خوب، بازاریهای نااهل میآیند سراغ شما، یعنی همیشه آنکه قصد آلوده کردن دارد راه میافتد، نمیگوید: شما «جئتم» او «جاء» از کلمه «جاء» معلوم میشود او سراغ شما میآید، یعنی شما در معرض تهاجم خبری هستید، شما حساب کن که فرمول پپسی¬کولا را حاضر نیست به شما یاد بدهد امّا اگر عکس هرزهای بود حاضر است توی جاخودنویس شما توی جامدادی شما، تو شکلات و آدامس شما بگذارد بفرستد یعنی عکس بدش را برای شما میفرستد امّا اف16 را برای جوانهای ما نمیفرستد.
خوب، زمینه حوادث دوجور است، ریشه حوادث، هر حادثهای رخ میدهد ریشهاش دو جور است:
1- تلاش بدان 2- زودباوری خوبان.
تلاش بدان میگوید: «جاءَکُمْ» یعنی راه افتاده، زودباوری خوبان «فتبیّنوا» تبیّن تحقیق کنید، خوب قرآن میگوید: سریع تحقیق کنید، بد نیست شما ادبیات عرب را هم خواندهاید، یک کلمه هم از من بشنوید، ما گاهی وقتها میگوییم که اذهب یعنی یک ساعت، دو ساعت دیگه برو، یک وقت میگوییم ثم اذهب یعنی همین الآن قرآن نمیگوید: «ثم تبیّنوا» میگوید «فَتَبَیَّنُوا» تبیّین و تحقیق را دیر نکنید، چون خیلی وقتها هم بگویید باشد دو ماه دیگر تحقیق کنیم توی این دو ماه هزار حادثه رخ میدهد «فَتَبَیَّنُوا» یعنی تحقیقات سریع باشد، بعد میفرماید «أَنْ تُصیبُوا قَوْماً» توی آیه «قوم» دارد نمیگوید «ان تصیبوا رجلاً» میگوید: «قَوْماً» یعنی گاهی گوش دادن به یک حرف خطرناک قومی را، مثل کشتی گاهی یک سوراخ، یک کشتی را غرق میکند، میگوید: حادثه رخ بدهد.
«تُصیبُوا قَوْماً» نمیگوید: «تصیّبوا واحداً» یک حادثه مالِ یک جمعیتی است همه کلمات بار دارند، یک خبر را نسنجیده اقدام کنی قومی به فتنه میافتند «جاء» فتنه گر میآید سراغ شما «فَتَبَیَّنُوا» زودباور نباشید. «فَتَبَیَّنُوا» تحقیقتان را به تإخیر نیاندازید.
اینکه شما میگویید، تحقیق کن ما که شنیدهایم اسلام گفته تو کار مردم تجسس نکنید، شما میگویید: تحقیق کنید پس یک آیه داریم توی همین سوره میگوید: «لا تَجَسَّسُوا» (حجرات/12) در کار مردم تجسس نکنید یا بکنید کدام درست است. جواب، آنجا که میگوید: تجسس حرام است برای زندگی شخصی مردم است، زندگی شخصی را نباید آدم وارسی کند، آقا بیا ایشان بچگیاش کتک هم زده. ایشان نمیدانم خودکار از جیبت برداشته، ایشان در خانه فلانی غذا خورده پول از کجا آورده، چکار داری، من دارم میروم حاج آقا ببخشید شب کجا میروی، قباتو چند خریدهای ماشین شما چند لیتر بنزین دارد.
یعنی هر چه مسأله مهمتر است، باید دقّت و حساسیت بیشتر باشد به همین خاطر مسائل آموزشی خیلی مهم است در گزینش برای انتخاب دبیر و معلّم حساسیت خیلی است برای کارهای دفتری حساسیت نیست ولی آن کسی که میخواهی مغز و نسل نو را در اختیارش بگذاری، باید آدمی باشد…
عرض کنم به حضور شما، اینکه میگویند اصل اعتماد است، بله اصل اعتماد است برای آدمهایی که فسقشان معلوم نیست، اما اگر یک کسی روشن شد که ایشان فاسق است، آیا درست است ما آبروی کسی را بریزیم؟ آبرو ریختن حرام است، امّا اگر باز مسألهای شد که سکوت اینجا خطرش بیشتر است، اینجا باید آبرو را بریزیم، گاهی وقتها یک خطّی پیدا میشود، خط انحرافی اگر ما خواسته باشیم بگوییم آبرویش را نریز، مثلاً یک کسی تریاک و هروئین آورده بفروشد. بگوییم آقا به ما چه، آبرویش را نریز، نونش را قطع نکن، نونش را به قول امروزیها آجر نکن آخه اگر خواسته باشی رحم به این کنی:
ترحّم بر پلنگ تیز دندان *** ستم کاری بود بر گوسفندان
3- همهجا رحم کردن خوب نیست
گاهی وقتها رحم خوب نیست، در قرآن یک آیهای داریم که: شما حق ندارید اینجا رحم کنید.
اگر یک کسی جایی گناه کرد، اهل زنا بود و زنایش یک جوری شد که مردم هم فهمیدند که زن یا فلان مرد خلافکار است اسلام میگوید: روبروی جمعیّت شلّاقش بزنید، آقا دزدیاش هم لُو رفته، بله یک وقت دزدی میکند لو نمیرود، اسلام کوتاه میآید، اما یک وقت یک دزدی است که لو رفته میگوید چهارتا انگشتهایش را قطع کن (این مطلب از شرائط قطع دست نیست)از همینجا، آقا خوب این زن و بچهاش غصه میخورد اگر ما خواسته باشیم غصّه زن و بچه او را بخوریم یک خانه که دزدی میشود صدها زن و شوهر در آن خانه آرامششان از دستشان میرود یعنی اگر بخواهی به زنِ دزد رحم کنی بی رحمی است به صد زن سالم، بابا این زن میخواهد توی خانه زندگی کند میگویند دزد رفته خونه همسایهها امشب تا صبح خوابش نمیبرد هِی از خواب میپرد.
علیای حال رحم جا دارد، قرآن میگوید: «وَ لْیَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَهٌ مِنَ الْمُؤْمِنینَ» (نور/2) بعضی جاها باید علنی شدت به خرج داد و بعضی جاها باید «وَ لا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَهٌ فی دینِ اللَّه» (نور/2) در دین خدا رحم نکنید، اونجا که باید رحم کنید، رحم کنید، و آنجا که باید خشن باشید، خشن باشید و آنجا که باید ببخشید، ببخشید، و آنجا که باید نبخشید، نبخشید، کار حساب دارد، مال عمومی یک حساب دارد، یک کسی سیگاری است لازم نیست بروی دهنش را بو کنی ببینی سیگار میکشد یا نه روزه میخورد یا نه میخواهد بخورد، یا نخورد به من مربوط نیست، ببینم غذا خوردهای یا نه، بوی غذا از دهنت میآید یا نه، کارهای شخصی را تحقیق نکنیم، اما یک کسی که میخواهد بگوید، اسلام این است.
4- ماجرای نماینده حضرت علی و ریشهکنی یک فرهنگ غلط
امیرالمؤمنین(ع) شنید یکی از نمایندگانش در یک جلسهای حاضر شده همه پولدارها بودهاند و در آن جلسه فقیر نیست برداشت یک نامه توبیخی نوشت، نمایندهاش را سرزنش کرد و گفت تو نماینده علی بن ابیطالب در جلسهای میروی که همه پولدارها هستند و هیج فقیر نیست کار کار غلطی است، خوب امیرالمؤمنین(ع) با این نامهای که نوشت آبروی نمایندهاش، رفت، علی(ع) اگر بخواهد آبروداری کند یک نماینده را حفظ کند آن وقت این خط درست میشود که نمایندگان امام باید همه زندگیشان اشرافی باشد، امام ترجیح داد آبروی یکی از نمایندگانش را بریزد که بگوید: نماینده علی بن ابیطالب نباید زندگی اشرافی داشته باشد. چرا؟ برای اینکه خط اشرافی گری کور شود. ما برای اینکه یک خطّی را کور کنیم یک آدم کنیم یک آدم هم از بین برود طوری نیست باید حساب کرد که اینها، خیلی دقیق است. خیلی دقیق است که کجا حساس بشویم و کجا حساس نباشیم.
به هر حال این آیه میگوید: با تحقیق چالشهای اجتماعی را درمان کنید جبران کنید، با تحقیق فاسقان را متنبه کنید، «فاسق» اگر بداند که هر فاسقی اگر خبری بیاورد شما قبول نمیکنید او هم جولان ندارد مثل آدمی که بداند هر راهی برود پلیس میگوید: گواهینامه رانندگی، اگر یک جوانی بداند، هر جا برود میگویند آقا گواهینامه دیگه نمیتواند ماشین فلان دوستش را بردارد گازش بدهد. میگوید کجا بروم هر کجا بروم یک کسی ایستاده، یعنی میدان برای افرادی که ماشین را بردارند و بروند. تنگ میشود.
ما در نهی از منکر هم همینکار را باید بکنیم یک جایی مثلاً مرکز فساد شده ما آنقدر باید برویم حالا با گفتن الله اکبر ببا نماز جماعت است با گزارش به نیروهای مسلح است، با حضور خودمان است. باید زمینه را جوری کنیم که آدم گناهکار یا گناه نکند یا به راحتی گناه نکند، مثل آدمی که ماه رمضان میخواهد روزه بخورد یا باید روزه بگیرد و یا اینکه اگر هم مریض است و میخواهد روزهاش را بخورد، به راحتی جرأت نکند علنی بخورد، خوب، اگر میخواهید مردم گوش به حرفتان بدهند دلیل امر و نهی را بگویید. مثلاً میگوییم این کار را بکن بچّه میگوید چرا؟ اگر بهش گفتی چرا، گوش میدهد، یعنی اگر مردم دلیل کارهایشان را بدانند گوش میدهند مثلاً میگوید که «فَتَبَیَّنُوا» واجب است تحقیق کنید میگوید: چرا، میگوید اگر تحقیق نکنید یک همچنین خطری در پیش است دست به یک اقدامی میزنی بعد غصّه میخوری اگر میخواهی غصّه نخوری به دین عمل کن نمیخواهی برو غصّه بخور، شتابزده دست به یک کاری بزن غصّه بخور، ببین دلیل را گفته، اینکه میگویم تحقیق کن میخواهم غصّه نخوری به نفع خودت است مثل قرآن: مثلاً میگوید نماز بخوان، پسر یا دختر میگوید: چرا نماز بخوانم نماز برای چی؟ قرآن میگوید:
5- چرا نماز بخوانیم؟
آقا نماز بخوان، چرا؟ «فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ» (قریش/3) «أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوع وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» (قریش/4) خدا به تو نعمت داده. یکی از نعمتهایش را خدا از تو بگیرد چی میشود، همین برگ بالای سرِ شما برای شما اکسیژن میسازد، زمینِ شما، چه شرائطی باید زمین داشته باشد، هنوز شما گفتهای الحمد الله که من روی زمین هستم این زمین زبالهها را میگیرد آبهای آلوده را میگیرد، تصفیه میکند مردهها بد بو میشوند دفن میکند، یک دانه میگیرد یک خوشه تحویل میدهد، سنگینی شما را حمل میکند، مردهات را دفن میکند، آب را تصفیه میکند، یک چیزی بهش میبخشی انواع محصولات را به تو تحویل میدهد، چیزی را ساده نگیریم. نماز بخوان به خاطر تشکر از نعمتهای خدا، یک جای دیگر میگوید: نماز بخوان، چرا؟ «تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر» (عنکبوت/45) شما اگر لباس سفید بپوشی روی زمین آلوده نمینشینی.
میگوید: روزه بگیر، چرا؟ «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (بقره/183) روزه باعث میشود گرسنه میشوی وقتی گرسنه شدی شهوت و غضب در تو پایین میآید وقتی غریزه غضب و شهوت پایین آمد گناه کمتر میشود.
جهاد کن چرا؟ روی زمین فاسد است، فساد میکند شما غده سرطانی را از توی دلت برمیداری امر به معروف کن چرا برای اینکه اگر امر به معروف نکنی روز به روز منکرزیاد میشود و آتشش تو را هم میگیرد دستورات اسلامی یک دستوراتی است که دلیلش با او هست و وقتی آدم دلیلش را فهمید، مثلاً میگویند: تقلید کن، چرا تقلید کنم؟ آقاجون تو بنده خدا هستی یا نه؟ خوب بله، بنده خدا، نمیخواهی ببینی خدا چی گفته؟ چرا میخواهم ببینم خدا چی گفته، از کجا بفهمیم خدا چی گفته، قرآن است، من که نمیتوانم قرآن را بفهمم، خوب آن کسی که قرآن را میفهمد به او بگو، کی قرآن را میفهمد، هر کس سوادش از همه بیشتر است ببین اعلم کیست. پس ببینید من انسان هستم و مخلوق باید ببیند خالقش چی میگوید، کتاب خالق قرآن است چون من قرآن را نمیفهمم باید به یک کسی که قرآن را میفهمد و او کسی که قرآن را از همه بهتر میفهمد باید از او تقلید کرد. اینکه میگویند مجتهد باید اعلم باشد، سوادش از همه بیشتر باشد، تقوایش از همه بیشتر باشد، وقتی میگویند: تقلید دلیل دارد نماز و امر به معروف دلیل دارد.
اینجا هم که میگوید «فَتَبَیَّنُوا» دلیل دارد چرا، برای اینکه اگر «تبیّن» نباشد فردا پشیمان میشوی. فلسفه و راز کارها را باید بدانیم. چگونه تحقیق کنیم؟ راه تحقیق ده تاست که اینجا من میتوانم فهرست وار بگویم. شاید هم مفصل است خیلی خوب وقت ما تمام شد. چگونه تحقیق کنیم، آدم یک چیزی که شنید حالا یک فاسق خبر آورد ما از کجا بفهمیم راست است، راههای تحقیق را من اینجا یازده تا نوشتهام چگونه تحقیق کنیم راههای تحقیق را خدمتتان خواهم گفت.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»