تفریح در اسلام
موضوع: عید
تاریخ پخش: 28/12/58
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و علی اهل بیته و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.
برادرهای عزیز توی ایام عید هستیم و میخواهیم که ایام عید را بگذرانیم و بد نیست که مقداری درباره عید با هم صحبت کنیم عید مثل چیزهای دیگر میتواند نقاط مثبت خوبی داشته باشد و هم میتواند که نکات منفیای داشته باشد.
1- عید به معنی بازگشت
کلمه عید از عود است یعنی بازگشت، انسان به طور طبیعی و فطری آزادی میخواهد لذت و خوشی میخواهد بعد از این خواست طبیعی منحرف میشود وقتی دو مرتبه برگشت به این خواست طبیعی به او میگویند عود. بنابراین عید یعنی بازگشت به خواستههای طبیعی که قهراً در آن مسرت و شادی و فرح هم هست.
عید یعنی هر چیزی که هر لحظه تکرار میشود گاه و بیگاه بر میگردد، عید یعنی روزی که برمی گردد به یک شادی تازه ای.
2- معیار عیدهای گوناگون
معیار عید نوروز دگرگونی در طبیعت است، معیار عید تحولات سیاسی است مثل 22 بهمن، گاهی معیار عید بخاطر بدست آوردن کمال است، گاهی هم حوادث تاریخی و مذهبی است اینها ریشههای عید است یعنی در تمام صد و چند کشور همه کشورها کم و بیش عیدهایی دارند منتهی گاهی عیدشان بخاطر تحولات سیاسی است و گاهی بخاطر دسترسی به کمال و منابع کمال است و گاهی حوادث تاریخی و مذهبی و گاهی هم عید بخاطر دگرگونی در طبیعت است این عیدها همه هست.
3- عید نوروز دگرگونی در طبیعت وهشداری برای انسان
و اما عید نوروز جزو کدامهاست؟ عید نوروز یعنی عیدی که در طبیعت یک دگرگونی پدید میآید.. قرآن درباره حوادث طبیعی آیهای دارد «وَیُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا» (روم/19) إحیاء میکند زمین را بعد از آنکه زمین مرده بود یک دگرگونی در طبیعت پیدا میشود و ما به باغ و صحرا میرویم و شکوفهها را میبینیم حوادثی که طبیعت پیدا شد هم هشدار است به ما که درختها گل کرده لذت میبریم و هم به ما بشارت میدهد که این گلها در آینده میوه میشود و زیر دندانهای شما له میشود لذت این گلها را الان با چشمت ببین و فردا با مزه اش بالاخره اینها یک بشارتی به ما میدهد و یک هشداری هم میدهد که این طبیعت مرده زنده شد انسان مرده زنده شده است؟ این طبیعت کارهایی کرد، و یک مقدماتی را انجام داد تا زنده شد این درختی که گل کرد چون زمین آن آماده بود اگر انسان تحول پیدا نکند از طبیعت هم پَست تر است.
قرآن آیه های زیادی دارد که میفرماید این انسان از طبیعت بدتر است یعنی از جماد درجه اش پَست تر است در یک آیهای میگوید «أُوْلَئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» (اعراف/179) مثل چهارپا بلکه از چهارپا هم بدتر، تمام سگهای ایران پرونده ندارند اما برو دادگستری ببین انسانها چه پروندههایی دارند وحشی ترین وحشیها سالی چند تا حیوان بیشتر پاره نمیکند و ببینید انسان متمدن منهای خدا چقدر انسانها را به خاک و خون میکشد، اینجاست که انسان از درنده بدتر است.
انسان گاهی از سنگ بدتر است «قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَهِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَهً وَإِنَّ مِنْ الْحِجَارَهِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ» (بقره/74) بعد میگوید نه گاهی از کنار سنگ چشمه آبی بیرون میآید اما انسانهایی هستند که عمری شکوفا نمیشوند انسانهایی هستند که به قدری متحجر و سفت و بی تفاوت هستند که از سنگ هم بدتر هستند.
4- ارزش تفکر کردن
حدیث داریم که یک ساعت فکر از ساعتها عبادت ارزشش بیشتر است اینست که وقتی انسان نگاه کرد میگوید این زمین گل داد اما من چه کردم؟ این زمین آنچه میخواست جذب کرد آیا من هم در زندگیام آنچه خواستم توانستهام جذب کنم؟ این درخت ریشههای خودش را به درون زمین بند کرد آیا من عقائدی که دارم بند به دلیل هست یا عقائدم پوشالی است؟ یعنی همینطور که این درخت بند دارد من هم باید عقیدهام بند باشد همینطور که این دانه شکم خاک را شکافت و به فضای باز رسید…
شما یک دانهای را که زیر خاک میکنید از یک سر ریشه میزند و از یک سر جوانه میزند جوانه میخواهد بیاید بالا مزاحم دارد شروع میکند به درگیری با خاک تلاش میکند وقتی میبیند نمیتواند ریشههای خودش را بیشتر میکند خوب که ریشه اش را قوی کرد زور پیدا کرد هی پس میزند آدم باید حساب بکند که این دانه خاکی را که روی سرش بود و مانع او بود مانع را پس زد و من هنوز افکاری را که مانع رشد من است افکار را پس نزدهام این دانه مواد غذایی را از هستی جذب کرد اما من درسهای خودم را از مکتب الهی جذب نکردهام این دانه ریشه خودش را بند کرد و من عقائدم هنوز بند به جایی نیست. وقتی در یک مملکتی انقلاب میشود حق اش این است که در فرد فرد مملکت انقلابی بشود در عید هم انقلاب بشود.
5- عید باید در انسان تغییر ایجاد کند
عید نوروز باشد، صحرا رفتن و کوهنوردی هم باشد، شادی و خنده هم باشد، اما بجای گره زدن علف یک خورده عودِ به خود کنیم، چه میتوانم باشم و چه هستم، همین فکرها به انسان راه میدهد راه را برای انسان باز میکند اگر در انسان تغییری پیدا نشود اگر استعدادهای انسان شکوفا نشود و اگر انسان گُل ندهد این درخت به مردم خدمت میکند من برای مردم خدمت میکنم؟ این درخت در راهی که خدا میخواهد میرود من در راهی که خدا میخواهد میروم؟ اینها همه درسهایی است که انسان در کنار جوی آب مینشیند زیر درختهای گُل مینشیند استراحت میکند ولی باید دست خودش را هم بگیرد.
در قرآن داریم که حرکت کنید زمینها را درنوردید مسافرت کنید منتهی مسافرت نکنید برای اینکه علفها را گره بزنید انقلابی مسافرت کنید فکری و علمی و فرهنگی باشد اسلام تفریحش با عبادتش از هم جدا نیست دید و بازدید هم تفریح است و در عین حال عبادت هم هست همان تفریح هر سال را شما امسال داشته باش بعلاوه چند دقیقه فکر.
اگر انسان شکوفا نشود، اگر انسان انسان نشود درختها هم گل کند علفها هم سبز بشود… عید میشود تا در من هم عید بشود اگر در طبیعت دگرگونی میشود من هم جزئی از طبیعت هستم اگر طبیعت دگرگون شد من جزئی از طبیعت هستم و دگرگون نشدم من جزئی هستم که با کل تطبیق نمیکنم بنابراین من میشوم وصله ناهمرنگ یعنی همینطور که در طبیعت دگرگونی شد در من هم باید دگرگونی بشود.
بعضی از مادران ما دگرگونی را اینطور فرض میکنند که فقط در نوروز قالیها را بیاورند توی خانه و بتکانند و گرد آنرا خانه یک همسایه دیگر بفرستند تغییر ما این میشود که فقط شیشههای خانه را پاک میکنیم بخاری و کرسی را بر میداریم تغییری که در زندگی ما هست بسیار تغییر سادهای است اگر خواسته باشیم با انقلاب ما، تفریح ما هم انقلابی باشد، عید ما هم انقلابی باشد، باید یک تغییرات دیگری هم در ما بوجود بیاید.
دانه مزاحم را پس زد تا سبز شد شما هم باید موانع سر راهت را برداری اگر انسانها انسان نشوند طبیعت هم هر چه دگرگون بشود ارزشی ندارد.
6- استفاده تشریفاتی از قرآن
چه جوری تبلیغ میکردند که فکر ما را پائین بیاورند و سفره هفت سین بچینیم میگفتند اگر خواستی سال به تو خوش بگذرد باید هفت تا سین داشته باشی بعد هم میگفتند کلام الله مجید، قرآن ما در اعیاد طاغوتی میان سرکه بود و سبزی، وقتی اینقدر به قرآن ما توهین شد مسلمان آن هم من میشوم و تو، خانههای طاغوتی را که رفتند گرفتند توی همه خانهها قرآنهای بزرگ بوده وجود قرآن سر سفره هفت سین دلیل بر…
همه عروسها را که میبرند یک قرآن در جهازیه شان هست خانههای نو را که میخرند اول قرآن میبرند خیلی از کشاورزها متاسفانه دو شاخ گاوشان آیه قرآن مینویسند که شیر آن زیاد بشود، بودن قرآن شده استفاده تشریفاتی شدن.
سفره هفت سین کنار آن قرآن یک کار تجملاتی است و سزاوار اسلام نیست، ما عید نوروز را میپذیریم چون طبیعت این عید را پذیرفته.
7- عیدهای مهم دیگر
اما عیدهای مهم ما عیدهایی است که مثل 22 بهمن عید غدیر عید ما است. ماشین هر چه خوب باشد تا راننده خوبی پشت فرمان نباشد ارزشی ندارد، اسلام ماشینی بود و عید غدیر به دست پیغمبر امام تعیین شد و به فرمان خدا راننده لایقی پشت این فرمان نشست، نصب رهبر عید است عید قربان و عید فطر هم عید است.
به دست آوردن کمال، روزی که انسان مدرکش را میگیرد عید است اما بعضی جوانها میگویند اردیبهشت مردم اُردی جهنم ما، ایام عید را تلخ میداند برای اینکه درسش یک خورده سنگین است اما هر روزی که میخورد خوش است میگوید جایت خالی بود چه غذایی خوردیم خوب با این نوع تفکر ما نمیتوانیم انقلابی باشیم اگر هم انقلابی شعاری هستیم انقلابی شعوری نیستیم.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
بسیار عالی و دلنشین