امام زمان(ع)
موضوع: امام زمان(ع)
تاریخ پخش: 11/01/67
بسم اللّه الّرحمن الّرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی تقوی»
معمولاً نزدیک ماه شعبان، بحث باید دربارهی امام زمان(ع) باشد. در این زمینه کتابهای زیادی است. اگر یک نمایشگاهی باشد که کتابهایی که دربارهی امام زمان(ع) است جمع شود صدها جلد کتاب است. چند سال پیش، کتابهایی که در این زمینه هست چاپ شده بود، صدها جلد کتاب را معرفی کرده بود. بحثی که میخواهم فشرده بگویم ایمان به امام زمان، مهدی و هستی، مهدی و بشریت،انسانها و امتها، مهدی و فطرت، مهدی و قرآن، مهدی و سنت و حدیث، مهدی و انقلاب، مهدی و پیام مبارک او و آگاهی حضرت بر اعمال ما، این استخوان بندی بحث نیم ساعتهی ما است.
1- امام مهدی هدف و تکامل جهان هستی
اما مهدی(ع) و هستی؛ کل هستی تا کانون پیدا میکند. اگر ما مهدی و وعدهای که به ما داده شده نباشد، معلوم میشود انسان از کل هستی عقب افتاده است. یک هستهی خرما میرود تا درخت خرما میشود. یک دانه گردو میرود تا گردو بشود. یک دانه گندم و جو میرود تا یک خوشه میشود. همهی هستی تکامل پیدا میکند. اما این انسان اگر واقعاً یک زمانی نیاید که امنیت و عدالت و ایمان و تقوا و وحدت و برادری حاصل نشود، معلوم میشود هستی در تکامل بشریت را به سقوط برده است. چون هرچه آمار دانشگاه و دانشجو و تحصیل کرده در دنیا بیشتر میشود، آمار جنایات هم بیشتر میشود. با چراغ دزدی میکردند، حالا با برق دزدی میکنند. روبه رو دروغ میگفتند، حالا تلفنی دروغ میگویند. پس تلفن مشکل دروغ را حل نمیکند. قدیم یک گیوه دوز وقتی دزدی میکرد، گیوه را باید کُک ریز میزد دزدی میکرد و کُک درشت میزد. یعنی دزدی قدیم در چهارتا کُک بود. اما الآن یک دانشمند اگر بخواهد دزد بشود، به چهار تا کُک قانع نیست. پس ببینید باید مهدی و عدالت و صفا و ایمان و حکومت حق، باید زمانی بیاید که ما منتظر آن روز هستیم، اگر آن زمان نیاید این بشری که ما میبینیم معنایش این است که هستی جلو افتاده و انسان عقب افتاده است. تکامل هستی به ما میگوید: خدایی که کل هستی را رو به تکامل میبرد، باید بشریت را هم به طرف تکامل ببرد. او با آمدن یک حکومت واحد، یک رهبر معصوم یک قانون بی لغزش و خطا، یک انسانیت با شرف، زندگی امروز زندگی نیست. خوب که انسان ترقی کرد، در آن میماند. رهبران آمریکا و شوروی مینشینند و میگویند: یک مقداری تسلیحات را کم کنید. هرچه تخصص بالاتر میرود، توحش بیشتر میشود. ولذا قرآن میگوید: ای زنان پیغمبر «وَ قَرْنَ فی بُیُوتِکُن» خانمهای پیغمبر شما در خانهتان قرار بگیرید. «وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّهِ الْأُولى»(احزاب/33) قرآن یک آیه دارد که میگوید: «الْجاهِلِیَّهِ الْأُولى» یعنی شما مثل جاهلیت اول را پیش نکشید. امام باقر(ع) میفرماید: از این جمله میفهمیم، «الجاهلیه الاخری» هم داریم. چون وقتی آدم میگوید: جاهلیت اول، پیداست که جاهلیت دوم هم داریم. اگر من به منزل شما آمدم یا شما به منزل ما آمدی، گفتی: ایشان چه کسی است؟ من گفتم: اولاد اول من است. پس میفهمی که اولاد دوم هم هست. قرآن میگوید: جاهلیت اول را پیش نکشید. معلوم میشود یک جاهلیت بعدی هم هست. الآن هم آن جاهلیت بعدی است. فلذا بعضی از دانشمندان کتابی نوشتند به نام «الجاهلیه القرن من عشرین» یعنی جاهلیت قرن بیستم. یعنی جاهلیت امروز. چرا؟ آن زمان دختر را میکشتند، الآن هم دختر را میکشند، هم پسر را میکشند. آن زمان از نزدیک میکشتند، اینجا از موشک 500 کیلومتری را میکشند. آن زمان، توحش بود، حالا هم توحش است. صفت درندگی بود، حالا هم هست. حالا از یک قشر کرهی زمین که مردمش ایمان و تقوا دارند، بگذریم. ما همهی کرهی زمین را حساب میکنیم. بحث ما این است که هستی در تکامل است، هستهی خرما درخت خرما میشود. دانهی گندم خوشهی گندم میشود. حالا که کل هستی رو به تکامل است اگر روزی نباشد که انسان هم تکاملش را بدست بیاورد، معلوم میشود کل هستی در حرکت کارهای انسان متوقف بوده است. این یعنی که تکامل هستی به ما میگوید: حالا که همه در حرکت و تکامل هستند، باید جامعهی بشر هم در تکامل باشد. آمدن برق و اتم و ماشین هم تکامل نیست. چون باید ببینیم چه از ما گرفت و چه داد. از ما آرامش گرفت و ماشین داد. درست است قدیم با الاغ میرفتند و الآن با هواپیما میروند، اما باید ببینیم، الاغ سوار بیشتر آرامش داشت یا هواپیما سوار. کدام یک آرامش دارند؟ خیانت در قدیم بیشتر بود، یا الآن بیشتر است؟ آدم کشی در قدیم بیشتر بود یا الآن بیشتر است؟ تکامل هستی اقتضا میکند که باید مهدی موعود بیاید.
انسانها و امتها؛ تمام ادیان بوداییها، یهودیها، مسیحیها، مارکسیستها، تمام مکاتب و ادیانها به پیروان خودشان حالا چه دین و مکتب حق یا باطل، تمام کسانی که راهی و خطی را مرامی و مسلکی و مکتبی و دین و طریقی را دارند همه به پیروانشان گفتند زمانی میآید که دنیا در اختیار عدل باشد. یعنی وعدهی به عدالت را به همه گفتند. در تورات هم هست. دیروز چند صفحه از تورات را خواندم، دیدم در تورات هم آمده که در آینده حکومت دست حق خواهد بود. بوداییها هم این عقیده را دارند. انسانها، امتها، ادیان و مکاتب همه در انتظار یک روزی هستند که حکومت هستی، حکومت انسانها یک حکومت صد در صد حق باشد.
2- امام مهدی، فطرت و عدالت گستری
مهدی و فطرت؛ انسان ممکن است خودش یک خیانتی بکند، اما وقتی خیانت کرد، خودش هم فطرتاً طرفدار حق است. مثلاً اگر یک قابلمه غذا باشد، بگویند: خودتان بروید بخورید، همه گوشت هایش را برای خودشان برمی دارند. آبش هم برای کسی که آخر میآید میماند. اما همان کسی که امروز گوشت را برداشت و سهم دیگران را خورد فردا اگر آخر بیاید و آب به او برسد، میگوید: مردم اصلاً عدالت را رعایت نمیکنند. یعنی آن کسی هم که خودش عادل نیست، عدالت را میخواهد. ممکن است یک آدمی فاسد باشد و به دختر مردم چشم چرانی کند، اما اگر به او بگویند: به خواهرت با چشم بد نگاه کردند، عصبانی میشود. همان کسی که به خواهر مردم نگاه بد میکند نمیخواهد کسی به خواهر خودش نگاه کند. انسان عدالت را دوست دارد، گرچه خودش عادل نیست. دزدها شریکی میروند و خانهای را میچاپند. بعد میگویند: ببین آقا، موفق شدیم و چیزی بدست آوردیم، بیا عادلانه تقسیم کنیم. یعنی همان کسی که شب دزدی کرده است، دم از عدالت میزند. چه میفهمیم؟ میفهمیم انسان وجدانش، فطرتش، عدالت را دوست دارد. هیچ کس تحمل نمیکند، یک عده بچه و اطرافیان فهد و آل سعود در اروپا و آمریکا عیاشی کنند، و یک عده مسلمان دیگر بدبخت بمانند. کاخ و کوخها را هرکسی تحمل نمیکند. چرا فلسطین آواره شد؟ چرا اسرائیل متجاوز است؟ چرا افغانستانیها نباید خانه داشته باشند؟ منتی نیست که ما شما را آزاد کردیم. فرعون به موسی گفت: «وَ قَوْمُهُما لَنا عابِدُونَ» (مؤمنون/47) پدر و مادر موسی، پدر و مادر هارون فامیل هایشان عبد ما بودند. اینها نوکر ما بودند. این بچهی نوکر من است که ادعای پیامبری میکند. موسی گفت: «وَ تِلْکَ نِعْمَهٌ تَمُنُّها عَلَیَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنی إِسْرائیلَ» (شعراء/22) اصلاً به همین دلیلی که پدر من غلام تو بوده است تو باید از بین بروی. چرا من نباید خانهی پدرم تربیت شوم؟ چرا پدر من نباید آزاد باشد؟ چرا باید ما در ایران آواره داشته باشیم؟ شما خودتان از آوارگان جنگی هستید، چرا باید آواره باشید؟ افغانستان، فلسطین چرا باید آواره باشند؟ گرسنگی، پرخوری برای چه؟ فطرت انسانها تجاوز و تبعید را نمیپسندد. بنابراین آمدن یک روزی که عدالت باشد، خاص فطرت است. تکامل هستی میگوید: هستههای خرما میگویند: ما درخت شدیم. دانههای گندم میگویند: ما خوشه شدیم. ای کاروان بشر، ما از یک دانه گندم به خوشه رسیدیم، ما از یک هسته خرما به درخت خرما رسیدیم. اما کاروان بشر عقب ماند و دست از جاهلیت و توحش برنداشت. برای اینکه ما از هستی عقب نمانیم باید یک روزی باشد که انسان هم به تکامل برسد. برای اینکه همهی ادیان و مکاتب وعده دادند یک روزی باید بیاید که حکومت دست حق باشد. تمام وجدانها و نهادها و فطرتها، تمام سلولهای روحی انسان، عاشق فطرت و عاشق عدالت است.
3- امام زمان در قرآن
بیش از صد آیه داریم که حق بر باطل پیروز است. «فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ» (مائده/56) حزب خدا غالب است. «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذینَ آمَنُوا»(غافر/51) ما پیغمبران و اهل ایمان را یاری میکنیم. ما یاران خودمان را یاری میکنیم. حق از بین میرود. «جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً» (اسراء/81) باطل مثل کف است. حق می ماند. سه نفر در این زمینه کتاب نوشتند. یکی حاکم ازکانی، از علمای مهم اهل سنت است. یکی سید هاشم بحرانی از علمای مهم شیعه است. یکی هم جناب آقای صادق حسینی از معاودین عراقی است. دو نفر از قدما و یک نفر از متاخرین، که البته ممکن است از سه کتاب بیشتر باشد. سه کتاب داریم که تمام این سه کتاب آیاتی است در قرآن که دربارهی امام زمان است و بیش از صد آیه است. بیش از صد آیه در قرآن داریم که «أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ» (انبیاء/105) مردم صالح وارث زمین هستند. خدا به مومنین مستضعف وعده داده است که حکومت زمین دست آنها باشد. «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّه»(صف/9) اسلام دنیا را میگیرد. آیات زیادی داریم که سه نفر از علما، دو نفر از قدیم و یک نفر از علمای جدید، سه کتاب نوشتند که هر کتابی بیش از صد آیه دارد در اینکه قرآن وعده داده که حضرت مهدی(عج) میآید.
شیعه، سنی؛ روایات یکی و دوتا نیست. خیلی زیاد است. صدها حدیث از شیعه داریم. صدها حدیث از سنی داریم دربارهی اینکه حضرت مهدی میآید.
4- امام مهدی و نواب خاص و عامش
در انقلاب ما شما حساب کن روی کرهی زمین تنها جایی که میگوید: نه شرقی، نه غربی، ایران است. علت اینکه ایران حرکت کرد، جز ندای امام بود. بله امت هم بود. اما سوزن که حرکت کرد نخ هم دنبالش میرود. مردم گوش به حرف امام هستند. چرا مردم به حرف امام گوش میدهند؟ چون مردم به اعتقاد حق معتقد هستند که امام یکی از نُواب حضرت مهدی است. اگر رهبر انقلاب نایب امام زمان نبود، یک سیاستمدار بین المللی بود. حاضر نبودیم یک سیلی هم به خاطرش بخوریم. اینکه مردم شهید میدهند، دست امام را هم میبوسند، به خاطر این است که رهبر انقلاب نایب ایشان است. نایبش کاری کرد که یکی از موشکهایی که به شهرهای ایران میخورد، اگر یکی از این موشکها زمان شاه در ایران میافتاد، خود شاه کفش رئیس جمهور امریکا را میبوسید. اما اگر الآن صد تا بیفتد یک بسیجی ما حاضر نیست پیشانی آمریکا را ببوسد. ببینید چقدر جابه جا شده است. یک موشک در زمان شاه اگر میافتاد شاه کفش رئیس جمهور آمریکا را میبوسید. الان هزار تا هم که در ایران بیفتد یک بسیجی ما پیشانی رئیس جمهور آمریکا هم نمیبوسد. این حرکت انقلاب به خاطر دل است. ما رهبر انقلاب را نایب امام میدانیم. اما نایب خاص نیست. نایب عام است. باز نایب خاص یک حساب دیگری دارد. چون حضرت مهدی(ع) چهار نایب خصوصی دارد، بقیهی فقهای عادل هم نایب عام هستند. یکی از نُواب عام امام است. ما از اول عمرمان دنبال امام نبودیم. اگر از اول عمرمان دنبال امام بودیم، اصلاً پهلوی به وجود نمیآمد. چند سال دنبال یکی از نُواب عمومی بودیم. شما نگویید: ایمان به امام زمان چه نقشی دارد؟ پیروی از یک نایب عمومیاش برای مدت کم کاری میکند که هزار موشک هم ایرانی را وادار نمیکند که پیشانی رئیس جمهور آمریکا را ببوسد. این مهدی و انقلاب بود.
5- علت غیبت امام زمان (ع)
مهدی و پیامش؛ از ناحیهی مقدسه امام زمان به شما پیامی داده است. پیامش را میدانید. فرموده: در زمانی که من نیستم، حالا چرا نیست؟ من این را قبلاً گفتم باز هم میگویم. اگر آدم حرف خوب را ده بار هم بزند، طوری نیست. من میخواهم الآن دو دقیقه حرف تکراری بزنم. من مثلی زدم گفتم: در یک خیابان، از طرف دولت میآیند، یک لامپ میزنند. بچهها میگویند: به به! چه لامپی؟ آن را میشکنند. باز میگویند: خیلی خوب، یک لامپ دیگر بزنیم. لامپ دوم را میزنند باز میگویند: بچهها بیایید لامپ را بشکنیم. بچههای بی ادبی هستند. باز میگوید: یک لامپ دیگر هم بزنیم. یک لامپ دیگر میزنند بعد میگویند: بیایید بشکنیم. دوباره میشکنند. یازده تا لامپ میزنند، یازده تا را میشکنند. شما اگر جای دولت باشی، لامپ دوازدهم را میزنی یا نمیزنی؟ نمیزنیم. ما که نمیزنیم. این مردم ادب ندارند. خدا یازده لامپ قرار داد، همه را شکستند. علی(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، یازده چراغ هدایت آورد، مردم یازده امام را شهید کردند. خداوند فرمود: امام دوازدهم را میگذارم برای وقتی که لیاقت داشتید. باید جامعه لیاقت داشته باشد. ما یک مدت باید چند سیلی بخوریم تا رشد کنیم. اگر سال اول انقلاب میگفتند: به جناب آقای خامنهای رای بدهید، میگفتند: بسم الله الرحمن الرحیم، این حکومت آخوندی همین است. رفتیم یک سیلی از بنی صدر خوردیم برگشتیم تسلیم آقای خامنهای شدیم. گاهی وقتها دفعهی اول کسی گوش نداد. باید دو، سه تا سیلی بخورد. دنیا باید به این برسد که سازمان ملل خوف است. شورای امنیه قول رئیس جمهور ما کاخی در مقوا است. باید به خوف بودنش برسیم. الآن همه به این موضوع نرسیدند. همه منتظر هستند که یاسر عرفات مشکل را در سازمان ملل حل کند. تا مادامی که منتظر این سیاست بازان باشیم، همین است. الآن فلسطین به این رسیده که نشستن یاسر عرفات و امثال او دور میز گرد و قطعنامهها فایده ندارد. مگر وقتی پیغمبر در یک شهری که همه بت پرست بودند آمد دستش پر بود؟ مگر دست ابراهیم چه بود؟ مگر رهبر انقلاب و مردم ایران چه چیز در دستشان بود؟ خدا قول نداده است که «انا لننصر تانک و توپ دارها» گفته: «انا لننصر حزب خودمان» کسی حزب الله را داشته باشد یاری میشود.
6- امام زمان ناظر بر اعمال ما
شما هیچ میدانید که کارهای ما به حضرت مهدی عرضه میشود؟ در اصول کافی روایاتی داریم. در قرآن هم آیه داریم. ما قبلاً سه تا ده جلد بحار از مرحوم مجلسی سراغ داشتیم. بعد هم یک نوزده جلد و بیست جلد «مرآت العقول و روضه المتقین». مرحوم مجلسی دویست جلد کتاب دارد که آدم دیوانه میشود. من نمیدانم ایشان از صبح تا شب با دو تا دستش مینوشته یا اصلاً نمیخوابید. آخر یک انسان میتواند دویست جلد کتاب ناب بنویسد؟ ما گیج هستیم. او دویست جلد کتاب نوشت، بنده از نوشتن یک صفحهاش خسته میشوم. فتوکپیاش را گرفتم. قرآن میفرماید: عمل شما را خدا و رسول خدا میداند، مومنین هم میدانند. در روایات چند حدیث داریم که کارهای شما به پیغمبر عرضه میشود. کارهای شما به امام زمان(ع) عرضه میشود. ما اگر یک اشتباهی بکنیم. بدانیم از این اشتباه ما فیلم برداری کردند. اگر یک حرف چرندو پرندی بزنیم و بدانیم این حرف ضبط شده و میخواهند حرف ما را خدمت رهبر انقلاب ببرند و پخش کنند. اصلاً دیگر خوابمان نمیبرد. ما باید دیگر از این مملکت فرار کنیم. اگر بدانیم یکی از حرفهای ما لو رفته است، کاری کردیم که در آن کار عکس ما را گرفتند، رنگ در صورتمان نیست. در اصول کافی حدیث داریم که تمام کارهای مسلمانها خوب یا بد خدمت حضرت مهدی میرسد. بعد فرمود: حالا که حضرت مهدی کارهای شما را میداند حداقل خجالت بکشید. سعی کنید خلافی انجام ندهید. حداقل روزی، یا چند روز یکبار یک توجهی به آقا بکنید. «السلام علیک یا بقیه الله یا صاحب الزمان» او هم خیلی ناراحت است. اگر شما فیلمی میبینید که چند نفر اسرائیلی سر یک فلسطینی آزادی خواه مسلمان ریختند و دارند با سنگ استخوان بازوی او را میشکنند، هرحالی که شما پیدا میکنی ضرب در یک میلیون کن دربارهی حضرت مهدی است. چون غیرت خدایی است. یک روز به علی بن ابی طالب گفتند: لشگر کفر در خانهی یک نفر غیر مسلمان ریخته و طلاها را کنده است. حضرت فرمود: اگر یک مسلمان از غصه بمیرد جا دارد. گرچه مسلمان نیست. اما چون در کشور اسلامی زندگی میکند کسی حق ندارد در خانهی او بریزد و اینطور برخورد کند. اگر یک مسلمان غیرتمند از غصه بمیرد جا دارد.
خیلی از چیزهای حضرت مهدی به خیلی از چیزهای پیامبران شباهت دارد. عمرش مثل نوح است. مخفیانه مثل حضرت موسی به دنیا آمد. شکلش مثل یوسف است. حرکتش مثل پیغمبر است. برکت عمرش مثل ابراهیم است. حوادثی که پیش میآید شباهت دارد. گفت: آقا وقتی ما امام زمان را نمیبینیم چه نقشی دارد؟ میفرماید: امام زمان را نمیبینید. مثل خورشید پشت ابر است اما اثر خودش را نشان میدهد. ما هم از او استفاده میکنیم. خودش را نمیبینیم اما اثرش را میبینیم.
7- آمادهسازی برای غیبت امام زمان
امام زمان(ع) بعد از آنکه غایب شدند، چهار نفر نایب گذاشتند. نایب اول 1- علی بن محمد سَمُری 2- حسین بن روح 3- عثمان بن سعید 4- محمد بن عثمان.
چهار نفر بودند که اینها علی التناوب یکی پس از دیگری نایب خاص بودند. یعنی چه؟ یعنی کاری که شیعیان داشتند به اینها میگفتند، اینها به امام زمان عرضه میکردند. از زمان امام جواد(ع) امام دهم و یازدهم فاصلهی خود را با مردم زیاد میکردند که مردم را برای یک دوره غیبت آماده کنند. البته وقتی ما میگوییم: امام زمان، باید توجه داشته باشیم هر حقی، هر اثری چند مگس هم ممکن است دورش باشد. همیشه هروقت دیدند چیز حقی است چیز دروغیاش هم درست میکنند. چرا دنیا به فکر افتاده است که شورای امنیت و سازمان ملل درست کند؟ چون دنیا این را فهمیده که انسان در فطرت و درونش نیازمند به تشکیلات واحد حکومتی که طرفدار حقوق انسانها باشد است. انسان میل به عدالت دارد. منتهی سازمان ملل میگوید: بیا آن امنیتی که میخواهی، آن صفا و صلح و عدالتی که میخواهی من تامین کنم.
بچه وقتی بچه است گرسنهاش است. میخواهد شیر بخورد، منتهی آن کسی که در دهان او پستانک میگذارد، میخواهد بچه را از شیر دور کند. بچه سراغ مادر میرود، مادر کلک میزند پستانک به او میدهد. بشر فهمیده است ظلم بد است. باید یک کرهی زمین یک صاحب به درد بخوری داشته باشد. منتهی ابرقدرتها این احساس را فهمیدند و در دهان بشر پستانک میگذارند. میگویند: سازمان ملل، شورای امنیت! این شورای امنیت و سازمان ملل پستانکی است که ابرقدرتها تراشیدند تا در دهان انسان بگذارند تا انسان آن احساس صادقش کاذب اشباع شود. احساس صادق است. اشباع کاذب است. دختر کوچولو برمی دارد عروسک درست میکند یک چیزی در درون این بچه میگذرد که آن حالتی که به دختر کوچولو دست میدهد، آن حالت خودش را با این عروسک اشباع میکند. بعضی از آقایان روشنفکر میگویند: چرا این کرهی زمین جنگ میکند؟ دلیل اینکه کرهی زمین جنگ میکند دو مسئله هست. 1- کشورها زیاد هستند. 2- منافع کم است. مثلاً طلا کم است سر آن دعوا است. گوشت کم است، سر آن دعوا است. اما هیچ کس سر هوا دعوا نمیکند. چون هوا زیاد است کسی سر تنفس دعوا نمیکند. اما از هوا که گذشتیم، آب کم است. محدود است. خاک کم است. طلا کم است. پول کم است. چون آدم و کشور زیاد است و منافع کم است. درخانهی حیوانها هم همینطور است. گربه زیاد است و گوشت کم است، گربهها با هم دعوا میکنند. در پرندهها هم همینطور است. در بچهها و بزگترها هم همینطور است. هروقت تعدد زیاد بود و منافع کم بود، دعوا میشود. چه کنیم؟ 1- یا باید منافع را آنقدر زیاد کنیم که مثل هوا شود. این امکان دارد؟ یک جا نفت ندارد. یک جا طلا ندارد. یا باید منافع را زیاد کنیم. یا باید تعدد کشورها را به یک کشور تبدیل کنیم. دنیا در آتش میسوزد. چرا؟ منافع کم و تعدد زیاد است. یا باید منافع را زیاد کنیم یا باید تعدد را برداریم. بنابراین دانشمندان هم به این نتیجه رسیدند که باید یک حکومت باشد.
8- شرایط ظهور امام زمان و اصلاح جهان
برای اینکه امام زمان بیاید سه چیز میخواهیم. در قرآن بیش از صد آیه داریم دربارهی اینکه اسلام دنیا را میگیرد. «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّه» (توبه/33) کوچکترین آیهاش این است. یعنی اسلام دنیا را میگیرد. برای اینکه اسلام دنیا را بگیرد، ما سه چیز میخواهیم. 1- رهبر جهانی، که حضرت مهدی است. 2- قانون جهانی، قانون قرآن 3- آمادگی جهانی که ما نداریم. حالا آقایانی که منتظر مصلح هستند باید خودشان هم آدم صالحی باشند. نمیشود آدم منتظر مصلح باشد ولی خودش صالح نباشد. کسی که منتظر مصلح است باید خودش هم صالح باشد. نمیشود صبر کنیم امام زمان بیاید و درست کند. ما منتظر خورشید هستیم اما شب هم خودمان چراغ روشن میکنیم. هم منتظر خورشید هستیم و هم شب خودمان چراغ روشن میکنیم. هم منتظر امام هستیم و هم خودمان باید تلاش کنیم.
روایت داریم میگوید: کسی اگر قبل از قیام امام زمان حرکت کند، غلط است. این روایتها برای این است که اگر کسی قبل از قیام حضرت مهدی قیام کند و مردم را به سوی خودش دعوت کند قیامش باطل است و خودش طاغوت است. اما اگر کسی قیام کند تا زمینه را برای حضرت مهدی فراهم کند این قیام باطل نیست. ما در قرآن داریم که با ظالم مبارزه کن. مگر میشود وقتی حدیث داریم که قبل از قیام امام زمان قیام نکن. یعنی چه؟ یعنی خودش میآید درست میکند. آقا خودش میآید و درست میکند. اگر آقا خودش درست میکند پس این همه آیات دفاع برای چیست؟ دفاع از مظلوم، در دهان ظلم کوبیدن، نهی از منکر، اجرای حدود اسلامی، مگر میشود قرآن تعطیل شود برای اینکه خود آقا بیاید. ما اگر حدیثی داریم که میگوید: تکان نخورید آقا میآید. این حدیث را باید به دیوار بزنیم. چون این حدیث با آیات قرآن یکسان نیست. قرآن میگوید: بلند شو با ظالم بجنگ و از مظلوم حمایت کن. یک عده طاغوتی میخواستند سوار مردم شوند مردم را بردهی خودشان کنند، به چند آخوند درباری پول میدادند این حدیثها را میبافتند. میگفتند: شما آخوندهای درباری به مردم بگویید: کسی در مقابل کسی قیام نکند. اگر لازم باشد خود آقا میآید. این حدیثها را طاغوتها با پول دادن به آخوندهای درباری از خودشان در میآوردند. حدیث داریم میگوید: از امیر اطاعت کن گرچه معصیت کرده باشد. نمیتوانم بگویم در چه کتابی است. این حدیث را باید آتش زد. حدیث داریم که اگر حدیثی ضد قرآن است این حدیث را به دیوار بزن، و مغز آن کسی را هم که حدیث را گفته است باید به دیوار زد. قبل از قیام مهدی قیام نکنید بگذارید امیر و حکومت هرکاری میخواهد بکند. قرآن میگوید: «لا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً أَوْ کَفُورا» (انسان/24) اگر کسی گناه میکند اطاعت نکن. قرآن وقتی میگوید: از آدم فاسد اطاعت نکن. یک حدیث هم گفت: اطاعت بکن. ما باید آن حدیث را به دیوار بزنیم. مغز حدیث گو را هم باید به دیوار زد. آن حدیثی که میگوید: قبل از قیام امام زمان کسی تکان نخورد، آن حدیثها جعلی است. دربار به آخوند دربار پول میداد که این حدیثها را از خودش بسازد و جلوی حرکت مردم را بگیرد. وگرنه ما دیدیم که زید پسر امام سجاد قیام کرد و امامان ما حمایت میکردند. گاهی امامان ما میفرمودند: برو با طاغوت بجنگ خرج تو را میدهم. صلاح نیست که من بیایم. من وقتی میآیم باید یک حکومت حسابی تشکیل بدهم. اما برای اینکه یک سیلی بزنیم تو جلو برو. گاهی وقتها هم امامها خط میدادند. البته نه گاهی، همیشه خط میدادند. حضرت مهدی تشریف میآورد. در آستانهی نیمه شعبان بحث را میبینید. من از برادر عزیزمان تقاضا کردم از شعرهای چند سال پیش برای ما بخواند. من این شعر را خیلی دوست دارم.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»