امام حسین(ع) و قرآن
موضوع بحث: امام حسین(ع) و قرآن
تاریخ پخش: 17/06/67
بســم اللّه الرّحمن الرّحــیم
«السلام علیک یا ابا عبداللّه و علی الارواح التی حلت بفنائک، علیک منی سلام الله ابداً ما بقیت و بقی اللیل والنهار و لا جعله اللّه آخر العهد منی زیارتکم. السلام علی الحسین(ع) و علی علی بن الحسین(ع) و علی اولاد الحسین(ع) و علی اصحاب الحسین(ع)»
بحثی که امروز در نظر گرفتم در محرم امسال برایتان بگویم بحثی است که در جایی دو نفر از طلبههای جوان را دیدم که تهیه کردند و آوردند نشان ما بدهند، که این بحث چگونه است؟ من از بس دیدم بحث اینها خوب است، گفتم: این بحث را در تلویزیون میگویم و به مردم هم میگویم که این بحث از من نیست. بعضی بحثها از خودم است. در بعضی بحثها کسی به من کمک میکند و بعضی از بحثها هم، هیچ چیز از خودم نیست. هیچ چیز این بحث از خودم نیست. دو نفر از طلبههای جوان و خوش سلیقه تحقیقی کردند، البته زحمت کشیدند و حدود سیصد ساعت کار کردهاند، من گفتم بحث را میگویم و اگر کسی هم باز از برادران روحانی و غیر روحانی بحث فشردهای دارد، بگوید. چون این تلویزیون ارث پدرم نیست، ارث شهداست، امانت است. حالا ما آمدهایم و هر چه خودمان بلدیم در آن میگوییم. هر کس هر چیزی بلد است که تلویزیونی باشد و بفرستد، میگویم. منتهی توقع نداشته باشید که هر چه شما فرستادید، ما بگوییم. خیلی وقتها سی شعر میفرستد و میگوید: آقای قرائتی این را در تلویزیون بخوان. میبینم شعرهایش به درد تلویزیون نمیخورد. یا حرفی پیشنهاد میکند که به درد تلویزیون نمیخورد. اما این بحث خوب و زیبایی است که آنها نگفتند در تلویزیون بگو. اما من میگویم. بحثی است به این مضمون؛ حسین(ع)، قرآن مجسم! این تیتر ماست. حالامی خواهم چه بگویم؟ لقبها و صفاتی که قرآن دارد همان القاب با همان صفات برای امام حسین(ع) آمده است. او هرلقبی دارد و امام هم دارد و این بحث به آن مناسبت که دوازدهم محرم پخش میشود بحث خوبی است و ان شاءالله برایتان میگویم.
عنوان بحث امام حسین(ع) و قرآن است.
1- همراهی قرآن و اهلبیت
اصولاً میدانید که شیعه و سنی این را قبول دارند که پیغمبر(ص) اکرم فرمود: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِى»(عیونأخبارالرضا، ج2، ص62) حتی یک حدیث نداریم «کِتَاب اللَّهِ وَ سُنَّتِی» این را الآن من میگویم. در کتب معتبر یک حدیث نداریم «کِتَاب اللَّهِ وَ سُنَّتِی». ولی دهها حدیث داریم که فرمود: «کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِى» یعنی پیغمبر(ص) فرمود: من دارم میروم، دو گوهر گران بها برایتان میگذارم.
1- قرآن، قانون و اهل بیت. ایدئولوژی و ایدئولوگ، کتاب و معلم. در زیارت نامهها هم داریم «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا شَرِیکَ الْقرآن»(المصباحکفعمی، ص491) جایی دیگر داریم «ِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ أَئِمَّهَ الْمُؤْمِنِینَ وَ سَادَهَ الْمُتَّقِینَ وَ کُبَرَاءَ الصِّدِّیقِینَ وَ أُمَرَاءَ الصَّالِحِینَ وَ قَادَهَ الْمُحْسِنِینَ وَ أَعْلَامَ الْمُهْتَدِینَ وَ أَنْوَارَ الْعَارِفِینَ وَ وَرَثَهَ الْأَنْبِیَاءِ وَ صَفْوَهَ الْأَوْصِیَاءِ وَ شُمُوسَ الْأَتْقِیَاءِ وَ بُدُورَ الْخُلَفَاءِ وَ عِبَادَ الرَّحْمَنِ وَ شُرَکَاءَ الْقُرْآن» (بحارالأنوار، ج99، ص162) یعنی آن چه در قرآن هست، مجسمهاش امام است، منتهی زحمتی که کشیده شده است این است که در این تعابیر تحقیقی شده است و پیدا کردن این تعابیر مشکل است.
دربارهی قرآن داریم که وارث تورات و انجیل و زبور است. حدیثی در اصول کافی جلد 2، در فضل قرآن داریم که قرآن، این سوره هایش کار تورات را می کند. یعنی در این سورهها مطالبی است که در تورات بوده است. این سورهها کار انجیل را میکند. و این سورهها به جای زبور حضرت داود است. یعنی هر چه در هر کتاب آسمانی هست در قرآن هم هست. روایت از اصول کافی جلد 2 که قرآن جامع تورات و انجیل و زبور است. در بارهی اما حسین(ع) هم داریم «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ التَّوْرَاهِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الزَّبُورِ»(المصباحکفعمی، ص491) قرآن جامع این هاست. یعنی همان لقبی که برای قرآن آمده است برای امام حسین(ع) هم آمده است. این یک، قرآن وارث کتب آسمانی و امام حسین(ع) هم همین طور.
2- قرائت قرآن و زیارت امام حسین
دربارهی قرآن داریم وقتی میخواهید قرآن بخوانید «وَ رَتِّلِ الْقرآن تَرْتیلاً»(مزمل/4) یعنی نرم نرم بخوان. در بارهی امام حسین(ع) هم داریم وقتی میخواهید به زیارتش بروید «ثُمَّ امْشِ حَافِیاًِ»(کافى، ج4، ص575) «و امش بمشی [مشی] العبد الذلیل»(کاملالزیارات، ص221) کفش هایت را بکن و کوتاه قدم بردار عین خواندن آهسته آهسته آیات قرآن، حرکت به سوی قبر حسین(ع) نیز آهسته، آهسته، این هم دو.
در بارهی قرآن داریم «فَاقْرَءُوهُ بِالْحُزْنِ»(کافى، ج2، ص614) وقتی قرآن میخوانید با حزن بخوانید. در بارهی امام حسین(ع) هم داریم «فَزُرْهُ وَ أَنْتَ حَزِینٌ» وقتی میخواهی زیارت کنی، شیک پوش به حرم نرو. با گرد و غبار به حرم برو. مکه میخواهی بروی، باتشریفات برو. امام سجاد(ع) وقتی میخواست برود مکه، باقلوا درست میکرد. البته باقلوا در حدیث نیست. حدیث این است. مغز بادام و شکر و روغن. من فکر کردم باقلوا میشود و چنین چیزی درست میکرد. حالا تقریباً شبیه باقلوا میشود. امام سجاد(ع) برای مکه باقلوا درست میکرد، ولی برای قبر امام حسین(ع) نان خالی میخورد، پیاده میرفت. «فَاقْرَءُوهُ بِالْحُزْنِ» حدیث داریم قرآن را با آهنگ حزین بخوانید. زیارت امام حسین(ع) «إِذَا أَرَدْتَ زِیَارَهَ الْحسین(ع) ع فَزُرْهُ وَ أَنْتَ حَزِینٌ مَکْرُوبٌ شَعِثٌ مُغْبَرٌّ جَائِعٌ عَطْشَانُ وَ سَلْهُ الْحَوَائِجَ وَ انْصَرِفْ عَنْهُ وَ لَا تَتَّخِذْهُ وَطَناً»(کافى، ج4، ص587)
3- هماهنگی در قابلیت مخاطبان و فرازمانی آن
دربارهی قرآن داریم «هُدىً وَ بُشْرى لِلْمُؤْمِنینَ»(بقره/97) قرآن هدایت و بشارت است برای مؤمنین، هر دو جا للمؤمنین دارد. یعنی عشق به امام حسین(ع) هست.
من دیشب در یکی از پادگانها در یکی از مراکز بودم. خوب، حالا ایدئولوژیها و عقیدتی سیاسی و اصول دین و تفسیر و ما حرف هایمان را میزنیم. اما این بچه و جوان منتظر است حرف ما تمام شود و او برخیزد و سینه بزند. هرچه نگاه میکنی که این سخنرانیهای ما اثر گذاشت یا نه، میبینی ابداً، حضرت عباسی آدم بعد از گذشت یک سال دیگر حال ندارد برای پدر خودش گریه کند، ولی 1400 سال است هنوز دل آدم برای امام حسین(ع) میسوزد در حالی که برای پدر وپسر و برادر خودش بعد از 2، 3 سال دیگر دلش نمیسوزد. این یعنی چه؟ «هُدىً وَ بُشْرى لِلْمُؤْمِنینَ»، این از سورهی بقره و این از کتابی از مرحوم راشد به نام فلسفهی عزاداری است.
درسفینه البحار داریم: قرآن در هر زمانی نو است مثل روزنامه نیست. آخر بعضی حرفها مثل این لیوان بستنیها میماند. بستنی را که خوردی، لیوانش را دور میاندازی. روزنامه امروز قیمتی دارد، بعضی فردا این روزنامه را دور میاندازند. قرآن همیشه تازه است. در بارهی امام حسین(ع) هم داریم که زینب کبری به امام سجاد(ع) فرمود: حسین(ع) را کشتند اما «لَا یَدْرُسُ أَثَرُهُ»(کاملالزیارات، ص260) در بارهی قرآن داریم «فَهُوَ فِی کُلِّ زَمَانٍ جَدِیدٌ»(عیون أخبار الرضا، ج2، ص87) در بارهی امام حسین(ع) هم داریم که آثارش محو نمیشود. حسین(ع) محو شدنی نیست. قرآن هم همین طور. این از مقتل مقرم است و سفینه.
امیرالمؤمنین(ع) در بارهی قرآن میفرماید: «نُوراً لَا تُطْفَأُ مَصَابِیحُهُ»(نهجالبلاغه، خطبه 198) نوری است که خاموش نمیشود. خیلی جملات قشنگی است.
4- هماهنگی در راستی و مبارکی و عزت و استحکام
دربارهی قرآن داریم «وَ لَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً»(کهف/1) قرآن کج نیست. خط قرآن انحرافی نیست. در بارهی امام حسین(ع) داریم «وَ لَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ إِلَى بَاطِلٍ»(کافى، ج4، ص572) حسین(ع) جان در عمرت یک لحظه کج نشدی. قرآن مستقیم الخط است، حسین(ع) هم همین طور.
در بارهی قرآن داریم «هذا کِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَکٌ»(انعام/92) قرآن برکت دارد. در بارهی امام حسین(ع) هم داریم که پیغمبر(ص) فرمود: «بارک لی فی قتله» همان لقبی که خدا به قرآن داده است، همان لقب را پیغمبر(ص) به امام حسین(ع) داده است. «هذا کِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَکٌ» این هاخیلی جالب است. همین طور زیارت نامه را میخوانیم و دقت نمیکنیم چیست؟ فرمول دارد. در بارهی قرآن داریم «إِنَّهُ لَقرآن کَریمٌ»(واقعه/77).
در بارهی امام حسین(ع) در زیارت ناحیه داریم «وَ بِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحسین أَکْرَمِ الْمُسْتَشْهَدِینَ»(بحارالأنوار، ج98، ص322) در بارهی قرآن میگوید: «کَریمٌ». در بارهی امام حسین(ع) میگوید: اکرم، یعنی همان لقبی که مال قرآن است مال امام حسین(ع) است. در بارهی قرآن داریم «إِنَّهُ لَکِتابٌ عَزیزٌ»(فصلت/41) در بارهی امام حسین(ع) داریم «هیهات منا الذله»(اللهوف، ص97) اصلاً من زیر بار ذلت نمیروم. یعنی همیشه عزیزم.
دربارهی قرآن داریم قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «إِنَّ هَذَا الْقرآن هُوَ النُّورُ الْمُبِینُ وَ الْحَبْلُ الْمَتِینُ وَ الْعُرْوَهُ الْوُثْقَى»(تفسیرالإمامالعسکری، ص449) نقل شده است، قرآن ریسمان محکم است. در بارهی اهل بیت هم داریم: «أَنْتُمْ حُجَّهُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ الْعُرْوَهُ الْوُثْقَى»(أمالى مفید، ص109) عروه الوثقی، لقب قرآن و اهل بیت و امام حسین(ع) است.
5- هماهنگی در تبیین حق، اعجاز و حقانیت مطلق
دربارهی قرآن داریم فرقان است «تَبارَکَ الَّذی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمینَ نَذیراً»(فرقان/1) قرآن حق و باطل را نشان میدهد. میگوید: راه حق این است و راه باطل آن است. در کامل الزیاره هم داریم «و شهد ان دعوتک حق» حسین(ع) جان راهی که تو گفتی حق است، راه دیگران باطل است. فرقان یعنی فرق بین حق و باطل میگذارد. قرآن و امام حسین(ع) هر دو فرقان هستند. یعنی حق و باطل را نشان میدهند. در بارهی قرآن داریم، وقتی خوانده میشد کفار گفتند: «لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقرآن»(فصلت/26) به قرآن گوش ندهید. امام حسین(ع) هم روز عاشورا وقتی رفت سخنرانی کند گفتند: گوش به حرف حسین(ع) ندهید «فأبوا أن ینصتوا»(بحارالأنوار، ج45، ص7) یعنی کف زدند تا صدای حسین(ع) نرسد.
در بارهی قرآن داریم «فَقَدْ جاءَکُمْ بَیِّنَهٌ مِنْ رَبِّکُمْ»(انعام/157) قرآن از طرف خدا معجزهای است. امام حسین(ع) دارد «أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ عَلَى بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّکَ»(تهذیبالأحکام، ج6، ص114) حسین(ع) جان تو هم معجزهی الهی هستی. قرآن و امام حسن(ع) بینه هستند، همان لقب قرآن برای امام حسین(ع) آمده است.
در بارهی قرآن داریم «وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقینِ»(حاقه/51) قرآن حق قطعی است. در بارهی امام حسین(ع) داریم «وَ عَبَدْتَهُ صَادِقاً حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ»(کافى، ج4، ص572) خیلی زیباست، قرآن حق قطعی است. حسین(ع) جان آن قدر بندهی خدا بودی که به حق رسیدی.
در بارهی قرآن داریم «وَ إِنْ کُنْتُمْ فی رَیْبٍ» اگر شک دارید که قرآن کتاب آسمانی هست یا همین طور چند لغت عربی است، ای عرب زبانها شما که زبان مادریتان عربی است، برخیزید و اگر خیال میکنید قرآن همین طور حرف عادی است، شما هم که عرب هستید، چند جمله مثل قرآن بسازید «وَ إِنْ کُنْتُمْ فی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا»(بقره/23) اگر در قرآن شک دارید، یک سوره مثل قرآن بیاورید. امام حسین(ع) هم فرمود: «فَإِنْ کُنْتُمْ فِی شَکٍّ مِنْ هَذَا أَ فَتَشُکُّونَ أَنِّی ابْنُ بِنْتِ نَبِیِّکُمْ»(إرشاد، ج2، ص97). او میگوید: «فی رَیْبٍ» امام روز عاشورا گفت: «فی شک» اگر شک دارید من که هستم. «أَ فَتَشُکُّونَ» اگر شک دارید که «أَنِّی ابْنُ بِنْتِ نَبِیِّکُمْ» شک دارید من پسر فاطمه هستم. مچ میگیرد، قرآن مچ میگیرد. شک داری حرف خداست، مثل آن را بیاور. شک داری من پسر فاطمه هستم؟ مثل من روی کرهی زمین کیست که پسر فاطمه باشد؟ فاطمه که دو پسر بیشتر نداشت. حسن و حسین(ع)، امام حسن(ع) که شهید شد و. ..
6- هماهنگی در امر به معروف و نجات از ظلمتها
مقتل مقرم از مقاتل بسیار خوب است، دیدم علامهی امینی در الغدیر از مقرم تجلیل میکند. امیرالمؤمنین(ع) درباره قرآن میفرماید: «الْقرآن آمِرٌ»(أعلامالدین، ص102) قرآن امر به معروف میکند. امام حسین(ع) وقتی میخواهد به کربلا برود میگوید: «أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ»(بحارالأنوار، ج44، ص329) تمام لقبها، عیناً شبیه هم هستند. امیرالمؤمنین(ع) میگوید: «الْقرآن آمِرٌ بالمعروف» امام حسین(ع) هم میگوید: «أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ» میروی کربلا چه کنی؟ میخواهم امر به معروف کنم.
امر به معروف گاهی این است که آدم بگوید کم فروشی نکن. پر فروشی نکن. خواهر حجابت را درست کن. دروغ نگو. اداری، رشوه نگیر. کارمردم را علاف نکن. این یک امر به معروف و نهی از منکر است. یک امر به معروف هم این است که باید جلوی طاغوت بایستد. تکه تکه شد و زیر سم اسب رفت ولی بالاخره خلیفه ظالم را سرنگون کرد. این هم یک امر به معروف است «آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ».
دربارهی قرآن داریم کتابی است که «لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ»(ابراهیم/1) قرآن شما را از ظلمت به نور دعوت میکند. مشرک بودید: از ظلمت شرک به نور توحید، از ظلمت جهل به نور علم، از ظلمت تفرقه به نور وحدت، از ظلمات به نور دعوت کرد. درکامل الزیارت هم داریم. حسین جان برای این که «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الضَّلَالَهِ وَ الْجَهَالَهِ وَ الْعَمَى وَ الشَّکِّ وَ الِارْتِیَابِ إِلَى بَابِ الْهُدَى مِنَ الرَّدَى»(کاملالزیارات، ص228) خون دادی. بی خود نیست که مردم این طور عزاداری میکنند. امام حسین(ع) عاشقانی دارد که خدا ندارد. برای مسجد پول نمیدهد. برای حسینیه پول میدهد. گاهی خمس نمیدهد، سهم امام نمیدهد، اما برای عزای حسین(ع) میدهد. منتهی نباید گفت عزاداری آن که خمس نمیدهد قبول نیست. باید گفت: حیف است تو که عزاداری میکنی، خمس ندهی. باید گفت: تو که این گونه خوبی، بقیهی کارهایت را هم خوب کن. شما که برای حسین(ع) سوختی و اشک ریختی، خوب، نماز بخوان. از ظلمات به نور، از ضلالت به هدایت و. . .
این جمله از کامل الزیاره صفحهی است. قرآن شفاعت میکند. در زیارت عاشورا هم داریم، روز قیامت «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی شَفَاعَهَ الْحسین یَوْمَ الْوُرُودِ»(کامل الزیارات، ص177) قرآن خوب شفیعی است.
7- هماهنگی در تأثیر روحی و جسمی و دنیوی و اخروی
دربارهی قرآن داریم َ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «لَا یُعَذِّبُ اللَّهُ قَلْباً وَعَى الْقرآن»(أمالى طوسى، ص6) قلبی که قرآن را حفظ کند، روحی که حافظ قرآن باشد، عذاب نمیشود. در بارهی امام حسین(ع) هم دارید «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَنْتَ لِی جُنَّهٌ مِنَ الْعَذَاب»(تهذیب الأحکام، ج6، ص67) حسین(ع) جان تو هم نمیگذاری من عذاب شوم. قرآن نمیگذارد عاشقش عذاب شود. حسین(ع) هم همین طور. در کامل الزیاره هست «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقرآن ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنینَ»(اسراء/82) قرآن شفا است. حدیث داریم؛ قَالَ الصَّادِقُ(ع): «فِی طِینِ قَبْرِ الْحسین(ع) شِفَاءٌ مِنْ کُلِّ دَاءٍ وَ هُوَ الدَّوَاءُ الْأَکْبَرُ»(منلایحضرهالفقیه، ج2، ص599) تربت کربلا هم شفاست.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «فَاتِحَهُ الْکِتَابِ شِفَاءٌ مِنْ کُلِّ سَمٍّ»(مستدرکالوسائل، ج4، ص301) سوره حمد بر هر دردی شفا است بجز مرگ. داریم خاک قبر حسین(ع) هم شفاست برای هر مرضی غیر از مرگ، مگر مرگ که دوا ندارد. لقبها و تیترها عین هم است. حسین(ع) قرآن مجسم است. حالا تازه شاید امام حسین(ع) همهی القاب قرآن را نداشته باشد، چون علی بن ابیطالب است که قرآن ناطق است «عَلِیٌّ مَعَ الْقرآن وَ الْقرآن مَعَ عَلِیٍّ»(أمالى طوسى، ص478) دربارهی علی بن ابیطالب اینها بیشتر آمده است باید کار و تحقیق شود.
در بارهی قرآن داریم «یَهْدی إِلَى الرُّشْدِ»(جن/2) قرآن شما را به رشد هدایت میکند. امام حسین(ع) هم فرمود: «إِنَّمَا أَدْعُوکُمْ إِلَى سَبِیلِ الرَّشَادِ»(بحارالأنوار، ج45، ص8) قرآن میگوید: من شما را به حق دعوت میکنم و ارشاد میکنم. امام حسین(ع) هم فرمود: من هم شما را ارشاد میکنم.
دربارهی قرآن داریم پیغمبر(ص) شکایت میکند کهای خدا مردم قرآن را دور انداختند. همین شکایت از قول امام حسین(ع) هست که میگوید: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْکُو إِلَیْکَ مَا یُفْعَلُ بِابْنِ بِنْتِ نَبِیِّکَ»(إرشاد مفید، ج2، ص108) قرآن شکایت میکند. حسین(ع) هم شکایت میکند. دربارهی قرآن میگویند: «إِنْ هَذا إِلاَّ إِفْکٌ افْتَراهُ»(فرقان/4) قرآن دروغ است. خدا ابن زیاد فرماندار کوفه را لعنت کند، گفت: حسین(ع) دروغ میگوید. «قتل الکذاب بن الکذاب»(اللهوف، ص164)
8- امام حسین (ع) در کلام امامان معصوم
نکتهی دیگری که امروز از کتاب پرتوی از امام حسین(ع) دیدم، خیلی جالب بود. جملاتی از هر یک از ائمه برای امام حسین(ع). امیرالمؤمنین برای حسین(ع) چه گفت؟ بعد فاطمهی زهرا(س) چه گفت؟ امام حسن(ع) چه گفت؟ امام حسین(ع) برای خودش چه گفت؟ یکی یکی بعد از امام حسین(ع)، امام سجاد(ع)چه گفت؟ امام پنجم چه گفت؟ امام ششم تا آخر چه گفتند؟ از هر امامی یک جمله برای امام حسین(ع) میگویم.
خدا در بارهی امام حسین(ع)چه گفته است؟ یا محمد، ای پیغمبر(ص)، جملاتی دارد، بعد میگوید: «وَ جَعَلْتُ حسین اًخَازِنَ وَحْیِی وَ أَکْرَمْتُهُ بِالشَّهَادَهِ وَ خَتَمْتُ لَهُ بِالسَّعَادَهِ فَهُوَ أَفْضَلُ مَنِ اسْتُشْهِدَ وَ أَرْفَعُ الشُّهَدَاءِ دَرَجَهً»(کافى، ج1، ص527) خدا در بارهی امام حسین(ع) به پیغمبر(ص) گفت: پیغمبر، حسین شهید میشود. وارث انبیا حسین است. خزینه دار وحی حسین است. مقام شهادت از آن حسین است. او سید الشهداء است. این القابی است که خدا به امام حسین(ع) داده است. پیغمبر(ص) چه گفت؟ فرمود: «حسین مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حسین»(إرشاد مفید، ج2، ص127) حسین از من است، نوهی من است. من از حسینم. چون دین من از خون حسین(ع) است. جسم او از من است و دین من از اوست.
امیرالمؤمنین(ع) چه گفت؟ فرمود: «بِأَبِی وَ أُمی [الْحسین] الْمَقْتُولَ بِظَهْرِ الْکُوفَهِ»(کاملالزیارات، ص291) حسین، پدر و مادرم فدای تو «ذَکَرْتُ أَنَّهُ سَیُقْتَلُ عَطْشَاناً بِطَفِّ کَرْبَلَاء»(بحارالأنوار، ج44، ص266) «أَمَا إِنَّ هَذَا سَیُقْتَلُ وَ تَبْکِی عَلَیْهِ السَّمَاءُ وَ الْأَرْضُ»(کاملالزیارات، ص88) تشنه شما را کنار آب شهید میکنند. خلاصه امیرالمؤمنین(ع) دربارهی امام حسین(ع) چنین میگوید. بعد میگوید: «نَظَرَ أَمیرُ الْمُؤْمِنِینَ إِلَى الْحسین ع فَقَالَ یَا عَبْرَهَ کُلِّ مُؤْمِنٍ فَقَالَ أَنَا یَا أَبَتَاهْ فَقَالَ نَعَمْ یَا بُنَیَّ»(کاملالزیارات، ص108) هر که ایمان دارد برای تو گریه میکند. اگر وقتی برای عزای حسین گریه کنید، ناراحت نباشید.
امام حسن مجتبی(ع) گفت: «لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ»(المناقب، ج4، ص86) هیچ روزی در تاریخ مثل روز عاشورا نیست. شما در عاشورا و ما این جا در جبهه، جوان هایمان شهید شدند، اما بالاخره با تانکر آب به جبهه میبردند. در کربلا ابوالفضل با مشک هم نتوانست آب ببرد. این جا به خانوادههای شهید احترام میگذارند. در کربلا ریختند و خانوادههای شهید را غارت کردند. اگر این جا کسی شهید میشود، جلوی پدرش که شهید نمیشود. در کربلا بچههای امام حسین(ع) را روبروی پدرشان شهید کردند. این جا بچه روی دست پدرش شهید نمیشود. علی اصغر روی دست پدرش شهید شد. اگر این جا کسی روضه بخواند به او احترام میگذارند. در کربلا تارفتند روضه بخوانند کتک خوردند. این جا شهادت هست اما اسارت دیگر نیست. خانوادههای شهید را دیگر اسیر نمیکنند «لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ» حساب امام حسین(ع) جداست.
ببینیم امام سجاد(ع) برای امام حسین(ع) چه گفت؟ خود امام حسین(ع) چه گفت؟ امام حسین(ع) فرمود: «أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَهِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا بَکَى»(کاملالزیارات، ص108) مؤمنی نیست که تاریخ مرا بشنود ولی گریه نکند. بعد فرمود: «أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً»(بحارالأنوار، ج44، ص329) من برای گردن کشی و سلطنت و ریاست قیام نکردم. من قیام کردم تا امت جدم را اصلاح کنم. امام سجاد(ع) فرمود: «أَنَا ابْنُ مَنْ قُتِلَ صَبْراً وَ کَفَى بِذَلِکَ فَخْراً»(المناقب، ج4، ص115) من پسرکسی هستم که به نحو صبر او را کشتند. قتل صبر را برایتان معنی کنم. زمانی سر کسی را میبرند. این ذبح است. قتل است. گاهی یک پرنده را در قفس میگذارند و بانوک چاقو آن قدر میزنند تا او را میکشند. امام سجاد(ع) فرمود: بابای مرا مانند آن پرنده شهید کردند «أَنَا ابْنُ مَنْ قُتِلَ صَبْراً وَ کَفَى بِذَلِکَ فَخْراً» افتخار میکنم که پدرم شهید است و این مخصوص خانوادههای شهداست.
مسئلهی این که شاید بگویید آقا بالاخره آتش بس چه شد؟ صدام چند کار داشت: انقلاب را بشکند، نتوانست. چطور نتوانست؟ به خاطر خون شهدا. خوزستان را جدا کند. با زهم نتوانست به خاطر همان خون شهدا. خون شهدا حرام نشد. بنا بود انقلاب شکست بخورد، خون شهدا نگذاشت. خوزستان بنا بود جدا شود، خون شهدا نگذاشت. این که داریم از شهادت داریم. . .
امام باقر(ع) فرمود: خداوند به خاطر خون حسین(ع) سه کار کرد: 1- امامت در نسل حسین(ع) قرار داده شد 2- دعا در کنار قبرش مستجاب میشود. امام صادق(ع) چنین فرمود: حسین(ع) خونش را داد تا مردم از جهل بیرون آیند. امام کاظم (ع) فرمود: «مَنْ زَارَ الْحسین ع عَارِفاً بِحَقِّهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ ثَوَابَ أَلْفِ حَجَّهٍ مَقْبُولَهٍ وَ أَلْفَ عُمْرَهٍ مَقْبُولَهٍ وَ غَفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ»(أمالى طوسى، ص214) هرکس قبر حسین(ع) را با معرفت زیارت کند «غَفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ» خدا گناهان گذشته و آیندهاش را میبخشد. امام رضا(ع) فرمود: شهادت حسین(ع) جگر ما را خون کرده و اشک ما را جاری ساخته است و عزیز ما را ذلیل کردند. امام جواد در بارهی اما حسین(ع) فرمود: آسمان بر کسی نگریست، مگر بر یحیی بن زکریا و حسین(ع) بن علی. امام هادی در بارهی امام حسین(ع) زیارت جالبی دارد که میگوید: «أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاهَ»(کافى، ج4، ص574) امام عسکری(ع) فرمود: علامت مؤمن چند چیز است، که یکی زیارت اربعین است.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»