نعمتهای الهی در سوره الرحمن -11
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
سورهی الرحمن رسیدیم به این آیه «و الارض وضعها للانام. فیها فاکهه و النخل ذات الاکمام. والحب ذو العصف و الریحان. فبای الاء ربکما تکذبان» ترجمه: خداوند زمین را برای بشر آفرید چهار صد و شصت مرتبه کلمهی زمین توی قرآن آمده و لطیفههایی دارد اول اینکه این زمین کلاس درس است زمین در قرآن:
زمین در قرآن
1- کلاس درس چون قرآن میفرماید «و فی الارض ایات للموقنین» کسی خواسته باشد خدا را بشناسد هر گل و بوتهای میتواند کلاس درس باشد برگ درختان. . . این یک، 2- زمین رام است مثل لامپی که توی کشتی است شما فکر میکنید این لامپ آرام است اما خود کشتی در حال حرکت است «جعل لکم الارض ذلولا» زمین آرام است تسلیم است نه همهاش مثل سنگ است که بیل توی آن نرود کلنگ توی آن نرود نه همهاش شل است که نشود روی آن بنایی کرد محل زندگی است «قرارا» من از هر آیهای یک کلمه مینویسم که وقت گرفته نشود محل آرامش است «مهدا» چون گاهی وقتها آدم در جایی مستقر هست اما همهاش زمین لرزه و. . . مواد غذایی در اختیار میگذارد «تنبت الارض» یعنی نباتات به شما میدهد یعنی زمین نباتش را به شما عرضه میدهد زمین خودش را برای شما آرایش میکند « و زینت» یعنی زمین خودش را برای شما زینت میکند بذر شما را میپذیرد «تری الارض خاشعه» زمین خشوع دارد بذر را میگیرد آب زباله را میگیرد آب زلال میدهد یک دانه میگیرد یک خوشه میدهد راه در اختیار ما میگذارد «و جعل لکم فیها سبلا» خداوند در این زمین راه قرار داده یعنی اینطور نیست که کوهها مثل دیوار چین فاصلهها را قطع کند کوهها جادههایی است که. . . آب ذخیره را تحویل میدهد «فجرنا الارض عیونا» عین چشمه، زمین را میشکافیم از زیر سنگش «فجرنا» گنجها و معادن را برای ما حفظ میکند «خزائن الارض» سخاوتمند است هر چه به او میدهی چند برابر آنرا به شما میدهد عرض کردم یک دانه میکاری. . . یک تخم هندوانه میکاری چندین هندوانه برمی داری.
زمین در قیامت
این زمینی که میبینی ساکت است حوادث را در خودش ضبط میکند یک زمانی تحویل میدهد «تحدث الارض اخبارها» «اذا زلزلت الارض زلزلها» همهی زمین تکان میخورد الآن که زلزله میشود یک گوشه زلزله میشود حالا اگر همهی زمین زلزله بشود چی میشود؟ دندان آدم که درد میکند یک استخوانش درد میکند حالا اگر همهی استخوانهایش درد بگیرد چی میشود؟ «زلزالها» یعنی از آن زلزلههایی که مال خودش است «و اخرجت الارض اثقالها» هر چه از مردهها و گنجها و منابعی که در درونش است همه را پرتاب میکند بیرون «و قال الانسان ما لها» انسان میگوید چه خبر شده؟ «یومئذ تحدث اخبارها» زمین حرف میزند که میگوید بله روی من گناه کرد این انسان روی من گناه کرد ضبط میکند این وضع زمین است.
صلواتی بفرستید، آقای حسام ایاتی را در قالب شعر جا سازی کرده حالا بمناسبت، دو سه تا از شعرها که یادم هست برایتان بخوانم میگوید که:
این زمین در آن زمان پر بلا ناگهان چون زلزلت زلزالها
از درونش اخرجت اثقالـها با تعجب قال الانسان ما لهـا
مردگان خیزند برپا کلهــم تا همه مردم یروا اعمالــــهم
هر که آرد ذره خیراً یـــره یا که آرد ذره شراً یــــــره
آن زمان خورشید تابان کورت کوههای سخت و سنگین سیرت
آبها در کام دریا سـجرت آتش دوزخ به شدت سعرت
چون در آن هنگام جنت ازلفت خود بداند هر کسی ما احضرت
خدا زمین را آفرید کلاس درس هست نرم هست قرارگاه هست نباتات تحویل ما میدهد خودش را آرایش میکند خشوع دارد راه به ما میدهد چشمهی آب به ما میدهد کسی تابحال گفته خدا را شکر به ما زمین دادی؟ البته اگر کسی بی خانه باشد زمین به او بدهند میگوید خدایا شکر به ما یک قطعه زمین دادی یعنی ما زمین را فقط توی مشکل مسکن احساس میکنیم آنوقت این زمین حرکتش یک نعمت است مقدار حرکتش یک نعمت است در فضایی که حرکت میکند یک نعمت است مسافتش نسبت به خورشید یک نعمت دیگر است.
)ما نسبت به این زمین، این زمین چند نوع حرکت دارد هم به دور خودش میچرخد هم به دور خورشید میچرخد هم بسوی کهکشان است یک زلزلهی کوچک. . . ما اگر خواسته باشیم نعمتهای خدا و نعمت زمین رابدانیم باید نعمتها را از ما بگیرند وقتی گرفتند آنوقت میدانیم خدا چه کرده اگر این زمین اضطرابش تند بشود حرکتش تندتر بشود کندتر بشود همین زمینی که دور خودش میچرخد مثل چراغ گازی که دور خودش میچرخد اگر آشپز این چراغ گاز را بیاورد روی شمعک حرکت زمین را کند کنیم شب طول میکشد آنوقت کی را صدا کنیم که روز بیاورد اگر حرکت زمین دور خودش آمد روی شمعک روز طول بکشد شب طول کشید چه میکنیم؟ اگر هر چه کندیم به آب نرسیدیم «یصبح ماؤها غورا» اگر هر چه کندید به آب نرسیدید «ألم نخلقکم من ماء مهین» به کی میخواهی صدا بزنی(هر چیزی که به آن نیاز داریم خدا آنرا مجانی قرار داده اکسیژن از همه بیشتر نیاز است مجانی، به آب از همه بیشتر نیاز داریم مجانی، به نور نیاز داریم مجانی اداره برق یک لامپ به ما میدهد دو روز پولش را ندهی قطعش میکند خدا در تاریخ بشر به انسان خورشید داده هیچوقت هم پول برقش را نمیدهیم برق هم قطع نمیشود.
انواع رنگها و زینتها در زمین
خود رنگ گیاهان، خدا رنگهایی آفریده که چشم را نمیزند. بهترین رنگ سبز است. آب را در چه رنگی قرار داده، بی رنگ به روی هم که میرود به شکل آبی در میآید. درختها که سبز است آنوقت کوهها رنگارنگ، الله اکبر رفته بودیم اتریش به ما سفارش کردند بروید موزهی سنگها را ببینید چندین ساعت هیجده هزار رقم سنگ گیج شدیم آخرش گفتیم آقا بس است بسیاری از اینها هم توی ایران هست اگر نگوئی همهاش اکثرش توی ایران هم هست موزهی سنگ هم غیر باغ وحش است که هی بایدتر و خشکش کرد طویلهشان و مرغداری و دآمداری سنگ خرجی هم ندارد توی هر کدام از استانها میتواند یک موزهی سنگ باشد «و فی ایات للموقنین» «جدد بیض و حمر» سنگهای سیاه سنگهای سرخ سنگهای رنگارنگ انواع سنگها بخوانید: خدا به ما زمین میدهد، به ما آب میدهد، مردهمان را دفن میکند، حرفهایمان را بایگانی میکند، زباله میگیرد زلال میدهد برای ما زینت است، سنگش زینت است، کوه هایش زینت است، گیاهش زینت است، گل و بلبلاش زینت است، آبشارش زینت است، کی است که بنشیند و از این زمین استفاده بکند. ما گاهی هم که میرویم سیزده بدر دو تا شاخهی مردم را هم میشکنیم. چای صحرایی میخوریم و خراب میکنیم و میرویم. اسلام میگوید: حق ندارید یک درخت را قطع کنید برای بنایی حدیث است غصه خوردم در اروپا این حدیث عمل میشود هر کس درختی را باغی را قطع کند برای اینکه آن باغ را تبدیل به خانه کند باید جای دیگر باغ احداث کند. اسلام ما میگوید برای بنایی کسی درختی را قطع نکند جز اینکه درختی را قطع کرد در جای دیگر مشابهش را تولید کند که این فضای سبز منطقه کم نشود. حالا میفهمیم که حضرت امیر(علیه السلام) نالهاش چیه. حضرت امیر(علیه السلام) توی نهج البلاغه ناله میکند، فریاد میزند، میگوید: نگذارید دیگران به اسلام عمل کنند شما به اسلام عمل نکنید.
ما در مورد زمین چند تا مسئله داریم یک و دو و سه و چهار. . . پنج تا مسئولیت داریم: رابطهی ما با زمین اول رابطهمان حفاظت است ما باید زمین را حفظ کنیم. حدیث داریم(انکم مسئولون) شما مسئول هستید(حتی عن البقاع و البهائم) نسبت به قطعات زمین مسئول هستید. شما حق ندارید آب مردم را خراب کنید، آب آشامیدنی بود یک کسی رفت توی آن غسل کند، امام فرمود: چرا این کار را میکنی؟ غسل داشتم، خوب آب بردار بیرون غسل کن، توی آب آشامیدنی حق نداری خودت را بشوریی(لا تفسد علی الناس مائهم) آبی که مورد نیاز مردم است فاسد نکنید. همینطور بقال ما آب نمک پنیر را میریزد توی جوی آب، آب نمک میریزد پای درختها، درختهایی که شهرداری با پول مردم سبز میکند خشک میشود، چون آب نمک میرود پای آن ما نباید. . .)من غصه میخورم مثلاً میبینم که نوشته آقا اینجا ماشین نشورید ما خودمان دیگر باید بفهمیم اسلام گفته حق ندارد کسی زیر درخت میوه دار ادرار کند توی نهر آب کسی حق ندارد ادرار کند آبی که کسی با آن غسل میکند همان آب را کسی دیگر با آن غسل نکند یعنی اگر حمام شما وان دارد این وان را آبش کردی رفتی توی آن خوابیدی غسل کردی کسی دیگر توی آن آب نرود بخوابد آب باید یکبار مصرف باشد).
وظیفه ما در حفاظت از منابع طبیعی
از چشمه باید حفاظت کنیم از جنگل باید حفاظت کنیم این درختها سبحان الله میگویند، شما که درخت میشکنی یکی از تسبیح گوهای خدا را نابود میکنی چرا؟ خیلی باید کار بشود تا این درخت سبز بشود، یک درخت چه امکاناتی. . . آخر بعضی پولها پیداست که آدم پول میدهد به این باغبان، بعضی پولها پنهان است پولهای پنهان را باید حساب کنیم، یک بچهی دبیرستانی یا دانشجو یا دبستان یا راهنمایی یک کسی که درس نمیخواند نمیتوان گفت حالا چی شده، نمیخواهم بخوانم، آقا جان نمیدانی. . . یعنی زحمات بابات هدر رفته که خرجی تو را داد یا آزمایشگاه دبیرستان هدر رفت یعنی حقوق دبیر هدر رفت یعنی تصفیهی آب هدر رفت یعنی آب و برق هدر رفت یعنی جادهای که آسفالت کردند تو بروی توی مدرسه هدر رفت یعنی موزائیکهای دبیرستان هدر رفت ساختمان هدر رفت بنده عمرم را که تلف میکنم خورشید هدر رفت چون خورشید بخاطر من میتابد من اگر هرز بروم تابش خورشید هم هرز رفته یک کسی نگوید آقا من از عمرم استفاده نمیکنم به تو چه؟ تو که از عمرت استفاده نمیکنی هستی دارد هدر میرود ابر و باد و مه و خورشید به خاطر تو هستند تو اگر هدر بروی هستی را هدر دادهی ما مسئول هستیم نسبت به آب خاک درخت گیاه و غیره.
یک چیزی برایتان بگویم تعجب کسی آب خورد مقداری از آب را ریخت روی زمین، حضرت فرمود: چرا همچین کردی گفت چه کنم؟ گفت خوب میریختی توی رودخانه، گفت حالا نصف لیوان آب را بریزم روی خشکی چه میشود بریزم توی. . . فرمود آن کار تو بی هدف است آن کار تو هدفدار. خدا رحمت کند آیت الله میرزا جواد تهرانی از اولیاء خدا بود از علمای مشهد وضو که میگرفت آب را میریخت توی کتری میرفت کنار درخت وضو میگرفت میگفت هم من وضو گرفتم هم با آب وضو من این درخت آب خورده.
الله اکبر من این حدیث را خواندهام اجازه بدهید تکرار کنم بعضی حدیثها را باید هر هفته تکرار کنم سلمانی آمد آرایشگاهی به قول امروزیها پیرایشگاهی صورت آقا امیر المومنین(علیه السلام) را اصلاح کند لبها تکان میخورد گفت یا علی لبات را نگه دار موی روی لب را بزنم حضرت فرمود لبم را نگه دارم یک سبحان الله عقب میافتم دقیقههای عمر ارزش دارد آخر آن خورشید هم بخاطر همین دقیقه میتابد پس ما مسئول زمین هستیم هر جا میخواهیم زباله خالی کنیم هر جا میخواهیم پوست پرتقال پرت کنیم هر جا میخواهیم هر کاری بکنیم اینطور نیست.
وظیفه ما در آباد کردن زمین
زمین را باید آباد کنیم. قرآن میفرماید «واستعمرکم فیها» یعنی خداوند از شما خواسته زمین را آباد کنید استعمار یعنی تلاش کنید برای آباد کردن منتهی آنکه میگویند استعمار چیز بدی است چون کشو رها به اسم آبادی میآیند و آنجا را خراب میکنند امریکا آمد دمکراسی را بدهد به عراق نجف را بمباران کرد آمد عراق را نجات بدهد توی زندان شکنجه کرد عراقیها را به اسم آبادی میآیند جنایت میکنند و الا اصل استعمار در لغت معنایش بد نیست. معنای استعمار یعنی آباد کردن مثل مزخرف، مزخرف از زخرف است، زخرف یعنی طلا مزخرف یعنی طلاکاری منتهی این حرفها از بس که در قالب چرت و پرت است میگویند برو اینقدر مزخرف نگو یعنی در قالب زخرف و طلا چرت و پرت میگوید.
ما باید زمین را احیاء کنیم اسلام برای اینکه آبادانی زمین را رونق بدهد گفته هر کس هر قسمتی را آباد کرد مال خودش(من احیی ارضاً مواتاً فهی له) هر که زمین کویر را آباد کرد مال خودش یعنی گفته من مال تو، یعنی مثل کسی که بگوید یک لباس را به من بپوشان من مال تو یک لباس تن من کن من مال تو آقا هر جا را خواستی آباد کنی مال خودت اینقدر بخاطر تشویق کشاورزی. . . ما روی زمین باید بندهی خدا باشیم «جاعل فی الارض مسجداً و طهورا» زمین عبادتگاه ما است «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» اصلاً من آفریدم شما را برای اینکه عبادت کنید باید هجرت کنیم در زمین چرا ایستادهایم «إن أرضی واسعه فإیای فاعبدون» زمین بزرگ است توی این مدرسه گناه میکنی برو یک مدرسهی دیگر با ایشان گناه میکنی رفیقت را عوض کن دل بکن روی میخ نشستهایم میگوئیم آخ خوب بلند شو آنطرف بنشین ما گاهی وقتها گناه میکنیم و میدانیم بخاطر اینکه با ایشان هم نفس هستیم گناه میکنیم خوب جایت را عوض کن رفیقت را عوض کن بعضی کارها ما خودمان حاضر نیستم قالب را عوض کنیم.
)به یک آخوند فشار آوردند که زمان شاه، به شاه دعا کند رفت روی منبر دعا کرد و در جمهوری اسلامی هم خیلی بدبخت شد چون دعا گوی شاه بود میگفت والله من آدم خوبی هستم به من فشار آوردند گفتند دعا کن گفتم وقتی به تو فشار آوردند از عمامه میآمدی بیرون کت و شلواری میشدی اگر از لباس میآمدی بیرون، آنها که نمیخواستند یک کت و شلواری دعا کند میخواستند یک آخوند دعا کند میگفتی آقا دیگر من یک آخوند نیستم اگر از لباس میآمدی بیرون دیگر گرفتار فشار ساواک نمیشدی الآن هم داشتی زندگی میکردی تو این لباس برایت بت شد. ما هیچی نباید برایمان بت بشود. (ما باید در زمین هجرت کنیم باید بندگی کنیم باید زمین را آباد کنیم باید از زمین حفاظت کنیم این وضعیت ما است.
توجه ویژه قرآن به خرما در میان میوهها
جملهی بعد «فیها فاکهه» در زمین میوهها است در قرآن چند تا میوه اسمش برده شده انجیر، انار، زیتون، انگور، خرما، با اینکه فاکهه یعنی میوه اما پشت سرش گفته «والنخل» اسم خرما را سوایی آورده بهترین غذا میوه است خرما بیست مرتبه در قرآن آمده نام هیچ گیاهی اندازهی خرما توی قرآن نیامده نه اسم خرما آمده اسم جزئیاتش هم آمده مثلاً لینه «ما قطعتم من لینه» یک خرمای خاص است نقیر هستهی خرما قطمیر پوست نازک بین خرما و هسته عرجون «کالعرجون القدیم» یعنی آن شاخهی خرما لیف خرما سابقهی پرورش و کاشت خرما به شش تا هشت هزار سال قبل میرسد یک ضرب المثل عربی است که میگویند درخت خرما بتعداد روزهای سال فایده دارد چوبش برای بنایی برگش برای بادزن و حصیر طناب بهترین مواد غذایی را دارد شصت درصد قند است بعلاوه مقداری نشاسته و چربی و پروتئین و ویتامینهای مختلفی دارد ترکیبات معدنی مختلفی دارد از کلسیم گوگرد آهن فسفر و غیره از نظر پزشکی برای ناراحتیهای تنفسی مفید است مقوی است برای زن حامله خیلی مفید است از انواع خرما باز دو نوعش توی قرآن اسم برده سنوان و غیر سنوان سن متوسط درخت خرما دویست سال است درختهای خرما معمولاً صد ساله هستند تا حالا شصت رقم خرما شناسایی شده قندش از سالمترین قندها است پنج نوع ویتامین سیزده ماده حیاتی در خرما است برای استحکام استخوان و یک سری چیزها که طبی است و من بلد نیستم ولی اینجا نوشته شده «اکمام» یعنی چه؟ جمع کم بمعنای پوست است میگوید خرما که پوست دارد بعد میگوید که «والحبّ» عدس نخود گندم میگوید «ذو العصف» دارای کاه در عمرمان گفتهایم الحمدلله خدا کاه آفرید؟ بنده تا حالا برای کاه خدا را شکر نکردهام ولی خدا میگوید کاه هم نعمت است « و الحب ذو االعصف» حبوبات کاه دارد پیداست اینها اگر دور کاه نباشند کاه حافظ این است یعنی دعا به شمشیر میکنی دعا به غلافش هم بکن دعا به سرت میکنی دعا به کلاه هم بکن هم حفاظت شده توسط کاه و هم حبوباتی که گلش ریحان، هر گیاه خوشبو را میگویند ریحان خداوند حبوبات داده حبوبات حفاظت شده. وقتی خواب دیدند که هفت سال قحطی میشود گفتند که یوسف! چه کنیم؟ آن زمان که سیلو نبود گفت «فذروه فی سنبله» اگر میخواهید گندم را برای سالهای طولانی انبار کنید سیلو هم نیست امکانات هم نیست همین خوشهی گندم را توی سنبلش بگذارید بماند این یک طرح حفاظت از گندم است زمانی که سیلو نبود بهترین راه حفاظت گندم این است که گندم توی. . . گردو را شما بشکن فقط وقتی که میخواهی بخوری سر سفره بشکن چون وقتی شکسته میشود معلوم نیست به چه آفاتی گرفتار میشود حالا دست مالیاش کار نداریم یک کسی دیدند مغز گردو هم میشورد گفتند چرا میشوری گفت از وقتی که گردو از توی پوستش آمده بیرون نمیدانم توی کدام گونی و ظرف و شیشه و دست مالیده شده بنابراین بهداشتیاش این است که ما بشوریم اصلاً بهداشتیتر آن، اینست که گردو تا لحظهی خوردن توی پوستش باشد. چیزهای ظریف را حفاظت کرده چشم ما پنج رقم حفاظت توی آن هست یک حفاظت اشک شور است چون چشم ما از پی است اشک با نمک قاطی است یکی درپوش است یکی لبش مژه است یکی پشت آن ابرو مشکی است که سایبان است یکی خطوط پیشانی است که عرقها را اینطرف و آنطرف میبرد یعنی هر کس هم کار میکند عرقهایش از اینطرف میآید هیچوقت عرق از اینطرف نمیآید اینها هنر خداست.
ما اگر کسی یک کله قند یا ده کله قند بیاورد میگوئیم برو بابا، روز عید قربان نیم کیلو گوشت آورد ما سال بعد دو کیلو به او دادیم، خیلی که سخاوت داریم میگوئیم دو برابر دادیم او نیم سکه آورد ما سکه بردیم توی عروسیش. خدا میگوید زنده باد زمین یک دانهاش میدهی یک خوشه داد یعنی با سخاوترین آدمهای ما اینست که یک سکه را دو سکه کند ولی زمین هیچ داد هم نمیزند پز هم نمیدهد منت هم نمیگذارد صبح تا شام هم لگدش میکنیم هر چه هم لگدش بکنیم به روی خودش نمیآورد. . .
«فبای الاء ربکما تکذبان» اینجا «الاء» گفته جمع الی یعنی نعمت به کدام نعمتها حتی برخی جاها میگوید برگ سبز بعد میگوید نعمتها من شبی که تفسیر این آیه را مینوشتم یک میهان داشتیم که پزشک است گفت آقای قرائتی چرا گفته الاء؟ میخواهد بگوید هر یک نعمت هم که فوتش کنی توی این یک نعمت هم نعمتها است و لذا آنجایی هم که اسم یک نعمت برده گفته «مدهامتان» دو برگ سبز گفته نعمت هاست یعنی فکر نکنی یک نعمت است یعنی خود این یک نعمت برخاسته از چند نعمت است «فبای الاء ربکما تکذبان» در جلسات آینده بحث تکرار میخواهم بکنم چرا دهها بار این «فبای» تکرار شده ده بیست نکته در تکرار است که در جلسات بعد خواهم گفت انشاالله.
خدایا ما از زمین و خورشید استفاده میکنیم ولی غافل هستیم خدایا ما را از غافلین قرار نده.
غفلتهای گذشته را بخش و توفیق جبران مرحمت بفرما.
بهترین استفادهای را که میتوانیم بکنیم از زمین و زمان «الشمس و القمر بحسبان» از ماه و خورشید حسابدار چه استفاده ایی میتوانیم بکنیم «والارض وضعها للانام» «النجم و الشجر یسجدان» خدایا از آفریدهها چه استفاده ایی میتوانیم بکنیم؟ خدایا به ما توفیق بده بهترین استفاده ایی را که تو دوست داری از آفریدهها بکنیم تا قیامت روز حسرت و خسارت ما نباشد.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته