کیمیای اخلاص
موضوع: کیمیای اخلاص
تاریخ پخش: 11/05/86
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحث امروز راجع به کیمیای معنویت است. که این کیمیا خیلی ارزش دارد. شنیدهاید میگویند که کیمیا چیزی است اگر به مس بزنید طلا میشود. حالا یک کیمیایی هم ما در قرآن داریم که این کیمیا را به هر چیزی بزنید گران میشود.
چیست که فانی را باقی میکند؟ یک چیز زود گذر را ابدی میکند، چیست؟ چیست که کم را زیاد میکند؟ حالا امتحان هوش هم هست. چیست که راهها را باز میکند؟ چیست که عیبها را برطرف میکند؟ چیست که انسانها را محبوب میکند؟ چیست که انسانها را نجات میدهد؟ چیست که همیشه برای همه قابل دسترس است؟ چیست که جلوی عقده و پشیمانی را میگیرد؟
خوب چیست که سبب حفظ از تلف است؟ تا الان توانستهاید پیدا کنید، چیست؟ کسی هست بگوید؟ البته بیست مورد است حالا نُه مورد را نوشتم فکر میکنید چه باشد؟ سلامتی؟ کسی به ذهنش رسید بگوید. تواضع؟ عیبها را برطرف میکند؟ کم را زیاد میکند؟ صله رحم؟ خوب دیگر؟
1- اخلاص، فانی را باقی میکند.
اگر آدم کارش برای خدا باشد. حالا این ده مورد را بررسی کنیم، بعد برویم سراغ ده مورد دیگر. فانی را باقی میکند. این پولی که شما در دستت است فانی است. بالاخره سبزی میگیری میخوری، کاهو میگیری میخوری، غذا میگیری میخوری تمام میشود. اما اگر این پول را برای خدا خرج کردی این پول دیگر از بین نمیرود. حیوانی در خانه حضرت بود، کشتند، گوشتش را تقسیم کردند، حضرت پرسید که وضع گوشت چه شد؟ گفتند که یا رسول الله همه گوشت رفت. فقط مثلاً چند سیری را برای خودمان نگه داشتیم. حضرت فرمود: این طوری نگویید. هر چیزی را که برای خدا داده اید، میماند، تا ابد میماند. آن چیزی را که خودمان میخوریم از بین میرود. تجار فکر نکنند که اگر وصیتی کردهاند ثلث مالشان را، یک چیزی وقف کردند آن کم شد. آن چیزی را که برای خدا دادی میماند. پول جیبت ممکن است گم بشود، چیزی را که در بانک گذاشتی دیگر گم نمیشود. چیزی که برای خدا دادهاید دیگر برای همیشه است. در عمرتان چند تا سلام کرده اید؟ همه پرید. سلام علیکم چه کسی است؟ دبیر ریاضی. سلام علیکم چه کسی است؟ استاد دانشگاه. سلام علیکم چه کسی است؟ آیت الله است. سلام علیکم چه کسی است؟ کد خدا است. انجمن اسلامی است. وکیل است. وزیر است. سفیر است. چه است؟
همه اینها برای پز بود. اما یک وقت یک کارگر را میبینی نمیدانی کیست؟ هر کسی گفت چه کسی است چه میدانم چه کسی است؟ خیلی خوب بنده خدا که هست. به او رسیدی بگو سلام علیکم. این سلامی که فقط برای خدا بوده تا قیامت میماند. باقی سلامها برای پستها بود. پستها میپرد. این میماند. یک سلام برای خدا بکن. چقدر شما تا حالا خندیده اید؟ همه اش اصلاً، الان به شما بگویند آقا چند دفعه خندیده ای؟ میگویی والله یادم نیست. خندههای لحظهای که آدم یک خاطره خوشی میشنود، خنده اش میگیرد آن خندهها میپرد. اما یک وقت یک بچه کوچک نماز میخواند، گفتی آفرین با یک آفرین و لبخند او را تشویقش کردی که این کار حق را انجام بدهد. آن تشویق ماند همه خندهها پرید. فانی را باقی میکند. کم را زیاد میکند.
2- اخلاص، عامل رشد در پاداش الهی
قرآن میفرماید که «یُرْبِی الصَّدَقَاتِ» (بقره/276) یعنی که چیزی که برای خدا میدهی رشد میکند. قرآن بخوانم. قرآن میفرماید: هر کاری برای خدا بکنی حداقل رشدش دو برابر است. «ضَعف» مثل ضعف مینویسند دو برابر است. آیهای داریم «أَضْعَافًا» (بقره/245) چند برابر است. آیهای داریم «فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا» (انعام/160) ده برابر است. آیهای داریم چیزی که در راه خدا بدهی مثل دانهای است که میکاری، هفت تا خوشه میدهد، در هر خوشهای هم صد تا دانه است. یعنی هفت ضرب در صد، هفتصد. بعد آیهای داریم «وَاللَّهُ یُضَاعِفُ» (بقره/261) از هفتصد هم بیشتر. چند تا هفتصد تا. آیه ی دیگری داریم که «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِیَ لَهُمْ» (سجده/17) اصلاً هیچ کس نمیداند که چه چیزی را برایش ذخیره کرده ایم. یعنی ندان و نپرس. کم را زیاد میکند. اخلاص کار کم را زیاد میکند. یک ریال خالصانه رشد میکند، یک میلیون که قصد خدا در آن نباشد رشد نمیکند. راهها را باز میکند. قرآن میفرماید: «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا» (عنکبوت/69) فینا یعنی اخلاص، الذین را که ترجمه اش را بلد هستید؟ والذین یعنی کسانی که جاهدوا را هم ترجمه اش را بلد هستید، کسانی که جهاد میکنند منتها فینا، یعنی در راه ما یعنی اخلاص دارند. نمیرود جبهه تا بگویند شجاع است. فینا، فقط برای خدا کسانی که جهاد میکنند برای خدا «لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا» «سبل» جمع «سبیل» است «سبیل» یعنی راه، «سبل» یعنی راهها را باز میکند. یعنی آدم مخلص هیچ وقت در بن بست نمیماند. قرآن بخوانم. «وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ» (طلاق/2) اگر تقوا داشته باشید هیچ وقت در بن بست نمیمانید. «یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا» (طلاق/2) «مخرج» یعنی راه خروج، یعنی به درد چه کنم گرفتار نمیشود. میداند که چه کند. «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ» (انفال/29) آیهای داریم که «یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا» (انفال/29) یعنی هیچ وقت گیج نمیشوی. آدمهایی که مخلص هستند هیچ وقت تلویزیون روحشان برفک ندارد. شفاف است میدانند چه است.
اخلاص چیست؟ اخلاص اگر کسی داشته باشد در بن بست نمیماند. آدم مخلص را خدا به او الهام میکند. این کار را بکن. این کار را نکن. اخلاص که نیست. هر چه مغز متفکر کار میکند بیشتر بن بست میشود. این آمریکا را نگاه کنید. آمریکا اخلاص ندارد. دلش میخواهد قلدری کند. هر چه مغز سیاسی و اقتصادی و حقوقی و نظامی هست هر کاری تا حالا کردهاند در این هشت ساله شکست خوردند. افغانستان را گرفتند. نه عزیز شدند، نه محبوب. و حتی پشیمان هم هستند. وارد عراق شدند بسیار پشیمان هستند. منتهی به روی خودشان نمیآورند. خوب ما چه چیزی گیرمان آمد؟ به کجا رسیدیم؟ این همه از شاه حمایت کردند به کجا رسیدند؟ تمام بلندگوهای در اختیار را وادار کردند جسارت کند به جمهوری اسلامی و تحقیر کند. چه گیرشان آمد؟ چون برای خدا نیست.
3- انفاق کافران در جهت مقابله با راه خدا
قرآن بخوانم. قرآن میفرماید: «یُنْفِقُونَ» (انفال/36) آیههای قرآن را شما دقت کنید میفهمید. «یُنْفِقُونَ» (انفال/36) انفاق میکنند، «أَمْوَالَهُمْ لِیَصُدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ» (انفال/36) پول خرج میکنند که جلوی راه خدا را بگیرند. «فَسَیُنفِقُونَهَا» در آینده هم پول خرج خواهند کرد. اما «ثُمَّ تَکُونُ عَلَیْهِمْ حَسْرَهً» (انفال/36) آخرش خواهند دید این همه پول خرج کردهاند هیچی عایدشان نشد. این همه پول خرج میکنند بعد میبینند نه، جمهوری اسلامی دارد پیش میرود. میگویند: پس این پولها چه شد؟ فکر میکنند چهار تا فیلم و چهار تا ماهواره و چهار تا مقاله و چهار تا، یک جسارت به پیغمبر میکنند پیغمبر را بشکنند، سال نبوی درست میشود. چند صد کتاب راجع به پیغمبر. تا حالا آمریکا به هیچ یک از اهدافی که میخواسته، نرسیده است و امام به همه اهدافش رسید. امام فرمود ما میخواهیم مردم بیدار شوند، مردم بیدار شدند. میخواهیم اسلام عزیز بشود، اسلام عزیز شده است. محاصره اقتصادی میکنند که ما شکسته بشویم، بچههای ما دست به انرژی هستهای دسترسی پیدا میکنند. هر چه فشار بیشتر، رشد بیشتر. مثل توپ هر چه بیشتر به زمین میزنند، بلندتر میشود. الآن جمهوری اسلامی در کشورها، از چهرههای درخشنده دنیا است. مسئولین ما که میروند در کشورها، استقبالی که از آنها میشود با مسئولین کشورهای دیگر قابل قیاس نیست. اگر برای خدا باشد راهها باز میشود. عیبها برطرف میشود. آدم مخلص اگر یک کاری هم بکند که نباید بکند در قرآن یک آیه داریم میفرماید: «أَصْلَحَ بَالَهُمْ» (محمد/2) یعنی دسته گلی را هم که آب داد ما درستش میکنیم. ببینید خود شما هم همین طوری شما میآیی بروی مثلاً میبینی که بچّه ات را عقرب گزید. چرا عقرب گزید؟ برای اینکه بچه ات کنار دیوار نشسته از سوراخ دیوار یک عقربی او را گزیده است. میگویی آقای قرائتی تو چه حقّی داشتهای که این بچه من را کنار دیوار نشانده ای؟ میگویم: آقا ببین من مخلص بودم. بچه شما وسط خیابان بود، ترسیدم موتور و دوچرخه به او بخورد من برای اینکه وسط خیابان به موتور و ماشین نخورد، بچه ات را بردم کنار دیوار نشاندم. من که کف دستم را بو نکرده بودم. حالا تصادفاً از دیوار یک عقرب آمده و او را گزیده است. شما میگویی خوب پس هیچی. یعنی خودش من را بخشید چون میداند من نیتم خیر است. میروید دکتر، نسخهای که میدهد ممکن است شما خوب نشوید اما فحش به دکتر نمیدهید. میگویید والله دکتر هم معاینه کرد، هم دقت کرد. هم خون را آزمایش کرد. نمیدانم هر کاری باید بکند، کرد دیگر حالا نشد. یک وقت میروید پیش شخصی که دکتر نیست. خوب آن بگیر و ببند دارد. اما اگر طرف مخلصانه هر چه در توان داشت به کار گرفت منتها خوب نشد. عیبها برطرف میشود.
4- اخلاص، عامل محبوبیت در نزد خدا و خلق
اخلاص آدمها را محبوب میکند. مردم آدمهای ریاکار را دوست ندارند، میگویند این ریاکار است. این برای خودنمایی کار میکند. میفهمند. من یک بچه داشتم، بچه من 3 سالش بود. تقریباً دو، سه سالش بود. مهمان دار شدم. مهمانی که آمد خانه ما بچه داشت. من بچه مهمان را بوسیدم. تا بچه مهمان را بوسیدم دیدم بچه خودم هم دارد نگاه میکند. بچه خودم را هم بوسیدم. گفت بابا. گفتم بفرما، جانم. گفت تو من را الکی بوسیدی. راست هم میگفت. فهمید من الکی بوسیدم. چون اول بچه مهمان را بوسیدم. منتها بعد دیدم او دارد نگاه میکند. تعجب کردم که عجب واقعاً این که میگویند فهمید. مقداری گیج شدم، بهت زده فکر کردم. این بچه کوچولو رفت در اتاق و برگشت گفت بابا. گفتم بله. گفت دیدی چی بهت گفتم. چنین کاری را کردی. دو بار حال ما را گرفت. این آدمهای ریاکار، ریا پیداست. مصنوعی نمیشود. یعنی مثل ریش مصنوعی، تا عطسه کنی میافتد. کلاه گیس بالاخره تا میآیی سرفه کنی میافتد. نمیشود. آدم یک مقداری میتواند حقّه بازی کند. نمیدانم این قصه را گفتم را نگفتم. حالا یا نگفتم دفعه اول است یا گفتم دفعه دوم است. ناصرالدین شاه به علمای تهران در ماه رمضان افطاری میداد. یک سال به خاطر خلاف کاری هایش علما تصمیم گرفتند افطاری شاه را نروند. اعتصاب کردند. شاه پرسید که علما را هم دعوت کنید. فلان شب، شب علما است که مثلاً حالا. دربار نمیخواست بگوید که آخوندها با شما قهر هستند. گفت چه کنیم؟ گفت بابا حالا دو سه تا طلبه مصنوعی درست میکنیم. رفتند چند تا طلبه را عمامه دور سرش پیچیدند و دنبال یک آیت الله مصنوعی میگشتند. سرچشمه تهران یک کسی بود خربزه فروش بود، یک ریشهای سفید و خوبی داشت. گفتند این را آیت الله کنیم. رفتند گفتند آقا شما امشب بیا یک پولی هم از ما بگیر هر کاری کردیم هیچی نگو. گفت چیه. گفتند ما یک عمّامه میگذاریم روی سرت بیا افطار کن برو. گفت خوب من که صبح تا شب باید داد بزنم برای خربزه معلوم است اینها یک جا کلّی پول به من میدهند. دهانش پر آب شد و پول را گرفت و این آقای خربزه فروش را برداشتند یک لباس آیت اللهی و افطاری مصنوعی به آخوندهای مصنوعی، آیت الله مصنوعی. بعد به ناصرالدین شاه گفتند: الحمدلله امشب هم افطاری طی شد گفت نه علما باشند میخواهم بیایم ایشان را ببینم. گفتند نه آقایان همه بعد از منبر، بعد از افطار همه مسجد دارند، منبر دارند. ماه رمضان است کار دارند. گفت نه حالا پنج دقیقه. گفت آقا اجازه بده بروند اینها گرفتار هستند. گفت آقا بیایید. ناصرالدین شاه آمد نشست و گفت آقایان خیلی خوش آمدهاید و یک چند دقیقهای نشست. تا رفت خربزهها را بخورد، خربزه بی مزه بود. گفت ببخشید آقایان مثل اینکه خربزه شیرین نتوانستهاند برای شما تهیه کنند. یک مرتبه آیت الله گفت بیا سرچشمه دکّان خودم. یعنی شما اگر کاهو کاشتهاید هر چقدر هم سینه زدی اسفناج، اسفناج دو سه روز دیگر در میآید میفهمند که اسفناج نیست. بالای سر زمین کاهو نمیشود شعار اسفناج داد. دیر یا زود لو میرود. چه قدر این دختر و پسرها که در پارک یا در دانشگاه همدیگر را میبینند. به هم دروغ میگویند. بعد معلوم میشود که خیلی هایش دروغ است. بعضی از آنها هم البته راست میگویند حالا من نمیخواهم همه را بگویم ولی خیلی طلاقهایی که گرفته میشود به خاطر انتخابات پارکی است. انتخاب در پارک و سینما و دانشگاه چون انتخاب پلاستیکی است. با یک وزش باد میآید و با یک وزش باد میرود. آدم مخلص را مردم دوستش دارند.
اخلاص عامل نجات است. قرآن بخوانم. «وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» (عصر/1تا3) همه مردم خسارت میکنند جز کسانی که «آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» ایمان و عمل صالح باعث میشود که شما ضرر نکنی وگرنه باخته ای. حتی کشتی گیرهای ما، وزنه بردارهای ما. این آقا که تمرین وزنه برداری میکند. بگوید برای عزّت مسلمانها تمرین میکنم. بالاخره من چون خدا به من قدرت داده میآیم این قدرتم را در این مسیر کار بکنم که همیشه پرچم جمهوری اسلامی، سرود جمهوری اسلامی بالاخره وقتی من وزنه را بلند میکنم یک یا ابوالفضلی، یا حسینی، یا فاطمه، یا رسول الله، بالاخره من پیغمبر را مطرح کنم. این تمرینش هم عبادت است. اما اگر این نیت نبود، بگوید وزنه بلند میکنم که کف بزنند، خوب مردم کف میزنند تمام میشود و میرود. بعد از چند سال خودش هم دیگر زورش تمام میشود و نه او وزنه بردار است و نه کف زنی. هم وزنه برداری اش پرید هم کف زدن مردم پرید. چیزهای غیرخدا میپرد. ممکن است عطر بوی خوشی داشته باشد اما یک دوش که گرفتی بوی عطر میپرد.
5- اخلاص، در دسترس همگان
اخلاص همیشه برای همه قابل دسترس است. اخلاص چیزی نیست که بگویی آخر از کجا پیدا کنم؟ هر کسی میتواند خالص باشد. ممکن است شما بگویی برای نمره درس میخوانم. خوب این کار را هم که بنده میکنم در تلویزیون چون مثلاً مشتری میلیونی دارم. اگر به من بگویند آقای قرائتی در این خانه پنج نفر هستند بیا برایشان حدیث بخوان. میگویم والله گرفتارم. حال ندارم کار دارم، گرفتارم. ولی آنجا که میلیونی و دوربین است قبول کنم. ممکن است تلویزیون هم از ریا باشد. آن کار برای مدرک باشد. آن کار برای سود باشد. آن کار برای کف باشد. آن کار برای صلوات باشد. آن کار برای مقام باشد. نان باشد هر چیزی. ولی بالاخره اخلاص در دسترس است.
شما وقتی میخواهی بخوابی نمیتوانی مثلاً یک ذکر خدا را بخوانی و بخوابی؟ مثلاً زیر لحاف که کسی نیست. خدایا من میخواهم بخوابم نمیدانم صبح تا حالا چه کردم؟ خدایا اگر خوبی از من سر زده الحمدلله رب العالمین، اگر لغزشی از من سر زده خدایا من را ببخش. یک عذرخواهی از خدا بکن و بخواب. این عذرخواهی در رختخواب دیگر نه دوربین است. پیرزنی را سراغ دارم هر شب که میخوابد دو رکعت نماز میخواند و میخوابد به او گفتم این چه نمازی است؟ نماز شب اگر میخواهی بخوانی نماز شب یازده رکعت است. این دو رکعت چیست؟ گفت نمیدانم بالاخره هر وقت میروم بخوابم، میفهمم امشب یک عده مرده اند، شب اول قبر هم شب سختی است. نمیدانم چه کسی و کجا مرده است؟ دو رکعت نماز میخوانم میگویم خدایا من دلم برای اینها میسوزد به آنها رحم کن. این اخلاص است. من از این پیرزن یاد گرفتم شبها که میخواهم بخوابم حال نماز ندارم، سه تا «قُلْ هُوَ اللَّهُ» (اخلاص/1) میخوانم میگویم خدایا مال اینهایی که امشب شب اول قبرشان است. مال فراموش شدههای تاریخ. چون ما فراموش میشویم. صدقه میدهی بده برای دفع بلا، بگو دفع بلا از همه مسلمان ها. ولو نمیشناسیم. چه کسی. هر که میخواهند باشند. میشود اخلاص باشد. ما در موقوفات، وقفی داریم که درآمد این وقف را بروید میوه بخرید، دو نفر بالای سر بیمارهای سخت بروند، این دو نفر به اسم عیادت بروند بگویند: الحمدلله حالش بهتر شده است. مثلاً این هفته بروند، هفته دیگر هم بروند. بگویندای حالش بهتر شده است. یعنی با هم حرف بزنند تلقین کنند به این که تو داری رو به بهبودی میروی. در یزد کسی آب انباری میسازد. یک روز میآید میبیند بر سر این آب انبار دعوا است. میگوید: چه شده است؟ میگویند: این یهودی آمده است اینجا آب ببرد. چون در یزد یهودی خیلی بود. و این یهودیها میآیند از آب انبار مسلمانها آب میبرند. نمیخواهیم بگذاریم. فرمود: که بابا آب دادن که یهودی و مسلمان ندارد. اصلاً آب انبار برای یهودی ها. من برای مسلمانها یک آب انبار دیگر میسازم. مسلمان آب انبار میسازد که مخصوص یهودیها باشد. میگوید یهودیها هم آدم هستند. خداپرست که هستند. معاد و خدا را که قبول دارند. کتاب آسمانی را که قبول دارند. حالا مسلمان نیستند اما تشنه که نباید باشند. میگوید این آب انبار برای یهودی ها، یکی دیگر برای مسلمانان میسازم. یعنی برای تشنگی یهودی ها. اخلاص از آن سرمایه دار یزدی تا آن کسی که برای سگهای مشهد تا آن کسی که برای آدمهایی که مردهاند و نمیداند چه کسی هستند. یعنی اخلاص در دسترس است. این طور نیست که بگویی من نمیتوانم نیت خالص بکنم. حالا این کارت برای ریا بود. شما یک کار خالص که میتوانی بکنی. بابا داری میروی نمیدانی چه کسی است. اما یک سلام به او بکن برای خدا به او سلام کن. حالا حتماً باید رئیس و وکیل و وزیر باشد.
6- اخلاص، عامل دوری از عقدهها و پشیمانی ها
اخلاص جلوی عقده را میگیرد. آدم مخلص هیچ وقت پشیمان نمیشود. شما برای خدا سلام میکنی، بنده نمیشنوم جوابت را نمیدهم. اه چه قدر این آخوند متکبر است. میگوییم آقا مگر برای خدا سلام نکردی؟ گیرم من نشنیدم جواب شما را بدهم شما ثوابت را برده ای. چه من بشنوم، چه نشنوم. چه جواب شما را بدهم، چه ندهم. میرود نماز جماعت میگویند آقا نیست. شما ثواب جماعت را داری. کسی که برای خدا کار میکند، خدا اجرش را میدهد چه به هدف برسد، چه نرسد. آدم مخلص هیچ وقت عقدهای نمیشود. آدم مخلص کارهایش حفظ میماند. چون میگویند کاری که برای خدا کردی حفظ میشود. «کَلِمَهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی». توحید حصن است. حصن یعنی قلعه یعنی آدم وقتی جنسش را گذاشت در قلعه دیگر خاطرش جمع است که این حفاظت شده است مثل یک پولی که در صندوق میگذارند. آدم وقتی برای خدا کار کرد میداند دیگر تلف نمیشود، خدا حفظ میکند. اخلاص میشود برای خدا درس خواند. میشود برای خدا کار کرد. و خدا چه قدر رشدش میدهد.
7- نقش اخلاص امام و رزمندگان در حفظ انقلاب اسلامی
یک امام پیدا شد، مخلص بود. یک مشت رزمنده پیدا شدند مخلص بودند. اخلاص امام و اخلاص رزمندهها این نظام را نگه داشته است. این همه هم خلاف در نظام میشود. چه قدر پارتی بازی میشود، رشوه میگیرند، حق و ناحق میشود، عزل بیجا، نصب بیجا، خط بازیهای سیاسی. خیلی عیب در مملکت ما، کم نیست حالا نمیگویم خیلی اما کم هم نیست. اگر نگوییم خیلی اما کم هم نیست. اما در عین حال آن اخلاص امام و اخلاص خون شهدا روز به روز چهره ی این انقلاب را روشن تر میکند با این که خودمان هم میدانیم. بنده خودم در نهضت سوادآموزی که مسئولش هستم میدانم چه قدر ضعف دارم. از هر رئیسی مصاحبه کنی و بگویی تو را به قرآن راستش را بگو و ضعف هایت را بشمار. یک صفحه این قدری برایت مینویسد. اگر شما در مملکت سی تا ضعف داری خود مسئولین هر کسی عیبهای خودش را بهتر میداند ولی یک اخلاصی در کار است. مثل اسکناس هر چه قدر هم کهنه بشود، یک نخ در اسکناس است که آن نخ به اسکناس ارزش میدهد ولو رنگ اسکناس بپرد گوشه اش هم پاره بشود. ولی تا مادامی که آن نخ در آن هست اسکناس ارزش دارد.
اخلاص کیمیایی است که فانی را باقی، کم را زیاد، راه را باز، عیب را برطرف، انسانها را محبوب، سبب نجات از خسارت، برای همیشه قابل دسترس، جلوی عقده را میگیرد.
خدایا تو را به آبروی آنهایی که اخلاص داشتهاند اگر تا حالا هر کار ناخالصی از ما سر زده ببخش و بیامرز از الآن تا ابد تمام افکار و اقوال و کردار و رفتار و گفتار و تصمیمات ما را صد در صد خالص و ذخیره قبر و قیامت قرار بده . هر چه هم تا حالا برای خوشایند این و آن اگر کاری کرده ایم خدایا گذشته ما را ببخش و بیامرز .