راهها و ابزارهای فتنه در جامعه(2)
2- کتمان حقایق و کیفر سخت آن
3- فتنه انگیزی نیروهای نفوذی دشمن
4- وعده خداوند در کشف توطئههای دشمنان اسلام
5- وحی الهی به مؤمنان و وحی شیطانی به فاسقان
6- بهرهگیری دشمن از جلوههای دنیوی برای اغفال جوانان
7- هوشیاری در برابر اظهار پوزش دشمن
موضوع: راهها و ابزارهای فتنه در جامعه(2)
تاریخ پخش: 23/02/89
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحثمان راجع به فتنه بود و ابزار فتنه و چند جلسهای صحبت کردیم. به شمارهی 14 رسیدیم. ابزار فتنه! فتنه هم بوده، هم هست، هم خواهد بود. فتنههای جزئی و کلی. فتنههای فردی و فامیلی و منطقهای! فتنههای کشوری و بینالمللی، فتنههای پیدا و ناپیدا، فتنههای سطحی و عمیق، بحث فتنه بحث مهمی است. قرآن راجع به فتنه دو آیه دارد. «الْفِتْنَهُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْل» (بقره/217) «الْفِتْنَهُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْل» (بقره/191) فتنه از کشتن مهمتر است. فتنه از کشتن بزرگتر است و سختتر. «اَکبَر» بزرگتر است. «أَشَدُّ مِنَ الْقَتْل»، «أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْل» برای هر دو آیه داریم. حالا چند جلسه صحبت کردیم، گفتیم: ابزار فتنه، به شمارهی14 رسیدیم.
1- تبلیغ افکار انحرافی به اسم دین
مغالطه! گاهی از ابزار فتنه این است که مغالطه میکنند. یعنی یک چیزهایی را جابجا میکنند، قرآن میگوید: «یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْکِتابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتاب» (بقره/231) زبانشان را چنان میچرخانند که فکر کنی اینها کتاب آسمانی میخوانند. «وَ ما هُوَ مِنَ الْکِتابِ» (آلعمران/78) اینها کتاب آسمانی نیست. این زبانش را میچرخاند. فتنههای فرهنگی! ببینید زمان شاه میخواستند، لام درس بدهند. در کلاس اول ابتدایی میگفتند: لام داریم. لام بزرگ،لام کوچک. وقتی لام را میخواست درس بدهد، میگفت: سارا بازار رفت و با پول، (لام بزرگ) خود لباس (لام کوچک) خرید. آنوقت عکسی که اینجا میکشیدند، عکس یک خانم بیحجاب، تا بالای زانو خانم هم پیدا بود. دست دخترش را هم گرفته بازار میرود. لام درس میداد، اما چه؟ در این حرف: 1- درس بیحجابی بود. 2- درس تبرّج، جلوهگری خانم در خیابان بود. بحث مصرف بود. بحث مدلهای غربی بود. مدلهای غربی! یک خانم بیحجاب دست بچهاش را گرفته، برود لباس بخرد. سارا بازار رفت و با پول لباس خرید. اما هم بیحجابی را میگفت. هم جلوهگری را میگفت. هم مصرف را میگفت. هم مدلهای غربی را میگفت. این را فتنه میگویند.
«ثِقافه» یعنی کارهای فرهنگی، در عربی برای اینکه ما نسلمان از قرآن جدا شود، کتاب عربی در آموزش و پرورش هست، اما عربی هیچ ربطی به قرآن ندارد. جوان دبیرستانی ما نمیتواند قرآن بخواند، کتاب عربی میخواند، «العُصفور طار» گنجشک پرید. (خنده حضار) «العُصفور» در عربی یعنی گنجشک، «طارَ» یعنی پرید. پرواز کرد. یعنی جوان ما هم عربی میخواند و هم از قرآن جدا میشود. چه دستی در کار است. چه دست خائنی در کار است که بچههای همشهری ما کاشان، میدانند کوه هیمالیا چند متر است. اما نمیدانند فیض کاشانی چه کسی بوده است. دویست تا کتاب علمی نوشته است. امام فرمود، این حرف که میزنم از امام است. امام فرمود: ما از ورق زدن کتابهای فیض کاشانی مُچمان درد میگیرد. بچههای تبریز، میدانند اقیانوس اطلس چند متر است. علامه طباطبایی و امینی را نمیدانند چه کسی است. چه دستی در کار است که ما را از خودمان جدا کند. این خیلی مهم است. مغالطهها!
یک پژوهشهایی میکنند. یک تحقیقاتی میکنند. که خندقی کندند، درست است یا خندقی بکندند، یا خندقی بکندندی؟مثل اینکه مشکلات مملکت در همین کلمه است. که آیا خندقی کندند، یا بکندند، یا بکندندی؟ در مسائل مذهبی، سورهی «قُل هو الله» اسم دوّمش چیست؟ رد شدی برو! مثلاً حالا لازم است ما اسم دوّم را بدانیم؟ سؤال احمقانه است. به تو چه که اسم دومش چیست. سورهی «قُلهو الله» سورهی «قُل هو الله» است. اسم دیگر هم دارد، دارد که دارد! به من چه! ما باید مثلاً بگوییم: اسم دیگر سورهی فرقان چیست؟ خیلی از سؤالها، سؤالهایی است که هیچ نه واجب است، بدانیم. نه مستحب. خدا میداند، هم در حوزه و هم در دانشگاه، درسهایی داده میشود که والله بالله تالله نه دانستن آن واجب است، نه دانستن آن مستحب است، نه نیاز فرد حل میشود، نه نیاز جامعه! ولی به اسم مباحث علمی طرح میشود. وقتها کشته میشود. یک بازنگری باید بشود. آنچه وارد گوش ما میشود، من نمیدانم حالا چه کسی پای تلویزیون است، هرکس میخواهد باشد. چه طلبه، چه دانشجو، چه دانشگاهی، چه روحانی، هرچه گفته میشود باید یا واجب باشد، یا مستحب باشد، یا مشکل فردی را حل کند، یا مشکل جامعه را حل کند.
2- کتمان حقایق و کیفر سخت آن
کتمان حقایق، یکی از راههای ضربه زدن این است که حقیقتها را کتمان میکنند. تنها گناهی که خدا در قرآن با این عبارت گفته است. گفته: «یَلْعَنُهُمُ اللَّه وَ یَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ» (بقره/159) تعبیر خیلی تند است.«یَلْعَنُ» یعنی خدا لعنت کند. یعنی اینها را دور کند. «یَلْعَنُهُمُ اللَّه وَ یَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ» «لاَّعِنُونَ» فعل مضارع، «یَلْعَنُ» و «یَلْعَنُ» فعل مضارع، یعنی برای همیشه خدا اینها را لعنت کند. برای همیشه همهی لعنتکنندهها لعنت کنند. لعنتکنندهها چه کسانی هستند؟ جنّ و انس و ملک! هر صاحب شعوری که میتواند لعنت کند، برای همیشه لعنت کند. به چه؟ برای کسانی که «یَکْتُمُون» (بقره/159) کسانی که حق را کتمان میکنند. یکی از راههای ضربه زدن این است. کتمان میکنند. صنعت را کتمان میکنند، به بچههای ایران ندهید. هیچ میدانید آمریکا تا به حال فرمول پپسی را به ایرانیها یاد نداده است. به هیچ کشوری یاد نداده است. پپسی است. فرمولش را فقط… حالا این چه چیزی ترکیب شده که پپسی شده است، به هیچ کسی نمیگوید. حالا پپسی که آبکی است، سِفتَکی هم همینطور است. فرمول هواپیمای (اِف 16) امکان ندارد آمریکا کدش را بدهد. اصلاً شما خودت هم اگر از انرژی هستهای، چیزی استفاده کنی، او غیظ میکند. به تو که نمیدهد، هیچ، میگوید: خودت هم نفهم! خودت هم نفهم!
راههای فتنه، کتمان. قرآن میگوید: «وَ لا یَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا» (بقره/282) اگر به کسی گفتند: بیا شهادت بدهد، نگوید: حال ندارم. حقّت دارد از بین میرود، برو شهادت بده. مگر تو میدانی که چه چیز برای چه کسی است و چه کسی چه گفته است؟ شاهد بودی؟ بابا حوصلهام نمیرسد. خوب حوصلهات نمیرسد، حقی از بین میرود. حضرت امیر فرمود: حکومت نزد من از ترشّح عطسهی بزغاله،ترشّح عطسهی بزغاله، حکومت برای من از ترشّح عطسهی بزغاله کمتر است. الا اینکه بتوانم حقی را احیا کنم. شما اگر میدانی حق و ناحق میشود باید شهادت بدهی. «وَ لا یَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا» آیهی قرآن است. شاهد حق ندارد کتمان کند.
ایجاد کنفرانسها و میتینگها! قرآن یک آیه دارد، میگوید: «لا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ الَّذینَ کَفَرُوا فِی الْبِلادِ» (آلعمران/196) رییس جمهور آمریکا کجا رفت؟ رییس جمهور چه کجا رفت؟ از این جلسات و میتینگها و اینها یکوقت نترسیدها،به خدا توکل کنید. گاهی اینها میروند و میآیند، میخواهند زهر چشم بگیرند. «لا یَغُرَّنَّکَ» گول نخورید. اغفال نشوید. توجه به امدادهای غیبی، توکل به خدا داشته باشید.
نیشها! گاهی وقتها شعر درست میکنند. یکوقتی آیتالله کاشانی، با ملیگراها بینشان مسئلهدار شد. برای آیتالله کاشانی چه شعرهایی، من الآن بعضی از شعرهایش را حفظ هستم. یک شعرهایی که او را تحقیر کنند. تحقیر کنند. «وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَکُوا أَذىً کَثیرا» (آلعمران/186) قرآن میگوید: یک اذیّتهایی از دشمنان خواهند دید. یعنی گاهی وقتها متلک میگویند. کاریکاتور میکشند که شما قیچی شوی! مواظب باشید قیچی نشوید.
یک عالمی در یک منطقهای، چون این را قبلاً در تلویزیون گفتم، میخواهم تکرار نکنم، از آن طرف هم یک عده پای تلویزیون نبودند، میخواهم بشنوند. حالا همینطور فشردهاش را میگویم. به قول تلویزیون خلاصهی اخبار! ماجرا مفصّل است. یک عالمی در یک منطقهای نفوذ داشت. طرفدارهای کَسرَوی، که یک آدم منحرفی بود، میخواستند آنجا فعالیت کنند، گفتند: با این عالم چه کنند؟ گفتند: بیایید این عالم را هر روز یک تهمتی به او بزنید. بگوییم: این عالم زنهای متعدّدی دارد. این عالم خمس را میگیرد و به بچههایش میدهد. هر روزی یک شبنامهای، هر روزی به دیوارها یک چیزی بنویسیم. خود آن آیتالله به من میگفت. خدا رحمتش کند، مرد. میگفت: من دیدم هر روزی برای من یک بساطی است. گفتم: آقا جمع شوید من حرف آخر را بزنم، میگفت: هم علاقهمندان من جمع شدند، هم مخالفین که گفتند: آقا قیچی شد، برویم ببینیم سخن آخرش چیست؟ گفت: جمع شوید سخن آخر را بزنم.فکر کردند سخن آخر یعنی سخنرانی آخر که از شهر بیرون برود. میگفت: مسجد پر شد. دوستان و مخالفین! گفتم: بسمالله الرحمن الرحیم اگر شنیدید من زنهای متعدّدی دارم، بشنوید و باور کنید. اگر شنیدید من خمس و سهم امام میگیرم و به فامیل ها میدهم، بشنوید و باور کنید. اگر شنیدید من باقاچاقچیها رابطه دارم، بشنوید و باور کنید. اگر شنیدید من با، اگر شنیدید… دائم گفتم: اگر… اما اگر شنیدید که من خسته میشوم، از شهر بیرون خواهم رفت، بشنوید باور نکنید! من هستم. (خنده حضار) من هستم! میگفت تمام شد دیگر! چون گاهی وقتها میگویند: بیایید کلاغپرش کنیم، این قیچی شود. میخواهند قیچی کنند. نیشها! «طَعَنُوا فی دینِکُم» (توبه/12) آیهی قرآن است. الله اکبر! چیزی به ذهن آدم نمیآید، مگر اینکه قرآن آیه دارد. میگوید: «طَعَنُوا فی دینِکُم» در دینتان طعنه میزنند. طعنه میزنند. «طَعَنُوا فی دینِکُم» طعنه میزنند.
شاه یک وزیر احمقی داشت، رفته بود در یک روستا صحبت کند، میگفت: امروز که روزی نیست که دیگر گوش به حرف آخوندها بدهید. نماز باران، نماز باران! اعلی حضرت دستور داده برای شما چاه عمیق بزنیم. احمق! آخر چاه عمیق آبش از کجاست؟ اگر باران نیاید، چاه هم آب ندارد. این فکر میکرد، اعلی حضرت گفت: چاه عمیق این یک قدرت در مقابل قدرت خداست. اینطور نیست. چاه عمیق بزنی؟ این حرفها دیگر کهنه شده است. دیگر اُمُّل هستی. حجابت را بردار! اُمُّل بازی در نیاور. برهنگی، تمدّن است. درختها وقتی برگ دارد قشنگتر است، یا وقتی لخت است. طاووس عظمتش با پر و بالش است. اگر بیحجابی فرهنگ است که خوب ما با خیلی از حیوانها فرق نداریم. ارزش ما به لباس ما است. خواهر و برادر هستیم. یعنی چه؟ یعنی ببین ما خواهر و برادر هستیم دیگر!خواهر و برادر هستیم یعنی بگذار بیشتر با هم باشیم. خوب نمیتواند بگوید: بیا با هم گناه کنیم. میگوید: خواهر و برادر هستیم. خواهر و برادر هستیم یک پلی است برای اینکه «طَعَنُوا فی دینِکُم»
3- فتنه انگیزی نیروهای نفوذی دشمن
عوامل نفوذی! قرآن یک آیه دارد میگوید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا» (آلعمران/118) یعنی نگیرید. «لا تَتَّخِذُوا بِطانَهً مِنْ دُونِکُم» (آلعمران/118) «دُونِکُم» یعنی غیر خدا، از غیر خودتان، از بیگانه «بِطانَه» نگیرید. «بِطانه» از بطن است. بطن یعنی شکم! آنهایی که در شکم شما میروند. یعنی آنهایی که نفوذ میکنند، اسمهایش چیست؟ اسمهایش مستشار اقتصادی است. مستشار نظامی، آنهایی که دور میگردند. گردشگری! سمپاشی، به اسم سمپاشی متر متر باغهای میوه ما را میدانند. به اسم سمپاشی در تمام سوراخها و زیر زمینهای خانهی ما را میدانند. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» از برکات جمهوری اسلامی بود که 40، 50 هزار، جمعیت انبوهی از افراد آمریکایی، در دلاندرون و قدم به قدم ما بودند. و نفوذ میکردند، همه را بیرون کردند.
ما وقتی مکه رفتیم، دیدیم اصلاً در فرودگاه جدّه، همهی این نیروهای درجه یک آنها آمریکاییها هستند. فرماندهی دست آمریکا است. آنها در حد تایپ و در حد نمیدانم تدارکات و مهرههای بزرگ، آمریکا همه جا نفوذ میکند. به لطف خدا در سایهی جمهوری اسلامی اینها را بیرون ریختند. به این آیه عمل شد. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَهً مِنْ دُونِکُمْ»
استراق سمع! «وَ فیکُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ» (توبه/47) «سَمع» یعنی گوش، «سَمَّاعون» یعنی کسی که حرفها را گوش میدهد و گزارش میدهد. «سَمَّاعُون لَهُم»
4- وعده خداوند در کشف توطئههای دشمنان اسلام
طراحی و کید و حیله و توطئه! توطئه! قرآن میگوید: ما توطئهها را حل میکنیم. میدانید آیهای که توطئه حل میشود، چیست؟ «أَ لَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فی تَضْلیلٍ» (فیل/2) «کِید» یعنی توطئه! آیا خداوند کید و نقشه، کید و مکر و اینها را «فی تَضْلیلٍ»، «تَضْلیلٍ» از همان ضالیّن است. یعنی انحراف. آیا توطئهی اینها را منحرف نکرد؟ نقشههای اینها را نقش بر آب کرد. «أَ لَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فی تَضْلیل» این آیه برای خنثی شدن توطئهها است. خداوند فرمود: «وَ مَکَرُوا» (آلعمران/54) اینها تدبیر میکنند. «وَ مَکَرَ اللَّه» (آلعمران/54) خدا هم طراحی میکند. آنها طراحی میکنند، خدا هم طراحی میکند، منتهی خدا قول داده است. «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا» (غافر/51) ما پیغمبرهایمان را یاری میکنیم. «وَ الَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا» (غافر/51) پیغمبران و مؤمنین را در همین دنیا، کمک میکنیم.
رهبری شیطان، یک آیه داریم که شیطان به اولیائش میگوید چه کن. ببین اگر ما خوب باشیم، خدا به ما میگوید چه کن. اگر بد باشیم شیطان به ما میگوید: چه کن. مثل لیوان، لیوان اگر از این طرف گرفتی، آبش میکنند. دَمَر گرفتی دیگر قابل ذخیرهی آب نیست. ما اگر قلبمان را مثل آنتن که در پشت بام هست. اگر روی جهت خاص قرار بدهی، میگیرد. تغییر بدهد، نمیگیرد. خدا میگوید: تو با من باش، «وَ أَوْحَیْنا إِلى أُمِّ مُوسى» (قصص/7) به مادر موسی وحی کرد چه کن. چون به فرعون گفته بودند: امسال یک زن پسری میزاید حکومت تو را زیر و رو میکند. فرعون دستور داد، هر زنی پسر زایید بکشند. مادر موسی پسر زایید. گفت: حالا چه کنم؟ حالا میآیند میکشند. خدا به مادر موسی وحی کرد. به او شیر بده. در جعبه بگذار و در رودخانه بیانداز. بعد گفت: «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْک» (قصص/7) تو او را بیانداز، من برمیگردانم.
تو نیکی میکن و در دجله انداز خودم شیرجه میرم درش میآرم
تو در دریا بیانداز، «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلینَ» (قصص/7) پیغمبرش هم میکنم. یک چیز اضافه! در بنبستها خدا به مؤمنین میگوید چه کن. شیطان هم همینطور است. قرآن میگوید: «إِنَّ الشَّیاطینَ لَیُوحُونَ إِلى أَوْلِیائِهِمْ» (انعام/121) دو تا وحی در قرآن داریم. بد نیست این را بنویسم.
5- وحی الهی به مؤمنان و وحی شیطانی به فاسقان
1- هم از سوی شیطان، «لَیُوحُونَ» یعنی شیطانها وحی میکنند. به چه کسی؟ «إِلى أَوْلِیائِهِمْ» به دوستانشان، شیطان به دوستانشان وحی میکند، هم داریم «أَوْحَیْنا إِلى أُمِّ مُوسى» یعنی خدا به مادر موسی، هم «لَیُوحُونَ» داریم، شیطانها هم «اَوحی» داریم، خدا! یعنی هم شیطان القا میکند، هم خدا القا میکند. اگر آدم نااهل باشد، شیطان به او یاد میدهد چه کند. اگر آدم باتقوا باشد، خدا به او الهام میکند چه کند. «إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّیْطانُ بِبَعْضِ ما کَسَبُوا» (آلعمران/155) به خاطر بعضی خلافکاریهای ما شیطان بر ما سوار میشود.
جلسات مخفیانه، قرآن میفرماید که: «وَ اللَّهُ یَکْتُبُ ما یُبَیِّتُون» (نسا/81) «یَبَیّتُون» بیتوته، بیتوته یعنی شب تا صبح خواب و بیدار! «وَ اللَّهُ یَکْتُبُ» خدا مینویسد، چه چیز را؟ «یُبَیِّتُون» آن چیزی را که بیتوته، شب تا صبح گفتید، خدا ثبت کرد. فکر نکنید در خانهی تیمی چراغ را خاموش کردید، زیر زمین رفتید، طبقهی چندم رفتید. برج فلان رفتید. حتی به اسم ورزش، به اسم استخر، رفتید در استخر حرفهایتان را لابهلای شنا زدید. هرکاری کنید، خدا ثبت میکند. «وَ اللَّهُ یَکْتُبُ» خدا گفته: «وَ اللَّهُ مُخْرِجما کُنْتُمْ تَکْتُمُون» (بقره/72) عربیهایی که میخوانم قرآن است. «وَ اللَّهُ مُخْرِجما کُنْتُمْ تَکْتُمُون» یعنی خدا آن چیزی که کتمان کردی، «مُخرِج» خارج میکند. خدا، یعنی خدا لو میدهد. خدا قول داده لو بدهد. اصلاً سنّت خدا است. تا حالا کدام توطئه است که کشف نشده است؟ یک نمونه بگویید توطئه طراحی کردند، این کشف نشد. یوسف را در چاه انداختند. گفتند: دیگر تمام شد! تمام نشد. بدن امام حسین را زیر سم اسب کردند، که محو شود؟ قبر امام حسین را آب بستند، کشاورزی کردند، که محو شود. زلیخا درها را بست کسی نفهمد، همه فهمیدند. چه توطئهای تا به حال کشف نشده است؟ قرآن است، اصلاً خدا قول داده است. گفته: «وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّهُ» همه توطئهها را خنثی میکنم. «وَ اللَّهُ مُخْرِج» (بقره/72)
6- بهرهگیری دشمن از جلوههای دنیوی برای اغفال جوانان
اغفال! دشمنها دوست دارند ما غافل باشیم. این جوانها اگر بدانند که بعضی از برنامهها و ماهوارهها برای اغفال است. بدانیم دیگر حالا اختیار با خودت. چطور اگر یک فرمول علمی خواستی، یادت نمیدهند. اما عکس سکس را از آن طرف دنیا با ماهواره برایت میفرستند. اگر من را دوست دارند، چرا به فکر من غذا نمیدهند. چرا غریزهی جنسی مرا تحریک میکنند؟ چرا شهوت من را تحریک میکنند، فکر مرا رشد نمیدهند؟ یعنی کافی نیست. «عَدُوٌّ مُبین» مُبین یعنی روشن است. یعنی مخفی نیست. دشمنی دیگران برای ما… هشت سال دنیا به سر ما بمب ریخت. یعنی یک صدامی مثل قیف درست کردند، اسلحهی شرق و غرب را در این قیف صدام ریختند، روی سر ما ریخت. چه کسی کمک ما کرد؟ که ما دائم بگوییم: روابط بینالملل، سازمان ملل، حقوق بشر، وقتی شما هشت سال بمباران شدید، این حقوق بشر یک آروغ زد! یک عطسه کرد؟ که چه؟ خیلی سازمانها هم هرطور آمریکا میخواهد، مثل دم سگ! دم سگ، سگ هرطور بخواهد دُمَش را تکان میدهد. از خودشان اراده ندارند. دُم سگ هستند.
قرآن میگوید: «وَدَّ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُون» (نسا/102) هرچه شما را غافل کند، به شما میدهند. مواد مخدّر هرچه بخواهی. عکس سکس هرچه بخواهی. شایعه هرچه بخواهی. تهمت هرچه بخواهی. دروغ هرچه بخواهی. هرچه که تو را نسبت به خودت پوچ کند، نسبت به مسئولینت پوک کند، نسبت به کشورت، وطنت پوک کند، هرچه تو را پوچ کند، مجّانی است. هرچه به تو نبوغ بدهد، به تو استعداد بدهد، تو را روشن کند، درش بسته است.
کلمات قشنگ، قرآن راجع به شعارهای قشنگ میگوید: «یُوحی بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْل» (انعام/112) «زُخرُف» یعنی طلا، «زُخْرُفَ الْقَوْل» یعنی حرفهای طلایی! این هم که میگویند: فلانی مزخرف میگوید، یعنی حرفهایش بد است، ولی طلاکاری میکند. یعنی حرفهای غلطش را زیبا جلوه میدهد. مثل اینکه مثلاً سطل زباله دورش را کادو بپیچیم. که آدم فکر میکند این یک هدیه است. کادو پیچی! «یُوحی بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْل»
مشرکان در جنگ یک بتی به نام بت هُبل داشتند. یک مرتبه شعار دادند، بیایید بُت هُبل را علیه مسلمانان شعار بدهیم. گفتند: «اُعلُ هُبَل»، «اُعلُ هُبَل»! «اُعلُ» یعنی بلند، «اُعلُ هُبَل»! «اُعلُ هُبَل»! هبل را بلند کنید. درود بر هبل! پیغمبر فرمود: مقابله به مثل کنید. شما هم شعار بسازید. «الله اَعلی و اَجَل»! «الله اَعلی و اَجَل»! یک بتی به نام بت «عُزّی» داشتند. گفتند: شعار را عوض کنیم. اینها در مقابل ما شعار ساختند. «اِنّا لَنَا العُزّی و لا عُزّی لَکُم» ما بت عزّی داریم! شما که بت عُزّی ندارید. «اِنّا لَنَا العُزّی و لا عُزّی لَکُم» پیغمبر فرمود: این رقمی شعار بدهید. «الله مولانا و لا مَولی لَکُم» شما سنگ دارید، ما خدا داریم! خدای شما با یک تبر میشکند. خدای ما با یک اراده همه کاری میکند. «اِنّا لَنَا العُزّی و لا عُزّی لَکُم» «الله مولانا و لا مَولی لَکُم»،«اُعلُ هُبَل»!«اُعلُ هُبَل»! «الله اَعلی و اَجَل»!
یکوقت اول انقلاب کمونیستها گفتند: ما طرفدار کارگران هستیم. امام خمینی فرمود: خدا هم کارگر است. خدا هم کارگر است. پیغمبر هم کارگر است. امیرالمؤمنین کشاورز است، کارگر است. اینها دیگر نمیدانستند چه بگویند. شعارها را باید از دست آنها گرفت. یکی از راههای فتنه و اغفال شعارهای قشنگ است. سرمایهگذاری! هر سال آمریکا بودجهای تصویب میکند. قرآن راجع به بودجه میگوید: «یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ لِیَصُدُّوا عَنْ سَبیلِ اللَّه» (انفال/36) پول خرج میکنند، «یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ» پول خرج میکنند «لِیَصُدُّوا عَنْ سَبیلِ اللَّه» پول خرج میکنند که جلوی راه خدا را ببندند. ما هم باید مقابله به مثل کنیم. برای نجات پول خرج کنیم. آنها برای انحراف پول خرج میکنند، ما هم باید برای نجات پول خرج کنیم.
خانهی تیمی چه؟ قرآن راجع به خانهی تیمی میگوید: «لَوْ یَجِدُونَ مَلْجَأً أَوْ مَغاراتٍ أَوْ مُدَّخَلاً لَوَلَّوْا إِلَیْه» (توبه/57) اگر سوراخ پیدا کنند، در آن میروند برای اینکه همفکری کنند. «لَوْ یَجِدُونَ مَلْجَأً» «مَلجَأ» میگویند: فلانی ملجأ و پناه ندارد. «مَلجَأ» یعنی جایی که آدم پناهنده شود. اگر پناهگاهی «مَغاراتٍ» غار، اگر غاری، پناهگاهی، «أَوْ مُدَّخَلاً» اگر یک جایی بتوانند در آن داخل شوند، اگر یک جا پیدا کنند، یک مخفیگاه پیدا کنند، میروند برنامهریزی میکنند.
7- هوشیاری در برابر اظهار پوزش دشمن
عذرخواهی قلاّبی! گاهی برای اینکه حرفشان را به آخر برسانند، میگویند: آقا ما پشیمان شدیم. توبه کردیم. عذرخواهی میکنیم. قرآن میگوید: عذرخواهی هم قبول نیست. این عذرخواهیشان هم تاکتیکشان است. «یَعْتَذِرُونَ إِلَیْکُمْ» (توبه/94) اینها «یَعْتَذِرُونَ» یعنی عذرخواهی میکنند. اما قرآن میگوید: «قُلْ لا تَعْتَذِرُوا» (توبه/94) بگو: نمیخواهد عذرخواهی کنید. من شما را میشناسم. حالا ایشان یک غلطی کرده است. فعلاً توبه کرده است. حتی گاهی ممکن است ایمانشان قلاّبی باشد. اصلاً ایمان ندارد. عاشق یک دختری است، دختر مسلمان است، میگوید: آخر تو مسلمان نیستی نمیتوانم با تو ازدواج کنم. میگویم: مسلمان میشوم. مسلمان میشود. گاهی ممکن است اسلامش قلاّبی باشد. گاهی ممکن است ریشش قلاّبی باشد. گاهی ممکن است حجابش قلاّبی باشد. یک دختری بند به حجاب نیست، اما فعلاً چون پسر دوستش دارد، پسر مذهبی است، فعلاً چادر سر میکند. بعد از عقد میگوید: نخیر چه کسی گفته؟ من اختیار با خودم است. میگوید: گول نخورید. اینها به خاطر بصیرت است. چقدر قرآن این آیات دارد. من این 50 موردی که نوشتم، تقریباً الآن شمارهی 26 هستم. شاید یک ساعت شد که من این 50 مورد را نوشتم. قرآن پر از این است که گول نخوریم. گول عذرخواهی نخورید. گول گریه نخورید. یوسف را در چاه انداختند، گریه کردند که گرگ پارهاش کرده، «وَ جاؤُ أَباهُمْ عِشاءً یَبْکُونَ» (یوسف/16) گول قسم را نخورید. «اتَّخَذُوا أَیْمانَهُمْ جُنَّه» (مجادله/16)
گول شرکت در جبههاش را هم نخورید. قرآن میگوید: بعضیها در جبهه میآیند، برای «لَأَوْضَعُوا» (توبه/47) اینها میآیند که عامل نفوذی باشند. میآیند به دشمن اطلاعات بدهند. میآیند شایعه بیاندازند، دل سربازها را خالی کنند. هدفشان از جبهه کمک به اسلام نیست. تضعیف روحیّهی مسلمانها است. آدم اگر بصیرت داشته باشد، دیگر گول نمیخورد. و قرآن پر از آیاتی است… اینکه قرآن میگوید: «هذا بَصائِر» (اعراف/203) این «هذا بَصائِر» آیهی قرآن است. یعنی تمام آیات من بصیرت است. چشمت را باز کن.
خوب 26 مورد گفتیم، باقیاش ماند. این13 مورد را که گفتیم، یکبار دیگر تکرار میکنم. بسمالله الرحمن الرحیم.
مبالغه و مغالطه، کتمان حقیقت، کنفرانس و میتینگ، و به این کشور و آن کشور و این شهر و آن شهر رفتن. نیشها و کاریکاتورها و متلکها، طعنهها، عوامل نفوذی، نگاه به تخته نکنید، نگاه نکنید. کسی به تخته نگاه نکند. آیهی عامل نفوذی چه بود؟ در شکمتان میرود… «بطن» یعنی شکم. «لا تَتَّخِذُوا بِطانَهً مِنْ دُونِکُمْ» «بطانه» عامل نفوذی! استراق سمع، «سَمَّاعُونَ لَهُمْ» تدبیر و کید و توطئه، «أَ لَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فی تَضْلیلٍ» رهبری شیطان! گفتم: دو تا الهام داریم. الهام الهی، الهام شیطانی. جلسات مخفیانه، اغفال، شعارهای زیبا، سرمایهگذاری، خانهی تیمی، عذرخواهی قلاّبی، ای کاش ما یک خرده قرآن را جدّی میگرفتیم. حدیث داریم هروقت فتنهها مثل شب تاریک به شما هجوم کرد، به سراغ قرآن بیایید.
شهادت صدیقهی طاهره را که چند روز دیگر هست، تسلیت میگوییم. و این سخنرانیها و خطبههای فاطمهی زهرا بود. فاطمهی زهرا یک سخنرانی برای افشاگری کرد، چه سخنرانی! کودتا کرد. اصلاً قرآن میگوید: من مواد منفجره هستم. « لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَل» (حشر/21) اگر قرآن بر کوه نازل شود، تکه تکه میشود، یعنی چه؟ یعنی من دینامیت هستم. سخنرانی حضرت زهراء در مسجد پیغمبر مواد منفجره بود. سخنرانی زینب کبری در کوفه و شام مواد منفجره بود. از عایشه پرسیدند: پیغمبر چگونه بود؟ گفت: قرآن بود. یعنی همانطور که قرآن منفجر میکرد، پیغمبر هم منفجر میکرد. یعنی چه؟ یعنی افشاگری میکرد. حق را افشا میکرد. مؤمن باید هم بصیر باشد، هم بصیرت بدهد. آن کسی که هم گول میخورد، هم گولش میزنند، هم مثل فتیلهی چراغ هرطور خواستند با یک شعاری، با یک تحقیق، دقّت، و راه نجات ما تمسّک به قرآن و اهل بیت است. خلاص! «إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا» (بحارالانوار/ج2/ص99) بچه تاب بازی میرود، مادرش، پدرش میگوید: آقاجان ببینید، این طناب و زنجیر را بگیر، دو تا طناب، دو تا زنجیر. اگر «تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا» اگر این را بگیرید، تاب هم هرچه تکان بخورد، نمیافتی. اما اگر دستت را از هر دو یا یکی برداشتی، با یک موج سرنگون میشوی. پیغمبر فرمود: امّت من! شما که روی این دنیا سوار هستی، «کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی» (بحارالانوار/ج2/ص99) «إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا» اگر قرآن و اهل بیت را داشته باشی، هیچ موجی شما را تکان نمیدهد.
خدایا ما را نسبت به اسلام، نسبت به قرآن و پیغمبر و اهل بیت وفادار، آشنا، بصیر، اهل بصیرت، بصیرتگیری، بصیرت دهی، خدایا نسل ما را، جامعهی ما را، کشور ما را، دختر و پسر ما را، مرز و انقلاب ما را در مقابل همهی تهاجمها بیمه بفرما. و به لطف خدا هم تا به حال اینطور شده است. میلیاردها دلار خرج میکند، بعد از دو، سه سال یک موجی میآید، هرچه اینها ته سیگار و پوست پرتقال پرت میکنند، یکبار یک سیل میآید همه را میبرد. میگویند: اِ…! ما این همه خرج کردیم، پس چه؟ هیچی! قرآن یک آیه دارد میگوید: «مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ» (آلعمران/119) از غیظ بمیر. مرتب برای براندازی تصویب کن، و روز به روز مسلمانها بصیرتر میشوند و شما را بهتر میشناسند. هرچه بیشتر خرج کند، حسرت وارد میشود. قرآن گفته است. گفته: پول خرج کردند، از این به بعد هم پول خرج خواهند کرد، اما این پولها که خرج کردند باعث حسرت خواهد شد. خواهد گفت: خرج کردیم اما جمهوری اسلامی شکست نخورد.
1- بر اساس آیه 159 سورهی بقره چه کسانی مورد لعنت دائمی خداوند هستند؟
1) عالمان بیدین
2 ) دانشمندان فاسق
3) کتمان کنندگان حقایق
2- کلمهی «بِطانَه» در قرآن، چه خطری را گوشزد میکند؟
1) عوامل نفوذی دشمن
2) خواستههای نفسانی
3) وسوسههای شیطانی
3- قرآن در سوره فیل، بر چه امری تأکید میورزد؟
1) بزرگی توطئههای دشمن
2) خنثی شدن توطئههای دشمن
3) فرار از توطئهها دشمن
4- بر اساس قرآن، وحی و الهام از سوی چه کسی صادر میشود؟
1) خداوند
2) شیطان
3) هر دو مورد
5- آیه 112 سورهی انعام به کدام شیوه دشمن اشاره دارد؟
1) بهرهگیری از سخنان زیبا و فریبنده
2) استفاه از سلاحهای پیشرفته
3) گسترش فساد و فحشاء در جامعه