راههای دعوت به راه حق -1
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.
بحث ما درباره یک آیه است که بالاخره یک تریاکی سالی چند تا تریاکی درست میکند یک پرتغال پوسیده یک صندوق پرتغال را خراب میکند بدها در بدیشان فعال هستند خوبها چرا در خوبیشان فعال نیستند عدهای اهل روزه هستند انقلابی هستند اهل تحصیل هستند اهل خدمت هستند عدهای هم وضعشان کم رنگ است میگوید ماشینهای قوی ماشینهای ضعیف را بکسل کنند دعوت یکی از اصول ما است که موضوع بحثمان دعوت دیگران آیه قرآن میفرماید «ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ» النحل/125 بسوی راه خدا دعوت کن از چه طریقی «بِالْحِکْمَهِ» از طریق حکمت «وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ» موعظـﺔ نیکو «وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ» النحل/125 دعوت کن به راه خدا تو که خوب هستی دیگران را هم به سوی خیر دعوت کن راه دعوت سه تا است، یا از طریق حرفهای حکیمانه، یا از طریق نصیحت، یا از طریق جدال میزگرد، یکی تو بگو یکی من بگویم گفتگو استدلال موعظه بحث راهی دیگر ندارد؟ میگوید خدا میداند که اگر مردم بنا باشد توی راه بیایند از یکی از این سه تا راه میآیند یا از طریق حکمت دعوت را میپذیریند یا از طریق موعظه آدم حسابی میشوند یا از طریق جدال کوتاه میآیند همانا پروردگار تو او بهتر میداند چی را بهتر میداند؟ بهتر میداند که کی از راهش گمراه میشود یا کی هدایت میشود همین سه تا راه را که گفته راه چهارمی نیست خدا میداند اگر بنا باشد کسی توی راه باشد از یکی از این سه تا راه میآید این ترجمـﺔ آیه.
1- حکمت، موعظه، جدال
مردم یا خواص هستند یا عوام هستند یا مخالف اگر خواص بودند حکمت اگر عوام بودند توده مردم موعظه اگر مردم جزو مخالف بودند جدال حالا. . . توی این آیه یک حسنه هست یک أحسن ولی حکمت چیزی توی آن نیست گفته وقتی دعوت میکنی حکمت قید ندارد اما موعظه که گفتند میگوید موعظه باید حسن باشد یعنی نیکو باشد جدال هم باید أحسن باشد. موعظه خوب جدال خوبتر اما اینرا نه گفته خوب نه گفته خوبتر این پیداست که حکمت، حکمت یعنی استدلال، استدلال یک رقم بیشتر نیست استدلال هر چی باشد خوب است ولی موعظه ممکن است موعظـه بد باشد ممکن است موعظـﺔ بد باشد ممکن است موعظـﺔ خوب باشد موعظه چند رقم است گفته از آن رقم خوبش جدال چند رقم است گفته بهترینش اما حمکت یک رقم بیشتر نیست یعنی هیچوقت استدلال و حمکت بازارش بی رونق نیست دو دو تا چهار تا است در هر رژیمی اما بعضی و قتها نه یک موعظهای در یک شرایطی زیباست در یک شرایطی زیبا نیست مثلا دختر یا پسر توی خانه خلاف میکنند مادر روبروی مهمانها به دخترش میگوید حرف زشت میزند تند حرف میزند توبیخ میکند توبیخ دختر روبروی مهمان توبیخ حسن نیست من اگر خلاف کردم تنگ گوشم بگو راننده یک آهنگی را توی ماشین گذاشته شما میگوئی آقای راننده تو دین نداری؟ خاموش کن، خوب این موعظه حسن نیست بنویس به او بده شاگرد شوفور را دعوت کن تنگ گوش او بگو سلام من را به آقای راننده برسان بگو آقا این آهنگ حرام است موعظه میشود حسن باشد میشود خوب باشد میشود بد باشد جدال میشود خوب باشد میشود بد باشد میشود حسن باشد میشود أحسن باشد اما استدلال منطقی هیچوقت دو رقم نیست یک رقم است و آن هم رقمش خوب است یک رقم است و آن هم خوب است حالا یک نکتـﺔ دیگر، موعظه را گفته حسن اما جدال را گفته أحسن خوب و خوبتر چرا آنرا گفته خوبتر؟ چون موعظه خودی است برای خودیها خوب بس است جدال مخالف است مخالف چون ترش است شما باید شکرش را زیاد کنی مثل یتیمی که بابا ندارد شما باید محبتت به یتیم بیشتر باشد اینها همه عنایت است حکمت را حسن نمیگوید موعظه را حسن میگوید جدال را أحسن میگوید این پیداست که خود این دعوت که به ما میگوید این رقمی باشید خود این بهترین روش است یعنی از آیاتی که میگوید چه جوری با مردم حرف بزن خود همین آیه است که کجا استدلال باشد کجا حسن باشد یعنی خود این آیه. . . میگفت بچه رفوزه شد آمد توی دفتر مدیر مدرسه میخواست بگوید به چه مجَوزی مرا رد کردی گفت به چه مجُوزی من را رد کردی! گفت به همین مجُوز که تو بلد نیستی بگوئی مجوز حالا این آیهای که به ما میگوید دعوت کنید خود آیه هم خیلی قشنگ گفته یک جا خالی گفته حکمت یک جا حسن گفته یک جا أحسن گفته یعنی خود آیه هم کلماتی که در آن بکار رفته کلمات قشنگی است.
2- موعظه باید حسنـــه باشد
حالا موعظـﺔ حسنه چیه؟ موعظـﺔ حسنه این است که واعظ به آنچه میگوید عمل کند حالا البته عمل هم لازم نیست فی الجمله باشد ببینید یک بالجمله داریم یک فی الجمله، فی الجمله یعنی چند درصد بس است مثلا وقتی بنده بگویم نماز را به جماعت بخوانید یعنی خودم هم باید اهل مسجد و جماعت باشم اما لازم نیست که تمام نمازهایم را به جماعت بخوانم یک کسی به یک آقا گفت شما حرفهایی را که روی منبر موعظه میکنید خودت به همـﺔ حرفهای خودت عمل میکنی گفت شغل شما چیه؟ گفت من کفاشم، گفت شما همـﺔ کفشهایی که میدوزی خودت پا میکنی؟ ! این نباید همـﺔ کفشهایش را خودش پا کند مگر نانوا همـه نانهایی که میپزد باید خودش پا کند؟ همین مقداری که گویند مقداری عمل کند یعنی گوینده وقتی حرف میزند سلولهای وجدانش به او فحش ندهد کهای نامرد تو خودت عمل نمیکنی این یکی جدال برتر چیه؟ پس موعظـﺔ حسن اینست که واعظ به حرفهایش عمل کند جدال أحسن هم این است که توهین توی آن نباشد تحریک احساسات هم نباشد.
ما یک جسم داریم یک روح برای فکر گفته حکمت استدلال فکر ما را بالا میبرد موعظه وجدان ما را بالا میبرد یعنی هم از طریق وجدان هم از طریق فکر هم به فکر خودیها باشید موعظه هم به فکر بی تفاوتها باشید استدلال هم به فکر مخالفین باشید. خودی موعظه بی تفاوت منطق مخالف جدال اینها همهاش فرق میکند شما دو شاخ برق را بزنی توی تلفن دو شاخ تلفن را بزنی توی برق جواب نمیدهد اینها همه. . . (تبلیغ روانشناسی میخواهد که چه کلمهای را بگوئیم کی بگوید اصلا یک کلمه از یک حلقوم یک معنا دارد همین کلمه از یک حلقوم دیگر یک معنای دیگر دارم یک جوان اگر به یک دختر گفت عزیزم میزنند توی گوشش اما اگر یک پدر بزرگ به یک دختر گفت عزیزم توی گوشش. . . عزیزم از حلقوم جوان فرق میکند تا عزیزم از حلقوم پیر گاهی صبح حرف یک معنا دارد ظهر یک معنا دارد گاهی یک حرف تابستان یک معنا دارد زمستان یک معنا دارد. نمیدانم اینرا گفتهام یا نه بنده اگر بیایم توی تلویزیون بگویم بحث امشب کفن، همه تلویزیون را خاموش میکنند روایات کفن را بگویم اما اگر گفتم بحث امشب لباس، رنگ لباس دوخت لباس لباس عروس لباس جنگ شستن لباس وصله کردن لباس لباس تجمل اسراف در لباس پُز دادن با لباس لباس کفار وصله کردن لباس لباس دادن به برهنهها هی لباس لباس لباس لباس همـﺔ اینها را گفتم بعد بگویم آخرین لباس کفن همین حدیث کفن را که آخر میگویم چند میلیون گوش میدهند اگر اول بگویم چند میلیون تلویزیون را خاموش میکنند الان پنج تا از کشورهای مختلف دنیا دکترای روانشناسی تبلیغ میگویند یعنی تبلیغ و موعظه روانشناسی میخواهد دعا روانشناسی میخواهد قرآن بخوانم چرا از خودم حرف بزنم میفرماید وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ الذاریات/18 استغفار در سحر،) بینندگان بحث ماه رمضان میبینید حیف که ماه رمضان دارد تمام میشود انشاءالله روز قدس را هم فراموش نکنید حالا راجع به روز قدس هم میخواهم یک چیزی بگویم سحرها ساعات آخر روز جمعه دعا مستجاب میشود وقتی باران میآید دعا مستجاب میشود وقتی اشک انسان جاری میشود دعا مستجاب میشود یعنی دعا یک زمانی دارد شب جمعه دعا مستجاب میشود پس این زمان دارد مکان دارد تبلیغ مکان دارد وظیفـﺔ همه ما است منتطر واعظ نباشید منتظر مسجد و محراب نباشید مسجد و محراب گاهی هست گاهی نیست روحانی گاهی هست گاهی هم نیست گاهی هم حرف شما اثرش از حرف من طلبه بیشتر است یکوقت یک دبیر فیزیک ممکن است دو تا کلمه بگوید یا استاد دانشگاه دو تا کلمه بگوید اثرش از سخنرانی من طلبه بیشتر باشد حالا من راجع به اینکه چگونه دعوت کنیم خیلی حرف دارم حرفهای کاربردی که هم تجربـﺔ چهل سال عمر من است. . . من از بیست سالگی تبلیغ را شروع کردم الان هم تقریباً شصت سال دارم هم چهل سال تبلیغ کردهام نوشتهام گفتهام توی کشورهای دنیا گشتهام توی رادیو و تلویزیون هم تجربه است هم قرآن و حدیث است یعنی از آیات و روایات استفاده وافر کردهام مقداری هم خدا به من تجربه داد بحث خوبی است انشاءالله اگر گوش بدهید برای برخورد با دیگران.
3- حکمت یعنی سخن محکم و مستدّل
حکمت یعنی چه؟ حکمت یعنی سخن محکم، حکمت و محکم و حکیم، خدا حکیم است قرآنش هم حکیم است پیغمبرش هم حکیم است به ملت هم گفته راهتان راه حکمت باشد حکمت دیدی است که انسان را از کار بد باز میدارد و به کار محکم وا میدارد کلمـﺔ حکیم بیست مرتبه توی قرآن آمده. به کسی گفته میشود که کارش را از روی تشخیص و مصلحت محکم میکند ببخشید کلمـﺔ حکیم نود و هفت بار توی قرآن آمده حکمت بیست بار آمده.
4- دعوت بسوی خدا، نه خود
«ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ» دعوت کن بسوی راه خدا راه پرودگار بعضیها دعوت میکنند اما به حزب خودشان به قبیلـﺔ خودشان به سلیقـﺔ شخصیشان به نژادشان به خط سیاسیشان به کاندیداشان میگوید اگر دعوت میکنی به خدا دعوت کن به خدا دعوت کن به دیگران دعوت نکن. . . چون الان تبلیغات زیاد است ما تبلیغ میکنیم برای پفک صابون ماکارونی چراغ گاز لباسشویی دعوت به تبلیغ زیاد است یا توی ایام انتخابات دعوت زیاد است اما همه دعوت به خط سیاسی و جناهای سلیقهای بعد هم نگفته(ادع إلى سبیل الله) رب گفته، یعنی اگر تو دعوت کنی رب یعنی تربیت میکند اگر دعوت کنی به این راه تربیت میشوی ولذا نگفته(ادع إلى سبیل الله) یعنی اگر دعوت به رب کنی مردم رشد پیدا میکنند تو هم رشد پیدا میکنی یک خانم یا آقایی که دارد لباس میشورید ضمن اینکه لباس میشورید دست خودش هم پاک میشود عرق بدنش هم دراید غذایش هم هضم میشود یعنی اینطور نیست کسی که دعوت میکند یک جوی که آب را میبرد به مزرعه درختهای کنار خودش هم سبز میشود بنده که توی تلویزیون هستم یک دور تفسیر هم دیدم گفتم نوشتم یعنی وقتی رفتم مطالعه کنم برای شما بگویم آب چشمـﺔ قرآن را خواستم به مزرعـﺔ سبز ملت برسانم جوی خودم همتر شد خودم هم یک چیزی یاد گرفتم فقط معلم به شاگرد حق ندارد شاگرد هم به گردن معلم حق دارد اگر من پیش نماز نماز جماعت راه انداختم ثواب بردم شما هم به گردن من حق دارید هر چه تعداد شما بیشتر باشد ثواب جماعت بیشتر میشود.
دعوت باعث حیات است قرآن میفرماید«دَعَاکُمْ» اینجا میفرماید(ادع) «دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ» پیغمبر شما را فرا میخواند برای چیزی که شما را زنده میکند مگر ما مردهایم؟ بله، ما چند رقم مرگ داریم یک مرگ نباتی داریم یک مرگ حیوانی داریم یک مرگ فکری داریم آن انسانی که راست بت گریه میکند این روحش مرده است بت پرست و مشرک مردهاند میگوید پیغمبر دعوت میکند برای چیزی که شما را احیاء کند امام علی میفرماید میدانید دعوت پیغمبر فایدهاش چیه؟ (یثیر لهم دفائن العقول) یعنی باعث میشود که عقل شما رشد کند همین انقلابی که حضرت امام راه انداخت باعث رشد شد انقلاب ما در بچههای فلسطین اثر میگذارد راهپیمایی روز قدس نخی است به سوزن فلسطین یک سوزن وقتی یک سوزن دید که عقب او نخ هست توی پارچه شیرجه میرود اما اگر سوزن دید که پشت سر او نخی نیست جرأت شیرجه رفتن ندارد بچههای فلسطین سوزنی است که نخ آنها همین راهپیماییها است هر چی دنیا پشت سر فلسطین باشد قدرت فلسطین بیشتر میشود ممکن است بگوئید بچههای فلسطین کشته میشوند اما خواب را از سر اسرائیل گرفتهاند اسرائیل زور دارد ولی آبرو ندارد ممکن است یک سگی افرادی را گاز بگیرد اما این سگ هیچوقت عزت ندارد(توی قرآن چند رقم عذاب داریم عذاب شدید مثل بمباران ما از نظر عذاب شدید ممکن است فلسطین حریف اسرائیل نشود اما یک عذاب دیگر هم توی قرآن هست میگوید عذاب مهین(مهین) یعنی اهانت بچههای فلسطین وقتی پرچم آمریکا را آتش میزنند بچههای فلسطین وقتی پرچم اسرائیل را آتش زدند او از راه عذاب شدید حمله میکند فلسطین از راه عذاب مهین ممکن است یک کسی میزند توی گوش کسی طرف نمیتواند سیلی بزند اما آب دهان پرتاپ میکند سیلی زدن عذاب شدید است پرتاپ آب دهان عذاب مهین است اگر کسی نمیتواند عذاب شدید. . . زینب کبری در عذاب شدید که با او برخورد شد در عذاب شدید بنی امیه و یزید برنده شد اما در عذاب مهین خطبههای زینب کبری و امام سجاد(علیه السلام) بنی امیه را ضایع کرد یزید یک روز آمد خانهشان ناهار بخورد دید بچهاش میگوید نکبت خانمش علیهاش بچهاش علیهاش یعنی انقلاب از توی خانهاش جوش آمد با سخنرانی میشود کسی را خوار کرد گرچه ممکن است توی سخنرانی بمباران بشود آن با بمب آن هم با گاهی یک خطبه خیلی اثر دارد قدرت زبان اگر همراه با استدلال و منطق باشد از قدرت چرچیل کمتر نیست ظاهرش اینست که بچههای فلسطین سنگ توی دستشان است ولی عذاب مهین است.)
5- دعوت به حق، مایه حیات جامعه است
(یثیر لهم دفائن العقول) دعوت عقل را جوش میآورد راه رب چیه؟ راه رب قرآن است مردم را دعوت کنید به وحی عقل خوب است اما همـﺔ جنایتهایی را هم که میکنند عقلهایی میکند که تربیت نشده عقل میتواند برنامه ریزی کند برای کارهای خطر ناک دیوانه توی جامعه چقدر ضرر دارد؟ یک سنگ برمی دارد جایی را میشکند اما خطر عقلا چیه؟ بمباران یک کشور عقل اگر دستش توی دست وحی نباشد جنایت کار میشود مثل چاقو در دست آدم مست. (ادع الی سبیل ربک) برویم توی خط رب توی خط خدا نرویم تکنولوژی خطرناک است علم خطرناک است مدرک خطرناک است یک کفاش خطری ندارد یک بی سواد خطری ندارد پرتقال پوسیده را قاطی پرتقالهای خوب میکند جنایتش در همین یک صندوق پرتقال است یک کفشی که میگویند بدوز این باید کوکها را ریز بزند میدزدد به جای اینکه ریز بدزدد. . . یعنی کفاش دزد دزدیاش توی چهار تا کُرک است اما یک مهندس دزد یک تکنولوژی که. . . یک مخترع دزد دیگر به چهار تا کوک قانع نیست بنابراین اگر دعوت به راه خدا نباشد اگر بشر دستش را توی دست انبیاء نگذارد همین میشود که الان شده هر کس فاصلهاش از انبیاء بیشتر است جنایتش بیشتر است علم هم بشر را نجات نداد هنوز کسی نتوانسته در دنیا نتوانسته ثابت کند که بیاید توی تلویزیون بگوید بسم الله الرحمن الرحیم من نمایند یونسکو هستم از نظر علمی هر کشوری دانشگاهش بیشتر است آمار فسادش کمتر است هنوز این کلمه را ما نشنیدهایم و ندیدهایم جایی هنوز نتوانسته بفهمیم که آمار طلاق و آمار فتنه و فساد در خانوادههای مرفه کمتر از خانوادههای فقیر است فقرا یک نوع فساد میکنند اغنیا یک نوع دیگر نه تکنولوژی آدم را نجات میدهد نه نفت آدم را نجات میدهد نه اسلحه آدم را نجات میدهد آن چیزی که آرام بخش است ایمان است. قرآنی که ذرهای انحراف در آن نیست از قرآنی که از کسی است که صددرصد معصوم است پیغمبر اسلام. . . برویم دنبال کسی که سه تا بیمه هست 1- از نظر فکر «مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ» النجم/11 قلب پیغمبر خلاف نمیرود، از نظر بیان و زبان «وَمَا یَنْطِقُ عَنْ الْهَوَى» النجم/3 نطق پیغمبر کج نمیرود از روی هوی و هوس نمیگوید3- از نظر چشم، چشم پیغمبر کج نمیبیند «مَا زَاغَ الْبَصَرُ»النجم/17. دنبال چه مکتبی برویم مکتبی که «لَا یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ» فصلت/42 ذرهای باطل توی آن نیست مکتبی که «وَلَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجَا» الکهف/1 ذرهای انحراف ندارد مکتبی که «یَهْدِی إِلَى الرُّشْدِ» الجن/2
6- سفارش یکدیگر به کارهای حق و پایداری بر آن
دعوت یک دستور واجب است به همین خاطر سوره والعصر میفرماید «وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» العصر/3 یعنی همدیگر را سفارش کنید سفارش مخصوص واعظ نیست من به شما سفارش میکنم شما هم به من سفارش کنید همدیگر را به حق سفارش کنید آقا این کتاب خوبی است بگیر مطالعه کن یک کتاب که مطالعه میکنی جاهای حساس آنرا نقطه بگذار زنگ بزن آقا یک کتابی است بسیار کتاب خوبی است این کتاب را من مطالعه کردم جاهای حساس آنرا من یک نقطه گذاشتهام اگر حوصله داری همهاش را بخوان اگر حوصله نداری لااقل جاهای حساس آنرا بخوان آقا این واعظ بیانهایش خیلی حرفهای حسابی دارد برویم پای منبرش آقا این مقاله را بخوان آقا یک خانه هست خیلی فقیر است من تنهایی نمیتوانم به او کمک کنم بیائید با هم پنج شش نفر بشویم به ایشان کمک کنیم بیائید اینرا عروس کنیم بیائید اینرا داماد کنیم بیائید این بار را برداریم بیائید این مشکل را حل کنیم آنچه حق است سفارش کنید همدیگر را البته توی حق هم یک کسی میگوید به تو چه مگر فضولی تو چکارهای که به من دعوت میکنی اصلا نمیخواهم گوش به حرف تو بدهم میگوید وقتی هم دعوت میکنی ممکن است چهار نفر توی ذوق تو بزنند میگوید « وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» ممکن است افرادی هم برخورد بکنند اما تو باید با صبر و مقاومت مقوا نیستی که آب روی تو بریزند آب شوی(المؤمن کالجبل) حدیث داریم مؤمن مثل کوه است همان هم که جسارت میکند برای تو حریم قائل است آدم وقتی روی قلـﺔ کوه هم میایستد با اینکه کوه زیر پایش است اما باز هم از او میترسد زیر پای من است اما باز هم از او میترسم آدمی که حرف منطقی میزند آن کسی هم که به او جسارت میکند با اینکه به او جسارت میکند پا روی او میگذارد پا روی حرف او میگذارد اما در عین حال هیبتش تحت تاثیر هیبت او است اگر بگویند آدم جگر دار کیه میگوید یکی فلانی است گوش به حرفش نمیدهدام او را بعنوان یک آدم منطقی و جگر دار قبول دارد گاهی ممکن است که شاگرد درس معلم را یاد نگیرد اما معلم را بعنوان یک معلم پرمطالعه و تحصیل کرده میپذیرد میگوید این دانشمند است من بازیگوش هستم حرف حق بزنید اگر برای خدا قیام کنید همان کسی هم که به شما دری وری میگوید. . . حدیث داریم اگر موعظه حسنه باشد و با سوز و محبت و اخلاص باشد حدیث داریم همان کسی هم که ناراحت میشود و دری وری میگوید در آینده مرید او میشود ما داشتیم افرادی که اول برخورد کردند بعد میآیند عذرخواهی میکنند میگویند آقا ما آنوقت جوان بودیم نفهمیدیم شما راه حق را برو و دیگران را دعوت کن.
یکی از سفارشهای حق اینست سفارش به راهپیمایی است چون ماهواره راهپیمایی ایران را نشان میدهد و در طول سال دنیا از ما یاد میگیرد هم آنها کمک به فلسطین میکنند هم فلسطینیها دلگرم میشوند یکی از حقها همین حمایت از مستضعفین است حمایت از فلسطین است.
خدایا تو را به حق محمد و آل محمد ما را از عمل کنندگان(ادع الی سبیل ربک) قرار بده(الهی آمین).
کارهای ما را حکمت موعظـﺔ حسنه جدال احسن شیر ما را شیر قرآنی قرار بده(الهی آمین)
خدایا تو را به حق محمد و آل محمد به ما توفیقی بده که هر کس ما را موعظه کرد امام سجاد میفرماید خدایا به من حالتی بده که هر کس من را ارشاد میکند من نگویم به تو چه یک روح متواضع به من بده که حق را بپذیریم(الهی آمین).
آنهایی که گردن کلفتی میکنند در مقابل اسلام خدایا با قهر و غضب خودت اگر قابل نیستند اینها را به تواضع جبری بکشان(الهی آمین).
والسلام علیکم و رحمه اللَّه و برکاته