خطر نفاق و نشانههای قرآن
موضوع: خطر نفاق و نشانههای قرآن
تاریخ پخش: 14/07/86
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحث مان در رابطه با ایمان و نفاق بود، سوره ای به نام شمس داریم که میگوید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا» (شمس/9) «وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا» (شمس/10) که دسّیها به معنی دسیسه کاری و پنهان کاری میباشد، یعنی پیروز انسانهای متقی و خود ساخته هستند، انسانهای پنهان کار و دسیسه کار رسوا میشوند. ماه زیر ابر نمیماند. قرآن میفرماید «وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَا کُنتُمْ تَکْتُمُونَ» (بقره/72) هرچه شما کتمان کنید خداوند نشان میدهد (لو میدهد) یعنی هیچ وقت نمیشود انسان برای مدت طولانی کاری را پنهان کند. شما اسفناج بکار بعد تابلوی بزرگ بزن اینجا مزرعه کاهو است، 3 ـ2 ماه صبر کن برگ اسفناج در میآید همه میفهمند اسفناج است.
منافق کیست؟ خودش را به عنوان کارشناس جا میزند، خود را به عنوان متخصص جا میزند، خود را به عنوان انقلابی جا میزند، خود را به عنوان عالم جا میزند ولی دیر یا زود روشن میشود. خدا قول داده است آن کسی که هستی را آفرید گفته است: «مُخْرِجٌ» من خارج میکنم «مَا کُنتُمْ تَکْتُمُونَ» آنچه را که در کتمان دارید، هنگامیکه خدای هستی میگوید من مشت منافق را باز میکنم، شما چه میگویید.
1- تاکید بر قرائت سوره منافقون در نماز جمعه
گفتیم سوره منافقون 11 آیه دارد به امام جمعهها سفارش شده است در رکعت دوم نماز جمعه سوره منافقون را بخوانند، اینکه هر جمعه مردم سوره منافقون را بشنوند زیرا در حدیث داریم که حضرت فرمودند: از خوبها نمیترسم زیرا خوب هستند، از بدها هم نمیترسم زیرا بد هستند، از منافقین میترسیم زیرا نمیدانیم خوب یا بد است. انسانی که فحش بدهد کارش آسان تر از انسانی است که با یک زبان دعا کند و با زبانی دیگر گوشه دل خود فحش دهد. یعنی دو زبانه «ذی اللسانین» در حدیث داریم انسانی که دو زبانه است دو زبان از آتش خداوند به او میدهد. انسان دو زبانه که در یک صحنه حرف میزند میگوید آقا بفرما منزل نفاق هم لازم نیست شاه رگ باشد، هم شاه رگ دارد هم مویرگ، یعنی نخهای ریز دارد و هم طناب دارد. مثلاً من نماز میخوانم گردنم را کج میکنم شما فکر میکنید من در اوج ملکوت هستم ولی حواسم پرت میشود.
امام هفتم میرفت منزل، به یکی از یارانش نگفت بفرما، امام رضا بچه بود، گفت آقا این یکی از یاران شما است به او بگو بفرما منزل، امام فرمود: چون قلباً آمادگی پذیرایی ندارم و به زبان بگویم بفرما این هم یک رگی از نفاق است. اینکه به صدیق، صدّیق میگویند، صادق یعنی راستگو صدّیق چه کسی است؟ کسی که فکرش ذهنش چشمش زبانش و دست و پایش همه با هم صداقت داشته باشند. دیده اید بعضی پارچهها محکم است بزازها میخواهند پاره کنند با تمام وجود پاره میکنند. این را میگویند صدیق، یعنی فکرش عملش همه با هم است. میرسد و میگوید آقا من واقعاً دلتنگ شما بودم خوب اگر من را نمیدیدی چه، آقا واجب العرضم اگه من را نمیدیدی چه میشد. اول که آمده بودم برای دیدن شما دوم هم کارتان دارم، راست میگویی یا دروغ تو اول برای دیدن من آمدی یا برای کار خود آمدی، بگو آقا کاری داشتم البته ملاقات شما هم آمده ام.
نفاق هم رگهای ریز دارد هم رگهای درشت دارد، آنچه بر سر اسلام آمد به خاطر منافقین است در قرآن بسیار بحث نفاق شده است که گفتیم بیشترین آیات نفاق در سوره توبه است که 100 آیه راجع به منافقین آمده است. سوره مخصوص منافقون هم داریم.
2- سیمای منافقین در قرآن
1ـ قرآن میگوید: «مُذَبْذَبِ» (نساء/143) ولی مؤمن «لَمْ یَرْتَابُوا» (حجرات/15) منافق دغدغه دارد ولی مؤمن قاطع است. 2 ـ خدا به منافقین میگوید: «لَا یَفْقَهُونَ»، نمیفهمند چه میکنند اما به مؤمن میگوید «أُوْلُوا الْأَلْبَابِ» یعنی میفهمند چه میکنند. 3 ـ قرآن میگوید منافق تحجر دارد «کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَهٌ» (منافقون/4) مثل چوب هستند، ولی مؤمن انعطاف دارد «وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» (انفال/2) 4 ـ منافق نماز که میخواند، «قَامُوا»، با کسالت «وَهُمْ کَارِهُونَ» زکات میدهند با کراهت، نماز شان با کسالت است و پول شان با کراهت است.
اما مؤمن: «فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ» (مؤمنون/2) نماز با خشوع میخواند «دَائِمُونَ» (معراج/23) همیشه نماز میخواند، اینطور نیست که مکه میرود حجاب خود را حفظ کند فرودگاه که میرسد موهای خود را بیرون بگذارد خدا و پیغمبر فقط در مکه و مدینه نیست. مشهد میرود نماز میخواند، ماه رمضان نماز میخواند بعد از ماه رمضان نماز را کنار میگذارد. «دَائِمُونَ» مداوم نماز میخواند «یُحَافِظُونَ» (انعام/92) نماز را حفظ میکند. نماز مثل لباس است هم لباس انسان را حفظ میکند و هم ما باید لباس را حفظ کنیم. ما باید نماز را حفظ کنیم نماز هم ما را حفظ میکند «إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَى» (عنکبوت/45) خود نماز انسان را از فحشا و منکر باز میدارد.
منافقین نیش میزنند به پیغمبر «وَمِنْهُمْ مَنْ یَلْمِزُکَ» (توبه/58) نیش میزنند، یلمز از لمزه است «وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَهٍ لُمَزَهٍ» (همزه/1) لمزه بعنی نیش زدن (وای به کسی که نیش میزند) «یَلْمِزُکَ » یعنی به توی رسول الله نیش میزنند. یا رسول الله زکاتها را به چه کسی دادی پولها را بین چه کسی تقسیم کردی، معلوم نیست پولها به کجا میرود. خدا میگوید میدانی چرا نیش میزنند اینها عقده ای هستند، «فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا» (توبه/58) اگر یک سکه کف دستش بگذاری چیزی نمیگوید. واگر ندهی «إِذَا هُمْ یَسْخَطُونَ» (توبه/58) اینکه نیش میزنند چون چیزی به آنها نداده ای.
انتقادات شان، میگوید حالا که به من رأی ندادی من قلم دست میگیرم شما را زیر سؤال میبرم، اگر به من رأی دادی جمهوری اسلامی مردم آگاه مردم رشید، اگر رأی ندادی اینها توده عوام و نا آگاه، یعنی اگر رأی آوردم ملت قهرمان میشود اگر رأی نیاوردم تودهی نا آگاه میشود.
به پیغمبر «یَلْمِزُکَ» نیش میزدند «لُمَزَهٍ» پولها کجا رفت «فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا» (توبه/58) اگر چیزی به آنها اعطا شود راضی میشوند چون پول به آنها نرسیده نیش میزنند. اما مؤمن «إِنَّ الَّذِینَ یَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُمْ مَغْفِرَهٌ وَأَجْرٌ عَظِیمٌ» (حجرات/3) «یَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ» یعنی مقابل پیغمبر صدای خود را پائین میآورند، قرآن میگوید: «لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ» (حجرات/2) کنار پیغمبر فریاد نزنید، نسبت به پیغمبر حریم و احترام قائل شوید.
3- سوگند دروغ، از نشانههای نفاق در انسان
منافق سوگندهایش دروغ است «اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّهً» (مجادله/16) سوگند دروغ میخورد. مؤمن «یَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ» صدایش را پیش میکشند پائین میآورد او نیش میزند یعنی با ادبی و با ادبی منافق بی ادب است و مؤمن با ادب است.
واقعاً شما نسبت به پدرت، نسبت به مادرت چگونه هستی نسبت به استاد سر کلاس مؤدب یا پرخاشگر هستی.
سوگند دروغ. منافق سوگند دروغ میخورد «اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّهً» (مجادله/16) قسم میخورد تا زیر قسم پنهان شود «جُنَّهً» یعنی سپر، قسم مخفی خورد تا زیر سپر پنهان شود. گاهی اوقات افراد ممکن است روضه خوانی کنند در طول سال کارهای او درست نیست اما روضه ای به پا میکند که مثلاً رنگ مذهبی خود را حفظ شود. یا افطار میدهد و گاهی مسجد میسازد خیلی از مساجد ما برای پادشاهانی است که خدا میداند چقدر جنایت کرده اند. جنایتکار بود ولی مسجد شاه بود در هر شهر بزرگی یک مسجد شاه بود یعنی شاه ساخته است، یعنی این مسجد سپر است، مگر شاه قرآن چاپ نکرد مگر شاه مکه نرفت ما عکسهایی را دیده ایم که شاه مکه است و لباس احرام بر تن دارد من نماز صدام را هم دیده ام، در فیلم البته منتهی یادش رفت رکوع بکند. «اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّهً» (مجادله/16) خیلی افراد هستند آرم مکتبی دارند ولی کارشان درست نیست، زمانی جنگ بود مدرسهها را گرفتند، سپاه، بسیج، هلال احمر وقتی جنگ است هر کجا جا است مینشینند بعد که جنگ تمام شد باید خانه را پس داد. یک زمانی نیاز بوده سوار ماشین شده ای، یک زمانی ترور بود شخصیتها را سوار بنز ضد گلوله میکردند الان که دیگر ترور نیست چرا پیاده نمیشوید.
4- توجه منافق به حفظ ظواهر دین
گاهی شاید قیافه طرف مذهبی باشد اما در درون به هر چه دستش رسید پس نمیدهد سوء استفاده میکند ما داریم انسانهایی که قیافه مذهبی و انقلابی دارند اما چکهای آنها بر میگردد پول مردم را درست نمیدهند قولهای آنها قول نیست. باید مراقب باشیم لابلای ژست مذهبی خود را پنهان نکنیم آرم خوب به خود نزنیم.
ما مساجدی داریم که راه به بسیج نمیدهند مسجدی که یک عده آدم ترسو در آن نماز بخواند این مسجد، مسجد قرآنی نیست. قرآن میگوید مسجد باید طوری باشد که اگر یک بیگانه داخل شد رنگش بپرد. «إِلَّا خَائِفِینَ» (بقره/114) یعنی چطور یک دشمن که میخواهد داخل سنگر فرمانده شود میترسد، میگوید مسجد باید چنان منسجم باشد که بیگانه بترسد داخل شود. و ما مساجدی داریم که آدمهایی دارند که بقدری شل، شل، شل که هرکه میتواند بیایدو هر حرفی هم میتواند بزند، مسجد باید طوری باشد که اگر حرف بی ربطی در آن زده شد بگویند آقا این حرف شما بی ربط است. من هیئت امنا هستم، خوب خدا قبول کند زحمتهایی که کشیده ای ولی این فکر شما فکر اسلامی نیست.
ما در حال حاضر در ایران مسجد داریم که اگر بخواهد در مسجد قرآن یاد بدهد این جوان را از مسجد بیرون میکنند اما اگر یک پیرمرد و پیر زن پول داری بمیرد همهی درهای مسجد را برای فاتحه باز میکنند. یعنی قل هو الله برای مرده جایز است ولی آموزش تفسیر برای نسل جوان جایز نیست. اینها را باید با امام جماعت، هیئت امنا… امام جمعه، این کار اوقاف است کار من نیست ولی این مسجد مسجد نیست.
قرآن میگوید «وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا» (بقره/114) هر کس مقابل آموزش قرآن و آموزش تفسیر را بگیرد، باید مسجد باز باشد برای ذکر خدا، بعضی از مساجد ما برای فاتحه باز است. حاج خانمی برای یکی از شهرستانها بود سالنی ساخته است که فقط پیر زنها جمع میشوند ختم سورههای قرآن در آنجا انجام میشود، کنار این سالن مدرسه دخترانه است، اجازه ندادند که بچهها داخل سالن بروند نماز بخوانند، با حاج خانم تماس گرفتم گفت: بچهها با کفش وارد میشوند، مسجدی که نسل جوان در آن بیایند و خاکی بشود شرف دارد به اینکه پیر زنها بیایند و خاکی نشود.
امام حسین میرود زیر سم اسب برای اینکه دین ترقی کند، سالن چسبیده به مدرسه دخترانه و مدرسه سالن ندارد و شما در را باز نمیکنید. سالن، هیئت، پوست است باید مراقب باشیم دین را پوست کارهای خود قرار ندهیم. به ظاهر توجه نکنید، دین غیر از پوست دین است، خوشا به حال کسی که پشت این پوست گردو مغز هم باشد، بسیاری از گردوهای ما وقتی میشکنی پوستش خوب است ولی داخلش مغز ندارد.
2 لیتر گریه میکنی که چرا فدک را به زهرا(س) ندادند، خودش هم سهم امام را نداده است، تو مال امام زمان را نمیدهی او هم مال حضرت زهرا(س) نمیدهد. هر دو خوردید، دین نباید پوست به کار برده شود «اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّهً» (مجادله/16)
5- نقش افراد منافق در تضعیف جبهه مؤمنان
تضعیف رزمندگان «لَا تَنفِرُوا فِی الْحَرِّ» (توبه/81) میگفتند الان به جبهه نروید الان گرم است، دیپلم بگیر بعد برو، به طریقی، هوا گرم است، دیپلم بگیری و… به یک نحوی از رفتن به جبهه او را باز میدارند. اما قرآن چه مگوید: «مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمْ الْقَرْحُ» (آلعمران/172) در احد مسلمانها شکست خوردند، بدن بعضی اصحاب تکه تکه شد، و دوباره پیغمبر(ص) فرمود: روی همان زخمها لباس پوشیدند و رفتند، قرآن میگوید اینها رزمنده هستند، یعنی حتی برش شمشیر اینها را از جبهه باز نداشت. ما داشتیم در زمان جنگ که یک پایش را در جنگ از دست داده بود و با یک پا در عملیات بعدی شرکت میکرد، میگفت: نمیتوانم بجنگم ولی به بقیه روحیه میدهم، اگر روحیه دادی مؤمن هستی اگر روحیه را تضعیف کردی…
6- سوء استفاده افراد منافق از عنوان مسجد
مرکز توطئه، منافقین مسجد دارند مسجد ضرار در قرآن آمده است، جمع شدند گفتند: مسجدی بسازیم و در آن همفکرها را دعوت کنیم آیه نازل شد پیغمبر(ص) این مسجد «ضِرَارًا» یعنی مسجد ضرر است. مسجد ضرار چهار شرط دارد «وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا» این مسجد را ساخته اند برای اینکه ضرر بزنند، «وَکُفْرًا وَتَفْرِیقًا بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ» میخواهند روی جنایات خود سرپوش بگذارند و بین مسلمانان تفرقه بیندازند «وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ» (توبه/107) این رصد خانه و کمین گاه دشمنان خارجی است. مسجد منافقین برای ضرر، برای سر پوش، برای تفرقه، رصد خانه و کمین گاه دشمنان خارجی است. هر یک از مساجد ما این چهار مورد را داشته باشد قطعاًمسجد ضرار است و هر کدام نصف آن را داشته باشد 50 در صدضرر است، برنامه بعضی مساجد «تَفْرِیقًا بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ» است. طوری است که جناح خاصی به مسجد میرود، یعنی مسجد حزبی شده است، یعنی امام جماعت، هیئت امناء طوری است که یک نفر غیر از هم سلیقههای خود راه به آن مسجد ندارد. یعنی عملاً «تَفْرِیقًا بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ» (توبه/107) یعنی هر مسجدی که برای ضرر، سرپوش، تفرقه، کمینگاه بود این قطعاً ضرار است و هر کدام که برای خدا ساخته شده است و مؤمن هستند ولی متأسفانه تفرقه است، یعنی مسجد طوری است که یک گروه میروند یک گروه نمیروند و وقتی یک گروه رفتند نیش میزنند، این تفرقه است، مثلاً من از فرماندار جایی ناراحت هستم نباید روی منبر بگویم، استاندار یا فرماندار، نماز جمعه یا پای منبر در ایام عاشورا میآید، (من در اینجا باید در حضور فرماندار و استاندار بگویم که) بابا خرابش میکنی برای چه، تو که خرابش میکنی مسؤولین و فرماندار پای منبر تو نمیآیند، وقتی نیامدند «تَفْرِیقًا بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ» شما مسجد مؤمنان را تبدیل کردی به یک چهارم مسجد ضرار، نباید برنامههای نماز جمعه و جماعت و عزا داری صنفی باشد. باید مذهب طوری باشد که همه بگویند حسین، امیرالمؤمنین مسجد برای ما است. بله ممکن است من با شما در گیر باشم و کار شما را غلط بدانم کارمن غلط است و من اگر بد هستم شما کار من را به رئیس من بگو، شما هم اگر کارت غلط است رئیس داری، قصه را حل کنیم که به مسجد و محراب کشیده نشود. آن مومنی که مسجد میسازد «لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى» (توبه/108) اساس مسجد از تقوا است، «مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ» (توبه/108) از همان روز اول، اینها چه میکنند. منافقین مسجد ضرار میسازند و مؤمنین مسجد قبا میسازند.
7- پیمان شکنی، از دیگر نشانههای نفاق
منافقین پیمان شکن هستند سوره توبه آیه 75، شخصی به نام تعلبه مقداری دامداری و کشاورزی داشت که آمد نزد پیغمبر(ص) گفت: یا رسول الله دعا کن وضع مالی من خوب شود وضع مالی تو خوب است گفت: نه من میخواهم توسعه بدهم، فرمود توسعه اقتصادی باعث میشود که به خدا و پیغمبر نرسی گفت: هم توسعه اقتصادی میدهم هم میآیم، بالاخره کارش توسعه پیدا کرد و قول داد که کارش توسعه پیدا کرد به مستمندان کمک کند ( ماشینها وقتی کار کرده است یا ابولفضل یا حی یا قیوم یا قاضی الحاجات و همینکه ماشین مدل بالا شد میگویند که نمیشود که دیگر نوشت یا ابولفضل پشت این ماشین، اگر درجه دو باشد یا ابوالفضل وقتی که لوکس شد بسم الله الرحمن الرحیم هم نمینویسند. قرآن میگوید: «عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَکُونَنَّ مِنْ الصَّالِحِینَ» (توبه/75) با خدا عهد میبندد که اگر از فضل و کرمت به من بدهی صدقه بدهم و آدم صالحی باشم. خدایا وضع مالی مرا خوب کن هم به فقرا کمک میکنم هم آدم صالحی هستم، اما نا مرد چه کرد، همین که خدا باو داد! گفت: خدایا به من ماشین بده اینها که در راه و نیمه راه هستند سوار میکنم.
عروس دامادها که خدا به آنها میخواهد بچه بدهد میگویند چه دعایی بکنیم، اما همین که بچه دار میشوند. چند روز پیش مسجدی برای نماز رفته بودیم کسی بچه ای آورد گفت: حاج آقا در گوش این اذان بگو بچه اول ما است دعا کن صالح بشود، اذان را گفتم اسمش را پرسیدم، گفت: فلان گفتم این اسم از کجا آمده، گفت اسم پیغمبر نقاش است، پیغمبر نقاش چه کسی است، من 63 سالم است حدود 50 سال طلبه هستم پیغمبر نقاش کجا بود یعنی عیب میداند اسم احمد و محمد و علی و فاطمه و زهرا بگذارد، میگوید سنّیا میپرسی سینّا چیست میگوید اسم تیغی در آفریقا است، حالا نمیگوید گلی در ایران اینقدر خود را باخته است.
یکی از دعاههای سحر ماه رمضان این است «اللَّهُمَّ طَهِّرْ قَلْبِی مِنَ الشِّرکِ» «اللَّهُمَّ طَهِّرْ قَلْبِی مِنَ النِّفَاقِ» (بحارالانوار/ج95/ص95) خدایا به آبروی پاکان تاریخت همهی رگهای نفاق را از همهی ما برای همیشه دور بفرما. هر چه به عمر ما اضافه میکنی به ایمان و صداقت و اخلاص و علم و عقل و عمل و برکت کار ما بیفزای. خدایا منحرفین هدایت بفرما، و از انحراف حفظ کن. رهبر ما، دولت ما، امت ما، ناموس ما، نفس ما، مرز ما انقلاب ما آبروی ما هر چه که به ما داده ای در پناه آقا حضرت مهدی (عج) حفظ بفرما.