توجه ویژه به قرآن در ماه رمضان
موضوع: توجه ویژه به قرآن در ماه رمضان
تاریخ پخش: 25/6/86
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بینندگان عزیز بحث را ماه رمضان 86 در محضر مبارک برادران و خواهران یزدی هستیم. این بخث را جوری دیگری گوش دهید که دنبال این بحث حرکتی شود در رمضان، یک نهضتی شود نهضت تدبر و نهضت تفسیر. اصلاً قرآن در اهمیتش اینکه قرآن در سوره یونس آیه 61، میفرماید: «وَمَا تَکُونُ فِی شَأْنٍ وَمَا تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِیضُونَ فِیهِ وَمَا یَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِکَ وَلَا أَکْبَرَ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ» (یونس/61) آیه میگوید: به پیغمبر میگوید: پیغمبر، خداوند «کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُودًا» خدا شاهد سه چیز است: یک تمام کارهایی که تو میکنی. دوم تلاوت قرآن سوم تمام کارهایی که همه امّت انجام میدهند.
یعنی خدا بر سه چیز حضور دارد. کارهای شخص پیغمبر، کارهای همه مردم و تلاوتی که در قرآن داری. تلاوت پیامبر یک کفه ترازو وتمام کارهای مردم و تمام کارهای پیغمبر هم یک کفه ترازو قرار دارد. «وَمَا تَکُونُ فِی شَأْنٍ» بعنی در هر شأنی و مقامی که هستی یا در هر کاری که داری. دوم: «وَمَا تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ» قرآنی که میخوانی. سوم: «وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا کُنَّا» کارهایی که همه شما انجام میدهید. من شاهد بر تمام اینها هستم. اهمیت تلاوت، چون ماه رمضان ماه تلاوت قرآن است، تلاوت قرآن چقدر مهم است که خداوند وقتی میخواهد بگوید که من حضور دارم، یعنی من برهمه کارهای شما حضور دارم بر همه کارهای پیغمبر حضور دارم بر تلاوتی که تو داری حضور دارم. یعنی تلاوت پیغمبر در برابر همه کارهای پیغمبر است. خیلی ماه رمضان ماه مهمی است. این یک مسئله است.
1– شادیهای مثبت و منفی در قرآن
مسئله دوم ما یک شادی مثبت داریم یک شادی منفی. شادیهای منفی در سوره رعد آیه 26 داریم. شادی دو رقم است: شادی منفی و بد: سوره رعد آیه 26 میفرماید: «وَفَرِحُوا بِالْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا فِی الْآخِرَهِ إِلَّا مَتَاعٌ» (رعد/26). «وَفَرِحُوا بِالْحَیَاهِ الدُّنْیَا» یعنی بعضیها شاد هستند به دنیا، ماشینش را عوض کرده، مبلمانش را عوض کرده است. فرشش را عوض کرده است یا خانه اش را عوض کرده است. و دلش خوش است به اینکه خانه اش خشتی بود، آجری بود، سنگ شد. نمیدانم سنگ فلان متر شد یا فلان نوع شد. بعضیها شاد هستند به دنیا. در سوره توبه 81 یک شادی دیگر داریم. بعضیها شاد هستند به اینکه وقت جنگ جیم شدند. یا از ایران در رفتند یا جبهه نرفتند و میگویند که خوب شد که جبهه نرفتیم. پسر عمه یا پسر خاله مان یا همسایه مان رفت و الآن ترکش خورده و عضوی از او ناقص شده است. بعضیها هم شاد هستند به جیم شدن، شادی بد. فرح المخلفون. قرآن میفرمایید بعضیها شاد هستند به اینکه جیم شدند و سربازی نرفتند و خوشحال هستند که از زیر مسئولیت در رفتند. سختشان بود مال و جان بدهند. شادی به دنیا، شادی به فرار، اینها شادیهای منفی هستند. سوره آل عمران آیه 188 بعضیها به چی شاد هستند. شاد هستند به چیزهایی که دارند یفرحون مثلاً چند تا پسر دارم چند تا دختر دارم مدیر کجا هستم کدام پست را دارند پس انداز دارم. یحبون بعد هم محبت دارند. خوششان میآید به اینکه حمد و ستایش شوند در برابر کارهایی نکرده اند.. هنوز مهندس نشده خوشش میآید بهشان بگویند مهندس هنوز دکتر نشده بهش میگویند دکتر خوشش میآید قرآن میگوید: «یحِبُّونَ» یعنی خوشش میآید به کارهایی که انجام ندادهاند یک عدهای الکی خوش هستند. خوشش میآید که الکی به او بگویند دکتر یا مهندس یا آیت الله. خوشش میآید که به او بگویند پهلوان یا قهرمان و دلشان به همین چیزها خوش است.
2- دل خوشی به حزب و دسته و گروه
یک فرح منفی دیگر داریم سوره روم آیه32 «مِنْ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ» (روم/32) مقام معظم رهبری امسال را سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی فرمودند. «فَرَّقُوا دِینَهُمْ» یعنی در دین و مکتب شاخه شاخه شدند و میفرماید: «کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ» هر دستهای هم خوشحال است. یک عده به اسم عارف ذکر میگویند جیمها را کنار گذاشتهاند یعنی از جیمها جیم میشوند. از جبهه رفتن جیم میشوند از نماز جمعه جیم میشوند از جماعت جیم میشوند. یعنی از نمازجمعه، جبهه و جماعت جیم میشوند دلشان خوش است که عارف هم هستند. «کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ». اینها شادی منفی است. دلشان به چی خوش است به اینکه کنار فلانی چایی خورده عکس گرفته. اما جمع کردن میراث فرهنگی همیشه خوب نیست چون هر میراث فرهنگی ارزش ندارد که بخواهند جمع کنند.
امام صادق منزل یکی از یارانش رفت و گفت این خانه شما تنگ است خفه نمیشوید؟ ناراحت نمیشوید؟ گفت این میراث فرهنگی است. منزل ابوی است امام صادق گفت: اگر بابای تو فقیر بود تو هم باید فقیرانه زندگی کنی شرایط اون موقع با الان فرق دارد. تو جور دیگر زندگی کن.
3- ارائه الگوهای نادرست از اسلام
من عارفی را دیدم که چقدر خُل بود. روی لباسهایش آش رشته ریخته شده بود و خشک شده بود. ناخن هایش سیاه بود. وارد اتاقی که شد شخصی از جایش بلند شد گفت: این آقا از من الله به الی الله رسیده سیر سلوک رفته و از شخص تعریف کرد. گفتم: آقا اگر دین خروجیش این است من به این دین کافر هستم. اگر فارغ التحصیل دین این آقاست که اینقدر کثیف است. اصلاً من این دین را قبول ندارم. بعد هم اسمش را میگذارند ملامتیه یعنی یک جوری زندگی کنید که مردم بگویند اه اه و وقتی که مردم اه اه گفتند و به تو پشت کردند آنوقت تو به خدا وصل میشوی. راه وصل به خدا از گفتن اه مردم است؟ گاهی وقتها افراد خل میشوند«کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ» (مؤمنون/53) باید مواظب باشیم گاهی انسان دلش به عبادتش خوش است.
بعضی حاج خانمها هستند صف اول مسجد مینشیند و دلشان به عبادتشان خوش است در ماه رمضان دخترهای جوانی که میآیند مسجد این حاج خانمها میگویند: اینها کی هستند اینها مسلمانان ماه رمضان هستند اینها قرتیهای خیابان هستند. کلمه قرتی میگوید، کلمه نامسلمان میگوید، کلمههای زشت میگویند. و بعد هم فکر میکند چون هر روز صف اول مینشینند مرغ بهشت هستند. و دلشان خوش است به این سجاده دو کیلویی.
بعضیها مسجد را ارث پدرشان میدانند و اجازه نمیدهند کسی اذان بگوید و یا پیشنهاد بدهد شاید کسی بار اولش است بیاید مسجد و پیشنهاد بدهد میگویند آقا شما سالی دو بار به مسجد میآیی حالا میخواهی پیشنهاد بدهی؟ نه ممکن است کسی بار اولش باشد که به مسجد میآید و حرف تازه هم برای مسجد داشته باشد. دلمان خوش است، چند هزارتا کتاب داریم یا چند هزار تا شعر حفظ کرده ایم.
4- دل خوشی به عبادات، مایه غرور و نابودی عمل
سوره مومن آیه 83 بعضیها دلشان به علمشان خوش است. «فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِنْدَهُمْ مِنْ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِمْ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون» (غافر/83) یعنی دلش به علمش خوش است. حالا یک لیسانسی یک اجازه اجتهادی. یک علمی دارد «فَرِحُوا» دلش به علمش خوش است. میخواهیم بگوییم قرآن میگوید یک سری مردم الکی خوش هستند دلشان به جماد خوش هستند. ماشین جماد است. مبلمان جماد است. قالی جماد است. خانه سنگی و مرمری و فلان جماد است، بعضیها به جماد خوش هستند. تو یک انسان هستی و انسان نباید دلش به جماد خوش باشد. بعضیها دلشان به فرار خوش است. بعضیها به ستایشها و تملّقها دلشان خوش است بعضیها به مکتب و ایدئولوژی خود دلشان خوش است. بعضیها به مدرک دلشان خوش است. اینها همه خوشیهای منفی هستند.حال اگر بخواهیم خوشی مثبت داشته باشیم چه کنیم؟ قرآن میفرماید: سوره یونس آیه 58 «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ» (یونس/58) شادیهای مثبت اگر میخواهید دلتان خوش باشد به اینها خوش باشد: به فضل و رحمت خدا. بعد میگوید: فبذالک یعنی به اینها نه به چیزهای دیگر. حالا فضل خدا چیست؟ رحمت خدا چیست ؟ که ما باید دلمان را به فضل و رحمت خدا خوش کنیم. آیه بعدی میگوید: یا ایها الناس به قرآن دلتان را خوش کنید. بگو جاءتکم موعظ موعظه آمد شفا آمد، هدایت آمد و رحمت آمد. قرآن میگوید من موعظه هستم یعنی اگر خواب هستید بیدارتان میکنم مرضهای تکبر، کفر، حرص، حسد، انحراف. مرضهای روحی را شفا میدهم خوابهایتان را بیدار میکنم، من هدایت هستم، رحمت هستم، بعد میگوید: «بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُوا» به رحمت و فضل خدا. اول یک آیه میگوید مثل اینکه میگوید این قرآن موعظه است. موعظه یعنی خواب را بیدار میکند. این قرآن مرضهای صدر، کینه و تکبر را از بین میبرد. قرآن رحمت است قرآن هدایت است. بعد میگوید اگر میخواهید شاد شوید به اینها شاد شوید. ماه رمضان ماه قرآن است.
5- ماه رمضان، ماه بازگشت به قرآن
ماه رمضان ماه قرآن است و اصلاً پُز رمضان به قرآن است. در دعا میخوانیم «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ» (بقره/185) پز رمضان به روزه نیست به قرآن است. راه عملی این صحبت ها، اول که هر کاری بسیج میخواهد وقتی حدیث داریم که جامعه مثل یک انگشت است باید همه انگلشتان متحد شوند تا بتوانند کاری را انجام دهد. همه باید با هم باشند بیست و هشت سال از انقلاب گذشته است هنوز تفسیر قرآن در مسجدها جا نیافتاده است. البته شروع شده است در همین یزد شما دهها هزار نفر در مسابقه شرکت کردهاند و دهها هزار جلسه تفسیر در همین یزد شما هست. ولی هنوز زیارت عاشورا بیشتر است نباید از زیارت عاشورا کم کرد. یعنی اگر در تهران 300 جلسه عاشورا هست باید 300 جلسه تفسیر هم باشد. منتهی وقتی هم که میگوییم تفسیر منظور تفسیر 5 تا 10دقیقهای است. اگر نمیتوانید مردم را بخندانید حرفتان را خلاصه کنید. من تقاضا دارم از تمام مدیران ادارهها که به روحانی که نماز میخواند بگویند قبل از سخنرانی آیه ای بخوانند مثلا این آیه چه میگوید. «وَجَعَلْنَا اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ آیَتَیْنِ» (اسراء/12) خدا چه میگوید؟ چرا ما سخنرانی میکنیم. سخنرانی به مقداری که مردم قرآن را بفهمند. «لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ» (نحل/44)
6- تفسیر قرآن، متناسب با نیاز مردم و جوانان
تفسیر موضوعی نگویید تفسیر موضوعی بیست جلسه راجع به یک موضوع. هر چه پول دارد قالی بخرد همان طور که قرآن نازل شد به هر مناسبتی نازل شد که مناسبتها را شان و نزول میگوییم. مثلا اول مهر آیه علم را بگویید. یا رابطه بین استاد و شاگرد. چه علمی واجب و غیر واجب. شب قدر انا انزلنا را تفسیر کنید. میخواهیم قرآن سر بگیریم از عظمت قرآن بگوییم. یعنی مناسبت داشته باشد. وقتی که یک بچه شش ماه مرده است که روضه حبیب ابن مظاهر را نمیخوانند. اگر پیر مرد مرد باید روضه حبیب ابن مظاهر را خواند. تناسب را حفظ کنید. پس ببینید نه تفسیر موضوعی، این تکه برای روحانیون بود. تفسیر موضوعی برای خواص است. نه تفسیر ترتیبی که این تفسیر میرسد به آیهای که مخاطب شما الآن گزینه شما نیست. اقوال را نقل نکنید. روحانی باید مانند مادر باشد. مادر غذایهای مختلف را میخورد اما شیر را به بچه میدهد. شما اقوال را مطالعه کنید. اما همه اقوال را بیان نکنید. مثلا مهر نماز باید چه اندازه باشد؟ باید گفت: به اندازه بند انگشتی باشد که روز انتخابات انگشت میزنی. نباید گفت: به اندازه یک درهم که فلان مرجع این را میگوید فلانی این را میگویند شخص گیج میشود. اقوال را نقل نکنید. احتمالات را نقل نکیند شاید این طور باشد شاید آن طور باشد. کسی بالای منبر رفت گفت: این آیه شاید این باشد شاید آن باشد جوان پای منبر گفت این خودش هم شک دارد و بلند میشود میرود. «ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ» (بقره/2) این قرآن است شکی هم در آن نیست. حرف محکم بزنید بهتر از این است که بیست تا شاید بگویی. شایدها دل آدم را سرد میکند. 7. کوتاه و گزیده گویی، در تفسیر قرآن خدایا! مزه قرآن را به ما بچشان و توفیق بده به دیگران بچشانیم و آنچه غافل شده ایم از گذشته ما بگذر.