تقوا، راه رسیدن به رستگاری
موضوع: تقوا، راه رسیدن به رستگاری
تاریخ پخش: 07/07/86
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
دو جلسه راجع به سوره شمس صحبتی کردیم و مقداری از حرفها ماند که بعد از آن که خداوند قسم میخورد به خورشید به ماه به زمین به شب به روز به نفس و یازده قسم میخورد و درآخر میگوید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا» (شمس/9) فلاح و نفاق چیست؟
فلاح و رستگاری در چیست؟ بسیاری از عبادتها برای تقوا است، از جمله همین ماه رمضان، قرآن میگوید: «کُتِبَ عَلَیْکُمْ الصِّیَامُ» (بقره/183) واجب شد بر شما روزه، میگوییم چرا؟ در آخر میگوید «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (بقره/183) تا شما تقوا داشته باشید. زیرا وقتی یک ماه نان و آب خود را نخورد، به نان و آب مردم هم رسید میتواند خود را کنترل کند.
روزه بگیرید چون گناهان ما از دو ریشه آب میخورد، اگر درختی را درخت گناه فرض کنیم این دارای دو ریشه است، بعضی گناهها از شهوت است و بعضی از غضب است. گرسنگی و تشنگی این ریشه را ضعیف میکند وقتی به ریشهها آب نرسید، شاخهها هم خشک میشود.
حالا که روزه گرفتید برای تقوا، تقوا برای چیست؟ میگوید «وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (بقره/189) تقوا داشته باشید برای رستگاری، عبادت برای تقوا، تقوا برای رستگاری «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا» (شمس/9) رستگاری در چیست؟
عوامل رستگاری
1- عوامل رستگاری در قرآن
قرآن به کسانی میگوید رستگار که «یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ» (آلعمران/104) امر به معروف و نهی از منکر میکنند، در آیهای دیگر میگوید: «یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ» (بقره/3) غیر از آنچه میبینند به دست غیبی هم ایمان دارند، فقط نمیگویند: چون اسلحه داریم پیروز میشویم میگوید: اسلحه داریم اما نصرت به اسلحه نیست، «وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» (آلعمران/126) نصرت از خدا است. ممکن است همه امکانات داشته باشیم اما موفق نشویم.
مثال ما مثال آنهایی است که رانندگی یاد میگیرند، کسانی که آموزش رانندگی میروند گاز و ترمز زیر پایش است اما زیر پای مربی هم است ممکن است این گاز بدهد ولی مربی ترمز کند. اینطور نیست که هر چه شما بخواهید همان شود، یک گاز و ترمز خدا به شما داده است، اما یک گاز و ترمز هم زیر پای خودش است. یعنی هم ما اراده داریم هم خدا میتواند شل کند و سفت کند.
«یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ» (بقره/3) کسانی که «آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ» (اعراف/157) به پیغمبر ایمان بیاورند «عَزَّرُوهُ» تعظیم کنند او را، «نَصَرُوهُ» نصرت کنند او را، یعنی وفاداری به پیغمبر «جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ» (انفال/72) جهاد کنند، با مال، پول بدهند، و انفس، و جان بدهند یعنی مال و جانشان را در راه خدا خرج کنند. «وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ» (اسراء/26) به اقوام برسند، حق اقوام را بدهند «والمسکین» به مساکین کمک کنند «یُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَیْهِمْ» (حشر/9) «وَاذْکُرُوا اللَّهَ» (بقره/203) بعضی از کارها در قرآن پخش است که رستگاری در آنهاست.
2- شقاوت مند ترین انسانهای روزگار
در سوره شمس «فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا» (شمس/14) جنایت کار در تاریخ زیاد بوده است اما کلمهی اشقی یعنی شقیترین، جنایتکارترین به دو نفر اطلاق میشود، من این را در تفسیر الطیب البیان برای آیه الله طیب اصفهانی در تفسیرهای دیگر ندیدهام، خیلی لطیف بود یکی کسی که ناقه صالح را کشت و دیگری کسی که حضرت علی(ع) را کشت میگویند اشقی، یعنی شقاوتش درجه یک است.
چرا به اینها گفتند اشقی، به قاتل امام حسین اشقی نمیگویند، میگویند شقی، به قاتل حضرت زهرا(س) به قاتل ائمه الهدی اشقی نمیگویند فقط به قاتل حضرت علی میگویند، دلیلش چیست؟ تمام جنایت کارهای تاریخ ریشه جنایت آنها چیست؟ 1 ـ به دست گرفتن قدرت 2 ـ یا حفظ قدرت 3 ـ محو رقیب 4 ـ دستیابی به… ولذا هارون الرشید به پیغمبر گفت: یا رسول الله من پسر عموی تو هستم اما موسی بن جعفر را زندان میکنم برای اینکه اگر زندان نرود مردم دورش جمع میشوند و حکومت از دست من گرفته میشود.
عمر سعد گفت: من امام حسین را میکشم برای اینکه حکومت ری را به دست بگیرم. یزید دستور داد کربلا امام حسین را بکشند، برای اینکه دید همه همراه او هستند، امام حسین گفت: من با تو بیعت نمیکنم. بالاخره جنایت کارها به این دلیل که قدرت بگیرند و قدرت را حفظ کنند و اینکه رقیب را محو کنند.
آن کس که شتر حضرت صالح را کشت هیچ دلیلی نداشت، بعضی از افراد یک سیلی میخورند و یک سیلی میزنند، ولی بعضی از افراد جنس شان جلب است مثلاً از مدرسه بیرون میآید یک پاشنه کش دست میگیرد همینطور که میرود دیوار مردم را خط خطی میکند. یک وقت انتخابات است میخواهند اعلامیه بچسبانند فلانی رأی بیاورد در چراغانیها میخ میکوبیم بالاخره به دلیلی دیوار را خراب میکنند، اما بعضیها بدون دلیل این کار را انجام میدهند.
ابن ملجم که امام علی (ع) را کشت، نه میخواست به حکومت برسد، نه قدرتی داشت میخواست حفظ کند، نه رقیبش بود، پس برای چه چیزی بود؟ این که میگویند اشقی الاولین اشقی الآخرین یعنی شقی ترین آن است که دست به جنایت میزنند و خود هم بهرهای نمیبرند.
3- خسارت در دنیا و آخرت
کسی دروغ میگوید به چیزی میرسد، آدم غصه میخورد که دروغ میگوید که دیگری پولدار شود، مثلاً در شرکتی کار میکند در مغازهای کار میکند دروغ میگوید که رئیس شرکت و مدیر عامل پولدار شود. این خیلی شقاوت میخواهد که من بروم جهنم برای اینکه او به جایی برسد. از خدا بخواهیم که به گناه آلوده نشویم بخصوص گناهانی که دیگران سود میبرند و ما به هیچ چیزی نمیرسیم «خَسِرَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَهَ» (حج/11) یکی میزد بر سرش و میگفت باختم از او پرسیدند چه شده است؟ گفت به من گفته اند برو کربلا امام حسین را بکش جایزه بگیر من هم 10 درهم خرج خودم و اسبم و شمشیرم کرده ام رفتم امام حسین را کشتم 6 درهم به من داده اند. یعنی هم جزء جنایت کارهای تاریخ شده ام هم به دنیا نرسیدم.
قرآن دربارهی شتر میگوید «عَقَرُوهَا» شتر را یکی کشت اما چون راضی بودن میگوید «عَقَرُوهَا» اگر کسی گناه بکند دیگران به گناه او شریک باشند کسانی که به گناه دیگری راضی باشند آنها هم در کناه شریک هستند. کتکش زد، دستش درد نکند او زده است شما هم که میگویی دستش درد نکند شما هم شریک هستید. مواظب باشید نه خودمان گناه کنیم نه کمک به کسی بکنیم برای گناه. قیامت روایت داریم یک قطره خون میچکد روی سینه یک نفر میگویند این چیست؟ جواب میدهند یک نفر به نا حق کشته شد و تو هم در یک قطره شریک هستی. به همین مقدار شریک هستی.
امام کاظم به یکی از یارانش گفت: چرا شتر را به هارون الرشید اجاره داده اید مگر نمیدانید هارون الرشید طاغوت است. جواب داد بله من شتر را به این دلیل دادم که به مکه برود. گفت به این مقدار راضی هستی که سالم برگردد که کرایه ات را بگیری؟ گفت: بله فرمود: همین مقدار که راضی هستی سالم برگردد و طاغوت زنده بماند که کرایه تو را بدهد به همین مقدار گناه کرده ای.
می گوید: کسی که دوات ظالمی را جوهر کند قلم ظالمی را تیز کند پیش پای ظالمی بایستد شعر و مدح و ستایشی از ستمگر بگوید حدیث داریم «إِذَا مُدِحَ الْفَاجِرُ» اگر ستایش شد از یک آدم نا اهلی «اهْتَزَّ الْعَرْشُ وَ غَضِبَ الرَّبُّ» عرش خدا به لرزه در میآید. یعنی نه با زبان نه با قلم نه با کف و سوت نه با صلوات، حتی سفره شراب شما نمیخوری حق نداری بنشینید، زیرا همینکه نشسته اید ولو شما شراب نخورید نشستن در آن مکان حرام است. افرادی قمار بازی میکنند شما نگاه میکنید، نگاه به قمار حرام است. باید مواظب باشیم.
خدایا تورا به حق محمد و آل محمد از این که ما جرم و خلافی بکنیم از این که شریک جرم بشویم از این که جرم را بشنویم و به جرم راضی باشیم یا دلّال باشیم از همهی این خطرات ما را حفظ بفرما.
4- خطر نفاق در جامعه اسلامی
سورهای در قرآن است به نام سوره منافقون «إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ» (منافقون/1) سوره منافقون کنار سوره جمعه است، دارای 11 آیه است، سوره جمعه هم 11 آیه دارد، به امام جمعه گفته اند بهتر است رکعت اول نماز جمعه سوره جمعه را بخوانی و در رکعت دوم سوره منافقون حتی اگر امام جمعه وارد یک سوره دیگر شد اگر به نیمی از آن نرسیده و خواست برگردد سوره منافقون را بخواند حق دارد سورهای که میخواند رها کند و از اول سوره منافقون را بخواند. این چه قصهای است که گفته اند مردم هر شهری جمع شوید امام جمعه در یکی از رکعات سوره منافقون را میخواند، یعنی منافقین توطئه گرها هستند به ظاهر مسلمان و از داخل ایمان ندارند هر هفته باید امت مسلمان باید خطر منافقین به گوششان برسد. که از منافقین غافل نباشند.
درباره سوره منافقون چه مسائلی است، در جای جای قرآن راجع به نفاق صحبت شده است، بیشترین جایی که از منافقین صحبت شده است سوره توبه است حدود 100 آیه در سوره توبه راجع به منافقین صحبت شده است. در بسیاری از سورههای مدینه هم بحث نفاق مطرح شده است.
5- مقایسه نفاق و ایمان در قرآن
مردم 4 دسته هستند: گروهی هم عقیده دارند هم عمل، اینها مؤمنان هستند. گروهی نه عقیده دارند نه عمل، اینها کافر هستند. گروه سوم عقیده دارند عمل ندارند، اینها فاسق هستند. بعضیها عقیده ندارند عمل دارند، اینها منافق هستند. اگر کسی عقیده و عمل داشت خوشا به حالش مؤمن است. اگر کسی نه عقیده دارد نه عمل که کافر است. عقیده دارد مثلاً میگوید حجاب، نماز و روزه را قبول دارم خمس و زکات… را قبول دارد ولی گوش نمیدهد. میگوید آقا جان شما پدرم هستی نمیخواهم در را به رویت باز کنم و شما هم مادرم هستی نمیخواهم سلام کنم، نا اهلی میکند، این فسق است. بعضیها عقیده ندارند ولی در عمل، این هم منافق است، مثل کسی که ریش ندارد ولی ریش مصنوعی میگذارد، تظاهر به عمل میکند این منافق است.
در قرآن تابلویی داریم که میفرماید: نفاق یک دروغ عملی است. برای اینکه قدرت انتخاب بالا برود یک تابلو از مؤمن یک تابلو از منافق میگویم.
نفاق از نفقاء میآید «نفق» به سوراخهایی گفته میشود که مار و موش در زمین ایجاد میکنند که دو راه دارد که اگر خطری شد از سوراخ دیگر خارج شود.
6- تردید و تحیر و سردرگمی، عاقبت اهل نفاق
قرآن دربارهی منافق میگوید: «مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَلِکَ لَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَلَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَمَنْ یُضْلِلْ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا» (نساء/143) «مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَلِکَ» یعنی گاهی اینجا گاهی آنجا «لَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَلَا إِلَى» نه به این سمت نه به آن سمت ما میگوییم یک پا پیش میگذارد یک پا پس، نه با این است نه با آن مذبذب است یعنی متحیر است، منافق متحیر است، گیج و سر در گم است.
اما مؤمن را قرآن میگوید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا» (حجرات/15) ایمان دارد به خدا و رسول اما «لَمْ یَرْتَابُوا» شک نمیکند «ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ» (بقره/2) منافق متحیر است مؤمن «لَمْ یَرْتَابُوا» قاطع است. انسان هر کاری میکند دهن بین و بله قربان گو نباید باشد. مثل لنگ نباشد. بعضی آدمها لنگیسم هستند مکتبشون لنگ است، یعنی هر ساعتی دور پای کسی تاب میخورند عیبهای او را میپوشانند. امروز به طرف میگویند سلام مخلص هستم مدیریت شما حرف ندارد فردا طرف عزل میشود شخص دیگری میآید سلام خیلی خدا واقعاً رحم کرد مثل لنگ هر ساعتی دور پای کسی و عیبهای او را میپوشاند، بله قربان گو و چابلوس است. منافق مذبذب است به این میگوید با تو هستم به دیگری میگوید با تو هستم و به هم میگوید با شما هستم. اما مؤمن قاطع است.
در مورد منافق قرآن میگو ید: «لَکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَفْقَهُونَ» (منافقون/7) منافقین میگفتند پول به پیغمبر ندهید وقتی پول ندهید گرسنگی میخورند بعد دست از سر پیغمبر بر میدارند. مثل اینکه میگفتند آب به اصحاب امام حسین ندهید تا امام حسین را رها کنند. مثل آمریکا که میگوید با ایران داد و ستد نکنید که مردم ایران نظام را رها کنند.
«یَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى یَنْفَضُّوا» (منافقون/7) میگویند انفاق نکنید بر کسانی که دور پیغمبر هستند تا دست از پیغمبر بکشند. خدا میگوید: «وَلِلَّهِ مِیرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» (آلعمران/180) میراث زمین و آسمان دست او است ولی منافقین «لا یفقهون».
از زمانی که آمریکا ایران را در محاصره اقتصادی گذاشت آن روز روز اول رشد ما است. ای کاش از اول ما میدانستیم آمریکا چیزی به ما نمیدهد پیشرفتمان سابقه اش بیشتر میشد.
7- اهل ایمان، اهل عقل و درک و شعور
قرآن از مؤمنین میگوید: «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ» (آلعمران/190) به مؤمن میگوید صاحبان مغز مؤمن مغز دارد ولی آنها «لَا یَفْقَهُونَ»
سال اول انقلاب بود به مکه رفته بودیم به مردم مکه میگفتیم ایران انقلاب شد میگفتند بدون آمریکا مگر میشود نفس کشید. خدا میداند به این قرآن من خودم با دو گوشم شنیدم میگفتند «مسلم مخ ما فی» مسلمان مخش کار نمیکند، به قدری تبلیغات کرده بودند که بدون آمریکا نمیشد نفس کشید و در حال حاضر حساسیت آمریکا این است که میگوید ایران از زیر پرچم ما بیرون آمده است و کشورهای دیگر هم یکی، یکی یاد میگیرند.
قرآن میگوید «وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا» (فرقان/74) یعنی باید شما طوری حرکت کنید که باقی افراد دنبال شما حرکت کنند. ما باید کاری کنیم که بگوییم بله زندگی بدون آمریکا هم میشود بدون نفت هم میشود تنها زندگی بدون خدا نمیشود. قرآن به مؤمن میگوید «اولوا الالباب» و به منافق میگوید: «لا یفقهون».
راجع به منافقین میگوید «کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَهٌ» (منافقون/4) مثل یک چوب خشک هستند. اما راجع به مؤمن میگوید: «وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» (انفال/2) اینها انعطاف دارند. منافق خشک است متحّجر است ولی مؤمن انعطاف پذیر است مهربان است قرآن میگوید منافق وقتی نماز میخواند در حال کسالت نماز میخواند و مؤمن در حال خشوع، قرآن میگوید منافق نیش میزند و مؤمن «یَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ» (حجرات/3) احترام میگذارد با ادب با نرمی صحبت میکند. قرآن میگو ید منافق قسم را سپر قرار داده است و زیر آن مخفی میشود صادق نیست ولی مؤمن را میگوید «صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ» (احزاب/23)، قرآن میگوید منافق به رهبر نیش میزند «یَلْمِزُکَ فِی الصَّدَقَاتِ» (توبه/58) ولی مؤمن «رَضُوا مَا آتَاهُمْ اللَّهُ» (توبه/59) راضی است.
خدایا راه رستگاری را نشان ما بده با توفیقی که عمل میکنیم. انواع رگهای نفاق را از روح و فکر و اخلاق و عمل فرد و جامعه ما دور بفرما. خدایا عقیده ما را قوی و عمل ما را پاک قرار بده. خدایا منحرفین را که قابل هدایت هستند وسیله هدایتشان را حل کن. آنچه شب قدر برای خوبان مقدر میکنی برای ما مقدر بفرما. کمتر از آنی ما را با خود رها مکن.