تفسیر سوره فلق -12

بسم الله الرّحمن الرّحیم
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.

عزیزان بحث را هنگامی می‌بینند که آقا امیر المومنین در بستر افتاده ضربت خورده و در آستانه شب قدر است. سوره‌ای را که ما در این ماه رمضان امسال می‌گفتیم سوره فلق بود بخوانیم و یک مقداری در مورد آن صحبت کنیم. سوره فلق را معمولا ایرانی‌ها حفظ هستند با هم بخوانیم
«بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ»، «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ» الفلق/1-5
بگو پناه می‌برم. اول قرآن می‌گوید «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» الحمد/5. «إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» یعنی خدایا از تو کمک می‌خواهم، از ب «بِاِسْمِ اللَّهِ» یعنی من کمک می‌خواهم، آخر قرآن هم می‌گوید خدایا از تو کمک می‌خواهم. «قُلْ أَعُوذُ». اعوذ یعنی پناه می‌برم به تو. «مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ». یعنی شر آفریده‌ها، منتها سه تا شرط را استثنا کرده است اول گفته من شر ما خلق از شر همه آفریده‌ها «وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ» الفلق/3 یکی «وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ» دو تا «وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ»، غاسق، حاسد، نفاثات. این سه تا را جدا گفته گرچه این سه تا هم جزو ما خلق است. شر آفریده‌ها شامل نفاثات و شامل حسود. حسود هم ما خلق است، غاسق ما خلق است، «النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ» هم ما خلق است، اسم این سه تا را جدا برده است. پیدا است این سه تا مهم ترین است.
1- خطر سخن چینی، غیبت و تفرقه افکنی
یک مقداری روز‌های اول در باره «النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ» صحبت کردیم که عقد جمع عقد است، عقد یعنی گره. در گره‌ها می‌دمند. گره‌ها را شل می‌کنند یعنی عروس و داماد را با هم رفیق هستند، می‌آید یک چیزی به آن می‌گوید یک چیزی به آن می‌گوید علاقه را از بین می‌برد. دو تا کشور با هم رفیق هستند جاسوس‌های بین المللی می‌آیند سخن چینی‌ها می‌کنند یک رفت و آمد‌ها می‌کنند و رادیو‌های بی گانه یک چیز‌هایی را علیه همدیگر پخش می‌کنند اجمالا از طریق اطلاعات دروغ، می‌دمند و گره‌هایی را شل می‌کنند. نظام‌های محکم را گسسته می‌کنند و گفتیم هر چیزی که علاقه را کم کند حرام است.
غیبت حرام است. اصلا قمار چرا حرام است؟ دو نفر با هم رفیق هستند می‌نشینند قمار بازی می‌کنند، یکی ده هزار تومان از آن یکی می‌برد اینها وقتی نشستند با هم پانزده درجه علاقه داشتند ولی وقتی آقای الف ازآقای ب ده هزار تومان برد دیگر آقای ب آقای الف را مثل قبل دوستش ندارد، چون می‌گوید ده تومان از من برد ناراحت است از دستش قرآن می‌فرماید که «یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمْ الْعَدَاوَهَ وَالْبَغْضَاءَ» المائده/91 شیطان با این قمارها می‌خواهد علاقه‌ها را کم کند دو نفر با هم رفیق بودند نشستند. باخته دیگر برنده را دوست ندارد. قرآن می‌گوید یکی از دلایلی که قمار حرام است همین است علاقه‌ها کم می‌شود. سخن چینی. نمامی حرام است حالا من به کسی فحش دادم زنگ می‌زند الو پشت سرت فحش‌هایی هم داد نفرینت کرد گیرم ایشان به من نفرین کرد تو چرا تلفن می‌کنی به من می‌گی؟ ؟ یک بار یک عکسی را آوردند پیش من که یک مسئولی یک خانمی بغلش نشسته است دستش را انداخته روی صندلی جوری که حالا گردن خانم نکرده خانم هم چادرش افتاده روی دوشش و گفت ببین این مثلا فلان است گفتم خب ببخشید‌ها خب این غلط کرد تو این دوربین را از کجا آوردی؟ از کجا در کمین نشستی که از این صحنه فیلم برداری کردی. بنده آن آقایی که عکس را آورده بود تلاش کردم که این را باید از این اداره بیرونش کرد برای اینکه پیداست این «النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ» است. اون هم باید توبیخش کرد اما اگر او یک گناه کرده. این چند تا گناه کرده یکی خراب کاری می‌کرد در خانه‌اش یک کسی از سر دیوار رفت گفت چرا خراب کاری می‌کنی؟ ؟ گفت من یک گناه کردم. تو از سر دیوار آمدی. سر زده به ناموس من نگاه می‌کنی تو چند تا گناه کردی.
افرادی که در تلفن می‌گویند پشت سرت چه گفت، اینها «النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ» هستند «وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ» دختر و پسری همدیگر را می‌خواهند اینها مشکلی ندارند اما «النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ» می‌آیند اینها را خراب می‌کنند.
2- سوء استفاده از نقاط ضعف دیگران
«وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ». از شر هجوم برنده، در وقتی که در تاریکی‌ها هجوم می‌برند یعنی از فرصت‌ها از چالش‌ها از کمبود‌ها. یک ضعف را می‌بیند حمله می‌کند و از آن ضعف استفاده می‌کند مثل اینها یی که یک گره کوری می‌بینند از آن گره کور وارد می‌شوند. مثلا حالا یک چیزی کمبود است از این کمبود شروع می‌کنند که چنین شد چنان شد چنین شد چنان شد «غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ». «غَاسِقٍ» یعنی هجوم کننده وقتی که در شب هجوم می‌کند یعنی از تاریکی‌ها از گودال‌ها از چالش‌ها از کمبود‌ها استفاده می‌کنند برای هجوم بردن یک ضعف را می‌بیند آن ضعف را ور می‌دارد مو را طنابش می‌کند و شروع می‌کند به رگبار بستن.
3- حسادت به اهل بیت پیامبر
 جمله آخری «وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ». ضربه‌ای که اهل بیت خوردند این بود قرآن می‌فرماید که بغیا یعنی حسد، یعنی می‌دانستند اهل بیت چه کسی هستند یعنی کسی بود که علی بن ابی طالب را نشناسد؟ کمالاتش را ندادند شمشیر علی و جرئت علی را نمی‌دانستند علم علی را نمی‌دانستند؟ اشک علی را نمی‌دانستند؟ کشاورزی و زراعت علی را نمی‌دانستند؟ آن وقت امیرالمومنین باید ضربت بخورد؟ «وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ» بزرگترین حسادتها نسبت به اهل بیت بود تمام امامان ما را شهید کردند و این به خاطر حسادت بود. هارون الرشید امام کاظم را می‌شناخت خودش رفت سر قبر پیغمبر و گفت: یا رسول الله من امام کاظم را زندان می‌کنم برای اینکه اگر بیرون باشد برای من مشکله. معاویه می‌گفت: چرا اهل بیت تو بورس هستند چرا مثلا بنی امیه مثل اهل بیت نیست. حسادت معاویه نسبت به امیر المومنین. حسادت بنی عباس به امامان. . . .
4- تبعیض میان فرزندان، عامل بروز حسادت
یک مقدار من راجع به حسادت صحبت کنم. اول اینکه گاهی وقت‌ها خود ما یک کارهایی می‌کنیم باعث حسادت می‌شود تبعیضات. یک بچه‌ای را بیشتر دوست دارد یک بچه‌ای را کمتر بچه‌ای که از پدر و مادر محبت کمتر می‌بیند نسبت به او حسود می‌شود یعنی گاهی رفتار پدر و مادر حسود ساز است یعنی پدر نیست مادر نیست کارخانه حسود سازی است یعنی رفتار و کردارش به او عیدی می‌دهد به او نمی‌دهد. . . تبعیض. حتی روایت داریم که اگر کسی بمیرد در وصیتش بگوید به او دو تومان بده به او یک تومان بده این وصیت گناه کبیره است چون با وصیتش فتنه می‌کند. تبعیضات کارخانه حسادت سازی است. البته تبعیض غیر تفاوت است. نمی‌دانم امام صادق بود یا امام باقر یکی از ائمه ما یکی از بچه هایش را بوسید بعد به یکی از یارانش گفت این بچه خیلی هم بچه خوبی نیست، منتها من این هم می‌بوسم برای اینکه بچه‌های دیگر. یعنی احساس تبعیض نکند آن وقت ماجرایی پیش آمد که برای بچه‌های یعقوب پیش آمد.
5- سابقه حسادت در طول تاریخ
 حضرت یعقوب بچه هایش گفتند: «إِذْ قَالُوا لَیُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَى أَبِینَا مِنَّا» یوسف/8، گفتند یوسف و برادرش پهلوی بابا محبوب‌تر از ما هستند. پس چه کنیم؟ گفتند که «اقْتُلُوا یُوسُفَ» یوسف/9 بکشیم یوسف را. «أَوْ اطْرَحُوهُ أَرْضًا» یا این را پرتابش کنیم به یک زمینی که «یَخْلُ لَکُمْ وَجْهُ أَبِیکُمْ» یعنی صورت پدر خالی شود برای ما یعنی دیگر یوسفی نباشد تمام فکرش به ما باشد حسادت. خوب حالا یوسف را کشتیم چه کار کنیم؟ می‌گویند حالا بعد توبه می‌کنیم. «وَتَکُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِینَ». بعد توبه می‌کنیم خوب می‌شویم فعلا یوسف را می‌کشیم که پدر چاره‌ای نداشته باشد جز اینکه تمرکز فکری‌اش روی ما باشد بعد حالا توبه می‌کنیم.
خیلی حسادت مهم است حسادت انسان را تا برادر کشی پیش می‌برد حسادت آدم را به توطئه وادار می‌کند.
توطئه اینکه حضرت یوسف را به چاه بیاندازند از حلقوم حسود در آمد، خب حسادت تاریخی دارد به آدم و ابلیس. خداوند به ابلیس گفت چرا به آدم سجده نمی‌کنی؟ گفت آخر من به او سجده کنم من که «خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ» الأعراف/12. من نژادم آتش است او نژادش گل است. من به او سجده کنم؟ تحمل نکرد نتوانست ببیند که ارزش آدم برایش سنگین بود تحمل نکرد مقام آدم را. تحمل نکرد سجده نکرد گردن کلفتی کرد بعد هم عذر خواهی نکرد ابلیس شد.
6- حسادت در کمالات علمی و معنوی
حسادت فقط مربوط به خانه و ماشین و تلفن نیست به مسائل مادی نیست به مسائل معنوی است. در خود نهضت سواد آموزی یک زن می‌خواهد با سواد شود، زن‌های دیگر می گویند تو دیگر سواد می‌خواهی چه کار، پایت لب گور است. این رأی آن را می‌زند بخاطر اینکه خودش حال ندارد برود سر کلاس، می‌خواهد این هم سر کلاس نرود یک خانمی است مثلا درس نخوانده است حالا انگار رفتی دانشگاه لیسانست را گرفتی بعد باید بروی خانه بچه داری کنی چه فایده دارد؟ این لیسانس‌ها چه فایده دارد می‌گویند گربه دستش به گوشت نمی‌رسد می‌گوید پیف. دستش نمی‌رسد به تحصیل او را هم هوا می‌کند می‌خواهی بروی سر کلاس چه کنی حالا لیسانس چه فایده‌ای دارد. حسادت روی مسائل خانه و ماشین و تلفن نیست در علم هم حسادت است روی کمال هم حسادت است. چرا مردم این را دوستش دارند؟ چرا مردم گوش به حرف ایشان می‌دهند آن وقت از حرف‌هایی که می‌زنند از این حرف‌ها هم روحیه مردم معلوم می‌شود که اینها چه قدر ذاتشان چطوری است.
 علامت حسادت را هم قبلا گفتم اینکه کمال مردم را نیش می‌زنی به اینکه بگی که حالا این مقاله از خودش نیست از تو کتاب‌ها نوشته از باباش گفته کمالش از خودش نیست. آقا عجب ماشین خوبی چه خوب رانندگی می‌کند. برو بابا این بی کله می‌رود چه فایده‌ای دارد ماشین خودش قراضه. گاهی یک پز‌هایی می‌دهد که بگوید من مهم هستم این ماشین قراضه‌ها را مثلا پشتش مینویسند بر چشم بد لعنت حالا کسی تو راچشم می‌کند.
حسادت خیلی تلفات داده تا حالا، اولیاء خدا به خاطر حسادت شهید شدند، قرآن می‌فرماید که اینهایی که دوست دارند که «یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إِیمَانِکُمْ کُفَّارًا حَسَدًا» البقره/109 دوست دارند که بعد از ایمان شما کافر بشوید روی حسادت است. بزرگ ترین حسود ما آلان آمریکا است به چه دلیل؟ به دلیل اینکه همینکه ما در مسائل هسته‌ای پیش رفتیم او نمی‌تواند ببیند حسادت است وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ» قرآن به حسود‌ها می‌گوید چه؟ قرآن یک آیه داریم به حسود‌ها می‌گوید «مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ» آل عمران/119 یعنی از غیظ بمیرید. ابن ملجم روی بغض امیر المومنین را کشت «مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ» من یک وقتی شمردم از لغت نامه دهخدا چند سال پیش بود، به نظرم بالای سیصد تا علی آباد در ایران است یعنی سیصد تا روستا داریم که اسمش علی آباد است اسم علی پر رونق ترین اسم‌ها است یا از پر رونق ترین اسم‌ها است. علی رضا. علی محمد. علی خالی. علی اصغر. محمد علی. علی اکبر. امیرعلی. اسم‌های مختلف کلمه علی. حسود اول با خدا مبارزه می‌کند، به خدا می‌گوید خدایا چرا به او دادی. آدم حسود با حکمت خدا درگیر است. می‌گوید خدایا بلد نیستی چرا دادی به او باید می‌دادی به من، از او بگیر نمی‌تواند ببیند، با خدا در افتاده. یعنی اگر جوانهای ما همه تریاکی شوند آمریکا کاری به ما ندارد، من بودم در یک کشوری، حالا اسمش را نمی‌توانم بگویم، در کشوری بودم در مسابقات بین المللی شرکت کردم برای نظارت. در یک مرحله در حفظ قرآن بچه‌های ما اول شدند در صوت دوم شدند، داور آمد پهلوی یک ایرانی گفت من را حلال کن حق تو را دزدیدم. گفتند چرا؟ گفت حکومت به من فشار آورد گفت نگذارید ایران هم در حفظ هم در صوت اول شود، هر قیمتی هست دومش کنید به خاطر فشار حکومت من شما را دوم کردم ولی تو من را حلال کن، یعنی حتی در قرائت قرآن تحمل این که ایران اول شود ندارند می‌گویند حالا که در حفظ اول شد در صوت مثلا فلان کشور اول شود.
حسادت در داوری‌ها. در مسائل هسته‌ای. در کشتن امیرالمؤمنین. می‌دانید لب مرز آمده‌اند کامیون کامیون cd خالی کرده‌اند cd‌های سکس که جوان‌های ما مجانی عکس‌های سکس را ببینند اما همین جوان‌ها اگر بروند آمریکا خواسته باشند فرمول پپسی کولا بگیرند آمریکا فرمول پپسی را یاد بچه‌های ما نمی‌دهد یعنی عکس هرزه را مجانی می‌دهد اما فرمول را نمی‌دهد. فرمول هواپیمای f16 را نمی‌دهد یعنی هنر و تخصصشان را از بچه‌های ما پنهان می‌کنند اما هر چه بخواهید عیاشی و ماهواره. هر چه بخواهی مفت به تو می‌دهند کسی نیست بفهمد آمریکا بزرگترین حسود و دشمن ما است.
7- حسادت کافران نسبت به اهل ایمان
قرآن بخوانم. می‌فرماید «یَرُدُّونَکُمْ» دوست دارند شما را برگردانند «مِنْ بَعْدِ إِیمَانِکُمْ کُفَّارًا حَسَدًا» دوست دارند. یرد یعنی بر گردانند شما را بعد از ایمانتان می‌خواهند بر گردانند شما را شما کافر شوید روی حسادت.
خوب عرض کنم به حضورتان که، حسادت در همه هست اما اعمالش خطرناک است و لذا گفتند و من شر حاسد اذا حسد. اذا حسد یعنی به شرطی که حسدش را به کار بگیرد نگفته است و من شر حاسد چون آدمی که حسد نداشته باشد شاید نباشد هر کسی یک رگ حسد دارد منتها این رگ حسد را نباید به کار ببرند مثل اینکه در هر خانه‌ای چاقو هست منتها نباید این چاقو را برداریم چاقو کشی کنیم. اذا حسد یعنی به شرطی که حسدش را به کار بگیرد.
8- راه درمان حسادت، توجه به حکمت و نعمت‌های خدا
داروی حسد یک اینکه بدانیم خدا حکیم است. اگر خدا یک چیزی به او داد حسادت نکن عوضش به تو هم یک چیز‌هایی داده. او در کنکور قبول شد تو ذوق شعر داری تو خطاطی بلدی تو نمی‌دانم یک کمالاتی داری، هر کسی را خدا یک چیزی بهش داده به یکی نداده. خدا نعمت‌ها را تقسیم کرده. خانه آن کاه گلی است در روستا است جاده و برق و رفاهیات شهر را ندارد اما یک اعصاب راحتی دارد آرامشی دارد. هوای سالم می‌خورد. در شهر امکاناتی دارد اما خانه‌اش تنگ است هوایش دودی است یعنی خداوند یک جوری کرده است که همه یک جور نباشند. این آقا مراعات بهداشت را می کند دور تا دور خانه‌اش شانزده رقم دکتر است همیشه هم شانزده رقم مرض هم دارد. آن آقا در عشایر دستش به دکتر نمی‌رسد مرضی هم ندارد. یک بدانیم او حکیم است. حالا به او دختر داده به او پسر داده، به هم چرا حسادت می‌ورزید؟ خدا حکیم است وقتی خدا حکیم است واگذار کنیم به او، به او داد به ما نداد، مشتری‌ها رفتند سراغ او بله.
دوم، بدانیم حسادت ما نعمت‌ها را از بین نمی‌برد، حسادت ما اثری ندارد. خدا به او داده حالا او خوشگل است حالا هرچه هم حسود شوی خدا او را زشتش نمی‌کند بی خود خودت را می‌خوری. بدانیم ما هم چیز‌هایی داریم. سوم بدانیم ما نیز نعمت‌هایی داریم که او ندارد چهار بدانیم نعمت‌ها عارضی است. بدانیم موقت است حالا او رای آورد رئیس شد رئیس جمهور شد ما نشدیم او وکیل مجلس شد ما نشدیم سفیر شد ما نشدیم حالا مثلا دوره سفارت چقدر است سه سال بیشتر نیست. رای اعتماد آورد این وزیر، آن وزیر را رای اعتماد به او ندادند.
آقایی که رای آورد فردا استیضاحش می‌کنند یعنی بدان نعمت‌ها می‌گذرد. پنجم بدانیم مسئولیتش بیشتر است هر کس یک نعمتی دارد مسئولیتش هم بیشتر است تو اگر پولی داری فقط مسئول شکم خودت هستی اگر پول زیاد داشته باشی گرسنه‌ای که گرسنگی بخورد گناهش گردن تو است شما یک چادر داشتی گیر نیستی چادر خودت است اما اگر چند تا چادر داشته باشی و یک زنی به خاطر نداشتن چادر یک مشکلی برایش پیش بیاید گناهش گردن شما است که چند تا چادر داری مسئولیتش بیشتر است.
ششم بدانیم ضرر حسادت به خود حسود است اهل بیت را با او در افتادند. شهید کردند بالاخره چی شد کو قبر قاتلین اهل بیت و کجا است اهل بیت. از قاتلین اهل بیت چند تا کتاب مانده است از اهل بیت چقدر روایت مانده است. تربیت شدگان قاتلین اهل بیت کی‌ها هستند و تربیت شده‌های مکتب اهل بیت کی‌ها هستند با حسادت تا کجا پیش رفته‌اند ولی بالاخره خدا محو کرد «وَمَکَرُوا وَمَکَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ» آل عمران/54 قرآن می‌فرماید: «وَلَا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ» فاطر/43. ضرر حیله به خود آدم بر می‌گردد من یک وقت یک مثالی زدم بعضی‌ها شنیده‌اند، اگر پزشکی در بیمارستان به بیمار گفت شما از این شربت دو ساعت به دو ساعت یک قاشق بخور من فردا می‌آیم، بیمار هم شربت را نخورد تا فردا صبح نزدیک آمدن دکتر، برمی دارد یک خورده شربت را دور می‌ریزد که وقتی دکتر می‌آید ببینید این سرش خالی است بعد هم می‌گوید دیدی کلک زدم به دکتر این فکر می‌کند به دکتر کلک زد ولی به خودش کلک زده. به خودش کلک زده، مثنوی می‌گوید قدیم که سنگ‌ها استاندارد نبود با سنگ یا کلوخ چیز‌ها را می‌کشیدند مثلا کسی آمد مثلا فرض کنید دو کیلو قند بخرد یک کلوخی که بود مثلا گذاشته بود رو این کفه و رفت آخر مغازه‌اش که کله قند را مثلا بیاورد بکشد، می‌گفت تا پشتش را کرد این فروشنده به مشتری که قند بیاورد این مشتری کلوخ را برداشت هی به زبانش مالید مثنوی می‌گوید حالیش نیست این فکر می‌کند کلوخ آن را می‌خورد. کلوخ آن را نمی‌خورد هر چه این کلوخ را بلیسی سبک بشود قند خودت کم‌تر می‌شود فکر می‌کند کلوخ آن را خورد ولی داری از وزن قند خودت کم می‌کنی.
(من حفر بئرا لاخیه وقع فیه) داریم هر که چاهی بکند برای دیگران خودش تو چاه می‌افتد. خیلی راه دور نرویم آمریکا صدام را تشویق به جنگ کرد از صدام چه خیری دید؟ رو سیاهی به آمریکا ماند. طالبان را چه قدر دلار داد روسیاهی به آمریکا ماند، چقدر دلار به منافقین داد رو سیاهی به آمریکا ماند، تا آلان در زمان ما هر کاری آمریکا علیه جمهوری اسلامی کرده پولش رفته عزتش هم رفته الآن آمریکا در دنیا عزتی ندارد بله ممکن است از او بترسند از گرگ هم آدم می‌ترسد ولی گرگ عزیز نیست رئیس جمهور آمریکا که می‌رود یک جا با رئیس جمهور ایران مقایسه کنید استقبال مردم از رئیس جمهور آمریکا و استقبال مردم از رئیس جمهور ایران روز به روز دشمنی او بیشتر است. با خدا کشتی نگیرید. بخشنامه شد که هیچ کس اسم علی را روی بچه‌اش نگذارد الآن اسم روستاهای ما سیصد تاش علی آباد است بدانیم ضرر حسادت به خودمان است چقدر بگوییم(اللهم لعن) این لعنت‌هایی که ما می‌کنیم به کی‌ها است اونهایی که اهل بیت را شهید کردند چهارده قرن لعنت داره، برای دو سال حکومت که می‌خواستند بکنند اهل بیت را شهید کردند.
9- حسادت، عامل گرایش به کفر و نفاق
گاهی حسادت آدم را به کفر می‌کشاند پیغمبر‌ها می‌گفتند که بگویید(قولوا لا اله الا الله تفلحوا). آنها می گفتند: «أَبَشَرٌ یَهْدُونَنَا» التغابن/6. یک انسان مثل خودمان آمده هادی خودمان شده، او می‌خواهد ما را هدایت کند؟
تو یکی ما هم یکی «أَبَشَرٌ یَهْدُونَنَا» چون حسود بودند نمی‌توانستند تحمل کنند اصلا نبوت را قبول نکردند.
حسادت گاهی به نفاق کشیده می‌شود داریم در روایات که(یظهر وده یخفی بغضه) آدم حسود به زبان می‌گوید آقا مشتاق دیدار. دلتنگ شما بودم در دلش می‌گوید‌ای کاش نباشی برای چی به اون دادی به من ندادی چرا من ندارم یعنی کینه در دلش است بغضش را مخفی می‌کند. کینه‌اش را مخفی نگه می‌دارد خطر حسادت خب چه کنیم. داروی حسادت. با هم بخوانید «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ» تا می‌گوید «وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ» اگر می‌خواهید از حسادت پناه ببرید «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ» تا آخر می‌گوید «وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ». یعنی یکی از دارو‌های حسادت این است که ما که نمی‌توانیم جلو حسود را بگیریم پناه می‌بریم به خدا از شر حسادت پناه بردن هم باید دائمی باشد چون حسادت وشرور همیشه هست و می‌گوید قل اعوذ. اعوذ فعل مضارع استمرار است همیشه پناه می‌برم.
خب. هر چه خطر بیشتر است باید پناه بردن جدی‌تر باشد.
بحث را روز نوزدهم ماه رمضان می بینید. امیر المومنین در بستر خوابیده بود وصیت کرد در وصیتش فرمود الله الله. یعنی شما را به خدا شما را به خدا الله الله بالقرآن شما را به خدا شما را به خدا به قرآن توجه کنید نگذارید دیگران به قرآن عمل کنند و شما عقب بمانید الله الله فی الایتام شما را به خدا شما را به خدا به یتیمان برسید در بستر افتاده بود سفارشاتی کرد. شهادت امیر المومنین. شهادت عدالت شهادت شهامت. کمالاتی که منحصر به فرد بود داشت. خدایا آن به آن بر عذاب ابن ملجم بیفزا. آن به آن به عذاب تمام قاتلین انبیاء و اوصیا بیفزا خدایا تمام کسانی که در طول تاریخ برای امیر المومنین و بچه هایش احترام قائل شدند افطاری دادند عزا داری کردند. جشن گرفتند به مناسبت اعیاد یا به مناسبت شهادت‌ها تمام کسانی که در خط اهل بیت بودند و الآن مرده‌اند، همه را مهمان امیر المومنین قرار بده. به آبروی امیر المومنین نسل ما را تا آخر تاریخ بهترین پیروان امیر المومنین علی(ع) قرار بده. خدایا کسانی که حق امیر المومنین را غصب کردند. اشکش را در آوردند بچه هایش را شهید کردند و مردم را و جامعه را از عدالت و شجاعت و تقوا و خلوص و فضائل امیر المومنین مردم را محروم کردند هرچه حقشان است به آنها مرحمت بفرما. آنچه شب قدر برای خوبان تاریخ مقدر می‌کنی همه را برای همه ما مقدر بفرما. خدایا تمام مشکلات عراق و افغانستان، لبنان و فلسطین و تمام مشکلات امت اسلامی را به آبروی امیر المومنین بر طرف بفرما. زیارت امیر المومنین را با معرفت نصیب ما بفرما.
والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=2962

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.