تاکید اسلام بر تشکیل خانواده و حفظ آن
موضوع: تاکید اسلام بر تشکیل خانواده و حفظ آن
تاریخ پخش: 26/07/86
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
در این جلسه خدمت عزیزان میخواهم راجع به خانواده هایشان صحبت کنم. چون آموزش و پرورش سنگ دوم است سنگ اول خانواده است. تشکیل خانواده، زندگی خانوادگی و تعلیم و تربیت. موضوع بحث این خواهد بود.
موضوع: خانواده – زیربنای تربیت فردی!
اگر کاغذ خوب بدهند به نقاش، نقاش میتواند نقش خوب بکشد. اما اگر کاغذ پوسیده، موریانه خورده، سست، روغنی، کثیف، اگر یک کاغذ آلوده و ناجور بدهند به نقاش، نقاش هم…
معلم و دبیر واستاد دانشگاه و روحانی هرچه هم نقاش خوب باشد این کاغذ…
نان خوب دو تا شرط دارد. یکی آردش خوب باشد، یکی شاطرش خوب باشد. یعنی باید جنس خوب باشد. گاهی وقتها میگوییم چرا مثلا این نوجوان، این جوان، از نظر تعلیم و تربیت آن طور که باید باشد نیست. بعد میگوییم تقصیر آموزش و پرورش است. بله ممکن است گاهی تقصیر آموزش و پرورش باشد، ولی قبل از آموزش و پرورش تقصیر پدرو مادر است. من راجع به خانواده میخواهم چند دفعه صحبت کنم.
1- ازدواج در اسلام عبادت است
اول اینکه ازدواج در اسلام عبادت است. واین هم یکی از زیباییهای دینمان است. ازدواج عبادت است کسی اگر ازدواج کند یک رکعت نمازش ثواب هفتاد رکعت نماز را دارد. اصل ازدواج مقدس است بر خلاف بخش عظیمی از مسیحیت که میگویند ازدواج بد است و روحانی مسیحی شرطش این است که اصلا ازدواج نکند بعد آن وقت مشکلات دیگر پیش میآید که رادیو و تلویزیون خودشان هم اعلام میکنند و جریمههایی هم میدهند. ازدواج ارزش است یعنی نگاهتان به ازدواج نگاه بار نباشد. آخر به بعضیها میگویی ازدواج کن میگوید حیف است راحتیم؟ چرا بچه دار نمیشوی؟ حیف است راحتیم؟ یعنی اصلا بچه و همسر را بار میدانند. نماز هم همینطور است. میگوییم چرا نماز میگوید حوصلهام نمیرسد. گاهی هم که نماز میخواند میگوید نماز را خواندیم راحت شدیم. یعنی انگار بار بوده است نگاهمان به همسر، فرزند و عبادت… تحصیل هم برای بعضیها بار است. میگوید اردیبهشت مردم اردیجهنم ما. میگویم چرا اردیجهنم میگوید چون دو تا امتحان دارم امروز. بعد میگوید امروز روز خوبی است میگویم چطور میگوید هیچ درسی ندارم. تا رادیو میگوید به مناسبت برف و باران درس و مدرسه تعطیل است، یک عده میگویند جان یک عده میگویند آخ جان. یعنی پیدا است که نمیخواهد درس بخواند. نگاهها نگاه… قرآن هم همین را میگوید. میگوید بعضیها پول که میدهند فکر میکنند این پول «مَغْرَمًا» (توبه/98) این پول مغرم، یعنی بار است. آدمهای بد وقتی کمک به فقیر میکنند میگویند پولمان رفت. مغرم یعنی غرامت «مَغْرَمًا» (توبه/98) یعنی پولم تمام شد. خمس دادم از ده میلیون دو میلیونش رفت. یعنی فکر میکند کم شد اما اولیاء خدا، بندگان خوب خدا، قرآن میفرماید: «مُقْنِما» مغنم یعنی غنیمت است. حدیث که داریم یک فقیر که میبینی نگاه نکن که فقیر است. این پیام و رسول خداست یعنی خدا رسولی را فرستاده است. فرستاده خداست که یک مقدار بار تو را بگیرد در بهشت و در قیامت تحویلت بدهد. هرچه میتوانی به او بده که بارت سبک شود. نگاهها فرق میکند که با چه نگاهی نگاه کنیم. خیلی نگاه در زندگی اثر دارد. نگوییم آخ جان امروز مدرسه تعطیل است آخ جان تابستان آمد.
2- نگاه درست به تکالیف الهی
حیف ماه رمضان که امشب تمام شد. امام سجاد یک دعا دارد که خداحافظی میکند با ماه رمضان. میگویدای ماه رمضان چقدر عزیز بودی چقدرگناهان در تو بخشیده شد. چقدر چشمها در تو اشک ریخت و مناجات کرد. چقدر در طول سال میخوابیدیم به عشق ماه رمضان سحر خیز شدیم. چه شب قدری داشتیم که به اندازه هزار ماه ارزش داشت. خداحافظای ماه رمضانی که امام زین العابدین نیامده منتظرت بود. خداحافظای ماهی که نرفته دل تنگت شدم. اصلا عشق میورزد. یعنی نگاه امام سجاد به ماه رمضان، نگاه عاشق به معشوق است. ولی نگاه ما خوب تمام شد سه روز دیگر مانده است. کیف میکنیم که تمام شد. یعنی نگاهها فرق میکند نگاه ما به تحصیل، نگاه ما به نماز، نگاه ما به عبادت، یکی از اینها هم نگاه ما به ازدواج است. ازدواج مقدس است. حدیث داریم بیشتر افراد جهنمی افرادی هستند که ازدواج نکرده اند. حالا باشد لیسانسش را بگیرد. بسیار کلمه غلطی است. آنها که ازدواج را عقب میاندازند به خاطر لیسانس و فوق لیسانس. مثل اینکه میگوییم آقا ایشان تشنه اش است. اه تشنه اش است. بگذار لیسانست را بگیر بعد آب میدهم به تو. آدم که تشنه اش است آب میخواه لیسانس چیست؟ گاهی وقتها دختر و پسر قبل از لیسانس امکان ازدواج برایشان بهتر است بعد از لیسانس و فوق لیسانس… من دارم آدمی که آمد منزل ما میشناسمش کیست گفت چند تا دختر فوق لیسانس دارم اینها دوره پیش دانشگاهی خواستگارهای خوبی داشتند هی گفتیم لیسانس و فوق لیسانسش را بگیرد حالا که گرفته است دیگر خواستگار گیرش نمیآید. دخترها هم خوبند اما میگویند سنش بالا رفته است. به هر حال نگاه به ازدواج مقدس است.
3- معنای کفو در انتخاب همسر
دو: انتخاب همسرو معنای کفو آخر گاهی اوقات میگوییم ایشان به ما میخورد. ایشان به ما نمیخورد این خوردن یعنی چه؟ قالیها به هم میخورد؟ من روی قالی نشستهام باباش روی موکت است. مگر ازدواج بین موکت وپشم است؟ او باب اش موتور گازی دارد من بابام ماشین فلان دارد. مگر ازدواج موتور و ماشین است؟ به ما نمیخورد. کلمه نمیخورد را ما در ایران باید معنی کنیم که یعنی چه. ما گاهی اوقات گیرهایمان در لغتهاست. انتخاب همسر کفو، مخها باید به هم بخورد. مخ باید به هم بخورد. پیامبر بین اصحاب برادری ایجاد کرد گفت سلمان و اباذر با هم برادر. چون این دو تا مخشان به هم میخورد علی بن ابیطالب با خودم برادر مخ هایشان به هم میخورد. ابوبکر و عمر گفت اینها با هم برادر باشند. اینها مخشان به هم میخورد. مقداد و عمار با هم برادر باشند. طلحه و زبیر گفت اینها با هم برادر. ام السلمه و صفیه ظاهرا گفت این دو تا خانم هم با هم خواهر باشند. ازدواج باید مخ به هم بخورد. باباش چه کاره است؟ چه کار داری؟ آقا شما سبزی که میخوری بو میکنی اگر عطرش خوب است میخوری نمیگویی از کجا از کدام زمین کاشته شده است؟ اگر در زمین متری دو میلیونی است سبزی اش خوب است اگر در زمین بیابان است که ارزان است سبزی اش بد است چه کارداری که کجا کاشته شده است؟ بو کن اگر عطرش خوب است بخور. گاهی وقتها خانواده فقیر دختر بسیار کمالات دارد گاهی هم خانواده بسیار غنی دختر کمالاتش کم رنگ است. کفو یعنی مخ به مخ بخورد. نه موتور به ماشین بخورد. نه موکت به فرش بخورد. به ما میخورد به ما نمیخورد. خواهش میکنم این کلمات را درست معنی کنید.
4- آسان گرفتن امر ازدواج
آسان گرفتن. در مهریه آسان بگیرید. در بستگان آسان بگیرید. تالار بگیریم نگیریم کی باشد. هر چه میتوانید آسان بگیرید. گیر ندهید حتی در زمان. صبر کنید. محرم و صفر تمام شود نه تمام نشود.
در محرم و صفر عاشورا را احترام میگذاریم. شهادت امام حسن مجتبی و امام رضا را رحلت پیغمبر را ایام خاص را احترام میگذاریم. اما این که دو ماه محرم و صفر تعطیل باشد. نه آیه داریم نه حدیث. عقد کنید. بله یک کارهایی که به محرم و صفر بر نمیخورد دست نگه دارید. به هر حال انتخاب شغل. یعنی چه انتخاب شغل. او شغلش به ما میخورد او شغلش به ما نمیخورد. بسیاری از افرادی که ازدواجشان عقب افتاده است گیر هستند موتور به ماشین نمیخورد موکت به قالی نمیخورد. شغلش به شغل پدر من نمیخورد. یعنی به جای اینکه آدمها مخشان ارزیابی بشود، جمادات ارزیابی میشود. چون ماشین و فرش و خانه جماد است محله شان آن محله است دهاتی است لهجه دارد خوب لهجه داشته باشد مگر لهجه بد است من این را که میگویم میدانید چرا؟
5- گسستن نظام خانواده در غرب
به خاطر اینکه من از آمریکا آمدهام ماه رمضان آمریکا بودم هر صد تا ازدواج نود تایش طلاق داده میشود. ما وارسی کردیم دیدیم چرا اینقدر طلاق زیاد است دیدیم میگویند به ما نمیخورد گفتیم چه چیز نمیخورد؟ بعد دیدیم پشم و ماشین به هم نمیخورد. آمده ازدواج بکند میگوید در سر سفره شوهرم آرق زد. خندیدند من دیگر این شوهر برایم قابل زندگی نیست. به خاطر آرق طلاق میدهد طلاق گرفتن در آمریکا مساوی است با تاکسی گرفتن در تهران. یعنی مثل آب خوردن زندگیها متلاشی است. زندگی سوپر دولوکس اما نظام خانواده گسسته. به هر حال انتخاب همسر: آسان گرفتن، احترام متقابل. حالا اگر دعوا شد…
6- دادگاه خانواده در قرآن
برای دعواها هم اسلام یک آیهای دارد. آن آیه را من میخواهم بگویم. یک صلواتی بفرستید. «اللهم صل علی محمد و آل محمد»
«بسم الله الرحمن الرحیم» دادگاه خانواده. ما سخنرانی میکردیم جمعیت زیادی که نشسته بودند زنهای مطلقه و بی شوهر و شوهرهای بی زن گفتیم چرا گفتند خوب بد بخت شدم خانم رفت شکایت کرد دادگاه آمدند به نفع خانم حکم دادند آمدند نصف اموالم را هم گرفتند حالا دیگر هیچ ندارم. بیست سال زندگی کردم پولی جمع کرده بودم زندگیام نصفش رفت حالا هم نه زن دارم نه بچه. وصیت میکند نصف اموالش را برای سگش. با او مصاحبه میکنند چرا پولت را میدهی به سگت؟ گفت چون بچه ام، دخترم یک جور فرار کرد پسرم یک جور زنم هم طلاق گرفت رفت. وقتی من دلم گرفته تنها در خانه تنها کسی که در خانه خودش را به من میمالد و میبوید مرا و دم برایم تکان میدهد سگم است. یعنی عاطفه من را این سگ تامین میکند پس نصف اموالم برای سگم یعنی نصف اموالش را زنش میگیرد نصف اموالش را سگش. آخر این هم شد زندگی؟ یعنی زنش و سگش هم سو. چه زندگی است؟ پوسیده پوسیده است. در اتریش هم من بودم یک مدت از مردم پرسیدند مشکل شما چیست 85 درصد گفتند خانواده. خانواده متلاشی شده است. و الان کلیساها هم به اینجا رسیدهاند که باید معنویت بیاید و اگرنه ما داریم نابود میشویم مثل شوروی که نابود شد غرب هم نابود میشود مگر اینکه دوباره معنویت بیاید. اگر معنویت در شوروی بود، گسسته نمیشد. معنویت اینها را نگه میدارد. حالا اگر اختلاف شد. دنیا دادگاه خانواده اش چیست میروند پهلوی قاضی که نه اینها را میشناسد نه دلش برای اینها میسوزد میگوید طبق ماده فلان تبصره فلان شما باید نباید باید نباید او یک چیز خشکی دستش است، قانونهای خشک. یکی از مراجع تقلید رفته بود عمل جراحی کند خارخ آن پروفسوری که آمده بود او را جراحی کند گفته بو جناب آقا شما تا شش ماه حق نداری شراب بخوری چرا برای اینکه یک چیز کلیشهای بود نمیدانست که این مرجع تقلید است مرجع هم سر به سرش گذاشت گفت نمیشود گفت نه نمیشود ندارد حتما نباید بخورید. گفت دو: تا سه ماه هم حق نداری برقصی. گفت این دیگر حتما نمیشود. دستورهای خشک کلیشهای اصلا حالیش نیست مخاطبش کیست؟ دستور نباید کلیشهای باشد. دادگاههای دنیا کلیشهای است. قانون و ماده، قانون و ماده.
اسلام کلیشهای نیست اسلام میگوید الله اکبر «وَإِنْ خِفْتُمْ» ان یعنی اگر خفتم یعنی خوف دارید. «وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ» خوف دارید بین زن و شوهر و عروس و داماد شقاقی وارد بشود. شقاق بینما «فَابْعَثُوا» به پا خیزید«حَکَمًا» داوری پیدا کنید. نه غریبه «مِنْ أَهْلِهِ» از فامیل مرد«وَحَکَمًا» یک داور پیدا کنید «وَحَکَمًا مِنْ أَهْلِهَا» از فامیل زن یک ریش سفیدی، باسوادی، دلسوزی از فامیل کدخدا منشی بیایند در فامیل قصه را حل کنند نه دادگاه بیرونی. «حَکَمًا مِنْ أَهْلِهِ» «إِنْ یُرِیدَا» ان یعنی اگر این دو تا داور اراده کنند. «إِصْلَاحًا» حسن نیت داشته باشند «یُوَفِّقْ اللَّهُ بَیْنَهُمَا» (نساء/35) خدا توفیق میدهد به اینها، بین اینها را جوش میدهد.
حالا نکاتش را به شما میگویم. یک: «اِن» یعنی اگر ما سه تا اگر داریم. سه رقم اگر داریم اگر اگر اگر. اگرهایی که حتما میشود قرآن میگوید: «اِذا» مثل اینکه اگر خورشید تابید من خدمت شما میرسم خورشید حتما میتابد. «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ» (تکویر/1) اگرهایی که حتما میشود اگر خانم بچه آورد من برایتان چشم روشنی میآورم. خوب خانم حامله بچه میآورد. اگرهایی که حتما نمیشود قرآن میگوید «لو» مثل «لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَهٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا» (انبیاء/22) اگر دو تا خدا بود فاسد میشد خوب دو تا خدا نیست. اگر عمه من مرد بود عمو بود عمه هیچ وقت مرد نمیشود. خوب عمه هیچ وقت مرد نمیشود اگرهایی که 50 -50 است گفته است «ان» اینجا نگفته است «اذاخفتم» اگر گفته بود «اذا خفتم » یعنی حتما دعواست اگر میگفت: «لو خفتم» یعنی اصلا دعوا نیست. این گفته «إِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ» (نساء/35) یعنی بالاخره 50_50 است یک 50درصدی اختلافاتی در خانه است. از اختلافات نترسید. فقر هست غنا هست. درس اول اینکه از اختلافات خانوادگی نهراسید. چرا؟ زیرا که طبیعی است. بالاخره یک بار مرد عصبانی میشود یک حرف زشتی میزند. زن حوصله اش سر میرود یک حرف زشتی میزند قورتش بدهید. دو: یک اصلی داریم در مدیریت میگویند علاج واقعه را قبل از آنکه آتش بگیرد ماشین آتش نشانی قبل از آنکه آتش بگیرد باید آب داشته باشد. قبل از حمله قوای مسلح آماده باش باشند. علاج واقعه را قبل از وقوع. اینکه میگوید علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد از کجا فهمید؟ اینکه میگوید«خف» یعنی خوف هنوز که خوف دارید بلند شوید. نگذارید کارد به استخوان برسد. کار از کار بگذرد. خف یعنی هنوز که خوف دارید بلند شوید.
سه با حدس و گمان وارد زندگی مردم نشوید. چرا میگوید اگر خوف دارید. «خف»اگر خوف دارید وارد شوید. میگوید من به گمانم اینها با هم بد بشوند وارد شوم فضولی کنیم. پشت در گوش کنیم که چه میگویند. روی حدس و گمان وارد زندگی مردم نشوید. اگر واقعا به درجه خوف رسید وارد زندگی شوید
7- مسؤولیت جامعه در قبال حفظ خانواده
چهار: جامعه مسؤول خانواده هاست. از کجا در میآید؟ از کلمه «تم» ان خفتم نمیگوید خاف الوالدین اگر پدر و مادر ترسیدند حاکم نه تم مال مردم قلتم یعنی شما گفتید ضربتم یعنی… خفتم کلمه تم آورده است میتوانست بگوید خاف الحاکم خاف الوالدین. جامعه مسؤول خانواده است. پنج: زن و شوهر یک روح در دو پیکر هستند. از کجا میآید؟ از کلمه «شِقَاقَ» یکی که دو تا شود میگویند شقه ببین میگویند شقه گوشت چون گوشت یک دانه بود دو تا شد شق القمر یعنی ماه یکی بود و اگر دو تا باشند میگویند اختلاف نگفته است و «وَ إِنْ خِفْتُمْ اختلاف بَیْنِهِما» گفته است «وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ» (نساء/35) یعنی این عروس و داماد یکی بودند بعدا دو تا شدند. یک روحاند در دو جسم. شش: نگذارید فتنه توسعه یابد. از کجا در آمد؟ از کلمه «بینهما» میگوید بین عروس و داماد بلند شوید نمیگوید بین عشیره بین قبیله. همین که آنها یک کم چک و چانه میزنند بین خودشان، تا این به مادر و عمه و دایی و خاله نگفته است. تا قصه به فامیل و محله و همسایه کشیده نشده است زود جمش کنید. نگذارید فتنه… «بینهما» هفت: فوری اقدام کنید از کجا در میآید فوری؟ از کلمه «ف» نگفته است «ثم» ثم یعنی بعدا ف یعنی فورا هشت: انگیزه ایجاد کنید که اینها را آشتی بدهند از کجا در میآید؟
از کلمه «بَعَثَ» بعث یعنی بر انگیختن بعث یعنی بر انگیزید چون خیلیها میگویند به ما چه افرادی هستند بی غیرت یا بی خیال. یا بی خیالاند یا حسودند میگویند حالا که این طور شد بگذار زندگی شان به هم بریزد برانگیزید. بگو تو دین نداری؟ تو مسلمان نیستی؟ اینها خانواده هستند. از هم میپاشند «بعث» انگیزه ایجاد کنید. نه: زن و مرد حقوق مساوی دارند. «حَکَمًا مِنْ أَهْلِهِ» (نساء/35) یک داور از طرف مرد و یک داور از طرف زن این جا این طور نیست که مثل ارث که مرد دو برابر میبرد زن یک برابر. البته آن هم حکمت دارد فرض کنید کره زمین سی میلیارد هرچیز دارد اگر سی میلیون پول داشت مردم کره زمین میمیرند. میرسد به نسل نو از این سی تا بیس تایش را میدهند به پسرها ده تایش را میدهند به دخترها. به دخترها میگویند دختر خانم شما ده تا دارید اما هیچ خرجی روی دوشت نیست کرایه خانه با مرد است خرجی با مرد است رفت و آمد با مرد است پول دوا و آب و برق و گاز بامرد است. ده تا که قایم میکنی میآیی با پسر ازدواج میکنی پسر که بیست تومان دارد میآیی ده تومان از آن بیست تومان را از او میکشی ده تومان هم خودت داری میشود چقدر؟ یعنی درست است که ده تومان به تو میدهند اما هیچ باری روی دوشت نیست. در اینجا مرد یک حکم زن هم یک حکم. یعنی زن و شوهر حقوق مساوی دارند. این هم یکی. «حکما» ده: بهترین دادگاه پنج تا شرط دارد
8- ویژگیهای دادگاه خانوادگی اسلام
دادگاهی خوب است که یک: سرعت داشت باشد دو: دقت داشته باشد سه: سوز باشدچهار: بی هزینه باشد پنج: بدون آبروریزی باشد. ازکجا در میآید؟ اینها شما بگویید. من چند ثانیه ساکت هستم شما بگویید. پیش دانشگاهی است در آستانه تشکیل خانواده هستند خواهرها و برادرها. از کجا در میآورند خواهرها و برادرها از کدام کلمه میتوانید در آورید؟ آفرین. «اهله» میگوید یک داور از فامیل مرد یکی از طرف زن فامیل سریع جمع میشود یعنی ساعت 8 زن و شوهر با هم دعواشان میشود. 8: 30 فامیلها جمع میشوند. خیلی توی ترافیک باشند 10 فامیل وقتی گفتی آقا من باخانمم مساله داریم خانم گفت من با شوهرم مساله دارم «من اهله» و«من اهلها» اهل دلش به حال اهل میسوزد زود میآید. و سرعت درآن است، دقت هم در آن هست چون او را در فامیل بزرگ کردند خو و خصلت همدیگر را خوب میفهمند سرعت و دقت درآن است آبروریزی هم در آن نیست. چون فامیلها خودیاند داورها خودی اند. خرج هم ندارند همان که در یخچال است را پهلوی او میگذارند دیگر دادگاه و بایگانی و تلفتچی و ذی حسابی و اینها ندارد. دلسوز هم هستند چون فامیل دلش به حال فامیل میسوزد زن و شوهر بیرجندی میروند پهلوی قاضی زابلی زن و شوهر زابلی میروند پهلوی قاضی تبریزی. پس بالاخره فامیل دلش به حال فامیل میسوزد غریبه که دلش به حال غریبه نمیسوزد. یک کلمه گفته است اگر با هم اختلافی شد، یک داور از فامیل مرد یک داور از فامیل زن بیایند قصه را کدخدا منشی حل کنند این که میگوید «مِن اَهلِهِ» «مِن اهلِهَا» در کلمه من اهله پنج تا چیزاست. سرعت دقت دلسوزی خرج نداشتن آبرو ریزی هم نداشتن در آن است. «إِنْ یُرِیدَا إِصْلَاحًا» (نساء/35) ان یعنی اگر اراده اصلاح کنندخیلی مردم ازمن پرسیدند بارها از من پرسیدند. چه کنیم که خدا توفیق بدهد به ما؟ من توفیقاتم کم است. پاسخ: اگر میخواهی خداتوفیقت بدهد نیتت را پاک کن قرآن میگوید «إِنْ یُرِیدَا إِصْلَاحًا» (نساء/35) اگر این دو تا داور نیتشان اصلاح باشد نگوید من پول گرفتم باید اینها را چه کنم برای پول و پست نباشد اگر نیتت پاک باشد «یُوَفِّقْ اللَّهُ» (نساء/35) خدا جوش میدهد. بعد هم میگوید اگر اینها را آشتی دادی، نگو من نفوذ کلام داشتم من روانشناسی خواندهام من دکترای جامعه شناسم من آیت الله العظمی هستم اینها را نگو «یُوَفِّقْ اللَّهُ» (نساء/35) خدا جوش داد. نگوپول من اثر کرد اینها با هم آشتی کردند خدابه پیغمبر میگوید اگر کل کره زمین را هم خرج کنی، بین اوس وخزرج را نمیتوانی آشتی بدهی «لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا» (انفال/63) یعنی اگر ما تمام بودجه کره زمین را هم خرج کنیم نمیتوانیم آشتی بدهیم یعنی پول آشتی دهنده نیست. علم آشتی دهنده نیست. این جامعه شناسی و روان شناسی و حوزه و دانشگاه و… همه در آشتی دادن فَشِل هستند. یوفق الله باید خدا اینها را باهم… «وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَه» (روم/21) جعل یعنی خدا بین عروس و داماد را دلشان را باهم باید چفت کند.
اگر شما ماشین صفر کیلومتر را به داماد بدهی داماد هم یک سرویس طلا بدهد به عروس. عروسیها هست بریز و بپاشهای سنگین میلیونی داشتند زندگی شان هم به هم خورده است خیلیها هم با یک شاخه نبات ازدواج کردند 80 سال زندگی کردند. «یُوَفِّقْ اللَّهُ» (نساء/35) خدا دلها را با هم باید جوش بدهد. چه کنیم یک: حرفم تمام شد نیم ساعت تمام شد. «بسم الله الرحمن الرحیم» ازدواج مقدس است. بر خلاف کلیسا ازدواج نعمت است بار نیست. اولین خواستگاری که میآید قبول کنید نگویید لیسانس ات را بگیر همین طور است که بگویی هر وقت لیسانست را گرفتی آب بخوراولین صحنه که امکان ازدواج هست را قبول کنید. مساله دیگر نه ازدواج بار نیست تحصیل و عبادت و خدمت هم بار نیست. اگر اختلافی پیدا شد دادگاه خانواده پهلوی غریبهها نروید. دادگاه خانواده آیه اش این است «وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَیْنِهِمَا» (نساء/35) آیه 35 سوره نساء است این آیه بیست تا نکته دارد من چون وقت نمیشد ده تایش را گفتم یک آیه، 15 کلمه، 20 تا نکته اگر عروس و داماد اختلاف دارند به دادگاه کشیده نشود. پیشنهاد طلاق نکنید. خانمها حوصله کنید. ترجیحها را بگذارید دیگران هم سختی داشته اند. خدایا به ما توفیق فهم دین و عمل به دین و متدین شدن مرحمت بفرما.