امامت حضرت مهدی علیه السلام، وعده خداوند به مؤمنان

موضوع: امامت حضرت مهدی(ع)، وعده خداوند به مؤمنان

تاریخ پخش: 09/01/86

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

سال 86 بیننده‌ها بحث را پای تلویزیون می‌بینند، آغاز سال 86 را تبریک می‌گوئیم. شبی که بحث پخش می‌شود آغاز امامت حضرت مهدی(ع) است. تبریک مضاعف، یک تبریک برای عید نوروز، تبریک مهمتر برای آغاز امامت حضرت مهدی.

«بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ»، اولین بحث سال 86 همزمان با آغاز امامت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه.

خوب؛ کلمه امام عربی است، فارسی‌اش یعنی پیشوا و رهبر. نیاز به امام به همان دلیل است که ما نیاز به پیغمبر داریم. چرا پیغمبر می‌خواهیم؟ بخاطر اینکه عقل کوتاه است، وجدان کوتاه است، علم هم کوتاه است. ما باید غیر از عقل و وجدان و علم و تربیت خانوادگی، باید یک رهبر آسمانی هم داشته باشیم. حالا؛ اگر عقل کوتاه نبود این همه مردم پشیمان نمی‌شدند. اینکه همه مردم پشیمان می‌شوند پیداست طبق عقلشان کاری می‌کنند، فردا می‌فهمند فکرشان درست نبوده.

1- نیاز انسان به امام معصوم

نیاز به امام؛ چون عقل، وجدان، علم، تربیت خانوادگی و اجتماعی و… اینها همه کوتاه هستند. بارها این را گفتم. عقل مثل ترازوی زرگری است. ترازوی زرگری ترازو است اما برای کشیدن غیر از طلا به درد نمی‌خورد. آهن را نمی‌شود با آن کشید. عقل خیلی مهم است، اما کوتاه است. دلیل اینکه عقل انسان کوتاه است این پشیمانی‌ها است. هر انسانی بارها و بارها پشیمان شده، پس پیداست عقلش نمی‌رسد. علم هم کوتاه است، وجدان هم کوتاه است. چون وجدان در حال تغییر و تحول است. انسان اولش اگر یک سیلی بزند در صورت یک مظلوم پشیمان می‌شود، می‌گوید چرا زدم؟ بد شد. از یک سیلی زدن پشیمان می‌شود وقتی وجدانش. بعد این چند تا گناه که کرد، وقتی گناه زیاد شد دیگر غصه هم نمی‌خورد. اولش از کشتن مرغ دستش می‌لرزد، ولی بعد آدم هم می‌کشد دستش نمی‌لرزد. پس وجدانی که از کشتن مرغ ناراحت بود، از کشتن آدم آرام می‌شود. دفعه اول که آدم سیگار می‌کشد، سرفه می‌کند، می‌گوید این چی است مردم می‌کشند، اولین سیگار بدش می‌آید، اما دو سه بار که کشید وجدانش با سیگار قفل می‌شود، دیگر از تریاک هم بدش نمی‌آید. اولین گناهی که می‌کند انسان ناراحت است، خدایا من گناه کردم. اما اگر رفیق بد، فیلم بد، نوار بد، کتاب بد، دوست بد، این را به گناه آلوده کرد، بعدا با گناه رفیق می‌شود. وجدانی که از گناه ناراحت بود در اثر تکرار با گناه آشتی می‌کند؛ پس وجدان کافی نیست برای اینکه قابل تغییر است. از مرغ کشتن ناراحت است، از آدم کشتن ناراحت نیست، انسان می‌تواند وجدانش را عوض کند.

2- وجدان بشری، برای تربیت کافی نیست

تربیت هم همین‌طور است. چون تربیت‌ها بر اساس وجدان است. من چطور بچه‌ام را تربیت می‌کنم؟ هر چیزی را وجدانم خوشش می‌آید می‌گویم آقا جان این کار را بکن. هر چیزی را وجدانم دوست ندارد می‌گویم عزیزم این کار را نکن. پس بکن نکنی که به بچه‌ام می‌گویم در تربیت، بر اساس وجدان است، وجدان که لق شد، تربیت هم که بر اساس وجدان است، آن تربیت هم لق است. حالا؛ مبانی تربیت هم فرق می‌کند. یکی از دوستان، خوب طلبه فاضلی بوده دوازده سال هم رفته آمریکا، آخرین مراحل دکترای تعلیم و تربیت را آنجا دیده، برگشته و ما گفتیم چه خبر؟ گفت گیج هستند، گیج هستند. یک تفکر می‌گوید محصل محوری، مدرسه‌ها را دمکراسی کنید، هرچه جوان‌ها و بچه‌ها رأی دادند، معلم هم همان‌ها را عملی کند. یک فکر این است که نه، محصل‌محوری نباشد، معلم محوری باشد. هرچه معلم گفت. بالاخره حالا اختیار بدهیم به بچه‌ها، بچه‌ها هر تصمیمی گرفتند معلمین اجرا کنند یا نه، بچه‌ها اختیار نداشته باشند، معلم هرچه گفت انجام بدهند. قرآن چه می‌گوید: «بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ»، قرآن می‌گوید هم محصل‌محوری، هم معلم‌محوری. به چه دلیل؟ به دلیل اینکه گاهی در قرآن می‌بینیم از بالا به تو دستور می‌دهند. هم از بالا، به چه دلیل؟

3- رابطه متقابل پیامبران و مردم

به این دلیل که: «یَا بُنَیَّ» (صافات/102) پسر عزیزم، که می‌گوید؟ ابراهیم می‌گوید به اسماعیل. «یَا بُنَیَّ» (یوسف/5) یعقوب به بچه‌اش می‌گوید، «یَا بُنَیَّ» (لقمان/17) لقمان به بچه‌اش می‌گوید. یعنی گاهی از بالا ابراهیم به پسرش می‌گوید، لقمان به پسرش می‌گوید، یعقوب به پسرش می‌گوید. پس هم باید از بالا دستور بدهیم. هم گاهی وقت‌ها به بچه می‌گوییم نظر شما چیست، «فَانظُرْ» (صافات/102) نظریه بده. حضرت ابراهیم صد ساله به پسر سیزده ساله می‌گوید «فَانظُرْ» نظریه بده، «مَاذَا تَرَى» رأی تو چی است، تو چه می‌بینی؟ یعنی باید هم معلم دستور بدهد، هم نظر بچه‌ها را…

در قرآن هم داریم «قُل» به مردم دستور بده، بگو، هم داریم «شَاوِرْهُمْ» (آل‌عمران/159) با مردم مشورت کن. یعنی هم پیغمبر به مردم دستور می‌دهد، هم از مردم مشورت می‌گیرد. چیزی را که ما راحت در قرآنمان هست، حالا مثلا بالاترین سطح علمی دانشگاه‌های دنیا گیج هستند که بالاخره مدرسه محوری یا معلم محوری. قرآن می‌گوید هیچ‌کدام، خدامحوری. خدا می‌گوید هم به بچه احترام بگذار هم به بزرگ. «وقروا کبارکم» به بچه‌ها می‌گوید احترام بزرگ‌ها را بگیر، به بزرگها هم می‌گوید: «وارحموا صغارکم» الله اکبر چه دینی داریم، «وقروا» وقار، «کبار» یعنی کبیر، بزرگ‌هایتان، بزرگ‌هایتان را احترام بگذارید، «وارحموا» رحم کنید، محبت کنید، «صغارکم» صغیر به نظرم. دنیا گیج است، خدا را شکر ما گیج نیستیم، چون دستمان را گذاشتیم در دست خالق. خالق که من را خلق کرده می‌داند چه خلق کرده. همیشه آن دکتری که دارو را ساخته می‌داند چه ساخته. ولذا می‌گوید این را با قاشق مرباخوری، این را با قاش چایخوری. این کپسول شش ساعت، این کپسول هشت ساعت، این قرص چهار ساعت، این قرص دو ساعت. چون او که این را ساخته می‌داند چه ساخته، باید دستورش را هم خودش بدهد. خدا من را ساخته، خدا گفته این رقمی باش. کسانی که قانون خدا را کنار می‌گذارند، این قانون خداست، کسانی که قرآن را می‌گذارند کنار، می‌خواهند از پرفسورها و دکترها و مهندس‌ها و علما و دانشمندان بگیرند، هر کدام اینها حرفشان در دست خدا بود، حرفشان درست است، اگر از دست خدا در بیاید، یا بر اساس وجدان خودش حرف می‌زند که وجدان‌ها زیر و رو می‌شود یا بر اساس علم خودش حرف می‌زند که علمشان محدود است، فوقش لیسانس صد تا کتاب خوانده، فوق لیسانس دویست تا خوانده، دکتر سیصد تا خوانده. آیت الله چهارصد تا خوانده، بالاخره از صد تا، تا هزار تا، تا ده هزار تا، با این کتاب‌ها که آدم باسواد نمی‌شود. آنقدر دانستنی‌ها زیاد است که ما ساده‌ترین کلمات را نمی‌دانیم. حالا تازه یک انرژی هسته‌ای یک قدرتی در طبیعت کشف شده، هر ذره در این عالم انرژی هسته‌ای است. هر یکی از شما انرژی هسته‌ای هستید.

4- جهانی بزرگ در درون انسانی کوچک

یک شعری است می‌گوید که: «أتزعمُ»، حالا شما عربی هم خوانده‌اید، یعنی چه؟ یعنی آیا، «زعم»، یعنی گمان، «أتزعم»، یعنی آیا گمان می‌کنی، «اَنَّک» یعنی چه؟ «إِنَّکَ» یعنی چه؟ «إِنَّ» یعنی چه؟ «إنّکَ» یعنی به درستی که «جرمٌ» یعنی هیکلی هستید، «صغیر» هم معنایش معلوم است، «أَتَزعَمُ أَنَّکَ جرمٌ صغیر» تو فکر می‌کنی یک بدن کوچولو هستی؟ تو فکر می‌کنی همین‌طور یک آدم شصت کیلویی هستی، یک آدمی هستی که دیپلم بگیری و لیسانس بگیری؟ بیشتر از این نیستی؟ انرژی هسته‌ای هستی، «و فیک»، «فیک» یعنی چه؟ در تو، «انطوی» تاب خورده، «و فیک النطوی العالم الاکبر» یعنی یک دنیای بزرگ در تو تاب خورده، یعنی کلّ کره زمین در تو است. تو فکر می‌کنی شصت کیلو هستی؟ دیپلم هستی؟ خوراک، پوشاک، مسکنی؟ خانه، ماشین، تلفنی؟ تو فکر می‌کنی یک انسان عادی هستی همین‌طور از اینهایی که در خیابان و کوچه راه می‌روند؟ نه، یک جهان هستی، «عالَم» یعنی جهان، «عالَم اکبر» یعنی یک جهان بسیار بزرگی هستی، خودت خودت را نمی‌شناسی. که کل انسانها یک بمب هستند. خود قرآن می‌گوید من بمب هستم، «لَوْ» یعنی چه؟ «لَوْ» اگر، «أَنْزَلْنَا» یعنی چه؟ «هَذَا الْقُرْآنَ» یعنی چه؟ «لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ»، «جَبَلٍ» یعنی کوه، اگر این قرآن را بر کوه نازل می‌کردیم، کوه تکه تکه می‌شد، یعنی چه؟ یعنی این انرژی هسته‌ای است. خود قرآن این را می‌گوید، این که خواندیم آیه قرآن بود، «لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ» (حشر/21) اگر قرآن بر کوه نازل می‌شد تکه تکه می‌شد یعنی چه؟ خود خدا، قرآن می‌گوید «فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ» (اعراف/143) جبل یعنی کوه، تجلی، خداوند بر کوه تجلی کرد کوه تکه تکه شد. اصلا خود امام حسین یک انرژی هسته‌ای است. کدام کشور می‌تواند بگوید یا حسین، هفتاد میلیون بریزند در خیابان. با چه پولی؟ با چه زوری؟ با چه بودجه‌ای؟ با چه آئین‌نامه‌ای؟ تمام رئیس جمهورها خواسته باشند در کشورشان برای یک روز هفتاد میلیون مردم را مفت و عاشقانه بریزند توی خیابان، هیچ کشوری نمی‌تواند. هیچ کشوری نمی‌تواند. تمام رئیس جمهورهای کره زمین، خوب گوش بدهید ببینید چه می‌گویم، تمام رئیس جمهورهای کره زمین در یک کنگره جمع شوند بگویند ما یک میتینگ دو میلیونی می‌خواهیم، کجا؟ مکه، آب و هوا، همدیگر را می‌شناسند؟ نه، زبان هم را می‌فهمند؟ نه، جاذبه دارد مکه؟ نه، یک مشت کوه داغ است. می‌خواهی چه به آنها کنی؟ می‌خواهم حاجی‌ها را سرشان را بتراشم، اه، زلفش، بله، می‌خواهم سرشان را تیغ بزنم، دیگر می‌خواهی چه کنی؟ می‌خواهم لختشان کنم، دیگر می‌خواهی چه کار کنی؟ می‌خواهم کفن به آنها بپوشانم، دیگر می‌خواهی چه کنی؟ می‌خواهم روی خاک بخوابانمشان، دیگر می‌خواهی چه کنی؟ می‌خواهم بدونمشان. مرجع تقلید است، باشد، رئیس جمهور است، باشد، می‌خواهم لختشان کنم، به آنها کفن بپوشانم، سرشان را هم بتراشم، آنجا بدوانمشان. همه رئیس جمهورها جمع شوند، بعد هم بگوید نه کارگرهای عادی فقیر، یا کارمندهای فلان، یا بازاری‌ها، یا خیابانی‌ها، نه آدمهای عادی نه، پولدارها، سالی دو میلیون پولدارهای دنیا را خدا می‌برد آنجا سرشان را تیغ می‌زند، لختشان می‌کند، کفن به آنها می‌پوشاند، بعد می‌گوید تاب بخورید، به راست راست، به چپ چپ، دو میلیون، فرق می‌کند با یک تیمسار و سرداری که چهار تا دیپلمه را برده به راست راست، به چپ چپ می‌کند، این یک پادگان است این هم با زور، می‌بیند اگر پایان خدمت نداشته باشد نه کار به او می‌دهند، نه زن به او می‌دهند، نه می‌گذارند برود از کشور بیرون، گیر است، یک آدم جوانی که پول ندارد گیر کرده همچین می‌کند که مهم نیست، هنر این است که دو میلیون حاجی پولدار را با زبان خوش، با دل خوش، با پای خودشان با اختیار، با عشق بروند یک جایی بد آب و هوا، لخت شوند، سرشان را تیغ بزنند. این انرژی اتمی است، «وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنْ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا» (آل‌عمران/97) همه پولدارها واجب است بروند مکه، می‌گوید چشم. هیچ‌کس هم نمی‌گوید اگر حاجی مکه نرود دلار به او نمی‌دهیم، خانه به او نمی‌فروشیم، آزادی آزادی، هرکه خودش می‌خواهد برود. به یک نفر هم نمی‌گویند‌ چون شما مکه نرفتی پروانه ساختمان به تو نمی‌دهیم، زن به تو نمی‌دهیم چون مکه نرفتی، یعنی هیچ جا هم، «لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ» (بقره/256) اکراه هم نیست. این انرژی هسته‌ای است که یک «وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ».

5- کشف علوم جدید در دوران امام زمان(ع)

حالا آغاز امامت امام زمان، حدیث داریم تمام اختراع‌ها، اکتشاف‌ها، تمام پیشرفت‌های علمی، تا زمان امام زمان دو بیست و هفتم است، یعنی اگر تمام علم را تقسیم بر 27 کنی، آنچه به دست بشر کشف شده 2 بیست و هفتم است، بیست و پنج بیست و هفتمش به دست مبارک امام زمان یا در زمان حضرت مهدی(ع) کشف می‌شود، یعنی آقا مثلا می‌آید می‌گوید در اینجا همچین ماده‌ای است. معدن‌هایی که می‌گردند کشف کنند، امام زمان می‌گوید کجاست. آخر ببینید چراغ که خاموش شد، شما اگر یک چراغ قوه، یک میخی، یک قوطی کبریت خواسته باشی، همه آشپزخانه را باید به هم بزنی، اما اگر چراغ خاموش شد آن کدبانوی خانه، پدرِ خانه یا مادرِ خانه قشنگ می‌داند قوطی کبریت کجاست، در تاریکی می‌رود برمی‌دارد ولی شما باید دو ساعت بگردی، همه چیز را هم به هم بزنی، آخرش هم معلوم نیست چراغ قوه را پیدا کنی یا نکنی، قوطی کبریت را پیدا کنی یا نکنی. حضرت مهدی(ع) چون با علم خدا دارد زندگی می‌کند، می‌گوید آقا فلان جا این کار را بکن همچین می‌شود، این کار را بکن همچین می‌شود، این کار را بکن همچین می‌شود. بیست و پنج. آغاز امامت زمان نهم ربیع، امام زمان که می‌آید چه می‌شود؟ می‌گویم می‌شود؟ ممکن است دنیا بگوید می‌شود؟ ما می‌گوییم بله می‌شود، چطور؟ برای اینکه بالاخره یکی از فرزندان پیامبر یک سیدی، عالمی آمد مثل امام، یک جمهوری اسلامی راه انداخت، شاه را هم بیرون کرد. اگر یک سید یک طاغوت را بیرون کند، آن سید همه طاغوت‌ها را می‌تواند بیرون کند، اگر کسی یک اتاق ساخت، آن معمار کل می‌تواند یک شهرک را هم بسازد. اگر یک بچه‌ یک سطر نوشت پیداست استاد دانشگاه مقاله و کتاب هم می‌تواند بنویسد. واقعا می‌شود مستضعفین، چون قرآن می‌گوید «أَنَّ الأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ» (انبیاء/105) یعنی بندگان صالح حکومت را خواهند گرفت. می‌شود؟ بله، در ایران بالاخره افراد، نمی‌خواهیم بگوییم همه مسئولین ممکلت آدم خوبی هستند، ولی بالاخره توی مسئولین آدم خوب هم کم نیستند، بالاخره حساب کن اینها آمریکائی نیستند، شوروی نیستند، مسلمان هستند، طاغوتی هم نیستند، مستکبر هم نیستند، اینهایی که می‌آیند روی کار، حالا از آن رئیس جمهور آقای رجایی گرفته تا مقام معظم رهبری که رهبر شد، بالاخره اینها که رئیس جمهور شدند یا رده‌های بالا آنهایی که نماینده مجلس شدند، اینها که شورای اسلامی شدند، اینها هیچکدام شرقی نیستند، غربی نیستند، طاغوتی هم نیستند، مستکبر هم نیستند، حالا با سلیقه‌های مختلف، بالاخره از بدنه امت هستند، یا درجه یک هستند یا درجه دو، درجه سه و چهار نیستند، توی آنها هم آدم ناخلف هست که خوب بالاخره در نمایندگان امیرالمؤمنین هم بعضی‌ها خلاف درآمدند، بد نیست بدانید.

6- انتقام گرفتن مخالفان امام علی(ع) از امام حسین(ع)

امیرالمؤمنین چهار پنج سال حکومت کرد، استاندار نصب می‌کرد، بعد می‌آمدند گزارش می‌دادند استاندار برد و خورد، فلان فرماندار، فلان نماینده شما خلاف کرد، حضرت امیر فوری عزل می‌کرد. اینها که عزل می‌شدند عصبانی بودند، اینها می‌رفتند کوفه یک دفتر سیاسی می‌زدند. آنجا حزب و روزنامه و باند درست می‌کردند، آنوقت کربلا که امام حسین آمد، آن دفترهای سیاسی نیرو جمع کردند فرستادند برای کشتن امام حسین. ولذا به امام حسین گفتند امام حسین، ما با تو رفیق هستیم، «بغضاً لابیک» یعنی با بابات بد هستیم، من استاندار بودم، عزلم کرد، حالا که عزلم کرد من می‌خواهم انتقام عزل را از تو بگیرم. این «بغضا لابیک» یعنی چه؟ یعنی حالا که بابایت من را برداشت، من هم انتقام می‌کشم. آدم وقتی برای خدا پُست گرفت، وقتی هم رفت کنار، رفت کنار. برای خدا آمدیم، برای خدا هم می‌رویم. اما اگر برای دنیا و هوس خواست پست بگیرد، همین که به او ندهند عقده‌ای می‌شود، عقده‌ای که شد انتقام می‌کشد، می‌گوید حالا که به من پُست ندادید، پس من هم چنین و چنان می‌کنم.

حالا اسمش را نبرم در تلویزیون، یک کسی بود خود را کاندیدا کرده بود اوائل، وقتی که می‌خواست رأی جمع کند می‌گفت ملت قهرمان و شهیدپرور، ملت قهرمان و غیور ایران، خوب انتخابات تمام شد و رأی‌ها را شمردند و دید رأی نیاورد، تا دید رأی نیاورد، بعد از ظهر گفت این توده ناآگاه به فلانی رأی دادند، توده ناآگاه، یعنی ساعت ده قهرمان هستند، عصر توده ناآگاه. این رئیس‌های عقده‌ای که اگر خودش رئیس بود مردم خوب آدمی هستند، اگر رئیس نبود، مردم ناآگاه هستند.

خوب؛ چه دارم می‌گویم؟ آغاز سال 86 این تبرک است که اولین بحث ما در سال 86 بحث امامت باشد. «بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ»، نیاز به امام. عقل ما کوتاه است به دلیل اینکه پشیمان می‌شویم. وجدان ما متغیر است، به دلیل اینکه ساعت به ساعت، روز به روز عوض می‌شود. تربیت ما شل است، چون تربیت بر اساس وجدان است، وجدان که می‌لرزد تربیت هم می‌لرزد، اگر ساختمان را روی شن بسازی، چون شن روان است ساختمان هم روان می‌شود، چون من جوری بچه‌ام را تربیت می‌کنم که وجدانم می‌گوید، هر کاری وجدانم می‌گوید خوب است، می‌گویم بچه جان انجام بده، دنیا گیج است، سران تعلیم و تربیت دنیا مانده‌اند که مدرسه‌محوری یا معلم‌محوری، قرآن می‌گوید هر دو محوری. هم می‌گوید «قُل» محکم به مردم دستور بده، هم می‌گوید «شَاوِرْهُمْ» (آل‌عمران/159) با مردم مشورت کن. هم می‌گوید «یا بُنّی» بچه گوش بده، هم می‌گوید «مَاذَا تَرَى» رأی تو چیست؟ قرآن می‌فرماید «أَنَّ الأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ» کره زمین را بندگان صالح می‌گیرند، می‌شود اگر امام خمینی بنده صالحی بود یک گوشه دنیا را حکومت کرد، اگر مقام معظم رهبری بنده صالحی است یک گوشه‌ای را حکومت کرد، پس پیداست اگر شاگرد کلاس اول و دوم یک سطر نوشتند، پیداست پرفسور و استاد دانشگاه هم می‌توانند کتاب بنویسند. اگر یک بچه خیاط یک چیزی را دوخت، پیداست استاد ماهر خیاط بهتر می‌تواند بدوزد، محال نیست.

7- نشانه‌های آمادگی مردم برای ظهور امام زمان (ع)

دنیا آمادگی دارد؟ بله، دنیا آمادگی دارد. حالا من نمی‌توانم اسمش را ببرم. بعضی از سران کشورها به بعضی از سران کشور ما گفتند ما شبکه تلویزیونی در اختیارتان می‌گذاریم بیائید هرچه می‌خواهید بگوئید، ما هم شرق را چشیدیم هم غرب را، مردم از هر دو خسته شده‌اند. در سازمان ملل حق وتو است، اگر همه کشورها رأی بدهید آمریکا می‌گوید نه، یعنی کل مخ‌ها پوک، در جایی که بناست از حقوق ملت‌ها دفاع شود، یک کشور می‌آید حقوق را از بین می‌برد. اگر در حمامی که جای نظافت است، دیدید همه ادرار می‌کنند این پیداست باید درِ حمام را گِل گرفت، چون آنجایی که جای بهداشت است ضد بهداشت است، اگر رفتید در یک بیمارستان دیدید همه دکترها مریضاند، این بیمارستان را باید فاتحه‌اش را خواند، چون دکتری که باید باقی مریض‌ها را خوب کند، خودِ دکترش مریض است. سازمان مللی که می‌خواهد از حقوق بشر دفاع کند، در سازمان ملل حقّ وتو است. حق وتو یعنی چه؟ یعنی هرچه بگویید من می‌گویم نه، اه، پس ما بشکه هستیم، شما چی هستید؟ اینها حقوقدان‌ها، همه حقوقدان‌ها بوق هستند. چون من می‌گویم نه، همه رأی‌ها کشک. در مرکزی که باید از حق دفاع شود، بالاخره مردم باید سازمان ملل را ببینند بگویند ول کن بابا، ول کن بابا. باید معنای دمکراسی را ببینید که او که می‌گوید من می‌خواهم دمکراسی باشد، حالا که مردم لبنان، حالا که مردم فلسطین، حالا که مردم عراق با رأی خودشان یک حکومت را می‌گذارند، می‌گوید نه. وقتی مردم از شرق خسته شدند، از غرب خسته شدند، حدیث داریم هر دوره‌ای دو سه روز رئیس می‌شود، هر گروهی یکی دو سه روزی رئیس می‌شوند، مردم مزه ریاست اینها را می‌فهمند، می‌گویند برو بابا، ول کن بابا، وقتی مردم خسته شدند از این و آن، آن وقت آماده می‌شوند که وقتی حضرت مهدی ظهور کرد با او بیعت کنند. چطور بیعت کنند؟

8- پیمان بستن با امام زمان(ع) در دعای عهد

در دعای عهد می‌خوانیم «عهداً» اول تعهد، «عهداً» بعد می‌گوید «و عقداً» بعد می‌گوید: «و بیعتاً» اول عهد، یعنی پیمان، با امام زمان پیمان ببندید، بعد از پیمان عقد، عقد یعنی گره، می‌گویند دختر و پسری را عقد کردند یعنی به هم گره زدند، عقد یعنی گره، بعد بیعت، بیعت یعنی تسلیم. پیمان می‌بندیم با امام زمان، این سه جمله در دعای عهد است، در دعای عهد می‌خوانیم حضرت مهدی، ‌ای امام زمان ما با تو عهد می‌بندیم، بالاتر از عهد، با تو گره می‌خوریم، بالاتر از گره، با تو بیعت می‌کنیم که هرجور که تو گفتی ما همانطور باشیم.

او ما را دوست دارد. حدیث دیدم حضرت مهدی فرمود روزی صد بار به شما دعا می‌کنم، خیلی است، ما تازه خوب خوب خوب خوبهایمان روزی یکی دو بار می‌گویند «اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ» ترجمه‌اش را بکنم، چون این را مردم ایران می‌خوانند ترجمه‌اش را نمی‌دانند، «اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ» بحث دارد تمام می‌شود، دقیقه آخر است، «اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ» را همه می‌خوانند چون امشب که بحث را بیننده‌ها می‌بینند، اولین روز امامت امام زمان است، این دعای امام زمان هم الان به لطف خدا در بورس است، معنایش را هم خیلی‌ها می‌دانند، من برای آنهایی که نمی‌دانند می‌گویم.

«اَللّهُمَّ» یعنی خدایا، «کُنْ لِوَلِیِّکَ» برای ولی‌ات حضرت مهدی این رقمی باش، چی باش؟ «کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ» که اسم امام زمان است، «صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى‏ ابآئِهِ» صلوات تو بر امام زمان و بر پدران امام زمان، اهل بیت علیهم السلام، «کُنْ لِوَلِیِّکَ» ‌ای خدا تو ولی امام زمان باش، یعنی ولایت کن، «وَحافِظاً» حفظ کن امام زمان را، «وَقآئِداً وَناصِراً» یعنی رهبری کن حضرت مهدی را «وَناصِراً» نصرت و یاری کن امام زمان را، «وَدَلیلاً» دلیل، راهنمائی کن، دلیل باش، ای خدا رهبر مهدی باش، ناصر مهدی باش، حافظ مهدی باش، دعا به امام زمان است، «حَتّى‏ تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ» تا زمین را در اختیارش بگذاری، «وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً» و در یک مدت طولانی او را از یک حکومت حق و یاران خوبی کامیاب کنی. این دعایی است که با این دعا جلسه را تمام کنیم.

خدایا تو را به آبروی امام زمان سال 86 را بر اسلام و بر مسلمین و بر مردم ایران بسیار سال مبارک، سال سعادت، سال رشد، سال وحدت، سال بندگی، سال عزت، سال قدرت قرار بده. با هم این دعا را بخوانیم، همه اینهایی هم که پای تلویزیون هستند با هم بخوانیم.

«اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى‏ ابآئِهِ، فى‏ هذِهِ السَّاعَهِ، وَفى‏ کُلِّ ساعَهٍ، وَلِیّاً وَحافِظاً، وَقآئِداً وَناصِراً، وَدَلیلاً وَعَیْناً، حَتّى‏ تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً، وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً»

خدایا یاران امام زمان را یاری و دشمنانش را که قابل هدایت نیستند نابود بفرما. شر هر کسی که برای اسلام و مسلمین و مستضعفین ایجاد شر می‌کند، توطئه می‌کند، طراحی می‌کند، هر شری طراحی می‌شود بر ضرر اسلام و مسلمین، آن شر را به خود طراح برگردان. تمام برکات مادی و معنوی را بر سر امت اسلامی نازل بفرما.

بار دیگر سال 86 را تبریک می‌گویم و آغاز امامت امام زمان را هم تبریک می‌گویم. هر که بچه‌دار می‌خواهد شود، مادرهایی که بچه در شکمشان است، تصمیم بگیرند اولین عهد، قرارداد، عقد، بیعت، اولین عهدمان این باشد که خدایا اگر خدا به من پسری داد اسمش را می‌گذارم مهدی، بگذارید نام مهدی در همه خانه‌ها باشد، نگویید داداشم مهدی است، پسرعمویم مهدی است، خوب داداش هم تلویزیون دارد، پسرعمویت هم تلفن دارد، پس شما چرا تلویزیون و تلفن می‌خری؟ چطور در تلفن و تلویزیون نمی‌گویی پسرعمویم دارد، من نمی‌خواهم، در همه خانه‌ها مهدی باشد، این اولین قراری است که ما می‌توانیم داشته باشیم.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=3063

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.