ازدواج -10
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
جلساتی را راجع به ازدواج ما صحبت کردیم این ایامی هم که راجع به انتخابات بود یکی از مسائل مهمی که مردم از رئیس جمهورشان میخواستند پنج تا الف بود بیشتر مردم روی پنج تا الف حرف میزنند اشتغال ازدواج اسکان مسکن اعتیاد و امنیت حالا ما قبل از انتخابات بحث ازدواج را داشتیم به پانزده خرداد که رسیدیم بحث سوره کوثر را داشتیم رفتیم کنار حالا بر میگردیم به مسئله ازدواج مشکلی هم که مردم متدین ما دارند مسئله ناموسی است مسئله عفت عمومی است من مقداری راجع به عفت عمومی آیاتی که توی ذهنم بوده نوشتهام قرآن چه میگوید و باید چه کرد و راهی جز ازدواج ندارد.
1- آثار پیدا و پنهانِ نگاه به نا محرم
به ما گفتند مسلمانهاای خانمها به مردها چشم ندوزید به مردها گفته به خانمها چشم ندوزید یعنی ادامه نگاه یکوقت آدم نگاه میکند و نگاهش را بر میدارد یکوقت هم زل میزند و نگاه میکند چون بالاخره وقتی چشم دید نیاز به میل دارد شما اگر گفتی من چشمم آزاد باشد چشم نگاه میکند آن خواهر هم گفت من میخواهم آزاد باشم و خودم را نشان بدهم خیلی خوب آن هم بی بند و باری او هر جوری میخواهد آرایش میکند این جوان هم راحت نگاه میکند این نگاه به این بدن که افتاد علاقمند میشود علاقه که شد عفت به هم میخورد حالا از کمرنگ تا پررنگ کم رنگ متلک میگوید یک خورده پررنگ سوءقصد پیدا میکند یک خورده پررنگتر تجاوز میکند یک خورده پررنگتر دختر از خانه فرار میکند یا اولاد حرامزاده تحویل میدهد یا سقط میکند یا خودکشی میکند یا دیگر کشی میکند یا آرامش خانواده را به هم میزند یا توی رقابت میافتد یا امراض روانی پیدا میکند یا امراض مقاربتی پیدا میکند یا ضربه علمی میخورد یا ضربه اقتصادی میزند بعضی هایشان دست به سرقت میزنند چون بالاخره آدم وقتی علاقمند شد و خواسته باشد خودش را راحت کند پول میخواهد حالا از برف پاکن ماشین باز میکند میفروشد که به کیفاش برسد تا سرقتهای ماشین تا آدم دزدی تا خودکشی تا فرار همه گیرها مال همان اول است او نگاه کرد او هم خودش را آرایش کرد یعنی مثل چرتی است که یک راننده یک لحظه چرت میزند سرمایهاش از دستش میرود سلامتیاش از دستش میرود خانوادهاش بیوه میشوند بچه هایش یتیم میشوند مسافرها را میکشد همهاش گیر همان چرت است مسئله را ساده نگیرید قرآن میفرماید «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ» النور/30 به مردم بگوئید نگاه نکنید جوانها نگاه نکنند یعنی اگر نگاه افتاد چشمتان را پیش بکشید یعنی نمیگوید که(لا تنظروا) چشمات را ببند و راه برو، زل نزن به جوری که عکس آن خانم بیاید توی چشمات بایگانی بشود مرد پاک و زن پاک کسی است که با توجه به اینکه توی خیابان و کوچه آدم زیاد میبیند اما هیچکدام از این آدمها پروندهای توی مغز ایشان نداشته باشند.
2- از هم گسستن نظام خانواده در کشورهای غربی
اینها هیچکدام قال الصادق(علیه السلام) نیست اصلاً دین هم نداشته باشیم این چیزها هست در یکی از کشورهای اروپایی بودم همه پرسی کرده بودند که مشکل شما چیست؟ خوب مشکل کشور ما همان پنج تا الف است آنها گفتند آقا مشکل ما امنیت خانواده است یعنی نمیدانم شوهرم من را میخواهد یا نمیخواهد با کسی دیگر رابطه دارد یا ندارد او میگفت نمیدانم زنم با کسی رابطه دارد یا ندارد به هم ریخته است نظام خانواده پاره شده است. هشتاد و پنج درصد یکی از کشورهای اروپایی مشکلشان این است که نظام خانواده از هم گسسته شده است پاره شده است. فرض کنید که دین نداریم اگر ما همه بی دین هم باشیم وقتی نگاه کردیم او دوست دارد وقتی دوست دارد بسم الله تحویل بگیر همه اینها بالاخره وقتی این پسر دارد نگاه میکند بغلاش هم یک دختر است که دارد چشم چرانی میکند او به این نگاه میکند این به آن نگاه میکند اینها دیگر تمرکز علمی ندارند تمرکز یک شاخهای است که در همه جا سایه انداخته است و در نماز به ما گفتهاند تمرکز و حتی حضرت آمد نماز بخواند پرده گل داشت فرمود پرده را بردار گل آن حواس من را پرت میکند به همین دلیل هم من میگویم محرابهایی که توی مساجد میسازند اینها ضد نهج البلاغه است در نهج البلاغه حضرت اجازه نمیدهد که یک گل روی پارچه باشد ما با سنگ مرمر و کاشی و سرامیک جلوی پیش نماز گل درست میکنیم قاضی اگر کفشاش تنگ است قضاوت نکند برای اینکه در قضاوت او اثر میگذارد روبه روی در باز نماز نخوان.
3- آرامش روانی و تمرکز فکری در سایه کنترل نگاه
جوانی که توی دانشگاه نگاه میکند بغلاش هم چشم چرانی میکند این به این این هم به آن این ضربه علمی میخورند فرض کنید که این کارها حلال حلال هم باشد اما بالاخره این دانشجوی متمرکز نیست امراض مقاربتی همینطور است امراض روانی همینطور است چون آدم هی تحریک میشود و هر وقت تحریک شد که آدم نمیتواند هر لحظه خودش را ارضاء کند هر خودش را تحریک میکند هی خودش را ارضاء کند این خورد میشود مثل آدمی که پول ندارد جلوی مغازه کباب فروشی هم ایستاده است هی دهانش پر آب میشود و قورتش میدهد بابا پول نداری برو این هم پول ندارد هم جلوی دکان کبابی میایستد بگذاریم که از نظر شهوت هم خیلی کیف نمیکنند و کلاه سر این چشم چرانها میرود چون آدم وقتی توی خیابان رفت یک خرما خورد یک مغز بادام خورد یک کشمش خورد این خانه که میرود دیگر اشتهای لازم را ندارد چون هر چیزی که دیده یک انگشت زده است این علاقهاش به خانماش متمرکز نیست چون پخش شده است کشاورز اگر آب را متمرکز نکند یک خورده از اینطرف و یک خورده از آنطرف چیزی از آن به مزرعه نمیرسد ولذا آن لذتی هم که آدمهای پاک چشم از همسر خودشان میبرند آن لذت را آدمهای چشم چران نمیبرند چون آدمهای چشم چران حواسشان ده جا است آدمی که چشم چرانی نمیکند تمرکز دارد و عشقاش به خانم خودش است مثل آدمی که هیچی نخورد لب افطار با تمام وجود افطار میکند ولی آدمی که ده رقم چیزی خورده است دم افطار میگوید میلی ندارم وقتی هم چشم چرانی کرد سر هیچی به خانماش میگوید نمیخواهی برو خانه پدرت یعنی خیلی راحت خانماش را از دست میدهد چون میبیند که. . . چاه خانهاش هم که آب نداشته باشد هزار تا سنگ آب و آب بیرون هست اما اگر بداند که بیرون دیگر آب نیست این دو دستی چاه آب خودش را حفظ میکند.
«قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ» النور/30 به مومنین بگو چشم هایشان را پیش کشند «وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ» النور/31 به خانمها هم بگو که آنها هم چشمشان را پیش کشند.
4- پوشش مناسب برای حفظ عفت عمومی جامعه
«وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ» النور/31 به خانمها بگوئید که با این وضع نیایند خودشان را نشان ندهند من دوست دارم حتی اگر یک خانمی هم مسلمان نیست اصلاً لائیک است هیچ دینی ندارد باز بعنوان. . . آدم که هست من حرفهایی که میزنم یک بخش آن مال انسان است یک خورده آن مال اسلام است اول از نظر انسانی میگویم این خانمی که خودش را آرایش کرده است عرض کردم گیرم آرایش کردن و خود را نشان دادن حلال باشد اگر هر زنی خودش را آرایش کند و بیرون بیاید آنوقت آن خانمی که نمیتواند این لباس را بپوشد چه حالتی پیدا میکند میخواهد خودش را به ایشان برساند یا نه؟ برای اینکه خودش را به ایشان برساند دست به کارهای خلاف میزند یا نه؟ ولو یک درصد شما در خانه را میبندی مگر هر شب دزد میآید یک در هزار اگر دزد بیاید شما هر شب در خانه را قفل میکنی چند درصد از این جوانها قیافه را که دیدند. . . آنوقت دخترهایی که شکلشان مثل این نیست سرشان بی کلاه میماند یا نه؟ مصرف بالا میرود یا نه؟ جیب بیگانه پر میشود یا نه؟ در حوادث رانندگی اثر دارد یا نه؟ بین راه قم و تهران عکس علمای شهید بود گفتند بردارید برای اینکه راننده تا میرود نگاه کند در یک لحظه ممکن است تصادف کند اگر نگاه به یک آیت الله حواس را پرت میکند نگاه به این خانمها حواس را جمع میکند؟
عوارض این تجملات: 1- مصرف را بالا میبرد 2- تمرکز را از بین میبرد 3- رقابت بوجود میآید 4- آدمهایی که شکلشان درجه یک نیست عقدهای میشوند غصه میخورند خودتان را بپوشانید هر چه زینت دارید برای شوهرتان. . . با کمال تاسف بسیاری از زنها برای شوهرشان زینت نمیکنند تا میخواهند بروند مهمانی آرایش میکنند یک مردی میدوید خانه گفتند چرا میدوی؟ گفت زنم از عروسی بر میگردد میخواهم نگاهش کنم چون الان دوباره لباس کهنه هایش را خواهد پوشید میخواهم تا هنوز لباسهایش را نکنده است ما هم یک نگاه به او بکنیم یعنی هر چه لباس خوب است برای بیرون و هر چه لباس بد است برای خانه توی خانه مثل کنیز بیرون خانه مثل عروس اسلام توجه به فساد کرده است زن فطرتش این است که خودش را نشان بدهد آرایش جزو ذات زن است منتهی گفته این طبیعت باید فقط از این راه حرکت کند فقط شوهر را اجازه داده است.
«وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ» النور/31 خودشان را بپوشانند. برای عفت عمومی میگوید بچهها که میخواهند بروند توی اتاق بابا و ننه در را باز نکنند و بروند تو اتاق مامان باشد یا اتاق بابا باشد یک آیه داریم توی قرآن داریم که بچههایی که هنوز محتلم نشدهاند هنوز به تکلیف نرسیدهاند «وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلَاهِ الْفَجْرِ وَحِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَکُمْ مِنْ الظَّهِیرَهِ» النور/58 سه بار در بزنند که بروند تو بعد یک آیه دیگر دارد میگوید هر وقت فکر میکنید که پدر و مادر لباسهایشان را کنده باشند هر وقت پسر و دختر احتمال میدهند که لباسهایشان خفیف باشد یا بی لباس باشند یا کم لباس باشند در بزنند بروند برای عفت عمومی ما باید ازدواج را آسان کنیم بعد فکر عفت عمومی باشیم.
رفتند در خانه حضرت لوط با مهمانهای زیبای او عمل بد انجام بدهند حضرت لوط گفت «قَالَ یَا قَوْمِ هَؤُلَاءِ بَنَاتِی» هود/78 من دخترهایی دارم که به شما میدهم.
5- ایجاد راه حلال، پیش از بستن راههای حرام
اگر میخواهی این جاده را ببندی کنار آن یک جاده درست کن علامت بزن بعد بگو مثلاً اینجا در دست تعمیر است.
یک اشعار زیبا بده بعد بگو این موسیقی را گوش نده قرآن وقتی میخواهد به آدم و حوّا بگوید این گندم را نخور میگوید «وَکُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَیْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَهَ» البقره/35 هر چه میخواهی بخور بعد میگوید این یکی را نخور این غذا را بخور این غذا را نخور بچه من هرز رفته است بسم الله تابستان است باید با بچهها بازی کرد(من کان له صبیٌ فلیتصبیّ) هر کس بچه دارد باید خودش هم بچه بشود. تابستان است متاسفانه آموزش و پرورش ما بجای اینکه فقط آموزش و پرورش باشد سه تا لقب دیگر هم پیدا کرده است برای بعضی زندان است فلذا بعضی از بچهها روز آخر که بیرون میآیند کتاب و کیفشان را هوا میاندازند کتابشان را جر میدهند میگویند راحت شدیم پیداست که در دید این مدرسه زندان بوده است مدرسه زندان نیست برای بعضیها مدرسه پناهگاه است مادر میآید میگوید دیگر تابستان شد کاش مدرسهها باز شود یعنی گیر این هستند که بچهام توی خیابان چه میکنند یعنی گیر این هستند که بچهام کاش آنجا بود محل امنی است برای بعضیها شکنجه گاه است این خودش باید سیستمی باشد که مدرسه و آموزش و پرورش محل عشق بچه باشد حالا عشق آن یک خورده به اخلاق معلم است یک خورده با نشاط معلم است یک خورده به کتابهای درسی است یک خورده به زمان درس است یک خورده به مدیریت برنامه ریزی است بچه صبح که میآید صبحانه خورده است خوابش را هم کرده است او را میدوانند طراحی و نقاشی و این کارهایی که خیلی. . . آنوقت دم ظهر که هوا داغ شده است ریاضی و کتابهای سنگین مغز سنگین که هست کتاب سنگین یک خورده دست صدا و سیما است که وقتی ایام امتحانات است چه فیلمی را نشان میدهد بجای اینکه بچه برود درس بخواند فیلم نگاه میکند اینها همهاش مدیریت میخواهد یعنی باید هماهنگ بشود بین برنامههای صدا و سیما و برنامههای اتاق پخش من قدرتی ندارم اگر یک زمانی قدرت داشته باشم توی اتاق پخش یک نفر را از آموزش و پرورش مینشانم چون گاهی وقتها یک فیلمی را نشان میدهند که تمام زحمات آموزش و پرورش همه روی هوا میرود توی پادگان هم همینطور است گاهی سرباز را میبرند رزم شبانه و روزانه پیر این سرباز در میآید آنوقت ظهر هم که میآید عوض اینکه غذای خوب بخورد آب زردچوبه میخورد نه لپهای نه گوشتی نه هوپچی همینطور آب زرد چوبه و خیار پخته بعد یک آخوند میفرستند میگویند درباره ایدئولوژی صحبت کن این تا میگوید عدل اجتماعی سرباز میگوید جان ننهات با تمام وجودش به این آخوند فحش میدهد چرا؟ برای اینکه برنامه رزم و ایدئولوژی و غذا با هم هماهنگ نیست.
آن روزی من باید از نماز بگویم که غذای سرباز خوب باشد با آب پیاز ایدئولوژی. . . زیر نمره بیست اگر نصیحت کردی میگیرد زیر نمره صفر اگر نصیحت کردی میگوید برو گم شو ببینم نصیحت زیر نمره صفر نمیگیرد زیر نمره بیست میگیرد ایدئولوژی با پلو مرغ میخورد قرآن میفرماید «کُلُوا مِنْ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا» المؤمنون/51 ما کارهای همدیگر را خنثی میکنیم من میگویم بچهها بروید مسجد خادم مسجد بد اخلاق است بچهها را فراری میدهد مثل بازی والیبال که این پاس میدهد آن بی عرضه است نمیتواند آبشار میزند پاس ما هم حرام میشود یعنی پاس دادن و آبشار زدن باید به هم بخورد.
6- دقّت در شیوه سخن گفتن با نا محرم
حتی در حرف میگویند خانمها با کرشمه حرف نزنند زنی که میآید توی تلویزیون که برنامه اجرا کند از آن خوشگلها نباشد نمیگوئیم حالا زشت باشند لااقل متوسط باشند چون حرف زدنها «فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ» الأحزاب/32 به زن پیغمبر میگوید که نازک حرف نزن، از این معلوم میشود که. . . آخر یک کسی میگوید من میآیم بیرون آن نگاه نکند بابا آن نگاه میکند اینها روی هم است یک آقایی فتوایش این بود که دود روزه را باطل نمیکند رفت خانه مریدش دید مریدش ماه رمضان دارد قلیان میکشد چای میخورد گفت آقا مگر روزه نیستی گفت چرا من مقلد شما هستم گفت مقلد من هستی من گفتهام دود روزه را باطل نمیکند گفت هر مرجع عاقلی میفهمد که قلیان بدون چای نمیشود!
شیطان گفت تو و یک زن نامحرم با هم جمع شوید باقیاش را من میفهمم که چه کنم حدیث داریم که هر جا یک مرد و یک زن نامحرم جمع بودند باقیاش با خودم. من رفتم اتاق یکی از مسئولین در را باز کردم یک خانم خیلی زیبائی آنجا بود گفت بفرمائید ما را راهنمایی کرد اتاق مسئول به ایشان گفتم این خانم محرم شماست؟ گفت نه، گفتم این خانم خیلی زیبا است چطور یک زن زیبا در هم بسته است صبح تا ظهر چه میکنی؟ گفت آقای قرائتی ما خود ساخته هستیم گفتم بارک الله معلوم میشود که خیلی از امیرالمومنین خودساختهتر هستی چون امام علی(علیه السلام) فرمود من به زن سلام نمیکنم چون نگرانم جواب سلاماش دل من را بلرزاند به حضرت گفتند چرا پیغمبر سلام میکرد تو سلام نمیکنی فرمود من سی سال از پیغمبر جوانتر هستم نگرانم سلام کنم او جوری جواب بدهد که دل من تکان بخورد آنوقت شما صبح تا شام در را بستهای خیلی از امیرالمومنین مسلمانتر هستی خجالت هم خوب چیزی است البته داریم آدمهای اینطوری را یک کسی دست یک کارگر را بوسید گفت من از پیغمبر جلو افتادم گفتم چرا؟ گفت چون پیغمبر دست کارگر را بوسید من دست بیکارها را هم میبوسم پس یک قدم از پیغمبر جلوتر هستم گفت شجاعتام هم از امیرالمومنین بیشتر است گفتم چطور گفت چون امام علی(علیه السلام) از دشمن نمیترسید از مردم نمیترسید من از خدا هم نمیترسم. گفت زهدم هم از امام علی(علیه السلام) بیشتر است گفتم چطور؟ گفت علی(علیه السلام) هم از دنیا گذشت هم از آخرت.
نمی گوید(فیطمعون) یعنی حتی اگر یکی هم طمع کند شما باید مواظب باشی البته اینرا هم به شما بگویم که شهوت حزب اللهی سرش نمیشود شهوت. . . سرش نمیشود شهوت هیچی سرش نمیشود نه تاریخ سرش میشود نه آدم سرش میشود هیچی هیچی شهوت خیلی غریزه تندی است بنابراین. . . معلوم میشود کسانی که با کرشمهها دلشان اینطرف و آنطرف میافتد(فی قلبه مرض) آنوقت اگر این با ازدواج حل نشود با تقوا حل نشود قرآن میفرماید(فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا) چون اگر انسان جلوی خودش را نگیرد اول سیگاری است میشود تریاکی میشود هروئینی این مسائلی هم که میگوئیم گاهی افرادی تحلیلهایی میکنیم ببینید شوخی نداریم جامعه شناسی و روانشناسی روی چشم اما جامع شناسی و تحلیل شناسی را روی آن نیاورید همین که هست یک آقای فیلسوفی اسم او را ببرم میشناسید پشت سر هم سیگار میکشید خاموش میکرد یکی دیگر یک نابینا بغل او نشسته بود گفت آقا چقدر سیگار میکشی گفت من از بس در دنیا و در هستی شناسی و در معرفت شناسی و در سیر و سلوک و در عرفان و در ملک و ملکوت فکر میکنم سیگار میکشم آن نابینا گفت اگر فکر اینها سبب سیگاری شدن میشود پس حضرت علی(علیه السلام) باید هروئین بکشد اینطور نیست که حالا ما خودمان را توجیه میکنیم با کرشمه حرف نزنیم.
«وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ» النور/31 پایکوبی تحریک کننده است آقا شما میشود که امشب که شب جمعه است و توی تلویزیون هستی میشود بگویی آقا میشود شما آخوندها بگوئید ما چه کنیم چه بپوشیم که خدا از ما راضی باشد بنده نمیگویم چه بپوش فقط یک آیه برایت میخوانم باقیاش را هم خودت میفهمی به لطف خدا به لطف خدا من میشود یک جوری آدم حرف بزند که همه بفهمند قرآن میفرماید جوری حرکت کنید که «ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ» الأحزاب/53 این آرامش است(ازکی) آرم عفت عمومی این است یعنی زکی یعنی پاکتر، (اطهر) طاهرتر پاکتر(لقلوبکم و قلوبهن) چه کاری بکنیم که دل آرامتر است آشپزخانه اُپن خوب پرده داشته باشد چرا؟ برای اینکه مهمانهایی که میآیند(ازکی و اطهر) آقا این دختر هنوز نه سالش نشده است بگذارید راحت بیاید توی خیابان نه سالش که شد من به او میگویم که حجاب شرعی داشته باشد مثل اینکه بچه که هست بگذارد سیگاری شود بعد بگوید سر پانزده سالگی به او میگویم که سیگار نکش آخر بچهای که قبلاً سیگار کشید در یک لحظه نمیشود گفت. . . شما سوار هواپیما که میشوی هواپیما یک لحظه که نمیتواند سقوط کند باید ارتفاع کم کند با یک سراشیبی بنشیند همینطور که هواپیما باید آرام آرام بنشیند توی فرودگاه شما هم باید آرام آرام اینرا به مذهب دعوت کنی نمیشود به بچه گفت با سرعت صد و بیست کیلو متر برو یک مرتبه ترمز کن خوب ترمز نمیگیرد شما حاضری بگویی بچهام را تریاکیاش میکنم اول پانزده سالگی میگویم نکش چراغ نیست که با یک فوت خاموش بشود طبع است طبع وقتی عادت کرد نمیشود یک چیزی را که انسان عادت کرد به یک لباسی عادت کرد به یک خوراکی عادت کرد یکمرتبه ترمز کند اینها توی ذهن میماند محیط اثر دارد.
می گویند شهر شیراز شهر گل و بلبل است یکی از مراجع قبل از امام خمینی(رحمه الله) سید عبدالهای شیرازی بود از مراجع بسیار بزرگ نجف بود بعد از آقای بروجردی خیلیها مقلد ایشان بودند ایشان پای درس خارجاش در نجف بحث میکرد که سحر و جادو حرام است حالا یک کسی با سحر و جادو کار خوبی بکند حرام است مثل زد گفت مثلاً یک کسی با یک سحر و جادو توی یک بیابانی یک باغی راه بیندازد مثل این باغی که میگویند مال اقدسیه مال یکی از زنهای قاجاریه بوده این لعنتیهای شاههای قبل هر جایی که داشتهاند آنرا به اسم خانمشان کردهاند مثلاً یک خانم بوده که منظر بوده است منظریه مال این خانم است اقدس بوده اقدسیه مال این خانم است اینرا قبلاً شنیده بودم حالا الان یادم افتاد یعنی اگر بیست تا زن داشتند بیست جای ایران را به اسم خانمشان میکردند.
سلام و صلوات خدا بر امام بیست و هفت سال است که انقلاب شده است بیست و هفت بار ما را کشاندهاند پای صندوق پدران ما متولد شدند بزرگ شدند پیر شدند مردند یک نفر نگفت کی کدخدا بشود کی وکیل بشود کی شاه بشود الان بچههای ما میدانند که توی این بیست و هفت سال میگویند خودم باید بگویم که کی باشد توی یک خانه شش نفر هستند به شش نفر رای میدهند اینقدر آزادی که راحت از همدیگر همه چیزی میپرسند.
آیت الله العظمی شیرازی میگوید سحر و جادو حرام است حالا اگر کسی خواست با سحر و جادو کار خوب بکند مثلاً کویری را تبدیل به مزرعه کنند گلی بلبلی، تا گفت گلی بلبلی یک نفر پای درساش گفت الله اکبر ایشان چون مال شیراز است و شیراز هم مال گل و بلبل است بعد از اینکه شصت سال است که از شیراز بیرون آمده است هنوز وقتی میخواهد مثل بزند مثل گل و بلبل میزند این چیزها توی ذهن میماند حدیث داریم اگر زن و شوهر لخت مادر زاد شدند روبروی بچهای که توی گهواره خوابیده کاری انجام دادند بچه توی گهواره اگر دختر باشد و به کار پدر و مادر نگاه کند بزرگ بشود فاحشه میشود پسر باشد بزرگ بشود زنا کار میشود یعنی نگاه توی قنداق عفت عمومی را به هم میزند به همین خاطر گفتهاند بچهها هفت ساله که شدند رختخوابهایشان را جدا کنید ولو خواهر و برادر هستند.
قدیم که اسم شب جمعه را میگفتند و میخندیدند من فکر کردم چرا شب جمعه چه خصوصیتی دارد قدیم که توی خانه حمام نبوده است مادر به بچهاش میگفته بابات رفته غسل جمعه بکند منتهی نیتهای دیگر هم میکرد چون غیر از شب جمعه بابا برود حمام بچه میپرسد بابا کجا رفت باید بگوید حمام خوب بچه میگوید دیشب چه خبر بوده اما شب جمعه میگوید رفته غسل جمعه بکند این گرایش به شب جمعه شاید این بوده است من نمیدانم عفت عمومی مسئله مهمی است عفت عمومی مسئله مهمی است.
وقت تمام شد خیلی حرف داریم نمیرسیم حرفهایمان را بزنیم خدایا به دختر و پسر ما به زن و مرد ما تقوایی بده که عفت عمومی را حفظ کنند.
اتفاقاً دختر خانم هم بهتان بگویم هر چه بیشتر آرایش کنید دیرتر شوهر گیرتان میآید چون همان پسرهای هرز هم که راحت هر کاری میخواهند میکنند بعداً که میخواهند تصمیم بگیرند به مادرشان میگویند مادر یک دختر پاک این خودش چشم هایش ناپاک است اما وقتی خواست انتخاب همسر بکند سراغ آدم پاک میگردد اینطور نیست که این رقمی کنیم زودتر. . . ما باید ایمان داشته باشم و در سایه تقوا بگوئیم خدایا مشکلات را حل کن.
خدایا تو را به حق محمد و آل محمد از مسیر ایمان و تقوا و عفت مشکل ازدواج را هر چه زودتر برای بی همسرها حل بفرما.
والسلام علیکم و رحمه اللَّه و برکاته