آب و خاک در قرآن و حدیث
موضوع: آب و خاک در قرآن و حدیث
تاریخ پخش: 13/10/80
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحث این جلسه درباره آب و خاک است. در خدمت کارشناسهای وزارت جهاد کشاورزی و مسئولین علمی کشاورزی که در بیابانها کار میکنند هستیم و ما به آنها سلام میکنیم و آنها که کشاورز نیستند، نسل بیست میلیونی آموزش و پرورش و دانشجو و سرباز و جوانها، آب و خاک را بعد میسازند، ببینیم نظر اسلام درباره آب و خاک چیست؟ اهمیت آب و خاک و مسئولیت ما درباره آب و خاک.
1- آب و خاک در قرآن و حدیث
قرآن راجع به آب میفرماید: هر موجود زندهای از آب است «مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیْءٍ حَی» (انبیاء/30) هر چیزی زنده از آب است.
انسان از آب است، قرآن میفرماید: «خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَرا» (فرقان/54) بشر از آب است.
میوهها از آب است: قرآن میفرماید: باران فرستادیم و از همین باران! ثمرات من نخیل و اعناب؛ خرماها و انگورها و…
همه گیاهان از آب است، قرآن میفرماید: «فَأَخْرَجْنا بِهِ نَباتَ کُلِّ شَیْء» (انعام/99) این آب اندازهگیری دارد، دو جای قرآن میفرماید: «وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَر» (مؤمنون/18) یعنی آب اندازه دارد.
و جای دیگر میفرماید: «وَ الَّذی نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ» (زخرف/11) دو بار «بقدر» آمده اندازه گیری شده.
حدیث: مقداری که هر سال باران نازل میشود یک اندازه است. منتها مردم منطقهای اگر خلاف کردند، باران جای دیگر میآید، یا بی ربط باریده میشود، یعنی، زمان و مکانش تغییر میکند تا مردم از این باران خیر نبینند.
آب وسیله قدرت است، به چه دلیل؟ قرآن میفرماید: «یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً» (نوح/11) آسمان برای شما باران میفرستد، بعد میفرماید: «وَ یَزِدْکُمْ قُوَّهً إِلى قُوَّتِکُمْ» (هود/52) آب وسیله قدرت است.
قرآن میفرماید: همه مشکلات در مدیریت است، در برنامه ریزی شماست. «سَخَّرَ لَکُم» (حج/65) «خَلَقَ لَکُم» (بقره/29) «مَتاعاً لَکُمْ» (نازعات/33) «وَ سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسََ وَ الْقَمَرَ» (ابراهیم/33) «سَخَّرَ لَکُمُ الْبَحْر» (جاثیه/12) 5، 6 تا سخر در یک آیه است بعد میفرماید: «إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ» (ابراهیم/34).
زن خوب از پوست پرتغال مربا درست میکند، و زن بی عرضه برنج رشت را شفته میکند. رسول اکرم(ص) فرمود: «مَنْ وَجَدَ مَاءً وَ تُرَاباً» (وسائلالشیعه/ج17/ص40).
بد نیست همه بچههای ایران این حدیث را حفظ کنند، من یعنی کسی که «وجد» وجدان، یافتن، «من وجد ماءً»، آب «و ترابا» خاک، کسی که آب و خاک دارد «ثُمَّ افْتَقَرَ» اما گندم از خارج میخرد. «فَأَبْعَدَهُ اللَّه» (وسائلالشیعه/ج17/ص40) خدا اینها را دور کند. از رحمت خودش که آب دارد، خاک هم دارد.
آب وسیله خداشناسی است، قرآن میفرماید: «یُسْقى بِماءٍ واحِدٍ» (رعد/4) شما وارد باغ میشوید در جهرم لیمو شیرین مثل قند، لیمو ترشِ ترش، خرمای شیرین، انار ترش و شیرین، همه درختش هم پهلوی هم است. نگاه میکنی ترشِ ترش لیمو ترش، شیرین شیرین خرما، ترش و شیرین انار. همه پهلوی هم است. قرآن می¬فرماید: «یُسْقى بِماءٍ واحِدٍ» اگر میخواهی خدا شناسی کنی حالا خدا را بشناس. یعنی آب وسیله خداشناسی است.
آب وسیله زیبایی است: قرآن درباره آب میگوید: زوج بهیج، بهجه: یعنی شادی آور «ذاتَ بَهْجَه» (نمل/60) «مُخْتَلِفاً أَلْوانُه» (نحل/13) «مُخْضَرَّه» (حج/63) خداوند رحمت کند علامه طباطبایی را، سیب که میخواست بخورد خود سیب را ممکن است دو سه دقیقه خورد اما 20 دقیقه به این سیب نگاه میکرد. بیست دقیقه نگاه میکرد و دو دقیقه میخورد.
نقش آب در عبادات؛
می خواهی با خدا حرف بزنی: «فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُم» (مائده/6)
آب رسانی: اصلاً انبیاء یکی از مسئولیتشان آب رسانی بود، و اذاستقی موسی، مردم برای آب سراغ موسی(ع) رفتند.
ما اگر یک وقتی کم آبی بود مردم باید بروند سراغ علما و نماز باران بخوانند، و علما هم نترسند که یک وقت نماز باران خواندیم و باران نیامد، آبرویمان میریزد. «اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّماء» (هود/52)
در ثانی مگر خدا کارگر ماست، بار دیگر هم میخوانیم، دو بار خواندیم نیامد سه بار میخوانیم. خود خدا به ما گفته: «تُوبُوا» (هود/52) توبه کنید، «اسْتَغْفِرُوا»، «یُرْسِلِ السَّماءَ» بین آب و گناه رابطه است. «اللهم اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ» (بحارالانوار/ج84/ص251).
در دعای کمیل داریم گناه و رزق رابطه دارد؛ حدیث داریم: «بعضیها رزقشان به خاطر گناه کم میشود و بعضیها هم رزقشان به خاطر امتحان زیاد میشود».
شنا در آب سرد: البته کسی نگوید قرائتی گفت: بروید زیر دوش آب سرد فردا مریض شود مادرش بگوید خدا شیخ را لعنت کند. تو چی چی گفتی؟ من حدیث را میخونم، آب سرد خیلی ضرر ندارد. آن هوایی که بعد بهت میخورد ضرر دارد. ولذا شما با آب داغ هم غسل کنی باد به سرت بخورد ممکن است مریض شوی.
حدیث داریم: پیامبر(ص) در تابستان هم که حمام میرفت عمامه میبست.
آب خطری ندارد. آن وزش باد بعدش، خطر دارد. حضرت ایوب(ص) مشکل پوستی داشت، قرآن میگوید: بسم الله، «ارْکُضْ» (ص/42) بزن، «بِرِجْلِکَ» رجل پا، محکم بزن، «هذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ» نمیگوید شراب بارد مغتسل بارد، با آب سرد غسل کنی، شنا در آب سرد است.
البته این را باید دکترها تحقیق کنند ممکن است فردا یک رسالهای هم در بیاید، ما هر چیزی که قرآن گفته روی آن میایستیم یک سر سوزنی هم کوتاه نمیآییم. اگر دکترها گفتند نفهمیدیم میگوییم بعداً میفهمی. بوعلی سینا گفته: هر چه نفهمیدی نگو نیست. بگو من بلد نیستم ممکن است بعداً معلوم میشود ما چه میدانیم.
قرآن میگوید: با آب سرد غسل کردن برای بدن مفید است. آیا برای همه مفید است، یا بری شخص ایوب یا برای بعضی امراض، این را باید دکترها بگویند.
آب باید در مواقعی سهمیه بندی شود. قرآن میفرماید: «فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَهَ عَیْناً قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ» (بقره/60) حضرت موسی(ع) عصایش را زد به سنگ دوازده چشمه آب بیرون آمد. چون بنی اسراییل دوازده فرقه بودند هر چشمهای مال یکی. یا میفرماید: «أَنَّ الْماءَ قِسْمَهٌ بَیْنَهُم» (قمر/28)، در زمان یونس، ناقه، در زمان صالح، خداوند فرمود: یک روز آب مال این حیوان و یک روز آب مال آدمها. «قِسْمَهٌ بَیْنَهُم»، جیره بندیِ آب مشکلی ندارد.
آب رسانی به تشنه: خیلی ثواب دارد. حتی آب رسانی به حاجیها. یک مقام و منزلتی بوده: «أَ جَعَلْتُمْ سِقایَهَ الْحاج» (توبه/19) دو شب به عید قربان را میگویند روز ترویه یعنی روز آب رسانی یعنی آب میبرند منی و عرفات آب رسانی به تشنه، درخت آب دادن است. حدیث داریم، کسی درخت تشنهای را آب بدهد انگار یک مؤمنی را آب داده. کشاورزی و آبیاری خیلی ارزش دارد.
امام باقر بیل دستش بود، وقتی بیل دست میگرفت کشاورزی کند خیس عرق میشد. یک کسی گفت: من بروم نصیحتش کنم. رفت گفت: یا بن رسول الله الآن اگر عزراییل بیاید خجالت نمیکشی؟ نه در بهترین حال است بیل دستم است، بهترین حال من است.
2- ارزش و اهمیت کشاورزی
قرآن میگوید: عارت میشود بگویند کشاورز ما گاهی وقتها اگر یک داماد بیاید سراغ دخترمان میگوییم داماد چه کاره است؟ میگوییم کشاورز است، میگوید عارت شده: خدا کشاورز است «أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُام نَحْنُ الزَّارِعُونَ» (واقعه/64) اگر تو خجالت میکشی کشاورزی «نَحْنُ الزَّارِعُونَ» خدا میگوید من کشاورز هستم.
الان کشاورز میتواند بیاید یقه مرا بگیرد بگوید آقای قرائتی بیا ببینم تو سر تا پات مال من است. اما عمامه مال پنبه است، پنبه مال کشاورز است. کفش چرم است دامداری مال من است. گندمهای توی شکمت مال من است یعنی مخت عمامه و گندم شکمت وکفش پایت، من از سر تا پا به کشاورز بدهکارم. حالا جالب این است که چقدر هم خودمان را بالا میدانیم. روی دوش کشاورز، سواریم از نانِ او میخوریم بعد هم برای او اُرد میدهیم. تحقیرش میکنیم. کشاورز باید بداند کِشت یک جهاد است، کشاورزی یک عبادت است.
حدیث داریم: اگر در دست شما یک شاخه بود زمین لرزه شد و بناست قیامت بپا شود، اگر میتوانی همان یک شاخه را بکاری، باز هم بکار. «إِذَا قَامَتِ الْقِیَامَه» (بحارالانوار/ج5/ص6)
«إِنْ قَامَتِ السَّاعَهُ» (مستدرکالوسائل/ج13/ص460)، اگر قیامت بپا شد «وَ فِی یَدِ أَحَدِکُمُ الْفَسِیلَه» و به دست شما یک شاخه ایست اگر میتوانید بکارید همان را هم بکارید. یعنی در حساس ترین لحظه، به هر حال کشاورزی باید مورد عنایت باشد. هم دولت و هم سازمان یعنی بودجه گذاشتن هم صدا و سیما هم احترام کشاورزها، و یک مقدار هم شما متخصصها و مهندسها که به علم کشاورزی وارد هستید. راه بیافتیم، توی بلوار کشاورز و وزارت کشاورزی و ساختمان سوپردولوکس و زیر لوستر خیلی هم آدم درد حس نمیکند، ما وقتی دکتر خوبی هستیم که خودمان هم مرضی را چشیده باشیم.
قرآن بخوانم: «أَ لَمْ یَجِدْکَ یَتیماً فَآوى» (ضحی/6) پیامبر خودت هم یتیم بودی، یادت میآید پس حالا میفهمی یعنی چه «فَأَمَّا الْیَتیمَ فَلا تَقْهَرْ» (ضحی/9)، یادت میآید خودت هم بی پول بودی، «وَ وَجَدَکَ عائِلاً فَأَغْنى» (ضحی/8) مزه فقر را چشیدهای، پس «وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ» (ضحی/10).
گاهی وقتها باید بچشیم، اصلاً رمز اینکه امامان ما خودشان مشکلاتی داشتهاند. چون اگر امام حسین(ع) عصایش را میزد از زمین کربلا آب میجوشید، نمیتوانست امام خوبی باشد. میگوید برو بابا تا خودش تشنهاش شد آب برای خودش درست کرد حالا میگوید بروید جبهه تشنه هم شدید برای خدا حساب کنید، چطور خودت برای خدا حساب باز نکردی، این علی اصغر باید روی دست بابایش گلویش پاره شود، علی اکبرش شهید شود. تمام سختیها را امامان بچشند اگر، بچشند و سختیها را به دوش بکشند، آن وقت میتوانند برای ما امام باشند.
شما وقتی مهندس خوبی هستی و بنده وقتی آخوند خوبی هستم که گاهی به روستا بروم سختیها را لمس کنم، و گرنه اگر من یک جا باشم و او هم یک جای دیگر قوه مقننه و مجریه از هم جدا باشد به قانونها هی باید تبصره بزنند و عوض بشود. اگر بخواهیم نسخه هایمان صد در صد عالی باشد، باید علم ما با عمل یک جور باشد.
3- بهداشت آب
یه کسی میخواست غسل کند رفت توی آب حضرت فرمود چرا در آب رفتی؟ این آب آشامیدنی است. چرا در آن غسل میکنی؟ آب آشامیدنی را نباید مصرف کرد. بعضی از زنها یا مردهای قدیمیِ ما من دیدم با چشم خود، آشغال را ریخت در جوی آب، گفتم چرا ریختی؟ گفت آب است: گفتم بابا شما حق نداری دکانت را که جارو کردهای بریزی توی جوی.
«مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» (فاتحه/4) «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ» (فاتحه/5) دید دیوار روبرو جای آب دهان است اصلاً «إِیَّاکَ نَعْبُدُ» را قیچی کرد، راه رفت سر نماز راه رفت یک شاخه بغلش بود برداشت مالید به دیوار، آب دهان پاک شد، پشت پشت برگشت که رویش را برنگرداند. گفت: «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ»، تنها جایی که پیامبر(ص) راه رفت برای بهداشت بود. بهداشت آب، صرفه جویی در آب.
حاج احمد آقا میفرمود: امام خمینی(ره) که آب میخورد روی لیوان کاغذ میگذارد. میگفت عصری میخواهم بخورم.
به هر حال هم کشاورزی و هم کشاورز و هم زمین مقدس است یک خرده هم راجع به زمین صحبت کنم. یک صلوات بفرستید.
زمین در قرآن: 46 بار کلمه زمین در قرآن آمده است، کلاس درس است، «فِی الْأَرْضِ آیاتٌ لِلْمُوقِنینَ» (ذاریات/20) کسی خواسته باشد یقین پیدا کند نشانههای قدرت خدا در زمین هست.
زمین رام است، «وَجَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولا فَامْشُوا فی مَناکِبِها» (ملک/15) روی زمین کشاورزی کنید. زمین محل زندگی است، «جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ قَرارا» (غافر/64) هر ثانیه 35 کیلومتر میگردد چه ماشینی سوار شدهایم چند رقم حرکت دارد، و ما چه آرام زندگی میکنیم. قرآن میفرماید: ما اگر بخواهیم زمین را لق میکنیم هر وقت بلند بشوی بیافتی.
«إِنْ نَشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْض» (سبا/9) بخواهیم زمین را بجنبانیم هی راه بروی بیافتی.
زمین آرام است، گهواره است: «أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً» (نباء/6) زمین مواد غذایی به ما میدهد: «تُنْبِتُ الْأَرْض» (بقره/61).
زمین برای ما زیباست. زمین بذر و آب را به خود جذب میکند: «تَرَى الْأَرْضَ خاشِعَه» (فصلت/39) زمین زنده ما را حمل میکند و مرده ما را دفن میکند: «أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ کِفاتاً» (مرسلات/25). آب زباله را میگیرد آب زلال میدهد، تصفیه خانه طبیعی است. اگر سفت بود کشاورزی نمیشد کرد. اگر شل بود بنایی نمیشد کرد، سفتی و شلی زمین. رنگهای کوهها، خود کوهها، نگهداری برفها، جلوگیری از طوفان، نقش تعدیل هوا، همهاش حساب دارد. زمین برای ما آب را ذخیره میکند: «وَ فَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیُونا» (قمر/12). خزینه است: «خَزائِنِ الْأَرْض» (یوسف/55) زمین خیلی سخاوت دارد: یک دانهاش میدهی یک خوشه میدهد.
روز قیامت قرائتی را با این زمین بیاورند، بگوید قرائتی این همه خوردی یک نمار نخواندی، زمین یک دانه گرفت یک خوشه داد، اصلاً ما پهلوی زمین چه خاکی به سرمان کنیم، قرآن بخوانم، «وَ یَقُولُ الْکافِرُ یا لَیْتَنی کُنْتُ تُراباً» (نبا/40) و کاش خاک بودم، خاک از من بهتر بود. چون خاک را یک دانهاش دادند یک خوشه داد، من هم اینهمه نعمت خدا را خوردم یک رکعت نماز نخواندم، «یا لَیْتَنی کُنْتُ تُراباً» زمین سخاوتمند است.
4- زمین شعور دارد
زمین اخبار را حفظ میکند. قرآن میگوید: «إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها» (زلزله/1) «یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها» (زلزله/4) خبر میدهد چه کسی روی من راه رفت، این گناه را کرد، بالا سر من بود این کار را کرد، زمین را با شعور حساب کنیم.
زمین تسبیح می¬کند: «تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْض» (اسراء/44) تمام شنها سبحان الله میگویند: «یُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْض» (تغابن/1) «ما فِی السَّماواتِ» زیاد در قرآن است، یعنی کل هستی، سبحان الله میگوید. البته زمین عمر مشخصی هم دارد. این زمین زلزلت دارد. تکان خواهد خورد. این زمین کوه هایش کنده خواهد شد، بعد که کوهها بهم خورد «دکت» قطعات سنگ بهم خواهد خورد «نصفت» باز قطعات سنگ ریزه به هم خواهد خورد «کسوب» شن خواهد شد، بعد بهم خواهد خورد «کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ» (قارعه/5) پنبه خواهد شد.
حدیث داریم: شما مسئولید حتی در مقابل قطعات زمین؛ این زمین را بی خودی مصرف کردید، آدم روی زمین تریاک بکارد؟ خشخاش بکارد برای تریاک؟ انگور بکارد برای شراب؟ قمارخانه درست کند؟ محل گناه درست کند؟
«جُعِلَتْ لِیَ الْأَرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً» (منلایحضرهالفقیه/ج1/ص240) زمین عبادتگاه خوبی است، مسجد است.
ابر و باد و مه و خورشید و فلک برای عیاشی ما نیست. «تُحَدِّثُ أَخْبارَها» به هر حال از ما چی خواستهاند. خداوند میفرماید: «أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ» (هود/61) بعد «وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فیها» بعد از شما خواستیم زمین را آباد کنید؛ برای تشویق اسلام میگوید هر کسی زمینی را آباد کرد مال خودش «مَنْ أَحْیَا أَرْضاً مَوَاتاً فَهِیَ لَهُ» (تهذیبالاحکام/ج7/ص152) هر کس زمینی را آباد کرد مزد آبادیاش این است که زمین مال خودش باشد.
5- هجرت و مسافرت در زمین
ما باید در زمین هجرت کنیم: «أَرْضُ اللَّهِ واسِعَه» (زمر/10) از گناهانی که قبل قیامت یقه مرا میکیرد که جرا این گناه را کردی؟ چرا هجرت نکردی؟ میگویم «کُنَّا مُسْتَضْعَفینَ» (نساء/97) ما طبقه دوازده بودیم، اگر در منطقهای بودی خفقان بود، «أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَهً فَتُهاجِرُوا فیها» (نساء/97) زمین برای سیر و سفر و هجرت و کشاورزی و عبادت و رشد است، اهداف زمین این است. زمین برای سرگرمی نیست.
قرآن بعضیها را تحقیر میکند میگوید:، به زمین چسبیدهای، میگوید چه خانهای، نمایش سه سانتی، سنگ و رنگ و… چه خانهای ساخته؟ زمین رفته بالا دین آمده پایین. امام دید یک کسی ساختمانی بلند ساخته فرمود: «رفع الطین وضع الدین» گل را بالا برد دینش را پایین آورد. طین با «ط» دسته دار یعنی گل، «رَفَعَ الطِّینَ» (مستدرکالوسائل/ج3/ص 467) گل را بالا برد، ولی به چه قیمتی؟ از همه مردم نزول کرد.
با پول بهره رفته از هر کس و ناکسی وام گرفته، با سود و بهره میخواهد خانهاش چند طبقه باشد، «رَفَعَ الطِّینَ وَ وَضَعَ الدِّین» ما در ساختمان، در آب، بیاییم صرفه جویی کنیم حتی اگر یک باغچه هم داریم چیز مفیدی بکاریم.
خداوند به حق محمد و آل محمد به ما نورانیت بدهد در سایه قرآن و حدیث خط سیاسی، اقتصادی، کشاورزی و اجتماعی و تمام راهمان را از نور قران و اهل بیت پیامبر(ص) بگیریم.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»