موضوع بحث: خبرگان از نظر منابع اسلامی – 1
تاریخ پخش: 11/10/61
بسم اللّه الّرحمن الّرحیم
«الحمدللّه رب العالمین و صلی اللّه علی سیّدنا و نبیّنا محمّد و علی اهل بیته و لعنه اللّه علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الّدین»
ما به همه چیز نیاز داریم و همواره نیازها سبب میشود که حرف هایمان را به مناسبت نیازها بزنیم. نیازی که الآن مطرح است مسئلهی خبرگان است. من میخواهم دربارهی خبرگان یک بحث قرآنی بکنم. یعنی ریشههای مسئله مجلس خبرگان را از قرآن و احادیث در بیاوریم. چون آدم اگر بداند که چیزی ریشه دارد، با دلگرمی آن را دنبال میکند. ما به مجلس خبرگان معتقد هستیم و رأی نیز به آن میدهیم. چون امام فرمودهاند: رأی دادن تکلیف است. چه خوب است که خود ما نیز چهل، پنجاه دقیقهای پای بحث ریشهی خبرگان بنشینیم.
1- ضرورت صحبت درباره رهبری آینده و مجلس خبرگان
بررسی مسئلهی خبرگان از منابع اسلامی موضوع بحثمان است. در اینجا چند حرف است. یک حرف این است که آیا صحیح است با وجود رهبر سخن از بعد او بگوییم؟ این چیزی است که هم به ذهن ما میآید و هم به ذهن افراد وگاهی هم ممکن است روی آن تبلیغات شود که امام زنده است. خجالت بکشید. مثل این است که کسی پدرش زنده باشد و به او بگوید: که ارثت را به چه کسی میدهی؟ به او برمی خورد. آخر وقتی پدر زنده است که خوب نیست آدم حرف ارث بزند. شما با بودن امام بد است که حرف خبرگان را بزنید.
سؤال این است که آیا خوب است با وجود رهبر درباره بعد از رهبر حرف بزنیم؟ زشت نیست؟ توهین نیست؟ مگر نمیگویید: یک سری چیزها که انتظار سوء در آنها هست مکروه است؟ چرا میگویند: کفن فروشی مکروه است؟ چون کفن فروش منتظر است که کسی بمیرد تا از او کفن بخرند. این حالت انتظار بد است. تشکیل جلسهی خبرگان بد است؟ میخواهیم ریشهی این سؤال را از اصول کافی بررسی کنیم. اصول کافی در خیلی از خانهها هست. روحانی، دانشجو و حزب اللهیها، در خانه هایشان اصول کافی زیاد است. جلد اول اصول کافی دربارهی بحثهایی از امامان میباشد که من در آن حدیثهایی را دیدم که جالب بودند. از خود امامان معصوم میپرسیدند که بعد از شما چه کنیم؟ من چند مورد از تعبیراتش را برایتان مینویسم. مثلاً از امام میپرسیدند: ای موسی بن جعفر(ع): «إِن حَدَثَ حَادثٌ» (بحار الانوار،ج28،ص109) خدا ان شاءالله شما را به سلامت بدارد، اما اگر یک حادثهای پیدا شد و خدایی نکرده شما در میان نبودید، ما چه کنیم؟ پس این زشت نیست. چون از امامان معصوم نیز میپرسیدند که مسئلهی رهبری بعد از شما چه میشود؟ در حدیث دیگری هست که شخصی خدمت امام عسکری(ع) میآید و میگوید: ای امام حسن عسکری! آیا برای شما بعد از خودتان آقازادهای هست که جای شما را بگیرد؟ میفرماید: بله و حضرت مهدی(ع) را معرفی میکند.
من چون میخواهم مجلس خبرگان را نه به خاطر تکلیف امام، که چون امام فرموده ما باید عمل کنیم بلکه میخواهم شواهدی از منابع قرآنی را در این مورد پیدا کنیم. در اصول کافی آمده است که شخصی خدمت امام باقر(ع) میآید و میگوید که میخواهم چیزی بپرسم اما خجالت میکشم. «جَلَالَتُکَ تَمْنَعُنِی»(کافى، ج1، ص328) یعنی جلال و بزرگی تو مرا از سؤال کردن منع میکند. یعنی میخواهم چیزی بپرسم اما خجالت میکشم. آیا اجازه میدهید که سوال خود را بپرسم؟ امام میفرماید: بپرس و خجالت نکش. اگر شما نبودید ما چه کنیم؟ حدیث دیگری به عنوان آخرین حدیث بخوانم. یک حدیث داریم که راوی میگوید: «ان حدث حادث و نعوذ بالله» یعنی اگر حادثهای پیش آمد و خدا آن روز را نیاورد. این تعبیرات از متن روایات اصول کافی میباشد. پس مانعی ندارد با بودن رهبر ما سخن از بعدش بگوییم. به دلیل این که در روایات اصول کافی نزد امامان معصوم میآمدند و از بعد آنها سؤال میکردند.
2- هدف خبرگان تبدیل مسئله از شخص به نظام است
سؤال دوم: هدف خبرگان چیست؟ نقش خبرگان چیست؟ معیار خبرگان چیست؟ هدف خبرگان این است که مسئله را از شخص به نظام مبدل کنند.
در قرآن آیهای هست که میفرماید: باید مسئله را از شخص به نظام تبدیل کرد و دلیل این آیه این است که باید وضع حکومت شخصی به سیستم تبدیل شود. «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ»(آل عمران/144) منشان نزول این آیه را برایتان بگویم وشما هم خوب گوش دهید. چرا که اگر با این بحث مأنوس شوید با پختگی به خبرگان نگاه میکنید و به آنها رأی میدهید. چیزی که پخته شد راحت خورده میشود. سیب زمینی که پخته باشد با نوک ناخن پوستش کنده میشود، اما اگرنپخته باشد، با چاقو هم درست پوستش کنده نمیشود. گوشت که پخته باشد با یک تکان از استخوان جدا میشود ولی اگر نپخته باشد احتیاج به کارد تیز است و قصاب ماهر میخواهد. من میخواهم در این جلسه مردم ما خوب پخته شوند. خبرگان میخواهند نظام را از شخص به سیستم مبدل کنند.
شان نزول یعنی قصهی آیهی مذکور این است که در جنگ احد شعار دادند که پیغمبر کشته شد. تا این شعار دروغین داده شد، مسلمانان فرار کردند. یکباره آیه نازل شد: «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ» آیا چون پیامبر کشته شد شما باید به گذشته و عقب برگردید؟ فرض کنیم پیغمبر کشته شد. مگر شما شخص پرست هستید؟ مگر شما هنوز نظام ندارید؟ مگر تکیهی شما به شخص است؟ اگر تکیه به شخص باشد، با رفتن او همه چیز باید برود. اما اگر تکیه بر نظام بود، حتی با رفتن اشخاص نظام سر جای خودش هست. این آیه میگوید: حکومت پیغمبر، حکومت محمدی، باید چنان حکومتی باشد که شخص محمد(ص) هم اگر نبود، باز نظام فرو نریزد.
هدف خبرگان چیست؟ هدف خبرگان آن است که سیستم را از شخص به نظام ببرد. البته این که سیستم را از شخص به نظام ببرد، معنایش این نیست که رهبری را از شخص بگیرند، بلکه هرکس لایق رهبری است رهبر باقی میماند و بعد از شخص رهبر، نظام بر هم نمیخورد. بعضی از مسئولین امور تربیتی در مدارس راهنمایی و دبیرستانها، بحثهای درسهایی از قرآن را که شبهای جمعه پخش میشود، سوژه میکنند و از آن برای تربیت و آموزش محصلین استفاده میکنند و محصلین را ترغیب میکنند که شبهای جمعه پای بحث بنشینند. مثلاً مسئول امور تربیتی میپرسد که در کدام جنگ شعار شایعهی شهادت پیغمبر را دادند؟ و چهار گزینه را مطرح میکند. محصل باید پاسخ دهد که در جنگ احد این شعار داده شد. بنابراین اگر روی تمام حرفهایی که میزنم تکیه شود، اطلاعات فشرده و سادهی اسلامی منتقل خواهد شد.
3- ستارگان هدایت در تاریکیها
بنده مدتی دربارهی خبرگان فکر میکردم، آیهی سورهی انعام به چشمم آمد که پیشنهاد میکنم این آیه آرم جلسهی خبرگان بشود. این آیه نقش خبرگان را بیان میکند. «وَ هُوَ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِها فی ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْر»(انعام/97) یعنی او خدایی است که برای شما نجوم را قرار داد تا در ظلمات بیابانها و دریاها، وقتی در تاریکی به دام افتادید، به وسیلهی آن ستارگان هدایت شوید. یعنی وقتی شما جاده را در تاریکی گم کردید، جادهی آسفالت نبود یا فلش و راهنمایی هم نبود، در تاریکی اقیانوس و دریا و در تاریکی زمین، به وسیلهی ستاره راه را پیدا کنید. خدا ستارههایی را برای شما قرار داد تا در تاریکیها راه را پیدا کنید. این آیه با خبرگان خیلی مناسبت دارد. با توجه به روایتی که در ذیل آیه آمده است نجومی که خداوند برای هدایت و پیدا کردن خط بیان فرموده است معنای لطیفتری دارد. معنای ظاهریش که ستارگان هستند و معنای عمیقتر آن نجوم است و این روایت طبق فرمایش امام معصوم، حضرت ائمه و امامان میباشد. یعنی خداوند امامان را قرار داد که مردم در تاریکیها ببینند راه خط امام کدام است. آن وقت در خط امام حرکت کنند. بعد از امامها نیز عنوانی است که میفرماید: «إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَهُ الْأَنْبِیَاء»(کافى، ج1، ص32) علمای ما، و خبرگان ما و فقهای ما هم نقش همان نجوم را دارند. یعنی اگر حادثهای پیدا شد، ملوک الطوایفی شد. درمسئله رهبری تضادهایی شد. اگر اختلاف شد، مردم باید به نجوم مراجعه کنند تا نجوم و ستارگان علمی مردم راهدایت کنند. همانطور که همیشه این چنین بوده است.
دست کم ما 35 میلیون شاهد داریم که در درس ما از بیش ترین آیه و روایت استفاده میشود، گرچه رادیو آمریکا آیهها و حدیثهای ما را نادیده میگیرد و اسم ما را در رادیوی خود چیز دیگر گذاردهاند. البته گاهی نیز تعدادی جملات شیرین در لابه لای حرف هایمان میزنیم که خسته نشوید. چون عقیدهی من این است که خنده در کلاس مثل قهوه خانه در سفر میباشد. اگر شخصی مردم را از اینجا سوار ماشین کند و ده ساعت پشت سر هم در ماشین بمانند، خسته میشوند. وقتی بعد از ده ساعت پیاده شدند باید ده ساعت هم استراحت کنند. اما اگر هر 100 کیلومتری پیاده شوند و آبی به سرو رویشان بزنند و یک چای بنوشند، بدون خستگی به مقصد میرسند.
ما به خاطر این که خسته نشوید یک جملهی شیرین میگوییم. به خاطر این که این جمله جذابیت به وجود میآورد و کلاس مورد توجه عموم قرار میگیرد و مورد رضایت آمریکا نمیباشد و اخیراً هم مقداری پرت و پلا نثار ما کرده است.
4- رجوع به خبره چیز جدیدی نیست
حالا اشاره به قصهای در مورد شناخت رهبری خود امام خمینی مینماییم. شما رهبری امام را به وسیلهی همان خبرگان شناختید. شما که از امام خبر نداشتید. بعد از فوت آیت الله بروجردی، آیت الله منتظری به منطقهی نجف آباد رفت و به مردم آنجا فرمود: بعد از مرحوم بروجردی همه از امام تقلید کنید. بعضی از مدرسین قم، یا خیلی از علما گفتند: امام هست. مثلاً فرض کنید مرحوم آقای حکیم هم هست. مرحوم آقا سید عبد الهادی شیرازی هم هست. مراجع قم هم هستند. بعد از فوت مرحوم آیت الله حکیم، 12 نفر از مدرسین حوزهی علمیه قم اعلامیهای را امضا کردند که تمام مقلدین آیت الله حکیم بعد از ایشان از امام تقلید کنند. پس امام را در زمانی که همهی مردم او را نمیشناختند، خبرگان معرفی نمودند، ولی حالا خودمان هم فهمیدهایم و حتی اگر امروز خبرگان هم بگویند: نه! ما میگوییم: آری! چون ما خودمان رشد پیدا کردهایم و با امام از طریق رسانهها ارتباط برقرار کردهایم و کارشان را دیدهایم. پس رجوع به خبره چیز تازهای نیست. گاهی خیال میکنیم این جلسه خبرگان چیست؟ چیز جدیدی نیست. کافی است در طول تاریخ شما هر توضیح المسائلی را نگاه کنی تا مشاهده کنی که در آن نوشته شده که برای شناخت اعلم باید به اهل خبره رجوع کرد.
5- خبرگان نهاد اصلی و مادر نهادها است
خبرگان نهاد مادر است. یعنی نهادی اصلی است. چرا که در حکومت اسلامی چندین نهاد تأسیس شد. بنیاد مستضعفان نهاد است. سپاه پاسداران نهاد است. جهاد سازندگی نهاد است. بنیاد شهید نهاد است. بنیاد 15 خرداد نهاد است. بنیاد نهضت سوادآموزی نهاد است. کمیتهها نهاد هستند. این نهادها همگی نهادهایی بودند که مؤسسش امام بودند. یکی از فحشهایی که رادیوهای خارجی میگویند این است که ایران یک کشور نهادگرا شده و این را عیب میپندارند. در حالی که ما این را افتخار میدانیم و تقاضا داریم و توقع داریم که ادارهها نیز نهادینه عمل نمایند. نهادگرایی بد نیست. باید ادارهها را نیز نهادی کرد نه این که نهادها را اداری نمود. نهادها را نباید برایشان پاپیچ اداری درست کرد، بلکه باید ادارهها را نیز نهادی کرد. امام و رهبری، مؤسس همهی این نهادهاست و خبرگان، مؤسس این رهبر میباشد. یعنی خبرگان مؤسس را معرفی میکند و مؤسس نهادها را تأسیس میکند یا منحل مینماید. همهی نهادها بند به رهبری است و رهبری بند به خبرگان است. پس خبرگان آخرین نهاد در جمهوری اسلامی است و مادر همهی آن هاست. یعنی میخی است که نهادهای دیگر را نگهداری میکند.
6- حوادث مشابه حکومت پیامبر و جمهوری اسلامی
اگر به خاطر داشته باشید به مناسبت غدیر خم قصهای گفتم که با توجه به هدفی که دارم به نحو دیگری به آن قصه اشاره میکنم. در آنجا مقایسهای بین حکومت پیامبر و جمهوری اسلامی شد. آن چه برای حضرت محمد(ص) پیش آمد برای جمهوری اسلامی هم پیش آمد.
1- توهین: همان طور که به پیامبر توهین کرده و به ایشان القاب ساحر، شاعر، کاهن و مجنون را دادند، به جمهوری اسلامی نیز توهین کرده و گفتند: استبداد نعلین، حکومت آخوندی، مرتجع، امّل، مفت خور. اما توهینها نه در پیغمبرو نه در جمهوری اسلامی اثر کرد.
2- ترور: طرح ترور پیامبر را ریختند که در آن شب پیامبر هجرت کردند. در جمهوری اسلامی هم از مطهری گرفته تامفتح و هاشمی نژاد تا قدوسی و طباطبایی در تبریز و تا شهدای محراب و. . . طرح ترور ریختند اما هیچ کدام از این ترورها در پیغمبر اثر نکرد. در جمهوری اسلامی هم اثر نکرد.
3- محاصره: پیامبر را در صدر اسلام محاصره کردند. گفتند: کسی به مسلمانان جنس نفروشد، دختر به آنها ندهد. با دختران آنها ازدواج نکنند. جمهوری اسلامی را هم در محاصره اقتصادی قرار دادند. آن محاصره اثر نکرد، این محاصره نیز اثر نکرد.
4- با پیامبر جنگ مسلحانه به راه انداختند و جنگهای فراوانی را رسماً انجام دادند. با جمهوری اسلامی نیز جنگ مسلحانه به راه انداختند. ولی همانطور که در صدر اسلام جنگها صدای اسلام را خاموش نکرد، این کار شعاع جمهوری اسلامی را نیز کم نکرد. هر کاری با حکومت پیامبر کردند، با حکومت ما نیز انجام دادند. هر کاری کردند به هدف خود که براندازی بود نرسیدند. فقط یک روزنه امید برای کفار مانده بود و آن این که پیغمبر پیر شده است، چرا که تهمتها و ترور و محاصره و جنگ اثر نکرد، هر کاری کردیم نشد و در آخر گفتند: ناراحت نباشید، حضرت محمد پیر شده است و دارد میمیرد و پسری هم ندارد که جانشین او شود. فقط یک دختر به نام فاطمهی زهرا دارد و پنداشتند که با مرگ پیامبر آرزوهایشان محقق میشود. آنها که منتظر حادثهای بودند که برای پیامبر پیشاید، پیامبر در غدیر خم فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ»(کافى، ج1، ص286) در غدیر خم علی بن ابیطالب نصب شد و در زمان حیات پیامبر، جلسهی بزرگ چند ده هزار نفری بر پا شد و حضرت علی(ع) در زمان حیات پیامبر به عنوان جانشین منصوب شدند و با این کار کفار مأیوس شدند. در جمهوری اسلامی هم روزنهی امید تمام بنی صدرها و رجویها و سلطنت طلبها و ضد انقلابها این بود که امام پیر شده و با رفتن ایشان رهبری منحل میشود و بدین ترتیب حکومت جمهوری اسلامی فرو میریزد.
7- خبرگان مأیوس کننده کفار
در زمان صدر اسلام حضرت علی(ع) در زمان حیات پیامبر اکرم نصب میشود، در حالی که اگر پیامبرهم پسری داشتند، بهتر از حضرت علی نبود. اینجا هم در جمهوری اسلامی جلسهی خبرگان روزی است که در آن جا کفار مایوس شدند و در این جا نیز جلسهی خبرگان کار انقلاب را از امام به امامت منتقل کرد و به ضد انقلاب فهماند که شخص امام مطرح نیست، بلکه امامت امام مطرح است. خبرگان امام را به امامت منتقل میکند. شخص را به نظام منتقل میکند و تنها روزنهی امید ضد انقلاب را کور میکند. «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُمْ»(مائده/3) روزی که مردم به خبرگان رای دهند، چتر ضد انقلاب پاره میشود و مشاهده میکنند در زمان حیات امام نظام جا افتاده است. امام مطرح نیست، بلکه امامت مطرح است. روزنهی امید کفار مرگ پیغمبر بود و روزنهی امید ضد انقلاب حادثه برای امام است. خدایا کفار آرزوی خود را به گور بردند، آرزوی ضد انقلاب را نیز با طول عمر رهبر انقلاب به گورشان برسان.
8- خبرگان ریشه قرآنی و حدیثی دارد
رجوع به خبره کاری قرآنی، حدیثی و عقلایی و سنتی و عرفی است. در قرآن یک آیه در مورد رجوع به خبرگان وجود دارد، میفرماید: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»(نحل/43) اگر چیزی را نمیدانید از کسی که میداند سؤال کنید. مطابق این آیه باید چیزی که نمیدانیم را از کسی که اهلیت دارد بپرسیم. خداوند در قرآن از کسانی که بدون مراجعه به خبره و خبره سنج هرچه میشنوند را پخش میکنند، انتقاد میکند. پس مردم باید خبرهایی را که میشنوند به آدم خبره انتقال دهند تا آدم خبره حق و باطل خبرها را بسنجد و حق را به مردم بگویند و بعد از آن اخبار پخش شود.
خداوند در قرآن میفرماید: «لَعَلِمَهُ الَّذینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ»(نساء/83) یعنی خبرهایی را که میشنوید به اهلش که خبرهاند بدهید تا آن خبرگان که اهل استنباط هستند، خبرهای درست را معرفی کنند و شما آنها را پخش کنید. پس رجوع به خبره حتی در نقل خبر هم هست، همانطور که گفته شده «أهل البیت أدرى بما فی البیت»(بحارالأنوار، ج78، ص273) رجوع به خبره کاری عرفی نیز میباشد، چرا که تمام مردم وقتی مریض میشوند به پزشک مراجعه میکنند. چون پزشک در شناخت مرض خبره است. همهی شما اصلاح زلفتان را به خبره میدهید. به آرایشگر میدهید. پس رجوع به خبره چیز تازهای نیست. «وَ یَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ»(نساء/26) یعنی خداوند شما را به سنت پیشینیان شما هدایت میکند.
9- خبرگان عادل حکمشان عملی است
تنها کسی که حرف هایش همه درست است و احتیاج به رفو ندارد، امام است. گاهی اوقات من پای فیلم برنامهی خودم مینشینم و دقت میکنم. متوجه اشتباهاتی میشوم که البته بیشتر اشتباه لفظی است. پس توجه به خبره درعرف ما همیشه بوده است. مثلاً در معاملات، در آرایش، در خیاطی، در معماری و برای شناخت رهبری نیز گفتهاند که باید به اهل خبره رجوع کرد. همانطور که رهبری امام را در روزی که ما امام را نمیشناختیم مطهریها و بهشتیها و منتظریها و امام جمعهها که خبرگان بودند اعلام کردند، رهبری غیر از امام را نیز باید خبرگان بگویند. در مورد خبرگان گاهی تبلیغاتی میشود. مثلاً میگویند: آیا خبرگان میخواهد رهبری را شورایی کند یا فردی؟ جواب این است که ما به خبرگان عادل رأی میدهیم. عادل هر کاری میخواهد میکند.
ما در ماشین رانندهی خوب مینشینیم و دیگر در رانندگی او دخالت نمیکنیم که اگر دخالت کنیم اشتباه است. من گاهی اوقات در ماشین میگویم: آرام برو، تند نرو. میگویند: آقا دخالت نکن. شما باید در خبرگان دقت کنید و به کسی که علم و تقوا و بینش سیاسی و پاکی و صداقتش برایتان قطعی است رأی دهید. درخبرگان خوب دقت کنید. در این که راننده و ماشین سالم هستند خوب دقت کنید. وقتی از سلامت آنها مطمئن شدید هر طور خبرگان گفتند عمل کنید.
شما نزد پزشک میروید. وقتی رفتید به دستورات او باید عمل کنید و نباید کار یاد پزشک داد. هرچه شد، شد. ممکن است کسانی تازه تلویزیون را روشن کرده باشند پس خلاصهی بحث را برایشان بگوییم. بررسی مسئلهی خبرگان از منابع اسلامی یعنی قرآن و حدیث بحث این جلسه است.
1- آیا صحیح است تا رهبر زنده است ما حرف از بعد از رهبر بزنیم؟ بله. در چهار حدیث شاهد بر این مطلب داریم. در اصول کافی داریم شخصی از امام معصوم میپرسد «اِن حَدَثَ حادِثُ» اگر برای شما حادثهای پیش آمد چکارکنیم؟
2- ای امام حسن عسکری آیا بعد از خودتان پسری دارید که ما از او پیروی کنیم؟ بله و حضرت مهدی(ع) را معرفی میفرمایند.
3- شخصی نزد امام میآید و میگوید: سؤالی دارم ولی «جَلَالَتُکَ تَمْنَعُنِی» (بحار الانوار، ج51،ص161) بزرگی شما مرا از پرسش باز میدارد. امام میفرماید: بپرس و او میگوید: بعد از شما کیست؟
4- اگر حادثهای برای شما پیش آمد و خدا چنین روزی را نیاورد، وظیفهی ما چیست؟ پس از رهبران معصوم هم میپرسیدند که بعد از شما مسئلهی رهبری چطور میشود؟
کار خبرگان چیست؟ خبرگان میخواهند مسئله را از شخص به نظام تبدیل کنند. یعنی امام را به امامت تبدیل کنند. دلیل کار خبرگان چیست؟ گفتیم دلیل آن منابع اسلامی است. این آیه که دربارهی جنگ احد نازل شد: «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ»(آل عمران/144) این آیه بعد از شایعهی شهادت پیامبر و در نتیجه فرار مسلمانان نازل شد. مگر شما شخص پرست و شخص گرا هستید؟ شما باید نظام گرا باشید. شما باید از شخص به نظام تبدیل شوید. فرض میکنیم که پیامبر شهید شد مگر شما باید فرار کنید؟ بلکه باید نظام شما اتوماتیک جریان داشته باشد. نقش خبرگان چیست؟ بهترین آیهای که مناسب بود، آرم جلسهی خبرگان باشد را گفتیم. سورهی انعام آیه ی97 بسیار مناسبت دارد. «وَ هُوَ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِها فی ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ» خدا برای شما ستارههای درخشان را قرار داد تا راه را از طریق آنها در تاریکیها و خشکیها و دریاها پیدا کنید. امام در ذیل این روایت میگوید: معنای نجوم، ستاره میباشد ولی نجومی هم هستند که همان امامان هستند. یعنی خداوند برای شما رهبری قرار داد که از طریق او راههای طاغوتها و شیطانها را بشناسید و خبرگان هم نقش امامان را دارند. یعنی اگر ستارهی جماد راهنمایی میکند و امام این جماد را میبرد و منطبق بر انسان کامل میکند و میگوید امام ستاره است، پس خبرگان هم میتواند در شعاعی ستاره باشد.
شبیه حوادث حکومت پیامبر برای حکومت جمهوری اسلامی اتفاق افتاد. به حکومت پیغمبر توهین کردند و به پیامبر ساحر، شاعر، مجنون، دیوانه گفتند. به جمهوری اسلامی هم توهین کردند و به آن حکومت آخوندی، حکومت نعلین، استبداد، ارتجاع، انحصارطلب گفتند اما این توهینها نه در حکومت پیامبر و نه جمهوری اسلامی اثر کرد. ترور پیامبر نیز اثر نکرد و خداوند در شب هجرت، پیامبر را نجات داد. از همهی اقوام یک چاقوکش جمع شدند و هنگام سحر به خانهی پیامبر ریختند ولی حضرت علی بن ابیطالب درجای پیغمبر خوابید و پیغمبر به سلامت هجرت کرد. در آن جا ترور اثر نکرد، در این جا هم ترور مطهریها تا امام جمعهها، هیچ کدام اثر نکرد و نه صدای پیامبر و نه صدای جمهوری اسلامی، هیچ کدام خاموش نشد. در صدر اسلام مسلمانان را محاصره کردند، ایران را هم محاصرهی اقتصادی کردند و در هیچ کدام مؤثر واقع نشد. در صدر اسلام ازطریق کفار و یهود جنگ کردند ولی مؤثر واقع نشد. در جمهوری اسلامی هم صدام جنگ کرد و مؤثر واقع نشد. فقط یک امید برای کفار مانده بود و آن این بود که پیغمبر پیر شده و به زودی میمیرد و حکومت اسلامی تمام میشود، اما در غدیر خم حضرت علی نصب شد و روزنهی امید کفار قطع شد. الآن نیز روزنهی امید ضد انقلاب روزی است که امام نباشد وجلسهی خبرگان میخواهد این روزنهی امید ضد انقلاب را کور کند. «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُمْ» (مائده/3) رجوع به خبره ریشهی قرآنی دارد:
1- «لَعَلِمَهُ الَّذینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ» (نسا/83) یعنی اگر خبر شنیدید آن را پخش نکنید بلکه به اهلش رجوع کنید تا خبرشناس امین تشخیص دهد و بعد آن را پخش کنید.
2- «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ» (نحل/43)
3- «أهل البیت أدرى بما فی البیت» (بحار الانوار،ج63،ص31)
4- رجوع به خبره کاری عرفی است.
5- همان خبرگانی که خود امام خمینی را معرفی کردند، باید همین خبرگان غیر امام را نیز معرفی کنند. جامعهی مدرسین بودند که خبرگان را به ما معرفی کردند. الآن نیز باید حوزههای علمیه خبرگان را به ما معرفی کنند.
خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»