موضوع: حق مردم
تاریخ پخش: 78/02/30
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحثی امروز داریم در رابطه با حقوق و تذکراتی در رابطه با حق مردم. حدیثی است: «لَا ضَرَرَ وَ لَا إِضْرَارَ فِی الْإِسْلَامِ» (منلایحضرهالفقیه/ج4/ص334) یعنی هر کاری را که برای مردم ضرر دارد نباید انجام داد این یک قاعده فقهی است که باید هر مسلمانی آنرا حفظ داشته باشد قبلا هم در این رابطه صحبت کردهایم.
یعنی در هیچ کاری از قبیل: ساختمان سازی، مهندسی، شهر سازی در آبیاری و فضای سبز، بوق زدن نابجا که باعث اذیت و آزار بی مورد مردم شود، خودداری گردد.
برای وفای به عهد ما مسائلی را داریم که انشاءالله خواهیم گفت و اما:
تذکرات:
1- عوامل اقامه و تضییع حقوق
بواسطه یک چیزهایی حق اقامه و بایک چیزهایی حق ضایع واز بین میرود و بررسی زمینههای آن.
1- زمینههای زنده شدن واز بین رفتن حق
درآستانه ماه خرداد که ماه پرحادثه است بحث را مطرح میکنیم، بستر انقلاب ما 15 خرداد بود که مردم ورامین، باقرآباد، وقم با شهادت آنها قیام سال 42 شروع و انقلاب آغاز شد و14 خرداد سالگرد رحلت امام خمینی(ره) است و روز معرفی مقام معظم رهبری به ولی امر مسلمین وسوم خرداد فتح خرمشهر و دوم خرداد حماسه انتخابات است. خرداد ماه پرجریانی است ما در آستانه این ماه هستیم در این باره در بحثهای مربوط به ماه خرداد صحبت خواهیم کرد. حکومت اسلامی برای اقامه حق وازبین بردن باطل است.
2- زمینههای زنده شدن حق
الف: ایمان به خدا ومعاد
ایمان به خدا تضمین کننده اقامه حق است پلیس هم نمیخواهد.
رسید به یک چوپانی گفت ازشیر گوسفندها بده تا بخوریم گفت صاحب اینها دیگری است اگر میخری درست ولی درغیر این صورت باید صاحبش راضی باشد گفت صاحبش که نیست در جواب گفت خدا که هست. خدا که هست چوپان را در بیابان بدون دادگستری ودادگاه انقلاب پلیس و بازرسی و ذیحسابی حفظ میکند اگر دین باشد، ولی اگر دین نباشد دو هزار کامپیوتر هم بیاوری کشتی آهن توی دریا گم میشود.
ولذا هر کاری بکنیم که نسل و جوانان ما مؤمن بشوند افرادی که در دانشگاه و منبر و روزنامه مقاله و خلاصه هرکسی که قلم و بیان دارد. احساس کند نسلی که حرفهای او را گوش کرده یا میخوانند ایمان آنها هم زیاد میشود یا نه. مغز او از مطالب پر شد ایمان اوهم زیاد شد یا خیر. ادب او به پدرومادر. پرخاشگر یا مودتتر نسبت به خواهر و برادر ما تنها به این فکر نکنیم که معلم نمونه کسی است که دیپلمههای آن وارد دانشگاه گرچه پرخاشگرو تارک الصلوه ایمان به مبدأ و معاد اولین اهرم است.
و همین امامزادههایی که گوشه وکنار هستند به دلیل اینکه چهره دینی مردم بودند و هستند روزی که کتاب و کتابخانه و روحانی کم بود و مردم به این مراکز توجه داشتند فساد کم بود.
(الان هر کشوری پیشرفته تراست آمار جنایتش هم بیشتر است)
ب: رهبر لایق
اگر مردم دیدند رئیسشان میدزدد آنها هم یک شعری هست که:
اگر زباغ رعیت ملک خورد سیبی
باز هم پیرها در جلسه این همه جوان آخر هم یک هشتاد ساله خواند میگویند دود از کنده بلند میشود. یک بار دیگه بخوانید یعنی اگر شاه یه سیب بدزدد بقیه مردم ریشه درخت را درمیآورند.
اگر رئیس ادارهای تقوا داشت دردیگران هم اثر میگذارد.
ج: قانون وتضمین برای اجرای آن
فردی دزدی کرده بودآمدند خدمت رسول الله(ص) که او بسیار مهم است و رئیس یک قبیله اگر دست او قطع شود شهر بهم میریزد.
حضرت(ص): به خدا قسم اگر دخترم زهرا هم باشد دست اورا قطع میکنم اگر قانون قانون است برای همه قانون است.
یکی از بزرگان میفرمود که مرحوم حضرت آیه الله العظمی گلپایگانی(ره) نامهای نوشتند خدمت حضرت امام خمینی(ره) که اگر میخواهید جمهوری اسلامی حقیقتا اجرا شود باید قانون حاکم شود که حتی اگر یک قاضی خلاف کرد او را هم شلاق بزنند.
د: قدرت
سستی بداست قرآن دو مرتبه فرموده: «خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّهٍ» (مریم/12)
اگرمی خواهی به قرآن عمل کنی جدی باش نه به عنوان تزئینات و تشریفات مجالس استفاده شود مثلا جمعیت کم است یا منبری دیر کرده ویا برنامهها داغ نشده (مثل طبلی که میزنند مردم جمع شوند)
مسأله را جدی نگرفتهایم ویا اینکه برخوردها نسبت به قاریان محرم قرآن کریم برخورد توهین آمیز ولی نسبت به باقی کارها سنگین برخورد میکنیم،
قرآن درباره مسجدی میفرماید باید برنامههای جدی داشته باشد که مخالفین وهرزهها دراطراف مسجد نتوانند خلاف کنند و از آدمهایی جدی و حزب اللهی نسبت به هرزه گی ترس داشته باشند مسجد باید تا 2 کیلومتر خانههای اطراف خود را بیمه کند ثابت شود که مسجد زنده و مسجدی هاجدی هستند. تعاون و کمک به همدیگر (حتی برفی به پشت بام نمیماند میگویند صاحب آن پیرمرد است وتوان ندارد) از امور جدی مسجد باشد وتمام مشکلات منطقه به این صورت حل میشود.
قرآن از آنها که نماز را با کسالت و زکات را با کراهت انجام میدهند انتقاد میکند (باید مثل بوسیدن مادربچهاش را باشد نه بوسیدن ما دیوار کاهگل را)،
ولذا تعبیرات نماز «حَی» داریم معینی بشتاب با جدیت نه باسستی ویا «فَاسْعَوْا إِلى ذِکْرِ اللَّهِ» (جمعه/9) و«عَجِّلُوا» یعنی نماز باید با نشاط باشد.
جدی درس بخوانیم نه اینکه امید داشته باشیم وقت تحصیل هرچه زودتر تمام شود و بگویم: (اردیبهشت مردم اردی جهنم ما)
روز درس ناراحت و روز تعطیلی خوش است، روز مطالعه روز نحس میشود پس عبادت و تحصیل و کار و… باید با نشاط و قدرت انجام شود.
ه: اجرای حدود
اگر در شهری انگشتان دزدی را قطع کنند دیگر دزدی نمیشود سست گرفتن فایدهای ندارد البته انگشت هر دزدی را قطع نمیکنند باید 26 شرط داشته باشد. حدود الهی باید جاری شود اگر مجرم را شلاق بزنند حواس بقیه جمع میشود. بعضی کشورها واقعا دزدی نیست واگر چیزی جای بگذاری دوروز دیگر همانجا مییابی. به خاطر اینکه با تخلف برخورد جدی میشود.
و: تنظیم سند
در خانه سازی با مجوز در وام باسند، چک وسفته وضامن و گرو حاضر نشویم. سستی وتعارف معنی ندارد اول جهت احترام است وبعد اختلاف میشود.
بزرگترین سوره قرآن بقره و بزرگترین آیه قرآن در این سوره درباره دین وتنظیم اسناد مالی است. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا تَدایَنْتُمْ بِدَیْنٍ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاکْتُبُوهُ وَ لْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کاتِبٌ بِالْعَدْلِ» (بقره/282) ما در کل قرآن آیه به این بزرگی نداریم از کلمه «إِذا تَدایَنْتُمْ» شروع میشود. میفرماید در تمام موارد رد و بدل مالی«فَاکْتُبُوهُ» بنویسید یا «وَ لْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کاتِبٌ بِالْعَدْلِ» این را بنویس بنویس درزمانی است که به قول شهید مطهری در کل حجاز17 باسواد بود ودر شهر مکه 1 باسواد هم نبود. در زمانی که باسواد کم بود در قرآن با این جدیت نوشتن مطرح شده الآن که…
امضاء وضامن وسند به معنای بی احترامی به شخصی نیست، چون رسید وسند لازم است اینها بود عوامل زنده و اقامه کردن حق در جامعه
3- زمینههای تضییع وازبین رفتن حق مردم
الف: دلسوزی نابجا و روابط
گاهی کسی جرم کرده است میگوییم بچه است (البته بچه را نباید تنبیه کرد حتی نباید زد ولی تنبیه میشود کردما دراسلام سؤال کتک به بچه داریم بسم الله الرحمن الرحیم چه رقم کتکی تنبیه داریم آخه کتکهایی که میزدند مدرسه بودیم فلک میآوردند یک چوب بود تسمه درآن بود البته من نرفتم فلک نگویید ازخودش میگوید به پا میبستند بعد تسمه را با چرم میبافتند قد ما و سر آنرا هم لوله میکردند و خلاصه تنبیه نبود.
یک کسی آمد به امام گفت من گاهی به بچهام میزنم.
فرمود: چقدر؟
عرض کرد: صدتا
فرمود: تو دین داری؟ تو آدمی؟
تا آخر آمد تا یکی البته یکی هم به شرط اینکه سیاه وسرخ نشود وکبود درحد یک قلم مداد وقلک) تنبیه یعنی گوشمالی گفتم چرا انجام ندادی؟ بفهمد که شما ناراحتی ودرحد یک رقم تحقیر پس ما تنبیه داریم ولی نه درحد سیاه کردن وگاهی هم باید مثل زناکار شلاق زدن علنی باشد البته باید از این طرف ازدواج را آسان و از آن طرف با خلافکار برخورد شود. دلسوزی بیجا باعث جرم زیاد میشود.
ب: مغالطه و تشبیه
سیگار دود است تریاک هم دود چه فرق میکند، ربا نخور میگوید قرآن از قول یک عدهای: «إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبا» (بقره/257) بیع وخرید وفروش مثل رباست فرق نمیکند. میگوید یکی با خیس ویکی با پول تجارت میکند این مغالطه است.
فردی گفت گوشم درد میکند دیگری گفت برو بکش گفت چرا؟ جواب داد من دندانم درد میکرد کشیدم. خوب دندان را که کشیدی گوش را هم باید کشید؟
دوشاخ برق وتلفن فرق میکند جابجا شود تلفن میسوزد، یک جا به دلیلی باید بخشید و جای دیگربه دلیلی نباید بخشید یک جا رحم خوب و یک جاهم:
ترحم برپلنگ تیز دندان *** ستمکاری بود بر گوسفندان
ج: قبول هر سخن
به هیچ چیز نباید اطمینان کرد جز اینکه انسان تحقیق کند.
من یک قصهای از خودم بگویم.
ماشینی از یک ادارهای تحویل من بود. بعد بخشنامه کردند که با شرائطی به قیمت آزاد میتوانید این ماشین را بخرید، دو نفر از دادستانی و…. آمدند قیمت کردند راستش را بگویم 5. 4 میلیون تومان ما هم پول دادیم خریدیم، وقتی سند آوردند دیدم توشته 500 هزار تومان. گفتم من 5. 4 دادهام گفتند اگر ما قیمت واقعی را بنویسیم باید به اداره دارایی مالیات بدهیم گفتم فردا نخواهند گفت یک آخوندی بنام قرائتی یک ماشین 5. 4 میلیون تومانی را خرید به 500 هزار تومان حکومت آخوندی، آخوند بازی نشد. میخواهی مالیات ندهی چرا آبروی مرا بریزی، گفت وارد کامپیوتر شده دیگرنمی شود برگردد. گفتم بنده این را در تلویزیون گفته و میگویم دیگر به کامپیوترهای وزارتخانهها اعتماد نکنید، خلاصه رفتند سند را درست کردند.
میگوید خودم دیدم الآن میتوانند با کامپیوتر زن ومرد را برهنه کنار هم مونتاژ کنند یک کسی توی دریاست ویک خانمی در استخر کنار هم گذاشته میگویند اینها با هم هستند. به هیچ عکس و کامپیوتر وسندی اعتماد نشود امام خمینی(ره) اگر مطلبی از من نقل شد تا خودم از صدا و سیما نگفتم صدایم را نشنیدید قبول نکنید، چون ممکن است یکی صدای امام (خمینی ره) را تقلید کند میتواند عکس را با عکس مونتاژ وما این نمونهها را شنیدهایم دیدهایم و داشتهایم هر حرفی را قبول نکنید.
جناب آقای هاشمی رفسنجانی دراجلاس نماز میفرمود با سران کشورها که ملاقات داشتهام گفتیم مشکل شما چیست؟
گفتند: جوانهای ما گرچه کشور پیشرفته است به پوچی کشیده میشوند
گفتم نکند ماهم روی حساب اینکه غرب جلو است تقلید کنیم ما هم جوانهایمان به پوچی گرایش پیدا کنند؟
یک مرتبه مینویسد، قرائتی گفت جوانهای ایران پوچ هستند کی گفتم رئیس جمهور غربی به رئیس جمهور ما گفته و اقرار کرده که جوانهای ما به پوچی گرایش پیدا کردهاند من این را نقل کردم وگفتم حواسها جمع باشد.
از این طرف و آنطرف حذف میکند میگوید قرائتی گفت جوانها پوچ هستند اگر دروغهایی که برای خود بنده گفته بودند من جمع کرده بودم حالا دیگر یک کتاب بود خداوند رحم کرده که ما حرفی را مخفی نزدیم ودر جلسات حداقل 300 تا 2000 نفر هستند من هیچ وقت توی اطاق با کسی حرف خصوصی ندارم. با این حال فردا چیز دیگری را مینویسند.
اجمالا به هر سخنی گوش ندهیم مگر نویسنده آن عادل باشد چون فاسقها حرامزادگی میکنند بعضی عادلها هم حرامزادگی نمیکنند ولی دو تا شیطان کنارش وز وز میکنند یعنی یا خودشان شیطنت میکنند یا شیطان صفت اطراف آنهاست. در این موقعیت قبول هر سخن حق ازبین میرود فلانی برد وخورد ودارد و…..
د: رها بودن غرائز
هرکسی غریزهای دارد و چون میخواهد به تمایلات خود برسد حق از بین میرود میخواهد راهش نزدیک شود از خانه مردم عبور میکند اینجا زمین مردم است میگوید را نزدیک میشود بعدازظهر تابستان عدهای میخواهند استراحت کنند اوهم میخواهد توپ بازی کند فرش را تکان میدهد گرد و غبار آن به حلق هرکس رفت گاز میدهد جاده خاکی مردم را اذیت میکند وسیگار کشیده دود آن مردم را اذیت میکند.
ح: بهانه اضطرار
می گوید چارهای نبود (شما مرد هستی حق نداری نزد خانم آمپول بزنی، چرا چارهای نیست درمانگاه عقبی، صد متر عقب تر) تا حال نداریم صدمتر راه برویم میگوییم اضطرار، اضطرار یعنی اگر اینکار را نکنم جانم در خطر است مثل اینکه کسی در حال غرق است و نامحرم پیدا شود جانش ازبین میرود این اضطرار است. یک وقت اضطرار نیست کمی گرانتر است، دستش خون شده تیمم میکند میگوییم چسب بزن وضوی جبیره بگیر من مضطر بودم اینکه اضطرار نیست.
دخترش تجدیدی آورده به پسرعمویش میگوید بیاید در خانه درسش بدهد میگوییم چرا؟ میگوید من که پول ندارم بدهم مضطر هستم اگر مضطر هستی دختر وپسر عذب زمینه پیش آمدن گناه نیست خطر ندارد ماشین وساعت وقالی را فروخته روی موکت زندگی کن این که اضطرار نیست که شما حاضر شوی پسرودختر در اطاق تنها این بهانه است میگوید چارهای نبود.
به یک کسی گفتم برو مکه گفت نمیتوانم دکان را ببندم گفت اگر خدای ناکرده مادرت بمیرد گفت تعطیل میکنم گفتم بدون فاصله یکی دیگر از نزدیکان گفت تعطیل میکنم گفتم باز یکی دیگر گفت تعطیل میکنم گفتم پس بنابراین میتوانی مکه بروی.
گاهی ربا گرفته میگوید ناچارم چه اضطراری باموتور رفت آمد میکردی نه با ماشین حالا دیوار منزل را سنگ نمیکردی یه اطاق را کامل میکردی به عروسی تالار نمیرفتی بیشتر مستضعفین ما مستضعف مخی هستند یه عده مستضعف مالی ویک عده فکر میکند که نمیشود چرا میشود.
(آمد گفت آقا ما تعزیه داشتیم اسب نداشتیم شمررا سوارآن کنیم گفتم سواردوچرخهاش کن (خنده حضار) میخواهی اسب مردم را بدزدی یا به بزور بگیری تعزیه بی اسب بخوان)
خانم یا آقا توی جلسه نشستهاند احساس میکنند موقع نماز است میگوید الآن که نمیشود نماز بخوانی چرا نمیشود؟ میگوید زشت است.
4- راستگویی عامل احقاق حق
یک آقایی را اگر اسمش را ببرم میشناسید پشت سرآن نماز میخواند یه وقت یادش رفت بدون وضو آمده برای نماز بعد از گفتن «مالِکِ یَوْمِ الدِّین» (فاتحه/4) روبه مردم کرد گفت من وضو نگرفتهام بقیه نماز را خودتان بخوانید خداحافظ. زشت است بگوییم: وضو نداریم یعنی حالا که زشت است میخواهی نماز باطل با مردم بخوانی؟ بسم الله الرحمن الرحیم، وضو ندارم. ما خیلی وقتها میگوییم چرا نمیشود؟
قبلا باید تشکر کنم (دنیای ما دنیای بهره وری است از پوست پرتقال مربا درست میکنند واز زبالهها واز آبهای آلوده) چند تا از فرنگیها چند سالی است آمدهاند از بحثهای ما مربایی درست کردهاند. اوراقی است از طریق آموزش وپرورش بین دانش آموزان پخش میشود. جواب آنها را از پخش برنامه تلویزیونی (درسهایی از قرآن) گرفته وارسال کرده جایزه دریافت میکنند واین باعث شده که امسال آمار آن به 560000 در تهران رسیده غیر از اوراقی که به شهرستانها واستانها فرستاده میشود واین ستاد ترویج فرهنگ قرآنی این تعداد بینندههای شوخی را تبدیل به جدی کرده شوخی مثل خود من دوهزار ساعت در ماشین نشستهام ولی هنوز راننده گی یاد نگرفتهام، چون جدی نگرفتهام اگر 30 ساعت جدی میگرفتم مستمع جدی چیست؟ مثل بعضی پیرمردهای ما 80 سال میگوید الهی امین میپرسی یعنی چه؟ میگوید نمیدانم نمیپرسد آقا این امین یعنی چه من باید از همه ازآن ستاد ودختر خانمها وآقا پسرهای این کار تشکر کنم.
5- نکات اجتماعی در اقامه حقوق مردم
1- اگر میخواهم دعایت حق مردم را بکنیم وجدان را قاضی کنیم.
جوانی که نگاه به ناموس مردم میکند. میگوییم رضایت داری کسی یه ناموس تو نگاه بد کند ناراحت میشود و برخورد میکند باید وجدان را قاضی کرد که چرا ناموس دیگران آری و ناموس خودش نه مردم را از خوای بیدارکردی اگر دیگران درباره شما این کار را کرده بودند؟ وجدان چگونه قضاوت میکند.
2- برعفوها و بخشها افسوس نخورید وپشیمان نشوید
می گوید بشکند این دستم که این کار را کردم. چرا این کار (خدمت، عفووبخشش) را کردم.
امیرالمومنین علی(ع) میفرماید: «وَ لَا تَنْدَمَنَّ عَلَى عَفْوٍ» (نهجالبلاغه/نامه53) از بخشش کردن پشیمان نشوید.
پارکی رفتی، بستنی خورده، برای پول دادن به هم تعارف کرده وبالاخره پول میدهد بعد میگوید عجب غلطی کردیم.
3- اگر میخواهید حق مردم حفظ شود عیب جویان را از خود دور کنید.
می گوید فهمیدی چی شد فلانی برایت بد میگفت خوب شما هم بگو اولا عصبانی شد برای من یه چیزی گفته شما چرا نقل وسخن چینی میکنی، حرف دیگران را برای این وآن گفتن سخن چینی است و این خیلی خطرناک است اگر کسی گناه میکند دیگری عکس آنرا برمی دارد که پخش کند کسی که عکس پخش میکند (تا آبروی طرف را بریزد) گناهش بیشتر است. مثلا دریه سالنی، تئاتری، نامحرمی، یه صحنه گناهی شد. عکس آنرا برای پخش کردن برمیدارد مثل کسی است که گناه میکند چه دلیلی دارد فتو کپی اسناد را برداریم.
من یه جایی اینرا گفتهام یه کسی در نهضت سوادآموزی عکسی را نشان من داد گفت ببین یک نفربا خانمی نشسته که شرائط بدی هم نبود خانم هم چادرش افتاده بود روی کتفش به هم نگاه میکردند من به او گفتم شما از امروز دیگر نباید در نهضت باشی. گفت چرا گفتم پیداست که تو کمین کردهای دوربین آماده و از روزنه و عوض اینکه دل به کار بدهی دنبال عیب دیگران بودهای.)
خاطرهای دیگر: یک آدمی بود خیلی هرزه، اهل عرق وورق، خدمت امام صادق(ع) گفتند: او خیلی آدم فاسدی است.
حضرت فرمود: او آدم خوش عاقبتی است و با اینکه خلافکار است با دین از دنیا میرود.
گفتند: آقا خیلی هرزه و فاسد است.
حضرت فرمود: خوش عاقبت است.
حضرت فرمود دلیلش این است که فردی با لباس عربی در هوای گرم خوابیده ولباس کنار رفته بود این آدم پارچهای آورد و روی بدن او انداخت که عابرین او را ندیده ووقتی از خواب بیدار میشود خجالت نکشد. وقتی او از خواب بیدار شد متوجه شد که کسی به این دلیل این کار را کرده.
گفت: خدایا من نمیدانم چه کسی این کاررا کرده ولی هرکس بوده عاقبتش را به خیر کن اوبا سوزدل دعا کرد و این دعای عاقبت به خیری برای او مستجاب شد.
مردم جریان برخورد امام صادق(ع) و داستان او را و خوش عاقبتی را به او خبر دادند که بالاخره مردانگی کرده البته گناها شخصی ولی بعضی گناهان را باید افشاکرد این را نمیشود گفت شتر دیدی ندیدی یک تن تریاک حمل میکند هزار جوان را از بین میبرد همه باید به پلیس خبر بدهند. گناهانی که نسل را نابود میکنند باید گفت غیر از گناهان شخصی است. فردی با تلفن حرفی میزند حق نداری گوش بدهی تجسس وپی گیری حرام است ولی اگر از بین بردن نسل یا توطئه برای امت ونظام باید گفت.
بالاخره جوان هرزه به هوش آمد که کسی غیراز خدا از کارمن خبر نداشت دنیا حساب و کتاب دارد معلوم است که خدا از طریق علم غیب به ولیش خبر داده واو به مردم چرا من خوش عاقبت شوم از الآن آدم خوبی میشوم.
6- رعایت حق حیوانات
حدیث داریم: در حمایت از حق به حیوانها هم رحم کنید.
البته ما که میگوییم حمایت از حیوانات راست میگوییم ولی آمریکا واروپا دروغ میگویند آنها یکدفعه شلمچه (حلبچه) یا ویتنام درست میکنند وبا بمباران در آنجا و در کره شمالی دهها هزار نفر را میسوزانند برای یک گربه دل میسوزانند ولی هزار هزار آدم را میسوزانند.
حدیث داریم: (زنده باد اسلام)
اگر مثلا کاروان حاجیها چهارشنبه رسیدند مکه یکی از آنها سه شنبه رسید دیگر شهادتش را به عنوان یک فرد عادل در دادگاه قبول نکنید چون معلوم میشود اسب وشترش را ظلم کرده و آنها را دوانده واز عدالت خارج شده معلوم میشود آدم سنگ دل و امضایش از اعتبار ساقط است.
دین ما درباره حقوق حیوانات اینچنین میگوید: وقتی میروی حیوان را بدوشی ناخنهایت را بگیر که پستان حیوان را اذیت نکند. ویااینکه وقتی شیر میدوشی مقداری از آنرا برای گوساله بگذار همه را ندوش.
در نهج البلاغه امیرالمومنین(ع) داریم: وقتی زکات میگیرید بین شتر و بچهاش جدایی نیاندازید.
4- افراد را با محبت جذب کنیم متأسفانه ما انکار را یا نکرده ویا کم میکنیم.
یک جعبه گزی را برای امام خمینی(ره) آوردند ایشان به حاج احمد آقا فرمود: ببرید برای فلانی (داریوش فروهر) که اگر اسم او را بیاورم همه تعجب میکنید او که از انقلاب جداست فرمود: قبلا با انقلاب بوده وما باید یادی از او بکنیم وقتی هدیه (گز) را برای او بردند هیجانی شد که عجب امام خمینی(ره) یاد من بوده این دین رأفت است.
در کاشان ما میگویند: خالی را برای خاله بگذار.
یعنی اگر باکسی بد شدی همه انتقام را اعمال نکن.
حدیث داریم: «وَ إِنْ أَرَدْتَ قَطِیعَهَ أَخِیکَ فَاسْتَبْقِ لَهُ مِنْ نَفْسِکَ بَقِیَّهً یَرْجِعُ إِلَیْهَا إِنْ بَدَا لَهُ ذَلِکَ یَوْماً مَا» (نهجالبلاغه/نامه31)
یعنی اگر باکسی بد شدی هرچه میخواهی به او نگو ممکن است فردا تصمیم گرفتید آشتی کنید جوری حرف بزنید که رویی برای برگشتن داشته باشید.
5- یکی از چیزهایی که حق را از بین میبرد شوخی نابجا و رعایت نکردن احترام متقابل است. حدیث میفرماید: «وَ لَا تُضِیعَنَّ حَقَّ أَخِیکَ اتِّکَالًا عَلَى مَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ» (نهجالبلاغه/نامه31)
خودی هستیم این دلیل نمیشود که بد لباس بپوشیم یا هر رقم میخواهیم حرف بزنیم به عنوان خودی کفش اورا پا کرده ویا متکا را از زیرسرش میکشد و حق را ضایع میکند (اشاره میکنند وقت تمام شد ولی حرفهای من هم تمام نشد بله خیلی حرف دیگه دارم.)
خدایا خیلی حق رااز بین بردهایم چه بلندگوهایی در مجالس مردم آزاری کرده چه راه بندانها چه دودهایی که به حلق مردم چه گردوغبارها با صدا با عمل با نیش وکاسبی. خدایا ایمانی به مابده که از این به بعد حقی را از بین نبریم.
امام سجاد(ع) در دعاهایی که برای شبهای رمضان میخوانده میفرماید:
«وَ مِنْ أَیْدِی الْخُصَمَاءِ غَداً مَنْ یُخَلِّصُنِى» (مصباحالمتهجد/ص590) خدایا فردای قیامت از دست دشمنانی که حق آنها را از بین بردهام چگونه خلاصی یابم.
در اداره امروز و فردا کردی کار او را یک ساعته میتوانستی حل کنی چقدر مردم از دست ما ظلم کشیدند، بازاری یه جور اداری یک جور و مذهبی و غیر مذهبی حق کشی میکنیم. بزرگ یا کوچک شر، شر است وقمار، قمار، شراب شراب چه کم یا زیاد خدایا ایمانی بده که حق کشی نکرده و اگر کردهایم تقوایی بده که جبران کنیم.
بزرگترین حق حق انبیاء و امامها است حق علما وشهداست با خون انقلاب را به ما دادند نسبت به حق آنها وحق اساتید ومربیان ونیاکان پدران و مادرانی که خیلی برای ما زحمت کشیدند نسبت به یک لقمه نانی که ما میخوریم مسئول هستیم.
معاون اجرایی رئیس جمهور میگفت من حساب کردم در نانی که ما میخوریم 265 گروه کار کردهاند ما فکر میکنیم کشاورز و نانوا پس براکتور، سیلو، وراننده و ما با اسراف زحمات همه را هدر میدهیم. اگر با لباس نوروی خاک نشستیم یعنی زحمات پدر و مادر و خیاط و بافنده را به هدر میدهیم.
خدایا به ما تقوایی بده که حقههای جزیی وکلی را رعایت کنیم.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»