امام حسین (ع)-3، درسهای عاشورا

موضوع: امام حسین(ع)-3، درس‌های عاشورا
تاریخ پخش: 74/04/01

بسم الله الرحمن الرحیم

1- راضی به رضای خدا بودن
درس راضی به رضای خدا بودن. امام حسین(ع) وقتی از اسب در گودی قتلگاه بر زمین افتاد فرمود: «رضا برضاک» خدایا هر چه تو به آن راضی هستی من هم به همان راضی هستم. بعضی وقتها ما راضی هستیم به شرط اینکه اگر… امام حسین(ع) فرمود برای من فرق نمی‎کند. روی دوش پیغمبر، زیر سم اسب هم راضی هستم هر جور شما بخواهید من تو را می‎خواهم. می‎گویند شخصی ده، دوازده نفر نوکر داشت می‎خواست نوکرهایش را امتحان بکند، سوار اسب شد مقداری سکه با خودش برداشت از کوهی بالا می‎رفت سر کیسه را شل کرد، سکه‎ها در دره افتاد به نوکرهایش گفت هر کس سکه‎ها را بردارد مال خودش. همه رفتند به دنبال سکه، یکی از نوکرها با آقا بود گفت تو چرا نمی‎روی سکه برداری؟ فرمود: سکه‎ها را نمی‎خواهم، من تو را می‎خواهم، من حافظ جان شما هستم.
بعضی وقتها می‎گوییم خداوند، خدایی بزرگ است چون این نعمتها را به ما داده است ولی یک وقت هم می‎گوییم خدا خوب است چه بدهد، یا ندهد.
امام زین العابدین(ع) مریض می‎شود دعا می‎خواند، دعایش این است می‎گوید خداوندا مریضی را دوست دارید یا سلامتی را، هر چه شما دوست داشته باشید من همان را می‎خواهم.
شخصی آمد به ولی خدا گفت من مرض را بیشتر از سلامتی می‎خواهم، فقر را بیشتر از پولداری می‎خواهم، گمنامی ‎را بیشتر از شهرت می‎خواهم، محل فقیرها را بیشتر از محل پولدارها می‎خواهم، کوچه‌های تنگ را بیشتر از خیابانهای وسیع می‎خواهم. امام فرمود: اینها همه‎اش هوس است باید هر چیزی که خداوند دوست داشته باشد بخواهید.
کارمند بانکی می‎گفت یک روز رئیس بانک می‎گوید تو در این باجه باش و فقط پول تحویل بده. روز دیگر می‎گوید پول تحویل بگیر، برای من فرق نمی‎کند من کارمند بانک هستم من گوش می‎دهم پول دادن یا پول گرفتن برای من فرقی نمی‎کند مهم این است که من از رئیس بانک اطاعت بکنم.
صاحب کتاب الغدیر: علامه امینی مریض شد، تهران خوابیده بود رفتم به دیدنش، گفتم آقا شما با امیرالمؤمنین(ع) خیلی رفیقی. شما یازده جلد الغدیر نوشته‎اید و از مهمترین کتابها است، کتابی مثل این در تاریخ کم نظیر است، بخواهید خداوند شفایتان را بدهد. فرمود هر چه خداوند دوست دارد من همان را می‎خواهم. این درسی که انسان راضی باشد اگر انسان هنر داشته باشد می‎تواند در هر شرایطی از هنرش استفاده کند. قرآن یک آیه دارد: «وَ ما یَسْتَوِی الْبَحْرانِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ سائِغٌ شَرابُهُ وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ» (فاطر/12) دو دریا مثل هم نیستند یکی شیرین است، یکی شور است، اما اگر شما صیاد باشید در هر دو ماهی وجود دارد. شما اگر غواص باشید در هر دو لؤلؤ مرجان هست، اگر ناخدای خوبی باشی در هر دو می‎توانی کشتیرانی کنی، هنر باید هنر باشد. آنقدر پیرها را دیده‎ایم، که سلامتی و جوانی نداشته‎اند ولی انقلابی بودند و با پیری به جبهه کمک کردند و آنقدرجوانان 120 کیلویی هیچ خدمتی به جبهه نکردند، ما داریم آدمهای فقیری که در همه کارهای خیر حتی خیلی کم ولی کمک می‎کند، و آدم پولداری که خیرش به هیچ جا نمی‎رسد، درختهای بزرگ و بی‎ثمر و درختهای کوچک با ثمر فرق نمی‎کند که درخت کوچک باشد یا بزرگ مهم این است که چقدر میوه می‎دهد. خدایا به آبروی امام حسین(ع) ایمان و معرفتی به ما بده که هر چه را که تو دوست داری ما همان را دوست داشته باشیم.
درسی دیگر: عمل به وظیفه مهم است. خواه شکست، خواه پیروزی. کربلا به ما می‎گوید باید به وظیفه‎مان عمل کنیم، شد شد، نشد نشد. قرآن می‎فرماید: «لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى‌» (نجم/39) انسان باید سعی خودش را بکند، نگفته «لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ عَمَلَ» نمی‎گوید عمل کن، تلاش کن. عمل شد که شد. شما می‎روید جماعت می‎گویند آقا نیامده ولی ثواب جماعت دارید شما سلام می‎کنید، گوش من نمی‎شنود ولی ثواب سلام کردن را دارید. آنچه که مهم است عمل به وظیفه است شکست یا پیروزی مهم نیست. امام حسین(ع) در کربلا فرمود: مهم پیروزی یا شکست نیست مهم عمل به وظیفه است رهبر انقلاب اسلامی ‎می‎گفت ما باید به وظیفه‎مان عمل کنیم، صدام جنایتکاری است که به ایران حمله کرده ما باید از کشور اسلامیمان دفاع کنیم. حالا صدام را کوبید الحمدالله، شهید شدیم الحمد الله عمل به وظیفه مهم است این هم درس کربلا بود.
2- دیندار بودن آسان نیست
درسی دیگر: همیشه دین ارزان بدست نمی‎آید فکر می‎کنند دین همین نماز و روزه است، بله اینها هست ولی بعضی وقتها شهادت دادن است. داغ دادن است در تعزیه همیشه نعش نمی‎شود تلخی دارد شیرینی دارد و آدم وقتهای سخت دیندار باشد این هنر است در سرازیری هر بشکه‌ای راحت پایین می‎رود و سریع می‎رود در گردنه‎ها تفاوت بشکه با غیر آن معلوم می‎شود، نه در سرازیری. در قرآن یک آیه داریم که می‎گوید: حاجی‌ها در ایام حج حق شکار کردن ندارند. گاهی وقتها شکار تا نزدیک حاجی می‎آید حاجی دهنش پر از آب می‎شود، اما باید خودش را نگه دارد در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است، اگر زمینه گناه بود و گناه نکردیم وگرنه آدم لال غیبت نمی‎کند و این هنر نیست. آدم کر موسیقی گوش ندهد هنر نیست. دینداری مشکل است. حدیث داریم: دوره آخر زمان دینداری مثل نگه داشتن آتش کف دست است، رفیق آدم را دعوت می‎کند به چیزهایی، کتاب یک چیزهایی درونش است.
3- شروع کننده جنگ نباشیم
درس دیگر: در جنگها پیشگام نباشیم. امام حسین(ع) در کربلا فرمود: تا آنها تیراندازی نکردند شما تیراندازی نکنید، جنگ هم اخلاقی دارد، وقتی مردم مسلمان می‎رفتند جبهه امیرالمؤمنین(ع) چند تا دستور می‎فرمود:
1- آب را مسموم نکنید.
2- درختها را قطع نکنید.
3- به فراریها کاری نداشته باشید.
4- خانمها، پیرها، بچه‌ها را کاری نداشته باشید.
5- اسیر را احترام کنید.
6- قبل از اینکه جنگ شروع بشود با طرف مقابل حرف بزنید ممکن است که بگوید من نمی‎دانستم اینطور است بگو من حرفم این است روش و آگاهی به او بده، پزشکی اخلاق دارد. هر چیزی اخلاق دارد، خلبان عزیز ما رفت در زمان جنگ عراق را نابود کند بنا بود پلی مهم را بمباران کند یک نفر روی این پل راه می‎رفت. آنقدر در هوا چرخید تا این یک نفر بیرون برود که اگر این پل را خراب کرد یک نفر بی‌گناه کشته نشود فرق می‎کند تا آن خلبانی که بمباران می‎کند هر چه شد، شد.
4- علم و ایمان هر دو لازمه هدایت است
درسی دیگر: علم کافی نیست ایمان و اراده لازم است. در کربلا لشکر یزید علم داشتند که این امام حسین(ع) است، مادرش زهرا(س)، پدرش علی(ع) ، جدش پیغمبر(ص)، برادرش امام حسن(ع) است علم داشتند اما آن چیزی که نداشتند ایمان بود خیلی‌ها علم دارند و می‎دانند که سیگار برایش بد است ولی می‎کشند.
5- جوان‌ها سه گونه‌اند
ما سه رقم جوان داریم: 1- وِل. 2- میزان. 3- امام.
1- بعضی از جوانها ول هستند، شل مثل آب و هوا. آب و هوا شل است در هر ظرفی شکل آن ظرف را می‎گیرد مثل فتیله چراغ در دست دیگران. مرسوم است می‎گوید خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو.
2- بعضی از جوانها میزان هستند خودشان فکر می‎کنند. می‎گوید این کار برای من درست نیست کسی به آنها می‎گوید بیا برویم فیلم بدی را ببینیم می‎گوید ویدئو را وقتی دیدم اخلاق من فاسد می‎شود، امشب که امتحان دارم اینکار را نمی‎کنم، فکر دارد که این کارها را نمی‎کند این جوان عالی است.
3- از آن مهمتر و بهتر جوانهایی که امام هستند. ما در جامعه یک مشت بچه داریم، نوجوان داریم ذاتاً امام هستند، یعنی رهبر دیگران، یعنی نه این که او را به فساد می‌کشند، بلکه آن را به مسجد می‎برد و به کتابخانه می‌برد. اگر ما را بردند ول هستیم، اگر نرفتیم میزان هستیم، اگر ما بچه‌ها را به کار خوب واداشتیم امام هستیم، امام یعنی خودش در خط حق می‎رود و دیگران را به راه حق می‎برد. سه رقم دختر داریم، دختران ول، میزان، رهبر.
علم کافی نیست ایمان و اراده لازم است. امام حسین(ع) پرسید: وضع چه جور است؟ گفت: مردم می‎دانند که شما کی هستید، دلشان با شماست اما شمشیرشان با بنی امیه است.
6- به عهد خویش وفا کنید تا خدا به عهدش وفا کند
درسی دیگر: همه مردم وفادار نیستند، دو آیه هست که مردم وفادار هستند یا نیستند سوره اعراف آیه 189. می‎فرماید: «هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَهٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیَسْکُنَ إِلَیْها فَلَمَّا تَغَشَّاها حَمَلَتْ حَمْلاً خَفیفاً فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُما لَئِنْ آتَیْتَنا صالِحاً لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرینَ» (اعراف/189) زن و شوهر از یک نفس هستند، همسر برای همسر وسیله آرامش است «فَلَمَّا تَغَشَّاها حَمَلَتْ حَمْلاً خَفیفاً» زن حامله می‎شود منتها حامله سبک چون ماه اول و دوم زن سبک حامله می‎شود «فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ» مدتی می‎گذرد حملش سنگین می‎شود وارد ماه هشتم و نهم می‎شود بچه بزرگ می‎شود و زن حامله سنگین می‎شود وقتی زن و شوهر می‎گویند چند روز دیگر ما بچه دار می‎شویم هر دو می‎گویند انشاء الله خداوند به ما بچه خوب اعطاء کند هر دو دعا می‎کنند «لَئِنْ آتَیْتَنا صالِحاً لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرینَ» اگر خدا یک بچه صالحی به ما بدهد انشاء الله عقیقه برایش می‎کنیم. اسم فاطمه یا علی برایش می‎گذاریم کی می‎شود بچه من بزرگ شود نماز جمعه برود، قرآن بخواند. انشاء الله شاگرد اول بشود. همینطور می‎گویند. (منتها تا بچه دار نشدند اینها را می‎گفتند. قرآن می‎فرماید: «فَلَمَّا آتاهُما صالِحاً جَعَلا لَهُ شُرَکاءَ فیما آتاهُما» (اعراف/190) عجب نامردی است همین که بچه دار شدند برای خدا شریک قرار می‎دهند، بچه را منحرف می‎کنند. قرآن می‎گوید همین آیه: وقتی به انسانها دادیم و قولش یادش می‎رود. کسی می‎گوید من اگر پولدار شدم مقداری به فقراء کمک می‎کنم همین که پولدار شد یادش می‎رود، ‌ای خدا تو به من پول بده من مثل آدمهای پولدار بی‎دین نیستم خمس خودم را می‎دهم ولی وقتی پولدار شد یادش می‎رود و می‌گوید خمس و زکات چیه؟ تا گندم می‎کارد می‎گوید‌ای خدا گندمها را از آفت نگه دار، باران را به وقت بیاور، حالا که این کارها شده و همه را درو کرده حاضر نیست خمس و زکات بدهند. مردم کوفه قول دادند و به آن عمل نکردند ما هم همینطور هستیم قول می‎دهیم و وفا نمی‎کنیم. ما چرا می‎گوییم مرگ بر آمریکا. زیرا آمریکا زیاد می‎خورد زیاد مصرف می‎کند پس ما هم پرمصرف شدیم این رگ آمریکایی هم در ما وجود دارد. اگر ما با بچه، به زور می‎گوییم برو نان بخر یا کارهای دیگر. آمریکا هم همین کار را می‎کند. آمریکا می‎گوید آفریقا باید این کار را بکنی، صدام باید، کویت باید این کار را بکنی، هر کس به دیگری زور بگوید آمریکایی است. آمریکا یعنی زورگویی، مردم کوفه نامردی کردند. این مال نامردی، بچه داری.
سوره توبه آیه 75 (بعضی از مردم وقتی پول ندارند می‎گویند که: «وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَکُونَنَّ مِنَ الصَّالِحینَ» (توبه/77‌) ای خدا اگر به فضل و کرم تو به من پول حسابی دادی به همه فقرا پول می‎دهم. «وَ لَنَکُونَنَّ مِنَ الصَّالِحینَ» موتور می‎خرم همه جمعه‎ها می‎روم نماز جمعه «فَلَمَّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَ تَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ» (توبه/76) همین که به او داد بخل می‎کند اگر قول دادیم وفا کنیم. قرآن تعریف می‎کند از اولیاء خدا «یُوفُونَ بِالنَّذْرِ» (دهر/7) اول نذر عاشورا، گوسفند بکشند بعد عاشورا می‎رسد می‎گوید ما که نگفتیم این عاشورا، یک عاشورای دیگر. بعد می‎گوئیم به فقیر کمک کنیم بعد می‎گوید معلوم نیست که این فقیر باشد.
الان که تابستان است کتابها را در اختیار جوانها و نوجوانها قرار بدهیم. مرحوم مطهری از من پرسید قسمتی از زندگیت را به من بگو و من هم گفتم. گفت این را بردار بنویس هر طلبه‎ای که این سخنان من را می‎شنود می‎گویم هر طلبه‎ایی فامیلی دارد هزارها طلبه بیکار هستند، تابستان هر طلبه در کوچه بچه‎ها را جمع کند روزی نیم ساعت هنر یاد بگیرید. رفتم به فرهنگسرا، انصافاً زحمت زیادی کشیدند ولی نمره شما هفده است. آیا دخترها و پسرهایی که به فرهنگسرا می‎آیند چیزی یاد می‎گیرند، فیلم هست، سرود، خطاطی، نقاشی، آدم فقیر هم هست کسی که اینجا می‎آید حداقل باید آخر کار یک پیراهنی بدوزد یا بتواند یک خطاط باشد. حقوق یک نجار بیشتر از حقوق یک استاندار است چون هنر دارد. ما حال نجاری و بنایی و غیره. . . نداریم الان لباس گران شده، جوان حاضر نیست سرش را کوتاه کند، حال ندارد برود حمام. این کارها دخترها و پسرها را پر کار نمی‎کند. اگر کسی از من می‎پرسید تهاجم فرهنگی را چه کنیم می‎گفتم دو تا روزنه دارد. 1- بیکارها را هنر یاد بدهیم. البته یک برنامه ریاست جمهوری با وزارت کار برای اشتغال و هنر یاد دادن یک برنامه ریزی‌هایی شده اگر ما آدمهای بیکارمان هنر داشته باشند.
7- چگونه با تهاجم فرهنگی مبارزه کنیم
2- وام ازدواج زیاد و آسان بدهند. ازدواج را آسان بگیریم. وام به بیکاران بدهیم، 50 درصد، 80 درصد گناه کم می‎شود فتنه و گناه مال دو چیز است. 1- نداشتن همسر. 2- نداشتن کار. برای باغدارها یک حدیث بخوانم. امام صادق(ع) باغی داشت وقتی میوه‌هایش می‎رسید باغش را سوراخ می‎کرد می‎گفت هر که می‎خواهد بخورد بیاید بخورد ما هر کدام میوه داریم زنجیر می‎بندیم و اگر خجالت هم نکشیم روی میوه‌ها برق می‎کاریم، تا هر کس میوه‌ای می‎خورد برق او را بگیرد هر دانه‌ای که کشاورز می‎کارد، مورچه‌ای بخورد برای کشاورز ثواب است. من زحمت می‎کشم و می‎کارم مردم می‎آیند بخورند البته مراعات خوردن، حساب و کتاب دارد. قدیمی‎ها درخت وقف می‎کردند که مردم بخورند و کسی نگاه می‎کرد که از میوه‌هایش می‎خوردند لذت می‎برد. برکت آن با خداست، یک باران بیاید میوه رونق دارد یک سیل بیاید هر چه ندادی به مردم بخورند از بین می‎رود.
درسی دیگر: منتظر نتیجه نباشیم. آخر یک وقت می‎گویند رهبر امام حسین است که سر به نی می‎دهد تن به ذلت نمی‎دهد. آن روز امام به نتیجه نرسیده بود ولی امروز رسده. امروز درست را بخوان فردا به نتیجه می‎رسی، جوان حال درس خواندن ندارد کتاب را پرت می‎کند.
امیرالمؤمنین در نهج البلاغه می‎فرماید: که کار حق را انجام بدهید ممکن است امروز کسی قدر شما را نداند ولی در آینده کسانی پیدا می‎شوند که قدر شما را می‎دانند. امام حسین(ع) روز عاشورا به نتیجه نرسید ولی قرنها بعد به نتیجه رسید، کسی گناه می‎کند به او بگویید حلقه و زنجیر طلا برای مرد گناه است، گناه بیخودی است، گوش نمی‎دهد، نگاهش بکن و بگو دیگر نهی از منکر فایده ندارد. تو می‎گویی همه به او می‎گویند ولی بعد‌ها غرور آن می‎شکند و با خود می‎گوید حالا که چه من در گناه باشم چه می‎شود. ممکن است تبر اولی چوب را نشکند ولی تبر سیزدهم چوب را می‎شکند. نباید بگوییم دوازده تبر اول لقل بود. آن دوازده تبر چوب را آماده کردند برای تبر سیزدهم. نهی از منکر واجب است گرچه امروز نتیجه ندهد. منتظر نتیجه امروز نباشید حدیث داریم روز قیامت به بعضی افراد می‎گویند دعا کردی ولی چون خیرت نبود به تو ندادم ولی عوض دعایی که کردی این مقامات بهشتی مال تو. انسان می‎گوید ‌ای کاش هیچکدام از دعاهای من مستجاب نمی‎شد.
8- وفای امام حسین و امام حسن به امامت
امام حسین(ع) در جنگ صفین پسر عمر، خلیفه دوم آمد پیش امام حسین(ع) گفت حسین جان مردم با علی خوب نیستند به خاطر اینکه در جنگ بدر، احد، حنین، خندق، حضرت علی(ع) شمشیر کشیده باباهای یک عده را کشته اینها هنوز دق دل دارند و با علی(ع) خوب نیستند، حسین دست از پدرت بردار، خط خودت را جدا کن ما همه طرفدار تو می‎شویم، می‎خواستند در جنگ صفین پدر را از پسر جدا کنند.
امام حسین(ع) گفت: «اخْسَأْ» برو گم شو تو می‎خواهی من را از علی(ع) جدا کنی، تو از این دست بکش ما کمک می‎کنیم، شبیه این را هم به امام حسن(علیه السالم) گفتند، امام حسن(ع) وقتی صلح کرد، صلح اجباری. آمدند و گفتند شما خط خودت را از امام حسن(ع) جدا کن ما دورت را می‎گیریم. فرمود حسن(ع) امام من است و بعد از شهادت امام حسن(ع) ده سال معاویه حکومت کرد. امام حسین(ع) به احترام امضای امام حسن(ع) هیچ کاری نکرد. گذاشت معاویه رفت با یزید طرف شد. گفت من معاویه را طاغوت می‎دانم اما چون با برادرم که امام من است قرارداد امضاء کرده من به احترام امام خودم هیچ چیز نمی‎گویم.
هر سمت بایستم رو به خداست اما پیغمبر ناراحت بود چرا رو به بیت المقدس نماز می‎خوانیم، چون یهودیها رو به آنجا نماز می‎خوانند، مسلمانها که نماز می‎خوانند ناراحت بود دلش می‎خواست یک قبله‌ای مستقل باشد. خدا می‎گوید «قِبْلَهً تَرْضاها» (بقره/144) ما برای رضای گل روی تو، قبله را عوض کردیم برای اینکه تو راضی باشی، قبله رو به طرف کعبه باشد که قبله تو مستقل باشد. رضایت رهبر یک چیزی دیگر است. من از کسانی که دل رهبر را شاد کردند پارسال بخصوص شهر اردبیل و شهرهای دیگر، امسال هم آذربایجان و اردبیل و هم شهرهای دیگر و هم خمینی شهر، ده دوازده نفر قمه زن داشت که بخاطر گل روی رهبر، رهبر گفت نزنید، نزدند و گفت من از اینها تشکر کنم و معنی ولایت هم این است و قطعاً امام حسین(ع) امسال از اینها راضی‌تر هستند ما گوش به حرف رهبر ندهیم تنها کسی که خوشحال می‎شود آمریکا است. آمریکا می‎خواهد… ناراضی کردن رهبر و اطاعت نکردن همان چیزی است که آمریکا می‎خواهد و حیف است مردم شهید پرور ما گوش ندهند. قمه زدن خیلی کم شد و آمریکا روی این تحلیل می‎کند و می‎گوید مردم دستشان در دست رهبر است هر چه بگوید مردم گوش می‎دهند و رهبر، رهبری است که صلابت دارد، سازش پذیر نیست، دست از ولایت برنداریم، خدایا تمام این قصه‌هایی که واقع می‎شود تحلیل می‎کنند باید اینجا از مردم ایران که اطاعت کردند به خصوص مردم خمینی شهر، خودشان را در مقابل امام حسین(ع) و رهبر عزیز، عزیز کردند تشکر می‎کنم.
خدایا ایمانی به ما بده ما هر چه شما دوست دارید ما هم دوست داشته باشیم.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment