قوم محبوب خداوند

بسم الله الرحمن الرحیم
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.

امسال در استان یاسوج بحث ماه رمضان هشتاد و سه راجع به آیاتی بود که در قرآن هست و اشاره می‌کنند به اینکه این آیه مربوط به اهل بیت پیغمبر است یکی از آیات این است که قرآن می‌فرماید «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّهٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَهَ لَائِمٍ ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ» المائده/54‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید خدا ناز شما را نمی‌کشد کافر شوید یک گروه دیگر کافرها می‌آیند جای شما مومن می‌شوند یعنی خدا نازکش نیست تو رفتی یکی دیگر یک نوکری به آقایش گفت می‌روم پشت بام خودم را پرت می‌کنم گفت من پول دارم می‌روم یک نوکر دیگر می‌خرم اما تو یک فکری به حال خودت بکن.
1- دستورات خداوند، نشانه نیاز او نیست
اگر به شما می‌گوئیم(واعبدوا) بندگی خدا کنید اگر به شما می‌گوئیم(واسجدوا) سجده کنید اگر به شما می‌گوئیم(ارکعوا) رکوع کنید اگر می‌گوئیم اخلاص داشته باشید اگر می‌گوئیم تقوا داشته باشید فکر نکنید ما نیاز به شما داریم شما اگر مومن هم هستید برگردید خدا جای شما را پر می‌کند‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید هر کسی مرتد بشود از دین برگردد در آینده‌ای نزدیک خداوند می‌آورد قومی دیگر را که آن قوم از شما بهترند « یُحِبُّهُمْ» آنها خدا رو دوست دارند و خدا هم «وَیُحِبُّونَهُ» این قوم را دوست دارند این قومی جای شما می‌آیند که از شما بهترند نسبت به مومن ذلیل و خاضع هستند نسبت به کفار خیلی صلابت و مقاوم هستند نسبت به خودیها نرم هستند نسبت به بیگانه سخت هستند زیر بار بیگانه نمی‌روند نسبت به مومنین ذلیل هستند نسبت به کفار قوی هستند نفوذ ناپذیرند اگر شما مرتد شدید و کافر شدید خدا یک گروهی را جای شما می‌آورد که آنها ترسو نیستند «یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ» می‌جنگند در راه خدا و از نیش و نوش، از ملامت این و آن هم خوفی ندارند یعنی یک مشت آدم می‌آوریم سفت و محکم و زبل به جای شماهای ترسو و ول و شل بجای شما ول و شل و مقواها سنگ مرمر می‌آوریم شما با یک قطره آب ول می‌شوید یک نیش به شما بزنند دست از کارتان برمی دارید این خدا به مومنین ضعیف این آیه را فرستاده.
2- سخن پیامبر درباره ایرانیان
ربط این آیه با اهل بیت چیه؟ در روایت آمده چون این آیه نازل شد پیغمبر(صلی الله علیه و آله) دستش را زد به شانه سلمان فارسی و گفت این آیه مربوط به هموطنان توست یعنی اگر بی دین شدند ایرانیها می‌آیند خیلی از عربها بهتر جای عربها را پر می‌کنند خیلی ناز شما را نمی‌کشیم دستش را زد به سلمان فارسی و گفت که این مال همشریهای تو است آخر بعضی خیلی خودشان را لوس می‌کردند البته همه‌ی عربها نبودند «قَالَتْ الْأَعْرَابُ آمَنَّا» الحجرات/14 اعراب می‌آمدند می‌گفتند پیغمبر قدر ما را داشته باش ما به تو ایمان آوردیم خدا فرمود خدا بر شما منت می‌گذارد که شما را هدایت کرد شما بر خدا منتی ندارید «بَلْ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ» الحجرات/17 خدا منت دارد بر شما که شما را هدایت کرد می‌توانست شما را هدایت نکند یعنی خیلی. . . گاهی منت می‌گذاشتند فکر می‌کردند که خلاصه. . .
3- امام علی(علیه السلام)، محبّ و محبوب خداوند
امام باقر(علیه السلام) در مورد «یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ» فرمود مراد علی بن ابی طالب است و طرفدارانش این دو تا حرف مال شیعه یک حرف هم نقل کنیم از شیعه و سنیّ، در روایات شیعه و سنیّ آمده که پیغمبر در جنگ خیبر چند نفر را فرمانده کرد که قلعه‌ای را که یهودیها توی آن هستند بروند قلعه را بگیرند هر فرمانده‌ای فرمانده نظامی شد ضربه فنی شد شکست خورد و برگشت پیغمبر فرمود به خدا قسم حالا فرمانده‌های شما که شکست خوردید به خدا قسم فردا پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و رسول او را دوست دارد و او هم خدا و رسول را دوست دارد یعنی «یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ» پیروزی را برای شما خواهد آورد بعد منتظر ماندند که فردا پرچم را به دست کی می‌دهد فردا که شد دیدند پرچم را داد به دست علی بن ابی طالب این قسمت را هم شیعه گفته هم سنیّ پس برجسته ترین نمونه «یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ» حضرت علی(علیه السلام) است.
4- نشانه محبت به خداوند، پیروی است
ما خدا را دوست داریم یا نه، بله، در زبان همه می‌گوئیم ما مخلصتیم چاکرتیم ما عبد تو هستیم اما قرآن یک آیه دارد می‌فرماید با این علامت خودتان را علامت بزنید چون هر چیزی یک علامت دارد پایه علامت شاقول است خط خط کش است هوا میزان الحراره است هر چیزی یک میزانی دارد میزان اینکه ما خدا را دوست داریم قرآن می‌فرماید با این میزان خودتان را آزمایش کنید «إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی» آل عمران/31 اگر خدا را دوست دارید باید گوش به حرف او بدهید نمی‌شود گفت که من خدا را دوست دارم ولی گوش به حرف او نمی‌دهم اِه آدم کسی را که دوستش دارد با او حرف می‌زند شما برو خانه داماد برود خانه به عروس بگوید دوستت دارم ولی با من حرف نزن دوستت دارم ولی من هم با تو حرف نمی‌زنم خوب اگر آدم همدیگر را دوست داشته باشد با همدیگر حرف می‌زند چطور شد که ما می‌گوئیم خدا را دوست داریم ولی نماز نمی‌خوانیم. مگر می‌شود یک زن و شوهر یک پدر و پسر دو تا خواهر دو تا برادر بگویند همدیگر را دوست داریم اما نه تو با من حرف بزن نه من با تو حرف بزنم مگر می‌شود؟ یکی از علامتهای نماز. . . این هم نماز باحال آخر بعضی‌ها می‌آیند نماز می‌خوانند همچین سجده می‌کنند که. . . حضرت دید که یک کسی همچین نماز می‌خواند سجده هایش تند تند فرمود(نقر کنقر الغراب) مثل کلاغ نوک می‌زند تسبیحات حضرت زهرا(علیها السلام) ثواب هزار رکعت نماز دارد ما اینها را می‌گوئیم اما همچین می‌گوئیم سبحان الله سبحان الله سبحان الله شما اگر به یک پلیس بگویی پلیس پلیس پلیس می‌گوید مسخره‌ام کردی؟ یعنی اینطور که با خدا حرف می‌زنیم اگر به یک پلیس حرف بزنیم از دست ما ناراحت می‌شود الان کسی بیاید اینجا بگوید قرائتی قرائتی می‌گویم آقا اول برو با ادب باش چرا اینطور با من حرف می‌زنی؟ بگو آقای قرائتی، سبحان الله، سبحان الله، الله اکبر، الله اکبر، این آرام نماز خواندن دلیل بر این است که من دارم با معشوقم حرف می‌زنم نماز هول هولکی یعنی زورکی است آدم بچه‌اش را که دوست دارد لبش را که گذاشت زود بر نمی‌دارد می‌بوسد سفت می‌بوسد دوستش دارم بله اگر گفتند کاهگل ببوس آدم می‌گوید. . . همچین می‌کند آدم کاهگل را به زور می‌بوسد اما وقتی نوه‌اش را می‌خواهد ببوسد سفت می‌بوسد این نمازهایی که ما می‌خوانیم اینها نشان دهنده این است که مزه نماز را نچشیده‌ایم در روایات داریم که نماز یک حلاوت و شیرینی‌ای دارد و انسان وقتی گناه کرد اولین سیلی که خدا به او می‌زند مزه نماز را از او می‌گیرد.
5- آزادی انسان در انتخاب عقیده
حالا یک خورده روی این آیه با هم صحبت کنیم، اول یک سوالی را جواب بدهم آقا مگر دین آزادی نیست؟ چرا آزادی هست اما یک جاهایی هم آزادی نیست شما می‌توانی مشغول نماز نشوی اما تا گفتی الله دیگر نمی‌توانی بگویی آزادی است بگذار یک مغز بادام بخورم شما می‌توانی توی پادگان نروی اما اگر لباس ارتش را پوشیدی در روی دژبان جلوی شما را می‌گیرد شما می‌توانی سر کلاس آمدی نمی‌توانی به معلم همچین کنی. . . می‌توانی درس نخوانی اما اگر آمدی شاگرد شدی باید وظیفه شاگردی‌ات را انجام بدهی اول سخنرانی می‌توانی پای سخنرانی من نیایی اما وسط سخنرانی بخواهی بلند شوی و بروی سخنرانی من را به هم می‌زنی «لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ» البقره/256 در دین اجبار و زور نیست اول که اینرا معنا کنم در دین اکراه نیست یعنی در عقیده اکراه نیست یعنی من نمی‌توانم به زور بگویم شما یک همچین عقیده‌ای داشته باش چون عقیده از عقد است عقد یعنی گره، می‌گویند زن و شوهر عقد کردند یعنی به همدیگر گره زدند عقیده هست یعنی قلب من به او گره خورده با زور قلب به چیزی گره نمی‌خورد اگر قلب خواسته باشد گره بخورد باید با استدلال و منطق باشد یعنی زور سبب گره خوردن نیست در عقیده زور نیست اما در عمل زور است چون اگر زور نباشد. . .
6- قوّت و قدرت، آری امّا ظلم و ستم هرگز
زور خوب است ظلم بد است این خیلی قاطی می‌شود زور خوب است قرآن می‌فرماید «خُذْ الْکِتَابَ بِقُوَّهٍ» مریم/12 آدمی که زور ندارد ول است در دعا داریم(اللهم انی اعوذ بک من الکسل والفشل) خدایا من را از بی حالی نجات بده انسان باید نشاط داشته باشد و قدرت داشته باشد «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ» الأنفال/60 کلمه «قُوَّهٍ» توی قرآن زیاد است قدرت و قوت خوب است ظلم بد است منتهی و صد تاسف و تاسف هر کس زور دارد ظلم هم می‌کند الا افراد نادر چون هر کس زور دارد ظلم هم می‌کند کم کم زور هم یک چیز بدی شده است زور خوب است ظلم بد است منتهی چون بسیاری از افرادی که زور دارند ظلم می‌کنند اینها به هم سایه انداخته آدم فکر می‌کند زور هم بد است مثل صدا و سیما این دو کلمه است ممکن است شما یک فیلمی را ببینی خوشت نیاید وقتی می‌خواهی ناراحت بشوی می‌گویی این هم صدا و سیما! رئیس رادیو زنگ می‌زند می‌گوید آقا این سیما بود چرا فحش به صدا دادی؟ می‌گویی اینها با هم هستند یعنی فیلم بدی را هم که ببینی ناراحت بشوی نمی‌گویی سیما می‌گویی صدا و سیما چون اینها به هم جفت شده و وقتی دو تا به هم جفت شدند ترکش آنها به هم می‌خورد چون زور و ظلم به هم جفت شده هر کس زور دارد ظلم هم می‌کند جز افراد نادر وإلا زور خوب است اصلاً بدون زور نمی‌شود ما الان اگر ایران زور نداشته باشیم اصلاً ما را می‌خورند باید از ما بترسند قرآن می‌فرماید «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ» الأنفال/60 دشمنان خدا را بترسانید اگر دشمن خدا نترسد اصلش توی خانه ما می‌آیند.
7- برخورد اسلام با توطئه ارتداد
آیا در اسلام می‌شود که آدم کافر بشود یا نه؟ برویم مسیحی شویم برویم کمونیست شویم برویم یهودی شویم، اسلام می‌گوید از اول اسلام را قبول نمی‌کردی گیر نبود اما حالا که مسلمان شدی خواسته باشی کافر بشوی با تو برخورد انقلابی می‌شود چون این تضعیف روحیه است شما اول پای منبر من نیایی این توهین به من نیست اما اگر آمدی وسط منبر بلند شدی و رفتی این تضعیف من است(شما توی ارتش. . . شما الان هیچکدامتان عمامه ندارید اما اگر عمامه گذاشتید و به شرایط آن عمل نکردید این تضعیف روحانیت است ولذا دادگاه ویژه روحانیت عمامه‌اش را برمی دارد چون می‌گوید تضعیف کردی اگر یک روحانی توی خیابان دارد جفتک می‌اندازد سوار موتور شده چرخ جلوی آنرا هم بلند می‌کند فوری دادگاه ویژه روحانیت عمامه او را برمی دارد اگر اول نبود طوری نبود ولی حالا که لباس گذاشتی باید به لوازم آن هم پایبند بشوی می‌شود آدم مسلمان نباشد اما نمی‌شود که مسلمان بود اما دست از اسلام کشید یک خانم برود وسط جلسه عروسی قرآن سر بگیرد بک یاالله بک یاالله جسله عروسی را به هم می‌زنی نمی‌شود گفت آزادی است خوب غلط کردی که آزادی است اینکه عروسی است نه می‌شود توی عروسی قرآن سر گرفت نه می‌شود توی جلسه قرآن سر گرفتن تنبک زد نه می‌شود توی خیابان موتور. . . نه می‌شود با لباس ارتشی از پادگان فرار کرد هر جا یک حساب و کتاب دارد این مال کل کره زمین هست کل دنیا که می‌گویند آزادی آزادی، می‌گویند اگر کاری را کردی باید لوازم آنرا هم قبول کنی) پس آزادی در اصل ایمان آزادی است که ایمان داشته باشیم یا نه، اما بعد که ایمان آوردیم خواسته باشیم مرتد بشویم. . . حالا یک خاطره برایتان بگویم از قرآن.
یک عده از دانه درشت‌های یهودیها نشستند طراحی کردند، یهودیها در طول تاریخ این ضربه‌ها را زده اند، گفتند بیائید یک توطئه کنیم یک تهاجم فرهنگی، به این صورت که عده‌ای از دانشمندان ما صبح می‌رویم مسلمان می‌شویم همــﺔ مسلمانها خوشحال می‌شوند که مسلمانهای یهود آمدند مسلمان شدند غروب که شد برمی گردیم می‌گوئیم آقا ما صبح که مسلمان شدیم قرآن را دیدیم حرفهای پیغمبر را شنیدیم چیز قانع کننده‌ای نبود می‌رویم غروب برگردیم این دو تا فایده دارد یکی مسلمانها توی دلشان خالی می‌شود می‌گویند علمای یهود که آمدند اسلام اینقدر غنی نبود که اینها را نگه دارد اینها رفتند معلوم می‌شود که غذای ما خوشمزه نبودند که رفتند یکی دیگر اینکه یهودیهای دیگر هوس مسلمان شدن نمی‌کنند می‌گویند علما هم که صبح رفتند غروب برگشتند پس دو تا فایده دارد تا این توطئه را ریختند خدا به پیغمبر گفت که به مسلمانها خبر بده که امروز صبح یک عده از دانشمندان می‌آیند مسلمان می‌شوند نه به آمدن آنها دلتان خوش باشد و نه از رفتن شان. . . این توطئه است قبلاً پیغمبر از طریق وحی مطلع شد پیغمبر هم به مسلمانها گفت اگر آمدند شاد نشوید اگر هم رفتند غصه نخورید چون اصل کارشان ایمان توطئه است «وَجْهَ النَّهَارِ» یعنی طرف صبح «وَاکْفُرُوا آخِرَهُ» آل عمران/72 صبح ایمان بیاورید آخر روز کافر بشوید تا اینها توی دلشان خالی بشود.
8- ارتداد، نوعی تهاجم فرهنگی علیه اسلام
پس ببینید اینها تهاجم فرهنگی است تهاجم فرهنگی سابقه‌اش مال الان نیست. ارتداد تهاجم فرهنگی است می‌توانند پنجاه نفر بیایند مسلمان بشوند یکمرتبه کافر بشوند پنجاه نفر بیایند توی جلسه تا آقا رفت بالای منبر همه بروند با این حرکتها می‌توانند همه چیزی را تضعیف کنند. صلوات فرستادن مستحب است اما اگر یک عده رفتند توی جلسه عروسی گفتند بیائید هی صلوات بفرستیم هی صلوات بفرستند و جلسه عروسی را با صلوات. . . این آقایی که صلوات می‌فرستد باید او را بفرستیم زندان تا شلاق بخورد بابا صلوات شلاق دارد؟ بله، عروسی، شما یک گروه شده‌اید می‌خواستید دامادی فلانی را به هم بزنید حضرت مهمانی می‌داد منافقین گفتند یک کاری می‌کنیم که پیغمبر خجالت بکشد گفتند چه کنیم؟ گفتند جمع شوید همه برویم پیغمبر برای صد نفر غذا درست کرده پانصد نفر بریزیم توی خانه‌اش و غذا کم می‌آید پیغمبر خجالت می‌کشد ریختند توی خانه پیغمبر با معجزه پیغمبر هر چی از این دیگ کشید کم نشد دیدند وا رفتند یعنی ضربه از دیگ پیغمبر گرفته تا ایمان آوردن طرف صبح و کافر شدن غروب اینها همه طرحهای. . . اگر کسی مرتد شد باید با او برخورد انقلابی بشود دوم نکته این است که می‌فرماید رهبر روشن ضمیر باید احتمال ارتداد و برگشت خوردن پیروان خودش را بدهد یعنی آقایانی که یک عده دور او هستند خیلی به مردم اعتماد اینطوری که همیشه هستند نکند ممکن است فردا نباشند بنده که امروز پیش نماز هستم ممکن است این آقا فردا پشت سر من نماز نخواند نماینده مجلس دوره ششم و هفتم و هشتم ندارد ممکن است این دفعه به تو رأی دادند دفعه بعد به تو رأی ندهند یعنی مردم با هیچکس قرارداد عقد اُخوت نبسته‌اند که آدم فکر کند من دیگر، حنای من دیگر رنگش پاک نمی‌شود اینطور نیست به هیچی اطمینان نکنید مگر فقط به خدا توکل کنید. پیغمبر، ممکن است عده‌ای مرتد بشوند تو نخوری خود این آیه پیغمبر را بیمه می‌کنند مثل اینکه می‌گویم آقا اگر وسط سخنرانی یک سروصدایی شد نترسید توطئه است می‌خواهند پشت سالن تق و تق کنند که حواس شما را پرت کنند خود خداوند با این آیه پیغمبر را بیمه می‌کند می‌گوید مواظب باش ممکن است عده‌ای مرتد بشوند ناراحت نشوی.
کفر و ارتداد گروهی از مومنان ضربه به راه خدا نمی‌زند دین خدا پیش می‌رود و روز به روز رویش دارد ممکن است توی ایران چهار نفر ضد انقلاب بشوند چهار نفر دست از اسلام بردارند چهار تا نماز خوان دست از نماز بردارند ولی در عوض جاهای دیگر خبرهایی در دنیا هست برای رشد ما، برای رشد ما خبرهایی هست و این از الطاف خداوند است.
(بگذارید یک خورده حساب کنید دقت کنید اینجا باید یک خورده تیز باشید و تیز هم هستید در غدیر چند نفر جمعیت بود؟ از هفتاد هزار نفر جمعیت گفته‌اند تا صد و بیست و چهار هزار نفر ما میانگین تخمین می‌زنیم که میانگین صد هزار نفر، که اینها با پیغمبر مکه بودند و حضرت به آنها فرمود هر کس من پیغمبر او هستم بعد از من علی مولای او است حساب هم کنیم، حساب کنیم اگر از هر ده نفری یک نفر آمده باشد به مکه آمار مسلمین یک میلیون نفر می‌شود، صد هزار نفر غدیر خم بودند اگر از هر ده نفری یک نفر غدیر خم باشد می‌شود یک میلیون، آمار مسلمین جهان فرض می‌کنیم یک میلیون از این یک میلیون چهار نفرشان طرفدار علی بن ابی طالب شدند تمام آنها طرفدار غیر علی یعنی هر یک نفری دویست و پنجاه هزار، آمار شیعه یک دویست و پنجاه هزارم بود الان آمار شیعه یک سوم یا یک چهارم است حالا بگو یک چهارم، یعنی هر دویست و پنجاه هزار تا یک شیعه بوده حالا هر چهار تا یک شیعه شده یعنی چقدر آمار شیعه بالا رفته با اینکه در طول تاریخ تمام بوقها و پولها و زورها دست یا بنی امیه بوده یا بنی عباس یا حکومت‌های تابعه هیچوقت حکومت دست شیعه نبوده جز یک دو سال یک یک شش ماه یک گوشه و کناری خیلی تکه پاره این معنای آیه است که اگر شما کج شدید افرادی را خدا جایگزین می‌کند شما علی بن ابی طالب را رها کنید یک عده علی را می‌گیرند.)
نامه‌ای که حضرت علی(علیه السلام) به مالک اشتر نوشته این قدیمی ترین و محکم ترین اسناد تاریخی سازمان ملل شده این خیلی مهم است اینرا مصریها انجام دادند چرا؟ بخاطر اینکه حضرت نامه نوشت به مالک اشتر که استاندار مصر بوده چون اسم مصر توی این بوده مصریها این نامه را پیدا کرده‌اند فرستاده‌اند سازمان ملل و آنها هم خوانده‌اند دیده‌اند عجب نامه‌ای است قویترین. . .
9- استفاده از فرصت‌ها در جهت رشد علمی و معنوی
شماها توی هوای معتدل درس نمی‌خوانید افرادی توی هوای داغ درس می‌خوانند شما معلم مفت می‌آید در خانه شما می‌گوید بابا مفت بیا به تو درس بدهم معلم مفت کتاب مفت بی حالی می‌کنی بی خیال می‌شود یا حال ندارد یا عار ندارد یا غم ندارد می‌گوید ول کن بابا البته جوانها را می‌گویم پیرها سنی از آنها گذشته گرچه آنها هم می‌توانند درس بخوانند جوانی که می‌گویند بیا مفت به تو درس بدهم نمی‌خواند آنوقت افرادی هستند که ساعت مچی‌شان را می‌فروشند ساعت مچی‌اش را می‌فروشد که بچه‌اش درس بخواند خانه‌اش را می‌فروشد که بچه‌اش رشد کند ماشین‌اش را می‌فروشد که بچه‌اش درس بخوانند اگر عده‌ای برای معلم مفت بی اعتنایی می‌کنند در مقابل. . .
شب‌ها طولانی است سیزده چهارده ساعت شب‌ها است یک اللهم صل علی محمد یک الله اکبر دو رکعت نماز بخوان، نخواندی؟ عوضش آقای ابوترابی در اجلاس نماز از قول برادرش مرحوم ابوترابی می‌گفت ما که اسیر بودیم در بغداد عرقی‌ها آمدند گفتند این اسرا چند تا مهره دارند این مهره‌ها را ببریم بکشیم همه ترسو می‌شوند تسلیم می‌شوند می‌گفت هفده هجده نفر از ما را گرفتند و آوردند تصمیم گرفتند که بکشند منتهی با شکنجه خود ابوترابی یک میخ گذاشتند توی کله‌اش زدند میخ فرو رفت که مکه می‌گفت آفتاب به من بخورد من سرم چرک می‌کند ابوترابی گفت یکی از اسیرها را آوردند جلو دو دستی چنان زدند به اینجایش که چشمش افتاد روی موزائیک‌ها مثل کله پاچه که همچین می‌کنی چشمش در می‌آید چنان زدند که چشمش افتاد روی موزائیک می‌گفت همه گفتیم که دیگر رفتنی هستیم چون تا مرز مردن ما را بردند گفتند اینها دیگر خودشان می‌میرند برویم در را بستند و رفتند هوا تاریک و روشن بود ما خیال کردیم که صبح شده با همان چشم از کاسه در آمده و میخ توی مخ خورده و کابل خورده با همان حال با بدن خونی دو رکعت نماز خوابید و نشسته خواندیم بعد فهمیدیم این مهتاب بوده صبح نبوده زود نماز خواندیم دو مرتبه وقتی هوا روشن شد نماز خواندیم شما با چشم سالم نماز نخواندی آن جوانی که چشمش از کاسه در می‌آید دو تا نماز صبح می‌خواند « مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ. . . . » کتابخانه داری کنار خیابان نشسته زنجیر همچین می‌کند تمام که شد همچین می‌کند این همه استاد است ولی شماره تلفن یکی را ندارد ولی دفتر تلفن‌اش را باز می‌کنی شماره تلفن کله پاچه، ساندویچی، همه شماره تلفنی هست ولی شماره تلفن دو تا دانشمند توی آن نیست همه جا می‌رود ولی توی مسجد نمی‌رود اگر کسی بی اعتنایی کرد در عوض افرادی هستند. . . ما در همین استان پزشکی سراغ داریم که حدود هفت سال است سحرها بلند می‌شود می‌گفت من غصه خوردم که چرا در یاسوج نماز جماعت صبح نیست نماز شب‌اش را می‌خواند حالا یا در آستانه نماز شب است نماز شب را نمی‌دانم می‌خواند یا نمی‌خواند لابد می‌خواند قبل از اذان بلند می‌شود اول اذان می‌رود در خانه یک روحانی چون روحانی گفت راه من به مسجد دور است صبح‌ها می‌رود روحانی را برمی دارد می‌برد مسجد اذان را می‌گویند یک نماز جماعت صبح می‌خواند که توی شهر یک نماز جماعت صبح باشد آقا را می‌گذارد خانه بعد می‌رود بیمارستان سر کار، حالا دانشجو دیپلم گرفته نماز نمی‌خواند، نخوان، دیپلم که سوادی نیست حالا صد تا کتاب خوانده فکر می‌کند که باسواد است این آقا دیپلم گرفته نماز برای او سنگین است عوض او پزشک داریم که هفت سال در یک استان بر پا کننده نماز است غصه نخورید اگر ریزش دارد رویش هم دارد خدا ناز نمی‌کشد ما باید التماس کنیم که خدایا ما را تحویل بگیر خدا «إِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ عَنْ الْعَالَمِینَ» العنکبوت/6.
خدایا تو را به حق محمد و آل محمد ایمان کامل، بدن سالم، عقل قوی، عمر مفید، عمر با برکت، لذت دین، لذت علم، لذت خدمت به مردم، لذت خلوص را به ما بچشان تا لحظه‌ای از راه تو مرتد نشویم.
 والسلام علیکم و رحمه اللَّه و برکاته

Comments (0)
Add Comment