الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
بینندگان عزیز بحث را در آستانه اربعین میبینند. اربعین زیارت امام حسین(علیه السلام) مستحب است علامت شیعه چند تاست و یکیاش هم زیارت اربعین است البته شاید هم این معنایش اینست که آنجا شیعیان همدیگر را ببینند قرارهایشان را با هم بگذارند برنامه هایشان را آنجا با هم داشته باشند مرقد امام حسین(علیه السلام) یک خانهای باشد برای شیعه یابی برای گزینش همفکر که شیعهها از همه کرهی زمین آنجا همدیگر را ببینند هر برنامهای میخواهند آنجا داشته باشند به هر حال ما هم علاقمند به اهل بیت هستیم خوب است یک سلامی هم بکنیم السلام علیک یا ابا عبدالله السلام علیک و رحمه الله و برکاته
موضوع بحث من امشب راجع به خطبهای است که امام زین العابدین(علیه السلام) در شام، خیلی خطبهی مهمی است چند جملهاش را میخواهم معنا کنم.
1- دوری از تملّق و ستایش بی جا
روایت شده است که(إن الیزید امر بمنبر و خطیب) به خطیبی گفت برو بالای منبر(لیخبر الناس) به مردم خبر بده که چی شده است ما پیروز شدیم امام حسین(علیه السلام) را کشتیم باد به پرچم ما میخورد تو هم از آخوندهایی هستی خطیب هستی این پول را بگیر و تملق بگو، یک حدیث داریم(احثوا التراب فی وجوه المداحین) یعنی اگر کسی بیخودی ستایش میکند و تملق میگوید خاک بریزید توی دهانش یعنی نگذارید کسی تملق بگوید به یکی گفتند چرا جلسههای فاتحه منبر نمیروی گفت بعضی فاتحهها آدمهایی که مردهاند آدمهای خوبی نیست حرفی نیست که آدم برود بالای منبر از آنها تعریف هم بکند ولی بعضیها هستند که مثلاً آدم بدی هستند ولی جلسهشان را گذاشتهاند توی مسجد و توقع هم دارند که منبری این آدم بدی که مرده است به اندازه سلمان و ابوذر از او تعریف کند و حدیث هم داریم که خاک بریزید توی دهان کسی که نابجا تعریف میکند. ستایش بی جا، مراد از مداحین مداحان امام حسین(علیه السلام) نیستند مداحان امام حسین(علیه السلام) ستایش آنها به حق است مداحان نابجا و این. . . چون بعضیها براساس پول تعریف میکنند یک کسی میگفت: ما هم ثار الله داریم هم سور الله ثارالله یعنی آنهایی که عاشق خط خدا هستند سور الله یعنی کجا سور میدهند کجا پلو است کجا شله زرد است کجا حلیم است یکی از این سور اللهیها که دنبال سور میرفت میگفت من دعا که میکنم نگاه میکنم که سفره چی است اگر سفره ساده بود میگوئیم خدا رحمت کند خوب این بس است سفره بیش از این نمیخواهد اگر دیدیم که سفره مرغ و ماهی و چیزی داشت دستها بالا یا الله یا الله یا الله اما اگر دیدیم که رسید به جوجه کباب و ماهی و اینها میگفت یکی از ابروهایم میافتد شمال شرقی یکی جنوب غربی یا حمیدا بحق محمد یا عالی به حق علی میگفت وزن دعاهای من بر وزن سفره است سفره کم رنگ دعا کم رنگ سفره متوسط دعا متوسط سفره پررنگ دعای پررنگ اینها خیلی بد است که آدم به بچهها بگوید علیک السلام به مردها بگوید سلام علیکم به پولدارها بگوید سلام علیکم و رحمه الله حال شما چطور است بچه و بزرگ باید جواب سلامش یک جور باشد یک چیزی بگویم از امام رضا(علیه السلام) فرمود اگر به پولدار سلام گرم کنی به فقیر سلام سر کنی خدا بر ما غضب کرده است باید پاسخ بین فقیر و غنی یک جور باشد یزید گفت که برو بالای منبر این خطیب هم از آن سور اللهیها بود شکمو بود که پول بگیرد و از یزید تعریف کند(فصعد الخطیب المنبر) خطیب رفت روی منبر نشست(اکثر الوقیحه علی والحسین) هر چی توانست بد و بیرا گفت به علی و حسین(علیهما السلام) خدایا تمام کسانی که به امیرالمومنین و اهل بیت پیغمبر ظلم کردند عذابشان را زیاد کن(و اطنب فی تقریز معاویه و یزید) هر چه هم توانست از یزید و معاویه تعریف کند و خوب گفت(فصاح) این جملاتی که ما میتوانیم حساب کنیم نگاهی به خطبــﺔ امام سجاد(علیه السلام) حالا شما همین امام سجادی را که میگوئید بیمار است اگر به همه نقاشها بگویند عکس امام سجاد را بکش عکس یک آدم بیمار را میکشد امام سجاد دو سه روزی بیمار بود وگرنه شجاعت امام سجاد(علیه السلام) از ابوالفضل کمتر نیست.
2- کمالات همه امامان یکسان است
نمیدانم ما اینرا باید به کی بگوئیم بابا تمام امامان ما شجاعتشان یک جور است تمام امامان ما علمشان یک جور است حلمشان یک جور است این دسته بندی از کجا پیدا شد که میگوئیم الحلم الحسنیه و الشجاعه الحسینیه این دسته بندی را کی کرد توی قرآن نیست توی حدیث هم نیست ما ریشمان را سفید کردیم من الان چهل و پنج سال است که آخوند هستم تقریباً هنوز هم مطالعه دارم تمام امامان ما علم و حلم و صبرشان یک جور است اینطور نیست که حالا ابوالفضل شجاع باشد امام سجاد بیمار باشد حالا ببینیم این بیمار چه کرد؟ حالا چرا یزید رفت روی منبر چون یزید امام حسین(علیه السلام) را کشته بود زن و بچه هم اسیر شام را چراغانی کردند اهل بیت هم اسیر و آنرا تاب دادند این هم که میگویند امام حسین(علیه السلام) خارجی است نه یعنی اینکه از کشور خارج است یک اصلی هست میگویند اگر کسی به رئیس حکومت اسلامی خروج کند یعنی علیه حکومت اسلامی بایستد این خارجی است نه یعنی اینکه از خارج آمده است یعنی علیه او قیام کرده شاخ و شانه میکشد خارجی است یعنی حکومت یزید حق است و این چند نفر در مقابل یزید قد علم کردهاند خروج کردهاند بر حکومت یزید میخواست که به هر حال آب پاکی روی دست بریزد گفت برویم مسجد مسجد باعظمتی است اگر خطیبی رفت بالای منبر ما افکار عمومی را گرفتهایم وقتی یزید سخنرانی کرد(فصاح) یعنی صیحه زد اینطور نیست که حالا چون اسیرم بابام را کشتند عمهام اسیر است بچهها همه. . . هجده تا بچه را به یک طناب بسته بودند حالا من دیگر هیچی نگویم نه، شیر شیر است گرچه توی بیشه است شیر شیر است گرچه توی چاه باشد گنجشک گنجشک است گرچه روی منار باشد.
در شیراز بود یا جایی دیگر باغی بود باغ سرو درختهای سروی داشت یک مجسمهای را میخواستند توی این باغ بزنند این درختها بزرگ بود این مجسمه کوچک هی پایه هایش را بزرگ زدند که این مجسمه از کاجها بزرگتر بشود بالاخره پایههای بسیار بلندی درست کردند وقتی آدم کوچکی را میخواهند به او مسئولیت بدهند مجبورند دور و بریها برای او یا پایه بشوند که آن کوچولو بتواند بالا بایستد یک مشت پایه میشوند که این. . . پایه بزرگ را ساختند این مجسمه را روی پایه نصب کردند و رفتند بالاخره چند سالی رفت درختها هی بزرگ شدند و این درختها بزرگ نشد آخرش دیدند چه کنیم گفتند حالا که نمیتوانیم مجسمه را بزرگ کنیم بیائیم سروها را اره کنیم گاهی وقتها یک کسی که کوچک است میبیند که نمیتواند بزرگ بشود میگوید پس بیائید بزرگها را قلع و قمع کنیم یزید کوچک میخواست بزرگ بشود سروهای اسلام را یکی یکی اره کرد.
فکر میکرد کسی چیزی نیست(فصاح) صیحه زد این سکوت حرام است گاهی آدم باید نعره بزند من باید تشکر کنم از مراجع تقلیدی که امسال برای محرم فتوا دادند که اشعار آبکی شده است خیلی اشعار آبکی شده است چون هیچ هنری نمیخواهد یک ذکری را آدم صد بار بگوید نه تخصص میخواهد و نه هنر میخواهد بحثها آبکی شده است عکسهایی که ریشهای ندارد مطرح میشود یک سری کارها خرافات جزو کار میآید بله، یکوقت انسان شعارهای امام حسین(علیه السلام) را روی آهن میکشد و میبرد حسین(علیه السلام) فرمود(هیهات منا الذله) اینرا آدم روی چدن هم بکشد و روی دوشش بکشد. . . اما یکوقت آدم چیزی را سر دل میکشد که نه واجب است و نه مستحب آقا من نذر کردهام نذرت باطل است چیزی که نه واجب باشد و نه مستحب باشد و نه معقول باشد شما نذر هم بکنی نذر شما ارزش قانونی ندارد مثل اینکه آدم نذر کند با سرش راه برود پاهایش را هوا کند بگوید آقا من قسم خوردهام یا عهد کردهام که سینه خیز راه بروم اصلاً نذر تو غلط است باید مواظب باشیم بعضی مراجع برای عزاداریهای امسال. . . آنوقت آدم غصه میخورد عزاداران ما یاران امام حسین(علیه السلام) هستند یار امام حسین(علیه السلام) یعنی یار امام زمان یار امام زمان نباید کج برود که دیگر نایب امام زمان که مراجع تقلید هستند به یار امام زمان که عزاداران هستند بگوید حواست را جمع کند ما مراجع تقلید را میخواهیم برای انحرافات دیگران دیگر حزب اللهی که مخلص است و عاشق است عاشق امام زمان و امام حسین(علیه السلام) است این نباید توی حرفهایش کلماتی را بگویند که مراجع قم احساس خطر کنند و بگویند که مواظب کارهایتان باشد و روی این عسل شیرین مگس خرافات ننشیند حالا انشاءالله حل میشود چیزی نیست.
3- فریاد امام سجاد در مسجد شام
صیحه زد یعنی گاهی آدم باید صیحه بزند ما در قرآن دو تا(لا تقتلو) داریم یک خانمی گفت(لا تقتلوه) یک(لا تقتلوا) هم یک برادر گفت فرعون لب دریا نشسته بود صندوق را دید گرفت دید توی صندوق یک بچه است خواست او را بکشد خانمش گفت(لا تقتلوه) او را نکش برادرهای یوسف هم خوستند یوسف را بکشند یکی از برادرها گفت(لا تقتلوا) او را نکشید زن فرعون گفت نکشش برادر یوسف هم گفت او را نکشید دو تا نهی از منکر است کشتن مومن کشتن پیغمبر از بزرگترین منکرات است وقتی این منکرات شد موسی زنده ماند موسی که زنده ماند بعد یک جامعه را از شر فرعون نجات داد این هم یوسف زنده ماند یوسف که زنده ماند جامعه قحطی را از قحطی این برکت امر به معروف است یک امر به معروف و یک نهی از منکر یک پیغمبر را نجات میدهد گاهی، و آن پیغمبر که نجات پیدا کرد امتی را نجات میدهد گاهی باید نعره کشید(فصاح) امام سجاد(علیه السلام) صیحه زد گفت که(ویلک) خطیب، خاک بر سرت(اشتریت مرضات المخلوق بصفت الخالق) تو برای اینکه یزید از تو خوشش بیاید خدا را به غضب در آوردی؟ چی را به چی فروختی؟ برای اینکه دو فلس پول از یزید بگیری داری غضب خدا را. . . من در اینجا یک دسته بندی بکنم مردم چهار دسته هستند:
4- رضایت خالق بر رضایت مخلوق مقدم است
بعضی مردم هم خدا را راضی میکنند و هم مخلوق را، مثل اینهایی که برای امام حسین(علیه السلام) غذا میدهند هم مردم میگویند خدا پدرت را بیامرزد هم خدا از این کار راضی است در آستانه عید میگوید من سه تا بچه دارم فرض میکنم که چهار تا بچه دارم یک دست لباس هم برای او میخریم من پنج تا دختر دارم فرض میکنم شش تا دختر دارم به دیگران کمک میکند بعضیها کارشان نه خدا را راضی میکند و نه خلق را حالا در جزئیاش مثل سیگار کشیدن خدا راضی نیست خودش هم به خودش ضرر میزند هوا و پول و ریهاش و زن و بچهاش یا مثلا ضربه میزند مردم آزاری میکند بعضیها خدا را راضی میکنند ولی مخلوق راضی نیستند میگوید خدا که راضی است قرآن میگوید اینها آدمهای خوبی هستند «قُلْ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ» الأنعام/91 بگو خدا باقی را بریز دور من میآیم پشت تلویزیون باید چیزی بگویم که خدا راضی باشد من حرف میزنم ممکن است گمرکی ناراضی بشود بانکی، کارمند، بازاری، یک چیزی بگویم هم لباسهای خودم بگویند چرا این را گفتی، به هر حال من باید بگویم حق این است ممکن است به انسان بر بخورد ما الان کشورمان یکی از مشکلاتش این است که جمهوری اسلامی بعضی جاهایش شده جمهوری رودربایستی اسلامی یک آدم بی عرضهای یک مسئولیتی را گرفته رویشان هم نمیشود که اینرا. . . بسمه تعالی بابا بس است حالا این توی مساجد هم هست هیئت امنای مساجدی در شرایطی هستند که جوانها را فراری میدهند توی همین تهران شنیدم که جوانی میگفت خانهام راست مسجد است نمیروم توی مسجد والله میخواهم نماز بخوانم گفتم چرا؟ گفت از دست اینهایی که توی مسجد هستند البته معلوم نیست که راست بگوید ممکن است دروغ بگوید ممکن است حق با او نباشد اما ما باید یک کاری بکنیم که فقط خدا از ما راضی باشد. مردم همیشه راضی نیستند هر کاری بکنی. . . «إیاک نَعبُد» فقط بنده تو(لا یخافون فی الله لومه الائم) آمدند پهلوی پیغمبر و گفتند معلوم نیست که با پولها چه میکنی «وَمِنْهُمْ مَنْ یَلْمِزُکَ فِی الصَّدَقَاتِ» صدقات را چه میکنی؟ قرآن میفرماید اینکه میگوید «وَمِنْهُمْ مَنْ یَلْمِزُکَ فِی الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا» التوبه/58 قرآن میفرماید اینکه میگوید با پولها چه میکنی یک خورده پول به خودش بدهی راضی میشود آقا این پولها از کجاست؟ معلوم نیست از کجاست، اگر یک خورده از پولها را به خودش بدهی دیگر هیچی. . . درود بر کسی که هر چه هم به او پول بدهند از حرف حقاش دست بر ندارد و وای به حال کسی که ضربان قلبش با پول بالا و پائین میرود پول دادی میگوید خوب پول ندادی. . . یک عده هم خدا را راضی نمیکنند ولی مخلوق را راضی میکنند این چهارمی خطیب یزید بود.
امام سجاد(علیه السلام) فریاد زد فریاد لازم است بعضی موقع باید فریاد زد والله من به ایشان گزارش دادم بعضی جاها باید نعره کشید حالا اگر مار وارد مسجد شود کسی نباید بگوید که بنام خداوند بخشنده مهربان یک عدد مار از سمت جنوبی بسوی حرکت به سمت مسجد است بسیار بجاست که شما یک برنامه ریزی بکنید و در. . . این حرفها چیه؟ مار که آمد میپرند توی مسجد و میگویند مار. . . گاهی وقتها نمیشود گفت که من ابلاغ کردم بیخود ابلاغ کردی میگوئیم آقا این کار حرام است یا نه؟ میگوید بله، میگوئیم پس چرا جلوگیری نمیکنی میگوید من گزارش دادهام خوب غلط کردی گزارش چیه بلند شو شیشه را بشکن گاهی وقتها باید نعره کشید امام سجادی که بیمار است(فصاح) یعنی نعره کشید گزارش کردن، حالا دارم تصمیم میگیریم که به کی بگویم والله من فتوکپیاش را برای فلانی هم فرستادم گاهی فتوکپی را برای پنجاه نفر میفرستند اما آن پنجاه نفر اینکاره نیستند خدا رحمت کند علامه جعفری را فیلسوف یک کسی شکایت کرده بود از یکی از مسئولین مملکتی بعد نوشته بود رونوشت به کی به کی بعد نوشته بود پانزدهمی علامه جعفری جهت پیگیری بابا علامه جعفری که پیگیری مسائل اجرائی نیست یکی دیگر نامه نوشته بود رونوشت به عزرائیل به جبرئیل آقا جان گاهی کارها را باید انسان خودش انجام بدهد منتظر. . . آمد پهلوی امام گفت آقا قانونی میخواست تصویب شود من مخالفت کردم امام فرمود بیخود! گفت آقا خلاف شرع بود مخالفت کردم دیگر چرا بیخود؟ گفت باید بلند شوی صندلیهای مجلس را هوا بیندازی صرف اینکه رأی ندادم کافی نیست گاهی باید صیحه زد آقا آبرویم میریزد خوب بریزد شما آبرو میخواهی برای اسلام میخواهی خیلی جا آدم باید از آبرویش هم. . . خدا رحمت کند شهید رجایی را گفت خدا به من آبرو داده در راه خدا میخواهم بدهم امام در قبول قطعنامه فرمود خدا آبرویی که به من داده میخواهم برود اینکه آقا سبک میشوی سبک میشوی یعنی چه؟ اگر خطر دیدید باید نعره بکشید فکر نکنید که سبک میشوید کسی خواسته باشد سبک بشود سنگین بشود این شرک است شرک یعنی اینکه مثل بت پرستی است خود پرستی هم یک شرک است یعنی برای حفظ خودش با اینکه منکر را میبیند نعره نمیکشد البته آنجاها نعره کی و کجا مواردش هم فرق میکند.
5- برخورد امام سجاد(علیه السلام) با منبر یزید
یک صیحه زد گفت میخواهم یا یزید(اصعد هذه اعبد) میخواهم از این چوبها بروم بالا نگفت منبر چون منبر به شرطی منبر است که روی آن حرف حق بزنند منبری که روی آن ستایش یزید را بکنند و بد و بیراه به امام علی(علیه السلام) بگویند آن دیگر منبر نیست اسمش چوب است فرمود از این چوبها بروم منبر از این چوبها بروم منبر گفتند روی این چوبها میخواهم حرفهایی بزنم که(لله فیهن الرضا) خدا راضی باشد(و لهذه الجلساء) مردم از شنیدن آن ثواب ببرند خدا هم راضی باشد(فاباه یزید) یعنی یزید گفت اجازه نیست(فقال الناس یا امیر المومنین) مردم به یزید گفتند بگذار برود بالای منبر دلش خوش بشود یزید گفت شما اینها را نمیشناسید این برود بالای منبر آبروی ما را میریزد اگر برود منبر(إن صعد لن ینزل الا بفضیحتی) اگر از پلهها بالا برود پائین نمیآید جز اینکه آبروی من را میریزد(وبفضیحه آل ابی سفیان) آبروی نسل ما را هم میریزد مردم گفتند بابا این بیمار است باباش شهید شده است این همه داغ دیده است اسیر است ناه توی بدنش نیست(فلم یزال به حتی اذن) یعنی اینقدر مردم اصرار کردند تا اذن داد این خودش یک درس است یعنی چوب سفت را. . . یک کسی خلاف میکند به او میگویی گوش نمیکند دومی سومی اینقدر به او بگویند تا این. . . یزید گردن کلفت طاغوت را هم میشود با فشار مردم از میدان بیرون کرد مسلمانها اگر غیرت داشته باشند پیش نماز یزید است ولی فشار مردم باعث شد که یزید دست از حرفش بردارد(فصعد المنبر) آقا چه سخنرانیای کرد(ابکی منه العیون و اوجل منه القلوب) دلها لرزید و اشکها. . . گفت(ایها الناس اعطینا سته) شش تا کمال داریم که روی کره زمین کسی به اندازه ما ندارد(وفضلنا بسبعه) هفت تا برتری داریم، ما علمی داریم که کسی دیگر ندارد یک چیزی برایتان بگویم اهل سنت و اهل شیعه گوش بدهند همه گوش بدهند تمام رهبران کره زمین استادشان معلوم است یعنی معلوم است که ابوحنیفه کجا درس خوانده است امام شافعی و امام مالکی کجا درس خوانده است احدی روی کره زمین برای امامان شیعه استاد معین نکرده است هیچ کس برای اهل بیت استادی معین نکرده است این افتخار ما است نه افتخار امامان ما است افتخار زینب کبری هم هست امام سجاد به عمهاش گفت(عالمه غیر معلمه) استاد دانشگاهی هستی که استاد ندیده است یعنی بدون استاد استاد هستی الله اکبر(والحلم) حلم ما زیاد است میگویند اگر خواستی با کسی رفیق شوی سه بار او را عصبانی کن اگر به تو فحش نداد با او رفیق شو چون آدمهای معمولی یکبار دو بار سه بار جوش میآیند یک قرن امامان ما نشستند و از خطبهها فحش و ناسزا شنیدند حلم دارند. بدترین جسارتها را میکردند امام جواب نمیداد بیانشان خطبه هایشان شجاعت محبت در دل مومنین ما اینها را داریم شما اینها را ندارید آمریکا صد و پنجاه هزار نیرو فرستاده آنجا یکمرتبه آیت الله سیستانی بیمار میشود میرود لندن و برمی گردد استقبالی که مردم از آیت الله سیستانی میکنند یکمرتبه آمریکا دهانش باز میشود اینقدر برنج و روغن و امکانات داد که بلکه مردم عراق با آمریکا خوش بین شوند نشد برنجاش را خوردند گفتند مرگ بر آمریکا آیت الله سیستانی یک قاشق برنج به عراقیها نداد ولی دیدند تا چند کیلومتری آمدند استقبالش مردم. . . اخیراً من شنیدم بعضی از اروپائیها و آمریکاییهایی که آنجا میمیرند آنجا بچه هایش هست و اینجا پدر یا مادرش میمیرد برای اینکه کسی او را نگه دارد اینرا روزنامهای نوشته بود شرکت گریه، یعنی زنگ میزنند یک مینی بوس آدم بیاید یک اتوبوس آدم بیایند تشیع جنازه آنوقت قرارداد میبندند تشیع جنازه خالی یا سینه هم بزنیم گریه هم بکنیم علمات هم برداریم؟ یک عده میمیرند محبوبیت دارند مردم با عشق آنها را بر میدارند یک عده هم هیچکس را ندارند آنوقت این خیلی آبروریزی است شش تا بچه دارد اینطرف و آنطرف دنیا پولدار هستند این مادرش مرده هیچکس نیست آنوقت مینی بوس کرایه میکنند که آدم بیاید. آیت الله العظمی اراکی را هیچکس از او یک قِران نگرفت یازده نفر در تشیع جنازهاش توی شلوغیاش مردند یک چای به هیچکدام نداد آیت الله العظمی اراکی در عمرش به فاتحه هیچکس نرفت نه تبریک گفت نه تسلیت گفت آدمهایی هم هستند منتظر میمانند که امروز کی عطسه کرد مینویسد شرکت فلان نصب شما را چون عطسه کردید تبریک میگوید مادر بزرگ شما مرحوم شد ما خیلی متاسف هستیم توی روزنامهها دائم تبریک و تسلیت هی تملق و تملق بعضی هایشان البته بعضی هایشان لازم است اینقدر هر ساعتی بعضی آدمها مثل لنگ هستند خاصیت لنگ این است که هر ساعتی دور پای کسی است عیب هایش را میپوشاند آدمهایی هستند لنگیسماند مثل مارکسیسم یعنی خودش شخصیت ندارد هر ساعتی بله قربان گو است و آخرش هم کسی دوستش ندارد.
امام سجاد(علیه السلام) فرمود یزید بروی بالا بیائی پائین مهر ما در دلها هست عزاداری که امسال در ایران شد بی نظیر بوده است و این داغان میکند چون آمریکا یک سال دشمنان ما یکسال اینترنت ماهواره سایت فحش تهمت شایعه فیلم از انواع راهها وارد میشود که بلکه مردم دست از دین بکشند میبینند اه عاشورا شد مردم هنوز. . . گفت از غصه بمیر «مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ» آل عمران/119 بمیرد به غیضتان حالا چون من مسئول نماز هستم چه حرفهایی یک جاهایی میزنند مسجدها دیگر جوان نمیرود مسجدها دیگر خلوت شده است بعد ظهر عاشورا میبینی که تمام اینها ظهر عاشورا توی خیابان نماز خواندهاند حالا دو سه روز میبینی باز شهادت امام حسن امام رضا(علیهما السلام) باز هم عزاداری نماز ظهر عاشورا مثل سیلی است که میآید آنها یک سال ته سیگار میاندازند و پوست پرتغال یکمرتبه سیل عاشورا میآید و همه را میبرد سیل بیست و یکم سیل ماه رمضان اینها همه را میبرد یک سخنرانی کرد نعره کشیدند توی مسجد یزید دید که اگر دو سه دقیقه دیگر خطبه طول بکشد همان توی محراب او را میکشند تکه تکهاش میکنند گفت موذن اذان بگو تا رسید به اشهد أن الا اله الا الله امام فرمود. . . آدم هنرمند این است که از هر فرصتی استفاده. . . گفت همین لا اله الا الله پوست و گوشتم میگوید لا اله الا الله تا گفت اشهد ان محمد رسول الله گفت مردم این محمد رسول الله جد من است یا جد یزید؟ آقا ضایع شد چهل سال معاویه در شام کار کرده بود به قدری معاویه در شام کار کرده بود که یک روز برای امتحان میخواست مردم را امتحان کند گفت چهارشنبه تصمیم بگیریم که نماز جمعه بخوانیم ببینیم کسی حرف میزند یا نه همه مردم رفتند نماز جمعه خواندند و کسی حرف نزد که بابا امروز چهار شنبه است سخنرانی این سید بیمار سخنرانی چند دقیقهای زحمات چهل ساله را هوا کرد اینرا میگویند شیعه، شیعه امام زین العابدین کسی است که علم و بیانش اخلاقش بتواند تمام تبلیغات سایتها را با یک برخورد از بین ببرد.
خدایا به آبروی آن زین العابدین و آن نالهاش و آن سوزش و آن زجرش و آن علم و شجاعت و فصاحت و محبوبیتی که دارد خدایا این شیعه را و این طرفداران اهل بیت را هر کجا هستند روز به روز بر قدرت و عزتشان بیفزا.
خدایا تو را به حق محمد و آل محمد تمام کسانی که در طول تاریخ عزاداری کردند و از دنیا رفتند اینها همه را با امام حسین(علیه السلام) محشور بفرما.
سفارش بنده همان سفارش مراجع تقلید است مراجع تقلید به همه عزادارن دستور دادند عزاداریهایتان عزت و حرمت امام حسین(علیه السلام) در آن شکسته نشود محتوای شعرها مایه دار باشد بعضی شعرها زشت است ابرویت کمان است قدت قشنگ است خوب یعنی چه این خیلی زشت انگار دارد تعریف یک مثلاً عروسک میکند من خدا میداند گاهی شعرهایی میشنوم که غصه میخورم چرا بانیها از اینها دعوت میکنند؟ بابا امام حسین(علیه السلام) را کوچک نکنید کوچک کردن امام حسین(علیه السلام) همان چیزی است که دشمن میخواهد، شعرا خودشان جمع بشوند چون شعرائی داریم بسیار باسواد بسیار مایه دار بسیار هنرمند خود شعرا شعرهایشان را جوی اصلاح کنند. . . منبریها هم باید یک جایی باشد که بگویند آقا این حدیث گفتنی نیست من حالا جلسه بعد یکی از این حدیثهایی که گفتنی نیست و مشهور است را خواهم گفت بمناسبت رحلت پیغمبر(صلی الله علیه و آله) حدیثی است که مشهور است اما نباید گفت بدلیل نکاتی که دارد خیلی چیزها نباید گفته شود خیلی چیزها هم باید با مقدمه گفته شود شکر شیرین است اما اگر حلق بچه را باز کنی و شکر بریزی خفه میشود باید شکر را با آبلیمو درست کرد. هم تبلیغ کارشناسی میخواهد هم مداحی.
خدایا مسیر تبلیغات ما را مسیری قرار بده که حضرت مهدی(علیه السلام) به همه مداحها بگوید احسنت، و این زحمات را ذخیره قبر قیامت قرار بده.
(والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته)