شب قدر، شب نزول قرآن و فرشتگان

موضوع: شب قدر، شب نزول قرآن و فرشتگان

تاریخ پخش: 12/01/1403

عناوین:

1- انجام کارها با توکل بر خدا

2- نزول یکجا و نزول آیه به آیه قرآن

3- رابطه متقابل انسان و فرشتگان

4- نزول فرشتگان بر امام زمان علیه‌السلام

5- توجه جدّی به تلاوت و تفسیر قرآن

6- تقدیر همه امور در شب قدر

7- شب قدر، شب آمرزش گناهان

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین بعدد ما أحاط به علمه، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی  

عزیزان پای تلویزیون شب بیست و یکم بحث را می‌بینند. سه شب قدر، شب نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوّم، شب بیست و یکم مهم‌تر از شب نوزدهم هست، کمااین‌که شب بیست و سوّم مهم‌تر از شب بیست و یکم هست. این سوره را با هم بخوانیم، چون تقریباً همه‌تان حفظید و من یک تفسیر ده دقیقه‌ای، تقریباً ده، دوازده دقیقه این سوره را تفسیر کنم. بعدش هم تا بیست و پنج دقیقه ادامه بدهم. پس با هم بخوانیم، ثواب این سوره را هم هدیه کنیم به صاحب امشب، یعنی صاحب بیست و یکم، حضرت امیر، با هم سوره را می‌خوانیم، ثواب این سوره را هدیه می‌کنیم به آقا امیرالمؤمنین (علیه‌السلام).

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَهِ الْقَدْرِ. وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَهُ الْقَدْرِ. لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ. تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ. سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» (قدر/ 1- 5)

خب، این سوره را که الحمدلله حفظید، یک خورده برویم وارد مغز این سوره بشویم، مغز مغز نه، همین‌طور یک پوستی، شبیه پوست.

1- انجام کارها با توکل بر خدا

1- این «بِسْمِ اللَّه» که می‌گویند همه‌ی قرآن در سوره‌ی حمد است، همه‌ی سوره‌ی حمد در «بِسْمِ اللَّه» هست، همه‌ی «بِسْمِ اللَّه» در؟ بگویید: «بِـ». این یعنی چه؟ «بِسْمِ اللَّه» یعنی به نام خدا. آدم که می‌گوید به نام خدا، باید یک کارهایی را کرده باشد که بگوید به نام خدا، یعنی باید ایمان به خدا داشته باشد، چون اگر ایمان نداشته باشد که به نام او شروع نمی‌کند، ایمان داشته باشد. باید تکیه کند به او، توکّل به خدا داشته باشد، امید به خدا داشته باشد، یعنی همه چیزها برمی‌گردد به خدا و لذا می‌گوییم بسم الله، به نام او. آنی که هم او را می‌شناسیم، هم قبولش دارم (2:31)، مشکل من را حل می‌کند، به او توکّل می‌کنم، به او امید دارم، هر چی این طرف را فکر کنی، حرف تویش هست.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏. «إِنَّا أَنْزَلْناهُ». صد و چهارده سوره دارد قرآن، چهار تا از سوره‌هایش با «إِنَّا» شروع می‌شود:

1-«إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْـ»؟ «الْکَوْثَرَ» (کوثر/ 1)؛ 2- «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَهِ الْـ»؟ «قَدْرِ» (قدر/ 1)؛ 3- ؟«إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً»؟ «مُبیناً» (فتح/ 1)؛ 4- «إِنَّا أَرْسَلْنا نُوحاً» (نوح/ 1)، سوره‌ی نوح هم با «إِنَّا» هست.

این رابطه‌اش چیه؟ من چیزی کشف نکردم، بلد نیستم. چهار تا سوره با «إِنَّا» هست، منتها یکی‌اش پیغمبر اولوا العزم است، اوّلین پیغمبر اولوا العزم حضرت نوح بوده، «إِنَّا أَرْسَلْنا نُوحاً»؛ یکی‌اش قرآن است، «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَهِ الْقَدْرِ»؛ یکی‌اش زهراست، «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَر». چهار تا سوره‌ها با «إِنَّا» شروع شده، یک رابطه‌ای باید باشد، ولو رابطه‌اش را من الآن نمی‌فهمم.

2- نزول یکجا و نزول آیه به آیه قرآن

«إِنَّا أَنْزَلْناهُ»، در قرآن راجع به قرآن داریم «أَنْزَلْنا»، هم داریم «تَنْزیل»، «نَزَّلَ»، «نَزَّلَ» داریم، «أنْزَلَ» هم داریم. فرق «نَزَلَّ» و «أنْزَلَ» چیه؟ علّامه‌ی طباطبایی در تفسیر می‌فرماید: قرآن یک‌مرتبه همه‌ی قرآن یکجا نازل شده، یک‌مرتبه هم نخ نخ شد. مثل این‌‌که شما از سفر می‌آیی، یک چمدان سوغاتی داری، یک بار این را به خانواده می‌دهی، می‌گویی این سوغاتی بچّه‌ها، سوغاتی فامیل‌ها‌ و دوستان، یک بار هم در چمدان را باز می‌کنی، می‌گویی این زیر پیراهنی مال کیه، این پیراهن مال کیه، دانه دانه نخ می‌دهی. یک‌مرتبه همه‌ی قرآن، شب قدر بر قلب پیغمبر نازل شد، یک‌مرتبه هم در مدّت بیست و سه سال بُرِش بُرِش، دانه دانه، نخ نخ نازل شد.

«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَهِ الْقَدْرِ». در سوره‌ی قدر، همه‌ی، پنج تا آیه بیش‌تر ندارد، در پنج تا اسم قدر هست:

1- «إِنَّا أَنْزَلْناهُ»، «فی‏ لَیْلَهِ الْقَدْرِ».

2- «لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ؟»، «أَلْفِ شَهْرٍ».

3- بعد می‌گوید: «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ …»، «فیها» یعنی «فی‏ لَیْلَهِ الْقَدْرِ». این هم «فیها» می‌گوید، «فی‏ لَیْلَهِ الْقَدْرِ».

«تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فیها … مِنْ کُلِّ أَمْرٍ.»

4- «سَلامٌ هِیَ»، «هِیَ» باز یعنی شب قدر. یعنی سوره‌ی قدر در تمام پنج تا آیه‌اش کلمه‌ی «لَیْلَه الْقَدْر» آمده.

یک بار دیگر می‌گویم:

«إِنَّا أَنْزَلْناهُ؟»، «فی‏ لَیْلَهِ الْقَدْرِ». آیه‌ی اوّل که «فی‏ لَیْلَهِ الْقَدْرِ» دارد.

آیه‌ی دوّم چیه؟ «وَ ما أَدْراکَ؟»، «ما لَیْلَهُ الْقَدْرِ»، آن هم که «لَیْلَهُ الْقَدْرِ» در آن هست.

«تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ؟»، «فیها»، «فیها» یعنی «فی‏ لَیْلَهِ الْقَدْرِ».

«سَلامٌ هِیَ»، «هِیَ» یعنی شب قدر. یعنی این سوره‌ی قدر تمام آیاتش توجّه به شب قدر شده.

حالا شب قدر چیه؟ «لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ؟»، «أَلْفِ شَهْرٍ». ماشین حساب دارید؟ می‌گوید شب قدر از هزار ماه، «خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»، از هزار ماه بهتر است. هزار ماه، چند سال می‌شود؟ هزار ماه، تقسیم بر دوازده کنید. هشتاد و خورده‌ای سال می‌شود، یعنی یک شب قدر یک شب هست، امّا از هشتاد سال بهتر است. هر کاری هم شب قدر بکنید هان، یعنی اگر می‌خواهید افطاری بدهید، شب قدر بدهید، به یک نفر افطار بدهی، انگار به هزار نفر افطار دادی. یک ریال صدقه بدهی به فقیر، انگار هزار ریال دادی، یک میلیون بدهی، انگار هزار میلیون دادی. نه شب قدر بهتر از هزار ماه هست، تمام عبادت‎های شب قدر هم ضربدر هزار می‌شود.

ماه رمضان ماه رحمت است، می‌گوید: «نفس بکشی، ثواب «سُبْحَانَ اللَّه‏»ات می‌دهم.» (الأمالی، صدوق، المجلس العشرون‏، ح 4، ص 93) یعنی خدا می‌خواهد ما را ببخشد، وگرنه نفس کشیدن که گربه‌ها هم نفس می‌کشند، پرنده، چرنده، همه‌ی موجودات نفس می‌کشد. این‌که می‌گوید تو انسان مسلمان، شب قدر، ماه رمضان که شد، نفسی هم که می‌کشی، ما برایت «سُبْحَانَ اللَّه‏» حساب می‌کنیم، لطف خداست.

شب قدر، «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَهِ الْقَدْرِ». چرا شب قدر؟ چیز قیمتی را در ظرف قیمتی می‌کنند. قرآن یک موجود قیمتی هست و لذا این قرآن قیمتی باید در شبِ؟ قیمتی وارد شود.

«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَهِ الْقَدْرِ»، ما قرآن را نازل کردیم، همه‌ی قرآن را نازل کردیم. آخر بعضی‌ها می‌گویند: «نه، یک کلیاتی نازل شده بر پیغمبر، پیغمبر، عبارت‌های قرآن مال خود پیغمبر هست.» یک معنایی را به پیغمبر می‌گویند، پیغمبر با بیان خودش بیان می‌کند. می‌گوییم: «نه، این هم معنایش، هم الفاظش، این الفاظ هم از خداست»، «إِنَّا أَنْزَلْناهُ»، یعنی ما الفاظ را نازل کردیم، این‌طور نیست که یک کلیاتی گفتیم، به پیغمبر گفتیم خودت این‌ها را …، ما نازل کردیم، الفاظ، هم لفظ قرآن، هم … . «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَهِ الْقَدْرِ».

«لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ؟»، «أَلْفِ شَهْرٍ».

3- رابطه متقابل انسان و فرشتگان

خب چه خبر هست شب قدر؟ «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ»، فرشته‌های آسمان می‌آیند زمین. ما با آسمان رابطه داریم در عقیده‌ی شیعه، عقیده‌ی اسلام این است که ملائکه‌ می‌آیند پایین، «تَنَزَّلُ»، شب قدر می‌آیند پایین. اعمال ما توسّط ملائکه می‌رود بالا، «خَیْرُکَ إِلَیْنَا نَازِلٌ وَ شَرُّنَا إِلَیْکَ صَاعِدٌ» (زاد المعاد – مفتاح الجنان، ص 95 دعای سحر امام سجّاد (علیه‌السلام))، یک بده و بستان هست.

فرشته‌ها برای ما دعا می‌کنند، این‌ها که می‌گویم از خودم نیست، شعار و شعر و این‌ها هم نیست، متن قرآن هست، «یَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذینَ آمَنُوا» (غافر/ 7)، «یَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِی الْأَرْضِ» (شوری/ 5) (8:46)، فرشته‌ها به ما دعا می‌کنند. هر یکی از ما فرشته‌هایی داریم که محافظ ما هست، «یَحْفَظُونَهُ» (رعد/ 11) در قرآن هست، یعنی فرشته‌ها را فرستادیم که تو را حفظ کند. یک بچّه چه‌قدر خطر از سرش دور می‌شود، مادر می‌گوید: «آی نفهمیدم!»، مادرش هم می‌گوید نفهمیدم. بچّه‌هایی که تازه راه می‌افتند، هر آن انواع خطرها ازشون دور می‌شود که مادرش هم می‌گوید، می‌گوید: «خدا این را نگهش داشت.»

ما نوزده گروه فرشته داریم که امام سجّاد (علیه‌السلام) در صحیفه‌ی سجّادیه می‌گوید: «سلام بر فرشتگانی که مأمور آب‌اند، سلام بر فرشتگانی که مسئول بارانند، سلام بر فرشتگانی که مسئول قبض ارواحند، جان‌ها را می‌گیرند، سلام بر فرشتگانی که محافظند و حفاظت می‌کنند از شما، سلام به فرشتگانی … (صحیفه‌ی سجّادیه، دعای سوّم) یعنی امام زین‌العابدین (علیه‌السلام) نوزده گروه فرشته بیان می‌کند، می‌گوید هر فرشته هم مسئولیتی دارد. نسبت به ما تدبیر امور دست او هست، «فَالْمُدَبِّراتِ؟»، «أَمْراً» (نازعات/ 1)، آیه‌ی قرآن هست، یعنی خداوند تدبیر می‌کند، ولی تدبیر امور مردم را به فرشته‌ها سپرده، تدبیر امور ما را به فرشته‌ها سپرده. «نازِعات» (نازعات/ 1)، «نَاشِطات» (نازعات/ 2)، اسم فرشته‌ها زیاد در قرآن آمده.

4- نزول فرشتگان بر امام زمان علیه‌السلام

«تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ»، ملائکه کجا نازل می شوند؟ امام فرمود: «شما با سوره‌ی قدر می‌توانید امامت ما اهل بیت را بگویید.» ‎ (الکافی، ج ‏1، کتاب الحجّه، بَابٌ فِی شَأْنِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ وَ تَفْسِیرِهَا، ح 6، ص 249) شب قدر مال یک سال هست، یا هر سال، یک شب قدر دارد؟ هر سال، یک شب قدر دارد. خب زمان پیغمبر، فرشته‌ها نازل می‌شدند، خدمت پیغمبر نازل می‌شدند، الآن فرشته‌ها شب قدر نازل می‌شوند، بر چه کسی نازل می‌شوند؟ امام زمان (علیه‎السلام).

ملائکه شب قدر که نازل می‌شدند، کجا می‌رفتند؟ زمان پیغمبر خدمت پیغمبر می‌رسیدند. بعد از پیغمبر هم باید یک کسی باشد مثل پیغمبر، یک امام معصومی، حجّت الهی باشد، که همین‌طور که زمان پیغمبر، فرشته‌ها بر پیغمبر نازل می‌شدند، الآن هم فرشته‌ها بر؟ بگویید: امام زمان (علیه‎السلام) نازل می‌شوند، «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ».

روح چیه؟ از امام پرسیدند: «روح همان جبرائیل و عزرائیل هست؟»، فرمود: «نه، روح فرشته‌ای هست بالاتر از باقی فرشته‌ها. «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ، اسم روح را جدایی برده، آخر چیزهایی که مهم‌تر هست، اسمش را جدا می‌برد»

اسمش را شنیدی می‌گویند: «مناسک حج»، «مَناسِک»، «نُسُک» یعنی عبادت، خدا می‌خواهد بگوید که عبادت‌ها مال خداست، می‌گوید: «إِنَّ صَلاتی‏ وَ نُسُکی‏» (انعام/ 162) خب، نماز هم جزء «نُسُک» هست؟ می‌گوید: نه، اسم نماز را جدا ببر، «إِنَّ صَلاتی‏»، نماز، بعد می‌گوید و عبادت‌های من. نماز هم جزء عبادت‌هاست، ولی اسم نماز را جدا می‌برد، می‌خواهد بگوید حسابش جداست.

آیه‌ای دیگر داریم، می‌گوید: «وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ»: به مردان الهی وحی کردیم؛ «فِعْلَ الْخَیْراتِ»، بعد می‌گوید: «وَ إِقامَ الصَّلاهِ» (انبیاء/ 73)، فعل خیر یعنی به مردم یاد می‌دهیم کار خیر انجام بدهند، نماز هم بخوانند. خب نماز هم جزء کار خیر هست، ولی اسمش را جدا می‌برد.

اسم روح را جدا برده، روح فرشته هست، ولی مقامش بالاتر از باقی فرشته‌هاست. فرشته‌ها هم درجه‌بندی و سلسله مراتب دارند، سرگرد و سرهنگ و تیمسار و استوار دارند، درجه دارند، «مَقامٌ مَعْلُومٌ» (صافّات/ 164)، عربی‌هایی که می‌خوانم از قرآن هست، یعنی فرشته‌ها گروه گروه هستند، هر گروهی مسئول یک چیزی هستند، درجه‌بندی هم دارند، سلسله مراتب دارند.

مثلاً یک آیه داریم که عزرائیل جانتان را می‌گیرد لحظه‌ی آخر، آیه‌اش هم این هست که: «یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْت‏» (سجده/ 11)، «مَلَکُ الْمَوْت» یعنی عزرائیل. یک آیه داریم خدا جان را می‌گیرد، «اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ» (زمر/ 42). یک آیه داریم، باقی فرشته‌ها جان را می‌گیرند؟ کدام‌هایش درست است؟ فرشته‌ها روح را می‌گیرند، می‌دهند به بالادستشان عزرائیل، عزرائیل روح‌ها را جمع می‌کند، تحویل خدا می‌دهد، یعنی سلسله مراتب حفظ شده. پس اگر یک آیه داریم که «اللَّهُ یَتَوَفَّى»، «اللَّهُ یَتَوَفَّى» خدا جان را می‌گیرد، یک آیه داریم «یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْت‏»، ملک الموت جانتان را می‌گیرد، یک آیه داریم «تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا» (انعام/ 61)، باقی فرشته‌ها جان را می‌گیرند، کدام‌هایشان درست است؟

با هم بخوانیم سوره‌ی قدر را، باقی‌اش را هم بگویم.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَهِ الْقَدْرِ. وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَهُ الْقَدْرِ. لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ. تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ. سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» (قدر/ 1- 5)

5- توجه جدّی به تلاوت و تفسیر قرآن

شب قدر سهم قرآن داده نمی‌شود. در همه‌ی مسجدها دعای «الغَوْث» می‌خوانند که بسیار دعای خوبی هست بخوانید، امّا در همه‌ی مسجدها تفسیر قرآن نیست، با این‌که شب قدر شب قرآن است، «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَهِ الْقَدْرِ»، یک نهضتی باید راجع به قرآن بشود. واقعاً پانزده روز تعطیلی هست عید نوروز در جلو، هم تعطیلات پانزده روز هست، هم ماه رمضان هست، با این همه باسوادی که در کشور هست و قاری‌ای که هست، ما جمع شویم دو تا، سه تا، جلسه‌های خانگی، لازم نیست جلسه‌های قرائت رسمی باشد و صوت بین‌الملل در آن باشد. نه، آقا، من پسر عمّه‌ هستم، برای باقی پسرعمّه‌ها یک کلاس بگذارم، این دختر خاله‌ هست، برای باقی دختر خاله‌ها، یک کلاس ده دقیقه‌ای، روزی ده دقیقه قرآن را باز کنیم، با هم بخوانیم. زشت هست لیسانس ما، فوق لیسانس ما، تحصیل‌کرده‌، دیپلم ما، فوق دیپلم ما، انگلیسی بلد هست، قرآن را نمی‌تواند بخواند، قرآن را نمی‌تواند بخواند. این پوست قرآن را لااقل یاد بگیریم بعد چهل سال.

الآن حافظ قرآن الحمدلله خیلی داریم. یادم نمی‌رود، اوّل انقلاب بود، رفتیم پاکستان، آنجا با من مصاحبه کردند که: «در ایران چند تا حافظ قرآن هست؟» من دیدم راستش را بگویم، آبروی ایران می‌ریزد، حافظ قرآن نداشتیم اوّل انقلاب، چند بودند، دروغ بگویم، خب گناه کبیره هست. گفتم: «در ایران حافظ قرآن نداریم، محافظ قرآن داریم»، گفت: «حافظ چیه؟ محافظ چیه؟»، گفتم: «حافظ قرآن مثل شما، چشم‌هایش را هم می‌گذارد، تند تند می‌خواند. یک کمالی هست، خوبه، امّا محافظ یعنی هشت سال با صدّام می‌جنگد، یک وجب زمین ایران را تحویل صدّامی‌ها نمی‎دهد. ما حافظ قرآن نداریم، محافظ قرآن داریم. شما ممکن است حافظ قرآن زیاد داشته باشید، ولی تسلیم آمریکا باشید،

6- تقدیر همه امور در شب قدر

حالا، داریم سوره‌ی قدر را می‌گوییم، «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ». زمان پیغمبر ملائکه نازل می‌شد بر؟ بگویید: پیغمبر. بعد از پیغمبر باید افرادی باشند مثل پیغمبر که ظرفیت داشته باشند که ملائکه مهمانش بشوند. «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فیها».

«مِنْ کُلِّ أَمْرٍ»، «کُلِّ أَمْرٍ» یعنی همه‌ی امور شب قدر اندازه گرفته می‌شود. چه کسی زنده می‌ماند؟ چه کسی از دنیا می‌رود؟ چه کسی بچّه‌دار می‌شود؟ چه کسی ورشکست می‌شود؟ تمام تلخی‌ها و شیرینی‌ها شب قدر اندازه‌گیری شده. بعضی‌ها هم می‌گویند که درجه‌بندی دارد، شب نوزدهم بُرش می‌زنند، یک اندازه‌گیری کلّی می‌کنند، شب بیست و یکم امضا می‌کنند، شب بیست و سوّم دیگر قطعی‌اش می‌کنند. یعنی در چند مرحله این، سه شب قدر، هر شب قدری مقدّمه‌ی شب دوّم هست. مثل که اوّل با گچ و آهن دیوار می‌سازیم، بعد روی دیوار را سفید می‌کنیم، بعد روی دیوار سفید را رنگ و روغن می‌زنیم و گچ‌بری می‌کنیم.

«تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فیها … مِنْ کُلِّ أَمْرٍ». «سَلامٌ هِیَ»، این شب قدر، شب سلامتی است. «حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ»، تا طلوع فجر، یعنی شب باعظمتی هست.

خب، حالا شب قدر چی چی از خدا بخواهیم؟ دیشب داشتم فکر می‌کردم که چی از خدا بخواهیم، دیدم خود امام‌ها گفتند چی بخواه. سه شب قدر داریم، هر شبی دعای «الغَوْث» که می‌خوانید، صد بار می‌گویید: «خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ؟»، «یَا رَبِّ». «خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ». نمی‌گوید، «خَلِّصْنَا» یعنی خلاصم کن، یعنی پیداست توی آتش هست، می‌گوید بیرونم بیاور، نمی‌گوید: «لا تُدْخِلِ النّار»، من را توی جهنّم ننداز، می‌گوید در نار هستیم، «خَلِّصْنَا»، خلاصم کن، نجاتمان بده. سه شب هست، هر شبی صد بار می‌گوییم: «خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ». سه صد تا سیصد تا. شب نیمه‌ی ماه رمضان هم دعایی هست به نام مُجیر، مُجیر هم یعنی خدایا نجاتم بده، پناهم بده. آن هم تقریباً سه شب هست، شب سیزدهم و شب چهاردهم و شب پانزدهم ماه رمضان، سه هفتاد تا، دویست و …، حالا بگو با کم و زیادش دویست تا. دویست تا «أجِرنا» داریم، سیصد تا «خَلِّصْنَا»، داریم، یعنی شب قدر شبی هست که اولیای خدا می‌گویند اگر می‌خواهید شب قدر را درک کنید، هی بگویید خدایا نجاتم بده. ما غرقِ، فکرها آشوب هست، چه‌قدر ما سوءظن داریم، سوءظن جهنّم هست، چه‌قدر تهمت زدیم، این‌ها همه دوزخ هست برای ما، نجاتم بده.

دعا برای عاقبت‌بخیری. خیلی وقت‌ها انسان عبادت نمی‌کند، بعد یا عبادت می‌کند، عبادتش باطل است. کارهای ما یا اوّلش خراب است، برای خدا نیست، برای ریا و خودنمایی هست؛ یا اوّلش برای خداست، وسط کار غرور می‌گیردمان، فکر می‌کنیم ما خیلی آدم خوبی هستیم؛ یا اوّلش برای خداست، وسطش هم برای خداست، آخرش، بعد از عبادت‌ها یک گناهی می‌کنیم حبط می‌شود، یعنی از بین می‌رود.

نصفش را من می‌گویم، نصفش را شما بگویید: یا اوّل کارمان خراب است بعضی‌هایمان؟ یا اوّل کارمان خراب است، توسّط؟ چی گفتم؟ برای خودنمایی، ریا. یا اوّل کار ما خراب است با ریا؛ یا وسط کار خراب است با؟ محکم‌تر بگویید: غرور؛ یا آخر کارهایمان خراب است به خاطر حبط، یعنی یک گناهی می‌کنیم.

یک وقت حضرت فرمود که: «هر «سُبْحَانَ اللَّهِ» و «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه»‏ که می‌گویید، یک درخت در بهشت به درخت‌هایتان اضافه می‌شود»، یک نفر گفت: «یا رسول الله، پس بهشت ما خیلی درخت دارد؟!»، گفت: «بله، «سُبْحَانَ اللَّهِ» و «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه» خیلی می‌گویی، امّا گاهی هم یک آتش می‌فرستی، همه‌ی درخت‌ها را می‌سوزاند.» یعنی هیچی. گاهی وقت‌ها بود ما مثل نبود ما، مثل تخته سیاه، بنویسیم: «هیچی»، می‌گوییم بخوانید: «هیچی»، با هم بخوانید: «هیچی»، بلند: «هیچی»، حالا پاک می‌کنیم، می‌گوییم حالا بخوانید، می‌گوییم: «باز هم حالا هیچی». یعنی آن وقت که هست هیچ هست، آن وقتی هم که پاک می‌کنی هیچی. (الأمالی، صدوق، المجلس الثامن و الثمانون‏، ح 16، ص 607 و 608)

7- شب قدر، شب آمرزش گناهان

شب قدر آنی که از خدا می‌خواهیم این هست که ما را ببخشد. چه کنیم خدا ما را ببخشد. قرآن یک آیه می‌گوید: اگر می‌خواهی ببخشمت، تو هم مردم را ببخش. عزیزان شب بیست و یکم بحث را گوش می‎‌دهید، قرآن بخوانم برایتان، شب قرآن هست. «وَ لْیَعْفُوا»، «وَ لْیَعْفُوا»، آیه‌ی قرآن هست، یعنی باید ببخشید همدیگر را، زن، شوهر، همسایه، دوست، رفیق، شاگرد، شریک، همه همدیگر را ببخشید، «وَ لْیَعْفُوا»؛ بعد می‌گوید: «وَ لْیَصْفَحُوا»، «یَصْفَحُوا» از صفحه هست، می‎گویند صفحه‌ی کاغذ یعنی ورق بزن، شتر دیدی ندیدی، انگار نه انگار، ولش کن؛ «وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا»، بعد می‌گوید: «أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ» (نور/ 22)، نمی‌خواهی خدا ببخشدت؟ خب، واقعاً اگر آمدی مسجد، قرآن سر گیری، می‌خواهی خدا تو را ببخشد، تو هم ببخش، با قلب کینه که نمی‌شود همدیگر را ببخشد، تو ببخش، من هم می‎بخشم.

امشب تصمیم بگیریم، خدایا یک افرادی پشت سر ما غیبت کردند، حلال. در ماه شعبان یک دعا دارد، یک جمله تویش هست، می‌گوید: «وَ بِیَدِکَ لَا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیَادَتِی وَ نَقْصِی» (مفاتیح الجنان، فرازی از مناجات شعبانیه)، دست تو هست، دست کسی دیگر نیست، زیاد بشوم، یا کم بشوم، دست تو هست. عزّت شما دست خداست، من اگر غیبت شما را کردم، می‌خواهم شما را کوچک کنم. خدا اگر بخواهد شما را بزرگ کند، شما کوچک نمی‌شوی. 43 تا رادیو به امام خمینی جسارت می‌کرد ایّام جنگ، از صدّام تعریف می‌کرد که صدّام چه‌قدر خوب است، از امام خمینی انتقاد می‌کرد. حالا بالأخره آبروی صدّام بیش‌تر است، یا آبروی امام؟

ببخشید، فحشی داده، جسارتی کرده، گله‌ای داریم، دعوتمان نکرده، سلام کردم، جوابم را نداده، وام خواستم، وامم نداده، هر کس، هر ظلمی که به شما کرده، مردم قیامت این‌قدر گیر هستند، دیگر گیر تو یکی نباشند، گیر من نباشند. می‌گویم: «نه، هر کس غیبت من را می‌کند راضی نیستم، روز قیامت می‌خواهم یقه‌اش را بگیرم.» بابا ولش کن، قیامت این‌قدر گیر هستند، دیگر گیر تو یکی نباشند. اگر می‌خواهید خدا شما را ببخشد …

قرآن را جدّی بگیرید. قرآن، سهم قرآن داده نشده، سهم قرآن داده نشده. قرآن را اکتفا نکنید به تلاوت، تلاوت هم مهم هست، ولی تلاوت پوست هست. ببین شما اگر پوست تخمه را بکاری سبز نمی‌شود، مغز تخمه را هم بکاری سبز نمی‎شود، اگر می‌خواهی سبز بشود، باید پوست و تخمه را باید، تخمه را با پوستش کاشت، تا بوته بیاید بیرون. پوست قرآن الفاظ هست، مغز قرآن تفسیر هست. تحصیل‌کرد‌های ما یک خورده برخوردشان … یک جلسات تفسیر منتها.

منبر می‌رویم، در منبرهایمان شعر هست الحمدلله، شعر خوب حکمت هست، تاریخ هست خب، حدیث هست، روضه هست، تحلیل سیاسی هست، همه چیزی در منبر هست، قرآنش کم هست. از علما و روحانیون بخواهید که آقا، هر مقداری که شما منبر هستید، یک آیه تفسیر کن. من یک عمری می‌آیم مسجد، نمی‌دانم «اللَّهُ الصَّمَدُ» (اخلاص/ 2) یعنی چه، تو که هر روز می‌گویی «اللَّهُ الصَّمَدُ. لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ» (اخلاص/ 1 و 2)، صمد یعنی چه؟ «السَّلَامُ عَلَیْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِین‏»، «عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِین» چه کسانی هستند که من هر روز سلامشان می‌کنم؟ نمی‌دانم چه کسانی هستند. مگر نماز نمی‌خوانی؟ چرا، ما یک عمری هست نماز می‌خوانیم، یک عمری هم سلام می‌دهیم به «عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِین»، نمی‌دانیم «عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِین» چه کسانی هستند. یک مقدار قرآن، قرآن خودش گفته، گفته من را جدّی بگیرید، دو مرتبه تکرار شده، «خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّهٍ» (مریم/ 12)، یعنی کتاب آسمانی را جدّی بگیرید.

برای همدیگر دعا کنیم، کینه‌ی همدیگر را نداشته باشیم، حالا یک فحش داده بده، بگو خدایا من بخشیدمش، تو هم ببخش. خدا می‎گوید اگر می‌خواهی تو را ببخشم، تو هم مردم را ببخش. یک بار دیگر آیه‌ را بخوانم: «وَ لْیَعْفُوا»، باید همدیگر را ببخشند؛ «وَ لْیَصْفَحُوا»، صفحه را برگردانید، شتر دیدی ندیدی، باید ببخشید؛ «أَ لا تُحِبُّونَ»، خوشت نمی‌آید؛ «أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ» (نور/ 22)، دوست نداری خدا تو را ببخشد؟ خب اگر دوست داری خدا تو را ببخشد، تو هم مردم را ببخش.

خدایا هر چی گناه کردیم ببخش. کسانی که به ما ظلم کردند، آن‌ها را هم توفیق توبه مرحمت و آن‌ها را هم ببخش.

اموات ما، نیاکان ما ببخش. هر چی شب قدر برای خوب‌ها مقدّر می‌کنی به خاطر خوبی‌شان، به آبروی همان آن خوب‌ها، همه‌ی آن‌ها را، برای همه‌ی ما مقدّر بفرما.

«و السّلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

آمرزشتفسیرتقدیرتلاوتتوکلدرسهایی از قرآنرمضانشب قدرقرائتینزول قرآن
Comments (0)
Add Comment