موضوع بحث: گناه شناسی، توبه-1، رمضان 62
تاریخ پخش: 13/4/62
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و علی اهل بیته و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین»
«اللهم العن اول ظالم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک اللهم العن قتلت امیر المومنین(ع)»
1- سنگینی گناه برای مؤمن
چون در شب قدر هستیم، میخواهم چند جمله درباره گناه بگویم که بحث قطع نشود و بحث را ادامه دهیم. ما از اول ماه رمضان تا به حال درباره گناه شناسی بسیار صحبت کردیم. زمینههای گناه را بررسی کردیم و الان میخواهیم یادی از گناهان داشته باشیم و سپس راجع به کفاره گناه صحبت کنیم.
بحث هجدهم دنبالهی مباحث گناه شناسی است. بحث امروز ما دربارهی گناه شناسی و توبه است. پیامبر فرمود: «یَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیَرَى ذَنْبَهُ کَأَنَّهُ تَحْتَ صَخْرَهٍ یَخَافُ أَنْ تَقَعَ عَلَیْهِ وَ الْکَافِرَ یَرَى ذَنْبَهُ کَأَنَّهُ ذُبَابٌ مَرَّ عَلَى أَنْفِهِ»(مجموعهورام، ج2، ص53) اگر انسان مومن گناه میکند، بخاطر ایمانش. مثل اینکه کوهی بالای سرش است و الان آن کوه میخواهد روی سرش سقوط کند و لذا مؤمن وقتی گناه میکند، میترسد. کافر که گناه میکند، مثل این است که یک مگسی(وز، وز) کرده است و تمام میشود و میرود.
عزیزان اگر ما هر روز گرفتار گناه شدهایم، اگر گناهانی که انجام میدهید برایتان مهم است. این نشانهی ایمان زیاد است. چون پیامبر فرمود: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیَرَى ذَنْبَهُ کَأَنَّهُ تَحْتَ صَخْرَهٍ» است. نشانهی مؤمن این است که از گناهش میترسد، تا میگویند: گناه! رنگش میپرد. درحدیث دیگر داریم که مومن وقتی گناه میکند بعد از بیست سال یاد گناهش میافتد. یا مکان گناهش را میبیند. میگوید: من اینجا گناه کردم. بعد از بیست سال به گناهش و مکان انجام آن توجه میکند. مثل اینکه او را برق میگیرد. این نشانهی ایمان است. «إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ»(انفال/2) مومن آن کسی است که وقتی یاد خدا، یاد قهر خدا، یاد غضب خدا، یاد دوزخ خدا، یاد بهشت خدا، یاد مخالفت خدا بیافتد، مسائل ایمانی او را بلرزاند. بنابراین ما باید در این شبها که مدتهاست در حال بحث هستیم، یک مقدار به فکر گناهان خود و قیامت بیفتیم.
2- مثالی برای اخلاص
یک مسئلهای را از خودم برایتان تعریف کنم. به من گفتند: بعضی از این بحثهایی که برای ماه رمضان ضبط کردهای، نقص فنی داشته است و خراب شده است. بنابراین این برنامه خوب نیست و باید دوباره بگیریم. من خیلی ناراحت شدم، زیرا زحمت بسیار دارد و این حدیثها اینگونه نیست که از یک کتاب استخراج شود و گفته شود. هریک را از یک منبع باید چنگ زد. من حداقل برای هر بحث تلویزیونی بطور متوسط چند ساعت مطالعه میکنم. حالا ممکن است بعضی بحثها را پنجاه ساعت مطالعه کنم و بعضیها را سه ساعت مطالعه کنم. حال آنکه میگویند: بحث خراب شده است، انسان خیلی ناراحت میشود. من گفتم که مثال من مثال زنی است که لباسهایش را شسته و روی طناب انداخته است، باد میآید و لباسها را روی خاکسترها میاندازد. دیشب فکر کردم که اگر روز قیامت به من بگویند: آقای قرائتی تمام سخنرانیهای تلویزیونی شما به خاطر اینکه اخلاص نداشتهای از بین میرود، چه کار کنم؟ به خانم بگویند: چهار پیراهن شستی حالا باد آمده و لباسهایت را روی خاکستر انداخته است. شیون میزند و زجر میکشد. تمام عمرت هرچه زحمت کشیدهای روی خاکستر افتاده است. کسی که اخلاص نداشته باشد، روز قیامت چنین بلایی سرش میآید. ما باید به این جمله که شهید محراب آیت الله مدنی گفتهاند توجه کنیم. ایشان فرمود: ای خدا اگر اخلاص نداریم، اخلاص را دوست داریم. خدایا بخاطر اینکه اخلاص را دوست داریم به ما اخلاص بده. زیرا داشتن اخلاص مشکل است. امیرالمؤمنین مخلص بود. وقتی دشمن را در میان رزم به زمین کوبید و خواست سر او را ببرد، دشمن آب دهانش را به صورت حضرت پرت میکند و امیرالمؤمنین جوش میآورد. برمیخیزد و قدم میزند تا آرام شود و آنگاه به کشتن اقدام میکند. سؤال میکنند چرا طول دادی؟ میفرماید: آن زمان که به من آب دهان پرتاب کرد من هیجان زده شدم. ترسیدم او را از روی هیجان بکشم و کشتن او از روی قصد غربت نباشد. برخواستم که میزان شوم تا برای خدا او را بکشم. خیلی مهم و مشکل است. ما ضعیفتر از آن هستیم که ادعا کنیم که مخلص هستیم. باید از خدا بخواهیم که در این شبها به ما اخلاص بدهد.
در اصول کافی از امام صادق(ع) حدیثی داریم: «إِذَا أَذْنَبَ الرَّجُلُ خَرَجَ فِی قَلْبِهِ نُکْتَهٌ سَوْدَاءُ»(کافى، ج2، ص271) انسان وقتی گناه میکند در روح او اثری کوچکی هم چون نقطهای سیاه میماند و هرچه گناه بیشتر میشود این نقطه و اثر فراگیرتر میشود بگونهای که اصلش قلب او را زیر و رو میکند و دید او عوض میشود.
این شبها باید یادی از گناهان بکنیم. کوچک شمردن گناه، خیلی مهم است. یک روز پیامبر فرمود: بترسید از گناهی که خدا آن را نمیبخشد. گفتند: یا رسول الله آن گناه چیست؟ فرمود: گناه کوچک! وقتی انسان این گناه را انجام دهد و بگوید: این که چیزی نیست. ما باید در این شبها جبران معصیت بکنیم. مقداری درباره جبران معصیت صحبت خواهم کرد. این شبها شبهایی است که انسان بنشیند و خودش را نقد بکند. از پارسال تا کنون چه کردهایم؟
3- شب قدر شب تقسیم قسمت است
شب قدر است چه برای ما مقدر میشود؟ شعری را در تفسیر روح البیان دیدم.
فکم من فمنا یمسی و یصبح امنا *** و قد نسجت اکفان و لا یدری
و کم من عروس زینوها لزوجها *** و قد غبضت ارواحها لیله لقدری
شب قدر است. میدانی یعنی چه؟ کم در عربی به معنی زیاد است. چه زیاد هستند جوانهایی که شب و روزشان میگذرد وخیالشان نیز تخت و راحت است. حال آن که کفنش بافته شده و خودش نیز خبر ندارد. اینقدر جوان هستند که کفنشان در کارخانههای چیت سازی دارد بافته میشود. ما از خودمان بیخبر هستیم. (و کم من عروس) و چقدر عروسهایی هستند که امشب برای داماد زینت میکنند(و قد غبضت ارواحها لیله القدری) و حال آن که عروس خانم نمیداند که امسال سال آخر عمرش است. چه دامادهایی که کفنشان بافته میشود و نمیدانند. چه عروسهایی که به خیال اینکه اول عروسیشان است، از مرگ خود بیخبر هستند.
به نظر شما برای مجلس شورای اسلامی چه روزی از همه مهمتر است؟ آن روزی است که بودجه به مجلس میرود. روزی که بودجه به مجلس میرود روز مهمی است. برای اینکه تمام وزارتخانه فعالیتشان وابسته به بودجهای است که مجلس برایشان تصویب میکند. امشب، شب تصویب بودجه است. من چقدر عمر دارم؟ آیا سال دیگر هستم یا نیستم؟ چقدر از جوانها پارسال شب قدر از خدا خواستهاند که شهادت را برای ما مقدر کن و خداوند برایشان مقدر کرد. شب قدر شب خیلی مهمی است و میخواهم راجع به قدر صحبت کنم.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم» «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَهِ الْقَدْرِ»(قدر/1) یعنی ما قرآن را در شب قدر فرستادیم. «وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَهُ الْقَدْرِ»(قدر/2) نمیدانیم شب قدر چیست؟ شب قدر به قدری مهم است که خدا به رسولش میگوید: تو نمیدانی شب قدر چقدر مهم است. بعد میفرماید «لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»(قدر/3) شب قدر از هزار ماه بهتر است. چه خبر است که یک شب از هزار ماه بهتر است؟ میدانی چه خبر است «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ»(قدر/4) امشب ملائکه نزول میکنند. ملائکه خدا بر زمین نازل میشوند. «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فیها» جبریئل خدا امشب به زمین میآید. متن قرآن است. امشب زمینیها میزبان فرشتهها هستند. ما امشب میزبان هستیم. اگر یک شخصیت امشب خانهی ما باشد، میگوییم: میدانیم امشب چه خبر است؟ امشب فلانی میآید. میدانی که امشب فرشتهها میآیند. عالم ملکوت به این عالم میآیند. بی گناهان مهمان گناهکاران میشوند. کسانی که دائما در عبادت هستند، دائما در سجده هستند، «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ» ملائکه امشب تشریف میآورند و ما میزبان هستیم و چه خوب است وقتی ملائکه میآیند، ببینند صاحبخانه در مسجد است. البته شب قدر برای هر سال است و از این روایت بسیار ناب وجود شخص حضرت مهدی(عج) را میتوان اثبات کرد که الان حضرت مهدی تشریف دارند. چگونه؟ به خاطر اینکه سوال میکنیم. آیا هر سال شب قدر دارد؟ بی شک هرسال شب قدر داریم. در روایت نیز شب قدر آمده است. زمان پیامبر ملائکه که نازل میشدند بر چه کسانی نازل میشدند؟ ملائکه شب قدر بر رسول خدا نازل میشوند. امسال که ملائکه نازل میشود بر چه کسی نازل میشود؟ باید فردی باشد که صفات رسول خدا را داشته باشد و او جزء حضرت مهدی نمیتواند باشد. پس ما از نزول ملائکه دنبال میزبان میگردیم. اگر گفتیم ماشین را پارک کن، معلوم میشود که پارکینگی نیز هست. اگرگفتیم: مهمان داریم، معلوم میشود میزبانی نیز هست. اگر گفتیم طفل، معلوم میشود که مادری هم وجود دارد. طفل بی مادر نمیشود. مهمان بی میزبان نمیشود. امشب ملائکه مهمان میشود «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ» ملائکه به زمین تشریف میآورند. به کجا نازل میشوند؟ روایات زیادی داریم که امشب ملائکه همه خدمت حضرت مهدی میرسند. «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فیها» این عالم هستی همه اندازه دارد. ما خیال میکنیم که این برگ درخت همینطور سبز میشود. برای این درخت اندازه گیری شده است. چقدر باید آب جذب کند. چند برگ داشته باشد. برگها تا چند دقیقه روی زمین باشد. «وَ کُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ»(رعد/8) یعنی همه چیزها نزد خدا به مقدار معینی است. «قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً»(طلاق/3) خداوند برای هرچیزی قدر و اندازه مشخص کرده است. «إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ»(قمر/9) بدرستی که هرچیزی را به اندازه خلق کردیم. «وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ»(حجر/21) چیزی نیست مگر اینکه اصل آن نزد ما باشد. «وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» خزانهی هر چیزی دست ما است. «وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ» یعنی چیزی نیست «إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ» چیزی را نمیبینی مگر اینکه خزانه و منبعش نزد ما باشد. «وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» اینکه شما میبینید این سهمیهی شماست. انبار پر است. اگر یک مثقال مثقال میدهند بخاطر این است که سهمیهی شما است. از این آیات میفهمیم هر چیزی قدر و اندازهای دارد. برگ درخت، عمر تاریخ، حکومتها، سر موعد که شود به موقع از بین میروند و پس و پیش نمیشود. «وَ لَنْ یُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً إِذا جاءَ أَجَلُها»(منافقون/11) وقتی اجلش میآید دیگر تأخیر ندارد. شب قدر چه شبی است؟ در سورهی قدر چند خاصیت در مورد شب قدر آمده است. «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَهِ الْقَدْرِ» اگر از شما پرسیدند: شب قدر چه شبی است؟ بگو: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَهِ الْقَدْرِ» یعنی شب قدر شبی است که قرآن در آن نازل میشود. «لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» یعنی شب قدر از هزار ماه بهتر است. شب قدر شبی است که «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فیها» روح به معنی جبرئیل است. بگو جبرئیل در شب قدر نازل میشود. «فیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ»(دخان/4) یعنی در شب قدر هرکار محکمی فیصله داده میشود. شب قدر با حکمت، کارها همه از هم ممتاز میشود. شب قدر، شب تقسیم است. شب توزیع است. شب نوزدهم کارها اندازه گیری میشود. یعنی یک تکه زمین را اول بین افراد تقسیم میکنند. شب نوزدهم خط کشی و اندازه گیری میشود. شب تفکیک و دیوارکشی است. شب بیست سوم سندها به اسم صاحبش امضا میشود. یعنی دارای مرحله است.
حدیث داریم که پیامبر فرمود: «فَمَنْ أَدْرَکَهُ وَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَدْرَکَ وَالِدَیْهِ وَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فَأَبْعَدَهُ اللَّه»(کافى، ج4، ص67) «وَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ» وای برکسی که شب قدر برود و خدا خطای او را نبخشیده باشد. چه کنیم که خدا ما را ببخشد؟ راه بخشیدن خدا چیست؟ امام زین العابدین سمت راست صورتش را روی خاک میگذاشت ما پیشانیمان را روی خاک میگذاریم. ایشان پیشانیشان را در غیر نماز روی خاک میگذاشتند و این جمله را میگفتند: «إِلَهِی إِنْ کَانَ قَبُحَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِک»(بحارالأنوار، ج91، ص142) خدایا اگر من بد هستم و گناه کردم، تو خوب هستی پس من را ببخش.
کمی از مناجات امام سجاد در این شبها را برایتان بگویم. ایشان در یکی از جملاتشان میگویند: خدایا اگر مرا نبخشی، شیطان خوشحال میشود که من جهنمی هستم. بعد میگوید: ای خدا میل خودت است. اگر مرا ببخشی رسول الله خوشحال میشود و اگر مرا نبخشی شیطان خوشحال میشود. من میدانم که رسول الله خوشحال شود نزد تو بهتر است پس مرا ببخش و رسول الله را خوشحال کن. حضرت زهرا(س) شبهای جمعه تا صبح احیا میگرفت و میگفت: فقط به امت پدرم دعا میکنم. قرآن به ما راه را نشان داده است و گفته است هرکس میخواهد خدا او را ببخشد باید دیگران را ببخشد. خودمان را از کینهها پاک کنیم. «وَ لا تَجْعَلْ فی قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذینَ آمَنُوا»(حشر/10) مومن یکی از دعاهایش این است که خدایا کینه مومنی را در قلب من قرار نده. «وَ لا تَجْعَلْ فی قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذینَ آمَنُوا» «وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ»(نور/22) آیا نمیخواهید خدا شما را ببخشد. هرکس میخواهد خدا او را ببخشد باید او هم مردم را ببخشد. کم و زیاد پایین و بالا حق و ناحق میشود. باید یک مقداری این حقوق شخصی را ببخشید. شب قدر و شب اندازه گیری است. یک بار دیگر این شعر را بخوانم.
فکم من فتا یمسی و یصبح امنا *** و قد نسجت اکفانه و لا یدری
وکم من عروس زینوها لزوجها *** و قد غبضت ارواحها لیله القدری
چه جوانهایی که خیالشان راحت است و کارخانه کفنشان را میبافد و چه عروسهایی که خود را برای همسر آرایش میکنند و نمیدانند که امسال سال آخر عمرشان است. بد است که انسان نزد این و آن بگوید که گناه کرده است. اقرار نزد خدا خوب است. اگر انسان گناه کرد خدا اجازه نمیدهد که به دیگران بگوید. گناه کردهای به خودم بگو، چرا به دیگران میگویی؟ الله اکبر! خیلی مهم است که خدا میگوید: اگر گناه کردی نمیخواهم آبرویت نزد دیگری بریزد. حق نداری که بگویی تو معصیت مرا کردهای. بیا نزد خودم بگو. تو مخالفت مرا میکنی، چرا به مردم میگویی؟ من نمیخواهم آبروی تو نزد مردم بریزد. گناه کردهای حق نداری که بگویی. هرکس که گناه کرد باید به خدا بگوید. خدا اجازه نمیدهد حتی آبروی گناهکار بریزد. این خیلی مهم است. اگر کسی گناهی را کرد، ما نگوییم: باید رسوایش کنم. چون خدا گفته است اگر گناه کردهای، حق نداری آبروی خودت را بریزی. گاهی اثر نقل گناه از خود گناه بدتر و بیشتر است.
4- خداوند توبهپذیر و مهربان است
بنابراین ببینید که با چه خدای مهربانی مواجه هستیم و باید جبران کنیم. قرآن میگوید: «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات»(هود/114) کارهای خوب کارهای بد را از بین میبرد. انسان میتواند با یک عمل انقلابی کردههای خود را رفو کند. قرآن میفرماید: «انَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ»(بقره/37) در قرآن 57 مرتبه گفته شده است که من رحمن هستم یعنی شما را میبخشم. به عدد سن امام حسین(ع) کلمهی «رحمن» در قرآن آمده است. امام حسین(ع) نیز 57 سالشان بود. خدا در قرآن 145مرتبه فرموده است که من رحیم هستم. یعنی شما را میبخشم. خداوند 200 مرتبه در قرآن فرموده است «ودود» هستم یعنی دوستتان دارم. بارها گفته است: «یحب التوابین» توبه کنندگان را دوست دارم. شما را میبخشم. نزد خودم بیا و به کسی نگو. پس خدا خیلی مهربان است. بعضیها چنان چشمهای خود را بستهاند که این نور با عظمت را نمیبینند و از آن استفاده نمیکنند.
بعضی خیال میکنند که توبه برای انسانهای پیر است. میگویند: پیر که شدیم توبه میکنیم. اینها یک مثلث اضافی در ذهنشان است. مثلث این است. مثلا میگوییم: این راه مستقیم است. میگوید: قبول دارم راه مستقیم این است ولی حالا ما اول جوانیمان است. بگذار دنبال کارمان برویم و کیفمان را بکنیم و یک مقدار کج شویم. وقتی پیر شدیم بر میگردیم و توبه میکنیم و آدم خوبی میشویم. یک مثلثی در ذهنشان است. این مثلث دو الی سه اشکال هندسی دارد. 1ـ وقتی کج شدی بالا نمیروی. سقوط میکنی و از این طرف میآیی. خط را رو به بالا نکش، رو به پایین بکش. 2ـ در مثلث آخر خط معلوم است ولی من نمیدانم که چند سال دیگر زنده هستم و آیا فرصت توبه دارم. مگر نمیبینی که چقدر از جوانها غیر از شهدا در جوانی مردهاند. در ثانی مگر میشود که وقتی انسان پیر میشود بیاید و توبه کند. فرد معتاد که نمیتواند یکباره برگردد.
5- حضرت علی کشته خط فکری منحرف شد
روح انسان که تغییر کند دیگر عوض نمیشود. شب احیاء است. این شب دو رکعت نماز دارد. غسل دارد. شب بیست یکم و بیست و سوم غسل دارد. بهتر است انسان اول غروب غسل بکند. بعد از نماز مغرب و عشاء دو رکعت نماز دارد. مثل نماز صبح قل هوالله را میخوانیم. هفتاد مرتبه «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْه» میگوییم. به مفاتیح مراجعه کنید. باید توجه پیدا کنید که شب آخر عمر امیرالمؤمنین است، شب ضربت خوردن است. ما از شب نوزدهم چند خاطره داریم. رسول خدا به امیرالمؤمنین گفت: شب نوزدهم تو را میکشند. تو را در ماه رمضان میکشند. امیرالمومنین نفرمود: چه کسی مرا میکشد. از قاتل سوال نکرد. از علت سوال نکرد. «أَ فِی سَلَامَهٍ مِنْ دِینِی»(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج4، ص107) گفت: آیا زمانی که مرا میکشند، علی دین خواهد داشت؟ از دینش سوال کرد. یعنی مهم نیست که کشته شود یا شهید شود. فقط خطش خط سالمی باشد. فرمود: آیا در خط اسلام هستم؟ فرمود: بله در خط اسلام هستی. این خود درسی است که امیرالمومنین به ما میدهد. ایشان سی سال قبل از شهادت خود میترسد که بعد از سی سال در خط اسلام نباشد. این حسن عاقبت است. یکی از دعاهای مهم حسن عاقبت است. در قرآن داریم «آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا»(نساء/137) باید حسن عاقبت را بخوانیم. یکی از برنامههای امشب توجه به این جمله است. «اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَهَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِین» خدایا قاتلین امیرالمؤمنین را لعنت کن. چرا نمیگوییم: «اللَّهُمَّ الْعَنْ قَاتَلََ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِین» و جمع میبندیم «اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَهَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِین» یعنی کسانی که امیرالمؤمنین را کشتند، لعنت کن. درست است که ابن ملجم امیرالمومنین را شهید کرد اما این شخص نبود، بلکه خطی بود. ابولهب یک نفر است که خدا میگوید «تَبَّتْ یَدا أَبی لَهَبٍ وَ تَبَّ»(مسد/1) اما یک نفر نیست، این یک نفر نماینده یک جریان است. گاهی شخصی است که نماینده یک خطی است. ابن ملجم هم نماینده خطی است. لذا نمیگوییم: «اللهم العن ابن ملجم» میگوییم: «اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَهَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِین» «قتله» به معنی قاتلین است. پس معلوم میشود که امیرالمومنین را یک نفر نکشت. در حقیقت یک جریانی این عمل را انجام داد. همه آنهایی که در آن برنامه بودند و اطلاع داشتند و در برنامه ریزی و توطئه نقش داشتند آنها هم جزو قاتلین هستند. کسی که راضی به گناه باشد او هم جزء باند گناهکاران است. شب توبه و شب استغفار است. شب احیا است. بخصوص شب جمعه نیز هست. خودمان را آماده کنیم.
6- قدردانی از نعمتهای خدا
یک سری از گناهان باعث میشود که دعاهایمان مستجاب نشود. هرکدام از برادرها اگر پول محرومی در مالشان است، امشب اندازه گیری کنند و حق آنها را بدهند. آخر چطور خود تو برای فقرا اندازه نمیگیری و کمکی نمیکنی بعد از خدا میخواهی که برای تو اندازه بگیرد. خدا صد تومان به تو داده است و گفته از این صد تومان، بیست تومان را به فقرا بده. نمیدهی و میگویی: نمیخواهم تو که بیست تومان را اندازه نمیگیری «وَ فی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ»(ذاریات/19) «وَ آتُوا حَقَّهُ»(انعام/141) قرآن میگوید. بالاخره محرومین حق دارند. حکومت اسلامی حق دارد. شما که صد تومان بدست آوردی از آسفالت حکومت استفاده کردی. از برق و کتابخانه و امنیت و. . . حکومت استفاده کردهای. این گونه نیست که از خواب بلندشوی و جان بکنی و صد تومان را کسب کنی. درست است که خودت زحمت این پول را کشیدهای اما زیر پایت آسفالت است. بالای سرت برق است. اگر امکانات حکومت اسلامی نبود تو این صد تومان را پیدا نمیکردی. مثل جوانی که میگوید: خودم لیسانس گرفتم. تو لیسانس گرفتی اما استاد و مدرسه و میز و تخته سیاه و بخاری و. . . بود. امکانات فرهنگ به تو دیپلم و لیسانس داد. حکومت مقدماتی جور کرده است و باعث شده است که تو این صد تومان را پیدا کنی. حالا تو باید از این صد تومان بیست تومان را به حکومت بپردازی. خمس درآمد حکومت اسلامی است. این حکومتی که امکانات را جور کرد. شما شنا میکنید. خودتان این کار را میکنید. اما به آن کس که استخر را در اختیارتان گذاشت باید پول بدهید. گرچه خودت شنا میکنی ولی در عین حال این استخر و مقدمات را کس دیگری ایجاد کرده است. بنابراین حکومت اسلامی امکاناتی را به وجود آورده است و شما که از صد تومان، بیست تومان را اندازه نمیگیری و کنار نمیگذاری. چگونه به خدا میگویی: خدایا هزار تومان برسان. میگوید: آن بیست تومان از آن صدتومانی را که به تو دادهام، ندادهای.
انسانی که میخواهد از بازاری نسیه بگیرد. میگوید: بهای آن قلم اولی که خریدهای را پس بده، ما دوباره به تو نسیه میدهیم. شما صد تومان را برده و خوردهای، امشب آمدهای که هزار تومان بده؟ تو هنوز صد تومان پارسال را ندادهای، آن وقت آمدهای و نسیه میخواهی؟ آیا قدر نعمتهایی را که داری، میدانی؟ خداوند مقدر کرده است که شما چشم داشته باشید. آیا حق آن را ادا کردهای؟ خدا مقدر کرده است که شما دو دست سالم داشته باشی، آیا از این دستهای سالم درست استفاده کردهای؟ آیا روی سر بچه یتیم دست کشیدهای؟ خدا برای تو زبان گویا مقدر کرده است، آیا از این زبان گویا درست استفاده کردهای و به امانت خیانت نکردهای؟ از سال گذشته تا کنون یک سال به تو عمر داده است، از این عمر استفاده کردهای؟
آخر ما واقعا نمیدانیم که چگونه به مسجد برویم. چون ما که به مسجد میرویم مثل مشتری میماند که هر سال از بازاری جنس میخرد و میخورد و باز میگوید: یک مقدار دیگر به ما نسیه بده. این که خودش گفته است: من دوستت دارم به خاطر این است که رحمن است والا به طور طبیعی نباید راهمان بدهد و باید بگوید: برو گم شو! تو هرسال نسیه میگیری و میخوری. پارسال چقدر مشکلات را از تو دور کردم و تو قدر دانی نکردی ولی از آنجا که خدا ارحم الراحمین است، باز هم گفته است که بیا. من تو را دوست دارم. عبادتت را نیز قبول میکنم. شب قدر نیز به تو دادهام. قرآن نیز به تو دادهام. شب قدر از هزار ماه بهتر است. این از لطف خداست. وای برکسی که از این الطاف استفاده نکند.
خدایا تو را به آبروی تمام کسانی که پارسال شب قدر بودند و امسال شهید شدهاند برای ما پیروزی اسلام را مقدر کن. خدایا به شهید شب قدر امیرالمؤمنین وقت مرگ دین ما را نیز سالم قرار بده.
خدایا نسیههایی را که گرفتهایم. گناهانی را که کردهایم تو را به محمد و آل محمد بیامرز.
خدایا ایمانی به مابده که از این به بعد در خط تو باشیم. به پدر و مادر ما که زجر دیدهاند تا ما را تربیت کنند، جزای خیر بده. ما را پدرانی شیعه پرور قرار بده. خدایا اگر مقدر میکنی که امسال سال آخر عمرمان باشد اشکالی ندارد اما شهادت در راه خودت و با نور یقین و یا بخشیدن گناه جانمان را بگیر. اگر هم مقدر کردهای که ما عمر داشته باشیم آنرا در راه رضای تو مصرف کنیم.
برای رهبر عزیز ما تا زمان ظهور حضرت مهدی(عج) سلامتی و عزت و قدرت و مصونیت مقدر بفرما. برای جانبازان ما شفا مقدر کن. برای بازماندگان شهدای ما صبر و اجر مقدر بفرما. خدایا برای ما خیر دنیا و آخرت را مقدر بفرما. از همدیگر بگذرید. هرکس به شما ظلم کرده است جز طاغوتیها را ببخشید. به همدیگر دعا کنید که اگر 40 نفر را از سوز دل دعا کنی خدا دعای خودت را مستجاب میکند. به حوزههای علمیه دعا کنید که مطهریها و بهشتیها و امام هارا تربیت کرده است. خدایا حوزههای علمیه ما را درپناه حضرت مهدی(عج) موید بدار.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»