گناه شناسی، توبه و جبران گناه – 2

موضوع بحث: گناه شناسی، توبه و جبران گناه – 2، رمضان 62
تاریخ پخش: 16/4/62

بسم الله الرّحمن الرّحیم

«الحمد لله رب العالمین و صلی علی سیدنا و نبینا محمد و علی اهل بیته و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین»

الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی

1- توبه و توبه کننده واقعی
قال الباقر(ع): «التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ»(کافى، ج‏2، ص‏435) فردی که توبه می‌کند مانند شخصی است که اصلا گناهی انجام نداده باشد.
در حدیث دیگری داریم که فردی که با زبان استغفار کند ولی در عمل به گناه ادامه دهد مثل کسی است که خدا را مسخره می‌کند. «اللَّهُ أَفْرَحُ بِتَوْبَهِ الْعَبْدِ مِنَ الظَّمْآنِ الْوَارِدِ وَ الْمُضِلِّ الْوَاجِدِ وَ الْعَقِیمِ الْوَالِدِ»(مستدرک‌‏الوسائل، ج‏12، ص‏126) پیامبر اکرم در این حدیث می‌فرمایند که همانا خداوند بخاطر توبه بنده خود، از تشنه‌ای که به آب رسیده و از گمشده راه پیدا کرده و از عقیم بچه‌دار شده بیشتر خوشحال می‌شود.
رضا و غضب خدا را نباید بصورت یک حالت عاطفی در نظر بیاوریم چرا که خداوند جسم نمی‌باشد و نباید با صفات انسانها مقایسه شود و اگر مثلاً می‌گوییم انسان بصیر یا عالم است حتماً باید چشمی باشد و معلمی ولی خداوند بصیری است که نیاز به چشم ندارد و علیمی است که نیاز به معلم ندارد و در مورد صفات تنها یک تشابه لفظی بین خداوند و انسان وجود دارد.
«وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ» (هود/90) خداوند در این آیه می‌فرماید ابتدا استغفار کنید سپس توبه کنید. و تفسیر المیزان «اسْتَغْفِرُوا» را به معنای کنار گذاشتن بت پرستی گرفته و «تُوبُوا إِلَیْهِ» را به معنای ایمان آوردن به خدا آورده است. «اسْتَغْفِرُوا» یعنی لباسهای کثیف را بیرون از تن کن و «تُوبُوا إِلَیْهِ» لباسهای تمیز را بپوش و این کار باید قبل از استغفار صورت بگیرد.
استغفار بیرون آمدن از چاه است و توبه دویدن می‌باشد و تا انسان از چاه بیرون نیاید قادر به دویدن نمی‌باشد. استغفار شستشو است و توبه پیدا کردن اخلاق خدایی است.
«وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُون» (حجرات/11) خداوند در قرآن می‌فرماید که هرکس توبه نکند جزء افراد ظالم و ستم پیشه می‌باشد.
«تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَهً نَصُوحاً» (تحریم/8) یعنی خداوند می‌فرماید که بسوی او توبه نصوح نماییم علامه مجلسی دربحارالانوار می‌فرماید: توبه نصوح یعنی توبه‌ای که ظاهر و باطن انسان یکسان باشد و هیچ نفاقی در کار نباشد.
یکی از بزرگان دین می‌فرماید که اگر انسان در نماز ظاهری ملکوتی و خاشعانه بگیرد ولی در درون اینطور نباشد دچار نفاق می‌باشد. امیرالمؤمنین گناهان را دسته بندی می‌کنند و برخی گناهان را قابل بخشش می‌دانند و برخی را قابل بخشش نمی‌دانند و برخی گناهان را نامعلوم معرفی می‌کنند که هم احتمال بخشش آن‌ها وجود دارد و هم احتمال عدم بخشش.
گناهان بخشیدنی گناهانی که خدا بخاطر آنها گناهکار را در این دنیا گوشمالی و جریمه می‌کند و خداوند کریمتر از آن است که هم در این دنیا و هم در آخرت انسان را بخاطر عملی عذاب کند.
در روایات داریم که خداوند افرادی را که دوست می‌دارد در این دنیا جریمه می‌کند.
خداوند ظلم به مردم را نمی‌بخشد مگر اینکه مظلوم رضایت دهد.
برخی گناهان نیز در صورت توبه بخشیده می‌شوند.
برای خداوند در قرآن صفاتی ذکر شده که بر بخشندگی خداوند تاکید می‌کنند لفظ (غفار) پنج مرتبه (غفور) نود مرتبه کلمه (رحیم) 145 مرتبه و لفظ ودود دو مرتبه در قرآن آمده است.
لقمان به فرزندش فرمود: «لَا تُؤَخِّرِ التَّوْبَهَ فَإِنَّ الْمَوْتَ یَأْتِی بَغْتَهً»(مجموعهورام، ج‏2، ص‏231) یعنی توبه را به تاخیر میانداز چرا که مرگ ناگهانی فرامی رسد نشانه توبه از زبان مقدس پیامبر اکرم(ص).
2- شرایط توبه
پیامبر فرمودند: «أَ تَدْرُونَ مَنِ التَّائِبُ قَالُوا اللَّهُمَّ لَا قَالَ إِذَا تَابَ الْعَبْدُ وَ لَمْ یُرْضِ الْخُصَمَاءَ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یَزِدْ فِی الْعِبَادَهِ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ لِبَاسَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ رُفَقَاءَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ مَجْلِسَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ فِرَاشَهُ وَ وِسَادَتَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ خُلُقَهُ وَ نِیَّتَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یَفْتَحْ قَلْبَهُ وَ لَمْ یُوَسِّعْ کَفَّهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُقَصِّرْ أَمَلَهُ وَ لَمْ یَحْفَظْ لِسَانَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُقَدِّمْ فَضْلَ قُوتِهِ مِنْ بَدَنِهِ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ وَ إِذَا اسْتَقَامَ عَلَى هَذِهِ الْخِصَالِ فَذَاکَ التَّائِبُ»(بحارالأنوار، ج‏6، ص‏35) «أَ تَدْرُونَ مَنِ التَّائِبُ» یعنی آیا می‌دانید که توبه کننده کیست «قَالُوا اللَّهُمَّ لَا» اصحاب گفتند نمی‌دانیم پیامبر فرمودند «إِذَا تَابَ الْعَبْدُ وَ لَمْ یُرْضِ الْخُصَمَاءَ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ» یعنی اگر بنده‌ای توبه کند ولی افرادی را که به آنها ظلم کرده راضی نکند چنین شخصی توبه واقعی نکرده است. پیامبر ادامه دادند «وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یَزِدْ فِی الْعِبَادَهِ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ» یعنی کسی که توبه می‌کند ولی عبادتش زیاد نمی‌شود توبه واقعی انجام نداده است «وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ لِبَاسَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ» یعنی کسی که توبه می‌کند ولی لباسش تغییر نمی‌کند توبه واقعی انجام نداده است یعنی توبه در ظاهر انسان تغیرر ایجاد می‌کند.
کسی که توبه می‌کند نباید لباس غصبی بپوشد نباید ظروف طلا استفاده کند، مردها نباید از زیور طلا استفاده کنند، نباید از لباسها و مدهای غربی و شرقی استفاده کرد، موی سر نباید نامناسب باشد. در لوازم زندگی و لباسها نباید زیاده روی و اسراف نمود و خلاصه باید اثر توبه در ظاهر پدیدار شود.
«وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ رُفَقَاءَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ» یعنی کسی که توبه می‌کند ولی رفقای نااهل خود را عوض نمی‌کند توبه واقعی نکرده است «وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ مَجْلِسَهُ وَ طَعَامَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ» یعنی کسی که توبه کند ولی مجالس گناه خود را عوض نکند توبه واقعی نکرده است.
نمی‌توان گفت ما در همان باند فاسد هستیم و فقط در شب بیست ویکم ماه رمضان توبه می‌کنیم. «وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ فِرَاشَهُ وَ وِسَادَتَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ» یعنی کسی که توبه کند ولی برخوردهای خانوادگی و اخلاقش عوض نشود توبه حقیقی نکرده است.
زن و شوهری که هر دو به هم نیش می‌زنند و هر دو به مسجد می‌روند و گریه می‌کنند و توبه می‌کنند ولی وقتی دوباره به خانه می‌آیند دوباره یکدیگر را آزار می‌دهند توبه واقعی نکرده‌اند.
«وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یَفْتَحْ قَلْبَهُ وَ لَمْ یُوَسِّعْ کَفَّهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ» یعنی کسی که توبه کند ولی قلبش باز نشده و دستهایش بوسیله بخشش وسعت نیافته باشد توبه واقعی نکرده است.
«وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُقَصِّرْ أَمَلَهُ وَ لَمْ یَحْفَظْ لِسَانَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ» یعنی کسی که توبه کند ولی آرزوهایش کوتاه نشود و زبانش را کنترل نکند توبه حقیقی نکرده است.
آرزوهای طولانی را باید با یاد مرگ کوتاه کرد.
«وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُقَدِّمْ فَضْلَ قُوتِهِ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ» یعنی هرکس توبه کند ولی مازاد زندگی خود را به دیگران نبخشد توبه واقعی نکرده است «وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ خُلُقَهُ وَ نِیَّتَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ» یعنی هرکس توبه کند ولی اخلاق و نیاتش عوض نشود توبه واقعی نکرده است. «وَ إِذَا اسْتَقَامَ عَلَى هَذِهِ الْخِصَالِ فَذَاکَ التَّائِبُ» پس هرکس بر این ده خصال استقامت ورزد آنگاه توبه واقعی کرده است.
پس اگر اخلاق عوض نشود و قبل از توبه با بعد از توبه تفاوت نداشته باشد و فقط توبه منحصر در شب بیست و یکم ماه رمضان باشد. توبه واقعی صورت نگرفته است.
شرایط توبه:
از حضرت علی(ع) در نهج البلاغه حکمت روایت داریم که «أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَى مَا مَضَى وَ الثَّانِی الْعَزْمُ عَلَى تَرْکِ الْعَوْدِ إِلَیْهِ أَبَداً»(نهج‏‌البلاغه، حکمت 417) از دیدگاه حضرت علی توبه کننده باید از گذشته خود پشیمان باشد و اراده ترک گناه را از این پس داشته باشد، حقوق مردم را ادا کند و فریضه‌های از دست رفته را قضا کند گوشتهایی که از حرام در بدنش روئیده را از قصه آب کند و همانطور که از گناه لذت برده بدنش را از راه عبادت به زحمت و سختی بیاندازد.
اگر کسی گناه کرد و از آن کیف کرد باید مدتی را در جهاد سازندگی زحمت بکشد تا جبران گناهان گذشته‌اش شود.
3- عوامل بخشش گناهان
عوامل بخشش گناهان توسط خداوند و جبران گناهان.
1- صدقه مخفی
«إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیرٌ» (بقره/271) یعنی اگر آشکارا صدقه بدهید کار خوبی است و اگر صدقه مخفی باشد وآن را به فقراء بدهید اینکار بهترمی باشد و خداوند گناهان شما را می‌بخشد و خداوند به اعمال شما احاطه دارد و از آنها با خبراست البته اگر صدقه مخفی داده شد نباید بعدا آنرا بازگو کرد.
2- قرض الحسنه
خداوند در سوره تغابن می‌فرماید «إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً یُضاعِفْهُ لَکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ شَکُورٌ حَلیمٌ» (تغابن/17) اگربه خدا قرض بدهید یعنی به بندگان او کمک کنید و به آنها وام بدهید. خداوند آن را برای شما چند برابر می‌کند و گناهان شما را می‌بخشد چرا که خداوند شکر گذاری بردبار است.
3- عمل صالح و کار نیک
«إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ» (هود/114) یعنی خوبیها و بدیها را از بین می‌برند.
تا کار بدی کردی برای از بین بردن آن فورا کاری نیک انجام بدهید.
مثلاً برای اینکه سردیتان نکند بعد از خوردن ماست باید چند عدد خرما خورد.
4- جهاد و به جبهه رفتن «فَالَّذینَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أُوذُوا فی‏ سَبیلی‏ وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ» (آل عمران/195) یعنی کسانی که در راه خدا هجرت کنند و از دیارشان تبعید شوند و مورد آزار قرار گیرند و می‌جنگند و شهید می‌شوند گناهانشان را حتماً می‌بخشم و آنها را به بهشت وارد می‌کنم بهشتی که از زیر آن نهرهایی روان است بخاطر ثوابی که از جانب خداوند است و بهترین پاداش نزد خداوند می‌باشد.
بچه‌ای یازده ساله به جبهه آمده بود از او پرسیدم که برای چه به جبهه آمدی؟ گفت اگر کاری از من بر نمی‌آید حداقل می‌توانم ظروف رزمندگان را بشویم.
به شخصی که قد کوتاهی داشته گفته شد که احتمالاً از رفتن به جبهه معاف است او جواب داد که پاک کردن عدس که به قد ربطی ندارد. با راحتی و رفاه و(بک یا الله) گفتن در شب بیست و یکم گناهان بخشیده نمی‌شود.
بعضی افراد هستند که تابستان گازوئیل خریداری می‌کنند تا در زمستان به اندازه کافی سوخت داشته باشد. چنین شخصی که بفکر نیازهای کوچک مادی خود باشد چگونه می‌تواند به یک (استغفرالله) اکتفا کند و نه جهاد کند و نه قدمی در راه خدا بر دارد. شب بیست و یکم ماه رمضان است. امیرالمؤمنین در این شب وصیت‌هایی نمود. «وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْقُرْآن»(نهج‌‏البلاغه، نامه‏47) بترسید از خدا در مورد قرآن و غفلت از آن نکند که دیگران وغریبه‌ها ازقرآن استفاده سوء کنند و ما غافل باشیم.
بترسید از خداوند درباره یتیمان و در مورد قاتل خود فرمود «أَلَا لَا تَقْتُلُنَّ بِی إِلَّا قَاتِلِی»(نهج‏البلاغه، نامه‏47) یعنی اگر من شهید شدم فقط قاتل مرا قصاص کنید و به خانواده او آزار مرسانید. جان به فدای عدالت و مهربانی او که نیمی از شیرخود را به تروریستی که قاتل اوست می‌دهد.
امیرالمؤمنین سربازی گمنام بود چرا نه ما و نه دنیا او را نشناخته‌ایم علی در زمان خود نیز گمنام و غریب بود دل امیر المومنین به قدری گرفته بود که به برخی از اطرافیان خود می‌فرمود «قَاتَلَکُمُ اللَّهُ»(نهج‌‏البلاغه، خطبه 27) یعنی خدامرگتان را برساند و به بعضی می‌فرمود «أَرَاکُمْ أَشْبَاحاً بِلَا أَرْوَاح»(نهج‏‌البلاغه، خطبه 108) ‌ای قیافه‌هایی که روح در شما نیست یا به برخی می‌فرمود «یَا أَشْبَاهَ الرِّجَال»(نهج‏ البلاغه، خطبه 27) یعنی ‌ای لشه‌های مرد نما و به آنها می‌فرمود (قبحاًلکم) یا اینکه تا در جای دیگر فرمود سیاه رو باشید و خاک بر سر شما باد.
گاهی آنها را نفرین می‌کرد که خدا مرا از شما بگیرد و مثل خودتان را بر شما مسلط کند. فرمود که حاضرم ده نفر از شما که در راه حق خود سست می‌باشید را با یک نفر از یاران معاویه عوض کنم چرا که آنان در باطل خود مصمم هستند.
امیرالمؤمنین در زندگی خود واقعاً زجر کشید و مظلومانه زیست و در آخر فدای راه عدالت و خدا خواهی خود شد. دنیا علی را نشناخت چرا که او سرباز گمنامی بود که کم کم گوشه‌ای از دریای خوبیهای او شناخته می‌شود سعی کنید عمل خود را با به رخ کشیدن و ریا خراب نکنیم و به مانند مولایمان امیرالمؤمنین گمنام باشیم.
خدایا، ترا بحق آبروی امیر المومنین ما را از شیعیان خالص ایشان قرار بده.
خدایا، تا ما را نیامرزیده‌ای از دنیا مبر.
خدایا، توفیق توبه واقعی به همه ما مخصوصا دختران و پسران زندانی عنایت بفرما.
خدایا، هرچه به عمرما اضافه می‌کنی به علم و ایمان ما اضافه بفرما.
خدایا، توفیق عمل به وصایای امیرالمومنین به فرزندانش ازجمله رها نکردن قرآن و کعبه و نماز و یتیمان رانصیب ما بفرما.
خدایا، از اخلاص امیر المومنین به همه ما مرحمت بفرما.
خدایا رهبر عزیز ما را به سلامت بدار و هرخیری را که برای بندگان خوب خود مقدر کرده‌ای برای ما نیزمقدر بفرما و روح شهدا را از ما راضی بفرما و فرزندان شهدا را در پناه امام زمان محفوظ بدار و توطئه‌ها راخنثی نموده و توطئه گران را نابود بدار و توفیق توطئه شناسی و کشف آنرا به ما عنایت بفرما و شر ابر قدرتهارا به خودشان برگردان.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment