گناه شناسی، تخلف از پیامبر و امام

موضوع بحث: گناه شناسی، تخلف از پیامبر و امام، رمضان 62
تاریخ پخش: 15/4/62

بسم الله الرحمن الرحیم

الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی

1- تخلف از امر پیامبر و امام گناه است
بحث ما در این ماه رمضان درباره گناه شناسی بود. بحثهای زیادی با هم را داشتیم در این جلسه هم یکی دو تا تذکر می‌خواهم بدهم و هم درباره اینکه همینطور که ما در مقابل فرمان خدا اگر نافرمانی کنیم گناه کرده‌ایم یعنی معصیت فرمان خدا گناه است. معصیت فرمان رسول هم گناه است. معصیت فرمان امام هم گناه است. معصیت فرمان ولایت فقیه هم گناه است. خلاصه گناه فقط تخلف از فرمان خدا نیست. اگر یک روز امام فرمود راهپیمایی کنید. کسی نکرد، گناه کرده مثل اینکه نماز صبح باید بخواند نخوانده یعنی معصیت عمومیت دارد. معصیت خدا، معصیت فرمان رسول، معصیت فرمان امام، معصیت فرمان ولایت فقیه.
بحث امروز ما این است و چون روز. روز کسی است که بیننده‌ها روز بیست و یکم این بحث را گوش می‌دهند. امیرالمؤمنین در طول تاریخ تنها امامی بود که از همه امامها و رهبرها بیشتر معصیتش شد. در طول تاریخ هیچکس به اندازه امیرالمؤمنین از سخنانش نافرمانی نشد. امام مظلوم بود.
خدا صاحب الغدیر را رحمت کند. می‌رفت در حرم امیرالمؤمنین می‌گفت السلام علیک یا مظلوم، مظلوم تاریخ است. چون مظلوم تاریخ است ما امروز بحثمان بحث گناه و معصیت است و پخشش هم روز بیست ویکم ماه رمضان است پس بیاییم بحث را یک جوری بکنیم که هم بحث گناه باشد و هم بحث گناه امام یعنی گناه فرمان امام و این بحث گناه فرمان امام در روزی پخش بشود که شهادت امامی است که از همه امامها بیشتر با او مخالفت شد. وهرکس می‌خواهد ببیند امیرالمؤمنین چقدر نافرمانی فرمانش را کردند چقدر دستوراتش را زمین زدند باید به نهج البلاغه مراجعه کند که می‌گوید تیغ در چشمم کردید شما.
من امامی بودم که در میان شما 25 سال حالتی داشتم مثل اینکه تیغ در چشمم است، استخوان در گلویم است. نه می‌توانم اشک بریزم نه می‌توانم داد بزنم. چون آدمی که استخوان در گلویش است. نمی تواند داد بزند. آدمی که تیغ در چشمش است نمی‌تواند گریه کند. نه می‌توانم گریه کنم نه می‌توانم جیغ بکشم و شما دل من را خون کردید، صلی اله علیک یا اباالحسن، السلام علیک یا امیرالمؤمنین السلام علیک و رحمه الله و برکاته.
پس بحث امروز ما ادامه بحث گناه شناسی خواهد بود. بحث از مباحث خدا شناسی موضوع امروز، تخلف از فرمان رسول و امام و فقیه از گناهان است. گناه فقط آن نیست که در قرآن آمده کسی اگر سنت رسول خدا را هم زیر پا بگذارد گناه است «النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی»(جامع‌‏الأخبار، ص‏101) مثلا خیلی دستورات است که خود پیغمبر فرموده سنت من است «فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی» اگر کسی گوش به حرفت ندهد. . . حالا یک وقتی یک چیزی را آدم می‌گوید مردم می‌گویند کجای قرآن نوشته؟ جواب لازم نیست هر چیزی ما می‌گوییم در قرآن نوشته باشد نماز صبح کجای قرآن نوشته دو رکعت است اما دو رکعت بودنش را پیغمبر فرموده. کجای این قرآن نوشته طواف دور خانه خدا هفت بار است. فرمود: «وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبیلاً» (آل عمران/97) یعنی هرکس مستطیع است برود مکه اما هفت بار، هفت بارش دیگر درقرآن نیست. لازم نیست همه چیز در قرآن نوشته باشد. یک دلیل ما قرآن است. یک دلیل ما هم رسول است. اگرچیزی در قرآن نیست اما در کلام رسول هست باید انجام بدهیم یک دلیل ما عقل است. کجای قرآن نوشته هروئین حرام است. پس یکی از دلیل‌ها عقل است یکی قرآن است، یکی حدیث است و دیگری اجماع است.
اجماع چیست؟ اجماع این است که گیریم در قرآن آیه نیست گیریم در حدیث حدیثی نیست. گیریم عقل ماهم چیزی نمی‌فهمد اما اگر دیدیم یک چیزی را هزار و چهار صد سال همه علما رویش توافق دارند ما انجام می‌دهیم بخاطر اینکه می‌گوییم لابد یک دلیلی داشته، ولی دلیلش دست ما نیست. چون نمی‌شود هزار و چهارصد سال در همه اعصارها و نسلها همه اسلام شناسان همه از دم اشتباه کنند. اینطور عقل ما قبول نمی‌کند که هزار و چهار صد سال ده ها هزار اسلام شناس از دم اشتباه کنند. این محال است. علاوه بر اینکه ما سندهایی داریم که وقتی همه علما خطا بروند امام زمان(ع) مچشان را می‌گیرد پس اگر همه علماء یک راهی رفتند و فریاد خلاف زده نشد معلوم می‌شود راه، راه درستی است پس قرآن، حدیث سنت رسول خدا (ص) و روایات اهل بیت و عقل و اجماع اینها دلایل ماست. حالا، من چند تا آیه می‌نویسم اگر کسی گفت کجای قرآن نوشته، برایش بخوانم. گاهی اوقات می‌گویند آقا کجای قرآن نوشته؟ هیچی در قرآن نیست اما ما باید فرمان رسول را اطاعت کنیم.
2- اطاعت از خدا و رسول
حالا فعلاً فرمان رسول را می‌خواهیم بحث کنیم. بعد فرمان امام و بعد فرمان ولایت فقیه قرآن می‌فرماید «وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» (حشر/7) «اتیکم» یعنی آورده برای شما «وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ» هر چیزی رسول برایتان آورده «فَخُذُوهُ» بگیرید این آیه دلیل بر این است که ما مجبوریم به سنت عمل کنیم. «وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ» «وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» ترجمه‌اش این است «ما» یعنی آنچه پیامبر آورده. «کم» یعنی برای شما «وَ ما آتاکُمُ» یعنی هرچه رسول برای شما آورده. هرچه که پیغمبر می‌گوید: بگیرید، انجام بدهید «و ما» و آنچه نهی می‌کند می‌گوید انجام ندهید «فَانْتَهُوا» شما انجام ندهید. هرچه می‌گوید شما انجام بدهید انجام بدهید. هرچه می‌گوید انجام ندهید انجام ندهید، پس گیرم درقرآن نیست اما چون رسول فرموده باید ما انجام بدهیم. قرآن می‌فرماید «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ» (نساء/80) یعنی کسی که اطاعت کند از رسول به تحقیق از خدا اطاعت کرده این هم آیه خوبی است یعنی آیه خوبی است که همه آیه‌ها خوب است آیه دلالت بر این کار می‌کند. «من» یعنی کسی که «یطع» یعنی کسی که از رسول اطاعت کند. به تحقیق از خدا اطاعت کرده، هرکس اطاعت رسول کند، هرکس گوش به حرف رسول بدهد گویا گوش به حرف خداداده «إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی» (آل عمران/31) «إِنْ» یعنی اگر«کُنْتُمْ» یعنی هستید «تُحِبُّونَ اللَّهَ» یعنی محبت دارید به خدا «فَاتَّبِعُونی» تبعیت کنید از من یعنی گوش به حرف من بدهید. «إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ» اگر محبت به خدا دارید. اگر خدا را دوست دارید «فَاتَّبِعُونی» یعنی پیروی کنید، هرکس خدا را دوست دارد اطاعت از من بکند این هم آیه قرآن است سوره آل عمران آیه هرکس خدا را دوست دارد باید سنت رسول هم دوست داشته باشد.
روز شهادت امیرالمؤمنین است این جمله را بگویم هرکس ولایت علی را دارد باید راه علی را برود نمی‌شود گفت ولایت علی به معنای دوستی علی، ولایت، دوستی تنهانمی شود که بشه به بچه‌ات بگودوستت دارم می‌گوید بابا برایم بیسکوئیت بخر. می روی بیرون و برمی‌گردی می‌گوید بیسکوئیت کو؟ می‌گویی نخریدم. می‌گوید بابا بد است. بابا بد است می‌گویی نه دوستت دارم. می‌گوید نه تو اگر دوستم داری بیسکوئیت کو؟ یعنی دوستی بدون بیسکوئیت را بچه سه ساله قبول نمی‌کند. چطور یک دوستی بدون بیسکوئیت را که یک بچه سه ساله قبول نمی‌کند. ولایت بدون عمل را می‌خواهی امیرالمؤمنین قبول کند؟ دروغ است.
شعری است منسوب به امام صادق(ع): «تَعْصِی الْإِلَهَ وَ أَنْتَ تُظْهِرُ حُبَّهُ هَذَا مُحَالٌ فِی الْفِعَالِ بَدِیعُ»(أمالى صدوق، ص‏489) گناه می‌کنی بعد هم می‌گویی من خدا را دوست دارم؟
به شتر گفتند کجا بودی؟ گفت حمام بودم گفتند اگر حمام بودی پس چرا اینقدر پهن به پاهایت است و به دمت چسبیده؟ آخر کسی که حمام است باید یک اثری از حمام بر او باشد. شیعه علی روز شهادت مولای توست مولای تو وقتی شهید شد فقرا فهمیدند چه ضربه‌ای دیدند، من و شما وقتی بمیریم آیا کسی می‌فهمند؟ مولای ما نعره می‌کشید وقتی آیات جهنم را می‌خواند. الآن چندین روز از ماه رمضان رفته ماه رمضان ماه قرآن است ماه قرآن آیه‌ای را خواندی که گریه کنی؟ و امیرالمؤمنین آیاتی که می‌خواند گریه می‌کرد. شیعه علی باید نشانه‌ای از امیرالمؤمنین داشته باشد. آیه من زیاد نوشتم اما می‌ترسم طول بکشد بنویسیم. همینطور می‌خوانم ترجمه می‌کنم. «یَوْمَئِذٍ یَوَدُّ الَّذینَ کَفَرُوا وَ عَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ وَ لا یَکْتُمُونَ اللَّهَ حَدیثاً» (نساء/42) روز قیامت کسانی که عصو، «عَصَوُا الرَّسُولَ» یعنی درباره رسول «عَصَوُا» معصیت کردند، روز قیامت کسانی که فرمان رسول را گوش ندادند کسانی که گوش به حرف پیغمبرندادند روز قیامت «لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ» می‌گوید‌ ای کاش ما با خاک یکی می‌شدیم.
«وَ مَنْ یُشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدى‏ وَ یَتَّبِعْ غَیْرَ سَبیلِ الْمُؤْمِنینَ نُوَلِّهِ ما تَوَلَّى وَ نُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصیراً» (نساء/115) بعد از آنکه دلایل برایش آوردیم که این راه راه درستی است اما باز اگر کسی «یُشاقِقِ الرَّسُولَ» لجبازی کند با پیغمبر «نُصْلِهِ جَهَنَّمَ» در جهنمش می‌اندازیم. حالا یک حدیث برایتان بخوانم این حدیث یکمقداری حدیث داغی است. بیننده‌ها ببینید چه حدیث داغی است. قال ابوعبدالله(ع) امام صادق فرمود: «لَوْ أَنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَقَامُوا الصَّلَاهَ وَ آتَوُا الزَّکَاهَ وَ حَجُّوا الْبَیْتَ وَ صَامُوا شَهْرَ رَمَضَانَ ثُمَّ قَالُوا لِشَیْ‏ءٍ صَنَعَهُ اللَّهُ أَوْ صَنَعَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص أَلَّا صَنَعَ خِلَافَ الَّذِی صَنَعَ أَوْ وَجَدُوا ذَلِکَ فِی قُلُوبِهِمْ لَکَانُوا بِذَلِکَ مُشْرِکِینَ»(کافى، ج‏1، ص‏390) اگر مردم عبادت خدا را بکنند «وَ أَقَامُوا الصَّلَاهَ» نماز بخوانند «وَ آتَوُا الزَّکَاهَ» زکات بدهند «وَ حَجُّوا الْبَیْتَ» مکه بروند «وَ صَامُوا شَهْرَ رَمَضَانَ» ماه رمضان روزه بگیرند همه کارها را بکنند اما «ثُمَّ قَالُوا لِشَیْ‏ءٍ صَنَعَهُ اللَّهُ أَوْ صَنَعَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص»اما در مقابل یک دستوری که خدا وپیغمبر داده بگویند «أَلَّا صَنَعَ خِلَافَ الَّذِی صَنَعَ» دیگر چرا خدا همچنین گفت؟ دیگر چرا پیغمبر اینچنین گفت؟ اگر نق بزنید «أَوْ وَجَدُوا ذَلِکَ فِی قُلُوبِهِمْ» یا به زبان نیاورند اما در دلشان این باشد که چرا خدا اینچنین کرد چرا پیغمبر اینچنین کرد؟ «لَکَانُوا بِذَلِکَ مُشْرِکِینَ» بخاطر همین جرقه‌‌ای که در ذهنشان آمده مشرک هستند. تکرار کنم؟ اگر کسی ایمان بیاورد اگر کسی نماز بخواند اگر کسی روزه بگیرد اگر کسی زکات بدهد اگر کسی مکه برود اما در مقابل فرمان خدا و رسول نق بزند یا در دلش نق داشته باشد «لَکَانُوا بِذَلِکَ مُشْرِکِینَ» خداوند بخاطر این نق آن‌ها را در مدار مشرکین قرار می‌دهد یعنی انسان باید تسلیم خدا و رسول باشد. اگر یک گلی دادند به شما این گل حدیث و پیغمبر به ما گفت اینطرف گل را بو کنی حلال است اینطرفش را بوکنی حرام این دیگر چرا؟ هیچی نگو، هیچی، وقتی فهمیدی که دکتر است دیگر اگرگفت روز اول این قرص را صبح بخور، قبل از ناشتایی روز دوم بعد از ناشتایی بخور، بگو قرص یکی، مرض هم یکی، مریض هم یکی. چطور یکروز می‌گویی پیش از. . . اگر دکتر است دیگر حرف نزن دیگر بله انسان اول هرچه می‌خواهد دقت کند، وقت کند که واقعا دکتر است یا نه؟ یعنی در پیغمبرشناسی هرچه می‌خواهی دقت کن، در خداشناسی هرچه می‌خواهی دقت کن، اما بعد از آنکه ثابت شد برایت خدا وپیغمبر دیگر در اطاعت. . . نماز صبح را بلند بخوان نماز ظهر را یواش بخوان. ا، ا، ندارد. اصلاً یک آیه داریم در قرآن که می گوید گاهی یک چیزی می‌گوییم تا ببینیم چه کسی می‌گوید اه، «عَلَیْها تِسْعَهَ عَشَرَ» (مدثر/30) نمی‌دانم کدام سوره است. «عَلَیْها تِسْعَهَ عَشَرَ» قرآن می‌گوید جهنم نوزده تا مامور دارد بعد می‌گوید «وَ ما جَعَلْنا عِدَّتَهُمْ» (مدثر/31) مخصوصا گفتیم نوزده تا ببینیم فضول کیست؟ اصلاً نوزده تا، یکبارگی یکی دیگر می‌گذاشت رویش می‌شد بیست تا، می‌گوید «عَلَیْها تِسْعَهَ عَشَرَ»، جهنم نوزده تا مامور دارد. بعد می‌فرماید «وَ ما جَعَلْنا عِدَّتَهُمْ» الا اینکه ببینیم فضول کیست. می‌خواهیم امتحانتان کنیم. این یک وسیله آزمایش است. اصلاً خدا گاهی وقتها می‌گوید این سمتش را بو کن، این سمتش را بو نکن، ما بگوییم چرا؟ ا ندارد. در مقابل خدا. . البته نمی‌خواهم بگویم تحقیق نکن‌ها، تحقیق می‌کنیم باید هم تحقیق کنیم. خدا عقل را به ما داده تا از آن استفاده کنیم. اما اگر یکجایی نفهمیدیم نباید بگوییم دنیا باید برود درسر من تو باید تسلیم حق بشوی. عقلت را هم بکار بینداز هرجایی هم فهمیدی، فهمیدی، هر جایی را هم نفهمیدی هیچی… من احتمال می‌دهم این را یکجایی گفته باشم. اصلاً خود عبادت فلسفه است. لازم نیست که آدم فلسفه‌اش را بفهمد. ببین آقا جون گاهی آدم راه که می‌رود می‌خواهد برسد به یک جایی گاهی راه که می‌رود به جایی نمی‌خواهد برسد خود راه رفتن ارزش دارد گرچه هیچ هدفی ندارد گاهی که آدم می‌پرد در استخر می‌خواهد یک حلقه انگشتر را بیاورد بیرون گاهی که می‌رود زیر آب نمی‌خواهد چیزی بیاورد بیرون اصلاًخود زیر آب رفتن ارزش است. گاهی آدم راه می‌رود و می‌خواهد یکجایی برسد اما آقایانی که راهپیمایی می‌روند کجا می‌خواهند برسند؟ هیچ جا اینها که در راهپیمایی هستند. دو میلیون آدم را می‌رود کجا می‌رود؟ جایی نمی‌خواهند بروند. فقط خود راه رفتن ارزش دارد.
گاهی خود عبادت ارزش دارد گرچه هیچ جایی نمی‌خواهد برود آقا فلسفه نماز چیست؟ هیچی فلسفه نماز این است که تو بنده خدا باشی و خود بندگی خدا کیف دارد. خود شیرجه کیف دارد گرچه حلقه‌ای در حوض نباشد. شیرجه ارزش دارد. آقا بشمار چند ثانیه زیر آبم یا الله یک دو، سه من می‌روم زیر آب آقا چکار داری زیر آب اصلاً خود زیر آب ماندن ارزش دارد.
بنابراین ما همیشه در عبادتها نباید یک دلیل اقتصادی و سیاسی داشته باشیم که خود عبودیت، آدم بنده خدا باشد خود بنده خدا بودن بزرگترین ارزشهاست. «إِلَهِی کَفَى بِی عِزّاً أَنْ أَکُونَ لَکَ عَبْداً»(کنزالفوائد، ج‏1، ص‏386) همینکه من بنده تو هستم کیف من است. بعضی‌ها هستند می‌گویند ما در کاخ ریاست جمهوری هستیم، آنجا عدس پاک کند کیف می‌کند. که در جوار رئیس جمهور است. حالا آدم در جوار قرب خدا ارزش دارد. گرچه آنجا هیچ کاری آدم نکند. بودن با کسی. من این را باز مثل می‌زنم. یک پیرمرد گاهی می‌آید پیش یک شخصیت. می‌گوید آقا اجازه بده من پهلوی شما باشم. می‌گویی می‌خواهی درس بخوانی؟ می‌گوید آقا دیگر از من گذشته حال درس خواندن ندارم. می‌گویم حقوق می‌خواهی؟ می‌گوید نه آقا من دکان و خانه هم دارم حقوق هم نمی‌خواهم. می‌گویم جوان که نیستی کار کنی. می‌گوید حال کار هم ندارم. می‌گویم پس آمدی چه کنی؟ اصلاً تو که آمدی پیش یک آیت الله هی می‌گویی من می‌خواهم خدمت شما باشم ساواکی هستی؟ نه واله به حضرت عباس بروید تحقیق کنید. عامل نفوذی هستی؟ نه این پیرمرد می‌گوید من می‌خواهم پهلوی آیت الله باشم. نه عامل نفوذی است نه ریشه اقتصادی دارد که پول خواسته باشد. نه حال دارد که بخواهد کار بکند چون پیر است کار از او نمی‌آید. نه بنیه علمی دارد که بخواهد خدمت آیت الله درس بخواند. می‌گویی آخر برای چی می‌گوید من اصلاً می‌خواهم درکنار تو باشم بودن من پهلوی تو کیف دارد. و لذا روایت داریم گاهی آدم در مسجد هست ولو نماز نمی‌خواند ولی حضور در مسجد قبل از نماز ارزش دارد. خود حضور ارزش دارد بودن ارزش دارد. اصلاً زیر آب ارزش دارد. گرچه حلقه نباشد. بنابراین وقتی دستوری به ما رسید. فرمانی از پیغمبر صادر شد اطاعت از رسول کیف دارد. منتها ممکن بعضی این کیف را هنوز لمس نکردند. ما اگر کیفش را نمی‌فهمیم، می‌گوییم چه کیفی؟ این مثل این می‌ماند که بچه من گاهی وقتها در تلویزیون می‌گویم شهوت بچه‌ها می‌گویند آقا جون شهوت چی چی است! بچه مثلاً شش ساله نشسته به باباش می‌گوید شهوت چیست! به من هم گفتند، گفتند آقای قرائتی گاهی مثلاً تو اسم شهوت را می‌بری، گاهی مثلاً اسم لواط می‌بری بچه می‌گوید شهوت چیست؟ لواط چیست؟ من چه خاکی به سرم کنم؟ گفتم من چه خاکی به سرم کنم؟ آخر این در قرآن است. من که نمی‌توانم مثلا وقتی می‌گوید «وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى» (اسراء/32) بگویم لاتقربوا. . . باید بخوانم آیه را. بالاخره من چه خاکی به سرم کنم؟ به هر حال ما نمی‌توانیم قرآن را نخوانیم برای اینکه می‌بینیم یک بچه بلوغ ندارد. ونمی‌فهمد یعنی چه؟ ما باید بدانیم اجمالا نماز شب کیف دارد. من و تو شاید هنوز کیفش را نفهمیدیم. بودن با خدا، عبودیت کیف دارد. تسلیم فرمان خدا کیف دارد. اگر این کیف را نمی‌فهمی بزن تو سر خودت و من. این کمبود از من است کمبود از آنها نیست. مثل آدمی که شام ندارد می‌گوید چرا مردم دماغشان را می‌گیرند. اگر کسی شام ندارد می‌گوید چنان است؟ تو شام نداری.
3- تخلف از فرمان امام معصوم هم معصیت است
بیاییم سراغ اطاعت از امام. فرمان امام. تخلف از فرمان رسول معصیت است. تخلف از فرمان امام هم معصیت است. قرآن دستور داده «أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» (نساء/59) من تقاضا می‌کنم از برادران سنی یک دقیقه به متن قرآن توجه کنید. چون کتابی که بین فرقه‌های مسلمانان یک کلمه اختلافات نیست قرآن است گرچه سعودی یک قرآنی چاپ کرده. پر از غلط و در سعودی پخش کرده و گفته قرآن ایرانی‌ها این است اما بگویند، خداوند از ما دفاع می‌کنند.
یک وقتی بعد از شایعه سازی‌ها روشن خواهد شد که قرآن، با قرآن سعودی با قرآن باقی مسلمانان حتی یک نقطه فرقی ندارد ممکن است قرآن غلطی را چاپ کنند. و بعد برای اینکه بگویند قرآن جمهوری اسلامی غیر از ماست چند نفر عوام را گول بزند اما گول زدنها هیچ وقت ثابت نمی‌ماند. مگر نگفتند علی نماز نمی‌خواند، همین امیرالمؤمنین وقتی خبرش در شام رسید که شهید شده در مسجد گفتند مگر علی در مسجد چه می‌کرده؟ مگر علی نماز می‌خواند؟ تهمت‌ها دیر یا زود می‌آید. «وَ اللَّهُ مُخْرِجٌ ما کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ» (بقره/72) قرآن می‌گوید هر منافقی آنچه در دل دارد دیر یازود پیدا می‌شود و هرکس هرچه دارد رو می‌شود چیزی مخفی در این عالم نمی‌ماند
4- اولوالامر کیست؟
حالا، قرآن یک آیه دارد. شیعه و سنی گوش بدهید در این آیه، متن قرآن است، یک کلمه حدیث نمی‌خواهم بخوانم فقط از خود قرآن ببینید چه استفاده می‌کنم. قرآن می‌فرماید «أَطیعُوا اللَّهَ» مطیع الله باشید «وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ» مطیع الرسول هم باشید «وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» مطیع اولی الامر هم باشید، اولی الامر کیست؟ ما نمی‌خواهیم بگوییم حدیث داریم که اولی الامر امام معصوم است. اصلاً کاری به حدیث نداریم. از خود قرآن ببینیم چه استفاده‌ای می‌شود اولوا یعنی صاحبان امر یعنی فرمان. پس الله معنی‌اش معلوم است مطیع خدا، رسول هم معنیش معلوم است، الله و رسول را می‌شناسیم اولی الامر یعنی صاحب فرمان صاحبان فرمان چه کسانی هستند؟ این صاحبان فرمان نمی‌دانیم چه کسی هستند الان امام جمعه‌های درباری در کشورهای اردن مصر و این طور جاها وقتی سخنرانی می‌کنند می‌گویند اولی الامر رئیس جمهور مصر است، اولی الامر صدام حسین است، اولی الامر شاه حسن است، حسین اردنی است. چون صاحبان فرمان اولی الامر اولوا یعنی صاحب امر. یعنی مطیع خدا، مطیع الرسول، مطیع شاه حسین این مسخره نیست؟ که شاه حسین بیاید در کنار خدا و رسول. مطیع خدا و رسول باش، مطیع شاه حسین باش. خدا و رسول، شاه حسین خط آمریکایی‌ است خدا و رسول هم در قرآن گفته «فَاسْتَوى‏ عَلى‏ سُوقِه» (فتح/29) آیه قرآن است یعنی مسلمانان استوی یعنی بایستند علی سوق یعنی روی پای خودش یعنی خود کفا، خود کفا باشید در خط آمریکا باشید تناقض است اگر اولی الامر را از این رئیس جمهوری‌های این کشورها بگیریم اصولاً اگر اولی الامر معصوم نباشد تضاد است. مثل اینکه بگویند هیچ وقت گناه نکنند مطیع خدا و رسول باش. گاهی هم گناه بکنید یعنی مطیع شاه حسین باش. آخر مطیع شاه حسین باش یعنی تو هم گاهی جنایت کن. حتی همانهایی هم که خیال می‌کنیم خوب است. همین یاسرعرفات در این غیر متعهد‌ها وقتی از هواپیما پیاده شد، دختران لخت دسته گل دادند و این هم دختران لخت را بغل گرفت و همه را بوسید. مگر ما می‌توانیم اینها را اولی الامر بگوییم بگوییم مطیع خدا باش نگاه به نامحرم نکن. مطیع یاسر عرفات باش. گاهی دختران نامحرم را ببوس چی چی شد این؟ مسخره می‌شود قرآن اصلاً قرآن ما مسخره می‌شود. اگر اولی الامر جز امام معصوم باشد توهین به قرآن است. و جنایت به قرآن است. و جنایت می‌کند به قرآن اگر کسی اولی الامر را غیر از معصوم بگیرد. تضاد است مطیع خدا یعنی گناه نه. مطیع دیگران یعنی آنها گناه می‌کنند تو هم مطیعشان باشی یعنی گناه آری، گناه نه گناه آری خوب تضاد است.
آدم بگوید بنده هیچوقت چای نمی‌خورم. صبح دو تا چای خوردم. می‌گویند دیوانه است. اگر می‌گویی هیچوقت چای نمی‌خورم پس چطور می‌گویی صبح دو تا چای خوردم؟ مطیع الله یعنی هیچوقت چای نمی‌خورم، صبح دو تا چای خوردم. می‌گویند دیوانه است. اگر می‌گویی هیچوقت چای نمی‌خورم پس چطور می‌گویی صبح دو تا چای خوردم؟ مطیع الله یعنی هیچوقت گناه نه بعد می‌گوید مطیع شاه حسین یعنی گاهی گناه بکن.
دوم اینکه من یک طرحی روی این زمینه داشتم سالهای قبل آخر این ماه رمضان پنجم است ما صبحت می‌کنیم. اولین ماه رمضان من این طرح را گفتم در تلویزیون یعنی چهار سال از آن گذشته یک طرحی بود این طرح را من الان برایتان می‌گویم. گفتم اگر یک ماشینی را فرض کنیم این ماشین اگر این ماشین دارد می‌رود وزارت راه هم تابلو زد و گفت برو راننده گازش می‌دهد، می رود، می‌رود، می‌رود، می‌افتد در چاله. وقتی افتاد در چاله یک سوال می‌کنم جواب بدهید منهای اینکه شیعه هستید یا منهای اینکه سنی هستید هرکس می‌خواهید باشید. بعنوان یک انسان وقتی ماشین دارد می‌رود. وزارت راه گفته برو، می‌رود و می‌افتد سوال آیا وزارت را مکه در اینچنین جاده‌ای تابلوی بروزد آیا وزارت راه مقصر هست یا نیست؟ هست، یا باید این را نزند که راننده یک مقدار با احتیاط برود یا یک تابلوی ایست بزند. یانگو که اختیار دست خودم باشد یا اگر اینجا هولم می‌دهی دادن ندادن جنایت است. قبول است؟ حالا خداوند فرض می‌کنیم در این ماشین بشر است، خدا به کاروان بشر گفته برو عقب کی؟ عقب رسول. در خدا و رسول بحث نداریم در اولی الامر بحث داریم. برو، عقب کی؟ عقب اولی الامر، برو عقب اولی الامر خدا به بشر گفته برو عقب اولی الامر یک سوال می‌کنم اولی الامرهایی که آقایان می‌گویند گناه می‌کنند یا گناه نمی‌کنند؟ آنوقت خدا گفته برو عقب اولی الامر گناهکار. آخر جاده دره دار غلط است بگویند برو غلط است قرآن به ما بگوید برو.
یا باید قرآن به ما نگوید برو دنبال اولی الامر گنهکار یا اگر می‌گوید دنبال گنهکار برو اینجا یک تابلوی ایست بزند. یک مثل بزنم که چطور خدا تابلوی ایست زد؟ در یک آیه خدا گفته برو هم تابلوی برو زده هم تابلوی ایست. مثلا این را یک ماشین فرض کنید خدا به ماشین فرزندان گفته برو «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» (بقره/83) برو عقب پدر و مادر اماپدر و مادر گناه می‌کند چون پدر و مادر گناه می‌کند زود تابلو زده گفته ایست «وَ إِنْ جاهَداکَ لِتُشْرِکَ بی‏ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما» (عنکبوت/8) فرزند برو عقب پدر و مادرت گوش بده به حرف پدر و مادرت اما چون پدر و مادر گاهی کج می‌روند گفته ایست در جاده بابا و ننه تابلوی ایست هست. یعنی بابا و ننه گناه می‌کنند در پیروی در اولی الامر تابلوی ایست نیست. پیداست اولی الامر گناه نمی‌کنند. و اولی الامری که گناه نمی‌کنند همان امامان معصوم خودمان هستند چون آنها رهبرانشان از دم تا دم نقطه ضعف دارند منتها می‌گویند خدا می‌بخشد‌شان بهشتی هستند. خیلی خوب خدا ببخشدشان، رئیسشان را هم ببرد، ما مانع لطف خدا نیستیم. هرکس را خدا از او راضی شده ما هم راضی هستیم رضی الله عنه خیلی خوب هرکس را خدا راضی است من هم از او راضیم هرکس را هم خدا راضی نیست ما هم از او راضی نیستیم ما تسلیم این هستیم که خدا چه کسی را دوست دارد و چه کسی را دوست ندارد کاری نداریم یک سوال می‌کنیم دو تا جاده هست جاده رهبری، جاده والدین خدا به جاده والدین به فرزندان گفته بروید عقب بابا و ننه. به بشر هم گفته عقب اولی الامر، یک بروید در مسائل خانوادگی است یک بروید در مسائل سیاسی. اطاعت از رهبری مسئله سیاسی است اطاعت از والدین مسئله خانوادگی پس دو تا جاده داریم، جاده سیاست، جاده خانواده، در جاده خانواده گفته برو ایست اما در جاده سیاست که مهمتر از خانواده است گفته برو دیگر ایست نداده پس معلوم می‌شود جاده سیاست نیاز به ایست ندارد یعنی اولی الامر معصوم است و هیچوقت گناه نمی‌کند وجاده‌اش دره ندارد. اگر جاده‌اش دره داشت مثل این اولی الامرهایی که آقایان می‌گویند همانطور که خدا در والدین یک جاکه می‌گوید «وَ إِنْ جاهَداکَ» اگر پدر و مادر به راهی رفتند که از خط توحید کجت کنند اگر پدر و مادر چپه شدند، ایست. اما اینجا نمی‌گوید اگر اولی الامر چپه شد ایست، پیداست اولی الامر قرآن نیاز به چپه شدن ندارد و باید معصوم باشد. امروز روز شهادت امام معصوم است. رئیس اولی الامرها، اولی الامری که مظلوم تاریخ بود و به قول رهبر انقلاب سر باز گمنام.
5- اطاعت از ولی فقیه هم لازم است
اولی الامر فقط باید معصوم باشد. خوب حالا یک سوال ما این مراجع تقلید را گوش به حرفشان بدهیم یا نه؟ ولایت فقیه را باید گوش بدهیم. اینها اولی الامرند؟ اینها نماینده اولی الامرند. نماینده اولی الامر هم باید گوش بدهیم. البته وقتی اولی الامر را باید گوش بدهیم نماینده‌اش را هم گوش می‌دهیم و اینها نمایند ه اولی الامر هستند. خلفاء آنهاهستند. حالا یک حدیث هم برای خلفاء برایتان بنویسم برایتان بگویم. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «اللَّهُمَّ ارْحَمْ خُلَفَائِی قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ خُلَفَاؤُکَ قَالَ الَّذِینَ یَأْتُونَ مِنْ بَعْدِی یَرْوُونَ حَدِیثِی وَ سُنَّتِی»(من‌‏لایحضره ‏الفقیه، ج‏4، ص‏420) خدایا رحمت را بر خلفای من نازل کن «قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ خُلَفَاؤُکَ» خلفای تو چه کسانی هستند؟ فرمود «الَّذِینَ یَأْتُونَ مِنْ بَعْدِی یَرْوُونَ حَدِیثِی وَ سُنَّتِی» خلفای من کسانی هستند که سنت مرا زنده می‌کند. نماز جمعه را امام و رهبر انقلاب زنده کرد. امام و رهبر انقلاب خلیفه رسول خدا هستند. خلیفه حضرت مهدی است. نایب اوست. «یَرْوُونَ حَدِیثِی وَ سُنَّتِی» فقیه هر فقیهی نیست. پیغمبر فرمود آن کسی که سنت مرا زنده کند بگو نه آقا سعودی هم نماز جمعه می‌خواند. نماز جمعه سعودی را یک مگس از آن نمی‌ترسد ولی نماز جمعه تهران را آمریکا رویش حساب می‌کند. قرآن می‌فرماید امت مسلمان نشانه‌اش این است «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُم» (انفال/60) یعنی مسلمانان شما باید «تُرْهِبُونَ» یعنی بترسانید، بترسانید دشمن خدا را، شما باید دشمن خدا را بترسانید ما نماز جمعه‌مان دشمن خدا را می‌ترساند. توده‌ای می‌ترسد از نماز جمعه ما. سازمان مجاهدین می‌ترسند، آمریکا می‌ترسد، اما سعودی عوض اینکه «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُم» یخافون من عدو الله فرق است کسی خوف داشته باشد از دشمن خدا کسی از دشمن خدا بترسد یا کسی دشمن خدا را بترساند آن نمازی که «یَرْوُونَ حَدِیثِی وَ سُنَّتِی» آن سنتی که زنده می‌شود، سنتی است که دشمن خدا از آن بترسد نه که ما ازدشمن خدا بترسیم. یخافون من عدوالله هستند نه «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ» معصیت امام قال امیرالمؤمنین(ع) روز شهادت امیرالمؤمنین حدیث بخوانیم از امیرالمؤمنین(ع): «من رکب غیر سفینتنا غرق»(غررالحکم، ص‏116)
یک لطیفه می‌خواهم بگویم خیلی ظریف است. اگر زیادی گوش بدهید می‌فهمید. یعنی باید همه وجودتان گوش باشد. اگر باقالی قاچ می‌کنید. چای درست می‌کنید، سبزی پاک می‌کنید برای افطار هر کاری دارید زمین بگذارید. لطیفه یک دقیقه‌ای پیغمبر ما این حدیث را همه مسلمانها قبول دارند از آن چیزهایی است که از دم تا دم همه قبول دارند. همه مسلمانها قبول دارند که پیغمبر ما فرموده که مسلمانها رسول خدا فرموده بعد از من مسلمانها 73 فرقه می‌شوند 72 فرقه‌شان کج هستند یک فرقه‌شان سالم و فرقه ناجیه یک فرقه اهل نجاتند. حالا هر یکی از این فرقه می‌گوید و فرقه ناجیه من هستم. ما یک حدیثی پیدا کردیم که خود حدیث می‌گوید فرقه ناجیه چیست، حدیث این است که می‌گوید این حدیث را هم همه قبول دارند پیغمبر فرمود: «مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی کَمَثَلِ سَفِینَهِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَکَ»(کنزالفوائد، ج‏2، ص‏67) مثل کشتی حضرت نوح است «مَنْ رَکِبَهَا نَجَا» «نجی» و «ناجی» را کنار هم بگذار ببین چه می‌شود. مثل اهل بیت من مثل کشتی نوح است هرکس سوار کشتی نوح بشود (نجا) یعنی هرکس در خط اهل بیت باشد نجا فرقه‌ی ناجیه نجی ناجیه و نجی از یک ریشه است. پس یکجا پیغمبر فرمودیک فرقه ناجی است جایی دیگر پیغمبر فرمود کسی که در خط اهل بیت است نجی و این منافات ندارد که اختلاف نظر هم آدم داشته باشد. در مقابل دشمن مشترک یکی می‌شویم اما حرف قرآن و حدیثمان را رها نمی‌کنیم یکوقت مثل زدم گفتم این انگشتها چند تاست؟ پنج تا هر یکی از اینها یک امتیازی دارد این می‌گوید زنده باد من می‌گوییم تو کیستی می‌گوید اگر من نباشم انگشت نگاریت در هیچ اداره‌ای قبول نمی‌شود. این می‌گوید زنده باد من می‌گوییم تو کیستی می‌گوید همه زور و قدرت و قدم بیشتر است. این می‌گوید زنده باد من میگویم تو کیستی می‌گوید انگشتر فقط به من زیباست شما اگر انگشترت را به این کنی یا به این کنی قشنگ نیست هر انگشتی ممکن است یک امتیازی داشته باشد اما دشمن که آمد این زنده بادها را کنار می‌گذارد. جمع می‌شوند می‌خورند در سینه دشمن یعنی مانعی ندارد که انسان اختلاف داشته باشد اختلاف نظر محفوظ اما درعین حال در بحثهای علمی ما باید سند خودمان را یادمان نرود. یادمان نرود که رسول الله ومن رکبها نجی ناجیه رسول خدا را کنار نجای رسول خدا بگذاریم می‌فهمیم که رسول خدا کدام خط را تعقیب می‌کند. یادمان نرود که قرآن فرمود اولی الامر یادمان نرود که خدا در جاده بابا و ننه ایست داده یادمان نرود که خدا در جاده اطاعت از اولی الامر ایست نداده پس پیداست جاده اولی الامر چاله چوله ندارد و نیاز به ایست ندارد. بروید پیدا کنید اولی الامر‌ی که چاله نداشته باشد واولی الامری که چاله نداشته باشد درتاریخ کیست؟ هرکس بود ما هم مخلص او هستیم. «وَ مَنْ عَصَاکُمْ فَقَدْ عَصَى اللَّه»(من‌‏لایحضره‌‏الفقیه، ج‏2، ص‏615) انشاءالله زیارت جامعه را یادتان نرود زیارت جامعه خیلی خوب است. امام شناسی اگر یکوقت کسی کلاس ایدئولوژی بگذارد و درباره امام شناسی خواست بحث کند باید زیارت جامعه را شرح کند. رهبر انقلاب چهارده سال نجف بود هر سالی هم روز چهارده ضربدرچهارده کنیم ببینیم چند روز می‌شود. تقریباً5110 روز هرشب حرم امیرالمؤمنین می‌رفت و هر شب زیارت جامعه را اینطور که نقل شده می‌خواند. یعنی امام پنج هزار بار این زیارت را حداقل در نجف خوانده و کسی که این رقم تحت باران ولایت باشد، خیس می‌خورد. پخته می‌شود آنوقت حرفهایش بمب می‌شود اگر تو پخته شد حرفها اثر می‌کند. در زیارت جامعه می‌خوانیم «وَ مَنْ عَصَاکُمْ فَقَدْ عَصَى اللَّه» هرکس فرمان اولی الامر معصوم را خلاف کرد معصیت دین کرده قال امیر المومنین(ع): «من اطاع امامه فقد اطاع ربه» (غررالحکم،ص116) هرکس اطاعت از امام بکند اطاعت از خدا کرده «من تخلف عنا محق» (غررالحکم،ص116) هرکس از خط ما برود بیرون تدریجا آب می‌شود.
«لَا رَأْیَ لِمَنْ لَا یُطَاعُ»(نهج‌‏البلاغه، خطبه 27) گاهی امیرالمؤمنین ناله می‌کرد می‌فرمود «لَا رَأْیَ لِمَنْ لَا یُطَاعُ» کسی که گوش به حرفش نمی‌دهید امامی که در خانه نشسته دیگر رأیی ندارد چون کسی نیست که گوش به حرفش بدهد.
بمناسبت فرمان امام دو تا سه تا آیه و حدیث نوشتم و یک جمله هم بمناسبت فرمان فقیه بگویم. امام صادق فرمود. «انْظُرُوا إِلَى مَنْ کَانَ مِنْکُمْ قَدْ رَوَى حَدِیثَنَا وَ نَظَرَ فِی حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْکَامَنَا فَارْضَوْا بِهِ حَکَماً فَإِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حَاکِماً فَإِذَا حَکَمَ بِحُکْمِنَا فَلَمْ یَقْبَلْهُ مِنْهُ فَإِنَّمَا بِحُکْمِ اللَّهِ قَدِ اسْتَخَفَّ وَ عَلَیْنَا رَدَّ وَ الرَّادُّ عَلَیْنَا الرَّادُّ عَلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَلَى حَدِّ الشِّرْکِ بِاللَّهِ»(کافى، ج‏7، ص‏412) هرکس که فقیه بود «قَدْ رَوَى حَدِیثَنَا» حدیث ما را نقل کرد «وَ نَظَرَ فِی حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا» صاحب نظر بود در حلال و حرام یعنی توضیح المسائل خالی نبود ضبط صوت هم نبود خودش. . . ممکن بنده توضیح المسائل را حفظ کنم گفتند بعضی از این توده‌ای‌ها توضیح المسائل را از حفظ می‌خوانند و در نمره ایدئولوژی هم قبول می‌شوند «وَ نَظَرَ فِی حَلَالِنَا» کسی که صاحب نظر است اسلام شناس واقعی عرف احکامنا هرکس که فقیه شد «فَارْضَوْا بِهِ حَکَماً» باید مردم راضی باشند که حکم و داور او باشد امام صادق فرمود بدرستی که من که امام صادق هستم «فَإِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حَاکِماً» من او را حاکم شما کردم «فَإِذَا حَکَمَ بِحُکْمِنَا فَلَمْ یَقْبَلْهُ مِنْهُ» اگر ولایت فقیه از حسینه جماران دستوری صادر کرد و لم یقبل منه دستورش را گوش ندهند «فَإِنَّمَا بِحُکْمِ اللَّهِ قَدِ اسْتَخَفَّ» و اگر ولایت فقیه دستوری صادر کرد و مردم گوش ندادند «فَإِنَّمَا بِحُکْمِ اللَّهِ قَدِ اسْتَخَفَّ» حکم خدا راسبک شمردند «عَلَیْنَا رَدَّ» و رد بر ما امام صادق کردند «وَ الرَّادُّ عَلَیْنَا الرَّادُّ عَلَى اللَّهِ» و کسی که امام صادق را رد کند گویا خدا را رد کرده و کسی که خدا را رد کند «وَ هُوَ عَلَى حَدِّ الشِّرْکِ بِاللَّهِ» شرک است. همانطور که فرمان خدا واجب است فرمان رسول واجب فرمان رهبر معصوم واجب فرمان ولایت فقیه واجب، و ولایت فقیه نماینده رهبر معصوم است. پس نگویند آخوندها کجا بودند که آمدند حاکم شدند حکومت را دست گرفتند آخوندها را دستور این بوده منتها این دستور عمل نشده. حالا دارد عمل می‌شود حاکم علیکم یعنی برشما حاکم علیکم یعنی حاکم بر شما کیست؟ فقیهی است که «نَظَرَ فِی حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْکَامَنَا» آن است که حق حکومت دارد. دیگر نگویید که آقا شما جزو کدام دار و دسته و حزب و سازمان هستید؟ هیچی ما جزو سازمان هستیم که امام صادقش فرموده باید حاکم بر شما فقیه باشد. و ما چرا چانه بزنیم درباره ولایت فقیه اصلاً چانه نمی‌زنیم. آقایان ما قرنها و سالها ولایت غیر فقیه را پذیرفتیم دیدیم. دو سه سال هم هست ولایت فقیه را پذیرفتیم. دیدیم ولایت غیر فقیه جوانهای ما را عیاش کرد ولایت فقیه جوانهای ما را هدفدار کرد ولایت غیر فقیه زنهای ما را بی بند و بار کرد ولایت فقیه زنان ما را با عفت کرد. ولایت فقیه ما را به خود کفایی نزدیک کرد ولایت فقیه وحدتی بوجود آمده ولایت فقیه محبت بوجود آورد خدا می‌داند اگر فرمانده سپاه و ارتش می‌آمدند در تلویزیون تقاضا می‌کردند در این میلیون جمعیت ایران شاید 50 نفرگوش نمی‌دادند الان اگر فرمانده سپاه و ارتش بیاید بگوید ما خون می‌خواهیم همه مسجدها همین امشب که شب بیست و دوم ماه رمضان است که گوش می‌دهید در همین مسجدها می‌گویند آقا خون می‌بینی همه مردم که می‌آیند صف بکشند برای الله اکبر صف می‌کشند که خون بدهند ولایت فقیه بود که امت خونش را در رگ ارتش و سپاه می‌کند. ما قرنها ولایت غیر فقیه را دیدیم چشیدیم و دنیا از ولایت فقیه می‌ترسد و برای همین جهت سعی دارند اینهایی که فقیه هستند لت و پار کنند. مطهری‌ها و بهشتی‌ها را ترور کنند. در عراق دید که اگر محمد باقرصدر زنده بماند رهبرانقلاب دوم است.
باید اینها باشند و تمام توطئه‌ها و سمپاشی‌ها و نیش‌ها و تهمت‌ها برای این است، والا یک حرفهایی مسخره‌ای می‌زنند و خدا را شکر می‌کنیم امام سجاد جمله‌ای یاد داده (الحمدلله الذی جعل اعدائنا من الحمقاء) خدا را شکر که دشمنان ما احمقند یعنی وقتی هم چیزی می‌خواهند علیه کسی بنویسند بلد نیستند چی بنویسند که بگیرد لااقل دروغ بی شاخ بگویند و امیدوارم هرچه می‌گویند دروغ شاخدار بگویند نه واقعاً خوب است. روزنامه‌ای عرض کنم که در خارج منتشر شده، البته روزنامه که خیلی منتشر می‌شود هر هفته‌ای یک چیزی می‌نویسد.
خوب یک چیزهائی می‌گویند که اصلش به ذهن هیچکس نمی‌آید مثلاً نوشته بود آقای امامی کاشانی فرزند سید ابوالقاسم کاشانی. اصلاً نمی‌فهمد که آقای امامی کاشانی شیخ است، سید ابوالقاسم کاشانی سید است. شیخ پسر سید نمی‌تواند باشد. خدا را شکر می‌کنیم و همینطور حالا من نمونه گفتم یک چیزهایی می‌گویند که من حالا تصمیم گرفتم بریده‌های اینها را جمع کنم و هر وقت خسته شدید، جکهای آنها را بگویم رفع خستگی می‌شود. خدا را شکر متفکرین سیاستمدار که دشمن ما هستند همه‌شان خر هستند. حرفهایی که می‌زنند چرت و پرت می‌گویند و تا اینطور باشد ما باید دست از ولایت فقیه خودمان بر نداریم که دشمن ما دارد همه جایش می‌سوزد.
خدایا به امیرالمؤمنین قسمت می‌دهیم قلب امام زمان را از ما خشنود، ظهورش را تعجیل و ما را از بهترین یارانش مقرر و نایبش رهبر انقلاب را در پناهش حفظ بفرما.
خدایا از خیرات و برکاتی که در ماه رمضان به بندگان خوبت می‌کنی نصیب ما هم بفرما.
خدایا تو را به حقیقت محمد و آل محمد همینطور که ما را نجات دادی از شر شاه و ابرقدرتها همه مستضعفین را از شرابرقدرتها نجات و دنیا را آماده حکومت حضرت مهدی بگردان.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment