چطور از گناه دوری کنیم؟

برنامه سمت خدا 17 اردیبهشت 92

هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست ببار ابر بهاری یکبار کافی نیست، چون که یخ زده تقویم ها اگر هر روز هزار بار بیاید بهار کافی نیست، به جرم عشق تو بگذار آتشم بزنند برای کشتن حلاج دار کافی نیست، خودت بخواه که این انتظار سر برسد دعای این همه چشم انتظار کافی نیست.

سوال – چکار کنیم که گول دنیا را نخوریم؟

پاسخ – همه ی ما گول دنیا را خورده ایم. فردی از من پرسید که چکار کنم که سرنماز حواسم پرت نباشد، به او گفتم: اگر دکتری را پیدا کردی، بیا باهم پیش او برویم. قرآن می فرماید: دین آمده است که انسان گول نخورد. هر کسی بر اساس خیالاتش گول می خورد. مثلا ابلیس گول نژادش را خورد و گفت که نژاد من از آدم بهتر است. زیرا نژاد من از آتش است و نژاد آدم از گِل است،آتش بر گل برتری دارد پس من بر آدم سجده نمی کنم.

وقتی قرآن نازل می شد مردم می گفتند که چرا قرآن بر محمد نازل شده است که فرد فقیری است. چرا قرآن بر افراد برجسته ی مکه نازل نشده است. این خود برتربینی است. مثلا فردی مدرک دارد ولی نمی تواند قرآن بخواند و خجالت می کشد که شاگردی کند یا اینکه فرد برجسته ای اشتباه کرده است و خجالت می کشد که عذرخواهی کند.

گاهی اوقات ما گرفتار خودمان هستیم . پیامبر به مردم فرمود که من هم بشری مثل شما هستم. پیامبر در بازار راه می رفت و مثل مردم غذا می خورد. فردی نزد پیامبر آمد و می لرزید .پیامبر فرمود :چرا می لرزی ؟من هم مثل تو هستم. ما گاهی می گوییم که چرا فلانی ما را تحویل نگرفت یا … ما گرفتار خودمان هستیم. در قرآن وقتی کلمه ی تزکیه را می آورد می فرماید که قطعا رستگار می شوید زیرا تزکیه کار مشکلی است.

امام خمینی از استادش نقل می کرد که عالم شدن آسان است ولی آدم شدن مشکل است. اگر یک کاندیدای ریاست جمهوری بگوید که فلانی از من بهتر است و من به نفع او کنار می روم، این کار سختی است. اگر پزشکی به بیمار بگوید که فلان پزشک از من حاذق تر است و پیش او برو، این کار سختی است. اگر انسان بخواهد گیر خودش نباشد کار سختی است.

گاهی انسان خودش را کم می بیند و مایوس می شود. این هم برای انسان مشکلاتی ایجاد می کند. فردی برای امیرکبیر شعری خواند که در آن تملق بود. امیرکبیر هم با زبان شعر گفت: هر آنچه هستم بگو هر آنچه نیستم مگو. به ما می گویند که اگر کسی تملق می گوید باید خاک در دهانش بریزید. یعنی او را تحقیر کنید. گاهی ما بیخودی از کسی تعریف می کنیم یا گاهی از خودمان تعریف می کنیم و خودمان را بزرگ می کنیم. بعضی انسانها مثل بادکنک هستند که وقتی آنها را باد می کنی، سوراخ هایشان پیدا می شود. مثلا فردی ماشین ندارد و آرام راه می رود ولی وقتی به او یک ماشین می دهند تند می رود و بوق می زند. هم خود برتربینی و هم خود کم بینی بد است. یک بار که نمایندگان رای آورده بودند پیش امام رفتند و آن روز آقای فخرالدین حجازی رای اول مردم تهران را آورده بود. و در جماران سخنرانی کرد. او چند بار به امام گفت: جانم فدای تو. امام فرمود: این طوری صحبت نکنید، من اینها را باور می کنم. اگر به کسی لقبی دادند و او بداند که این لقب برای او زیاد است، اگر داد نزد، جهنمی است. در ضمن غیبت چنین فردی جایز است. مثلا فردی ادعا می کند که سید است و بعد می فهمید که او سید نیست، غیبت چنین فردی جایز است.

در قرآن داریم: اگر کسی ستایش بشود به کاری که نکرده است، قطعا در قیامت گیر است. مثلا من قصه ای را در کتابی می خوانم ولی می خواهم اسم آن کتاب را نبرم و بدنبال منبع آن می روم و اسم منبع آنرا می برم که مردم بگویند: این فرد چقدر باسواد است و چه کتاب های خوبی می خواند. ستادهای انتخاباتی حرفهای راست را بزنند اگر خدا بخواهد دل ها را به سمت آنها متمایل می کند.

یکی از راه های انحراف این است که خودمان را زیاد بینیم زیرا باعث غرورمی شود یا خودمان را کم ببینیم که باعث ناامیدی می شود. اگر کسی به ما لقب دروغی داد، با آن مخالفت کنیم. مثلا ما فکر می کنیم که اگر فلانی رئیس جمهور بشود به ما پست می دهد ولی ممکن است که این طور نشود یعنی او رئیس جمهور بشود ولی به شما پست ندهد.

در مناجات شعبانیه داریم: زیادی من و نفس من،فقط دست توست. اگر قرار است که شما عزیز بشوی ممکن است که با یک خدمت به مردم عزیز بشوی حتی اگر رئیس جمهور هم نشوی. اگر بناست که انسان ذلیل بشود، ممکن است که رئیس جمهور هم بشود و با کارهای اشتباه خوار بشود. ستادهای انتخاباتی باید مواظب باشند. دین فروشی آسان است، وعده دادن آسان است.

پیرمرد محترمی ترشی فروش بود و به پسرش می گفت که من دوست دارم موقع تشییع جنازه ام خیابان ها بسته بشود. پسرش او را مسخره می کرد و می گفت که مگر مرجع تقلید هستی که خیابان را ببندد. روز 25 رجب شهادت امام کاظم(ع) بود. این پیرمرد سید از دنیا رفت و دسته عزاداری خیابان را بسته بودند و پیکر این پیرمرد را تشییع کردند. آرزوی این سید برآورده شد. فردی کتابی نوشته بود و روی آن نوشته بود که من با سوادترین افراد روی زمین هستم. روزی که این فرد درگذشت، زمان بمباران بود و فقط هفده نفر در تشییع جنازه ی او شرکت کردند. داریم که عزت و ذلت در دست خداست.

یوسف در چاه می خندید و می گفت که من با داشتن دوازده برادر احساس می کردم که هیچ خطری مرا تهدید نمی کند ولی خود آنها مرا در چاه انداختند. پس ما باید کاری بکنیم که پشیمان نشویم. چراعاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی.

گاهی ما فکر می کنیم که اگر با رئیس جمهورعکس بگیریم عزیز می شویم ولی فردا رئیس جمهور کار خطایی می کند و ما خوار می شویم. معیار ما باید خدا باشد نه خیالات. البته این کار سختی است. خدا به پیامبر می فرماید: بگو از شر شیطان به خدا پناه می برم. پس در همه ی کارها راه مستقیم را انتخاب کنید.

سوال – ریشه ی میل ما به گناه چیست ؟چطور می توانیم از گناه دوری کنیم؟

پاسخ – ماه شعبان مقدمه ی ماه رمضان است لذا آداب ویژه و دعاهای خاصی دارد. ماه رجب و شعبان ماه پیامبر و اهل بیت است. جوانی به من گفت که من نمی توانم جلوی چشمم را بگیرم و به نامحرم نگاه نکنم . به او گفتم که خودت را جریمه کن. اگر ما بدانیم که دوربین راهنمایی و رانندگی در خیابانی هستند سرعت ماشین را کنترل می کنیم. آیت الله بروجردی گاهی عصبانی می شد، ایشان نذر کرد که اگر این دفعه عصبانی بشود، خودش را جریمه کند. علی بن یقطین شیعه ای بود که به دستور امام کاظم(ع) در دربار بنی عباس کار می کرد و عامل نفوذی بود. روزی چوپانی نزد او رفت ولی او چوپان را راه نداد. علی بن یقطین برای رفتن به حج، به خانه امام در مدینه رفت تا امام را ببیند ولی امام او را نپذیرفت. امام فرمود که تو چوپان شیعه را نپذیرفتی و من هم تو را نمی پذیرم، برو چوپان را راضی کن. او چوپان را پیدا کرد و گفت که با پایت روی صورت من برو تا غرور من شکسته بشود.

اگر در مجلس خلافی هستید، باید از آن مجلس بیرون بروید و اگر یادتان رفت، هر وقت یادتان آمد از جلسه بیرون بروید. گاهی ما باید جلسه را عوض کنیم یا رفیق ها را عوض کنیم. قرآن می فرماید که حضرت آدم عزم نداشت. فشارهای اقتصادی و جنگ تحمیلی باعث رشد ایران شد. قرآن می فرماید: آنها تصمیم داشتند که ابراهیم را در آتش بیندازند ولی ابراهیم در آتش نسوخت. امریکا می خواهد که جمهوری اسلامی نباشد.

قرآن می فرماید که اگر کاری بکنید که دشمنان به غیظ (سرر فتن عصبانیت) بیایند این برای شما عمل صالح است .اگر تعداد شرکت کنندگان ما در انتخابات زیاد باشد یغیظ کفر است. وقتی در 22 بهمن راهپیمایی شلوغ باشد، یغیظ امریکا می شود.

الان می گویند که مگر مراجع و رهبری معصوم هستند که ما باید از آنها پیروی کنیم؟ مگر پزشکان متخصص معصوم هستند؟ خیر ولی حرف هایشان حجت است. ممکن است که پزشک متخصص هم اشتباه کنند و داروی اشتباهی بدهند و فردی بمیرد ولی نمی گویند که آن فرد خودکشی کرد زیرا آن فرد حجت دارد. مراجع تقلید ما که اکثرا بالای هفتاد و پنج سال را دارند وقتی نزد پزشک متخصص می روند حرف آنها را گوش می دهند. و به آنها اعتراض نمی کنند. ولی گاهی یک پزشک می گوید که چرا باید نماز صبح را دو رکعت بخوانیم یا چرا…؟ تقلید یعنی رجوع به کارشناس. بعضی ها می گویند که ما از امام زمان(عج) دستور می گیریم یا… شما چقدر به امام زمان(عج) کمک کرده اید؟ بعضی ها به استخاره تکیه می کنند، استخاره جای مشخصی دارد. فردی می گفت که در خواب حضرت امیر را دیدم که فرمود: فلان مجتهد اعلم است. آیا از این مجتهد می توان تقلید کرد؟ آیا می توان گفت که در خواب ببینیم که پزشک متخصص چه کسی است؟ این کارها احمقانه است. با خواب نمی شود مرجع تقلید را انتخاب کرد. برای هر کاری نمی توان استخاره کرد. مثلا فردی می گفت که برای من استخاره کن که دختر من پسر بدنیا می آورد یا دختر ؟یعنی برای کار خدا استخاره می کند. یکی از علما خواب دید که به او گفتند: به مسجد برو و اولین کسی که می آید به او احترام بگذار. عالم به مسجد رفت و سگی را دید و او را با چوب بیرون کرد. شب بعد خواب دید که به او گفتند چرا او را احترام نکردی و از مسجد بیرون کردی؟ سه شب خواب دید ولی اعتنا نکرد زیرا گفت که سگ نجس است و من نمی توانم او را به مسجد راه بدهم.

گاهی استخاره می کنیم و بد می آید، فرد می گوید: نمی شود یک جوری استخاره کنید که خوب بیاید. اگر ما دست از مرجعیت برداریم به بلا گرفتار می شویم. اگر کسی خمس و زکات ندهد ولی عاشورا میلیونی خرج کند، کارش مورد قبول خدا نیست زیرا خدا می فرماید: خدا از کسانی کار را قبول می کند که تقوا داشته باشد یعنی از محرمات دوری کنند و به واجبات عمل کنند. پس اگر کسی نماز نمی خواند و غیبت هم می کند، روز عاشورا هم خرج می دهد، اینها مورد قبول نیست.

عرفانی مورد قبول است که از فقه بیرون آمده باشد. اگر عارفی فقیه بود حرفش مورد اطمینان است.

سوال – شما گفتید که باید کاری بکنیم که باعث غیظ کفار بشود و باید در انتخابات شرکت کنیم، آیا تلاش مسئولان برای وضعیت بهبود معیشتی مردم باعث ناراحتی و غیظ کفار نمی شود؟ آیا این موضوع نباید به فهرست ناراحت کننده های کفار اضافه A بشود؟

پاسخ– هر چه وضع مادی ما بهتر بشود کفار بیشتر غیظ می کنند. قرآن می فرماید: دشمن می خواهد که شما در فشار و تنگنا قرار بگیرید. پس حق با ایشان است و اگر مسئله ی معیشتی مردم بهتر بشود کفار بیشتر غیظ می کنند. مردم ایران از مسئولین بهتر هستند البته نقص هایی دارند که آن هم قابل حل است.

سوال – صفحه 320 قرآن کریم را توضیح بفرمایید.

پاسخ– در این صفحه داریم: اگر کسی از یاد خدا اعراض کند زندگی اش تنگ می شود. یاد خدا یا ذکر چیست؟ یکی از ذکرها قرآن است. اگر کسی از قرآن اعراض کند زندگی اش تنگ می شود. مثلا قرآن می فرماید که برای انتخاب همسر این راه را بروید ولی شما گوش نکردید. پس شما به دفترچه ی راهنمای خودتان مراجعه نکردید. سبک زندگی ما قرآن است. تمام آیات قرآن و روایات سبک زندگی است. ما به قوانین بین الملل توجه می کنیم ولی خیلی به قانون خدا توجه نمی کنیم و با آن مقابله می کنیم. پس ما هنوز دل به خالق نداده ایم.

الان ماه رجب، شعبان و رمضان در پیش است. یک نهضت قرآنی راه بیندازید. همه باید بتوانند روخوانی قرآن را یاد بگیرند. عمل به قرآن و حفظ قرآن ارزش است. حفظ قرآن برای افراد تیزهوش خوب است. ما باید از قرآن درس بگیریم.

الان مسجدهای زیادی است که امام جماعت ندارند. طلبه ها می توانند برای زکات شان یک بار به این مسجدها بروند. پس وقتی شما از قرآن اعراض می کنید زندگی تان تلخ می شود. مثلا سیل می آید یا زلزله می شود. باید برگردیم و از خدا عذرخواهی کنیم. از طریق فقه، آنچه واجب است انجام بدهیم و هر چه حرام است ترک کنیم.

Comments (0)
Add Comment