پرسش و پاسخ -22

موضوع: پرسش و پاسخ(22)
تاریخ پخش: 77/10/26

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

بحث امسال ما پاسخ به چند سؤال بود که طبق معمول به آن جواب می‌دهیم سؤالاتی که برای عموم مطرح است نه برای بعضی‌ها. با ذکر یک صلوات به استقبال سؤال اول می‌رویم.
1- اسلام و قوانین ثابت و متغیر
سؤال اول: آیا تمام قوانین اسلام ثابت است؟ و به عبارت دیگر آیا تغییر قانون در اسلام داریم؟
جواب: همه قوانین اسلام ثابت نیست و ما تغییر قانون هم داشته‌ایم.
یکسری قوانین مثل رکعتهای نماز ثابت است و یکسری مربوط به مقتضیّات و شرائط زمان و مکان است و بستگی دارد، «تنباکو» حرام نیست ولی اگر زمانی نفعش برای استعمار است، مرحوم شیرازی(ره) می‌فرماید: حرام است، ولی امر مسلمین به دلائلی می‌تواند بعضی از قوانین را تغییر بدهد، و در تاریخ هم سابقه دارد.
واقعه و داستان تاریخی:
مسلمانها اول رو به بیت المقدس، (قبله اولی مسلمانها) نماز می‌خواندند، پیامبر(ص) در چهل سالگی مبعوث شده و 13 سال در مکه بود شد 53 سال و چند سال هم در مدینه، 15 سال ما رو به بیت المقدس نمازمی خواندیم، یهودی‌های مدینه گفتند مسلمانان رو به قبله ما می‌ایستند پس دینش، دین ما و قبله‌اش قبله ما می‌باشد، پیامبر(ص) شبها به اسمان و به حرفهای یهودی‌ها که شما از خود استقلال ندارید و رو به قبله ما نماز خوانده و معلوم می‌شود که دین ما اصل است فکر می‌کرد. از طرف خداوند آیه نازل گردید که:
«قَدْنَرى‌ تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَهً تَرْضاها» (بقره/144). به تحقیق که ما می‌بینیم صورت خود را به آسمان به این طرف و آن طرف می‌بری (آیا به حرف یهودی‌ها فکر می‌کنی)ما به تو قبله‌ای می‌دهیم که راضی باشی. پس از آن حضرت روی در یکی از مساجد مدینه مشغول نماز چهار رکعتی بود که رکعت اول و دوم رو به بیت المقدس و رکعت سوم و چهارم به پیامبر(ص) از طرف خداوند دستور آمد که قبله عوض شد روبه مکّه (کعبه) نماز گذارید. یهودی‌ها گفتند: «سَیَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلاَّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتی‌ کانُوا عَلَیْها قُل» (بقره/142) سفیهان گفتند چه چیز باعث شد که قبله (پانزده ساله) عوض شد به آنها بگو…
پس تغییر قانون ممکن است، ولی تغییر آن اصولی دارد:
1- نه بدون دلیل می‌شود. 2- نه همه آن را. 3- و نه هرکس می‌تواند. 4- و نه در هر مکانی.
میرزای شیرازی چون مجتهد جامع الشرائط است نائب امام زمان(ع) است و تنباکو به نفع استعمار و بیگانه است، می‌شود.
مثال: نماز مسافر دو رکعتی می‌شود ولی نه هر مسافری، 1- مسافرتش حرام نباشد 2- از اول قصد مسافرت داشته باشد، چون اگر کسی کم کم و بدون قصد راهی را برود اگر زیاد هم باشد نمازش کوتاه نمی‌شود.
سؤال دوم: آیا عکس گرفتن زن از مرد و به عکس در مجالس عقد عروسی چه حکمی دارد؟
جواب: مسأله فقهی است عکس گرفتن مرد از زن اگر عارضه دیگر نداشته باشد و عکس تنها اشکال ندارد ولی اگرلوازمی دارد که موجب حرام می‌شود مثل دست زدن به بدن زن و نگاه کردن به غیر از دست و صورت به فتوای حضرت امام خمینی(ره) اگر عکس گرفتن و نگاه طبیعی باشد اشکال ندارد.
ولی باز بهتر است اینکار را نکرده و برای حفظ عفت، مرد از مرد و زن از زن عکس بگیرد. و مواظب باشیم اول زندگی را با گناه شروع نکنیم البته ممکن است مجالس عکاس و فیلم بردار محرم باشد که اشکالی ندارد. ولی اگر با گناه همراه باشد چه توقعی است که خداوند این زندگی را مبارک کرده و مشکلات سر راه این عروس داماد را بردارد.
2- معیار و حدود توجه به ظاهر
سؤال سوم: آیا در برخورد با دیگر می‌توانیم به ظاهر اعتماد کنیم؟ نظر اسلام در این رابطه چیست؟
جواب: هم بله، و هم نه، اگر در حدّ اینکه یک مسلمان است بله، ولی اگر می‌خواهیم دختر از او گرفته یا به او بدهیم با او شریک شده و پول به او بدهیم، نمی‌شود به ظاهر اعتماد کرد، پس مواردش فرق می‌کند.
داستان: در صدر اسلام مسلمانها به مکانی می‌رفتند، سرمایه داری فکر کرد آنها اموالش را مصادره و او را هم دستگیرخواهند کرد، لذا اموال خود را پنهان کرده و آمد در مقابل مسلمانها شهادت به مسلمان شدن داد که «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه» یکی از مسلمانها گفت: او دروغ می‌گوید، او را بکشید، او را کشتند، ولی پیامبر(ص) خیلی ناراحت شد و ایه نازل شد: «لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى‌ إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُون» (نساء/94) شما نگویید به کسی که شهادت می‌دهد مسلمان نیستی و دروغ می‌گویی پس از این آیه استفاده می‌شود که هرکس می‌گوید: من مسلمان هستم (و شهادت می‌دهد)قبول کنیم، ممکن است دروغ بگوید، بگوید
ما در اسلام داریم «سُوقُ الْمُسْلِمِین» بازار مسلمانها که این یک ارزش است که اگر چیزی از بازار مسلمانها خریدی باید بگویی پاک و حلال است، حال ممکن است فلان و فلان، نباید اعتنا کرد.
و مسأله دیگر «ید مسلمان »: دست مسلمان، مثلاً اگر مسلمانی اتوشویی دارد باید بگویی پاک است و شک معنی ندارد.
و مسأله دیگر «گواهی دادن مسلمان »
و مسأله دیگر «اظهار اسلام »
البته جاهایی هم نباید اطمینان کنیم، مثلاً اگر می‌دانیم فلانی گناهکار است و خبری می‌دهد نباید زود باور کنیم، قرآن می‌فرماید: «إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا» (حجرات/6) اگر فاسقی خبر آورد، تحقیق کنید، چون ممکن است بخواهد دروغ ساخته وفتنه به پا کند.
داستان: عده از زنها آمدند به نزد پیامبر(ص) که ما هم از مهاجرین هستیم آیه نازل شد که:
اگر عده از زنها آمدند که ما هم می‌خواهیم برای رفتن به مدینه با شما باشیم «فَامْتَحِنُوهُنَّ» (ممتحنه/10) یعنی آنها را امتحان کرده وزود باور نکنید.
و اگر مال یتیمی به دست ولی و سرپرست است و او مدعی است که به تکلیف رسیده و اموال را مطالبه می‌کند، قرآن می‌فرماید: «فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً» (نساء/6) (زود باور نباشید) و اگر یقین کردید که به رشد رسیده، یعنی او را امتحان کنید بایک دادوستد و معامله کوچک ببینید می‌تواند یا نه، با اینکه او مالک است ولی نمی‌توان زود عمل کرد پس به ظاهر دربعضی از جاها می‌شود اطمینان کرد، اگر می‌گوید فلان چیز پاک و این لباس از خودم هست و در او شک نکنیدمی گوید: این خانم من است تجسّس و تحقیق نمی‌خواهد، البته اگر سابقه سوء و بدی از او سراغ نداریم، باید بگوییم راست می‌گوید. اگر احتمال جاسوسی می‌دهیم و توطئه باید تحقیق و دقت کنیم.
داستان: حدود 8 قرن قبل عده‌ای از کفار آمدند کنار قبر پیامبر(ص) خانه‌ای را گرفتند و از آن خانه تونلهایی زندند به قبر آن حضرت و مخفیانه خاکها را بیرون می‌بردند تا برسند به جنازه حضرت، و آن را به مکه ببرند.
حضرت به خواب یک نفر آمد و این داستان را فرمود که اینها آمده‌اند و چنین قصدی دارند.
آنها را دستگیر کرده و دیدند آنها چنین کاری را مشغول هستند. بله به عنوان مستشار و کارشناس به افرادی که از بیرون می‌آیند خوشبین نباشیم، پس باید مواظب باشیم.
3- نظر اسلام درباره فال خوب و بد
سؤال چهارم: نظر اسلام درباره فال بد چیست که بعضی هم اعتقاد دارند؟
جواب: در عربی به فال بد می‌گویند «طِیَره» حدیث داریم: «الطیره شرک» (بحارالأنوار/ج‌55/ص322) فال بد شرک است.
فال بد سابقه هم داشته‌اند، مردم به موسی(ع) می‌گفتند: «إِنَّا تَطَیَّرْنا بِکُم» (یس/18) ما به تو فال بد می‌زنیم.
داستان: حضرت علی(ع) عازم حرکت بود برای جنگ نهروان، یک نفر گفت: امروز روز خوبی نیست حرکت نکنید، حضرت فرمود: اگر اعتقاد به این مسأله داشته باشی شرک است.
در اسلام فال بد نداریم که مثلاً یک کلاغ سیاه دیدم یا گربه مرده بد است، فال بد تکیه به غیر خداست؛ حدیث داریم اگر خوشبین باشیم به خیر و خوبی آن را می‌یابیم. فال خوب تشویق و دلگرم و فال بد انسان را دلسرد می‌کند اولی ارزش و دومی ضد ارزش است. همچنین رقابتهایی که انسان را به هم نزدیک و صمیمی‌تر کند مورد تایید اسلام است، سلام، جواب سلام، هدیه بردن، سوغاتی، دست دادن و برای ایجاد محبّت کمی فشار دادن، جواب نامه، مهمانی، و حتّی با دروغ دو نفر که با هم قهر هستند آشتی بده، بالاخره با تبریک و تسلیت و افطاری.
چه کسی گفته با «عطسه » صبر کنید بلکه:
حدیث داریم هر وقت عطسه کردید سریعتر آن کار را انجام بدهید. پس هرچیز که ما را از حرکت و تصمیم دلسرد کند، نباید توجه کرد.
علامه طباطباییمی‌فرماید: ما چند نوع وحی و الهام داریم یکی به پیامبران به صورت الهام به دیگران الهام شیطانی
قرآن می‌فرماید: «وَ أَوْحَیْنا إِلى‌‌ام مُوسى‌ أَنْ أَرْضِعیهِ» (قصص/7) الهام کرد به مادر موسی که او را شیر داده در صندوق بگذار و به رودخانه بیانداز تا ماموران فرعون به او دسترسی نداشته که بکشند.
و امّا الهام شیطانی، قرآن می‌فرماید: «إِنَّ الشَّیاطینَ لَیُوحُونَ إِلى‌ أَوْلِیائِهِم» (انعام/121) شیطان هم به دوستانش وحی و الهام می‌کند.
حال اگر چیزی به ذهن ما آمد که نمی‌دانیم خدایی یا شیطانی است، علّامه می‌فرماید: اگر با آن الهام و حظور ذهنی بازشده و حرکت خدایی است و اگر از حرکت ایستاده و قفل شدی شیطانی است. چون قرآن می‌فرماید: «الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاء» (بقره/268). شیطان می‌گوید: پول نده چون پیری داری، کوری داری، پدر پیر داری، و هزار درد بی درمان صدقه می‌دهی؟ و چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است.
ولی اگر باز شدیم می‌فرماید: «فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ» (انعام/125) هرکس را خداوند می‌خواهد موفق کند روح باز به او می‌دهد.
بدهیم باز خدا هم می‌دهد، امروز تا فردا خدا بزرگ است، نگذار فقیر گرسته بماند؛ الآن کار مسلمان را راه بیانداز تا بعد خدا کار تو را، می‌گوید الآن پول خرد نمی‌دهم چون ممکن است مشتری بیاید خودم احتیاج داشته باشم.
خدایا، تو را به حق محمد و آل محمد(ع) هرچه به عمر ما اضافه می‌کنی به عقل و ایمان، عمل و اخلاص عمق و برکت کار ما بیفزا.
خدایا، افرادی از روزها و شبها بهترین استفاده را کرده و بعضی هم غافل ماندند، ما را از غافلین و خسارت دیده‌ها وحسرت برندگان قیامت قرار نده.
خدایا، کسانی که در طول تاریخ بر ما حق داشته و در مسلمانی ما مؤثر، انبیاء، اولیاء، اوصیاء، علما، مراجع، پدران، مادران و اساتید، مربیان، و هرکس در مسلمانی ما نقش داشته و الآن نیست با محمد و آل محمد(ع)محشور بفرما.
خدایا، نسل ما از بهترین مؤمنین و مؤمنات قرار بده.
خدایا، مشکلات فرد و جامعه، ملت و دولت ما حل بفرما.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment