پرسش و پاسخ-2

موضوع: پرسش و پاسخ(2)
تاریخ پخش: 77/10/02

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

گفتیم از میان چند هزار سؤال، سؤال‌هایی که مثل آب جوش به همه معده‌ها می‌خورد و مورد سؤال همه هست را جواب بدهیم و سؤالهای مربوط به محیط‌های خاص مثل فرد و خانواده و دانشگاه را فعلاً کار نداریم، بعضی سؤالها مثل آب و نان و در بنایی مثل آجر در همه جا لازم و بعضی مثل جرثقیل در موارد خاص مصرف دارد مورد نیاز همه جا و همه کس نیست، اما سؤال اول:
1- واجب بودن عبادت و عبادت کامل
سؤال اول: (بسم اللّه الرحمن الرحیم) خدمت شما این سؤال مطرح است که چرا عبادت واجب و ما چگونه عبادت کنیم که کامل باشد؟
جواب: عبادت یعنی تواضع و کرنش و «عبد» کسی که متواضع است و کرنش کرده و مطیع است و در جلسه قبل درباره عبادت گفتیم، و شناخت و معرفت کرنش می‌آورد.
مثل: اینکه اگر فهمیدیم فلانی پزشک متخصص است خوب به نسخه آن عمل می‌کنیم، اگر مکانیک است ماشین را در اختیار او می‌گذاریم و این با تشخیص است.
مثال: یک نوع میوه‌ای را که شناخت نداریم مشکل است حاضر بشویم پول بدهیم ولی اگر در تلویزیون از خواص وخوبیهای آن گفتند، راحت برای آن پول می‌دهیم.
اگر کسی را دوست داشته باشیم دوست داریم با او حرف بزنیم و اگر خدا را هم هرچه بیشتر دوست داشته باشیم بیشتر دوست داریم با او حرف بزنیم، و کسی که نماز نمی‌خواند، یا خدا را نمی‌شناسد یا او را دوست ندارد و یا اینکه احساس نیاز ما به خدا ضعیف است.
قرآن می‌فرماید: «فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ» (عنکبوت/65) زمانی که سوار بر کشتی شده (در حال غرق شدن و گرفتاری) خدا رامی خوانید.
و اما عبادت کامل کدام است؟
اول اینکه: هیچ عبادتی از ما کامل نیست، می‌فرماید: «وَ أَنَّى لِخَلِیقَتِکَ کُنْهُ مَعْرِفَهِ مَجْدِکَ وَ‌ای زَمَنٍ لَمْ تَکُنْ مَمْدُوحاً بِفَضْلِکَ» (مصباح‌المتهجد/ص‌311)
مگر می‌شود انسان حقیقت خداوند را بشناسد، چون پیامبر(ص) می‌فرماید: «وَ مَا عَرَفْنَاکَ حَقَّ مَعْرِفَتِکَ» (عوالی‌اللآلی/ج‌4/ص‌132) ما نتوانستیم حق معرفت تو را بشناسیم. مگر محدود می‌تواند بی نهایت را بشناسد.
ولی آنچه ما را به آن سفارش کرده‌اند:
الف) اخلاص، خدا را در نظر بگیرید، کسی فهمید یا نه، مردم قدردانی کردند یا نه، چون خداوند به این کار و عمل راضی است.
ب) دوام: گاهی عبادتها ماه رمضانی است، یا گرفتار می‌شود، یا زیارت امام رضا(ع) می‌رود موسمی است.
ج) نشاط: دوست داشته و از آن لذت ببرد، می‌فرماید: «الَّذینَ هُمْ فی‌ صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» (مومنون/2) خشوع داشته باشد.
د) کوچک دیدن خود، به بزرگی آن فکر نکند که ما 80 نفر افطاری دادیم، چقدر پول داری و هزار تومان به صندوق کمیته امداد در مقابل آن همه پول.
خداوند به موسی(ع) گفت: یک شکر کامل از من انجام بده، گفت: من و شکر کامل امکان ندارد و توان ندارم. خداوند فرمود: من همین را می‌خواهم که ناتوانی خود را بفهمی.
ه) تفقه و شناخت: عبادت را بشناسد و درست انجام دهد، نماز و حمد و وضو اشتباه و غلط است گرچه دو لیتر هم گریه می‌کنند، در وضو باید آب تا نوک انگشتان بیاید گرچه قبلاً دستها را هم شسته باشی دقت کنیم و دو شاخه‌ی برق و تلفن را جابه جا نزنیم.
و) باور و یقین
حدیث: خواب با یقین از عبادت بدون یقین بهتر است.
ز) عبادت دسته‌جمعی، ارزش کار را بالا می‌برد.
ح) نماز در مسجد
2- گستره عبادت
سؤال دوم: آیا عبادت فقط به نماز و روزه است؟
جواب: در جلسه قبل هم به این مطلب اشاره کردم، ما چیزی نداریم که عبادت نباشد، و این مربوط به نیت است. بهترین عبادت فکر است. و این از افتخارات دین ماست که فکر عبادت است.
قَالَ الصَّادِقُ(ع): «کَانَ أَکْثَرَ عِبَادَهِ أَبِی ذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ التَّفَکُّرُ وَ الِاعْتِبَارُ» (خصال صدوق/ج‌1/ص‌42) بیشترین عبادت ابی ذر تفکر بود. من کسی را دیدم که بعد از نماز فکر می‌کرد به جای تعقیب و دعا خواندن، البته فکر در چه چیز؟
نگاه با محبت به پدر و مادر و به صورت عالم و نگاه به قرآن، (گرچه حفظ باشد از روی آن بخواند) نگاه به کعبه و کمک به ایتام و صله رحم، آبیاری. اگر درخت تشنه‌ای را آب بدهیم مثل این است که مؤمن تشنه‌ای را سیراب کرده‌ایم.
اگر حاجی زود به مکه آمد، امضای او به عنوان شاهد قبول نمی‌شود چون معلوم می‌شود مرکبش را اذیت کرده و دوانده تا زودتر از دیگران برسد و این بی رحمی امضایش را از اعتبار می‌اندازد.
پول صدقه و بخشش ده ثواب و قرض ثواب دارد. در بخشش طرف شرمنده ولی در قرض چون پَس می‌دهد این مسأله را ندارد.
عفاف و حجاب و سکوت همه اینها ممکن است عبادت باشد و تحصیل و اگر قصد ما خدا باشد چیزی نداریم که عبادت نباشد.
3- دلیل و فلسفه روزه
سؤال سوم: با سلام خدمت شما، چرا باید روزه بگیریم، دلیل و فلسفه آن چیست؟
جواب: در قرآن و روایات مطالبی آمده است.
قرآن می‌فرماید: روزه بگیرید «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (بقره/183) تا باتقوا شوید.
بیشتر گناهان یا از غضب است یا شهوت، گرسنگی و تشنگی غضب و شهوت را کنترل شده و در نتیجه آمار فساد هم کم می‌شود.
مثال: وقتی به ریشه‌ها آب نرسد میوه‌های آن درخت هم کامل و آبدار نمی‌شود.
و در جای دیگر حدیث داریم: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «صُومُوا تَصِحُّوا» (الدعوات/ص‌76) روزه بگیرید تا سالم بمانید.
پرفسوری است غیر مسلمان که مدعی است چندین مرض با روزه و امساک مداوا می‌شود البته رژیم غذایی غیر از روزه است چون در روزه قصد قربت هم هست.
روزه برای همدردی با همه گرسنگان
روزه برای یاد معاد: حدیث: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «وَ اذْکُرُوا بِجُوعِکُمْ وَ عَطَشِکُمْ فِیهِ جُوعَ یَوْمِ الْقِیَامَه» (عیون‌أخبارالرضا/ج‌1/ص‌295) با گرسنگی و عطش روزه، یاد کنید قیامت را.
روزه برای تقویت اراده
زمانی که نان و آب خود را دست نزد و نخورد در مقابل نان و آب مردم هم می‌تواند خود را کنترل کند ولی اگر مراعات نکرد می‌شود:
تنور شکم دم به دم تافتن *** مصیبت بود روز نایافتن
اگر هر شب سرش بر روی متکا باشد یک شب بدون آن خوابش نمی‌برد، و اگر هر شب با چراغ خاموش می‌خوابد یک شب چراغ روشن باشد خوابش نمی‌برد، ما باید بعضی از چیزها را تمرین کنیم. به حاجی گفته‌اند اگر به منی و عرفات بوی بدی هم بود، باید تحمل کنی.
مثال: به آدمهای خیلی تمیز و مرتب و مقید و سوپردولوکس بگویند سالی دو بار لباس تعمیرکار بپوش و برو زیر ماشین. تمرین کنیم با مشکلات بسازیم.
کشوری که روزه دارد از محاصره اقتصادی و کشوری که عاشورا و امام حسین(ع) را دارد از محاصره نظامی نمی‌ترسد چون سی هزار نفر 70 نفر را محاصره کردند و آنها نیز زیر بار ظلم نرفتند. باید ما با شرائط مختلف خود را تربیت کنیم و روزه عامل مهمی برای آن است.
4- تفاوت سن تکلیف دختر و پسر
سؤال چهارم: با عرض سلام، چرا دختران زودتر از پسران به تکلیف می‌رسند؟
جواب: جواب آن معلوم است برای همه.
مثال: باغبان به گل بیشتر می‌رسد یا درخت، به گل بیشتر می‌رسد.
و در یک کلام لطافت حفاظت می‌خواهد، نماز انسان را حفظ می‌کند و آن دژ است.
چون دختر حساسیت، لطافت و عاطفه و آسیب پذیری آن زیادتر است.
مثال: ماشین نو و ظریف را چادر می‌کشند، چون خط به آن می‌کشند ولی کامیون را چادر نمی‌کشند چون دخترمی خواهد مادر شود، خداوند این نژاد را لطیف آفریده، و لذا اشک او زودتر جاری و دلش زودتر می‌سوزد و سرچشمه عاطفه‌اش قوی‌تر است. و لذا اسلام تکلیف را زودتر آورده، و تکلیف هم یک ارزش است چون گربه و فیل به تکلیف نمی‌رسد، همین که انسان به تکلیف می‌رسد معلوم می‌شود آن ارزش است.
5- بهترین کار در ماه رمضان
سؤال پنجم: با عرض سلام و تشکر و خسته نباشید بفرمایئد: بهترین کار در ماه رمضان چیست؟
جواب: مردم ایران می‌دانند، یک آیه در رمضان ثواب ختم قرآن دارد، اگر سواد ندارد سوره توحید و «قُلْ هُوَ اللَّه» بخواند. اگر کسی عبادت را انجام داده ولی با تقوا نباشد از آن قبول نمی‌شود.
مثال: آب را بریزیم در ظرف کثیف، گرچه تشنه هم باشد آن را قبول نمی‌کند.
ثرآن می‌فرماید: «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ» (مائده/27).
و هرکس تقوایش بیشتر، قبولی اعمالش بیشتر است.
آیه‌ای داریم که «بِقَبُولٍ حَسَنٍ» (آل‌عمران/37) خداوند قبول نیکو دارد.
در دعا داریم که: «اللَّهُمَّ فَتَقَبَّلْهُ مِنَّا بِأَحْسَنِ قَبُولِکَ» (کافی/ج‌4/ص‌165).
در دعا داریم که: «رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا» (بقره/127). پس: قبول عادی، و نیکو، و نیکوی نیکو. و اینها مربوط به تقوای، عادی و زیاد و زیادتر است که میزان قبول هم به آن اندازه است.
مثال: میوه هرچه مرغوب‌تر باشد، مشتری حاضر است آن را گرانتر بخرد. خداوند از ما تقوا می‌خواهد و آن بهترین کار است.
حدیث: امیرالمؤمنین علی(ع) از پیامبر(ص) سؤال کرد:
بهترین کار در ماه رمضان چیست؟ حضرت در جواب فرمود: «الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ» (فضائل‌الاشهرالثلاثه/ص‌77) یعنی تقوا. پس بهترین گناه نکردن است، کسی که در ماه رمضان سیگار نمی‌کشد وقت دیگر هم می‌توتند رمضان ماهی است که می‌تواند نسخه اصلی را نوشته و کپی آن را ماههای دیگر هم عمل کند. خلق نیکو و افطاری به فقرا، دعا و سحرخیزی و مسجد و موعظه و توبه در این ماه سفارش شده است.
6- روزه و شرط توان و طاقت
سؤال ششم: با عرض سلام، کسیکه به تکیف رسیده ولی طاقت روزه گرفتن ندارد چکار کند؟
جواب: اول: اینکه طاقت دارد، توجه ندارد و طفره می‌رود. مثل: اینکه می‌گویند بدویم می‌گوییم ما پیر و شکسته شده و حال دویدن نداریم. ممکن، 50 متری بدویم ولی اگریک گرگ دنبال کند 30 کیلومتر می‌دویم. پس خیال می‌کند که طاقت ندارد ولذا اگر بگوییم بعد از ماه رمضان یک تلویزیون رنگی می‌دهیم حاضر است بدون سحری روزه بگیرد. فردی آمد گفت من حج به گردن و واجب دارم ولی چون زیاد با سازمانها و شرکتها قرارداد دارم نمی‌توانم حج بروم گفتم حتی اگر بچه‌ات از دنیا برود حاضر نیستی چند روز کار را رها کنی (انشاء اللّه به سلامت) گفت تعطیل می‌کنم، بچه بعد و بعد مادر و بعد فلان به ترتیب اقوام نزدیک تعطیل می‌کنم و بالاخره به این شکل روز مغازه را تعطیل، گفت بله، گفتم پس حج همینطور باید بروی مکه.
دوم: زمینه طاقت را فراهم باید کرد.
مثال: گفت چیست که آویزان است و آبی می‌خواند، گفت ماهی، پرسید آویزان نیست گفت آویزانش می‌کنیم، آبی نیست، گفت رنگش می‌زنیم، پرسید نمی‌خواند، گفت نوار در شکمش می‌گذاریم.
مثلاً در آموزش و پرورش برنامه ریزی کند برای دانش آموزان که ورزش نکنند به شکلی که خسته و تشنه و گرسنه شوند.
مثل: کسی که درب را باز کرده و می‌گوید سرد است پول بدهید برای بخاری می‌گوییم درب را ببند بخاری هم لازم نیست و مادرها هم ملاحظه کنند در واگذاری کارها به دخترها و سحرها با غذای مناسب آنها را تقویت کنند. نانوا می‌گوید کنار تنور روزه نمی‌شود، بله جمهوری اسلامی نمی‌تواند با برنامه ریزی نانواها شب پخت کنند که روز پخت نکرده و آنها را بفروشند، نان بیات بخوریم بله برای اینکه ده‌ها هزار نانوا بتوانند روزه بگیرند. اگر همه این کارها انجام شده و زمینه فراهم باز هم طاقت ندارد، روزه نگیرد و البته نه آنکه می‌گوید رنگش زرد شد، بله روزه سختی دارد و فلسفه‌ای، ما باید خود و فرزندان را به مشکلات آشنا و عادت بدهیم، امام حسین(ع) به چه دلیل فرزندانش را به کربلا و ابراهیم فرزندش را بین کوه‌های مکه، بله مقداری هم فرزند باید تلخی را بچشد تا ساخته شود. پس اگر همه راه‌ها را رفتیم و نتوانست، روزه را بخورد و بعد قضا کند.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment