موضوع: پرسش و پاسخ(16)
تاریخ پخش: 77/10/19
بســم اللّه الرّحمن الرّحــیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
زمانی که قرآن را به سر می‌گذاریم یعنی خدایا قرآن را پشت سر قرار نمی‌دهم روی سر قرار می‌دهم و عقل باید تابع وحی باشد. شب توسل و نزول ملائکه به زمین که می‌فرماید: «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ» (قدر/4) همه فرشتگان همراه با روح، فرشته بزرگ نازل می‌شوند.
و مهمان امام زمان(ع)، چون در زمان پیامبر(ص) مهمان آن حضرت می‌شدند و بعد از او کسی که شبیه و به جای آن حضرت، یعنی اهلبیت(ع) هستند.
«لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» (قدر/3) شب قدر از هزار ماه بهتر است.
و هزار ماه حدود هشتاد و چند سال می‌شود، کار خیر در شب قدر هزار برابر اجر دارد، در کمک و اطعام و افطاری و همچنین شب بیست و سوم که شب استثنایی است. و شب قدر خداوند به اندازه یکسال خیرات را اندازه گیری می‌کند، جلسه پاسخ به سؤال بود و چون شب شهادت امیرالمؤمنین(ع) است خوب است سؤالات هم دراین رابطه باشد.
1- اسرار و حکمت نبودن نام علی در قرآن
سؤال اول: با اینکه به عقیده ما شیعیان علی(ع) خلیفه بلافصل پیامبر(ص) است چرا نامش در قرآن نیامده؟
جواب: شاید بتوان به این سؤال ده پاسخ داده شود.
1- درد بی درمان لجبازی است.
که اگر هزار دلیل هم باشد ولی لجباز باشد قبول نمی‌کند، قرآن می‌فرماید:
«وَ إِنْ یَرَوْا آیَهً یُعْرِضُوا وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ» (قمر/2) اگر هزار دلیل و تمام نشانه‌ها آورده شود اعراض کرده و می‌گویند سحراست.
در تاریخ: نام «احمد» در «تورات » و «انجیل » بود که: «یَأْتی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ» (صف/6) مگر این اسم در آن دو کتاب نیامده بود ولی می‌فرماید: «یُحَرِّفُونَهُ» (بقره/75) تحریف کردند آن را. پس اگر کسی با علی(ع) دشمن و لج باشد اگر اسم آن حضرت هم باشد دست از قرآن برداشته و تحریف می‌کند البته الآن بحث ما بر سر اهل سنت نیست چون آنها آن حضرت را دوست دارند بلکه عده‌ای که دشمن هستند عده کمی که «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» هم می‌گویند ولی سر علی(ع) را می‌شکافند، و بغض اهل بیت(ع) را دارند. ناسزاگفته و آنها را می‌کشند، حال اگر اسم علی(ع) بود، ائمه(ع) را اذیت و زندان نکرده و نمی‌کشتند؟!!
2- مگر موسی(ع) اسم هارون را نگفت:
قرآن می‌فرماید: «وَ قالَ مُوسى لِأَخیهِ هارُونَ اخْلُفْنی فی قَوْمی» (اعراف/142) موسی(ع) به هارون گفت بعد از من خلیفه من باش اما کاری کردند که هارون به دگاه خداوند گفت:
«إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونی وَ کادُوا یَقْتُلُونَنی» (اعراف/150) مردم (بنی اسراییل) مرا ضعیف کرده و نزدیک بود که مرا بکشند.
مگر پیامبر(ص) نفرمود که: «أَنَا مَدِینَهُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا» (عیون‌أخبارالرضا/ج2/ص66) من شهر علم هستم و علی درب اوست.
گفتند: این علی، آن علی نیست (علیٌّ) یعنی درب آن شهر علم بلند است.
اگر لجبازی باشد، اسم هم که باشد جور دیگری معنا می‌کنند.
3- فکر می‌کنید اگر بدانند مخالفت نمی‌کنند؟
حضرت موسی(ع) به مردم گفت: «یا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنی وَ قَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُم» (صف/5) چرا مرا اذیت می‌کنید و حال آنکه می‌دانید من پیامبر و فرستاده خدا هستم.
فکر نکنیم اگر اسم علی(ع) بود مردم مطیع بودند، نه باز هم علی(ع) را می‌کشتند.
4- نبودن اسم مایه رشد مردم است.
و رشد به این است که در انتخابات ملاکها را به مردم گفته تا خود بر اساس آن ملاکها و نشانه‌ها فرد شایسته را پیدا کرده و اطاعت کنند.
می فرماید: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ» (مائده/55) رهبر شما کسی است که در رکوع به فقیر انگشتر داد، و کسی است که به جای پیامبر(ص) خوابید، و کسی که در احد 70 ضربه شمشیر خورد و از پای ننشست.
می‌گویند: مگر هرچه در قرآن هست مردم گوش می‌دهند، قرآن می‌فرماید: «جاهَدُوا» (بقره/218) جهاد کنید ولی عدّه‌ای شرکت نمی‌کردندو از این امر هم خوشحال بودند: «فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ» (توبه/81) کینه داشتند نسبت به علی(ع): «فَأَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ أَحْقَاداً بَدْرِیَّهً وَ خَیْبَرِیَّهً وَ حُنَیْنِیَّهً» (اقبال‌الأعمال/ص296). در روز عاشورا به امام حسین(ع) گفتند: تو را دوست داریم ولی جنگ با تو برای ناراحتی از پدرت می‌باشد. چون علی(ع) با شمشیرش اجداد بت پرست آنها راکشته بود.
2- دعا، استجابت دعا و موانع استجابت
سؤال دوم: چرا دعاهایی که می‌کنیم همه‌اش مستجاب نمی‌شود؟
جواب: باید دعاهایی را که مستجاب می‌شود در نظر داشته باشیم، چون الآن کشور ما با دعا زنده است. شاه در این کشور بود با حمایت همه دنیا و امام خمینی(ره) تنها، امام خمینی(ره) دعا داشت و شاه دنیا و دعا بر دنیا غلبه کرد.
حکومت و قدرت به دست زلیخا و یوسف(ع) هم در ته چاه با لبی از دعا، یوسف با دعا آمد بالا و زلیخا با کاخ و دربار رفت پایین.
حزب بعث عراق همه دنیا را تحریک کرده و تمام قدرت و اسلحه خود را در قیف آن حزب ریختند و آنها هم بر سر ما ریخته و ما هم شهید داده، دفاع کرده و دعا کردیم، الآن ما عزیز و آنها ذلیل هستند. این نقش دعاست چه زیاد بیمارانی که با دعا شفا گرفته‌اند:
مثال: یک استکانی که سرخالی است، نگو سرخالی است بگو بیشتر آن پر است.
چرا همیشه منفی نگاه می‌کنیم، انسان این چنین است اگر 29 شب سحری خورد نمی‌گوید ولی اگر یک شب نخورد به همه اطلاع می‌دهد. میلیونها از دعاهای ما مستجاب شده و آنها هم که نشده دلیل دارد، شاید مصلحت نیست. قرآن می‌فرماید: «عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ» (بقره/216) گاهی چیزی را دوست دارید و حالا آنکه برای شما شرّ است.
مثال: بچه‌ای که خربزه می‌خواهد عسل هم بخورد، پدر و مادر او را نهی می‌کنند چون اگر بخورد او را می‌کشد و حال آنکه بچه دوست دارد عسل را هم بخورد. گاهی هم مستجاب نشدن بخاطر لقمه حرام است. حدیث داریم اگر می‌خواهید دعا مستجاب شود لقمه حلال بخورید. گاهی هم برای زمان دیگر مستجاب می‌شود. و گاهی هم با دعا می‌خواهیم سنّت قطعی خدواند را عوض کرده و این نمی‌شود.
مثال: خانه را در مسیر سیل ساخته بعد می‌گوییم: خدایا ما را حفظ کن، و همچنین ساختمان در مناطقی که احتمال زلزله هست. درس نخوانده دعا برای قبولی می‌کند. جواب داده که کوه هیمالیا در آفریقا و دریای خزر در چین است، بعد دعا کند. خدایا کوه هیمالیا را در آفریقا و دریای خزر را در چین قرار بده. راهی که باید برویم، نمی‌رویم بعد به خداوند می‌گوییم درست کن.
و سیگار کشیده تنگ سینه گرفته، روی حوض منزل مانع نداشته بچه به آب افتاده و پشت بام دیوار ندارد بچه پرت می‌شود. کوتاهی کرده بعد از خداوند جبران می‌خواهیم.
پس در مستجاب نشدن دعا یا خود کوتاهی کرده و یا خلاف برنامه‌ها و سنّت‌های الهی است. (صلوات حضار)
3- امام علی و انجام واجبات همزمان انفاق در نماز
سؤال سوم: چگونه است که روزی علی(ع) در نماز متوجه صحبت و درخواست فقیر شده و روز دیگر تیر از پای او کشیده و متوجه نمی‌شود؟
جواب: این سؤال زیاد مطرح می‌شود.
الف) حواس پرتی بد است متوجه شدن از خدا به غیر خداوند است.
مثال: زمستان است از اتاق گرم یکدفعه به جای سرد و برف نرو. ولی اگر اتاق بزرگ و همه‌اش گرم است از این طرف اتاق به آن طرف رفتن اشکالی ندارد.
کمک به فقر و زکات در صورتیکه نماز و زکات با هم است توجه از خدا به غیر خدا نیست. چون خلق خدا هم به جای خداوند قرار می‌گیرند، در قرآن می‌فرماید:
«مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ کَریمٌ» (حدید/11) چه کسی است که به خداوند قرض نیکو دهد.
خداوند که قرض نمی‌خواهد به جای«یُقْرِضُ النّاس » قرض به مردم فرموده: «یُقْرِضُ اللَّهَ».
یعنی کمک به خلق فقیر هم کمک به خداوند است.
مثل: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ» (محمد/7) اگر خداوند را یاری کردید.
خداوند که نیاز به یاری ما ندارد، ولی یاری کردن اولیاء خدا، مثل یاری کردن خداوند است. در 27 آیه قرآن نماز وزکات با هم است. پس توجه به غیر نیست.
مثل: «فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ» (کوثر/2) نماز خواندن و کشتن شتر و دادن به فقرا با هم است.
مثل: «یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ» (مائده/55)
مثل: «أَقیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ» (بقره/43)
مثل رفتن از چشم به ابرو و از ابرو به…
ب) لازم نیست که اولیای خدا در تمام مسائل حالاتشان مثل هم باشد.
مثلاً: اگر در یک رکعت نماز چهل قطره اشک ریخت در تمام رکعات همان چهل قطره را داشته باشد.
نمونه‌ها:
1- علی(ع) در جبهه به هنگام جنگ شمشیر زده و نگاه به آسمان می‌کرد. ابن عباس دلیلش را پرسید فرمود: می‌خواهم نماز اول وقت از دست نرود، گفت در میدان جنگ هم، فرمود: بله در میدان جنگ هم علی نباید از نماز اول وقت غافل شود.
2- پیامبر(ص) به هنگام نماز دید به روی دیوار مقابلش آب دهان انداخته‌اند ذکر را قطع کرده ویک قدم جلو گذاشت با شاخه‌ای از درخت خرما که در دسترس بود آن را پاک کرده و با یک قدم به عقب نماز را ادامه داد.
چقدر مسأله بهداشت مهم است که رسول خدا(ص) وسط نماز هم از آن غافل نمی‌شود. اینها حواس پرتی است؟
آنها که امشب برای علی(ع) احترام می‌کنند آن حضرت در میدان جنگ هم از نماز غافل نشد کشور علی ابن ابیطالب(ع) باید رنگ نماز داشته و ده دقیقه اول وقت بازار را برای احترام و اقامه نماز تعطیل کنیم. اگر بازار کساد است این ده دقیقه هم. و اگر می‌گویی مشتری از دست می‌رود پس چرا می‌گویی کساد است. پس اگر آب تمیز است هرکجای آن استفاده و شنا کردیم مانعی ندارد.
لذا در خیمه‌های امام حسین(ع) شب عاشورا عده‌ای مشغول نماز و دعا و عده‌ای هم مشغول شوخی وخنده بودند. یعنی وقتی خیمه امام حسین(ع) شد نماز و خنده آن فرقی نمی‌کند.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»