وهابیت

موضوع بحث: وهابیت
تاریخ پخش: 05/06/66

بسم الله الرحمن الرحیم

«السلام علیک یا اباعبدلله و على الارواح التى حلت بفنائک علیک منى سلام الله ابداً ما بقیت و بقى الیل و النهار و لاجعله الله آخر العهد منى لزیارتکم السلام على الحسین و على على بن الحسین و على اولاد الحسین و على اصحاب الحسین».
بحث را پیش بینى کرده بودیم. اما فرمان امام با تمام گویندگان این بود که امسال محرم همه کسانى که تبلیغ مى‏کنند به هر نحوى باید ماجراى مکه را زنده نگه دارند. لازم دیدیم بحث را عوض کنیم. در فکر بودم که چه بگویم. تاریخ آل سعود خیلى مفصل است که شاید چند جلسه بحث داشته باشد. تاریخ وهابیت خیلى مفصل است. یک موقعى حدود ده، سیزده سال پیش زمان طاغوت بود. من خدمت شهید عزیز مطهرى رسیدم. گفتم: بفرمایید داخل کتابخانه. کتاب‌هایی که خوب است و خودتان مطالعه کردید و خیلى پر مطلب است و مطالبش قرص و محکم است‏، به من بگویید: من بنویسم و آن کتاب را بخرم و مطالعه کنم. در کتابخانه خدمت ایشان رفتیم کتاب هاى جالبى را معرفی مى‏فرمود و من مى‏نوشتم یکى از این کتاب هایى که ایشان گفت که من بخرم و مطالعه کنم کتابى به نام کشف بود. ما هم آن را خریدیم و این همین طور تا ماجراى آل سعود ماند. آن موقعى که امام فرمود در مورد آل سعود بگویید من از این کتاب حدود صد صفحه‏اش را مطالعه کردم از این صد صفحه، دو صفحه‏اش را در آوردم، از این دو صفحه یک مقدارى از سیماى وهابی‌ها برایتان مى‏گویم و بعد هم انشاءالله بحث را دنبال کنیم.
– سیماى وهابیت:
1- وهابیت مذهبی ساختگی
وهابی‌ها مثل بهائی‌ها در ایران هستند. (ما وقتى مى‏گوییم بهائی‌ها، کارى به سنى‏‌ها نداریم. ما با سنى‏‌ها قرن‌ها است که در ایران زندگى مى‏کنیم. هیچ درگیرى هم بین شیعه و سنى نه در زمان طاغوت و نه در جمهورى اسلامى نبوده است و در جا هایى شیعه و سنى با هم زیاد هستند، گاهى با هم ازدواج مى‏کنند، تجارت مى‏کنند، رابطه دارند. ما هیچ کارى به مسئله شیعه و سنى نداریم و با دنیاى شیعه و سنى هم کارى نداریم. ما اگر این حرف‌ها را زدیم کارى با هفته وحدت و وحدت در مشترکات نداریم) ابن ابى الحدید از علماى سنى است. آنقدر از امیرالمؤمنین تجلیل کرده است. مالک یکى از چهار ائمه چهار گانه اهل سنت، از امام صادق بسیار تجلیل مى‏کند. ابوحنیفه رئیس مذهب حنفى است. مى‏گوید: من دو سال خدمت امام صادق شاگردى کردم. سه جلد کتاب به نام فضائل الخمسه من «صحاح السته» چاپ شده است. در تمام کتاب هاى مهم اصل سنت روایاتى درباره ائمه ما هست. اسم دوازده امام ما در مسجد مدینه در کتیبه‏‌ها هست. وقتى مى‏گوییم وهابی‌ها کارى به شیعه و سنى نداشته باشیم. ولى وهابی‌ها یک حزب و گروهی هستند. به قول امام ملحد هستند. ملحد به معنى منحرف است. ملحد از لحد است. اینکه در قبر هم مى‏گویند لحد چون کنار قبر را یک خورده کج مى‏کنند. ملحد یعنى کج، این وهابی‌ها حسابشان جداست. تازه ساخته شدند، عقیده‌شان با همه سنى‏‌ها فرق مى‏کند، یک گروه خشک تندرویى هستند.
2- گوشه‌ای از جنایات وهابیان
گوشه‏اى از جنایات وهابیت را برایتان بگویم. وهابیان در فاصله 15 سال از سال 1205 تا سال 1220 که الآن 1400 است، تقریباً این‌ها در فاصله 15 سال 50 جنگ کردند. نمونه‏اى از جنگ هایشان را برایتان مى‏گویم. از جمله جنگ هایشان این بود که سعود بن عبد العزیز یک لشگر مهمى را از «نجد» راه انداخت و به کربلا رفت. کربلا را محاصره کرد و بزرگترین جسارت اینکه با اسب وارد حرم امام حسین شد. اسب هایش را در صحن بست و لشکر فرقه منحرف و هابی‌ها داخل ضریح ریختند. طلاهای ضریح امام حسین را کندند، چوب ضریح را شکستند، همانجا در حرم دیگ بار گذاشتند. چوب ضریح را شکستند و قهوه خوردند و کف زدند. این تاریخ و هابی‌ها است. انگار عین یزید بن معاویه و شمر است. آخر گاهى وقت‌ها یک کسانى که عقب مى‏مانند جبران عقب ماندگیشان را مى‏کنند. لشکر یزید در کربلا خیلى جنایت کرد. آب را بست و خیمه‏‌ها را آتش زد. خیلى جنایت‌ها کرد. اما متوکل‏ هاى عباسى از بنى عباس عقب افتاده بودند. چون عقب افتاده بودند. انگار ناراحت بودند که چرا در کربلا نبودند. وقتى آمدند، قبر امام حسین را خراب کردند. مزار امام حسین را کشت کردند. زوار امام حسین را کشتند. راه کربلا را بستند. این جنایت‌هایی که متوکل عباسى کرد، انگار چون کربلا نبود و از این فساد‌ها عقب افتاده بود و باید آنها را جبران می¬کرد.
آل سعود هم همینطور هستند. گویا از کربلا عقب افتاده بودند. چون در کربلا نبود اسب بر بدن امام حسین بتازانند. اسب را در صحن امام حسین بردند. چون در مجلس یزید نبودند که چوب بر لب مبارک امام حسین بزند. وهابی‌ها در حرم امام حسین آمدند، جواهرات را دزدیدند، چوب ضریح را شکستند دیگ بار گذاشتند قهوه پختند و خوردند و کف زدند. این یک تاریخشان بود.
2- اجداد همین آل سعود که الآن ملک مکه هست و جالب این است که ملک صفت خداست. «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ مَلِکِ النَّاسِ»(ناس/2-1) خدا ملک است، این‌ها لقب خدا را روى خودشان مى‏گذارند نمى‏گویند که شرک است. ولى ما تا مى‏گوییم: یا محمد! مى‏گویند: یا محمد شرک است. بگویید: یاالله. یعنى تا ما محمد و على را صدا مى‏زنیم. مى‏گویند: شرک است. اما خودشان لقب خدا را روى خودشان مى‏گذارند، به نظر آنها این شرک نیست. ملک اسم خداست. «مَلِکِ النَّاسِ إِلهِ النَّاسِ»(ناس/2-3).
تمام برادر‌های آل سعود رئیس مکه هستند. مثلاً امیر مکه برادر فهد است. رئیس مدینه چه نسبتی با فهد دارد؟ یعنى این‌ها وقتى زن و شوهر دور هم جمع مى‏شوند، تخمه بشکنند. رئیس دولت جمع مى‏شوند. چون تمام خانه‏ هاى قشنگى که در مکه هست مى‏گویند: این‌ها خانه پسر برادر فهد است. این ساختمان مهم است، این مال نوه فلان فهد است. یعنى هرکس در حجاز در مملکت سعودى، هر چیزى دارند انگار ارث پدرشان است. نفت هم ارث پدرشان است و هرکس در مملکت سعودى هر کاره‏اى هست باید بند و بستى به آنها داشته باشند. باز هم به گور پدر شاه. شاپورها همه جا نبودند. کارخانه‏‌ها و مؤسسات، مزرعه‌‏ها و جنگل‌ها و دریا‌ها و معادن. شاپور‌ها در پنجاه مراکز اقتصادى بودند مثلا در صابون فروشى که نبودند. در تجارت کشک و لبنیات و ماست نبودند. هیئت دولت فهد وقتى است که برادر‌ها با هم مى‏نشینند. وقتى اینها با هم مى‏نشینند مجلس دولت تشکیل مى‏شود. جد آل سعود سه سال مکه را تعطیل کرد. با اینکه قرآن مى‏فرماید: احدى حق ندارد جلوى احدى را بگیرد. آیه قرآن این است: «جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاکِفُ فیهِ وَ الْبادِ»(حج/25) و درباره خانه‏ هاى مکه آن‌هایی که مقیم مکه هستند، با آن‌هایی که بادیه نشین هستند، مساوى هستند. «وَ الْبادِ» باد یعنى بادیه نشین‌ها و آن‌هایی که از بیرون هستند و آن هایى که در شهر هستند هر دو در استفاده از مکه مساوى هستند.
بد نیست که یک نکته برایتان بگویم. امیرالمؤمنین به استاندار مکه نامه‌ای نوشت که هیچ کس حق ندارد در خانه‏ هاى مکه را ببندد. تمام مردم باید بدون اجازه از خانه‏ هاى مکه استفاده کنند و این اجاره‏اى‏ هم که از ما مى‏گیرند، خلاف قرآن است. این‌ها حق ندارند اجاره بگیرند، این‌ها که خیلى قرآن چاپ مى‏کنند، قرآن چاپ مى‏کنند تا مردم را بچاپند باید قرآن را چاپ کنند تا مردم را بچاپند. متن قرآن است. «جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاکِفُ فیهِ وَ الْبادِ» مردم مکه و خارج از مکه هر دو در استفاده از خانه‏ هاى مکه یک طور هستند. بنابراین یک اصلى است. اصل قرآنى است. مکه براى هیچ کس ممنوع نیست. و اگر کسى خواسته باشد بگوید چه کسى بیاید و چه کسى نیاید این حرف کاملاً ضد قرآن است. و چاپ کردن قرآن هم مهم نیست ما از این چیز‌ها خیلى دیدیم. حالا اجداد آل سعود سه سال مکه را تسخیر کردند.
3- و هابیان از زائران قبر امام حسین(ع) که در نیمه شعبان از کربلا بر مى‏گشتند 150 نفر را در راه شهید کردند. زیارت امام حسین همیشه مستحب است، چون امامان ما همیشه روى امام حسین عنایت داشتند. امام کاظم از اول محرم لباس سیاه مى‏پوشید. امام رضا از اول محرم نمى‏خندید. از اول محرم دیگر امامان ما نمى‏خندیدند. عزادارى داشتند. امام هادى خودش امام است اما پول مى‏داد و مى‏گفت: بروید کربلا دعا کنید. آب مى‏خوردند، مى‏گفتند: سلام بر حسین. شب جمعه سلام بر حسین. نیمه شعبان براى امام زمان است می‌گفتند: سلام بر حسین. نیمه رجب سلام بر حسین. شب عید فطر، شب عید قربان می‌گفتند: سلام بر حسین. همیشه در برنامه‏ هاى عبادى یکى از کار‌ها زیارت امام حسین است. بعد نگاه مى‏کنیم وهابی‌ها یکى از شب هاى زیارتى امام حسین شب نیمه شعبان رفتند صد وپنجاه نفر از زوار امام حسین را در راه کشتند.
3- وهابیت و تخریب زیارتگاه‌های حجاز
4- وهابیان که در سال 1218 وارد مکه شدند مردم را جمع کردند و بالاخره از مردم بیعت گرفتند و سه تا تپه در مکه بود که آنها را هم خراب کردند، زادگاه پیغمبر یک گنبد کوچکى داشت، آن زادگاه را خراب کردند. روى چاه زمزم یک تپه‏اى بود که آن را هم خراب کردند. قبر پدر پیغمبر را خراب کردند. جده را محاصره کردند مردم ینبوع را کشتند. جلوى عمره را گرفتند. در سال 1220 افرادى که رفته بودند مکه تا حج عمره را انجام بدهند آن‌ها را هم کشتند. در سال 1221 حدود 60 سال پیش در مدینه قبر امامان معصوم ما را خراب کردند. اینها یک بغض عجیبى با امامان ما دارند. آقایانى که مکه رفتند مى‏دانند در قبرستان ابوطالب، قبرستان خاکى است، اما تمیز جدول بندى شده است. قبرستان امامان ما خاکى است اما مخروبه است. قبرستان بقیع را خراب کردند. مى‏خواستند قبر پیغمبر را خراب کنند، خجالت کشیدند. بعد آخوند هایشان گفتند: این را خراب نکنیم به دو علت یکى اینکه مردم هیجانى نشوند، یکى اینکه مى‏گوییم این گنبد مال پیغمبر نیست، مال مسجد است. این گنبد مسجد است گنبد پیغمبر نیست.
مرحوم میرزا خلیل کرمانى نکته قشنگى مى‏گوید. در کتاب هایش مى‏گوید: احمق‏ به سعودیها مى‏گویند. گنبد نشانه این نیست که شرک است. نشانه این است که مرد خدا اینجا خوابیده است. چطور آدم یک جاى حسابى را پرچم مى‏زند و چون پرچم پارچه‏اى است و پارچه در برابر باد و باران و آفتاب از بین مى‏رود ما یک پرچم ساختمانى مى‏گذاریم که محکم باشد و در برابر باد و باران مقاوم باشد. اما مى‏گویند: هر جا گنبد است یعنى شرک است. ما مى‏گوییم هر جا گنبد است یعنى مرد توحید در آنجا خوابیده است. نشانه توحید است نه نشانه شرک.
در سال 1222 مردم عراق، مصر، سوریه را از حج منع کردند. در سال 1225 در سوریه ریختند و علاوه بر غارت، مردان و زنان را کشتند. بچه‏ هاى شیرخواره را هم کشتند، اجمالاً اینها 15 سال 50 تا حمله و هجوم وحشیانه به مسلمان‌ها داشتند و. . .
4- چگونگی به حکومت رسیدن آل سعود
اما حکومت این‌ها. اخیراً بعد از این چند سال قرارداد این‌ها با آمریکا است. و کما اینکه خود ایران هم زمان شاه با آمریکا بود. منتها قبلاً این‌ها با انگلستان بودند. حکومت انگلستان یک قرارداد امضاء کرد. قرارداد آن را در کشف الارتیاب نقل کرده است. این است که وزیر مستعمرات مى‏گوید: قرارداد بستند که ما از آل سعود رئیس حجاز حمایت مى‏کنیم، به چند شرط: 1- ولیعهد را ما تعیین کنیم. 2- بدون اجازه انگلستان و بریتانیا و لندن هیچ قراردادى با کشور دیگر نگذارند و تمام کار هایش مو به مو زیر نظر ما باشد. 3- هر اراده و هر دستورى که ما داشتیم بدون هیچ چون و چرایی آل سعود به آنها عمل کند. قراردادى که این‌ها بستند که ما به آل سعود کمک مى‏کنیم به شرط اینکه این‌ها هیچ حرفى در مورد قدس نزنند. یا اگر فلسطینى‏‌ها را تکه تکه کردیم هیچ حرفى نزنند. یعنى حکومت آل سعود حق السکوت حکومتشان این است.
ایام عاشورا است روى کره زمین سه سنگر داریم: 1- قرآن 2- کعبه 3- عترت
بنى امیه هر سه تا را قلع و قمع کردند. عترت را در کربلا کشتند. کعبه را به منجنیق بستند. اما قرآن یکى از افراد بنى امیه ولید بود که قرآن را تیر باران کرد. یک روز ولید نشسته بود قرآن هم جلویش بود. گفت: قرآن را بدهید قرآن را باز کرد. گفت: ببینم قرآن چه مى‏گوید؟ تا قرآن را باز کرد آیه آمد. ما پدر ظالم را در مى‏آورم. گفت: با من هستى. من پدر تو را در مى‏آورم. بعد قرآن را گذاشت و گفت: تیرباران کنید. پس سه سنگر روى کره زمین هست: 1- قرآن 2- اهل بیت 3- کعبه بنى امیه همه را از بین بردند.
5- مکه سرزمین امن و عاری از سلاح
شما هیچ مى‏دانید که اسلام اجازه نداده شمشیر دم سجاده بگذاریم؟ آدمى که مى‏خواهد نماز بخواند، وقتى نماز مى‏خواند، مى‏گوید: الله اکبر! در فقه ما گفته‏اند: اگر شما مى‏خواهید نماز بخوانید شمشیر لب سجاده‌تان نگذارید. شما هیچ مى‏دانید حاجى که به مکه مى‏رود، اگر مورچه‏اى که روى پیراهنش راه مى‏رود حق ندارد مورچه را تکان بدهد. اگر هم مورچه را از روى لباسش برداشت باید یک جایى بگذارد که امن باشد. نا امنى براى مورچه‏ها ممنوع است. شما هیچ مى‏دانید که حاجی‌ها در مکه حق ندارند شکار بزنند و شکار در حرم در امان است. قرآن درباره شکار مى‏فرماید: «تَنالُهُ أَیْدیکُمْ وَ رِماحُکُمْ»(مائده/94) یعنى اگر شکار آمد یک طورى که «تَنالُهُ أَیْدیکُمْ» یعنى دستت را دراز کنى مى‏توانى شاخش را بگیرى یعنى آنقدر نزدیک است که مى‏توانى با سرنیزه بگیرى حتى اگر در چادر تو آمد، تو حق ندارى آن را شکار کنى. شما هیچ مى‏دانید درخت آنجا را نباید کند. خداوند گفته است که روى کره زمین، اینجا امن است.
یک چیزى در ذهنم بود. امروز به آیت الله صافى در شوراى نگهبان تلفن کردم، چون در ایران من کسى را سراغ ندارم که درباره امام زمان مطالعه داشته باشد و مى‏توانم بگویم ایشان اعلم دانشمندان ما در مورد امام زمان است. کتاب هاى زیادى هم در مورد امام زمان نوشته است. من زنگ زدم و گفتم یک چیزى در ذهنم هست، می‌خواهم بدانم که این درست است یا نه. گفت: بله درست است. این است که حضرت مهدى(ع) که مى‏آید با شمشیر جلوى همه طاغوت‌ها را مى‏گیرد، اما در مکه شمشیر نمى‏کشد. یعنى حتى طاغوت هاى مکه را از طریق شمشیر نمى‏کشد. مکه امن است. حضرت امام مى‏فرماید: من همه مشکلات را تحمل کردم اما جنایتى که بر حجاج مظلوم ایرانى واقع شد، نمى‏توانم تحمل کنم. امام زمان همه طاغوت‌ها را دمار از روزگارشان در مى‏آورد. اما امام زمان که به قول روایات که کارش انقلاب جهانى است، در مکه خون نمى‏ریزد. این نکته، نکته مهمى است.
یک چیز دیگرى هم بلد نبودم. دیشب ما فهمیدیم که حضرت رسول فرمود: من هم که پیغمبر شدم حق نداشتم در مکه دست به شمشیر بزنم. فقط یکى دو ساعت روز فتح مکه گفتند: شمشیر را دست بگیر. بعد از یکى دو ساعت من هم شمشیر را غلاف کردم. با وجود پیغمبرى به من حق یکى دو ساعت شمشیر دست گرفتن را در مکه را ندادند. پس نه انقلاب پیغمبر در مکه با شمشیر است و نه انقلاب امام مهدى(ع). مکه امن است. قبله امن است.
یک دعا در جوشن کبیر «یَا رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ یَا رَبَّ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ»(المصباح کفعمى، ص‏249) شهر الحرام، بیت الحرام، مشعر الحرام این‌ها همه محترم است. مورچه‏اش، گیاهش، انسانش و. . . اینکه امام فرمود عاشوراى امسال آل سعود را زنده کنید، برای همین است.
6- همگامی آل سعود با آل مروان و آل ابوسفیان در جنایت
ما چند آل داشتیم. در زیارت عاشورا مى‏خوانیم: آل ابو سفیان، آل مروان، و کنار آنها‏ آل سعود هم هست. و سعودى با این کارش خودش را پهلوى همان آل‏ها برد. وقتى فاجعه مکه اتفاق افتاد، آن‌ها مى‏خواستند بکشند و تمام شود و برود. ما اگر ساکت شدیم، خواست سعودى را عمل کرده¬ایم و اینکه امام فرمود عاشورا آخوندها بر سر آل سعود داد بزنند به خاطر این بود چون اگر داد نزنیم سعودى همین را مى‏خواهد که آنجا همه را بکشد و تمام شود و ما اگر ساکت شدیم خواست سعودى است. پس ما باید بگوییم نخیر داد مى‏زنیم.
فقیه مکه در زمان یزید وقتى مى‏خواستند کعبه را خراب کنند. آمد و گفت: این کعبه در زمان جاهلیت هم بوده است، شعرا شعر خوبشان را به کعبه آویزان مى‏کردند. بله احترام بوده منتها کارهایشان خراب بوده است.
قرآن یک آیه دارد که مى‏گوید: در زمان جاهلیت در کنار کعبه عوض اینکه نماز بخوانند، صوت مى‏زدند. «وَ ما کانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلاَّ مُکاءً وَ تَصْدِیَهً»(انفال/35) یعنى نماز زمان جاهلیت پهلوى کعبه این بود «إِلاَّ مُکاءً وَ تَصْدِیَهً» یعنى زمان جاهلیت هم احترام داشته است، منتها احترام این بوده که صوت مى‏کشیدند و کف مى‏زدند. مثل تجلیلى که یک وقتى از بنى صدر کردند. و من این آیه را که خواندم یاد سعودى افتادم «وَ ما کانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلاَّ مُکاءً وَ تَصْدِیَهً فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ»(انفال/35).
به آل سعود میگویند که خادمین الحرمین هستند. خیابان و اتوبان ساختن مهم نیست. ارزش مهم است. دو نفر داشتند به هم افتخار مى‏کردند. یکى مى‏گفت: من آب رسانى مى‏کنم. یکى مى‏گفت: من خادم الحرمین هستم. امیرالمؤمنین آمد عبور کند. دید این دو به هم خیلى افتخار مى‏کنند.
یک روز فهد از خواب بیدار شد. فکرى بود چه کار کند. دید امام ما دارد در دنیا مطرح مى‏شود. امام ما با انقلاب و شجاعت و اخلاص و مبارزه با طاغوت مطرح شد. می‌گویند: به برادر حاتم طاعى گفتند: حاتم با سخاوت مطرح شد. گفت: من هم یک کارى مى‏کنم که مطرح شوم رفت در چاه زمزم ادرار کرد. گفت: حالا همه مى‏گویند: چه کسى بود در چاه زمزم ادرار کرد؟ همه مى‏گویند: برادر حاتم طاعى بود. گاهى آدم‌ها مى‏خواهد، معروف شود نمى‏داند که چه طورى مطرح شود، دست به خل گرى مى‏زند. امام ما به خاطر اینکه با آمریکا و کفر جنگید معروف شد، آن هم مى‏خواست معروف شود. ماند که چه کار کند لقب خادم الحرمین را بر خودش گذاشت. چهار نفر هم به او تبریک گفتند. به گربه گفتند: شاهدت کیست؟ گفت: دم من.
در تمام آفریقا هم که راه مى‏رویم مسیحت درمانگاه مى‏سازد، آل سعود مسجد مى‏سازد. و قرآن چاپ مى‏کند و حتى بسیارى از پول‌ها را در کشور هاى مجاور خرج مى‏کند. این‌ها همه بخاطر این است که همه توجه‏‌ها به اسلام آن‌ها بشود. بزرگترین جنایت را کردند. من بحثم را فشرده جمع کنم.
بحث من این بود که گفتم خدمت آقاى مطهرى رفتم و گفتم: چند کتاب به من معرفى کن، یکى از کتاب هایى که ایشان 13 سال پیش به من معرفى کرد، کتاب بسیار خوبى براى روحانیون است. اما براى آن‌ها که فارسى زبان هستند و عربى بلد نیستند مشکل است. یک کتابى است که یکى از فرهنگیان با فضیلت به نام وهابیان نوشته است، از آقاى فقیهى براى فارسى زبان‌ها در مورد و هابیان خوب است. براى روحانی‌ها کشف الارتیاب که شهید مطهرى سفارش کرد، مناسب است. حتماً این کتاب را مطالعه کنید. ما حدود صد صفحه‏اش را که دیدیم این مطالب را از آن جدا کردیم و گفتیم: کارى به فرقه شیعه و سنى نداریم. شیعه و سنى و هفته وحدت و مشترکات یک مسأله و با حزبى که چند دهه است که با اهل سنت درست شده است و 1300 و 1400 سالى است که درست شده است، حسابمان جدا است. مسأله، مسأله‌ی حزب وهابی‌ها است.
یک مقدار در مورد وهابی‌ها گفتم که آن‌ها 15 سال است که 50 جنگ براه انداختند.
7- سر فصلهای جنایات وهابیت
1- کربلا را محاصره کردند. آمدند عراق وارد کربلا شدند. سعود بن عبد العزیز این کار را کرد. در حرم آمدند و جواهرات حرم را دزدیدند و چوب حرم را شکستند و از چوب حرم قهوه خوردند و کف زدند.
2- اجداد همین آل سعود سه سال حج را تعطیل کرد با اینکه قرآن مى‏فرماید: «سَواءً الْعاکِفُ فیهِ وَ الْبادِ»(حج/25) احدى حق ندارد در مکه را روى احدى بندد. امیرالمؤمنین به استاندارش فرمود در خانه‏ هاى مکه باید باز باشد. و این نکته را بگویم اولین کسى که گفت در خانه هایتان را در بگذارید و اجاره بگیرید، معاویه بود.
3- در نیمه شعبان آن‌ها 150 نفر از زوار هاى امام حسین را کشتند.
4- در سال 1217 وارد طائف شدند و مردم را قتل عام کردند حتى کودکان که در آغوش مادر بودند همانطور که بچه در بغل مادر بود سر بچه را مى‏بریدند. در طائف مردم در مسجد بودند مردم را در حال اقامه نماز کشتند.
5 – در مکه چند تا قبه را از بین بردند. در مدینه قبرستان بقیع را از بین بردند. مى‏خواستند قبر پیغمبر را خراب کنند وحشت کردند. اول اینکه گفتند: مى‏گوییم گنبد و بارگاه براى پیغمبر نیست و براى مسجد است.
6- به مردم مصر و سوریه هجوم آوردند، عراق را سه سال از حج منع کردند.
7- آل سعود با انگلستان یعنى لندن و بریتانیا قرارداد امضاء کردند. به چند شرط: 1- ما ولیعهد‌ها را انتخاب کنیم. 2- با کسى دیگر ارتباط نداشته باشیم. 3- دستورات و نصایح ما را مو به مو عمل کنید. این زیر بناى حکومت این هاست.
بعد گفتیم که سه سنگر روى زمین است. 1- کعبه 2- قرآن 3- عترت که بنى امیه عترت را در کربلا کشت. یزید کعبه را به منجنیق بست و ولید قرآن را تیرباران کرد.
گفتم: در اسلام گفتند وقتى نماز مى‏خوانى لب قبله‌ات شمشیر نباشد. و حضرت مهدى هم که مى‏آید دنیا را با شمشیر اصلاح کند در مکه شمشیر نمى‏کشد و پیامبر هم در روز فتح مکه شمشیر دست نگرفت. مکه امن است. خدا لعنت کند کسانى که حاجی هاى ما را اینطور کشتند. و این کشتن‏‌ها ادامه کشتن کربلاست. چون دوم محرم بحث را تماشا می‌کنید، بد نیست ده دقیقه‏اى روضه گوش بدهید. چون در این ایام باید زنده نگه داریم.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment