موضوع: وفای به عهد
تاریخ پخش: 78/03/13
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بینندگان، ما مناسبتهای 15 و 14 خرداد و اربعین امام حسین(ع) و رحلت حضرت امام خمینی(ره) را داریم. من یک مقداری معطل شدم که بحث مناسبت با این ایام و نصب مقام معظم رهبر توسط خبرگان داشته باشد. 15 خرداد 42 که مردم ورامین و باقرآباد و قم به علت دستگیری حضرت امام خمینی(ره) تظاهرات کرده که آغاز انقلاب بودم. رسیدم به اینجا که موضوع بحث:
1- موضوع وفای به عهد
مثل یاران امام حسین(ع) که حتی شب عاشورا وقتی حضرت اجازه داد که آنها بروند، نرفتند و حضرت فرمود: «من یارانی بهتر از یاران خودم سراغ ندارم»
ارزش مردم ایران این بود که از سال 42 شهید دادند و استقامت کرده و بدنها آماج گلولهها شد تا شاه را بیرون کرده و امام (خمینی ره) را آوردند، استقامت بر عقیده و حرف خود استقامت کردند.
2- وفای به عهد درباره امام حسین
جملهای از زیارت اربعین درباره وفای به عهد:«أَشْهَدُ أَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِهِ حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ» (تهذیبالاحکام/ج6/ص113) شهادت میدهم که تو به عهد با خدا وفادار و در راه او جهاد کردی.
امام حسین(ع) چند بار در کربلا این آیه را تلاوت فرمودند که: «مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً» (احزاب/23) از مومنین مردانی هستند که صادقانه به آنچه با خدا عهد کرده بودند وفا کردند. این آیه را بر سر سربازان و شهدا تلاوت میفرمودند.
خیلیها به حضرت(ع) از کوفه نامه نوشتند که ما امکانات زیادی داریم و اگر شما بیایید پشتیبانی میکنیم. وقتی حضرت آمد وفای به عهد نکردند. 72 نفر وفای به عهد کردند و اولین شهید کربلا و وفادار به حضرت، مسلم ابن عقیل(ع) پسر برادر علی(ع) پسرعموی حضرت بود که صبح حدود 18 هزار نفر بیعت و نماز مغرب را که خواند دید همه رفتهاند و هیچکس نیست در انقلاب ایران هم همین طور روز اول همه بر قطار انقلاب سوار شده و در هر ایستگاهی یک عده پیاده شدند. ایستگاه منافقیتن، لیبرالها، و عدهای دیگر. تا امام خمینی(ره) زنده بود حرف نمیزدند بعد از رحلت ایشان در مقابل انقلاب و مواضع امام خمینی(ره) علامت سؤال گذاشتند، (به خاطر اینکه یا امام (خمینی ره) پیر بود و یا میترسیدند) بعد از ایشان شروع کردند به نق زدن، مثل واقفیه یعنی تا امام ششم(ع) را قبول داشته و برای امام هفتم(ع) متوقف شدند. در انقلاب ماهم واقفیه و وفادار و پیمان شکنی تا وسط خط و آخر خط هم هست.
ببینیم حتی سر قولهایی که با خدا داریم وفا میکنیم، میگوید خدایا یک ماشین به من بده هرکس را ببینم سوار میکنم وقتی ماشین دار میشود دوستش را میبیند برای اینکه او را سوار نکند پیشانی را میخارد به این معنی که من تو را ندیدم اینطوری میکند که او را نبینید.
قولهایی که همسر به همسر و پدر و مادر به فرزند و دامادها به عروس، این وفای به عهد بحث مهمی است که همه گرفتاریم. پس امام حسین(ع) بر سر شهدا این آیه را میخواند که:
«از مومنین کسانی هستند که بر پیمان خود باخدا وفا کردند» و بعد: «فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ» کسانی از آنها بر قول وفادار (تا شهید شدند) و بعضی هم منتظر شهادت شدند.
«نَحْبَهُ» معانی زیادی دارد و یکی از آنها «نذر و عهد» است. آنها که رفتند، و بقیه هم بر پیمانشان ثابت هستند. بعد میفرماید: «وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً» این تکه از آیه برای آنهایی است که از قطار پیاده شدند. این «تَبْدیلاً» چیز دیگری است مثل اینکه میگویی نهار خودم بعد میگویی چه خوردنی؟ و یا کتک خوردم چه کتکی؟، خوش بودیم چه خوشی، بد چه بدی، زیارت چه زیارتی؟ یعنی: عوض نشدند چه عوض شدنی، نمیدانی بعضی چه طور یک دفعه 180 درجه عوضی میشوند. (مثلا: یک وقت برنج را نمک نمیزند یک وقت زعفران نمیزنند یک وقت برنج شده خاکروبه) یک وقت یک آدمی که با قلم برای انقلاب مینوشته همان آدم و قلم برای ضد انقلاب مینویسد او که بر علیه آمریکا مینوشت امروز چیزی مینویسد که او خوشحال میشود. منافقینی که شعار میدادند، مبارزه با امپرلیسم، استکبار، امریکا، امروز با دلار و پشتیبانی آمریکا زندگی میکنند، مهم در این آیه که مورد بحث است «تَبْدیلاً» است.
3- موضوع وفای به عهد در قرآن
آیهای از قرآن: «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَهُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ» (فصلت/30)، «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» (احقاف/13) بدرستیکه آنهایی که گفتند خدا سپس استقامت کردند. بعضیها میگویند ببین اول به خدا بعد به شما میسپارم من کی هستم که از ترس پشه میروم توی پشه بند. اول خدا وسط خدا و آخر هم خدا کسی را کنار خدا نگذاریم.
(آیت الله العظمی بروجردی میرود (باز هم گفتهام) مریضی بود خوابیده بود و منزلش روضه بود فردی گفت برای سلامتی امام زمان(ع) و آیت الله بروجردی صلوات بفرستید. ایشان خیلی ناراحت شدند و فرمودند غلط کرد که اسم مرا کنار اسم امام زمان(ع) گذاشت. آن حضرت کجا و من کجا. مثل اینکه انسان بگوید برای سلامتی خورشید و شمع صلوات تازه ایشان نائب امام. ما که گاهی خیلی قاطی میکنیم از امام زمان(ع) شروع میکنیم تا آخر میرسیم به پیچ گوشتی و دنده و قاشق چایخوری خیلی آبکی میشود).
میفرماید: «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ» (انعام/91) بگو خدا و بقیه را رها کن (کسی را کنار خدا نگذار) خداوند رحمت کند شهید (علامه) مطهری(ره) را که میفرمود: کسی که میگوید به نام خدا و خلق خدا مشرک است.
خدا خالق است. و خلق و خالق را نباید کنار هم گذاشت. (مثل اینکه به بنا بگویی من هم تو را دوست دارم هم آجر را، فرق است بین خالق و مخلوق و یا به خیاط هم تو را دوست دارم و هم سوزن و نخ را، خیاط خالق است و نخ مصنوع) نباید صانع و مصنوع را کنار هم بگذارد البته مصنوع را دوست داشتن عیب ندارد ولی باید سلسله مراتب حفظ شود.
پس فرمود: «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»
الف: یک آیه داریم بعد از این جمله میفرماید: «تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَهُ»
ب: آیه دیگر میفرماید: «فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ»
پس جمله اول دوبار تکرار و جمله بعدی در دو آیه متفاوت آمده. پس کسی که استقامت کند فرشته (ملائکه) او را کمک و الهام میکند و دیگری اینکه (آنها ترس و هراسی ندارند) استقامت عامل عزت است. همین علت سربلندی انقلاب ایران است که یک روزی امریکا میخواست ایران را تحقیر کند. گفت روابط را قطع میکنیم. و الآن خواهان روابط است و ما (به پیروی از اسلام ناب) حاضر نیستیم به برقراری روابط، این عزت را خدا به ما داد از طریق امام (خمینی ره) و خون شهدا. قرآن میفرماید: «وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّریقَهِ لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً» (جن/16).
اگر بر راه (راست و خدا) استقامت کنید ما شما را از آب گوارا (خوشی و سعادت) سیراب میکنیم.
4- اقسام وفای عهد
الف) با خدا
ب: با مردم
ج: با مخالفین
الف) هر پیمانی بستیم حتی با مخالفین باید وفا کنیم حتی با کفار. قرآن میفرماید: «فَأَتِمُّوا إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلى مُدَّتِهِم» (توبه/4) عهدی که با کفار بستید وفا کنید. «فَمَا اسْتَقامُوا لَکُمْ فَاسْتَقیمُوا لَهُمْ» (توبه/7) (تا آنها پایدار به عهد هستند شما هم پایدار باشید). (تا آنها نامردی نکردهاند شماها نامرد نشوید.)
سه چیز در اسلام دارای اهمیت است:
الف: رد امانت کنید اگرچه شمر خنجرش را امانت گذاشته باید به او بدهید.
ب: نیکی به پدر و مادر (اگر چه شمر باشند.
ج: وفای به عهد اگر چه شمر باشد.
یعنی سه چیز خوبی و بدی ندارد مثل پدر و مادر اگر هم بد باشند احترام آنها لازم است و وفای بعهد و رد امانت حدیث داریم: «بَرّاً أَوْ فَاجِراً» (کافی/ج2/ص636) بد باشند یا خوب.
ب) وفای به عهد با مردم
«وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ» (بقره/177) (مومنان آنهایی هستند که) به عهدو پیمان خود وفا دارندکسی که چک او برمی- گردد در ایمانش شک کند علامت ایمان وفای به عهد است قول داده باید عمل کند.
ج) وفای عهد با خدا
در قرآن داریم: «وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ» (نحل/91) به پیمانهای خدا وفا کنید. آشنا شویم با عهد خدا.
حدیث داریم: «الصلاه عهد الله» نماز عهد خدا است. رابطه خلق و خالق عهد خداست که باید وفا کرد دیگری: رهبران آسمانی (امتحانهای خداوند از حضرت ابراهیم(ع) و درجات او).
5- وفای به عهد موجب ترفیع حضرت ابراهیم
خداوند حضرت ابراهیم(ع) را بارها امتحان کرد، خانواده را به سرزمین بی آب و علف و داغ، ذبح فرزند، تمام تکلیفها را به خوبی انجام داد و از خداوند درجه گرفت:
اول: درجه عبدالله
دوم: نبی الله
سوم: رسول الله
چهارم: خلیل الله
پنجم: امام و رهبر: «وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ» (بقره/124) من او را برای مردم امام و رهبر قرار دادم. شد رهبر هستی بعد از اینکه امام و رهبر شد به خداوند عرضی کرد: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتی» بعد از من نسل و ذریه من هم امام و رهبر جامعه شوند فرمود: «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ» این عهد من به ظالمین و ستمگران نمیرسد. در جای دیگر فرمود: «أَوْفُوا بِعَهْدی» (بقره/40) در اینجا میفرماید: «لا یَنالُ عَهْدِی» از این دو جمله از دو آیه فهمیده میشود که مراد از عهد خداوند امامت و رهبری جامعه است چون بحث در آیه «لا یَنالُ عَهْدِی» بحث امامت بود. پس «أَوْفُوا بِعَهْدی» یعنی «أَوْفُوا» به امامت و رهبری من در جامعه، یعنی امام صادق(ع) را رها نکن، رای دادی به جمهوری اسلامی وفادار باش، گرچه تخم مرغ گران باشد. چون رای به تخم مرغ (و ارزانی) نداده بودی که وقتی گران شود قهر کنیم. انسان وقتی همسرش را برای شکل و پول دوست داشته باشد اینها که برگردد دوستی هم برمی گردد ولی دوستی مادر که این طوری نیست در هر حال مادر است و دوست داشتنی، بله برای بعضیها که خردشان کم است همسر پولدار محبوب است. معلم، معلم است چه نمره خوب بدهد یا بد. ما به جمهوری اسلامی رای دادیم خربزه هرچه میخواهد بشود. (تکرار خلاصه مطالب گذشته) پس وفای بعهد نخی است که در تمام این مراحل و مطالب هست.
6- ریشههای پیمانشکنی و پرداخت زکات
سوال: چگونه انسان منافق، بی دین و بد عاقبت میشود.
جواب: ریشه همه اینها پیمان شکنی است.
قرآن میفرماید: «وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَکُونَنَّ مِنَ الصَّالِحینَ فَلَمَّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَ تَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ» (توبه/76-75) بعضی مردم هستند که با خداوند عهد و پیمان میبندند که اگر خداوند به آنها تفضل کرد صدقه داده و از صالحین «وَ تَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ».
شوند چون خداوند به آنها بخشش کرد بخل میورزند و پشت کرده و اعراض کردند (از قولی که داده بوند) داستانی دارد که: ثعلبه آمد خدمت پیامبر(ص) که دعا کن من رفاهی پیدا کنم حضرت فرمود به صلاح تو نیست اصرار کرد. فرمود اگر وضع تو خوب شود خدا و پیامبر را فراموش میکنی گفت نه حضرت دعا کرد زندگیاش خوب شد، تا مامور از طرف پیامبر(ص) رفت برای گرفتن زکات از او، گفت مگر زکات هم واجب است…
(اهمیت زکات) از چیزهایی که در مملکت ما فراموش شده که الآن هم وقت درو گندم در خوزستان است. گندم از 800 کیلو بیشتر شود زکات دارد، کسی زکات ندهد نماز او هم قبول نمیشود. حدیث داریم: اسلام بر پنج اصل استوار است یکی از آنها زکات است. (حالا اگر در تلویزیون، کتاب و مقالهها بحث زکات نیست و هرکس نسبت به زکات ساکت است خودش میداند و روز قیامت. چطور ما برای حج و نماز و جبهه و جهاد حرف زده و برای زکات هیچ کس هیچ نمیگوید) وگرنه 27 آیه از قرآن نماز و زکات با هم است. «وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ» (بقره/277) نماز و زکات با هم است، زکات نباشد نماز قبول نیست. (مثل زنی که یک گوشواره داشته باشد خودش عروسی نمیرود. قطار روی دو ریل راه میرود)
پس حضرت به ثعلبه پیغام فرستاد که اگر وضع زندگیات خوب شود صدقه و زکات میدهی گفت: من نمیدهم، این آیه مربوط به ثعلبه و آنهایی است که خصلت او را دارند.
قول داد اگر درسهایش خوب شود، به درس بچههای همسایه کمک میکند همینکه درسهایش خوب شد میگوید میخواهم بروم توپ بازی، تو قول دادی. قرآن میفرماید: چون «بَخِلُوا» بخل ورزیدند «وَ تَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ» اعراض کرده و به پیمان وفا نکرد «فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فی قُلُوبِهِمْ إِلى یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ بِما أَخْلَفُوا اللَّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ» (توبه/77) پس نفاق بر آنها متولی و ظاهر گردید و در قلب آنها جاسازی شد تا چه زمانی: «إِلى یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ» دیگر از قلب او این نفاق بیرون نمیآید تا روز قیامت با خدا ققیامت این دو رنگی تا قیامت هست برای اینکه: «بِما أَخْلَفُوا اللَّهَ ما وَعَدُوهُ» چون عهد و پیمانی بسته و وعده دادند و به آن عمل نکرده خلاف کردند به پیمانها وعهدها عمل کنیم.
قرآن میفرماید: آنها که قول میدهند عمل نمیکنند از هر حیوانی پست ترند: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذینَ کَفَرُوا فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ الَّذینَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فی کُلِّ مَرَّهٍ وَ هُمْ لا یَتَّقُونَ» (انفال/56-55).
بدترین جنبندهها آنهایی هستند که با تو عهد و پیمان میبندد سپس آن عهد را شکسته و عمل نمیکند. دواب، از دابه: آنها که میجنبند، سوسک و حشره و مار و هر جنبندهای.
به امام حسین(ع) وعده میگذارد خلاف میکندصبح با مسلم عهد میبندد بعدازظهر تنها میگذارد به جمهوری اسلامی رای میدهد بعد جدا میشود، بیعت کرده میشکند. مردم ایران خوب مردمی هستند، در استقبال از امام خمینی(ره) 5 میلیون و در تشییع جنازه (به عنوان بدرقه) ده میلیون آمدند، او را تنها نگذاشتند، شعا رخوبی است که میگویند: «ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند»
انسان عهدی کرد باید استقامت کند.
7- پیمان شکنی در قرآن سه ریشه دارد
الف: «أَنْ تَکُونَ أُمَّهٌ هِیَ أَرْبى مِنْ أُمَّهٍ» (نحل/92)
از اول بخوانم: «وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ وَ لا تَنْقُضُوا الْأَیْمانَ بَعْدَ تَوْکیدِها وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَیْکُمْ کَفیلاً إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ وَ لا تَکُونُوا کَالَّتی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّهٍ أَنْکاثاً تَتَّخِذُونَ أَیْمانَکُمْ دَخَلاً بَیْنَکُمْ أَنْ تَکُونَ أُمَّهٌ هِیَ أَرْبى مِنْ أُمَّهٍ إِنَّما یَبْلُوکُمُ اللَّهُ بِهِ وَ لَیُبَیِّنَنَّ لَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ ما کُنْتُمْ فیهِ تَخْتَلِفُونَ» (نحل/92-91) به عهد خود با خدا وفا کنید وقتی قرار و قول دادید و با قسمهایتان آنها را نشکنید بعد از آنکه آنهمه تاکید کردید، و نباشید چون آنها که زحمات بافندگی خود را هدر میدهند خانم (احمقی بود) از صبح تا غروب میبافت و بعد دوباره زحماتش را پنبه میکرد. قرآن او را میگوید. بعد میفرماید: میدانی این پیمان شکنی نتیجه چیست؟: «أَنْ تَکُونَ أُمَّهٌ هِیَ أَرْبى مِنْ أُمَّهٍ» اربی از رباست یعنی یک میلیون بشود یک میلیون و چهارهزار تومان، سود و بهره یعنی یک امتی قویتر بر یک امت، این دو نوع تفسیر شد. پس پیمان شکنی به علت خود برتر بینی است. میگوید آنروز که پیمان بستیم هر دو نیم من بودیم حالا من شدهام یک من آن زمان هر دو دوچرخه حالا من بیام و دارم، دوچرخه ماشین شد یادش میرود.
حدیث داریم: میفرماید یکی از دو دوست به مقام و منصبی رسید و یک دهم رفاقت و دوستی را حفظ کرد باز هم آدم خوبی است «فَلَیْسَ لَکَ بِصَدِیقِ سَوْءٍ» (امالی طوسی/ص279) آدم و دوست بدی نیست یعنی ریاست به قدری خطرناک است که صد در صد دوستان قبلی را فراموش میکند.
(پس از نظر تکنولوژی پیشرفت کرده دیگر چیزی را قبول ندارد آمریکا یکی او هم یکی احساس گردن کلفتی میکند پیمان میشکند.)
معنای دیگر: اینکه گاهی به خاطر این است که تا در کنار قدرت و زوری قرار گرفت از قولش برگشته و پیمان میشکند، یک شب به عمه قول داده بعد او را دعوت میکنند برای مراسم افطاری با سران مملکتی، فورا قرار و عهد و پیمان با عمه را میشکند.
پس علت پیمان شکنی:
الف: خود را قوی میبینیم.
ب: در کنار قدرتی قرار میگیریم.
ما یک دسته بندی در دین میکنیم که:
1- اصول دین
2- فروع دین
3- اخلاقیات
(من نمیدانم ریشه این دسته بندی از کجاست من که دلیلی برای آن پیدا نکردهام، اسلام اصول و اخلاقیاتش به هم بند است مثلا میگوییم: «لَا دِینَ لِمَنْ لَا عَهْدَ لَهُ» (الجعفریات/ص36) مثلا عهد ازاخلاقیات است یعنی اصول که دین است بندبه اخلاقیات است، بی اعتنایی به این عهد نمیشود کرد چون اخلاقی است)
حدیث داریم: به بچه قول دادی عمل کن. گفتی بیسکویت میخرم باید بخری و یا لا اقل نگو و قول نده. میفرماید: «إِنَّما یَبْلُوکُمُ اللَّهُ بِهِ» خداوند با همین قولها شما را امتحان میکند. که به قول عمل میکنی یا نه، میگوید اگر داماد خوب قسمت شود و یا بچه سالم چنین و چنان میکنم، بعد عمل نمیکند.
قرآن هم درباره چنین افرادی میفرماید: «لَئِنْ آتَیْتَنا صالِحاً لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرینَ فَلَمَّا آتاهُما صالِحاً جَعَلا لَهُ شُرَکاءَ فیما آتاهُما فَتَعالَى اللَّهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ» (اعراف/190-189) اگر خداوند به ما بدهد (فرزند) صالحی را هر آینه ما از شکر گذارانیم چون خداوند به آنها میدهد برای او شریک قرار میدهند. وقتی بچه دار شد میگوید درس بخوان، مسجد چرا برو کتابخانه، کارنامه بچه را نگاه میکند غیر نمره دینی اگر خوب باشد خوشحال میشود اگر دینی کم باشد میگوید عیبی ندارد کنکور قبول شود. وقتی در رحم مادر بود آقا میگفت خدایا میخواهم این کودک عبد تو باشد حال عبد مدرک شده. نمیگویم نسبت به آنها حساس نباشیم چرا نسبت به دین حساس نیستیم. الآن تابستان در پیش است، 15 خرداد مدرسهها تعطیل میشود، مسجدها فعال بشوند تابستان وظیفه پدر و مادرها مشکل است. یک میلیون معلم و مربی تقریبا کارشان تعطیل میشود. خیلیها هم مثل امور تربیتی کارشان بیشتر میشوند. پدر و مادر رها کنند در ایام سال تحصیلی هرچه مربی زحمت کشیده اگر تابستان بی تفاوت شویم میشود مثل این خانم که صبح تا ظهر بافت بعدازظهر پنبه کرد و کسی که
شش ماه نماز یاد گرفت تابستان فراموش کرد، آنچه آموزش و پرورش زحمت میکشد پدر و مادر باید کمک کنند.
بعد میفرماید: «وَ لا تَتَّخِذُوا أَیْمانَکُمْ دَخَلاً بَیْنَکُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها» (نحل/94) دروغ نگویید از روی حیله و حقه.
«فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها» (باعث این میشود که) قدمها میلغزند بعد از ثبوت و استقامت آن میخواهد بگوید کسی که قول بدهد و عمل نکند بی دین میشود. الله اکبر، آیه زیاد بود من برایم جالب بود که در سوره نحل از آیه 90 تا 96، شش آیه دنبال هم درباره وفاداری است. بهرحال اربعین امام حسین(ع) است و حدیث داریم: »مومن چند شرط دارد یکی از آنها این است که زیارت اربعین را بخواند. »
و سالگرد امام خمینی(ره) و وصیتنامه او را باید انسان دائما بخواند و یک دوره انقلاب و سفارشات واجب است، مقام معظم رهبری سال را سال امام خمینی(ره) گذاشت. ما باید به آثار و افکار امام خمینی(ره) توجه کرده و به خصوص جوانها، نمیدانند 20 سال قبل چه گذشته، شهید رجایی(ره) رفت نماز بخواند کتک خورد (زمان طاغون قبل از انقلاب) نماز خواند ممنوع بود، (در ارتش و پادگان کسی میخواست نماز بخواند میگفت با اجازه بروم دستشویی، به اسم مستراح میرفت یواشکی نماز میخواند.
کتاب (شهید) مطهری(ره) را از هر افسری میگرفتند زندان میکردند، تلویزیون جای قال الصادق والباقر(ع) نبود جای رقاصه بود، واقع این است که ما نباید فراموش کنیم که انقلاب برای ما چه کرده به خصوص نسل جوان، چه شرائط و سختیهایی بود.
خداوندا زیارت کربلا را با معرفت نصیب ما بگردان.
خدایا روح امام خمینی(ره) و شهدا را از ما راضی بدار.
خدایا ما را نسبت به خون شهدا خائن قرار نده.
خدایا به ما هم توفیق بده با پیمانهایی که با تو و شهدا و علما و مردم داریم وفادار بمانیم. چند دقیقه از آقای حسان استفاده میکنیم جلسه ما پایان میپذیرد.
آقای حسان شاعر به مناسبت اربعین سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) و سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) اشعاری را میخوانند:
محبوب خدا حسین و مطلوب حسین
سر بر نی و تاج سر هر خوب حسین
با نیزه و تیر و سنگ مضروب حسین
مضروب لبش ز ضربت چون حسین
شعری درباره حضرت زینب(س):
خواهر من ای همه جا یار من
زینب من ای گل بی خار من
آینه نور جمال علی
نایبه مادر و غمخوار من
جز تو که پیوسته کنار منی
کیست به منزل ببرد بار من
سینه پرداغم مرا غم زدای
ماه دل افروز شب تار من
همره من در سفر کربلا
همقدم و محرم اسرار من
گرد چراغ دل پر آتشم
قلب تو پروانه بیدار من
تا نکشد غصه اکبر مرا
مهر تو شد خوب نگهدار من
داغ ابوالفضل که پشتم شکست
صبر تو شد غافله سالار من
روشن و برپا ز وجود تو ماند
خیمه پر دود و نگون سار من
با سر سرگشته من هم سفر
ای ثمر نهضت پر بار من
نطق تو در مجلس عام یزید
ریشه کن دشمن خونخوار من
چیست به جز عشق حسین حسان
پاک کند قلب گنه کار من
اربعین حسین موضوع دوم بود پایان عرضم ورود خاندان حسین به سرزمین خونین کربلا است.
بار بگشایید اینجا کربلاست
آب و خاکش با دل و جان آشناست
بر مشام جان رسد بوی بهشت
به به از این تربت مینو سرشت
کربلا ای آفرینش را هدف
قبله گاه عاشقان از هر طرف
طور عشق است و مطاف انبیاء
نور حق اینجاست ای موسی بیا
جسم را احیا اگر عیسی کند
جان و تن را کربلا احیا کند
کربلا قربانگه ذبح عظیم
عرش رحمن را صراط مستقیم
گر خدا خواهی برو این راه را
کن زیارت کوی ثار الله را
شد ز عاشورای او یک اربعین
قتلگاهش را به چشم دل ببین
ماه اینجا واله و سرگشته است
وان شهاب ثاقب از خود رفته است
گرد غم افکنده بر سر کهکشان
اشک خون ریزد در اینجا آسمان
اختران سوزند چون شمع مزار
مرغ شب مینالد اینجا زارزار
گاه در صحرا خروش گه سکوت
خفته در اینجا شهید لا یموت
حضرت سجاد بر خاکش نوشت
تشنه لب شر کشته سالار بهشت
اربعین است اربعین کربلا
هرطرف غوغایی از غمها به پا
گویی از آن خیمههای نیم سوز
خود صدای العطشاید هنوز
هر کجا نقش ز داغ ماتم است
هرچه ریزد اشک در اینجا کم است
باشد از حسرت در اینجا یادها
هان بگوش دل شنو فریادها
در دل هر ذره صدها مطلب است
ناله سجاد و اشک زینب است(ع)
باید اینجا داشت گوش معنوی
تا مگر این گفتگوها بشنوی
زبان حالی است که حضرت سجاد(ع) بفرماید عمه جان:
عمه جان اینجا حسین از پا فتاد
چهره بر این تربت خونین نهاد
عمه جان این قتلگاه اکبر است
جای پای حیدر و پیغمبر است
عمه جان قاسم در اینجا شد شهید
تیر بر قلب حسین(ع) اینجا رسید
عمه جان عباس اینجا داد است
وز غمش پشت حسین اینجا شکست
اصغر لب تشنه اینجا عمه جان
شد ز تیر حرمله خونین دهان
از برای غارت یک گوشوار
شد در اینجا کودکی نیلی ازار
تا قیامت کربلا ماتم سراست
حضرت مهدی حسان صاحب عزاست
پایان بخش عرضم دو بیت است حضرت سید الشهداء(ع) تا آنجایی که ممکن بود برای شهدا کربلا میآمدند بالا سر آنها این هم معجزهای است عجیب که آنها چهره به چهره گذاشته بالای سر آنها بود سر شهید روی دامان امام حسین(ع) بود، ولی رقیه خاتون یک امتیاز بالاتری داشت این دو بیت اگر یادم باشد پایان بخش عرضم.
به وقت دادن جان هر شهید عاشورا
سرش به دامن مولای بنده پرور بود
ولی رقیه به ویرانه زانکه جان میداد
سر حسین(ع) به دامان مهر دختر بود
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»