2- انتخابات، محل آزمایش نامزدها
3- دوری از تعصّبهای حزبی و قومی در انتخابات
4- مجلس، امانت است نه طعمه
5- توجه به بیداری اسلامی در سطح منطقه
6- وفاداری به امام و شهدای انقلاب
7- به خشم آوردن دشمنان با شرکت در انتخابات
8- بستن راههای فشار دشمن بر کشور
موضوع: وظیفه مردم در انتخابات
تاریخ پخش: 11/12/90
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
عزیزان بحث را در شبی گوش میدهند که شب انتخابات است، انتخابات سال 90 برای مجلس شورا. من دیشب مطالعاتی که داشتم به سی، چهل نکته رسیدم، خیلی فهرست وار باید بگویم که بتوانم در 28 دقیقه، نیم ساعت همهی اینها را بگویم. «إِنْ شاءَ اللَّه» سعی هم میکنم حرف من منطقی باشد یعنی هر آدمی ولو مشکلی با نظام داشته باشد نتواند حرف مرا رد کند. یعنی حرف تعصبی نیست. حرف خیلی منطقی است.
1- انتخابات، از برکات انقلاب اسلامی
پس موضوع بحث ما انتخابات است و وظیفهی مردم. اول اینکه انتخابات از برکات جمهوری اسلامی است که سالی یک مرتبه حالا یا رئیس جمهور است یا نماینده مجلس است، یا خبرگان است یا شورای شهر است. بالاخره در این 33 سال تقریباً هر سالی یک انتخابات بوده است. از برکات نظامی است که ما را به حساب میآورند. قرآن میگوید: «وَ شاوِرْهُم» (آلعمران/159) قبلاً میگفتند: «هُم» برای خواص است. اما «وَ شاوِرْهُم» یعنی مردم دورترین منطقه و نزدیکترین منطقه. و بی اعتنایی به انتخابات کفران نعمت است.
یک نظامی سر پا آمده که از شما میپرسند: نظر شما چیست؟ بیاعتنایی کنی، این کفران نعمت است.
عدالت در انتخابات معلوم میشود. در انتخابات اول امام آمد رأیاش را داد فیلمبردار نتوانست فیلمبرداری کند. گفتند: آقا شما یکبار دیگر این رأیات را در صندوق بیانداز ما فیلمبرداری کنیم. فرمود: خمینی یک رأی بیشتر ندارد. من یک رأی را دادم. گفتند: آقا فیلمبرداری نکردیم. گفت: نکردید، نکردید. قلهی عدالت است، در کشور ما تنها چیزی که همهی مردم مساوی هستند، انتخابات است. چیزهای دیگر بالاخره هنوز عدالت کامل پیاده نشده. بعضی جاها اصلاً عدالت پیاده نشده است. اما جایی که عدالت به طور صد در صد پیاده شده انتخابات است. هر نفر یک رأی به طور مساوی.
صندوقها امانت است. همینهایی که دور صندوق هستند ذرهای رفیقبازی کنند، حبی و بغضی داشته باشند خیانت کردند. اصلاً قرآن وقتی میخواهد بگوید: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ» (مؤمنون/1) مؤمن رستگار است، میگوید: یکی از شرایط مؤمن این است که «وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ رَاعُونَ» (مؤمنون/8) یعنی خیانت نمیکند. صندوقها امانت است. نظام امانت است. دهها هزار جوان عزیز تکه تکه شدند، اسیر شدند، شهید شدند، جانباز شدند تا این نظام را درست کردند. انوقت ما خیانت کنیم برای اینکه فلانی مجلس برود یا فلانی رئیس جمهور شود.
2- انتخابات، محل آزمایش نامزدها
انتخابات آزمایش نامزدها است. قرآن میفرماید: «فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْض» (انعام/53)
پس انتخابات: 1- برکت است. همه در انتخابات یکسان هستند، یک رأی دارند. انتخابات امانت است. انتخابات آزمایش است. قرآن میفرماید: «فَتَنَّا» یعنی امتحان میکنیم «فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْض» آیهی دیگر میفرماید: «وَ رَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَبْلُوَکُم» (مائده/48) یکی رأی میآورد یکی رأی نمیآورد، میخواهد شما را امتحان کند. «وَ رَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ» آیهی قرآن است. در انتخابات یکی رأیش بیشتر است و یکی کمتر است. هم آن کسی که رأیش بیشتر است انتخاب میشود، که غرور او را میگیرد یا نه و هم کسی که رأیش کمتر است انتخاب میشود. که تو اگر برای خدا آمدی برای خدا برو. چطور وقتی میخواستی خودت را کاندیدا کنی گفتی: من احساس وظیفهی شرعی میکنم. حالا رأی نیاوردی برو کنار!
چند وقت قبل مجلس از من دعوت کرد یک سخنرانی برای نمایندهها داشته باشم. پرسیدم که این آقایان، گفتند: همهی اینها تقریباً، حالا یک تقریباً بگویم، تقریباً همه نمایندهها برای این دوره هم خودشان را کاندیدا کردند. من گفتم: آقا والله والله والله والله والله عزت شما به این نیست که رأی بیاورید. خدا خواسته باشد ذلیلت کند در همین مجلس با دستهای خودت، خودتان را ذلیل میکنید. یک مثل برایشان زدم. گفتم: یادتان هست شما یک قانون تصویب کردید که هرکس دو سال کار سیاسی کند تا آخر عمرش بالاترین حقوق را میگیرد. دیدید مردم هورا کشیدند، تحقیر شدید رأیتان را پس گرفتید! خدا خواسته باشد شما را ذلیل کند، 280 عاقل مینشینید، با دست خودتان، خودتان را ذلیل میکنید. ما داشتیم در مملکت که به اسم دکتر میخواست عزیزشود، همان لقب دکتر، چون دکتر نبود زمین خورد. ما داشتیم یک تابلویی تجریش نوشته بود: آیت الله العظمی، دفتر آیت الله العظمی. یک جوانی را که ده، دوازده سال از من سنش کمتر است. گفتم: آخر صبر کن عجله نکن. تابلویش را برداشتند و خودش هم دادگاه ویژه روحانیت خواستند. عجله نکنید! شد، شد. نشد، نشد!
یک وقت میبینی امام جمعه وسط استان مرکز استان، امام جمعه درجه یک، یک چیزی از دهانش بیرون میآمد که همان کلمه باعث افتش میشود. الهی! دعای مناجات شعبانیه است. «اِلَهی بِیَدِکَ لَا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیَادَتِی وَ نَقْصِی» (بحارالانوار/ج91/ص96) به دست تو است، نه به دست دیگران زیادی من و نقص من. رأی بیاورم یا نیاورم دست خداست. اینطور نیست که کسی احساس کند، کاندیدای ما رأی نیاورد، شد، شد. نشد، نشد! از امام یاد بگیرید. مگر شما خودتان را طرفدار امام نمیدانید؟ امام در هواپیما نشست دوازده بهمن از پاریس به ایران بیاید. قیافهاش هم تقریباً اینطور بود. مصاحبه کرد با ایشان و فرمود: آقا چه احساسی دارید؟ فرمود: هیچی! با اینکه حکومت دست بختیار و آمریکا و اینها بود. یعنی ممکن است هواپیما سرنگون شود، شد که شد. کلمهی هیچی خیلی مهم است. من دارم بعد از 15، 16 سال تقریباً وارد ایران میشوم، رفتم جمهوری اسلامی را تشکیل دادم، «الْحَمْدُ لِلَّه». هواپیما سرنگون شد و شهید میشویم، «الْحَمْدُ لِلَّه»! روح باید بزرگ باشد. اینطور نباشد، «فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْض» یعنی یکی برای دیگری مایه آزمایش شود. شما را با رقیبها آزمایش میکنند. «وَ رَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ» آیهی قرآن است. یکی بالا میرود و یکی… یکی پولدار میشود. من و شما میرویم کنار دریا تور میاندازیم. من تور را بالا میکشم صد تا ماهی گرفتم، شما تور را بالا میکشی ده تا ماهی گرفتی. من پولدار میشوم و شما… قرآن میگوید: به تو پول دادیم، به او هم ندادیم، میخواهیم هردو را امتحان کنیم.
ولذا پیروزیها و شکستها ابزار امتحان است. قرآن میفرماید: «وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها» (آلعمران/140) یک روز برای این بهار میشود و او پاییزش میشود. دور دوم آن پاییزه بهار میشود، و بهاری پاییز میشود. قرآن میگوید: «وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاس» هر دو سه روزی یک کسی رئیس میشود، چرا؟ «لِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا» خدا میخواهد امتحان کند. جوهرتان کشف شود.
3- دوری از تعصّبهای حزبی و قومی در انتخابات
یک آیه داریم قرآن میگوید: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها» (نساء/58) خدا سفارش کرده امانات را به اهلش بدهید. چه کسی را مجلس میفرستید؟ چند تا نه باید باشد.
1- اگر کسی خواست مجلس برود، میروید رأی بدهید چهرهی آراء چطور باشد. 1- نه انتفاعی، به این رأی بدهیم که فردا یک کاری برای ما بکند. به قصد سود نباشد. ممکن است این رأی نیاورد و ممکن است این رأی آورد برای شما کاری انجام ندهد، ممکن هم هست سفارش کند دیگران گوش به حرف ایشان ندهند. از کجا ایشان رأی بیاورد. گیرم رأی آورد، از کجا برای شما، به نفع شما نامه بنویسد. گیرم رأی آورد و به نفع شما نامه نوشت، از کجا نامهاش مؤثر شود؟ انتفاعی نباشد.
2- نه عاطفی، عاطفی نباشد. فامیلمان است. بچه محله ما است. سید است. روحانی است. پیرمرد است. خانواده شهید است. عاطفی نباشد. واقعاً روی معیارها باشد.
3- نه صنفی، صنفی نباشد. دیگر چه؟ همکار ما است. هم لباس ما است.
4- تعصبی نباشد، نه تعصبی، حدیث داریم «مَنْ تَعَصَّبَ» کسی که تعصب داشته باشد، «أَوْ تُعُصِّبَ لَه» کسی که خودش تعصب داشته باشد یا مریدهایش قربانش بروند و برایش یقه چاک کنند، «خَلَعَ رِبْقَهَ الْإِیمَانِ مِنْ عُنُقِهِ» (کافی/ج2/ص307) ریسمان ایمان از گردنش بیرون میآید. یعنی دیگر در مدار اسلام نیست. آدمی که متعصب شد نمیتواند حق را ببیند. میگوید: الا و بلا من باید رأی بیاورم! اگر رأی آوردم نظام درست است، رأی نیاوردم تقلب است.
یکی از آنهایی که به خارج فرار کرده است، اول انقلاب خودش را کاندیدا کرده بود. برای اینکه رأی جمع کند میگفت: ملت قهرمان ایران! وقتی رأیها را شمردند، رأی نیاورد گفت: این تودهی ناآگاه! یعنی پیش از ظهر ملت قهرمان بودند، بعد از ظهر شدند توده ناآگاه! تعصب نداشته باشیم.
نه با منت، منت که… نه خودفروشی، نه اسارت، اگر یک نمایندهای از یک کسی پول گرفت و خرج انتخاباتش کرد اسیر او میشود. واقعاً برای خدا نیست.
یک وقتی یک پولی، پول کمی حدود دویست هزار تومان، چند سال پیش شاید بیست سال پیش، بین پانزده سال… نمیدانم چند سال پیش. یک کسی دویست هزار تومان به من داد و گفت: این را به فقیری بده که سراغ داری. ما هم در نهضت سواد آموزی گفتیم: این را بدهید به کسانی که حقوقشان خیلی پایین است. به مناسبت عید نفری ده تومان به اینها بدهید. به ده، بیست نفر. بعداً این بنده خدا رفت و گیر کرد و یک جایی یک کار غلطی کرده بود به زندان افتاد. دیدیم زن و بچهی این آمدند که آقای قرائتی ایشان گیر کرده، گفتم: به قانون جواب بدهد. گفت: ایشان برای شما پول فرستاده است. گفتم: دویست هزار تومان فرستاد، من هم نمیدانستم میخواهد دسته گل آب بدهد. و در ثانی ببینم من آقای قرائتی حجتالاسلام هستم یا گاو؟ تو فکر کردی من گاو هستم که علف بدهی و شیر مرا بدوشی؟ من آدم هستم. این نماینده اینطور نیست که ما امروز خرج انتخاباتش را بدهیم، فردا از او کار بکشیم.
4- مجلس، امانت است نه طعمه
حضرت امیر میفرماید: «یَتَقَارَضُونَ الثَّنَاء» (نهجالبلاغه/ص307) «یَتَقَارَضُونَ» یعنی قرض میدهند، «یَتَقَارَضُونَ» یعنی به هم قرض میدهند «الثَّنَاء» یعنی مدح و ثنا، یعنی این تعریف او را میکند و او هم تعریف این را میکند. او میگوید: شما آدم فرهیخته و او هم میگوید: اصلاً تو از عرفا هستی. نه او عارف است و نه او فرهیخته، به هم قرض میدهند. نه با منت! ما به تو رأی دادیم و فلان…
امیرالمؤمنین میگوید: «وَ إِنَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَه» (نهجالبلاغه/ص366) مجلس طعمهی چربی نیست. «وَ لَکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَهٌ» امانت است، طعمه نیست. اصلاً من تعجب میکنم.
وقت انتخابات جمعیت انبوهی همه احساس وظیفه شرعی میکنند. حالا یک چند تا مجلس میروند و چند تا هم نمیروند. شما که نرفتی کار واجب دیگر نیست؟ اصلاً حالا دیگر قهر میکنند، البته همه اینطور نیستند ولی تک و تایی هم هستند. انگار دیگر مثلاً ورشکست شده، انگار دیگر… شد، شد. نشد، نشد!
«عَسى أَنْ تُحِبُّوا» (بقره/216) در قرآن یک آیه داریم. میگوید: خیلی وقتها یک چیزی را دوست داری ولی متوجه نیستی. ضررت است. گاهی یک چیزی را بدت میآید، متوجه نیستی، به نفع تو است. «عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً» دوست دارید، «وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ» (بقره/216) «عَسى أَنْ تَکْرَهُوا» از کجا شناخت من درست است؟ از کجا؟ مگر ما پشیمان نشدیم. از کجا اینجا پشیمان نشویم؟ از همه گذشته بگذار من یک حرف راست راست بزنم. همهی حرفهایم راست است چون از قرآن است. ولی حالا میخواهم لخت حرف بزنم. آقایانی که یک دوره نماینده شدهاید، برای نماز چه کردید؟ که حالا دفعه دوم خودتان را کاندیدا کردید؟ قرآن میگوید: «الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاه» (حج/41) مؤمن زمانی که قدرت را به دست آورد باید به فکر نماز و زکات باشد. دهها هزار منطقه داریم، جمعیت چند هزار نفری است، مسجد ندارند. چه بودجهای برای ساخت مسجد تصویب شد؟ اگر شما نماینده مجلس شوی، رئیس جمهور شوی، وضع نماز مملکت خوب نباشد، روز قیامت گیر هستی. خوشی نکن که حالا رئیس جمهور هستی، یا نماینده مجلس؟ یکبار دیگر قرآن را بخوانم. سوره حج آیه 41. «الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ» مؤمنین کسانی هستند که وقتی قدرت را به دست گرفتند، وکیل، وزیر، سفیر شدند، «أَقامُوا الصَّلاه» کار اولشان، اقامه نماز باشد. مثل پیغمبر وارد مدینه که شد اول مسجد ساخت. در قبا اول مسجد ساخت. خدا میگوید: اولین جای کرهی زمین کعبه است. «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاس» (آلعمران/96) اول جای کرهی زمین کعبه است. کار اولتان باید نماز باشد. من شما را نمیشناسم، ممکن هم هست کارهای خوبی کردید، دستتان درد نکند. ممکن هم هست واقعاً چهار سال نماینده بودی، هشت سال رئیس جمهور بودی برای نماز کاری نکردی. اگر نکردی میخواهی دوباره چه کار کنی. هی وزر روی وزر! برای زکات چه کردید؟ شما میدانی مردم ایران گندمی که در شکمشان است، گندم زکات نداده است. همهی گندمها تقریباً در سیلوها میرود، از سیلوها میآید آرد و خمیر میشود، نانوایی شما نان میخوری. گندم زکات نداده، وقتی شکم من گندم زکات نداده باشد آنوقت شما با کامپیوتر و اردو و خطاطی و تواشیح میخواهی آدم تربیت کنی؟ وقتی در شکم هواپیما قیر است، هی صندلیهای هواپیما را عوض میکنی، بدنه هواپیما را عوض میکنی، موتورش را عوض میکنی، نمیپرد، قیر درونش است. هواپیما باید بنزین مخصوص داشته باشد و برود. لقمه حرام است!
یک چیزی بگویم خیلی تعجب نکنید. تمام دکترای تعلیم و تربیت کرهی زمین، شرق و غرب هیچ کدام، خوب گوش بدهید، هیچ کدام، هیچ کدام، هیچکدام به فکر این نیستند که لقمه هم در تربیت اثر دارد. همه از روانشناسی و اینها شروع کردند. یک نفر به عقلش نیامد، ما نمیدانیم این دکترها چرا از اسلام جدا میشوند؟ لقمهی حلال و لقمهی حرام در تربیت اثر دارد.
یک چیز دیگر هم بگویم برای دکترای حقوق. سه تا تجاوز داریم. تجاوز به جان، چاقو کشی و ترور. تجاوز به مال، سرقت. تجاوز به آبرو. مال، جان، آبرو. یک سؤال میکنم همه با هم جواب بدهید. کدام تجاوزها در جامعه بیشتر است. آیا تجاور به مال بیشتر است، یا جان یا آبرو؟ آبرو، با هم بگویید… آبرو! و هیچ دکتری روی کرهی زمین، دکترای حقوق، قانونی برای تجاوز به آبرو وضع نکرده است. یعنی هیچ جای کرهی زمین نیست که شما بروید در یک دادگستری بگویید: آقا ایشان آبروی مرا ریخته است. میگویم: قانون نداریم. بیشترین تجاوز، تجاوز به آبرو است، تمام دکترهای حقوق خوابشان برده است. بیشترین نقش راجع به لقمه است، و تمام دکترهای تعلیم و تربیت خوابشان برده است. مگر این دکترهایی که غیر از اصطلاحات شرقی و غربی دستشان به قرآن هم باشد. اگر دستشان را در دست اسلام گذاشتند، خالق میگوید: راه تربیت چیست؟ مخلوق از روانشناسی شروع میکند، از لقمه غافل است. امام حسین روز عاشورا فرمود: علتی که حرف من اثر نمیکند، «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ» (بحارالانوار/ج45/ص8) لقمهی حرام در شکمشان است. لقمه را به حساب نمیآوریم. تجاوز به آبرو را حساب نمیآوریم. تصمیم بگیرید اگر رأی آوردید نذر کنید یک کاری برای نماز کنید. تا روستا مسجد ندارد به چیزهای دیگر نرسیم. در مسجد جمع شوند، خود مردم که در مسجد جمع شدند، جادهشان هم آسفالت میکنند، برای فقرا پول جمع میکنند، زکات هم میشود، مسجد تنها جایی است که سریع جمع میشوند، جای مقدسی است.
5- توجه به بیداری اسلامی در سطح منطقه
عرض کنم به حضور شما که در انتخابات باید شرکت کنیم. ببینید آقا هم دوست گفته و هم دشمن. دیگر چانه نزنید. دوست و دشمن گفته: الگوی انقلابها و بیداری اسلامی ایران است. هم به زبان میآورند و هم در دلشان میگویند. ما الآن امام انقلابها و بیداری اسلامی هستیم، یعنی مصر از ما الهام میگیرد. بحرین از ما الهام میگیرد. امام فرمود: انقلاب را صادر میکنیم، صادر شد. آنوقت زشت نیست بگویند: مصر در انتخابات 60 درصد شرکت کرد، آنوقت جمهوری اسلامی زیر شصت درصد! آبروی ما میریزد. باید برای حفظ آبرویمان همه شرکت کنیم. ممکن است من از فلان وزیر و وکیل و سفیر و رئیس جمهور خوشم نیاید، خوب خوشت نیاید، گاهی وقتها آدم در خانه با خانمش دعوایش است، اما وقتی یک مهمان میآید، هیس… باشد بعد! مهمان است. الآن دنیا دارند نگاهمان میکنند. حالا یک قبیله کاندیدایش رأی نیاورده است، حالا میخواهی به هم بپری. میدانی اگر به هم بریزی آمریکا چه فیلم برداری میکند. الآن دیگر خانهها دیوار ندارد، همه به هم سوراخ شده است. یک چیزی که میگویی: اس ام اس آن، آن طرف دنیا هست. عطسه و سرفه شما را دنیا نشان میدهد. حالا رأی آورد، آورد و نیاورد، نیاورد. چرا با هم دعوا؟ چرا با هم قهر؟ چرا پوستر همدیگر را خراب میکنیم؟چرا تحقیر میکنیم؟ اینها را آمریکا نشان میدهد، تضعیف نظام، امام فرمود: همه که امام را قبول دارند. همهی خطوط سیاسی امام را قبول دارند، لااقل با زبان. امام فرمود: حفظ نظام از نماز واجب تر است. حفظ نظام از نماز واجبتر است. آنوقت شما کاندیدایت رأی نیاورده، رأی نیاورد که نیاورد. بعد از اینکه چه کسی مجلس رفت و چه کسی نرفت با هم رفیق باشید. این تبدیل به کینه نشود.
6- وفاداری به امام و شهدای انقلاب
به چند دلیل باید در انتخابات شرکت کنیم که من در اینجا تقریباً ده تا دلیل نوشتم.
1- وفاداری، حضرت ابراهیم خیلی کمال داشت. در قرآن چند تا کمالش را در یک آیه آورده است. فقط یک آیه داریم که یک کمالش را آورده است. میگوید: «إِبْراهیمَ الَّذی وَفَّى» (نجم/37) جای دیگر میگوید: «إِبْراهیمَ حَنیفا» (بقره/135) نمیدانم و چه و چه… یعنی آیات دیگر چند تا کمال را در یک آیه گذاشته است، ولی به وفا که رسیده، کلمهی وفا را یک کلمهی مستقل گفته است. میگوید: «إِبْراهیمَ الَّذی وَفَّى». شما گفتید: استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، باید وفادار باشید.
ما به خاطر وفا باید پای صندوقها برویم. حالا به هرکس میخواهی رأی بدهی انتخاب کن. این هم یک مورد. به خاطر اینکه اصلاً در شرکت در انتخابات حق اجتماعی، حق سیاسی و حق شهروندی ما است. عمل به فرمان خداست که گفته: امانت را به اهلش بسپارید. اطاعت از امام است که فرمود: در انتخابات شرکت کنید. اصلاً کسی که در انتخابات شرکت نکند مسلمان نیست. اوه مسلمان نیست! حدیث است. بگذارید حدیث را با هم بخوانیم. حدیثها را هم خیلیها حفظ هستند. ولی من باز هم مینویسم. حدیث داریم «مَنْ أَصْبَحَ» خیلی حدیث داغی است. «مَنْ أَصْبَحَ» یعنی کسی که صبح کند «لَا یَهْتَمُّ» اهتمام، یعنی جدی نگیرد، «لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِین» کسی که صبح کند و جدی نگیرد امور مسلمین را. «فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ» (کافی/ج2/ص163) مسلمان نیست. کسی که صبح کند ولی امور… آخر رئیس مجلس از امور مسلمین است، نماینده مجلس از امور مسلمین است. اگر کسی اهتمام بورزد، اگر کسی صبح کند و نسبت به امور مسلمین بیخیال باشد، «فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ». وظیفهی ما است در انتخابات شرکت کنیم. فردا نگویند که مثلاً هرچه از انقلاب میگذرد، آمار شرکت کنندگان کم میشود. این تضعیف نظام است.
7- به خشم آوردن دشمنان با شرکت در انتخابات
در قرآن خیلی آیه است، همه شما خواندید. قرآن میگوید: «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ…» بگویید… «وَ عَمِلُوا الصَّالِحات» (بقره/277) این عمل صالح چیست؟ قرآن میگوید: هرکاری که دشمن عصبانی شود، عمل صالح است. آیهاش این است میگوید: «وَ لا یَطَؤُنَ مَوْطِئاً یَغیظُ» (توبه/120) این کلمه نوکش را مینویسم. «یَغیظُُ الْکُفَّارَ» هرکاری که کفار را به غیظ دربیاورد، «کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِح» (توبه/120) این عمل صالح است. هرچه بیشتر در انتخابات شرکت کنید آمریکا غیظ میکند، همین که آمریکا غیظ کرد برای شما… گرفتید چه میگویم؟ معلم قرآن هستم از قرآن بگویم.
آخر بعضیها فکر میکنند انتخابات سیاسی است، نه مکتبی است. قرآن میگوید: «لا یُصیبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَه» (توبه/120) آیه طولانی است. میگوید: هر تشنگی، گرسنگی، دردسر و هر مانور دسته جمعی «وَ لا یَطَؤُنَ مَوْطِئا» هر مانور دسته جمعی، «وَ لا یَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلاً» آقا میگوید: هر کاری که ملاکش این باشد، «یَغیظُُ الْکُفَّارَ». هرکاری که آمریکا عصبانی شود، «کُتِب» برای شما نوشته میشود عمل صالح.
یک عمری گفتید: «وَ الْعَصْرِ» (عصر/1) «إِلَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَات» (عصر/3) عمل صالح یکیاش این است. عمل صالح این است. یکی از مصادیق عمل صالح این است که آدم به داماد تنگ نگیرد. آمده سراغ دخترت بهانه نگیر میخواهد درس بخواند. ازدواج را آسان بگیرید. قرآن میگوید: شعیب به داماد، موسی جوان بود آمد دختر شعیب را بگیرد. یعنی شعیب گفت: دخترم را به تو میدهم. گفت: «وَ ما أُریدُ أَنْ أَشُق» (قصص/27) قرآن بنویسم. «وَ ما أُریدُ» یعنی اراده نکردم، «وَ ما أُریدُ» یعنی من اراده نکردم، «أَنْ أَشُق» مشقت بیاندازم، تو داماد هستی، نمیخواهم به تو سخت بگذرد. «وَ ما أُریدُ أَنْ أَشُق» نمیخواهم به تو سخت بگذرد. «سَتَجِدُنی» یعنی خواهی دید، «إِنْ شاءَ اللَّه» خواهی دید که «مِنَ الصَّالِحینَ» (قصص/27) خواهی دید که من آدم صالحی هستم. موسی دخترم را به تو میدهم، مهریه خواستی هشت سال برای من کار کنی، خواستی ده سال اختیار با خودت است. من اراده نکردم تو به مشقت بیفتی، تالار باشد یا نباشد. هرطور برایت آسان است. پیراهن عروس کرایه کنیم یا بخریم هرطور آسان است. ماشین را گل بزنیم ده تا ماشین، پنج تا ماشین، میگوید: ببین هرطور که برایت آسان است. من بنا ندارم تو به مشقت بیفتی. خواهید دید که «إِنْ شاءَ اللَّه» من صالح هستم. خدا در قرآن به چه کسی صالح میگوید؟ به پدر زنی که به دامادش تنگ نگیرد. آنوقت شما در نماز میگویی: «السَّلَامُ عَلَیْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِین» یعنی السلام علینا و علی هر پدرزنی که گیر ندهد. چون قرآن میگوید: «سَتَجِدُنی إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحینَ» به چه کسی میگوید؟ به چه کسی میگوید صالح؟ عمل صالح کاری است که آمریکا عصبانی شود. اسرائیل عصبانی شود. راهپیمایی قدس، راهپیمایی 22 بهمن، هرکاری که دشمن ما عصبانی شود عمل صالح است. ما در انتخابات باید شرکت کنیم، چون هرچه شرکت ما بیشتر باشد دشمن ما بیشتر عصبانی میشود. همین که دشمن عصبانی شد عمل صالح است.
من دوست دارم اینها که پای تلویزیون هستند این دو تا کلمه را حفظ کنند. «یغیظ، عمل صالح»! دو تا کلمه «یغیظ» یعنی دشمن را به غیظ دربیاور. برای تو عمل صالح نوشته میشود. به داماد گیر نده! البته بعضیها هم به پدرزن گیر میدهند. این جهازیه چیست، ور افتاده است و نمی دانم یخچالت فلان است. بعضی دامادها هم بد دامادهایی هستند. ما داماد احمق در این ایام پیدا کردیم که خانهی عروس رفت و گفت اِ… اِ..اِ… جهازیهات را کمیته امداد به تو داده است؟! عروس زیر گریه زد. این داماد خیلی احمق است. الآن کمیته امداد پولش برای امام است، بنیانگذارش امام است، بچههای کمیته امداد فرزندان امام هستند، طوری نیست. حالا اگر بر فرض کمیته امداد به یک عروس کمک کرد، آنوقت تو داماد احمق باید عروس را بشکنی. همه ما گیر داریم. گاهی پدر زن گیر دارد، گاهی خواهر زن، گاهی برادر زن، گاهی برادر داماد، گاهی خواهر داماد، یعنی همه راه نمیدهیم آنوقت خودمان هم در آن گیر میکنیم. هرچه آسان بگیریم زندگی شیرینتر میشود. حالا او سلام نکرد تو سلام کن. او به تو چای نداد تو به او چای بده. او خانهی عمه تو نرفت، تو خانهی عمه او برو. که چه انتقام میکشید؟ خوب انتخابات…
8- بستن راههای فشار دشمن بر کشور
خوب گوش بدهید میخواهم چیز دیگری بگویم. در انتخابات شرکت میکنیم به دلیل این آیه. قرآن یک آیه داریم خیلیها پای تلویزیون حفظ هستند. قرآن میگوید: «لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ» یعنی خدا اجازه نداد، «لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً» (نساء/141) یعنی کفار نباید راه فشار بر مؤمنین داشته باشند. و اگر ما در انتخابات شرکت نکنیم، بلندگوهای دشمن راه فشار بر جمهوری اسلامی پیدا میکنند. من دلم میخواهد این آیه را بنویسم. خیلی آیهی قشنگی است. «لَنْ» یعنی هرگز «لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ» خدا هرگز قرار نداده برای کفار، چه چیز قرار نداده؟ «عَلَى الْمُؤْمِنینَ» خدا قرار نداده «عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً»، «سبیل» یعنی راه نفوذ، راه فشار. خدا اجازه نمیدهد کفار بر مؤمنین، راه فشار پیدا کنند. و اگر ما در انتخابات کمرنگ باشیم، دشمن راه فشار را روی ما پیدا میکند. این آیهی قرآن است.
ما سراغ قرآن نرفتیم. فکر کردیم قرآن یک کتاب مقدسی است، سیاست هم چیز دیگر. اصلاً آنهایی که چه میگویند…؟ سکولارها که میگویند دین یک رابطهی شخصی است. حکومت سوا است این هم سوا. یا مثل وهابیها که میگویند: دین از سیاست جداست. کسانی که میگویند: دین از سیاست جداست، تکلیفشان را روشن کنند. در قرآن حدود 500 آیه سیاسی داریم. من به عنوان یک طلبهای که حالا سی، چهل سال است با قرآن هستم، در قرآن حدود 500 آیه سیاسی داریم. کسانی که میگویند دین از سیاست جداست، باید این 500 تا آیه را دور بریزند. معلوم میشود در اسلامشان شک است. «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ» (نساء/150) بعضی را قبول داریم و بعضی را قبول نداریم. حدوداً 500 تا آیه سیاسی داریم. قرآن میگوید: بابا اگر در انتخابات شرکت کنی کفار غیظ میکنند. برای شما عمل صالح است. میگوید: اگر شرکت نکنی، کفر بلندگوهایشان علیه ما فعال میشود، شما راه نفوذ پیدا کردی. این آیهی قرآن قشنگی است.
باید در انتخابات شرکت کنیم. چون پاسداری از خون شهداست. جلوگیری از نیش دشمن است. وفاداری است، «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا» (احقاف/13) مقابله با تبلیغات دشمن است.
از همه گذشته مقام معظم رهبری میگوید شرکت کنید، مراجع میگویند: شرکت کنید، این حجت بین خداست. آقا مراجع معصوم هستند؟ مقام معظم رهبری معصوم است، ما نگفتیم معصوم است، میگوییم: حجت هستند. حجت یعنی چه؟ یعنی روز قیامت جواب دارید. دکتر حجت است. ولو ممکن است یک وقت یک دکتر در هزار تا نسخه یکی از قرصهایش را هم اشتباه بدهد، ولی اگر شما قرص اشتباهی هم خوردی و مردی، من خوردم و مردم، باز حجت است. روز قیامت نمیگویند: خودکشی کردی. میگویند: بابا پزشک حاذقی بود. حالا در چهار هزار تا نسخه یکی از قرصهایش اشتباه درآمد، ما نمیخواهیم بگوییم: کسی اشتباه نمیکند. میخواهیم بگوییم: حجت است. ما بیمار که شدیم باید نزد دکتر برویم. دکتر حجت است. ولو بمیریم هم حجت است.
اما کسی بگوید: فلان حزب گفته شرکت نکنید. فلانی گفته تحریم میکنیم. فلانی گفته که گفته… اینها حجت نیستند، نه سوادشان بیشتر از ما است، نه عقلشان بیش از ما است و نه تقوایشان بیش از ما است. حجت نیستند بر ما! ما باید کارهایمان حجت داشته باشیم. «قِفُوهُمْ» توقف! «إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ» (صافات/24) به چه کسی رأی دادی؟
روز قیامت از چهار چیز سؤال میکنند. درآمد، مصرف، عمر، یکی ولایت. پای پرچم چه کسی سینه زدی؟ تمام احزاب سیاسی تحریم کنند به اندازهی پشه ارزش ندارند. چون آنها برای ما حجت نیستند. مردم دنیا برای شما نسخه بدهند، شما حق نداری نسخهشان را مصرف کنی. حجت نیستند، چون پزشک نیستند. مگر همه پزشکها عادل هستند؟ نه، ممکن است یک پزشک اشتباه کند. اما حجت دارد. شما اگر سوار یک ماشینی شدی که رانندهاش گواهی نامه دارد، تصادف هم کنی در راه خدا مردی. من مردم! اما اگر سوار ماشینی شدی که رانندهاش گواهی نامه ندارد، هرچه هم خودش سوپردولوکس، ماشینش سوپر دولوکس، بابا ماشین لوکس است، راننده هم لوکس است اما تو به چه دلیل سوار شدی؟ حجت نداری. «قِفُوهُمْ» نگه دارید! این عربیهایی که میخوانم قرآن است. توقف! «إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ». «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤاد» (اسراء/36) چشم و گوش و دست همه روز قیامت شهادت میدهند. کجا رفتی؟ چه حرفی زدی؟ باید مواظب باشیم.
به کسی رأی بدهیم که طرفدار محرومین باشد. «الله الله فی الطبقه السفلی» به کسی رأی بدهیم که الگویش شرق و غرب نباشد. فقط بگوید: خدا، «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ» (انعام/91) بگو خدا شرق و غرب را گنار بگذار. «لا یَخافُونَ لَوْمَهَ لائِم» (مائده/54) اصلاً از نیش و نوش نترسد. جگر داشته باشد، مدرس باشد. همهی نمایندهها رفتند و مدرس ماند! برای اینکه ایستاد. نمایندهها میآیند و میروند. ببینید کدام نماینده خون مدرس در بدنش است؟ زندگی ساده، صلابت و قاطعیت! مدرس برای ما الگوی خوبی است.
حرفهایم تمام نشد ولی خوب… امیدوارم که همه شرکت کنید. خدایا انتخابات ما و نظام ما را طوری قرار بده که حالا که الگو شدیم، الگو بودن ما تقویت شود. عیب و نقصهایی داریم، اگر یک روز بگوییم: نظام ما عیب ندارد، معلوم میشود آدم متملقی هستیم. عیب و نقص داریم. عیبهای ما را خودت برطرف کن. روح بزرگی به ما بده که با رأی آوردن مغرور نشویم و با رأی نیاوردن احساس شکست نکنیم. شکست و غنای ما را در تقوا و ایمان و حمایت از اصل نظام قرار بده. دلهای ما را به هم مهربان کن. امیدوارم یک انتخاباتی شود که سیلی به صورت دشمن و عزت برای مسلمین، قلب امام زمان راضی باشد «إِنْ شاءَ اللَّه». وضو گیرید، قصد قربت کنید، خرده حسابهایی هم که داریم، من از فلانی بدم آمد، یکی میگفت: من دیگر در هیچ انتخاباتی نمیروم.به او گفتیم: چرا؟ گفت: فلانی که بد درآمد، فلانی هم که بد درآمد، فلانی هم که … گفتم: خیلی خوب چهار نفر بد شدند. صد تا بد شدند، آدم خوب هم که خیلی داریم. اگر یک جایی آتش گرفت، بگو: آقا من میایستم بسوزم، این در بسته است، آن در بسته است، میگویم: اگر چهار تا در بسته است، چهار تا در هم باز است. شما حق نداری اگر یک در باز است بایستی بسوزی. یک آدم خوب باشد شما حق نداری بگویی: چون فلانی و فلانی و فلانی بد شدند، من دیگر میایستم بسوزم. یک داروخانه باز باشد شما حق نداری خانمت، بچهات، با بیدارویی از دنیا برود. یک داروخانه شبانهروزی که بود. یک آدم خوب هست شما حق نداری بگویی: من نیستم. حالا گیرم فلانی و فلانی و فلانی هم بد شدند، یک آدم خوب که هست. به خاطر چهار تا آدم بد شما حق نداری، به خاطر اینکه داروخانهها بسته هستند حق نداری بگویی بچهی من بیدارو بمیرد.
ما حجت داریم. حجت ما این است که تکلیف شرعی ما چیست. همه باید شرکت کنیم. به خاطر وفا، به خاطر خون شهدا، به خاطر قرآنی که میگوید: «یغیظ» کفار را به غیظ دربیاور با شرکتت. به خاطر اینکه اگر نرویم کفار نفوذ پیدا میکنند. «لن یجعل الله» به خاطر این باید در انتخابات شرکت کنیم. ما شرکت کنیم، اگر نا اهلی هم رفت خود خدا مشت او را باز میکند. خدا گفته تو به حرف من گوش بده، اگر یک نااهلی تا داخل مجلس هم رفت، من آنجا مشت او را باز میکنم و خرابش میکنم. تو بندگی خودت را بکن، خدا بلد است خدایی کند. اگر ما بندهی خوب خدا باشیم، خدا دم بزنگاهها، دست ما را میگیرد. اگر یک نمایندهای رند بازی کرد و با یک کسی گاوبندی کرد و پولی گرفت و با شرقی، با غربی، با یک سرمایه داری، اگر یک رندی بود، اگر شما برای خدا، گفتی خدایا «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم»، خودت کشور را حفظ کن. اگر برای خدا قیام کردی، خدا کمکت میکند دم بزنگاه آنجا هم که از دستت در رود خدا مچش را میگیرد.
1- آیه 159 سوره آل عمران بر چه امری تأکید دارد؟
1) مشورت با متخصصان
2) مشورت مسئولان با مردم
3) سپردن مسئولیت به مردم
2- آیات اولیه سورهی مؤمنون، بر کدام ویژگی مؤمنان تأکید میورزد؟
1) رعایت حقوق یتیمان
2) رعایت حقوق همسران
3) رعایت عهد و امانت
3- بر اساس قرآن، اولین وظیفهی حاکمان اسلامی چیست؟
1) رسیدگی به امور اقتصادی
2) رسیدگی به امور اجتماعی
3) رسیدگی به امور دینی
4- شرکت در انتخابات، بیانگر چه امری است؟
1) وفاداری به امام و شهداء
2) مبارزهی با دشمنان و بدخواهان
3) هر دو گزینه
5- آیه 141 سورهی نساء بر کدام وظیفهی مؤمنان تأکید دارد؟
1) بستن راههای فشار کفار بر مؤمنان
2) جنگ و جهاد علیه کافران
3) صلح و سازش تاکتیکی با دشمنان