نماز و حکومت

موضوع: نماز و حکومت
تاریخ پخش: 77/06/19
بسم الله الرّحمن الرّحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التّقوی»
من در این جلسه می‌خواهم یکی از وظایف حکومت اسلامی را که در قرآن هست و یک سری کارهایی که در جمهوری اسلامی انجام شده خدمتتان عرض کنم.
1- حکومت اسلامی و اقامه نماز و کمک به محرومان
اولین وظیفه حکومت اسلامی بعد از استقرار: من چون معلم قرآن هستم چند آیه از قرآن می‌گویم و بعد هم یک سری خبرهای خوشی دارم و بعد هم در آخر گله‌هایی خواهم داشت.
قرآن در سوره حج آیه 41 می‌فرماید: «الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَهُ الْأُمُورِ» (حج/41) کسانی که حکومت به دست گرفته‌اند مؤمنین همینکه حکومت را بدست گرفتند، دارای مکنت و قدرت شدند در زمین، اولین کارشان اقامه نماز است. در جمهوری اسلامی نماز جمعه بود اما خیلی بی رونق بود. بعد «وَ آتَوُا الزَّکاهَ» بعد هم امر به معروف و نهی از منکر.
قرآن باز نماز را به حکومت نسبت داده «إِنَّما وَلِیُّکُمُ» فقط ولی شما… ولی یعنی حاکم، وقتی می‌گویند «متولی مدرسه» یعنی کسی که حکومت مدرسه در دست اوست. ولایت فقیه یعنی حکومت فقیه. ولی و سرپرست شما کیست؟ «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ» (مائده/55) ولی و سرپرست شما خدا و رسولش است و کسانی که ایمان آورده‌اند. نه هر کسی که ایمان آورده، آن مؤمنینی که نماز اقامه می‌کنند، زکات می‌پردازند درحالیکه در رکوع هستند. مردم عزیز ما ‌شأن نزول این آیه را می‌دانند. فقیری آمد به مسجد زمان حضرت رسول(ص)، مردم در مسجد نماز می‌خواندند. به آنها گفت: مردم! من فقیرم، گرسنه‌ام! کسی به او محل نگذاشت. فقیر شروع کرد به گلایه کردن. گفت: خدایا در مسجد پیغمبرت کسی به من کمک نکرد. حضرت امیر(ع) در حال رکوع بود، در همان حال دستش را بلند کرد و به انگشتر اشاره کرد. پیغمبر در مسجد نبود، داشت به مسجد می‌آمد. جبرییل نازل شد و گفت: پیغمبر! به مردم بگو: ولی شما، رهبر شما، خدا و رسولش است و آن کسی است که ایمان دارد، نماز می‌خواند و زکاتش را در حال رکوع می‌دهد. یعنی آن کسی که در رکوع زکات داد. بروید ببینید چه کسی زکات داده است؟ حضرت تند آمد در مسجد و فرمود: چه کسی در رکوع زکات داد؟ گفتند: علی بن ابیطالب(ع). یعنی وقتی می‌خواهد رهبر تعیین کند، رهبر را کسی انتخاب می‌کند که در رکوع زکات می‌دهد. از این آیه خیلی چیزها گیرمان می‌آید. کمک به فقرا. اینقدر مهم است که در نماز باید انجام داد. حتی اجازه نمی‌دهد نماز تمام شود. بعضی چیزها خیلی لطیف است، ما باید یکبار دیگر نگاه کنیم مثلا داریم: اگر نماز مستحبی می‌خوانید، در جایی نماز جماعت برپا شد، نمازت را بشکن و برو نماز جماعت. یعنی هر وقت مسئله اجتماع شد، دست از مسئله فردی بردار. این خودش یک درس است. آیا اگر پیشنماز مسافر است نمازش مسافر است میشود به او اقتدا کرد؟ بله. آقا سر دو رکعت سلام می‌دهد و ما نمازمان را ادامه می‌دهیم. یعنی آقا سر شاهرود پیاده می‌شود و ما به مشهد می‌رویم. بر عکس اگر ما مسافر بودیم سر دو رکعت سلام می‌دهیم. اما اگر آقا وظیفه‌اش را نمی‌داند، مثلا شک دارد نمازش دو رکعتی است یا چهار رکعتی، احتیاطاً آقا هم دو رکعتی می‌خواند و هم چهار رکعتی. پشت سر این آقا نمی‌توان نماز خواند. این خودش یک درس است یعنی کسی که رهبر است نباید دغدغه و دودلی داشته باشد. اگر یقین داری نمازت چگونه است ما مخلص شما هستیم «الله اکبر» آخوندی که نمی‌داند وظیفه‌اش چیست نمی‌توان پشت سرش نماز خواند. یعنی رهبر باید قاطعیت داشته باشد.
 کمک به فقراء را نگذار برای بعد از نماز، در همان نماز کمک کن خیلی مهم است. همانطور که اگر طلبکار در نماز از انسان قرضش را خواست. اگر ناراحت و ناراضی است، باید بدهی او را اگر ممکن است در نماز داد و گرنه باید نماز را شکست و بدهی او را داد. یعنی اسلام به شما اجازه داده که در این وقت نمازت را بشکنی، برگردی و دوباره نمازت را بخوانی. باز همین طور است که پدر و مادر به بچه گفتند: پهلوی من بایست و روضه نرو. اسلام می‌گوید حرفشان را گوش کن و نرو. البته به شرطی که پدر و مادر به دلیلی بگویند نرو. برخی پدر مادرها با مسجد رفتن بچه‌ها مخالفند، اینجا نباید گوش به حرفشان داد. اصلا آیه‌های داریم که بچه‌ها باید ضد پدر و مادر عمل کنند. یکی از آیات این است: «وَ إِنْ جاهَداکَ لِتُشْرِکَ بی‌ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما» (عنکبوت/8) اگر پدر و مادرت می‌خواهند که تو به جای خدا یک طاغوتی در مغزت فرو کنند «فَلا تُطِعْهُما» گوش به حرف بابا و ننه نده. بالاخره گاهی بچه در تضاد قرار می‌گیرد و آخر خیلی وقتها می‌گویند که: یکی از مشکلات تربیتی تضاد بین امور تربیتی و خانه است. امور تربیتی سفارش می‌کند که مثلا سیگار نکشید، بچه می‌آید خانه و می‌بیند پدرش سیگار می‌کشد! یا مثلا می‌گویند فلان کار را نکنید، در خانه چیز دیگری به او می‌گویند! یا مثلا امور تربیتی و آموزش و پرورش سفارش می‌کنند که حجاب را رعایت کنید، بچه می‌آید خانه می‌بیند مادرش بی حجاب است! بچه‌ها در این تضادها چه کنند؟ «بسم الله الرحمن الرحیم» برویم بالا بیاییم پایین، تضاد وجود خواهد داشت. تضاد بوده، هست، خواهد بود. ما باید بیاییم پایین، تضاد وجود خواهد داشت. تضاد بوده، هست، خواهد بود. ما باید بچه‌ها را جوری تربیت کنیم که خودشان بتوانند تصمیم بگیرند. آقا زاده، خدا این کار را کرد، اگر پدر و مادرت خواستند کس دیگری را برای تو مطرح کنند. گوش به حرفشان نده «فَلا تُطِعْهُما» اطاعت نکن. جاهی دیگری هم می‌گوید اطاعت کن. بحث بحث ولایت است. می‌خواهم بگویم: یکی از وظایف دولت اسلامی احیای نماز است (این را به این خاطر می‌گویم که هفته دولت است.) «مَکَّنَّاهُمْ» یعنی کسانی که حکومت در دستشان است. «وَلِیُّکُمُ» یعنی حاکم و والی شما.
2- حکومت جهانی اسلام و نماز
آیه دیگر: این آیه سه مرتبه در قرآن تکرار شده است «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ» (توبه/33) ترجمه‌اش این است که اسلام جهان را خواهد گرفت. دیروز برای من خواندند روزنامه‌ای را که گروهی از زنان غرب مقاله نوشتند در روزنامه که: ما می‌خواهیم به خانه برگردیم. بودنمان در خانه بهتر از در خیابان بودن است. ناهنجاریها، حوادث، فسادها، نا امنی‌ها، دلهره، وحشت‌ها، نمایش‌ها و حوادثی که در مغزها اثر می‌گذارد، ما ترجیح می‌دهیم اخبار گوش دهیم، مطالعه کنیم، تحصیل کنیم. زندگی در خانه برای ما بهتر از زندگی بیرون است. این یک چیزی بود که اسلام گفته بود. گوش نکردند و بیرون رفتند، حالا دارند بر می‌گردند. قرآن سه مرتبه گفته: دنیا دست اسلام خواهد بود، اسلام کره زمین را خواهد گرفت. یک آیه داریم به یک بیان دیگر، آیه‌اش این است: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى‌ لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی‌ لا یُشْرِکُونَ بی‌ شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ» (نور/55) خدا به مؤمنین وعده داده که حکومت کره زمین را به آنها بدهد. آخرش می‌گوید: «وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى‌ لَهُمْ» دینی که مورد رضای خدا است مکتب رسمی جهان خواهد شد. «وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً» بعد از خوف و دلهره‌ها و موشک‌ها و اف 14‌ها و حوادث تلخ، کره‌ی زمین امن خواهد شد، مؤمنین حکومت خواهند کرد… بعدش چه می‌شود؟ «لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ» 1- تا آنها (کسانی که ایمان دارند) روی زمین خلیفه کند. «وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ» 2- دینی که مورد رضای خداست مکتبشان باشد. «وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً» 3- بعد از خوف و دلهره در کره زمین امنیت ایجاد کند. آخر همه اینها می‌فرماید: «یَعْبُدُونَنی» وقتی که مؤمنین حکومت را بدست می‌گیرند محور بندگی خدا می‌شود. «لا یُشْرِکُونَ بی‌ شَیْئاً»: طاغوتها دیگر رنگی ندارند، ابرقدرتها از ابر قدرتی می‌افتند. از این آیه هم می‌فهمیم که: حکومت با نماز رابطه دارد. بعضی‌ها فکر می‌کنند که نماز برای یک مشت پیر از کار افتاده و بازنشسته و وارفته‌ای که کاری ندارند. نه خیر. «الصَّلاهَ» یعنی نماز، نماز بند به «مَکَّنَّاهُمْ» شده. «یُقیمُونَ الصَّلاهَ» (بقره/3) نماز بندِ به «ولیکم» شده، اینجا هم «یَعْبُدُونَنی» عبادت بند به «یَسْتَخْلِفَنَّهُمْ» شده است. یعنی نماز یک کار جزیی و فردی شخصی نیست. نماز نماز حکومتی است. یعنی حکومت باید پشتوانه نماز باشد. البته نه اینکه نماز زوری باشد. ولی باید حکومت هم آستین بالا بزند.
3- مسئولان و اهتمام به نماز
امیرالمؤمنین(ع) شخصی را فرستاد برای فرمانداری برای فرمانداری یمن، فرمود: «وَ لْیَکُنْ أَکْثَرُ هَمِّکَ الصَّلَاهَ» (تحف‌العقول/ص‌25) یعنی بیشترین همتت را صرف نماز کن، ما هم نماز می‌خوانیم، ولی می‌گوییم: نمازه را خواندیم! مثل این است که کسی بگوید: قرائتی را دیدم! یعنی برای من احترام قایل نیست. امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرماید: بیشترین همت تو در مورد نماز باشد و من یک سؤال می‌کنم. خواهش می‌کنم همین سؤال را از رییس اداره بپرسید. از اول که شما رییس اداره شده‌اید چند جلسه با معاونشان در مورد نماز، جلسه داشته‌اید؟ آیا در کارمندانتان تارک الصلوه دارید یا نه؟ تجسس حرام است، اما پیداست که بعضی‌ها نماز نمی‌خوانند. آیا آنهایی که نمی‌خوانند لجباز هستند؟ البته ما لجباز کم داریم. شاید یک درصد لجباز داشته باشیم. ولی آدم نا آگاه داریم که می‌گوید: اگر بخوانم چه می‌شود؟ نخوانیم چه می‌شود؟ یعنی فکر می‌کند نماز یک دولاو راست شدن بی خودی است! آیا کارمندان ما یکی یک کتاب نماز دارند؟ تا حالا راجع به نماز مطالعه داشته‌اند؟ اتاق رییس بهتر است یا نمازخانه؟ خود رییس می‌رود تو نمازخانه؟ اصلا آب گرم است یا سرد؟ نمازخانه روشن است یا تاریک؟ هوایش مطلوب است یا گرفته؟ کارمندان هستند؟ چقدر برای نماز کار شده؟ آیا «أَکْثَرُ هَمِّکَ» بوده؟! مثلا 1 درصد!
 حضرت امیر(ع) می‌فرماید: بیشترین همت در مورد نماز باشد. ما می‌گوییم اگر هر مدیری در کشور ما یک درصد از بودجه را به نماز اختصاص دهد یعنی در هر صد ساعت یک ساعت فکر نماز باشد، هر سال 48 هفته داریم. یعنی هر دو سال یکمرتبه بحث این آقا با معاونینش در مورد نماز باشد. ما خیلی آسان گرفتیم. این دیگر آخرش است. تعاونی حساب کردیم تا همه مشتری شوند.
می‌گویند یک آقایی هر عقدی که می‌خواند یک کله قند می‌گرفت. نوکر آقا گفت: وقتی من داماد شدم چه؟ گفت: اگر تو ندهی، یکی می‌گوید: من همسایه آقا هستم، دیگری می‌گوید… هر کسی یک چیزی می‌گوید، می‌دانی که من هم خرج دارم. پس حالا که تو می‌خواهی ندهی یک ته قند بگیر و تو خالی کادو پیچی کن. گفت باشد. این آقا هم قند را در سینی گذاشت و آورد تا او بردارد. (البته این برای قدیم است. الآن دفترهای عقد وضعشان خوب است.) یک کسی آمد پیش من، گفت: تو مرا معرفی کن تا دفتر عقد و ازدواج بگیرم. وقتی دیدم در آمدش خوب است گفتم به یک شرط معرفی می‌کنم. به شرطی که نماز یکی از مسجد‌های آن شهر را اداره کنی. آخوندی که دفتر ازدواج داشته باشد ولی مسجد نداشته باشد، من با او مشکل دارم. حالا که بناست من تو را معرفی کنم (البته این معرفی بود نه پارتی بازی، من درهیچ نامه‌ای در عمرم ننوشته‌ام که فلانی کار بدهید یا ندهید. اتفاقاً بعضی وقتها می‌نویسم: گر خواستید بدهید، اگر نخواستید ندهید و اگر نداد ناراحت نمی‌شوم. در عین حال می‌گویم آدم سالمی است.) ما باید مسئله مساجد را حل کنیم. نمی‌شود که یک روحانی مثلا قاضی باشد اما مساجد نرود. آیا حکومت یک بعد دارد؟ خب یک مسجد هم داشته باشی. ما الآن صدها قاضی روحانی داریم که مسجد ندارند. صدها روحانی غیر قاضی داریم که مسجد ندارند. من در مورد نماز اول می‌خواهم به آخوندها بگویم. وگرنه بی دینی است. عمامه پرستی هم شرک است مثل بت پرستی است. اول از همه باید هر روحانی یک مسجد داشته باشد.
 خدا حفظ کند مقام معظم رهبری را، می‌گفت: آرزو دارم مشکل نداشته باشم و صبح در یکی از مساجد تهران پیش نماز باشم، و بهترین کار من نماز جماعت است. البته الآن با عده‌ای نماز می‌خوانند. ولی آرزوی ایشان این بود که بیرون نماز بخوانند. حالا یک کسی مسئله امنیتی دارد، پیر است، مریض است،… یک مشکلاتی ممکن است باشد. مثلا وقتی مردم بفهمند که قاضی مسجد می‌آید، دورش جمع می‌شود، یکی گریه می‌کند، یکی ناله می‌زند و… و او از کار اداریش می‌افتد. بله کسی که مشکل دارد مخلص او هستیم، عذرش قبول است. اما خیلی‌ها هستند که به حضرت عباس(ع) مشکل ندارند، بلکه حال ندارند. می‌گوید عقد را می‌خوانم 45 هزار تومان می‌گیرم. چکار دارم که مسجد بروم. من از آنها ناراحتم و الحمدلله نماز هست. هر روحانی یک مسجد داشته باشد و یک جلسه برای جوانها.
 دلم سوخت برای مقام معظم رهبری! دو تا حرف زد، کسی گوش نداد و خودش انجام داد. این هم از مظلومیت آقا هست. فرمود: آقایان! مقتل را از رویش بخوانید که روضه‌ها صحیح باشد (در بعضی روضه‌ها دروغ است) کسی گوش نداد. امسال خود آقا آمد در نماز جمعه و مقتل را از رو خواند. باز فرمود: آقایان! با جوانها تماس بگیرید. کسی گوش نداد، خودش رفت در دانشگاه. نباید آقا اینقدر غریب باشد. هرکس طرفدار ولایت است… بعضی‌ها اینقدر دروغ می‌گویند! می‌گویند: ما باید در ولایت ذوب بشویم. خواهش می‌کنم ذوب نشوید. درباره‌ی خدا هم نمی‌خواهد ذوب بشوید. فقط گفته: «أَطیعُوا اللَّه‌» (نساء/80) مطیع خدا باش ذوب خدا پیشکشت. وقتی حرف میزند می‌گوید: ما باید در ولایت ذوب بشویم. خواهش می‌کنم نمی‌خواهد ذوب بشوید. درباره خدا هم نمی‌خواهد ذوب بشوید. فقط گفته: «أَطیعُوا اللَّه‌» مطیع خدا باش ذوب خدا پیشکشت. وقتی حرف می‌زند می‌گوید: ما باید در ولایت ذوب بشویم، ولی آقا (مقام معظم رهبری) 5 سال است که فرموده: اسرار نماز باید جزء کتب درسی دانشگاه بشود. هیچ کس گوش نداد! حرف هم که می‌زنند می‌گویند. ذوب در ولایت!! من اینها را می‌شناسم. بنده خودم هم توفیق ندارم ذوب در ولایت شوم، ذوب ولایت شدن در مورد سلمان بود در برابر پیغمبر اسلام(ص). ذوب ولایت یاران امام حسین(ع) بودند در عصر عاشورا. این آقا که اگر بگویی پایت را از این اتاق به آن اتاق بگذار قهر می‌کند کجایش ولایتی است! می‌گویند: طرفداران ولایت! راست حرف بزنیم. هر کس یک مسجد را احیا کند (باید اول روحانیون ما مسجد داشته باشند، دوم مدیرانمان، نهادهای انقلابیون، همه احساس وظیفه کنیم) یعنی وقتی مسجدی خلوت بود دلمان بسوزد. چطور نانوایی که خوب نان نمی‌پزد، اعتراض می‌کنیم غصه خور نیستم. و گرنه کمک می‌شویم.
4- اهتمام به نماز و تأثیر و برکات آن
در آستانه هشتمین اجلاس نماز هستیم. هشت سال است که نماز نه پول دارد نه خوب. سالی یک اجلاس می‌گیرد. همه مسؤولین فرهنگی، دولتی و مردمی را دعوت می‌کند، نظریه‌ها می‌آیند و برکاتی هم دارد. حالا ما اگر آمدیم اتوبان و بلوار و انرژی اتمی و پل و فرودگاه و… را درست کردیم. اما راجع به نماز کاری نکنیم… امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «وَ اعْلَمْ أَنَّ کُلَّ شَیْ‌ءٍ مِنْ عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلَاتِکَ» (نهج‌البلاغه/نامه‌27) بدان همانا همه اعمال تو تابع نماز تو است. و گرنه اگر نماز نباشد… مثل این است که کسی بیاید برای خواستگاری، تحصیل کرده‌ی خارج باشد، خانه دارد، ماشین دارد، تلفن دارد، شکل و قیافه دارد، منتها گاهی ممکن است نصف شب دیوانه شود! ‌ای بابا، دخترم را بله او نمی‌دهم. همه کارش خوب است، فقط نماز نمی‌خواند! شخص می‌خواهد یک نفر را تعریف کند، گفت: او بسیار وارسته است. گفت و گفت، و اما اینکه می‌گویند بهایی است! تحقیق کردم، دروغ بود. (در ذهن همه انداخت که او بهایی است.) خرابش کردی.
باز امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: بهترین وقتت را برای نماز بگذار. سلام و صلوات خدا بر امام بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران. آقای صیاد شیرازی فرمانده دوران جنگ می‌گفت: رفته بودیم خدمت امام ره برای گزارش اوضاع جبهه. یکی از ما حرف می‌زد، امام همینطور که گوش می‌کرد پا شد رفت! نگذاشت. می‌گفت، ما که جرأت نکردیم بگوییم آقا کجا می‌روید؟ به همه نگاه کردیم. آقای هاشمی رفسنجانی جرأت کرد و پرسید: آقا! حالتان به هم خورد؟ فرمود: نماز است! گفتیم: آقا! اجازه بدهید ما هم وضو بگیریم و بیاییم. می‌گفت: امام ره به قدری به نماز عنایت داشت که نگذاشت حرف آن بنده خدا تمام شود! با اینکه آن اشخاص مسؤولین درجه یک مملکتی هستند، مسئله جنگ است و… نماز خیلی مهم است. خیلی از جاهایی که ما سیلی می‌خوریم… الآن ببینید: یک وقت نفت پایین می‌آید، یک وقت وضع نفت خوب می‌شود، سیل می‌آید، یک وقت زلزله می‌آید، یک وقت فتنه‌ای پیش می‌آید،…
قرآن می‌گوید: یک خورده هم بنشین فکر کن که نکند من دارم تو را گوشمالی می‌دهم! و تو توجه نداری! «أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْری» (طه/14) نماز ذکر خداست. «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَهً ضَنْکاً» (طه/124) کسی که از نماز روی بر گرداند، زندگی او را تلخ می‌کنیم، قرآن باز می‌فرماید: رهبری را به کسانی می‌دهیم که اقامه نماز کنند. «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا» (انبیاء/73) ما اینها را امام قرار دادیم. چرا؟ «یَهْدُونَ بِأَمْرِنا» تا به امر ما مردم را هدایت کنند، «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» (کوثر/1) ما به تو کوثر عطا کردیم. مدیریت کوثر است. مقام و ریاست کوثر است. حالا تو را رساند «فَصَلِّ لِرَبِّکَ» (کوثر/2) شکر کن. «وَ انْحَرْ» (کوثر/2) شتر، بزغاله و گوسفند نه. یک کسی که هزار تومان دارد ده تومان صدقه بدهد، ولی تو که ده میلیون گیرت آمده، نمی‌شود که 5 تومان بدهی کمیته امداد، ضمنا من دنبال کسی می‌گردم، چون یک حرفی را شنیده‌ام از یکی از پیر مردهای مهم بازار. خودم تحقیق کردم ولی تحقیقم ناقص است. فقط تلفنی بگوید که کسی هست یا نیست. اگر کسی را بگویید که در بازار ور شکست شده باشد و ایشان خمس داده باشد. چون یکی از تجّار ریش سفید و متدین بازار که وقتی نماز می‌خواند همه پشت سرش نماز می‌خواندند (خودش هم تاجر بود) به من گفت: من تاجر هستم، 80 سال است که در بازارم، در طول 80 سال کسی را پیدا نکرده‌ام که اهل خمس و زکات باشد و ور شکست بشود. تمام کسانی که ورشکستند از کسانی هستند که اهل خمس و زکات نیستند. حالا اگر کسی را پیدا کردید که اهل خمس و زکات است و ورشکست شده، بگویید تا من این حرف را یک خورده دقت کنم، «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» من 30 میلیون به تو دادم. باید بدهی. کمیته امداد و افطاری و ده هزار تومان برای روضه امام حسین(ع) دادن، مال طبقه 12 است. یک کارگری که 30-40 هزار تومان در آمد دارد 2 هزار تومان برای عاشورا می‌دهد. وقتی «کوثر» داری، «وَ انْحَرْ» یعنی باید شتر قربانی کنی. نمی‌گوید: من به تو کوثر دادم، پس بزغاله بکش. وقتی به کسی: فاطمه» می‌دهند، باید شتر ذبح کند.
5- نماز سپاس مبارزه حضرت موسی با فرعون
اصلاً حکومت الهی برای نماز است. دقت کنید: «اذْهَبْ إِلى‌ فِرْعَوْنَ» (طه/24) موسی! برو سراغ امپریالیست، برو با فرعون مبارزه کن، بزرگترین ابر مرد تاریخ طاغوتی! گفت:: خدایا چند تا چیز می‌خواهم:
1- «قالَ رَبِّ اشْرَحْ لی‌ صَدْری» (طه/25) از درون روحم را بزرگ کن که حوادث مرا نکشند.
2- «وَ یَسِّرْ لی‌ أَمْری» (طه/26) تاب کارهایم را باز کن.
3- «وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‌» (طه/27) بیانم روان باشد.
 4- «وَ اجْعَلْ لی‌ وَزیراً مِنْ أَهْلی‌» (طه/29) هارون داداشم برای وزارت خوب است. «هارُونَ أَخی‌» (طه/30). این هم جوابش این است. برو بابا! فلانی پسر عمو و پسر خاله و داداش و فامیلش را به اداره آورده است. البته من احدی از فامیلم را نیاورده‌ام در نهضت سواد آموزی. این را می‌گویم که نگویند برای خودش می‌گوید. اما اشکال ندارد که یک مدیری به دلیلی که به دامادش، به برادرش، خواهرش،… اطمینان دارد. او را وزیر خود بکند. زود نگوییم که خویشاوندانش را آورد! خب: این را می‌شناسم، ولی شما را نمی‌شناسم. بله اگر خویش نااهل را آورد، این پارتی بازی است. یعنی خویشش نمره 13 دارد، او را آورده و دیگران نمره بالاتری دارند و آنها را نیاورد! این نامردی است. ولی وقتی 2 نفر نمره 14 آورده‌اند یکی را می‌شناسم و یکی را نمی‌شناسم، خوب… «اشْدُدْ بِهِ أَزْری وَ أَشْرِکْهُ فی‌ أَمْری» (طه/32-31) خدایا می‌روم سراغ طاغوت اما: 1- روح بزرگ 2- بیان روان 3- یک معاون قوی. آخرش می‌گوید: اینها را می‌خواهی چه کنی؟ می‌گوید: «کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثیراً وَ نَذْکُرَکَ کَثیراً» (طه/34-33) من می‌خواهم «سُبْحَانَ الله» بگویم یعنی میخواهم در تقدیس و تنزیه تو بر داشته باشم. یعنی هدف حکومت این نیست که فرعون بگویم. یعنی می‌خواهم در تقدیس و تنزیه تو گامی برداشته باشم و یعنی هدف حکومت این نیست که فرعون را پایین بیندازد و خودش روی صندلی برود و بنشیند. «سُبْحَانَ الله» در جامعه یک معنا دارد، ذکر «سُبْحَانَ الله» هم یک معنا دارد. ذکر «سُبْحَانَ الله» یعنی خدایا تو منزهی. اما اگر بخواهیم جامعه را از شرک منزه کنیم یک معنای انقلابی و اجتماعی دارد. پس ببینید: موسای پیغمبر(ع) در مبارزه با طاغوت فرعون هدفش را…
6- برکات اجلاس نماز
در اجلاس نماز ما باید تشکر کنیم. اول از مقام معظم رهبری که هر سال پیام می‌دهد. دوم از ریاست محترم جمهوری از ائمه جمعه، استانداران، فرمانداران، سازمان تبلیغات، دفتر تبلیغات، وزارت ارشاد، آموزش و پروش از همه مهمتر (آموزش و پروش 73 هزار نماز جماعت راه انداخته است که اجباری هم نیست. هر که می‌خواهد می‌رود و هر که نمی‌خواهد نمی‌رود.) رشد نماز جماعت خوب بوده. الآن 22 هزار نمازخانه در این چند ساله ساخته شده. در بعضی مدارس قدیمی دارند نمازخانه می‌سازند. اگر کسی می‌خواهد پولی خرج کند و با پول کم خیر زیادی ببرد در مدارس نمازخانه بسازد چرا؟ اول اینکه قیمتش یک دهم مسجد است. اگر یک مسجد 40 میلیون خرجش می‌شود یک نمازخانه 4 میلیون خرج دارد. پول زمین که داده نمی‌شود، زمینش مال آموزش و پروش است. خاکپرداری آنجا را هم شهرداری مجانی انجام می‌دهد. آهن سقفش را هم دولت می‌دهد. یک مقدار پول اگر شما بدهید یک سالن ساخته می‌شود 4-3 میلیون (پول یک پیکان). در مسجد 40 میلیونی 20 تا پیر می‌روند، در این سالن 4 میلیونی 200 تا جوان می‌روند. چقدر مرد باید عاقل باشد که بیاید بگوید: بسم الله الرحمن الرحیم 20 تا سالن را من ساختم. خودش هم بسازد‌ها. ستاد اقامه نماز نه پول می‌دهد نه پول می‌گیرد. مثل آقای عقدی است، عروس کسی دیگر است، داماد هم کس دیگری است. او فقط عقدشان را می‌خواند. ما روابط عمومی هستیم در امر نماز، وگرنه کس دیگری نماز می‌خواهد، کس دیگری هم نمازخانه اثر را می‌سازد، سالن سازی راه افتاده و کار خوبی انجام شده. افراد خیر کار کرده‌اند. بازار تهران حدود 40 تا نمازخانه ساخته. شهرداری 77 تا نمازخانه ساخته، نمازخانه‌های بین راهی مرزش از صدتا گذشت. که بعضی از آنها افراد خیر ساخته‌اند، بعضی را هم وزارت نفت ساخته، بعضی را هم مزارت دفاع ساخته، بعضی را وزارت راه ساخته، بعضی را مردم محلی ساخته‌اند. به هر حال از همه تشکر می‌کنیم.
7- مصوبه هیئت دولت درباره نماز
هیأت دولت یک تصویب نامه‌ای دارد که برکات زیادی دارد. من 3-2 سطر این تصویب نامه را هم برایتان می‌خوانم،
آقای قرائتی! این تصویب نامه‌ی هیأت دولت را چه ربطی دارد که تو می‌خوانی؟
1- نماز مال دولت نیست، مال همه‌مان است
2- همه ایران در جریان باشند که اگر مدیری عمل نکرد، بگویید چرا عمل نمی‌کنی. بسم الله الرحمن الرحیم. 1- وزراء و بالاترین مقام اجرایی دستگاه‌ها متصدی اقامه نماز هستند. ما دیدیم وقتی نماز جماعت مال انجمن اسلامی و بسیج اداره است، مدیرها نمی‌آیند! گفتیم: آقا خودت رییس باش. این را هیأت دولت تصویب کرده است. یعنی در اداره‌ها شخص اول آنجا مسؤول اقامه نماز است. 2- 20 دقیقه در وقت فضیلت اداره تعطیل شود. بعضی‌ها می‌گویند: مراجع داریم! اگر یک مدتی سر 20 دقیقه تعطیل کنید، خود مراجعین می‌فهمند که وقت این 20 دقیقه رجوع نکنند. مردم می‌دانند که نانوایی چه وقتی کار می‌کند و آن موقع که تعطیل است مراجعه نمی‌کنندمکه خیلی‌ها رفته‌اند. می‌گویند: آقا الآن نرو. چون الآن نماز می‌خوانند و طواف تعطیل می‌شود و طوافمان باطل می‌شود. صبر کن یا قبل از نماز برویم تا بعد از نماز. جوری باید باشد که مردم بدانند که اگر در این 20 دقیقه بیایند معطل خواهند شد. یا قبلاً بیایند یا بعداً.
این بهانه بود که می‌گفتند ارباب رجوع. می‌دانی ارباب رجوع یعنی چه؟ یعنی: حالا که او رجوع کرده پس ما نماز نخوانیم. پس پیداست که بیکارترین فرد کره زمین امام حسین(ع)بود! که ظهر عاشورا نماز اول وقت خواند، هیچ ارباب رجوعی هم نداشت. بابا امام حسین(ع) ظهر عاشورا مهمترین سایل در ذهنش بود. داغ دید، زن و بچه خیمه، دشمن و… 30 تا تیر زدند ولی نمازش را اول وقت خواند. آدم باید خجالت بکشد که بگوید: این آقا آمده کوپن پدرش را بگیرد، و من به خاطر پنیر پر نمارم را نخواندم! دل باید برای نماز بتپد تا این تحلیل‌ها پیش نیاید. اینها پیام مقام معظم رهبری است که رفت در هیأت دولت و به صورت تصویب نامه در آمد. اگر در اداره‌ای عمل نشد داد بزنید. البته بدون فتنه داد بزنید. آخر یک کسی هم از رییس عقده دارد نمی‌داند چگونه داد بزند، می‌رود وقت نماز داد می‌زند. او دلش برای نماز نمی‌سوزد، او برای خودش کار می‌کند. ما داریم کسانی را که سر نماز از دیگران انتقام می‌گیرند.
3- برنامه کلیه جلسات و اجتماعات و همچنین برنامه صرف غذای کارکنان حتی الامکان به گونه‌ای تنظیم شود که با وقت نماز تلاقی نداشته باشد. بعضی جاها 100 تا 200 تا هستند. منتظرشوند 15 بعد از نماز ناهار بخورند. بعضی جاها مثلا مثل صدا و سیما که چند هزار پرسنل دارد. نمی‌شود که در چند دقیقه غذا بخورند. این است که از قبل از ظهر شروع می‌شود، مقداری هم به نماز می‌خورد. آن جایی که نمی‌شود نمی‌شود. اما جاهایی که می‌شود وقت نماز غذا ندهیم.
4- در کلیه دستگاهها برای رشد فکری کارکنان و خانواده‌ها در مورد اسرار نماز، فلسفه نماز از طریق برگزاری جشنواره‌ها، نمایشگاههای فرهنگی، هنری، مسابقه کتابخوانی، دوره‌های آموزشی و سایر روشهای مؤثر مسؤول اداره باید عمل کند.
5- وزارت آموزش و پرورش تا حالا نبود الحمدالله دارد می‌شود. امسال بحمدالله شد. جزوه‌هایی برای خردسال با تشویق و تصویر، بعد کتب دینی، معارف اسلامی دبستان، راهنمایی، دبیرستان، در دبستان و راهنمایی بود. ولی در دبیرستان نبود که امسال شد. مراکز تربیت معلم، هر یک طبق گروه سنی‌اش اسرار نماز گفته شود. کلیه معلمان، دبیران، اساتید مراکز آموزشی، با روشهای مناسبی با فلسفه نماز آشنا شوند. شیوه‌های اثر گذاری بر دانش آموزاند. کانون پرورش فکری هم همینطور در فیلمها، در جزوه‌ها،… همینطور با کمال تأسف ما صدها شهرک داریم که همه چیزی دارد: اسفالت، آب، برق،… و فقط مسجد ندارد! این هم از بیحالی مردم است‌ها! این مردمی که در شهرک زندگی می‌کنند نماز را سبک شمرده‌اند. چطور طومار پر می‌کنند برای آب و برق و تلفن؟ ما داریم که حتی از آخوند استفاده می‌کنند برای مادیات نه معنویات. البته یک صحنه‌ای برای خودم پیش آمد. البته قبول نکردم، یک شهرکی در یک جایی ساخته‌اند گفتند: آقای قرائتی بیا یکی از خانه‌های اینجا را بخر. گفتم من نمی‌خواهم. برای چه باید این کار را بکنم؟ گفت: اگر تو اینجا باشی می‌گوییم قرائتی اینجاست. زودتر آب و برق و گاز بیاورید! دیدم که عجب! اصلا کاری ندارد که قرائتی مسجد آنجا را راه بیندازد، مرا به خاطر تلفن خودش آنجا می‌برد! و این چند سال هم که مملکت دست روحانیت بود در روستاها آب و برق و جاده بردیم ولی آخوند را مسجد نبردیم! در جریان باشید. ما در معنویات عقبیم. الآن هر مسؤولی می‌تواند بیاید در تلویزیون بگوید: ما در چند هزار روستا آب و برق و جاده بردیم. اما هیچ کس جرأت نمی‌کند که بیاید بگوید: ما در 20 تا روستا مسجد درست کردیم، آخوند بردیم، دین بردیم. مردم روستاها دینشان از خودشان است.. ما به آنها چیزی ندادیم. باز برای اینکه نمک به حرامی نشود و با انصاف حرف بزنم 3-2 سال است که حوزه‌ی علمیه قم سازمان و سازمان تبلیغات به امر مقام معظم رهبری تابستان که طلبه‌ها تعطیل می‌شدند چند هزار طلبه را موقتاً با عنوان « طرح هجرت» به روستاها می‌برند. اما 2-1 ماه کم است. از شخصیت‌های مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، برای شرکت در نماز جماعت مراکز آموزش و پرورش دعوت شدند! بین مساجد ومدارس همجوار ارتباط برقرار شود. یعنی هفته‌ای 2-1 بار مدیر بچه‌ها را ببرد مسجد نزدیک مدرسه. و یک نماز در مسجد بخوانند. بخشی از مطالب کتب و جزوات آموزش معارف اسلامی به ذکر فلسفه و راز و رمزهای نماز اختصاص یابد. این را گفتم که هنوز در دانشگاه عمل نشده.. البته در بین دانشجوها یک کارهایی انجام شده. من از مسؤولین دانشگاهها دارم مأیوس می‌شوم. مأیوس نشدم ولی دارم مأیوس می‌شوم. اما الحمدلله با خود دانشجوها چند جلسه صحبت شده. خود دانشجوها از درون یک جلساتی و سمینارهایی برای نماز درست کرده‌اند و تحقیقاتی هم در مورد نماز کرده‌اند. به خصوص در گیلان که دانشجوها یک سمینار با عظمتی و مقاله‌های بسیار علمی و ابتکاری برای نماز کرده‌اند. در تهران هم دوبار این کار شده. اخیراً خود دانشجوها به فکر افتاده‌اند. چون دیدند که کتابهای معارفشان خاصیتی ندارد. بعضی از اساتید معارف، خودشان اسرار نماز را می‌گویند. در کتاب «نماز» نیست. در کتاب معارف دانشگاه یک صفحه هم درباره نماز نیست! یک چیز دیگر هم برایتان بگویم. یک صفحه هم راجع به حضرت مهدی(ع) حرف نیست! خوب گوش بدهید! اینجا به جوان می‌دهیم که نه عمود دین در آن است نه قطب عالم هستی (حضرت مهدی(ع))! دینی که نه عمود دارد نه قطب، نتیجه‌اش چی در می‌آید؟ باید روز قیامت نویسندگان معارف دانشگاهی جواب بدهند. بله برخی از اساتید از خودشان می‌گویند، مثل گرمک‌هایی که بی مزه است و آدم از خودش شکر قاطی می‌کند. هرچه هم داد می‌زنیم گوش شنوا نیست. پایان نامه: ما از کامپیوترهای بین المللی پرسیدیم. گفتند: تا حالا 2 هزار رساله دکتری برای اسرار نوشته شده. مثلا یک پزشکی بوده، نقش حرکات رکوع و سجود را در دیسک کمر بررسی کرده. یک روانشناس بوده، عوامل اضطراب را و اینکه نماز آرام بخش است، بررسی کرده. ما نرسیدیم آنها را جمع کنیم. در خود ایران چند تا رساله دکتری در مورد نماز نوشته شده. مثلا نقش نماز جمعه در مدیریت جامعه « رساله‌ی دکترای یک دانشجو بوده اخیراً روی اینها هم دارد. کار می‌شود. وزارت ارشاد: فیلمها، نمایشنامه‌ها، قصه‌ها، سرودها، شعرها، نقاشی‌ها، فرهنگ نماز،… در کلیه کتابخانه‌های (عمومی) و تحت پوشش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جایگاه ویژه‌ای برای کتب نماز اختصاصی یافته شود. این را ببینید که عمل شده یا نه؟ انشاءالله که عمل شده یا نه؟ انشاءالله که عمل شده. در میهمانخانه‌ها، هتل‌ها، میهمانراها، میهمانپذیرها، مراکز ایرانگردی، جهانگردی، نمایشگاهها، و مراکز هنری، گنجینه‌ها و موزه‌ها و… برای وزارت راه، پایانه‌ها،… برای وزارت نفت، بغل پمپ بنزین، برای… خلاصه این مصوبه هیأت دولت امکانات برقراری کرده، البته نماز زوری نیست. اما باید برای کسانی که می‌خواهند نماز بخوانند امکان داشته باشد. باید مسجد باشد، آب باشد، آقا باشد، اذان باشد،… امکان نماز باید باشد. «الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَهُ الْأُمُورِ» (حج/41). و جالب اینکه اگر بچه‌های ما نماز نخوانند چی برای قیامتمان ذخیره کرده‌ایم. حالا گیرم که بنده جهیزیه دفترم را درست کردم، پسرم هم خانه و ماشین دارد، این بچه‌ای که با خدا رابطه ندارد. برای پدر و مادرش چی ذخیره کرده است. قرآن در چند جا فرموده: «وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ» (بقره/223) یعنی برای خودت چه چیز پیش فرستاده‌ای. آموزش و پرورش 20 میلیون جمعیت دارد. اگر مدیران مدارس ما، اگر پدران و مادران ما بچه هایشان نماز خوان نشود. حالا گیرم که زندگی‌اش هم خوب بود، برای مدیری که زجر کشیده با حقوق کم، چی ذخیره شده! و گرنه مردم ذخیره می‌کنند و به نان و آب می‌رسند، من چی؟ نماز را جدی بگیریم. به نماز بها بدهیم.
8- عوامل تحقیر مسجد و نماز
یکی از کارهایی که باعث می‌شود نماز تحقیر شود. صدای بلند گوهای مساجد است! ما چند روز پیش در تهران رفتیم کلنگ مسجدی را بزنیم. یک همسایه آمد و گفت: خانه‌ی من ارزان شد! من راضی نیستم. برای اینکه کنار مسجد شد ارزان شد. خانه بغل مسجد ارزان است. وای بر مسلمانها که مرکز عبادتشان باعث ارزان شدن خانه هایشان شود. این به خاطر بد عمل کردن ما است. والله بالله گناه است که صدای مسجد بیرون برود. هر کس مرد در مسجد بروند فاتحه بخوانند، آخر عمه تو مرده من چه خاکی به سرم کنم که می‌خواهم بخوابم؟ من آمده‌ام خانه استراحت کنم. تمام خانه‌های اطراف مسجد زجر می‌کشند. چرا باید اینطور باشد؟! از گناهانی که باعث شد به اسلام ضربه بخورد صدای بلند گوها بود. جوری با مسجد برخورد کردیم که هر که خانه‌اش بغل مسجد است فرار کند. نماز طولانی مردم را فراری می‌دهد. صدای بلندگو مردم را فراری می‌دهد. خادم بد اخلاق مردم را فراری می‌دهد. روحانی بی سواد ردم را فراری می‌دهد. طول کشیدن سخنرانی‌ها مردم را فراری می‌دهد. می‌توانیم کاری کنیم که مردم عاشق شوند. یک مقدار تقصیر ما است، یک مقدار هم لجبازند. آنهایی که لجبازند باهاشان کاری نداریم. بگذارید مهر هر کسی در دلش باشد جز مهر خدا. بگذار با هرکسی که می‌خواهد حرف بزند جز با خدا. خدا آنها را رها کرده. قرآن می‌گوید: نمی‌خواهم بعضی‌ها با من حرف بزنند یک کاری می‌کنم که بروند و با من حرف نزنند. «وَ لَوْ عَلِمَ اللَّهُ فیهِمْ خَیْراً لَأَسْمَعَهُمْ وَ لَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ» (انفال/23) اگر خدا می‌دانست در آنها خیری است دلشان را باخود گره می‌زد. اصلاً خود خدا آنها را جدا کرده. حالا آنهایی که خدا با آنها قهر کرده به خاطر اعمالشان، حسابشان. جداست. ما می‌توانیم به نماز بها بدهیم. کسانی که دیگران به آنها چشم دوخته‌اند اگر مسجد بروند، دیگران هم می‌روند. اگر الآن یک فوتبالیست مسجد برود جوانها هم می‌روند. چون او الگویشان است. هر کس نقش الگویی دارد (ورزشکار، خطاط، شاعر، نویسنده، استاد دانشگاه) وظیفه‌اش سنگین است و باید وظیفه‌اش را در مورد نماز اجرا کند.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
Comments (0)
Add Comment