نماز و تربیت – 2

موضوع: نماز و تربیت – 2
تاریخ پخش: 69/08/24

بسم الله الرحمن الرحیم

در جلسه امروز در دانشگاه در خدمت برادران دانشجو هستیم ولى بحث ما ادامه بحث قبل است. چون این بحث جاذبه دارد مقدارى از بحث گذشته را با بحثهاى دیگر تلفیق مى‌کنیم ولى بحث ادامه همان بحث است و به صورت سلسله‌اى است. آن بحث ارتباط مردم با خداست و موضوع بحث نماز و تربیت است. ادامه بحث گذشته نماز و تربیت را مطرح مى‌کنیم.
گفتیم که هر چیزى یک مزه‌اى دارد. فوتبال براى فوتبالیست مزه دارد. براى بعضى شهوت، براى بعضى مقام و. . . هر کسى براى هر چیزى مزه اى پیدا مى‌کند و یک شیرینى دارد. براى اولیاى خدا، حرف زدن با خدا مزه دارد و آن به خاطر شناخت است. مثلاً گفتیم اگر حضرت امام الان زنده بود و مى‌آمد دانشگاه شما همه شما دوست داشتید کنار امام باشید ولو آدم کنار امام دوزانو بنشیند و ساکت باشد و اگر آن آخرها بنشیند پایش را دراز مى‌کند و متلک هم به رفیقهایش مى‌گوید و جک هم مى‌گوید اما آدم ترجیح مى‌دهد که آن خوش و بش را کنار بگذارد و آدم در کنار امام بنشیند. چرا؟ چون ما نسبت به امام بالغ شده‌ایم. مى‌دانستیم که امام نجات دهنده نسل ایران است از شر طاغوت. وضو گرفتن و لباس تمیز پوشیدن و بلند شدن در سرما و گرما اینها یک مشکلاتى دارد اما این که آدم با خداى خودش حرف مى‌زند مزه دارد.
این که قرآن مى‌گوید: «إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهى‌ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ» (عنکبوت/45) رابطه نماز و تربیت است. نماز آدم را از فساد بازمى دارد.
یک وقتى زمان شاه، رییس شهربانى قم به همه شوفرها گفته بود که همه شما کراوات بزنید. بندگان خدا بلد نبودند کراوات بزنند. من دیدم گفتم این چه دستورى است؟ گفت: رییس شهربانى گفت کراوات که زدید مجبور هستید که دیگر دستهایتان روغنى و گازوییلى نباشد. آدم وقتى قیافه مذهبى گرفت عملاً خودش مذهبى مى‌شود.
زبان و حلقومى که گفت: «إِیَّاکَ نَعْبُدُ» (فاتحه/5) و توجه داشت این حلقوم خجالت مى‌کشد بگوید جاوید شاه. زبانى که در خدمت حق بود در خدمت باطل نمى‌رود.
خوب پس چرا نمازخوانهاى ما بعضى‌هاى آنها هم اهل فحشاء هستند و هم اهل منکر. جوابش این است که گیاه پوک سبز نمى‌شود.
1- تمام نماز و شرایط آن سازنده و تربیت کننده
نمازها همه نماز است منتهی ضلعهایش فرق مى‌کند، در یک مثلث. در یک ضلع همه همه نماز است اما در ضلعهاى دیگر فرق مى‌کند.
همه نماز درس است.
نماز شرایط دارد. شرایط صحت، شرایط قبولى، شرایط کمال. در همه اینها جلوگیرى از فحشاء و منکر است. اگر بخواهى نمازت صحیح باشد باید مکان، زمان، آب، حق الناس. همه چیز صحیح باشد.
پس حفظ حقوق در آن است.
شرایط قبولى: اگر کسى غیبت بکند نمازش قبول نیست. شما اگر بخواهید نمازت قبول باشد از منکر باید دست بردارى.
اگر کسى حق مستضعفین را بخورد یعنى مالیات اسلامى و زکات ندهد نمازش قبول نیست. اینها را حدیث داریم.
اگر زن و شوهرى به هم نیش بزنند، نماز هیچکدامشان قبول نیست. حدیث داریم که اگر کسى رهبرش رهبر آسمانى و حق نباشد نمازش قبول نیست.
یعنى اگر شما بخواهى نمازت درست باشد، نمى‌توانى دزد باشى. باید خط فکرى، مسأله داخلى و خانوادگى، مسأله اجتماعى درست باشد. (مثلاً شراب را باید کنار بگذارى.)
«إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهى‌ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ»
نماز چگونه آدم را از فساد بازمى دارد؟ هستى براى بشر. ابر و باد و مه و خورشید و فلک براى انسان. قرآن هم مى‌گوید: «خَلَقَ لَکُمْ» (بقره/29)، «سَخَّرَ لَکُمْ» (حج/65)، «مَتاعٌ لَکُمْ» (نور/29). هستى براى بشر. خب بشر براى چه؟ «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ» (ذاریات/56) الا، براى عبادت. عبادت فقط نماز نیست. هر کارى رنگ خدا داشته باشد عبادت است. از پزشکى، تا نظافت یک کوچه، تا یک تدریس آن چیزى که کار را عبادت مى‌کند رنگ خدایى است. «صِبْغَهَ اللَّهِ» (بقره/138) یعنى رنگ خدایى. کسى که روزى 5 مرتبه با توجه نماز بخواند رنگ خدایى پیدا مى‌کند. وقتى رنگ خدایى پیدا کرد دیگر رنگ طاغوت را نمى‌پذیرد. بچه‌اى که شیر مادر خورد پستان دایه به دهن نمى‌گیرد.
«وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَکَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ» (حج/31) کسى که از خدا قیچى شد مثل کسى است که از آسمان به زمین بیفتد و لاش خورها دورش جمع مى‌شوند.
ما اگر روزى 5 مرتبه با خدا پیوند بزنیم «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا» (بقره/257)، ما به عنوان این که تحت ولایت خدا هستیم با ولیمان رابطه داشته باشیم. ما ولى داریم. کسى که ولى دارد طاغوتها، شیطانها، دیگر کارى ندارند.
شیطان گفت: «فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ» (ص/83-82) قسم به خودت همه را گمراه مى‌کنم. «إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ» شیطان مثل سگ است. مى‌پرد به پاى کسى که اهل خانه نباشد.
آنهاى که «أهْلُ الله»، «عِبادُ اللَّه»، «وَلِىُّ الله»، «صِبْغَهَ اللَّهِ»، «فی‌ سَبیلِ اللَّهِ» هستند دیگر شیطان به آنها کارى ندارد. البته گاهى هم ممکن است که قلقلک بدهد.
ما چند رقم شیطان داریم. گاهى شیطان از دور وسوسه مى‌کند. گاهى شیطان از کمر وسوسه مى‌کند. گاهى شیطان نفوذ مى‌کند ولى خارج مى‌شود. گاهى نفوذ مى‌کند و خارج هم نمى‌شود. اینها شوخى نیست. اینها وحى است. آن که قرآن مى‌گوید: «فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ» (طه/120)
انبیاء را شیطان نمى‌تواند پهلویشان برود ولى از دور یک سنگى مى‌زند. درباره مؤمنین شیطان تا کنارشان مى‌رود. «إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ» (اعراف/201) درباره آدم عادى داریم «یُوَسْوِسُ فی‌ صُدُورِ النَّاسِ» (ناس/5)، یعنى نفوذ مى‌کند. درباره آدم بدجنس داریم «فَهُوَ لَهُ قَرینٌ» (زخرف/36) مى‌رود داخل و دیگر بیرون نمى‌آید.
یک کسى گفت: آقاى قرائتى شما خیلى با سیاست هستید. گفتم اتفاقاً کسى لقب سیاست به من نداده. گفت: تو براى این بچه هایى که اصول دین مى‌گویى اینها چهل سال دیگر تاجر و پولدار بشوند سهم امام و خمسشان را به تو مى‌دهند.
وقتى دید، دید اسکناس شد اصلاً باور نمى‌کند که یک کسى یک حدیثى بخواند و نظرى به پول نداشته باشد. وقتى فکر خراب شد، درست مثل این که عینک قرمز مى‌زنند و همه شلغمها را لبو مى‌بینند.
هستى براى بشر. بشر براى عبادت و گل عبادت نماز است.
2- نماز و بازدارندگی از منکرات
من رابطه بین نماز و تربیت را فشرده برایتان بگویم. به عنوان یک طلبه اگر دستگاه قضایى به ما بگویند: چه کار کنیم که جرم کم شود من مى‌گویم اگر مى‌خواهید فتیله جرم پایین بیاید باید فتیله نماز را بالا بکشید. قرآن مى‌گوید: بهشتیها و جهنمیها با هم حرف مى‌زنند مى‌گویند: «یَتَساءَلُونَ عَنِ الْمُجْرِمینَ ما سَلَکَکُمْ فی‌ سَقَرَ» (مدثر/42-40) چطور شد که شما جهنم رفتید. «قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ» (مدثر/43)، مى‌گویند مى‌دانید چرا؟ ما اهل نماز نبودیم.
پس معلوم مى‌شود که مصلین با مجرمین رابطه دارند. کسى که از خدا قیچى شد همه کاری را مى‌کند. یک بچه‌اى روزى 5 بار نماز مى‌خواند نمى‌توانید ببریدش پاى ویدئو. گناه مثل سیگار است. دفعه اول آدم گناهکار ناراحت است. اول که آدم سیگار مى‌کشد دستگاه تنفس او اذیت مى‌شود. سرفه مى‌کند. آنقدر ممکن است بکشد که آخر سر وقتى سیگار مى‌کشد انگار کلید فتح هندوستان را به او داده‌اند.
یک کسى را دیدم که 25 تا مؤمن حزب اللهى را ترور کرده بود. قاضى به من گفت از او پرسیدم احساست چه بود؟ وقتى ترور مى‌کردى؟ گفت: اولى را تا زدم تکان خوردم. ولى بقیه را برایم عادى شده بود. مثل تخمه کدو که مى‌شکستم.
گناه اول خطرناک است. پرده که پاره شد آدم دست به همه کارها مى‌زند. و لذا امیرالمؤمنین(ع) در دعاى کمیل اولین جمله‌اش این است «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَهْتِکُ الْعِصَمَ»(مصباح‌المتهجد/ ص‌844) یعنى خدایا پرده باز نشود. رویمان باز نشود.
پس نماز و تربیت: اگر بخواهیم جرم کم بشود باید به مسأله نماز بها بدهیم.
یکى از پیغمبرها حضرت شعیب(ع) است. در قرآن نام 25 تا از پیغمبرها آمده. بقیه‌را هم خدا گفته که برایت نمى‌گویم. «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلاً مِنْ قَبْلِکَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَیْکَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَیْکَ» (غافر/78).
یکى از پیغمبرها شعیب(ع) بود. شعیب(ع) نماز مى‌خواند چون نماز مربوط به اسلام نیست چون همه ادیان نماز داشتند. آمدند پهلوى شعیب(ع) گفتند: «أَ صَلاتُکَ تَأْمُرُکَ أَنْ نَتْرُکَ ما یَعْبُدُ آباؤُنا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فی‌ أَمْوالِنا» (هود/87) اى شعیب آیا نمازت تو را وادار مى‌کند که به ما دستور بدهی که ما در اموال هر کارى که دلمان مى‌خواهد نکنیم. پیداست که نماز شعیب جلوى ولخرجى جامعه را مى‌گرفت. این نمازهایى که ما مى‌خوانیم و ولخرجى هم مى‌کنیم نمازمان نماز نیست.
برادرها و خواهرها! مگر قرآن نمى‌گوید نماز آدم را از فحشا بازمى دارد. اگر نماز یک نفرى انسان یک نفرى را از فحشا بازمى دارد پس اگر گروه شدیم و نماز جماعت خواندیم نماز اجتماعى باید فساد اجتماعى را کم بکند. اگر گفتند یک سوزن یک خط کش را روى خودش سوار مى‌کند، پس پیداست یک راه آهن باید یک ساختمان را حمل بکند.
یک نماز جلوى فساد را مى‌گیرد، پس اگر امت نماز بخوانند، در امت نمازخوان بى حجاب وجود ندارد. این که مى‌بینى بى حجاب، فساد، رشوه، اعتیاد، هر جا دیدید فساد بیشتر است، معلوم مى‌شود تارک الصلوه بیشتر است. بابا، خدا نعوذ بالله دروغ نمى‌گوید. پس مساجد مى‌شود سنگر، نماز جماعت سنگر مى‌شود. مبارزه علیه فساد و فحشاء.
3- نماز پاک کننده گناهان گذشته و مانع آینده
حدیث داریم در نهج البلاغه امیرالمؤمنین(ع) فرمود: اگر گناهى بکنم دوست دارم که خدا این مقدار مهلت به من بدهد، فورى لااقل دو رکعت نماز بخوانم. یعنى تا لباس لک شد فورى بروم و بشویم.
پس «إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهى‌ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ» (عنکبوت/45) یعنى نماز نه فقط گناهان آینده را جلوگیرى مى‌کند بلکه اگر گناه قبلى کردى باز هم آن را مى‌شوید. یعنى هم بهداشت است و هم بهدارى و هم درمان و هم پیشگیرى.
قرآن مى‌فرماید: «إِذا فَعَلُوا فاحِشَهً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ» (آل عمران/135) مؤمن کسى است که اگر یک دسته گلى به آب داد به خودش ظلم کرد به جامعه ظلم کرد سریع ذکر خدا را بگوید یعنى نماز بخواند. چون قرآن مى‌گوید: «أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْری» (طه/14) بهترین ذکر الله این است که نماز بخواند.
قرآن مى‌فرماید: نماز بخوانید. چرا؟ «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات» (هود/114) نماز اثرآن کارها را پاک مى‌کند. حدیث داریم نماز پنج گانه مثل این است که انسان روزى 5 مرتبه صورتش را مى‌شوید پس اگر گناه بکنیم نماز بخوانیم و اگر هم گناه نمى‌کنیم نماز است که ما را از گناه بازمى دارد.
4- نماز دل کندن از غیر به خدا
شما در نماز چه مى‌گویید. «إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهى‌ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ» قرآن یک آیه دارد مى‌گوید «اَضاعُوا الصَّلاهَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ» (مریم/59) کسى که پیرو شهوات شد یعنى شهوت پرست است کسى است که حتماً قبل از این که شهوت پرست شود نمازش را ضایع کرده است.
در مورد نماز چند تا جمله داریم. یک جا «استخف بالصلوه»(کافی/ ج3/ص270) نماز را سبک مى شمارد. امام سجاد(ع) وقتى مى‌رفت مسجد چنان لباس تمیز و نو مى‌پوشید یک کسى مى‌خواست شوخى کند گفت آقا مى‌روى به خانه عروس. گفت: بله مى‌روم خانه خدایى که خالق حور العین است.
در مکه، یک سال همسفر ما یک پزشکى بود. دیدیم این پزشک یک گوسفند خریده اندازه یک گاو. گفتم: بابا یک دقیقه دیگر مى‌کشندش و مى‌اندازند در کوره‌هاى سعودى. گفت: من مى‌خواهم هدیه بدهم به محبوب. وقتى شما یک مهمان عزیزى دارى جلوى پایش قالى مى‌اندازى گرچه مى‌دانى که قالیها گلى مى‌شود ولى فداى محبوب.
قرآن هم مى‌گوید وقتى مى‌گوییم گوسفند بکش «لَنْ یَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لکِنْ یَنالُهُ التَّقْوى‌ مِنْکُمْ» (حج/37) من که کارى با پوست و گوشتش ندارم. مى‌خواهم ببینم چقدر دل مى‌کنى. دل کندن مهم است نه خون ریختن.
خدمت حضرت امام مى‌رفتند مى‌گفتند دعا کن شهید شویم. امام مى‌گفت خدا ثواب شهادت به شما بدهد. یعنى خدا یک روحیه‌اى به شما بدهد که دل از خودت بکنى.
تمام کمالاتى که خدا به اولیایش مى‌دهد براى آنهایى است که از یک چیزى دل کندند.
از خواب دل کندن براى نماز شب. «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّهِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ» (سجده/17) هیچ کس نمى‌داند که چه اجرى دارد. ابراهیم(ع) از اسماعیل(ع) دل کند. «إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً» (بقره/124) تو حقت این است که رهبر شوى چون از بچه‌ات دل کندى.
یوسف(ع) از زلیخا دل کند. «وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنینَ» (یوسف/22) به مقامى رسید که تأویل رؤیا می‌کرد و به علومى رسید. و هر کس دل بکند به جایى مى‌رسد. آدم باید از مادیات خودش را بکند. «اَضاعُوا الصَّلاهَ» تا نماز ضایع نشود. «وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ» نیست.
5- نماز و پایداری و استقامت
قرآن یک آیه دارد «إِذا مَسَّهُ الشَّر» (معارج/20) وقتى شر به انسان رسید، جیغ مى‌زند. «وَ إِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً» (معارج/21) و اگر خیرى به آن رسید به کسى نمى‌گوید. بعد مى‌گوید «إِلاَّ الْمُصَلِّینَ» (معارج/22) مگر آنهایى که اهل نماز هستند. یعنى نمازگزار واقعى کسى است که در مقابل سختیها جیغ نمى‌زند و در مقابل خیر منعى ندارد.
قرآن مى‌گوید یک کارى کنید که مثل کارمندهاى بانک باشید. «لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى‌ ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ» (حدید/23) اگر یک چیزى فوت شد غصه نخورید. اگر هم به شما دادند خوشحال نشوید.
قرآن مى‌گوید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَهً ضَنْکاً» (طه/124) کسى که اعراض کند از یاد خدا زندگى آن تلخ است.
یک پسرى بود نه شکل داشت نه پول. رفت خانه پدر زنش گفت: ما مى‌خواهیم داماد شویم. دخترت را به ما مى‌دهى یا نه. اگر دخترت را به ما مى‌دهى «ان تزوجونا» اگر دخترت را به ما تزویج مى‌کنى الحمد لله. «و ان تمنعونا» اگر ممانعت مى‌کنى الله اکبر. این شخص بند به خدا است. بدهند یا ندهند ناراحت نمى‌شود.
اما ما می‌گوییم: ما را به نوکرى بپذیرید. ما را، ما را. مثل گربه تملق مى‌گوییم. چه خبر است؟
فقط با یاد خدا زندگى شیرین است. نماز، نماز، نماز.
اصولاً همه اعمال ما بند به نماز است. نماز کارت ورودى است. قال الصادق(ع): «فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا» (کافی/ ج3/ ص268)
اگر نماز قبول شود بقیه کارها هم قبول است. و لذا گفته‌اند اگر خواستى بدانى نمازت قبول است یا نه ببین این نماز چقدر تو را ساخته است.
برادران، شما در دانشگاه، دبیرستان، مدیر کل، مدیر دانشگاه، نماز جماعت را برپادارید.
به کار بگو نماز دارم به نماز نگو کار دارم.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment