موضوع: نماز و تربیت – 1
تاریخ پخش: 17 / 08 / 69
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الهى انطقنى بالهدى و الهمنى التقوى
به مناسبت این که آموزش و پرورش در سال هفتهاى را به نام هفته تربیت معرفى کرده و امور تربیتى گامهایى را برمى دارد و روزى را به نام رابطه تربیت و نماز مطرح کرده، ما این جلسه مىخواهیم بفهمیم که نماز چگونه آدم را مىسازد.
یک آیهاى را مىخواهیم تفسیر کنیم که شما همه بلد هستید. »إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ« (عنکبوت/45) یعنى نماز آدم را از فحشا و منکر بازمى دارد. یعنى چه؟ این را مىخواهیم تفسیر کنیم. پس موضوع بحث: نماز و تربیت.
1- نماز و بازدارندگی از منکرات و غفلت
قرآن مىفرماید: »إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ« نماز خوب آدم را از فحشاء و منکر بازمى دارد. حالا روى این زمینه مىخواهیم صحبت کنیم.
1 – لذت عبادت جلوى لذت گناه را مىگیرد. فرض کنید حضرت امام(ره) آمد و وارد سالن شد. شما دوست دارید در کنار امام بنشینید. وقتى کنار امام نشستید قهراً مؤدب هستید. از آن طرف هم آدم آخر سالن با بچهها شوخى مىکند آن هم لذت دارد ولى کیف پهلوى امام نشستن جلوى کیف بازى و خنده را مىگیرد. آدم وقتى در برابر خدا، تازه امام عبد خداست. کسى که با خدا رفیق شد، گرچه پهلوى امام نشستى باید دو زانو بنشینى و سخت است اما لذت دارد.
2- پرواز به عالم بالا جلوى غرق شدن در مادیات را مىگیرد. نماز معراج است. «فإن الصلاه معراج المؤمن» (بحارالانوار/ج79/ص303) وقتى آدم گفت الله اکبر مثل هواپیما که خیز مىگیرد و بالا مىرود وقتى با بى نهایت بزرگ رابطه پیدا کرد دیگر خیلى در مسائل کوچک نیست. نماز یک پرواز معنوى است. پرواز معنوى جلوى غرق شدن در مادیات را مىگیرد.
3- تلقین یاد خدا رنگ الهى مىدهد. آدم هر چیزى را تلقین کند کم کم همانند آن میشود.
ما از بس در سایه رهبرى حضرت امام رضوان الله که فرمود بزرگترین دشمن ما آمریکاست از بس که گفتیم مرگ بر آمریکا رنگى که جهان گرفته این که ایران ضد آمریکاست. ضد آمریکا که شد مردم را از وابسته شدن به آمریکا نجات مىدهد. از بس که گفتیم لعنت خدا بر شیطان ضد شیطان شدیم. یعنى تلقین به آدم رنگ مىدهد. آدم را ضد آمریکا و ضد شیطان مىکند و کسى که رنگ الهى پیدا کرد رنگ طاغوت نمىپذیرد.
ما در قرآن دو تا شجره داریم یعنى درخت. البته در قرآن به شجره بته هم مىگویند. دو تا شجره هست. شجره مبارکه. شجره ملعونه. شجره خوب. شجره بد. یک درخت را فرض کنید، درخت فاسد، در شجره ملعونه آدم غفلت مىکند تمام گناهانى که ما مىکنیم یا از غفلت است یا از فراموشى.
نماز یاد خداست. یاد خدا غفلت و فراموشى را از بین مىبرد. پس ریشه گناه، غفلت است و نماز غفلت زا. آن که آدم را از غافلى بیرون مىآورد یاد خداست. هر چه در جامعه تکبیر و تقدیس بشود، هر چه در جامعه بزرگى خدا مطرح شود دیگر هوسها، طاغوتها رنگى ندارند و هر چه در جامعه هوس و طاغوت رنگ نداشته باشد. جامعه سالمتر مىشود و لذا اول نماز مىگوییم الله اکبر. آخر نماز مىگوییم السلام علیکم. یعنى جامعهاى که الله اکبر در آن زنده شد، آخرش مىشود السلام علیکم. یعنى جامعه از… سلامتىها برخوردار میشود. این جامعه باید پیوندش با خدا باشد. مردان خدا با هم اختلاف دارند ولى با هم دعوا نمىکنند.
ما داشیم دو تا مرجع تقلید. یکى حضرت امام رضوان الله یک مرجع تقلید دیگر هم داشتیم مثلاً آیت العظمى خوانسارى. این دو تا از نظر این که هوى و هوس در آنها نبود هر دو در یک درجه بودند. منتهی آن رهبر انقلاب بود و آن یکى نبود. با این که اختلاف فتوا در این دو نفر زیاد بود اما چون هوى و هوس در آنها نبود حتى براى یک دفعه توهین و هوس و… در کار نبود.
اگر در جامعه براى ما خدا حاکم شد، هوس حاکم نیست. اگر هوس نبود همه به هم مىگوییم »سَلاماً قالَ سَلامٌ« (هود/69) در بهشت هر کدام به هم مىرسند حرفشان سلام سلاما است.
الله اکبر اول نماز السلام علیکم آخر نماز یعنى چه؟ یعنى اگر از بزرگى خدا دم زدیم و بزرگى خدا بر ما حاکم شد جامعه مىشود السلام علیکم.
4- جامعهاى که در آن خدا بزرگ است به سوى سلامتى حرکت مىکند. اگر دیدید مردم به هم سلام نمىکنند یا سلام زبانى است و قلباً همدیگر را نمىخواهند پیداست که این دنبال هوس خودش است و آن دنبال هوس خودش است و اختلاف هوسهاست که با هم شاخ به شاخ مىشوند.
2- نماز نمایش خدا محوری
اما نماز چیست؟ از نیت چه مىفهمیم؟ نیت یعنى قصد او. نماز نیت است. نیت یعنى قصد او نه دیگران، قصد قربت. قصد قربت یعنى کار ندارم شرق و غرب، همسر و بچه و دیگران خوششان بیاید یا نیاید. من مىخواهم براى خدا باشم کار به کس دیگر ندارم. تمام جنایتها مىشود.
به امام رضوان الله گفتند، شما فتوى مىدهى که سلمان رشدى را آن طرف کره زمین اعدام کنند این با قوانین بین الملل سازگار نیست. امام فرمود: به درک. به رسول خدا توهین شد من ساکت بمانم؟ ! من مىخواهم خدا از من راضى باشد چون فقط خدا را مىدید. فقط مىگفت خدا و خدا آبرویى به او داد که حالا یکى یکى از شرق و غرب مىآیند در مقابل قبرش گردن خم مىکنند.
نماز یعنى قصد او نه دیگران.
قبله یعنى، خانه او نه دیگران. روزى 5 بار که آدم لب خانه خدا مىایستد یعنى من در خانه دیگران را نمىزنم. دیگران چه کسى هستند؟ »لَنْ یَخْلُقُوا ذُباباً« (حج/73) همه جمع شوند یک مگس نمىتوانند یک مگس خلق کنند.
نماز یعنى قبله. قبله یعنى خانه او نه دیگران.
در نماز اذان است. اذان یعنى شعار او نه دیگران. من به نفع او داد مىزنم. هیچ وقت حلقومى که براى خدا ناله زد و نعره زد هیچ وقت این حلقوم بلندگوى طاغوت نمىشود. شیشهاى که مال گلاب شد دیگر آب کثیف در آن نمىریزند.
اگر نماز نماز واقعى باشد آدم را تربیت مىکند. این که قرآن مىگوید نماز آدم را از فساد باز مى دارد حلقومى که با آن نام خدا برده شد دیگر فحش از آن بیرون نمىآید.
3- تفسیر نماز و نقش تربیتی آن
بعد از اذان وارد نماز مىشویم. مىگوییم: الله اکبر. الله اکبر یعنى بزرگى او و نه دیگران. کسى که گفت الله اکبر دیگر آمریکا برایش بزرگ نیست.
این که مىگویند نماز اثر تربیتى دارد معنایش این است. »إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ« بسم الله یعنى چه؟ یعنى به نام او نه دیگران. دیگران که هستند. مگر ما اول یک اسپرم نبودیم در رحم مادر نه بابا یادمان بود نه مادر. همان قدرتى که در تاریکیهاى سه گانه رحم مادر از یک تک سلول یک انسان ساخت، هر چه مىخواست به او داد و درست هم داد. اگر در لب ما یک استخوان بود نابود مىشدیم چون جمع نمىشد که بتوانیم مادرمان را بمکیم.
چشم شما چون پى است باید با آب نمک قاطى بشود.
الحمد لله، یعنى ستایش او نه دیگران. دیگران کى هستند که من در مقابلشان خم بشوم. »لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ« (واقعه/65) اگر بخواهیم درختها را خشک نگه مىداریم. به چه کسى تلگراف مىکنى که سبزش کن؟ اگر بخواهیم زمین را مىلرزانیم. به چه کسى تلگراف مىکنى؟ اگر صبح زمین را کندى و آب ندیدى »فَمَنْ یَأْتیکُمْ بِماءٍ مَعینٍ« (ملک/30) به چه کسى تلگراف مىکنى؟ با خدا گردن کلفتى مىکنى؟ پاشو پاشو نماز بخوان. یک نماز خوب بخوانیم. مگر نه این که ما مىمیریم. نباید خجالت بکشیم. پیشانى اگر در مقابل خدا خم بشود در مقابل غیر خدا خم نمىشود.
اگر از خوف خدا اشکى ریخته شد که چرا من گناه کردم دیگر در مقابل گم شدن یک سکه اشک نمىریزیم. «الرَّحْمَنِ الرَّحِیم»(فاتحه/2) یعنى کجا مىروى؟ دادههاى او نه دیگران. دیگران به ما چیزى ندادند. اگر هم فندق دادند فندق دادند که گردو برگردد. علف دادند که شیر بدوشند.
بعد »مَلِکِ یَوْمِ الدِّین« (فاتحه/4) حساب او کیفر او جزاى او بخشش او.
»اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیم« صراط مستقیم راه خداست. شما مىگویى براى او، خانه او، فریاد او، به نام او، ستایش او، الطاف او، کیفر او، جزاى او، بهشت او، دوزخ او، راه او.
»ایاک نعبد«(فاتحه/5) فقط بندگى او نه دیگران. نه بنده زور، نه شک نه مقام. فقط بندگى تو. اگر واقعاً فقط بنده او شدیم آمار جنایت کم مىشود.
4- نماز و قناعت و خودکفایی و تکیه بر خدا
»إِیَّاکَ نَسْتَعِین» (فاتحه/5) فقط کمک از او، قرآن میفرماید از هرکس کمک بگیرى بعداً حسرت مىخورى.
دیدید که در جنگ ایران و عراق، همه به عراق کمک کردند و حالا پشیمان هستند و امام فقط از خدا کمک خواست و چطور امام عزیز شد. کمک از او بى منت است.
خدا رحمت کند همه اموات و بزرگان را، به پدرم گفتم: کارى به من دارى؟ گفت: دو تا کار دارم. گفت: پیر شدم جوانم کن. گناه هم دارم گناه را حذف کن. گفتم از من نمىآید. گفت: پس برو دنبال کارت. چه کار مىتوانى بکنى.
امیرالمؤمنین مىخواست غذا بگیرد آمد قصابى. دید پول در جیبش نیست برگشت و رفت. قصاب گفت چرا برگشتى؟ گفت: پول در جیبم نیست. قصاب گفت: خوب فردا پول مىدهى. حضرت على فرمود: چرا از تو کمک بگیرم. مىروم به شکمم مىگویم فردا گوشت مىخوریم.
»اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیم» (فاتحه/6) یعنى راه او نه دیگران.
»صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِم« (فاتحه/7) در سوره نساء آیه 68 »انعمت علیهم« را تفسیر مىکند مىگوید »انعم الله علیهم« چهار گروه هستند. انبیاء، یعنى من همراه با انبیاء مىخواهم باشم. شهدا، صدیقین، صالحان مىخواهم باشم نه دیگران. روزى 10 مرتبه آدم اینگونه مىگوید.
»غَیرِْ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّین» (فاتحه/7) یعنى تنفر از غضب شدگان و گمراهان دارم نه خودیها، افرادى هستند در مملکت اگر سینهشان را باز کنى فقط بغض خودیها را دارد. بابا این از خودمان است. هر کس که بگوییم امام مریض شد و غصه بخورد او خودى است. هر کس که بگوییم ما در جبهه شکست خوردیم، ناراحت بشود خودى است. گرچه سلیقهاش با ما جور در نیاید.
شما اگر مىخواهى ناراحت شوى با غضب شدگان و ضالین ناراحت باش. رکوع یعنى در برابر او نه دیگران. سجود یعنى: قرب به او نه دیگران.
5- نماز جماعت بسیج بر علیه منکرات
اگر نماز مىگوید که از فحشاء باز مى دارد پس یک سؤال؛ بى حجابى، فساد، اعتیاد، چه کار کنیم؟ قرآن دروغ نمىگوید. اگر نماز یک نفرى جلوى فحشاء یک نفرى را گرفت نماز جماعت باید جلوى فحشاء دسته جمعى را بگیرد. بسیج یعنى ضد بى حجابى. جماعت یعنى بسیج ضد منکرات. نماز وقتى ضد فحشاء و منکر شد. نماز جماعت هم یعنى بسیج تودهها. پس یعنى مسجد پایگاه مقاومت بسیج مردمى ضد همه رقم فحشاء و همه رقم منکر.
شخصى صاحبخانهاش اذیتش مىکرد. آمد پهلوى حضرت گفت: آقا اذیت مىکند. آقا گفت: صبر کن. صبر کن. یک روز حضرت فرمود اساس خودت را جمع کن کنار خیابان در روز جمعه روى آنها بنشین. مردم که مىروند نماز جمعه مىگویند چرا کنار راه نشستهاى؟ بگو این همسایه اذیتم کرد. پدرم را درآورد. مردم را علیه این همسایه تحریک کن.
همسایه دید آبرویش در شهر مىریزد فورى گفت قربانت بروم بیا توى خانه. ما از این حدیث مىفهمیم حتى نه فقط از نماز بلکه از مسیر نماز جلوى فحشا و منکر را گرفت.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»