موضوع بحث: نماز در حالات ویژه
تاریخ پخش: 71/09/19
بسم الله الرّحمن الرّحیم
بحث ما بحث اقامه نماز در لابلای رعب و وحشت. بد نیست آدم اینها را بداند، بحث بحث تکان دهندهای است. قطعاتی است از تاریخ تا ببینیم چقدر مشکلات را اینها تحمل کردهاند. اول از قرآن بگویم، بعد از پیغمبر، بعد از حضرت امیر، بعد از فاطمه، بعد از امام حسن بگویم. بعد از امام حسین، بعد از زینب کبری، بعد از مسلم بن عقیل، بعد از طفلان مسلم، از حجربن عدی بگویم، از میثم تمار بگویم، از نواب صفوی بگویم، از امام خمینی بگویم، بیایم از رهبر معظم، از ائمه جمعه بگویم، از شهدای محراب، از نماز دزفول، از نماز آبادان و از آزادگان و از جبهه بگویم.
من یک سری خاطرات از نماز برایتان بگویم. چون بعضیها چند رکعت که نماز میخوانند فکر میکنند خیلی بالا رفتهاند. چون قرآن گاهی وقتها تنظیم باد میکند. مثل لاستیکهای ماشین، لاستیکهای ماشین را برای اینکه تنظیم باد کنند باید یک مقداری باد آنرا خالی کنند.
1- اظهار بندگی و ذلت در برابر خالق
قرآن میگوید چه میگویی سبحان الله گفتی، بنشین سرجایت، یسبح لله ما فی السموات و ما فی الارض. کل هستی سبحان الله میگوید. وقتی کل هستی سبحان الله میگوید حالا سبحان الله گفتن شما چیزی نیست. بنده آخوند وقتی یک کاری برای ترجمه قرآن میکنم فکر میکنم خیلی کار کردهام. بعد میبینم که انجیل را به 1200 زبان ترجمه کردهاند. وقتی میگویند که صدای کلیسا به 500 زبان در دنیا پخش میشود آدم رویش نمیشود که بگوید من از صبح تا حالا سه تا سخنرانی کردهام. وقتی میگوییم مرحوم مجلسی 200 جلد کتاب نوشته و فیض کاشانی به قدری کتاب نوشته که رهبر کبیر انقلاب حضرت امام فرمودند که آنقدر کتاب نوشته. . . دیگر ما خجالت میکشیم که بگوییم ما 2 جلد کتاب نوشتهایم.
ما وقتی نگاهی به دیگران کردیم، افت میکنیم کهای بابا آنها کجا و ما کجا. و همین افت است که خدا لذت میبرد. خدا از عبودیت خوشش میآید بنده میگوید من ضعیف هستم. در خانه خدا که میرویم دست خالی نباید برویم. یک چیزی باید ببریم چیزی هم ببریم که خدا دوست دارد. آن چیزی که خدا ندارد و دوست ندارد که برایش ببرند ذلت است. خدا ذلیل نیست اما دوست دارد که بندگانش اظهار ذلیلی کنند و هر چه بندگی، بندگانش بیشتر باشد قدرت برابر قدرتها بیشتر است. بچه وقتی دستش را در دست پدرش گذاشت، شیر میشود، ما اگر دستمان را در دست خداوندی که هستی در دست آن است گذاشتیم، دیگر برای ابر قدرتها حسابی قائل نیستیم.
2- کسانی که مانع نماز شوند، در خط ابوجهلاند
اما از قرآن بگویم، قرآن میفرماید: »أَ رَأَیْتَ الَّذی یَنْهى«(علق/9) آیاتی نقل میکند، ماجرا این است که: حضرت رسول(ص) مشغول نماز بود ابوجهل گفت وقتی حضرت سجده کند تا پیشانیاش را گذاشت روی خاک، من میروم و با سنگ میکوبم به سرش و مغزش را منفجر میکنم. حضرت رفت سجده، تا آمد حمله کند یک مرتبه کنار رفت. گفتند چرا؟ گفت: یک هالهای از آتش دیدم که در عمرم مشابه آن را ندیده بودم. آیه نازل شد »أَ رَأَیْتَ الَّذی یَنْهى» (علق/9) «عَبْداً إِذا صَلَّى« (علق/10) تمام بچههایی که توی خانه میخواهند نماز بخوانند و پدر و مادرها نیش میزنند به آنها. این پدر و مادرها در خط ابوجهل هستند.
ما داریم نامههایی که بچه میگوید میخواهم در خانه نماز بخوانم ولی پدرم نمیگذارد. البته این شاید 5% پدرها اینطوری باشند. معمولا 80% پدرها طرفدار هستند که بچه هایشان نماز بخوانند. 10% هم داریم که پدر خودش نماز نمیخواند اما به بچهاش میگوید که نماز بخوان. یعنی این را فهمیدهاند که بچه اگر اهل نماز شد اهل هروئین نیست، اهل فساد نیست.
دادستان بارها اعلام کرده که 93% مجرمین ما کسانی هستند که رابطهشان با نماز قطع است. اگر هم دین ندارند دلشان میخواهد که بچهشان سالم باشد به خاطر سلامتی میگوید رابطهاش با مسجد از رابطهاش با جای دیگر بهتر است.
3- نماز باید علنی باشد
قرآن میفرماید: »وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاهِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ« (انعام/91) چیزی که مانع نماز شود، وقتی صدای اذان بلند شد مسخره میکردند. کیست که بگوید من از اذان ناراحت میشوم. بله یک وقت صدا زیاد بلندگو خشن است، یا طول میدهد. آقا کل اذان 3 دقیقه است، اگر انسان ایمان داشته باشد اینطور نمیشود، «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/28) خوب داریم که حضرت علی(ع) در شب آخر عمرش در محراب شهید شد. حضرت زهرا(س)هم همینطور. امام مجتبی میگوید مادر در شب آخر عمرش تا صبح عبادت کرد با اینکه پهلویش شکسته بود.
امام حسن مجتبی(ع) مشغول نماز بود. به او توهین شد، آمدند و سجاده را از زیر پایش کشیدند. امام حسین(ع) میدانید که در ظهر عاشورا وسط معرکه نماز خواند و 20 نفر هم در مقابلش، 30 تا گلوله خوردند و از نمازی که امام حسین علنی خواند من استفاده میکنم که نماز را باید علنی خواند، آنهایی که در دفتر کارشان نماز میخوانند، درست نیست. اصلاً کلمه اقامه یعنی علنی خواندن. مثلاً شما در خانهات تاریخ کربلا را خواندی و دو لیتر هم گریه کردی، نمیتوانی بگویی من دیشب اقامه عزاداری کردم. این که اقامه عزاداری نیست. اقامه عزاداری این است که شما بروی تو خیابان و حسین حسین بکنی، لباس مشکی بپوشی، داد بزنی.
تظاهر به دین یک اصل است و خود دین هم یک اصل است. اسلام هارت و پورت لازم دارد، پس برو روی پشت بام و داد بزن. دین ما قرآن ما است. در قرآن هم گفته چنان ابراهیم تبر زد که بتها قطعه قطعه شد. مسجد ضرار را شنیدهاید. منافقین آمدند در مکه مسجدی ساختند، آمدند گفتند یا رسول الله ما مسجدی ساختهایم شما بیائید و در آنجا نمازی بخوانید، فرمود مگر من برای شما مسجد نساختهام، آن مسجد دیگر چه بود؟ خلاصه بهانه آوردند پیغمبر فرمود: خیلی خوب، من الان میخواهم بروم جنگ تبوک، بروم و برگردم آن موقع برنامه مسجد شما را روشن میکنم. دل اینها هم خوش بود. حضرت رفت و برگشت، گفتند آقا بیا و افتتاح کن. حضرت به یارانش فرمود: بیل و کلنگها را آماده کنید، رفتند با بیل و کلنگ مسجد را خراب کردند و فرمود آنجا را بسوزانیدو جایش را آتش بزنید.
حالا، یکی از محققین اخیراً رفته به مدینه و جای مسجد ضرار را کشف کرده دیده که یک خرابه است به مردم مدینه گفته که چرا اینجا همینطور مانده، گفتند هر تاجری آمد اینجا را ساخت آتش گرفت. مثل اینکه پیغمبر آتش زده خدا هم اراده کرده در طول تاریخ هم هر کس بسازد آتش میگیرد. این تکهاش را من نمیدانستم.
یک آقایی میگفت: هر کس پهلوی من دوسه روز درس طلبگی خواند از آخوندی بیرون رفت. گفتم قربان نفست، خوب نفسی داری! ما در اسلام این چیزها را داریم.
4- نماز خواندن با نماز دوست داشتن فرق دارد
امام حسین(ع) در عصر تاسوعا که حمله شد فرمود: جنگ را عقب بیندازید من میخواهم تا صبح نماز بخوانم. خدا میداند که من نماز را دوست دارم. البته ما نماز میخوانیم ولی نماز را دوست نداریم. الان اگر بگویند یک مرجع تقلید پیدا شده و میگوید که نماز صبح نخوانند میگویندای قربانت بروم این آقای خوبی است.
نماز خواندن با نماز دوست داشتن فرق میکند. ما صبحها توی صف نانوایی میرویم. امااز ترس حرف مردم میرویم. این مهم نیست آن کسی صف ایستادنش ارزش دارد که نظم را دوست داشته باشد. ولذا قرآن میگوید آن کسی تقوا دارد که بدون پلیس از خدا بترسد.
5- عشق و اخلاص دو عنصر مهم در انجام هر عملی
نماز خواندن ارزش ندارد آن نمازی ارزش دارد که روی عشق باشد ما یک اصلی داریم به عنوان اصل عشق، آیه در این مورد زیاد داریم. میگوید اگر کاری که میکنید عشق همراه آن نباشد هیچ است. میگوید: زکات کسی که با کراهت است قبول نیست. نماز با کسالت قبول نیست. خداوند دستور داد گاوی را بکشند، بنی اسرائیل بهانههایی گرفتند، رنگش، قیافهاش، آخرش گشتند، کسی یک کاری را با نق بکند کارش ارزش ندارد. عزت باید داشته باشد. یعنی کاری را با نشاط انجام بدهیم.
اساس محبت خیلی مهم است. عشق و اخلاص دو عنصر مهم است. یک کسی مرده بود وصیت کرد که انبار خرما را بدهند به فقرا. انبار خرما را دادند به فقرا. حضرت آمد یک دانه از خرماها را گرفت و فرمود اگر یک عدد از این خرماها را با دست خودش میداد بهتر بود که تمام انبار را بعد از مرگش بدهد. اینکه دهان یک بچه یتیم بگذارد و او را ببوسد رشد عاطفی و سخاوت در آن است. اما وقتی مرد، نه رشد عاطفی دارد نه رشد سخاوت.
تبلیغات به جایی میرسد که دستگاه بنی امیه ملعون به پسر پیغمبر میگوید نماز تو قبول نیست. و حبیب بن مظاهر در آن موقع فرمود: نماز امام حسین قبول نیست آیا نماز شما قبول است؟ مامورین ساواک منصور داونیقی نصف شب ریختند که امام صادق(ع) را بگیرند. آمدند دیدند که امام در حال نماز است. امام صادق را در حال نماز تا سلام داد، گرفتند. نماز خواندن و دستگیری بعد از نماز. امام کاظم، همهتان قصه سالها زندان و عبادتهای امام را در زندان شنیدهاید.
6- قصهای از آقای ابوترابی
یک قصه بگویم از آقای ابوترابی، روحانی عزیزی که فرشته نجات بقیه اسراء بود، میگفت یک شب 150 نفر از ما را آوردند و حسابی زدند، به قدری زدند که دو نفر در آنجا چشمشان از کاسه بیرون آمد. بچههای دیگر هم تمام بدنشان خونی بود. بعد موقع نماز صبح بود بلند شدند و همه بدن خونی نماز صبح خواندند. افتادند، بعد دیدند که این سپیده صبح نبوده مهتاب بوده، بعد دو مرتبه بلند شدند و نماز خواندند.
آدم نمیداند اینهایی که نماز نمیخوانند چه وجدانی دارند. یک کسی اینقدر مقاوم، یک کسی هم آنقدر شل. دستشویی آب گرم، شوفاژ و بخاری و کرسی و منقل، نمازهم دو دقیقه حال ندارد بخواند. قرآن میگوید: »وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ« (قیامه/29) یعنی بدن در آستانه مرگ قرار میگیرد »وَ ظَنَّ أَنَّهُ الْفِراقُ« (قیامه/28) خودش هم میفهمد که نفس آخر را میکشد. »وَ قیلَ مَنْ راقٍ« (قیامه/27) فامیلها به هم نگاه میکنند. چه کسی است که این را نجات بدهد. بعد که نفس آخر را کشید قرآن میگوید: »فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّى« (قیامه/31)
7- نماز خواندن حجربن عدی قبل از اعدام
حجربن عدی از یاران باوفای امیرالمومنین بود، بنی امیه گفت باید بکشیمش. فرمود حالا که میخواهید من را اعدام کنید دو رکعت نماز میخواهم بخوانم. اسرائیلها میدانید چه وقت منفجر میشوند وقتی که میبینند بچههای فلسطینی و لبنانی نماز میخوانند قرآن میگوید: »قُلْ مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ« (آل عمران/119) از غیض بمیرید. و بگذریم که حجر بن عدی چه خصوصیات زیادی داشت و در بسیاری از جنگها شرکت داشت.
8- سرگذشت دو طفلان مسلم و نمازخواندن آنها در هنگام شهادت
مسلم بن عقیل، حضرت مسلم سفیر امام حسین(ع) بود. که صبح 18 هزار نفر بیعت کردند و عصر شد 30 نفر و شب هم هیچ. علیای حال دستگیر شد و شهید شد. ایشان دو تا بچه کوچک داشت که جزء هفتاد و دو تن به کربلا میآیند. امام حسین(ع) میگوید آقاجان شما که پدرتان شهید شده بس است. گفتند نه، امام حسین که شهید شد بچهها را گرفتند و زندان کردند بچه به زندانبان گفتند شما ما را میشناسی گفت نه، گفتند ما بچههای مسلم هستیم و پدرمان در کوفه شهید شد و امام حسین هم شهید شد و الان ما در زندان هستیم. زندانبان میگوید شب که میشود من شما را فراری میدهم. زندانبان این دو تا بچه را فراری میدهد بعد بچهها که فرار کردند میروند در یک منطقهای. یک زنی این دو تا را میبیند میگوید شما چه کسی هستید؟ میگویند ما بچههای مسلم هستیم میگوید بیایید خانه اما پسر من آدم بدی است. بچه من نباید بفهمد. اگر بفهمد سر شما را تحویل میدهد. خلاصه زن بچهها را در یک اتاقی پناه میدهد. پسر هم میآید و میخوابد. موقع سحر میبیند که صداهایی میآید بلند میشود میرود و میبیند دو تا بچه آنجاست. میگوید خوب دنبال جایزه بودیم جایزه خودش آمد. به غلامش میگوید: غلام این کار را قبول نمیکند. خلاصه خودش همین مرد قسی القلب هر دو تا بچه را میکشد. قبل از مرگ بچهها گفتند حالا که میخواهی ما را بکشی اجازه بدهد تا نماز بخوانیم. بچهها نماز خواندند و بعد آن مرد سر آن دو را جدا کرد و پیش ابن زیاد برد، ابن زیاد گفت: دلت رحم نیامد؟ گفت: نه، ابن زیاد گفت: کسی که اینقدر بی رحم است را هم بکشید. آن هم عوض جایزه کشته شد. قرآن میگوید: اینطور نیست که همه آنهایی که برای دنیا بدوند به دنیا برسند، گاهی از آخرت میمانی و به دنیا هم نمیرسی. بعضی هم دنبال آخرت میدود به دنیا هم میرسد.
بچههای طفلان مسلم نماز خواندند. شهدای محراب. یادتان نرود شهدای محراب، دزفول نماز آقای جمیع در آبادان را فراموش نکنیم. آبادان بمباران میشد و مردم نماز میخواندند نواب صفوی را فراموش نکنیم وقتی خواستند اعدامش کنند گفت بگذارید یک اذان و نماز بخوانم و یادمان نرود امام را. دو تا عمل جراحی روی بدن امام شد، سرم به دستش بود، نه از نماز واجب، از نماز شبش هم صرف نظر نکرد.
مقام معظم رهبری را یادتان نرود آن روزی که بمب گذاشتند، قنوتی که آیت الله خامنهای در آن زمان خواند یک قنوتی خواند که لرزه بر اندام افتاد. «ربنا افرغ علینا صبرا» (بحارالانوار،ج13،ص67)
زینب کبری را یادمان نرود. که در شب یازدهم بلند شد که نماز شب بخواند دیگر افتاد. نماز شب را نشسته خواند. به یزید گفت: تو بسیار آدم پستی هستی. اگر نماز شب را روی تخت بیمارستان خواندی میتوانی به گورباچف بگویی که تو باید در مکتب اسلام تحقیق کنی. کسی که با خدا گره خورد میتواند بگوید که سلمان رشدی باید اعدام شود.
جرأت و قدرت ابراهیم از خداست. مشت ابراهیم از خداست. بنابراین، نماز شب به شما زور میدهد. به هر حال نماز در لابلای آب و آتش، بحث را شنیدید پس بلند شوید و نماز بخوانید.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»