موضــوع: نماز، وضو و تیمم و غسل
تاریخ پخش: 73/11/17
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله رب العالمین الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.
1- مقدمات نماز
بناست انشاءالله ماه رمضان امسال نماز را جزء جزء تفسیر و تحلیل و هر چه که بلدیم در خدمت شما باشیم. از تقلید و یکسری بحثها گذشتیم الان رسیدیم به وضو و غسل و تیمم، بحث ما در این جلسه اینست در مقدمات نماز یکی وضو است، یکی غسل است، یکی تیمم است، که اینها. . . «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاهِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَأَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْنِ» (مائده/6) فیض کاشانی در محجه البیضاء لیطفهای دارد میگوید یک مرتبه، پرواز از مادیت به معنویت نمیشود، جز اینکه فاصله و واسطهای هم باشد. هواپیما یک مرتبه نمیتواند پرواز کند جز اینکه یک مقداری توی باند برود داغ که شد کم کم حرکت کند، یک انسانی که شب تا صبح خر و پف او هوا بوده یک مرتبه بگوید «ایاک نعبد و إیاک نستعین» این کانال مادیت و معنویت یک رابط میخواهد، یک آمادگی میخواهد، بعضیها که میروند توی زمین فوتبال اول نرمش میکنند قبل از اینکه وارد استخر میشوند یک دوش میگیرند.
البته مثالها از خودم بود، البته من هم محسن کاشانی هستم! او هم ملاّ محسن فیض کاشانی بود، منتهی. . . گفت کریم شیرهای یک کریم است، کریم خان زند هم یک کریم است، خدا هم کریم است، من محسن کاشانی هستم، او هم محسن کاشانی است، منتهی فرق اینها نه هزار و ده شاهی است. ایشان در محجه البیضاء میفرماید، محجته البیضاء کتابی است که شیعه و سنی قبول دارند، ازکتابهای مهم است که در آن آورده است این وضو آماده باش است برای پرواز از مادیت به معنویت.
اگر خواستید نماز بخوانید و قیام کردید صورتهایتان را بشویید از آنجایی که موی پیشانی بالا میآید تا چانه، عرض آن هم انگشتِ شصت و انگشتِ وسط، دستهایتان را هم بشویید از آرنج تا مرفق.
2- چگونه وضو بگیریم؟
مسلمانها این آیه را دو جور تفسیر میکنند، اول اینکه دست به کجا اطلاق میشود؟ عدهای میگویند دست انگشت است، مثل اینکه میگوییم دستم را زدم به برق، گاهی میگوییم کف دست است، مثل اینکه میگوئیم شلاق خورد به دست، عدهای میگویند دست بازو است، مثل اینکه میگوییم آمپول خورد به دست، حالا میگوید دستهایتان را بشویید یعنی چه؟ یکی میگوید دست را بشویید تا آرنج، بعضیها میگویند آخرش آرنج است، سنیها اینطوری وضو میگیرند، ما شیعهها میگوییم از آرنج بشویید ما میگوییم از آرنج، ما میگوییم وقتی گفته تا آرنج نه یعنی اینکه تا کجا میشود، بلکه یعنی اینجا را نشور، مثل اینکه ما به رنگ کار میگوییم تا یک متری این دیوار را رنگ بزنید این تا یک متری نه یعنی اینکه قلمو را چه جوری بکش، یعنی بالای یک متری نیازی به رنگ ندارد، اگر برویم در جایی که نه شیعه هست و نه سنی روی کره زمین هر کسی دستش را میشوید از پائین به بالا نیست، پس وقتی میگوید تا آرنج بشوی. یعنی بالایش را نشوی. از آرنج به پایین بشوی. خلاصه تا آرنج مال مکان شستن است نه چگونه شستن. خلاصه آنها کیفیت را معنا میکنند ما کمیت را معنا میکنیم.
اگر ما در تفسیر آیه گیج شدیم چه کنیم؟ پیغمبر فرمود من از بین شما میروم دو چیز را بین شما میگذارم کتاب الله و عترتی، ما برویم در خانه اهل بیت به امام باقر(ع) گفتند چطوری وضو بگیریم؟ بعد حضرت وضو گرفت و فرمود: پیغمبر اینطوری وضو میگرفت، مثل ما که الان وضو میگیریم. بعد که دست را شستید مسح کنید سرتان را، از امام سوال کردند چرا همه سر را مسح نمیکنیم؟ فرمود: برای اینکه دارد. اگر میگفت سرتان را مسح کنید «وامسحوا» ما تمام سر را مسح میکردیم اما گفته: «برئوسکم» (بحارالانوار،ج30،ص357) بعضی از قسمتهای سر را مسح کنید قرآن یک حرف آن هم معنا دارد فارسی هم همینطور است از غذا خوردم یعنی کمی از آنرا خوردم غذا را خوردم یعنی همهاش را خوردم. پاهایتان را هم مسح کنید.
3- چگونگی غسل
اگر جنب بودید غسل کنید، از امام سوال کردند چرا در غسل باید همه بدنمان را بشوریم؟ امام میفرماید برای اینکه غسل مربوط به همه بدن است ادرار مجرایش خاص است اما در غسل همه بدن تکاپو میکند غسل با جریان خون رابطه دارد و جریان خون در همه بدن است، غسل با اعصاب سمپاتیک رابطه دارد و اعصاب سمپاتیک مربوط به همه بدن است، آدم جنب خستگیاش مربوط به همه بدن است آن مقداری که حس میشود، پس مسئله جنابت با سه چیز رابطه دارد.
حدیث داریم منی از زیر هر موئی بیرون میآید، یعنی میخواهد بگوید همه بدن در جنب شدن اثر دارد. کیفیت غسل سر و گردن بعد سمت راست بدن و بعد هم سمت چپ، جنب دستوراتی دارد توی مسجد آمدنش حرام است، جنب وقتی غسل کرد دیگر نباید وضو بگیرد، البته غسلهای دیگر اینطور نیست. شرایط غسل هم همان شرایط وضو است آب آن باید پاک باشد، باید حلال باشد، نباید اسراف باشد، زمان باید برای غسل داشته باشیم وگرنه باید تیمم کنیم.
با سه کیلو آب میشود غسل کرد، حدیث داریم هر کس بگوید نمیشود این مسلمان پیغمبر نیست، و اگر کسی پول حمامی را بدهد ولی اضافی بریزد باز هم چون اسراف کرده است گناه کرده است، اسراف گناه کبیره است وگناه کبیره آدم عادل را فاسق میکند، اگر کسی وسواسی است و خیلی وسواسی است، نمیشود پشت سر او نماز خواند چون اسراف میکند و کسی که اسراف کند فاسق است.
وسواسی به پیغمبر میگوید دروغگو، چون پیغمبر میگوید پاک شد، وسواسی میگوید پاک نشد، وسواسی به همه پیغمبرها و امامها و مراجعای که میگویند پاک شد، این میگوید پاک نشد، یعنی دروغ میگویی.
4- چگونگی تیمم
«وَإِنْ کُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنْ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمْ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیدًا طَیِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَأَیْدِیکُمْ مِنْهُ» (مائده/6) اگر مریض بودید یا مسافر بودید و آب نداشتید، اگر تماس با همسر داشتید و آمیزش داشتید، خلاصه اگر شرایطی بود که آب پیدا نکردید، البته آب پیدا نکردید باید یک مقداری تکان خورد، باید دنبال آن رفت، بعضیها میگویند آب سرد ضرر دارد پس تیمم کن، نخیر آب سرد ضرر دارد شما با آب سماور میتوانی وضو بگیری، این حق ندارد تیمم ندارد.
اگر رفتی و آب پیدا نکردی از هر طرف باید به اندازه پرتاپ دو تا سنگ، یعنی مقداری باید تفحص کنید، بگردید، اگر آب پیدا نکردید تیمم کنید، بعضیها فرش خانهشان را میتکانند با خاکهای لای قالی تیمم میکنند این خاک کثیف است.
باید با خاک تیمم کرد با خاک خیابان؟ نه، حضرت علی(ع) دید یک کسی دارد با خاک کوچه تیمم میکند فرمود چرا تیمم میکنی؟ با خاک دلپسند تیمم کن، خاک دلپسند یعنی گاهی که آدم میرود بیابان یک کیلو خاک بردارد توی خانه باشد هر وقت خواست تیمم کند آن را توی سینی بریزد و با آن تیمم کند با خاکهای آلوده تیمم نکنید.
بعضیها میگویند این تیمم بهداشتی نیست میگوئیم چرا؟ میگوید برای اینکه آن را به صورت و دست میمالند، شما حق ندارید خاک را به چشم هایتان بمالید فقط پیشانی تا بالای ابرو. آنکه میگویند ضد بهداشت است اینست که خاک کوچه را به چشماش بمالد ضد بهداشتی است اما خاک صحرا آدم بمالد به پیشانیاش این کاری به بهداشت ندارد.
اول پیشانی، بعد با دست چپ پشت دست راست، بعد با دست راست پشت دست چپ، آقا چرا این کار را میکنید؟ شما چرا بر خاک سجده میکنید، ما خاکی هستیم و در برابر هر کسی خاکی نیستیم ولی در برابر خدا خاکی هستیم، آدم خاک تمیز پیدا کند پیشانیاش را با خاک تمیز تماس بدهد، این میگوید خدایا من خاکی هستم برگشتم به خاک است، نسبت به تو من عبادت میکنم، یک عبودیت است. شاید هم یک اسراری داشته باشد که ما نمیدانیم.
5- در اسلام بنبست نداریم
«مَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَکِنْ یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَلِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» خدا نمیخواهد کارهایتان مشکل باشد یعنی هرجا که سخت است میگوید آسان است، آقا اگر کسی بخواهد از گرسنگی بمیرد گوشت خوک هم حلال است، مجبور شدی طوری نیست، در اسلام بن بست وجود ندارد. کهای بابا این چیه؟ حتی زن گیر شوهر بد افتاده است که به او خرجی نمیدهد، اینجا اسلام گفته اختیار زن با شوهرش نیست با مجتهد است، مجتهد میتواند ولو اینکه شوهر راضی نیست زن را طلاق بدهد، یا باید خرجی داد یا طلاق داد، اینطور نیست که زن یا مرد در بن بست باشند.
گاهی مالک میآید و میگوید من راضی نیستم، حاکم شرع میگوید تو راضی نیستی من اجازه میدهم. استتار، جنسی را قایم کرده مردم هم بال بال میزنند به آنها نمیدهد، حاکم اسلامی سه چهار مرتبه هشدار میدهد اگر باز نکرد حکومت اسلامی میتواند اجازه بدهد قفل را بشکنند، نمیشود مردم از گرسنگی بمیرند و این آقا در را قفل کند چیزی بنام بن بست در اسلام وجود ندارد.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»