موضوع: نماز، وضعیت جامعه
تاریخ پخش: 76/07/10
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
ایامی که بحث پخش میشود، ایامی است که اجلاس سراسری نماز، مرکب از جمعی از متفکرین، علما، اساتید دانشگاه، مدیران کل آموزش و پرورش، ارشاد، صدا و سیما، تبلیغات، نهضت سوادآموزی، جمعی از نویسندگان، شعرا، فیلمسازان و به هر حال جمعی از دست اندرکاران نماز هستند، اجلاس و سمینار تشریفاتی نیست، آموزشی است. هرکسی یک کار شیرینی کرد، چون، ستاد اقامه نماز که من مسئولش هستم، خدا منت گذاشت بر من و مرا خادم قرار داد.
الحمد لله رب العالمین، حزبی ندارد، بودجه دولتی هم ندارد. سالن یک اجلاسی است که، جمع میشویم که چه کار کنیم و از لطف خدا خیلی هم کار شده است.
1- اهتمام به اقامه نماز
در این جلسه، من میخواهم معنای اقامه نماز را بگویم. چون نگفته شده است که نماز را بخوانید، میگوید «أَقیمُوا الصَّلاهَ» (بقره/43)، نماز را اقامه کنید، میگوید «أَقیمُوا الصَّلاهَ»، اقامه یعنی چه؟ پس موضوع بحث معنای اقامه است، اقامه نماز، نه انجام فقط، نه خواندن.
برای قطعات نماز یکی یکی دستور داریم: مثلا دستور تکبیر بگو، سجده کن، «وَ ارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعینَ» (بقره/43)، «وَ اسْجُدُوا» (حج/77)، سجده کن، رکوع کن، قرآن بخوان، خوب نماز همه رکوع و سجده و قرآن است، منتها به نماز که میرسد. میگوید اقامه، اینها را میگوید. سجده کنید یعنی کاری انجام دهید. رکوع کنید، کاری انجام دهید، اما نماز را نمیگوید نماز انجام دهید، میگوید اقامه کنید.
اقامه، ریشه اقامه از قیام است. قیام، در قیام چند چیز نهفته است، در قیام عشق نهفته است، اراده نهفته است، توجه نهفته است، هدف نهفته است، حرکت نفهته است، مبارزه نهفته است. وقتی میگویند فلانی قیام کرد، اگر یک کسی را بلندش کردند، سرپا نگه داشتند، نمیگویند قیام کرد، وقتی میگویند کسی قیام کرد، باید همچنین چیزهایی در آن باشد.
معنای اقامه، اقامه نماز به معنای انجام آن آنگونه که بایستی انجام شود، آنگونه که بایست یعنی چه؟ یعنی باید 1- آگاهانه باشد، قرآن میگوید در حالی که مست هستید نماز نخوانید، چرا، برای اینکه گیج هستید و نمیدانید چه میگویید، «حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ» (نساء/43) «حَتَّى تَعْلَمُوا»، «تَعْلَمُوا» یعنی علم پیدا کنید. «ما تَقُولُونَ»، چه میگوید، نماز را آدم باید بفهمد چه میگوید، البته نگویید مگر آدم مست هم نماز میخواند که در تفسیرها آمده است که مراد از مست، خسته بودن و کسل بودن است، آگاه باشیم، مال لقلقه زبان است، گاهی هشتاد سال در مسجد میگوییم الهی آمین، میگویند آمین یعنی چه. میگوییم نمیدانم چه است. چند سال میروی مسجد، هشتادسال، هشتاد سال آمین میگوییم و نمیدانیم یعنی چه. خوب بد است کسی نفهمد «اللَّهُ الصَّمَدُ» (اخلاص/2) یعنی چه، زشت است کسی نداند «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» (فاتحه/4) یعنی چه، خیلی بد است، اگر یک کسی چهل سال از یک کوچهای برود، بگوییم سلام علیکم، شما خانهتان در این کوچه است، میگوید، بله قربان، میگوییم که اسم این کوچه چیست؟ میگوید که من چهل سال است که خانهام اینجاست اما نمیدانم اسم این کوچه چه میباشد، فوری میزنی تو سرش، که تو چهل سال است از این کوچه میروی، اسم کوچه را نمیدانی، تو چهل سال است که تو خیابان «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» میروی، تو کوچه «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ» (فاتحه/5) رد میشوی، نمیدانی این چه است، انسان بداند که چه میگوید، آگاهانه باشد.
2- اقامه نماز عبادت عاشقانه و با شکوه
2- عاشقانه باشد، «وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» (انفال/2) قرآن میگوید مؤمن کسی است که وقتی یاد خدا برده میشود، دلش بریزد. یک دامادی که عاشق عروس است، یک عروسی که عاشق داماد است، اسم داماد را که میبرند، ضربان قلبش بالا برود.
عاشقانه، عاشق وقتی که اسم معشوق را برایش ببرند، دلش میریزد، به همین خاطر دیگر چیزی متوجه نیست، یعنی یک کسی که به معشوقش تلفن میکند، نمیفهمد که یک ساعت و نیم است که با تلفن صحبت میکند، کسی که عاشق گل زدن است، اگر در زمین ورزش بیافتد و استخوانش هم بشکند، متوجه نمیشود. چون عشق گل زدن دارد.
اگر میگویند حضرت علی را تیر از پایش کشیدند و متوجه نشد، چون عشق به خدا داشت، عاشق خسته نمیشود به دلیل اینکه ماهی از شنا خسته نمیشود.
3- با شکوه باشد، قیام یعنی با شکوه باشد، وقتی که میگویند اقامه نماز، مثل اینکه میگویند اقامه عزا، میگویند روزعاشورا فلان دسته اقامه عزاداری کرد، اقامه عزاداری یعنی چه؟ یعنی تنهایی یک پرچم دست گرفت و گفت: حسین حسین حسین، این که اقامه عزاداری نیست، هرچه دسته جات بیشتر باشد، میگویند اقامه عزاداری شد، وگرنه اگر مردم تک تک در کوچهها راه بروند، میگویند آقا فهمیدی چی شد، مردم قیام کردند، میگوید چه شد، میگوید هرکسی توی کوچه راه میرفت، اگر هر کسی توی کوچهای راه برود نمیگویند قیام، وقتی میگویند قیام که همه بیایند یک راهپیمایی چند میلیونی، مرگ بر شاه، شاه فرار کند، این را میگویند قیام والا اگر همین چهار پنج میلیونی که راهپیمایی کردند، اگر هر کسی توی کوچه راه میرفت، اسمش قیام نبود.
این نمازهایی که تک تک میخوانیم قیام نیست، قیام یعنی نماز باشکوه، آن وقت برای شکوه، در ساختن مسجد هم مهم است، مسجد باید باشکوه باشد، البته باشکوه، معنایش تجملات نیست، یک مقداری از تجملات کم شود ولی از عظمتش کم نشود و بر عظمتش افزوده شود، ولذا روی بلندیها، دو آیه داریم، یکی میگوید بسازید یکی میگوید نسازید، این دامنه بلندیها است، یا بلندی یا زمین مسطح، میگوید خانه هایتان را روی تپهها نسازید، چون بالاخره آنهایی که در دامنه کوه خانه میسازند بعضی هاشان آدمهای خوبی هستند، اما بعضی هاشان هم توش تریاک پیدا میشود. عیاشی پیدا میشود، و لذا قرآن به آن عیاشها گفته است که «أَ تَبْنُونَ بِکُلِّ ریعٍ آیَهً تَعْبَثُونَ» (شعراء/128) «تَبْنُونَ» یعنی بنامی کنید، «بِکُلِّ ریعٍ»، «ریع» یعنی دامنه بلندی، «آیَهً» یعنی برجک، «تَعْبَثُونَ» یعنی برای کارهای عبث: آیه قرآن است، یعنی میروید دامنه کوهها برج میسازید برای اینکه عیاشی کنید، این یک آیه که میگوید از دامنه کوهها سوء استفاده میکنند.
3- محوریت مسجد و یاد خدا
اما یک جا میگوید هرچه میتوانید بلند بسازید، «فی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ» (نور/36)، خانههایی است که خدا اجازه داده است، «تُرْفَعَ» بالا برود، بعضی جاها را خدا اجازه داده است بالا بسازید. بعضی جاها خیلی اجازه نداده است، یعنی باید وقتی وارد کشور اسلامی میشوید، مدرسههای قدیمی را نمیدانم دیدهاید یا نه، حوزههای علمیه. مدرسههای قدیمی را که وارد میشوید، دور تا دور آن حجره طلبهها است، اما رو به رویش یک ایوان بزرگ است زیر گنبد، یعنی پیداست وقتی که وارد میشوی مسجد محور است، ما باید تو جادهها مسجد محور باشد، یعنی هرجا چراغانی زیاد است بگویند آنجا مسجد است، نگویند آنجا چلوکبابی است، وقتی هرچا لامپش زیاد بود، معلوم شود که چلوکبابی است، در این جاده اصل شکم است، فرهنگ اسلامی باید طوری باشد که، شهر اسلامی، معماری اسلامی باید طوری باشد که، یعنی یک جایی که یک شهرک میخواهند بسازند. وزارت مسکن، البته خیلی ما، صدها شهرک داریم که مسجد ندارد، اخیرا از طرف وزارت مسکن دو بخشنامه شده است، یکی امسال و یکی پارسال که به هر حال فعلا یک چادری ببریم. یعنی ما توی شهرک هایمان سوپر است. مدرسه است، درمانگاه است، تلفن است، آب هست، برق هست، گاز هست، بعد میگوییم مسجد، میگوید مسجد یادمان رفته است، خوب میدانید این چه است. یک چیز برایتان بخوانم، یک مقدار تلخ است، قرآن که میگوید «فَاذْکُرُونی أَذْکُرْکُمْ» (بقره/152)، شما یاد من باشید من هم یاد شما هستم. معنیاش این است که اگر شما مسجد را فراموش کردید من هم شما را فراموش میکنم.
قرآن میگوید یادم باشید، یادت هستم. «فَاذْکُرُونی أَذْکُرْکُمْ»، یادم باشی، یادت هستم، یعنی چه، یعنی اگر من را فراموش کردی من هم کاری میکنم که تو خودت را فراموش کنی، صبح تا شب میدوی و نمیفهمی کجایی، «نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ» (حشر/19)، اینها خدا را فراموش کردهاند، خدا هم زندگی آنها را طوری برنامه ریزی کرده است که صبح تا شب میداند ولی به جایی نمیرسند. خود مردم هم عجیب هستند، مردم یکی یکی خوب هستند، از هم خبر ندارند، یک شهرک در تهران پیدا کردیم، حدود هفتاد هزار نفر تو برج نشستهاند، چه برجهایی، برجهای از چهل میلیون به بالا، از سی ملیون به بالا هفتاد هزار نفر جمعیت، رفتیم آنجا گفتم آقا چه کسی اینجا را ساخته است، گفتند فلانی. مهندسش را خواستیم گفتیم آقا شما چرا مسجد نساختید، گفت بنا است بسازیم، به یک کسی گفت شهر شما آثار باستانی دارد، گفت ندارد، بنا است برایش بسازیم. آثار باستانی را قبلا باید ساخته باشند، او گفت میخواهیم برایش بسازیم.
اول انقلاب بود، یک کسی به یکی از پاسدارها حرف بد زده بود: به او گفتند شما جسارت کردید به سپاه پاسداران، این گیج شد، گفت من، گفت چهل سال است من پاسدارها را دوست دارم، گفتم هنوز دو سال است که انقلاب شده است، حالا میخواهند برایش بسازند، آقا قرآن بخوانم، قرآن میگوید هرجا خواستید شهرک بسازید، اول مسجد بسازید، بعد خیابانها را بر اساس مسجد تقسیم کنید.
مثل حرم امام رضا، میگویند بالا خیابان، پایین خیابان، یعنی مقابل هر دری یک خیابان کشی کردهاند، یعنی اول باید مسجد باشد، بعد بر اساس در مسجد خیابان کشی کنند، قرآن هم میگوید: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذی بِبَکَّهَ مُبارَکاً وَ هُدىً لِلْعالَمینَ» (آلعمران/96)، یعنی اولین خانهای که من برای مردم ساختم کعبه بوده است. خداوند وقتی میخواهد زمین را خلق کند، اول کعبه را خلق کرد، بعد بر اساس کعبه زمین را گسرش داد، این آیه قرآن است، «اول بیت» حالا، باید نماز باشکوه باشد، ساختمانش، صفهایش و لذا گفتهاند که اگر آدم بدصدایی است اجازه ندهید اذان بگوید، هرچیزی براساس ارث شده است از جمله اذان، یک آدم بد صدا میآید مسجد، سی سال اذان میگوید، این بلندگو هم مثل اینکه ارث پدرش است وتوی مسجد دهها پسر و نوجوان خوش صدا هستند، این پیرمرد بلندگو را نمیدهد. «بسم الله الرحمن الرحیم»
مسجدها بی عرضه هستند که حکم خدا اجر نمیشود، قانون الهی این است. اذان را خوش صداترین آدمها بگویند و اگر در مسجد خوش صدا هست، بدصدا بلندگو را گرفته و نمیدهد، این بی عرضه بودن مسجدیها است، بنده اگر یک جایی پیش نماز هستم، یک آیت الله آمد که سواد و تقوایش بیشتر از من است، باید جایم را تعویض کنم. یک موقع اگر یک کسی مشتری هر روزی است، به خاطر هر روزیاش امام راتب مقدم است، امام راتب داریم، مؤذن راتب هم داریم، اگر مؤذن راتب هم داشته باشیم، به خاطر شکوه نماز، باید خود مؤذن این حق خودش را واگذار کند، مسئله نشاط، عاشقانه و نشاط یکی هستند، کسی که عاشق است، نشاط هم دارد.
قرآن انتقاد میکند، میگوید منافقین علامتشان این است که وقتی میروند سر نماز کسل هستند. سرنماز کسل هستند، علامت نفاق این است که سر نماز کسل و بی حال است، قرآن میگوید، اگر میخواهی بدانی بنده خدا هستی یا بنده خدا نیستی، یعنی دلت در اختیار خدا هست یا نه، اگر نمازش برایش آسان بود بنده خدا است، اگر برایت سنگین بود پیداست بنده خدا نیستی، «وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ» (بقره/45) نماز سنگین است، درست مثل بعضی از پدرها که صدها هزار تومان خرج بنایی میکنند آسان است، اما یک دو هزار تومان میخواهد کتاب بخرد، بابا چند صد هزارتومان خرج زیرپایت کردی، حالا میخواهی هزار تومان خرج مخ خودت کنی، وقتی میخواهد خرج مخش کند درد میبرد. اما قالی میخرد راحت است. برای قالی راحت است برای کتاب زجرمی کشد،
4- اقامه نماز با اخلاص و تأثیر در خود و دیگران
4- مسئله دیگر باید نماز با خلوص باشد، اقامه نماز یعنی نماز با خلوص وگرنه اگر ریا باشد، اقامه نماز، این اقامه خودش است، یعنی خودش را نشان میدهد، ریاکار یعنی مردم مرا ببینید، این من هستم که… پس این اقامه نماز نیست، اقامه خودت است، گاهی وقتها من که دارم از حضرت علی میگویم، راستش را بخواهید ظاهرش این است که از حضرت علی میگویم، اما باطن، اگر به اندرون مراجعه کنی علی را معرفی نمیکنم خودم را معرفی میکنم، یعنی آنقدر درباره حضرت علی حرفهایی میزنم که مردم میگویند شنیدی قرائتی چه سخنرانی کرد، جات خالی، چه چیزها گفت، یعنی عوض اینکه مردم بگویند علی که بود، میگویند قرائتی چه سخنرانی کرد. آنجا اقامه نماز نیست، اقامه خودم است، اقامه نماز، خلوص،
5- نماز باید مؤثر باشد: قرآن میگوید: «إنَّ الصَّلاهَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ» (عنکبوت/45)، نماز باید انسان را از فحشاء و و منکر باز دارد و لذا حدیث داریم هرکس میخواهد ببیند نمازش خاصیت دارد یا بی خاصیت است، ببیند نمازش چقدر او را از فساد بازداشت، به مقداری که نماز شما را از فساد باز میدارد، پیداست مؤثر است، قرآن بخوانم. به حضرت شعیب پیغمبر میگفتند: «أَ صَلاتُکَ تَأْمُرُک» (هود/87)، نمازت وادارت میکند که ما را امر و نهی کنی، یعنی مردم میگفتند این نمازی که این میخواند زور بر میداد و بعد به ما میگوید که بت نپرستید این کار را نکنید، آن کار را نکنید، این به خاطر قدرتی است که از نماز پیدا میکند،
6- نماز باید مؤثر باشد، دشمن شکن باشد، وقتی میگویند اقامه: اقامه از قیام است، قیام. وقتی میگویند ملتی قیام کرد، قیام کرد دشمن ترسید، اگر نترسی یک جایی نماز بخواند دشمن نمیترسد، اگر هر کسی در خانهاش زیر لحاف بگوید مرگ بر شاه، شاه نمیترسد باید یک طوری نماز بخوانیم که، امام رضا طوری رفت نماز بخواند که به بنی عباس به مأمون الرشید گفتند اگر این نماز عیدی که امام رضا دارد میرود بخواند، اگر این نماز تمام شود، کار تو تمام است، نماز نیست، کودتا است، نواب صفوی یک اذانی میگفت، تا اذان میگفت همه فرار میکردند، اگر مسلمانهای خیابان و بازار صدمتر صدمتر بایستند و اذان بگویند، یک خانمی مهم که حجابش بد است، میبیند همه داد میزنند زشت میپوشد، چرا در حرم امام رضا حتی زن شاه که میرفت چادر سر میکرد، او که مذهبی نبود. حزب اللهی نبود، منتها دید وقتی تو حرم الله میگویند، «السلام علیک یا علی بن موسی الرضا» چون در حرم، صحن و فضا مذهبی است، تو فضای مذهبی، آنی هم که عقیده به حجاب ندارد، مجبور میشود، من اگر وارد شدم، همه پیش پای من پا شدند، یک کسی هم به من علاقه ندارد یا از من بدش میآید وقتی دیدی همه پا شدند، این هم پا میشود، حدیث داریم، ظهر که میشود، آنچنان به مسجد بروید که آنی هم که اهل نماز نیست یک جا پنهان شود، مثل ماه رمضان، دیدهاید یک کسی که میخواهد سیگار بکشد میرود مستراح. میرود تو راه پلهها، زیر پلهها، پشت بام. یعنی وقتی فضا، فضای روزه شد، روزه خور خود را پنهان میکند، فضای مذهبی باید طوری باشد، که هرکجا در اداره که شخص تارک الصلوه است، تارک الصلوه میگوید الآن همه میمونند سر نماز و پیداست که من نماز نمیخوانم. یک جا پنهان شوم، دشمن شکن باشد، حدیث داریم نماز دماغ شیطان را به خاک میمالد.
5- اقامه نماز با خضوع و خشوع و استمرار
7-نماز باید با خضوع و خشوع باشد. اینها معنای اقامه است، قرآن همهاش داریم «أَقِمِ الصَّلاهَ» (هود/114)، «أَقیمُوا الصَّلاهَ» (بقره/43)، «یُقیمُوا الصَّلاهَ» (ابراهیم/31)، همواره گفته است «یُقیمُوا»، «اَقِم» یعنی اقامه، نمیگوید نماز را انجام بده نمیگوید نماز را بخوان، چرا قرآن نگفته نماز را بخوان، چرا قرآن نگفته نماز را انجام بده، میگوید اقامه کن، اقامه یعنی چه؟ اقامه از قیام است، در قیام چه است؟ اقامه نماز گفتیم معنایش این است آنگونه که باید انجام بگیرد. یکی این است که با خضوع و خشوع باشد، یعنی هم از درون توجه به خدا داشته باشد و هم از بیرون درست بایستند.
یک کسی نماز میخواند، ضمنا با ریشهایش هم بازی میکرد، میگفت: «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّینَ» (فاتحه/7-5)، امام فرمود: اگر این خضوع و خشوع داشت، بازی نمیکرد، اینکه آدم سرنماز ساعتش را ببیند و گردنش را خوارش دهد و اینها، کبوترپرانی است،
8- مستمر باشد، دائمی باشد.
قرآن میفرماید که: «الَّذینَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ» (معارج/23) ظرف بستنی نیست، بعضیها نمازشان مثل ظرف بستنی است، یک بار مصرف است، مثلا میرود مکه نماز میخواند، میرود مشهد امام رضا میخواند، ماه رمضان میخواند، «دائِمُونَ» باشد، حالا اگر، اولویت اول وقت، اول وقت باید باشد، قرآن راجع به اول وقت یک آیه دارد: میفرماید: «رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَهٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ» (نور/37)، «تجاره» چیست و «بَیعٌ» چیست؟ گاهی شغل است و آدم دائما داد و ستد میکند این را تجارت میگویند، گاهی تاجر نیست ولی مثلا یک مرتبه خواست خانهاش را بفروشد، شغلش تجارت نیست، اما مثلا میخواهد قالی را بفروشد، میگوید مردان خدا مردانی هستند که نه تجارت دائمی و نه معاملات دفعی اینها را از نماز باز نمیدارد. و چقدر اینها اثر دارد. اخیرا یکی از اساتید دانشگاه و تربیت معلم سه جلد کتاب نوشته است به نام نمازشناسی، خیلی حرف خوبی در آن است. یک خبر نویی هم به شما بدهم از لطف خداوند متعال در این چند ساله پانصد عنوان کتاب نماز چاپ شده است، همهاش هم در این چند سال چاپ شده است، خود ستاد اقامه نماز با لطف خداوند متعال تا حالا هفتاد عنوانش را خودش چاپ کرده است، حدود ده زبان ترجمه شده است. بعضی از کتابها و بالای هفت میلیون جلد تقریباً چاپ شده است، هفت میلیون جلد، پانصد عنوان، حدود ده زبان ترجمه. ما دیگر در ایران شاید شاعر کم داشته باشیم که برای نماز شعر نگوید. چون هر شاعری احساس دارد که تو چه شاعری هستی که برای عمود دین شعر نسرایی، الآن فیلمسازها احساس میکنند خودشان مسلمان هستند، پدر و مادرشان هم مسلمان هستند، تو چه هنرمندی هستی که توی فیلمهایت اشارهای به نماز نمیکنی، مگر بچه مسلمان نیستی. الان یک رقابتی در فیلمها افتاده است، ما مفتخریم به این نمازمان، و باید نمازمان جلو برود. «رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ».
6- همراهان نماز
نماز همراه هم دارد. دیدهاید وقتی که شخصیتها وارد میشوند، مسئولین منطقه میگویند که از ورود جناب آقای فلانی و هیئت همراه، نماز هیئت همراه دارد، ما در این جلسه میخواهیم هیئت همراه را بگوییم، بنابراین هیئت همراه، نماز و هیئت همراه.
در قرآن تا آنجایی که من دیدهام اصلا نمازخالی نداریم، بعضی چیزها جفت جفت است، مثلاً ما تو قرآن «کُلُوا» خالی نداریم که بخورید، هشت تا «کُلُوا» داریم یعنی بخورید، اما یک جا میگوید بخور، کار خوب کن. یک جا میگوید بخور اسراف نکن، یک جا میگوید: بخور، به دیگران بده. بخور خالی نداریم، شش تا «کُلُوا» است، کلوا یعنی بخور اما بخور خالی نداریم. نماز خالی هم در قرآن نداریم، تا آنجایی که من در ذهنم است. 1- یک جا میگوید: نماز همراه با ایمان. نماز همراه با ایمان به غیب، میگوید: «الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ» (بقره/3). «یُقیمُونَ الصَّلاهَ» را بعد از ایمان به غیب میگوید. 2- یک جا میگوید نماز همراه با زکات، 28 تا آیه داریم که میگوید نماز و زکات با هم است، اصلا نماز بی زکات قبول نیست، مثل یک زنی که یک گوشواره دارد، خودش عروسی نمیرود. جفتش ارزش دارد، آدم با یک چشم میتواند ببیند، آدم یک چشم در جلسات میرود، اما آدم یک کفش تو هیچ جلسهای نمیرود. 3- نماز همراه با کینه دشمن است، بعضیها نماز میخوانند، اما میگویند خوب حالا اسرائیل هم باشد، امریکا هم باشد. ما چه کار داریم مرگ بر آمریکا بگوییم در نماز، نماز، مسجد جای ذکر خداست. قرآن به او میگوید تو پنجاه درصد مسلمان هستی، چون: اول میگوید «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ» (فتح/29). یعنی باید نسبت به کفار خشن باشی و نسبت به مسلمانها رحم داشته باشی، بعد میگوید «تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً»، بعد برو سراغ رکوع و سجود. مرگ بر امریکا. درود بر فسلطین، بعد میگوید رکوع و سجود. مسجدهایی که مرگ بر آمریکا نمیگویند، این مسجدها به اول آیه «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ» عمل نکردهاند. یعنی نسبت به کفار باید خشن باشی، بعد گفته است رکوع و سجود یعنی رکوع و سجود بعد از «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ» است. هیئت همراه، نماز باید همراه چه باشد؟ کینه دشمن.
4- نماز همراه با مشورت: قرآن میفرماید: «وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ أَمْرُهُمْ شُورى بَیْنَهُمْ» (شورى/38)، نماز برای اهل مشورت هم است، بعضیها نماز میخوانند، انگار از دماغ فیل افتاده است، با هیچ کس مشورت نمیکند، فکر خودش را بهترین فکر میداند. بادی در سرش است که اگر به همه توپهای والیبال بزنند پر میشود. چه خبر است! باید اساتید دانشگاه با دانشجویان مشورت کنند، خدا به پیغمبرش میگوید: پیغمبر عقل کل است، با اینکه پیغبمر عقل کل است، میگوید با اینکه عقل کل هستی با مردم مشورت کن. آن هم چه مردمی، مردم عادی، پیغمبری که عقل کل است، خدا به او میگوید با مردم عادی مشورت کن. آن وقت پدر تصمیم میگیرد، اصلا با پسرش مشورت نمیکند. مادر اصلا با دخترش مشورت نمیکند.
امام رضا با برده مشورت کرد. حضرت یک غلام سیاهی دید، گفت نظر شما چه است؟ این غلام سیاه گفت: آقا خواهش میکنم، ما را شرمنده نکن، شما امام رضا، ما یک برده سیاه، فرمود چه اشکالی دارد شما یک چیزی بفهمی که من متوجه آن نشوم.
مشورت، نماز خوان نباید متکبر باشد، مشورت علامت تواضع است، کسانی که مشورت نمیکنند غرور دارند و شکست میخورند. این مسئله، مسئله مهمی است.
مقام معظم رهبری به علمای قم فرمود که با طلبههای جوا ن مشورت کنید، طلبههایی هستند باسواد، شما عالم هستید، شما استاد هستید، اما اشکال ندارد استاد با شاگردش مشورت کند.
7- نماز همراه امر به معروف و نهی از منکر
5- نماز با امر به معروف: بعضیها نماز میخوانند، اما کاری ندارند که در جامعه چه خبر است. آقایان، سالی که در آن بودیم هفتاد، شصت و نه و خردهای، حالا بگو هفتاد هزار تا، یا بگو شصت و نه هزار تا، بیش از شصت و نه هزار نماز جماعت در آموزش و پرورش اقامه شد. که زمان شاه دو هزار تا از این نماز جماعتها هم نبود. دو هزارتایش هم نبود. کدامیک از آقایان و خانمها زنگ زدید به مدرسه راهنمایی، دبستان، دبیرستان، الو مدیر مدرسه تشریف دارند؟ گوشی را یک لحظه بدهید. من به عنوان پدر فلان دختر، یا به عنوان مادر فلان دختر میخواستم از شما تشکر کنم، امر به معروف یعنی به خوبیها دستور بده.
یک کسی که کار خوب میکند بگو «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ» (عصر/3)، بگو بارک الله: کار خوب انجام بده، کار بد را بگو انجام نده. کدامیک را تشکر کردید؟
این همه آدم میروند عمره، دیدهاید که گاهی چند هزار نفر میروند عمره. کدامیک از این حاج خانمها و حاج آقاهایی که میروند عمره، برمی گردند، یک مقنعه یا یک روسری بیاورند ببرند پهلوی مدیر دبیرستان، بگویند مکه بودم. مدینه بودم به خاطر اینکه تو در مدرسه نماز اقامه کردی، خواستم یک روسری برایت بیاورم. اصلاً ما تو این باغها نیستیم مخ ما باید یک کسی بهش تذکر بدهد. آدمهای خوبی هستند. یکی یکی همهشان آدم خوبیاند، آدم نمیداند به کی داد بزند. اگر طرف بد است به رگبارش میبندند، اما طرف آدم خوبی است ولی مخ توجه به این مسائل ندارد. ذهنش به این مسائل گرایشی ندارد. نمیگوید ما بالاخره ارز و دلار بردیم مکه این همه، پانزده روزهم تاب خوردیم. تو حرم و زیارت و خیابان و بازار دو تا سه تا چمدان آوردیم، یک روسری ده گرمی هم برای نماز بچهام ببرم پهلوی مدیر. توی این فکرها نیستیم. روز معلم بچهات گریه میکند از تو هدیه میگیرد، آن حساب نیست، این قیام نیست، این هل دادن است. آخر میگویند که در یکی از آبشارها یک کسی جرأت کرد و خودش را انداخت تو آبشار، مصاحبه گرها فوری آمدند و با او مصاحبه کردند که با چه جرأتی، با چه شجاعتی این همه راه را پریدی، زود آمده بودند با او مصاحبه کنند، گفت اول بگویید ببینم چه کسی مرا هل داد. آنهایی که هل میدهند ما را نه. وگرنه شما مالیات دولت را نمیتوانید جزو خمس حساب کنید، چون مالیات میآیند و بعد ممنوع الخروج میکنند تو را و تکان نمیتوانی بخوری، این که قصد قربت نمیشود. خمسی که میگویند قداست دارد، چون در خمس آقا نمیآید در خانه که بگوید درآمدت چقدر است، خودت، با پای خودت مینشینی حساب مالت را میکنی، بعدهم بین آخوندها، آن آخوندی را که علم و تقوایش را میپسندی، میروی و به او میدهی. آنی که با پای خودت رفتی ارزش دارد. اگر دست مرا بستند و پولهایم را از جیبم درآوردند نمیشود گفت که قرائتی واقعا سخی است. نه آقا دستم را بستهاند و از جیبم کشیدهاند. نماز و امر به معروف، ما نسبت به خوبیها.
8- توجه به مسجد و ساختار مسجد
مسجدهای ما باید مسجدهای زنده باشد، تو مسجدها بسیج و مقاومت هست الحمدلله. جوانها هستند، انجمنهای اسلامی هستند. این را چند بار گفتیم و چند بار دیگر هم میگوییم.
من سابق یک شعری میخواندم، هفته گذشته شعرم عوض شد، شعری را که تا حالا یعنی تا هفته گذشته به آن عقیده داشتم، از هفته گذشته عقیدهام برگشته است، میگفتند: نرود میخ آهنی در سنگ، بعد میدیدم این سنگهایی که میتراشند، سنگهای حوض، نرود میخ آهنی درسنگ. منتها باید سفت زد: پس اینکه میگویند نرود میخ آهنی در سنگ، این شعر دروغی است. برود، منتها باید میخش با چکشش، نرود میخ آهنی در سنگ: ولی فهمیدیم برود. آقایان یکی از مشکلات مساجد هیئت امنای پیر هستند، باز بعضی پیرها روشنفکر هستند، پیر است ولی فکرشان جوان است. بعضی از پیرها متحجر هستند. دیشب داشتم میآمدم از یک جا، که ساعتی دویست ماشین عبور میکرد. به پلیس راه گفتم آقا اینجا ساعتی دویست تا ماشین عبور میکند، شما مسجد، گفت چرا آن جلوتر. ما مسجد است. جلو مسجد است. حالا اسمش را نمیبرم، نمیتوانم اسم ببرم، مقابل پلیس راه، حالا شما فرض کنید یک پلیس راه است. ساعتی دو هزار تا ماشین، ساعتی دو هزار تا ماشین چون گفت هیچ جای ایران به اندازه اینجا ماشین تردد نمیکند. گفت این پلیس راه است، آن طرف خیابان هم مسجد است، متولی و کدخدای مسجد در آمدند. فقط عاشورا باز میکنند یک و ضمنا برای مردهها دو. به او گفتم بسم الله الرحمن الرحیم. من محسن قرائتی هستم. مسئول ستاد اقامه نماز، برو به کدخدا بگو کلید را بده، از رویش بساز، در مسجد را باز کن و تو هم متولیاش شو. گفت آخر من سرهنگ هستم، گفتم باشد، افتخار کن. حضرت ابراهیم پیغمبر بود ولی خادم مسجد بود. ضمنا به سربازها هم بگو. شما بیست تا سی تا. کمتر یا بیشتر سرباز دارید، یکی از سربازها هم آنجا مواظب در مسجد باشد، اصلا موکت کنید، قالی نداشته باشید که یک وقت نا اهلی بیاید و بردارد ببرد. موکت کنید مسجد را، مگر میشود.
یک آیه بخوانم، آیه سخت، تلخ است و باید شنید، مال خودم نیست که بگویید قرائتی ما را ناراحت کردمان. قرآن میفرماید: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ وَ سَعى فی خَرابِها أُولئِکَ ما کانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوها» (بقره/114) بدترین آدمهای کره زمین کسی است که در مسجد را ببندد.
حالا ممکن است بدترین آدمها خادم باشد، نماز ظهر را که خواند در مسجد را میبندد، میگوید مغرب، بابا مردم مسلمان هستند و میخواهند نماز بخوانند، عصر است و میخواهند نماز بخوانند، در مسجد بسته است. هیئت امنا در مسجد را روی جوانها میبندد، هرکس در مسجد را ببندد بدترین آدمهای کره زمین است، به دلیل قرآن. آیهاش را یک بار دیگر میخوانم، «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ وَ سَعى فی خَرابِها أُولئِکَ ما کانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوها». این ممکن است شامل مسجدهای مهم هم باشد، آقا مسجد ما، حالا اسمش را نمیبرم، آبروریزی است. چند تا از مسجدهای مهم ما توسط بعضی مسئولین درش بسته است. میگوییم آقا مسجد را درش را باز کن، میگوید اینجا آثار باستانی است. خوب چطور خارجیهای کافر برای فیلمبرداری بیایند ولی مسلمانها نیایند.
9- توجه ویژه به مساجد و تولیت مسجد
البته به امید روزی که شهرداریها یک قیامی کنند. بیرون مسجد سرویس بسازند که هر کس نیاز به دستشویی دارد، نگوید سلام علیکم ببخشید مسجد کجاست؟ مسجد جای ادرار نیست، ادرار آن طرف خیابان است. صد متری چهل متری، حساب مسجد از حساب مستراح جدا باشد.
ما داریم تو بازارها، آدمهایی که بی انصافها وقتی ادرارشان میگیرد میروند از دستشویی مسجد استفاده میکنند ولی نمازشان را در مسجد نمیخوانند، اینها بدترین آدمها هستند. و مقصر هم نمیدانم بگویم کیست. که مقصر است؟ من نمیگویم کیست. گیر دارد. خواسته باشید جواب دهیم باید دادگاه جواب دهید، یعنی باید ثابت کنیم. یعنی خودمان هم گیر داریم. یعنی بازاریها واقعا بیل به کمرشان خورده است. ضعف دارند، نه الحمدلله، از قدیم بازاریها، تو بازار مرکز دین بوده است. نمیتوانند بازاریها جمع شوند و بگویند آقا یک محلی را برای وضوخانه عمومی، بیست و چهار ساعته باز میکنیم، هرکس هم میخواهد استفاده کند پول دهد، اما این طور نباشد که مسجد یعنی برود ادرار کند. توهین به مسجد است. این قیام نیست، اقامه نیست، شما اگر در خانهات نشستهای، یک کسی گفت سلام علیکم، ببخشید داشتم عبور میکردم، این بچهام ادرارش گرفته، اجازه بدهید، حالا یک بچه طوری نیست. بیا. دومرتبه، ببخشید سلام علیکم این بچه ما ادرارش گرفته، یعنی اگر خود شما تو خانهات باشی، خوب آدم به غیرتش بر میخورد. خوب است شما در خانهات بنشینی، هرکس از کوچه و خیابان رد میشود، بچهاش ادرارش گرفت. در خانه شما را بزند، سه تا و پنج تا را تحمل میکنی، بعد بالاخره میبینی چه میشود کرد. به بچهها هم نمیشود گفت که از خانه بیرون نیایید تا ادرارتان نگیرد. لااقل یک گوشهای را یک چیزی میسازید که همه خانهتان امن باشد و تمیز باشد و هم مشکل مردم را باید حل کنی. اینها را باید حل کرد. من دیگر نباید این چیزها را در تلویزیون بگویم. ضمنا من هم نگویم. کس دیگری اینها را نمیگوید. چون این حرفها هم در حدی نیست که رهبر انقلاب این حرفها را بگوید. رهبر انقلاب نمیتواند این حرفها را بزند که، زشت است. مسئولش اراده خود شماست، گیر ما این است که هرکدام بی عرضه هستیم، توپ را میاندازیم خانه آنها. نخیر. چانه نزن آقا، «بسم الله الرحمن الرحیم» سرهنگی به من میگفت، میگفت اتوبوس میایستد، میخواهد نماز بخواند، جا نداریم، میگوید خب جا نیست، برویم، نماز نخوانده، میگوییم آقای سرهنگ، تو سرهنگ حزب اللهی هستی، این مسجد است. قفلش را بکش، در را بشکن.
گفتم اگر در را باز نکردند، من به تو دستور میدهم در مسجد را از ریشه در بیاور. بعد پولش را من میدهم. مگر میشود، دو هزارتا ماشین رد میشوند نمازشان تعطیل شود، برای اینکه کدخدا یا خادم یا هیئت امنا در مسجد را قفل کرده است. آقا جان اینکه میگویند تولیت، تولیت مسجد دست کسی است، تولیت به شرطی تولیت است، رئیس مسجد است که مانع نماز نشود، اگر گفتم من متولی مسجد، اما در را ببندم، گفت باسمه تعالی، غلط کردی. تولیت نمیتواند مانع نماز شود، تولیت به شرطی تولیت است، حق به شرطی حق من است، این حرفها چیست؟ وگرنه ممکن است یک زمانی یک تولیت نااهلی پیدا شود. ولایت فقیه برای همین جا است که بیاید ببیند اگر راه خدا جلویش بسته است، جلو راه خدا را باز کنید.
حرفهایم را جمع میکنم، نماز باید با حسن خلق باشد، «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقیمُوا الصَّلاهَ» (بقره/83) با مردم خوب حرف بزنید و نماز بخوانید، با حسن خلق باشد. با خدمت به مردم باشد، بعضیها نماز میخوانند، دست و پا به خیر نیستند، قرآن میگوید: «وَ اعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَ افْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (حج/77) نماز میخوانید، کار خیر هم بکنید،
پس نماز هیئت همراه هم دارد، زکات، کار خیر، ایمان به غیب، عرض کنم امر به معروف، اینها معنای اقامه نماز است. برای نماز خیلی کار شده است از لطف خدا. خیلی کار دیگر هم باید بشود از لطف خدا. شهر اسلامی، شهری است که همه مردمش با اذان صبح از خواب بیدار شوند، یعنی همه بلندگوهای مسجد اذان بگویند، یعنی کل شهر با اذان بیدار شود و با اذان بخوابد. ساختمانش، بهترین ساختمان مسجد باشد. حال و هوا، حال و هوای نماز باشد، منتها نه نماز خالی، نماز با اخلاق، نماز با مشورت، نماز با حسن خلق، نماز با زکات، نماز با بهداشت، نماز با تقوی، خدایا کشور ما را کشور اقامه نماز قرار بده، ما را مقیم نماز قرار بده،
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»