موضوع: نقش عاشورا در حفظ مکتب اسلام
تاریخ پخش: 05/05/1402
عناوین:
1- سلام به امام حسین علیهالسلام و یارانش در طول تاریخ
2- گذشت امام حسین علیهالسلام از همه چیز در راه خدا
3- نقش زنان در حرکت امام حسین علیهالسلام
4- جایگاه تربت امام حسین علیهالسلام از آغاز تا پایان زندگی
5- گریه بر مصیبت واقعه کربلا و اسارت خاندان رسول خدا
6- کربلا، مقابله با محاصره نظامی، اقتصادی و تبلیغاتی دشمن
7- نماز اول وقت و به جماعت، پیام نماز ظهر عاشورای امام حسین علیهالسلام
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین بعدد ما أحاط به علمه، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
عزیزان بحث را غروب تاسوعا و شب عاشورا میشنوند و این ایّام غیر از ماجرای کربلا چیزی آدم به زبانش نمیگردد، بگوید. هستند افرادی که یاد جبهه هستند، البتّه نوجوانان یاد ندارند ولی خوب جوانها بعضیهایشان و عموم مردم جبهه را فراموش نمیکنند. ما ایّام جنگ چند تا کلمه میگفتیم، یکی میگفتیم: کربلای ایران، یعنی غرب و جنوب، کربلا بود. جنگ هشت ساله را کربلای ایران میگفتیم ولی وقتی مینشستیم فکر میکردیم میدیدیم کربلای ایران کجا و کربلای امام حسین کجا؟! در کربلای ایران تانکرهای زیادی آب میبردند، در کربلای امام حسین ابالفضل نتوانست آب ببرد. در کربلای ایران مردم را کسی به جبهه دعوت نکرده بودند، در کربلای امام حسین، امام حسین علیه السلام را دعوت کرده بودند، مهمانکشی، غریبکشی، امامکشی.
1- سلام به امام حسین علیهالسلام و یارانش در طول تاریخ
چند جملهای ما راجع به کربلا صحبت کنیم. نسخهی کربلا نسخهی گذشتنی نیست. اصولاً مراسم عزاداری و شادی باید تکرار بشود، قرآن هم به این تکرار اشاره کرده، یک آیه در قرآن داریم، میگوید: «وَ سَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا» (مریم/ 15)، سلام بر حضرت عیسی یا یحیی، نسبت به هر دو در قرآن آمده (مریم/ 15 و 33) سلام بر آنها روز تولّد، کلّ عمر تا مرگ، مرگ به بعد، قیامت، این سلام … ما به انبیاء سلام میکنیم، ولی یک سلام خالی، مثلاً میگوییم: «سَلامٌ عَلى إِبْراهیمَ» (صافّات/ 109)، بس است، «سَلامٌ عَلى مُوسى وَ هارُونَ» (صافّات/ 120)، بس است، اما به نوح که سلام میکنیم، میگوییم: «سَلامٌ عَلى نُوحٍ فِی الْعالَمینَ» (صافّات/ 79)، یک «فِی الْعالَمینَ» اضافه داریم، یعنی سلام حضرت نوح مهمتر، چربتر و قویتر از سلام باقی انبیاء است، «سَلامٌ عَلى نُوحٍ». زیارت عاشورا که میخوانیم، میگوییم که: «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبا عَبْدِاللّهِ وَ عَلَى الْأَرْواحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنِّی سَلامُ اللّهِ»، «عَلَیْکَ مِنِّی سَلامُ اللّهِ أَبَداً»، «أَبَداً» میگوییم، «مَا بَقِیتُ» تا مادامی که زنده ام، «وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ»، تا شب شب هست، تا روز هست، تا شب هست، تا من هستم، درود بر آنها. مسئلهی کربلا را خدا جاسازی کرده، در نماز ما جاسازی کربلا هست، میگویند با مهر کربلا، با خاک کربلا سجده کنید. سه چیز باعث میشود نماز قبول بشود: «یا حضور قلب که آدم بفهمد چه چیزی میگوید، یا اگر حضور قلب ندارد، نافله بخواند، یا اگر حال نافله ندارد، حضور قلب هم ندارد، حدّاقل به خاک کربلا سجده کند، سجده بر خاک کربلا سبب میشود نماز قبول بشود.»
سفارش شده: «هر وقت آبی نوشیدید، یاد امام حسین بکنید.» (عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال (مستدرک سیده النساء إلى الإمام الجواد، ج 11-قسم-2-فاطمهس، ص 958)
سلام بر امام حسین از راه دور. شما از هر جا هستید یک سلام کنید، «السَّلامُ عَلَیْکَ یا امام حسین، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبا عَبْدِاللّهِ»، یک سلام هم یک زیارت است، یک سلام یک زیارت است.
2- گذشت امام حسین علیهالسلام از همه چیز در راه خدا
در قرآن اولیای خدا را که بیان میکند، میگوید اینها همه در اثر گذشت به یک جایی رسیدند، «یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ» (بقره/ 61، آل عمران/ 21)، یا «یَقْتُلُونَ الْأَنْبِیاءَ» (آل عمران/ 112) هر دویش هست، انبیاء شهید شدند، از جانشان گذشتند، یکی «یُنْفِقُونَ» (بقره/ 274، آل عمران/ 134، حج/ 34، قصص/ 54 و …) از پولش گذشت، «یُجاهِدُونَ» (مائده/ 54) از رفاهش گذشت، «یا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ» (صافّات/ 102) ابراهیم از بچّهی سیزده ساله گذشت. از یک چیزی میگذرند، به یک مقامی میرسند. مقاماتی که انبیاء دارند، مرحله مرحلهای هست، حدیث داریم حضرت ابراهیم اوّل «عبدالله» بندهی خدا بود، مقامش بالاتر رفت «نبی الله» شد، مقامش بالاتر رفت «رسول الله» شد، مقامش بالاتر رفت «خلیل الله» شد، مقامش بالاتر رفت رهبر جهان در کلّ تاریخ شد، «إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً» (بقره/ 124) (الکافی، ج 1، بَابُ طَبَقَاتِ الْأَنْبِیَاءِ وَ الرُّسُلِ وَ الْأَئِمَّهِ ع، ح 2 و 4، ص 175)
وقتی ما قرآن میخوانیم، مثلاً میبینیم که خداوند این مقام را به این افراد داده، بعد میبینیم در کربلا همه را دادند: اولاد، فرزند، زن. مقام زن را برایتان بگویم چه کسی بود؟ امام حسین به زینب کبری فرمود: «زینب جان در نماز شب به من دعا کن.» (عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال (مستدرک سیده النساء إلى الإمام الجواد، ج 11-قسم-2-فاطمهس، ص 954) یعنی زن میتواند به جایی برسد که امام حسین به او التماس دعا بگوید، یعنی امام حسین چشم به دعای یک زن دارد، به خواهرش زینب میگوید به من دعا کن، این خیلی مهم است.
3- نقش زنان در حرکت امام حسین علیهالسلام
در آیهی مباهله که هفتهی گذشته شنیدید، برنامه پخش شد، در آیهی مباهله پیغمبر میخواهد به مخالفین نفرین کند، مخالفین لجباز، اسلام با نفرین و فحش پیش نمیرود، با علم و منطق و معجزه و اخلاق و … راههای نشر اسلامی این هست، بعد وقتی میخواست نفرین کند، به زهرا گفت: «تو هم بیا»، یعنی دعای پیغمبر مستجاب میشود، به شرطی که آمینگویش زهرا باشد، زن این است، مقام زن این است، برهنگی که مقام نیست.
زن به بالاترین درجات میتواند برسد، اصلاً در قرآن که نگاه میکنیم، میبینیم پنج تا زن حضرت موسی را نگه داشتند، اوّل مادر موسی که به امر خدا بچّهاش را شیر داد، در جعبه گذاشت، در آب انداخت، خدا به او گفته بود، وصل به غیب شد. ملائکه با مریم حرف میزدند: «إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَهُ یا مَرْیَم» (آل عمران/ 42)، این عربیهایی که میخوانم قرآن است، زن به جایی میتواند برسد که ملائکه با او حرف بزنند، زن به جایی میرسد که خداوند لقب «صدّیق» (مائده/ 75) به او میدهد، یعنی سرتاپا صداقت و راستگویی است، زن به جایی میتواند برسد که مائدهی آسمانی برای او بیاید (آل عمران/ 37)، زن به جایی میتواند برسد که تمام تلخیها پهلویش شیرین باشد. یکی از کلمات زینب کبری این بود: «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلاً» (بحار الأنوار، ج 45، ص 116)، من در کربلا هر چه دیدم زیبایی دیدم، خیلی مهم است که زینب بگوید برادرم را روبهروی چشمم کشتند، بچّههایم را کشتند، ولی من زیبا میبینم.
من یک مَثَلی از قدیم داشتم، الآن بگویم، شاید تکراری باشد، شاید هم شنیده باشید. سر سفره اگر بچّه دست توی حلوا کند، لذیذ است، خوشش میآید و لذا عوض یک انگشت میتواند با چند انگشت حلوا را بخورد، اما اگر دست به ترشی و فلفل بزند، دهانش میسوزد، دور میاندازد، یعنی برای بچّه میگوید: «حلوا شیرین است، ترشی و فلفل بد است»، اما مادر بچّه چی؟ مادر بچّه وقتی به سفره نگاه میکند، به همان مقداری که حلوا شیرین است، ترشی هم شیرین است، یعنی پهلوی مادر بچّه حلوا و ترشی یکی است، همه را با یک چشم میبیند.
زن میتواند سخنرانی کند، رژیم بنیامیه را واژگون کند، زن میتواند چراغانیهای شام را تبدیل به عزاخانه کند. زن میتواند آرامبخش امام باشد، زینب کبری به امام سجّاد فرمود: «ما را کشتند، خیمهها را سوزاندند، اما زمانی خواهد آمد اینجا گنبد و بارگاه خواهد داشت، زوّارهای زیادی خواهد داشت.» (کامل الزیارات، ص 261 و 262)
کارهای امام حسین معجزه بود، همهی رئیس جمهورها جمع شوند، خواسته باشند یک راهپیمایی ده کیلومتری راه بیندازند، یک راهپیمایی ده کیلومتری راه بیندازند، برای یک هدفی که دارند، نمیتوانند، مگر با زور و پول و تهدید و اجبار و اینها باشد. امام حسین یک کاری کرد که بعد از هزار و چهارصد سال، راهپیمایی میلیونی، در بیابانها، پیادهروی مسئلهی مهمّی است، اینها معجزه هست.
4- جایگاه تربت امام حسین علیهالسلام از آغاز تا پایان زندگی
نماز را برای خدا بخوانم، میگوید اگر میخواهی قبول بشود، خاک کربلا. مسافرهای نمازشان دو رکعتی میشود، نمازهای چهار رکعتی میشود دو رکعت، میگوید اگر کربلا رفتی، در حرم خواستی نماز بخوانی، لازم نیست آنجا دو رکعت بخوانی، آنجا چهار رکعتی بخوان، یعنی چه؟ یعنی همانطور که در خانهات نماز ظهر و عصر و عشاء را چهار رکعتی میخوانی، در حرم امام حسین هم نمازت را چهار رکعتی بخوان. چهار رکعتی بخوان، یعنی چه؟ یعنی حرم امام حسین خانهی خودت است، این پیام دارد. چهار جای کرهی زمین مسافر هم میتواند نمازش را درست بخواند، چهار رکعتی بخواند: یک خانهی الوهیت، مسجد الحرام؛ خانهی نبوّت، مدینه، مسجد النّبی؛ خانهی ولایت، مسجد کوفه؛ خانهی شهادت، حرم امام حسین. الوهیت، نبوّت، ولایت، شهادت. امام حسین کاری کرد که قبر خودش را خانهی همهی ما قرار داد، گفت خانهی خودتان است، ما به همدیگر میگوییم: «تشریف بیاورید، خانهی خودتان است»، امام حسین با این بیان، دین ما با این بیان فرمود خانهی خودتان است، نمازت را چهار رکعتی میخواهی بخوانی، بخوان.
به هر خاکی لب بزنی ممنوع است، حتّی خاک مکّه، حتّی خاک مدینه، تنها جایی که میگویند اگر لب بچّه به خاک مالیده شد، «کامش را با تربت امام حسین بردارید» (الکافی، ج 6، بَابُ مَا یُفْعَلُ بِالْمَوْلُودِ مِنَ التَّحْنِیکِ وَ غَیْرِهِ إِذَا وُلِد، ح 4، ص 24)، خاک امام حسین است، اوّلین لب به خاک حسین. بعد از تمام شدن عمر، انسان میمیرد، میگویند وقتی میخواهی او را در قبرش بگذاری، تربت امام حسین را زیر چانهی این میّت بگذارید. چه کرد؟ در سجدهها خاک امام حسین، اوّلین لب زدن خاک حسین، نماز شکسته یا درست خاک حسین، اینها …
و لذا عاشورا را امام حسین هر چه داشت، داد، ما هم باید هر چه میتوانیم عزاداری کنیم، عزاداریهای جامع. بعضی عزاداریها جامع است، باید تشکّر کرد، عزاداریای که نماز جماعت در آن باشد، تفسیر یک آیه در آن باشد، بیان دو تا حدیث در آن باشد، عزاداری در آن باشد، نذر و اطعام مسلمانها در آن باشد، این را عزاداری جامع میگویند. شبیه عزاداری که مقام معظّم رهبری در بیت خودشان ایّام فاطمیه و ایّام عاشورا دارند، لحظاتی چند تا آیه قرآن خوانده میشود، بعد یکی از مدّاحان اهل بیت چند دقیقه صحبت میکند، بعد یک خطیب فاضل آنجا بحثی دارد، بعد دومرتبه یک مراسم چند دقیقهای عزاداری و سینه زدن هست، بعد شام دادن است. از ابتدایش که وارد میشود، تا آخرش، کلّ برنامهها یک ساعت و نیم الی دو ساعت میکشد، این عزاداری جامع است. بعضی عزاداریها میبینی ناقص است، طبلش مردمآزاری میکند، وقت خواندش مردمآزاری میکند، غذا دادنش تبعیض قائل میشود، صدای بلندگوها، عزاداری جامع، عزاداری که …
5- گریه بر مصیبت واقعه کربلا و اسارت خاندان رسول خدا
اوّلین گریهها خیلی مورد توجّه است، جنگ احد که تمام شد، مسلمانها شهید شدند و در آنجا مسلمانها برای شهدایشان عزاداری کردند، گریه میکردند، عزاداری میکردند. یک بار پیغمبر فرمود: چرا کسی برای حمزه عزاداری نمیکند؟ «لَکِنَّ حَمْزَهَ لَا بَوَاکِیَ لَه» (من لا یحضره الفقیه، ج1، بَابُ التَّعْزِیَهِ وَ الْجَزَعِ عِنْدَ الْمُصِیبَهِ وَ زِیَارَهِ الْقُبُورِ وَ النَّوْحِ وَ الْمَأْتَم، ح 553، ص 183)، چرا حضرت حمزه گریهکننده ندارد.
امام سجّاد عزادار بود، یک روز یک نفر به امام سجّاد گفت: «چهقدر گریه میکنی؟!» گفت: «یوسف ده، دوازده تا بچّه داشت، یکیاش نبود، تمام عمرش گریه کرد، چشمهایش نابینا شد، او یک بچّهاش بود، دور از پدر بود، روبهروی چشم نبود، گفتند گرگ خورده، در ماجرای یعقوب با بچّهها یک گرگ بود، آن هم گرگ دروغی، اصلاً گرگی نبود، دروغ گفتند یوسف را گرگ خورده است، یکی بود، آن هم خیالی بود، روبهروی چشم پدر نبود، من پدرم و برادرم و همه را دادم، تو میگویی چرا گریه میکنی؟» (ر. ک به: کامل الزیارات، الباب الخامس و الثلاثون، ح 2، ص 107)
گریه ارزش دارد. یکی از مراجع تقلید، از مراجع درجه یک شنیدم در وصیتنامهاش نوشته: «من هر چه به عمرم نگاه کردم، دیدم تمام عمرم در فقه و اصول و تبلیغ و ترویج دین بوده، اما هر چه میخواهم تکیه کنم، تنها به اشک امام حسین تکیه میکنم.» یعنی اطمینانی که به اشک امام حسین دارم برای نجات قیامتم، بیش از اطمینانی است که به درس خواندنهایم و درس دادنهایم دارم. مسئله مهم است.
6- کربلا، مقابله با محاصره نظامی، اقتصادی و تبلیغاتی دشمن
– حالا کربلا چه پیامی دارد؟ امروز دنیا، این ابرقدرتها وقتی میخواهند به یک کشوری حمله کنند، با تبلیغات، با محاصرهی اقتصادی، با محاصرهی نظامی، با ارعاب، تهدید، با این ابزار به یک منطقهای هجوم میکنند. نسخهی امروز کرهی زمین کربلاست، محاصرهی نظامی، کربلا محاصرهی نظامی بود، هفتاد و دو نفر در محاصرهی سی هزار نفر، هفتاد و نفر بین سی هزار نفر محاصرهی نظامی نیست؟ ولی آنها عقبنشینی نکردند، زیر سم اسب رفتند، ولی زیر بار زور نرفتند، زن و بچّه را اسیر دادند، ولی اسیر خواستههای حکومت یزید نشدند. محاصرهی نظامی، محاصرهی اقتصادی.
ما محاصرهی اقتصادیمان این است که تحریم میشویم، مثلاً میگویند: هواپیما، قطعات اتوبوس، قطعات قطار، قطعات فلان، فلان دارو، فلان، این چیزها را به ما نمیفروشند، میگویند محاصرهی اقتصادی، محاصرهی اقتصادی در کربلا بود، آب خوردن برای علی اصغر هم نبود، یک بچّهی کوچک چهقدر آب میخواهد؟ چند قطره آب بسش است؟ قطره آب به علی اصغر، بچّهی شش ماه ندادند! محاصرهی اقتصادی از این سختتر؟ محاصرهی تبلیغاتی. گفتند: «امام حسین خروج کرده و اگر کسی بر علیه امام زمانش خروج کند، کافر است و امام زمان یزید است و چون امام حسین زیر بار نرفته، خروج کرده، پس ما باید او را بکشیم.»
تبلیغات. وقتی میخواستند بگویند روز عاشورا حمله کن، گفتند: «یا خَیلَ الله» (بحار الأنوار، ج 44، ص 391) ای لشکر خدا حمله کنید، به لشکر یزید گفتند لشکر خدا.
محاصرهی نظامی، محاصرهی اقتصادی، محاصرهی تبلیغاتی، در کربلا بالاترین محاصرهها شد. کربلا از نظر زمین جغرافی هست، شمال شرقیاش به کجا میخورد؟ جنوب غربیاش به کجا میخورد؟ ما کربلا را خواسته باشیم معرّفی کنیم، جغرافیاش را معرّفی میکنیم، کربلا جغرافی نیست، زمین کربلا جغرافی است، اما کربلا تاریخ است، تا میگویند کربلا یعنی حادثهی عاشورا، حتّی مسئلهی کربلا در دعاها آمده، دعای ندبه: «أَیْنَ الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ؟»، حضرت مهدی، مهدی جان کجا هستی بیایی انتقام خون شهدای کربلا را از طاغوتها بگیری؟ آمد در روایات. راجع به مکّه میگویند اگر خطر دارد، میتوانید تجدیدنظر کنید، با فتوای مراجع هماهنگ کنید، اگر خطر دارد مکّه نرو، اما اگر کربلا هست، کربلا را با خطرش هم میروند، روایاتی داریم که اگر کسی احساس خطر میکند و رفت کربلا و دچار خطر شد، اجرش چنین و چنان است. در تاریخ افرادی دست میدادند، چشم میدادند، زندان میرفتند، شکنجه میشدند که چرا شما زوّار کربلا هستید؟ کربلا یعنی نوری که همه را روشن میکند. بنیعبّاس هفده بار قبر امام حسین را خراب کرد، اینها میخواستند محو بشود، گفتند کربلا نباید باشد؟ چرا؟ برای اینکه حالا خب شما کشتید، زیر سم اسب یعنی چه؟ یعنی بدنی نماند، کشاورزی کردند، بارها قبر امام حسین را آب بستند، کشاورزی کنند، یعنی میخواستند محو بشود یاد حسین. معاویه میگفت چهطور اسم ابوسفیان در اذانها نیست؟ اسم پیغمبر را در اذان میگویند: «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ الله»، «دفْناً دَفْناً» (شرح نهج البلاغه، ابن أبی الحدید، ج 5، ص 130) را معاویه گفت، یعنی من اسلام را زیر خاک میکنم. ببین آدم میفهمد که عجب! اگر خداوند بخواهد، تمام ابرقدرتها هم جمع بشود، نمیتواند اسلام را محو کند. روزبهروز شعلهی کربلا گستردهتر میشود.
7- نماز اول وقت و به جماعت، پیام نماز ظهر عاشورای امام حسین علیهالسلام
کربلا به ما درس میدهد نماز اوّل وقت. شما میدانی نماز امام حسین شکسته بود، چون دوّم محرّم آمد، دهم شهید شد، دوّم تا دهم میشود هشت روز، مسافر هشت روزه نمازش چهار رکعتی است، علاوه بر اینکه نماز جنگ، نمازی که در جبهه دارد، شرایط خاصّی دارد، اما امام حسین ظهر عاشورا که میخواست نماز بخواند، اوّل نمازش را علنی خواند. چهقدر زیباست مردم راه بروند، ببینند این آقا میوهفروش است، یک نایلونی انداخته، در همان مغازهاش وقتی که مشتری نیست، الله اکبر، نماز میخواند، مردم میبینند آمده میوه بخرد، دارد نماز میخواند. چهقدر زیباست یک استاد دانشگاه صدای اذان را که شنید، بگوید: «بچّهها من نماز ظهرم را میخواهم به عشق امام حسین سر کلاس بخوانم»، روبهروی بچّهها نماز بخواند. چرا نماز را آن پشتها میخوانیم؟! چهطور افرادی که میخواهند فساد انجام بدهند، میآیند در خیابان، ولی ما که میخواهیم نماز بخوانیم، میرویم یک پشتی که کسی ما را نبیند، نماز علنی. ظهر عاشورا خود امام حسین سر نماز است، امام زمان علیه السلام سر نماز است، ما داریم در خیابان عزاداری میکنیم! از خوبیهایی که در جمهوری اسلامی شد، همین نماز ظهر عاشورا و تاسوعاست، نماز علنی. هیئت بچّهها باید باشد. یک بچّهی سیزده ساله در تاریخ پیدا شد، سیاستش به قدری بود، گفت: اگر حکومت دست نااهل باشد، مرگ بهتر است، «أَحْلَى مِنَ الْعَسَل» (الهدایه الکبرى، باب 5، ص 204)، «أَحْلَى مِنَ الْعَسَل» یعنی من بمیرم، بروم زیر خاک بهتر از این است که زنده باشم ولی رئیسم یزید باشد. خیلی مهم است یک بچّهی سیزده ساله اینطور حرف بزند. الآن تمام دانشکدههای علوم سیاسی، فارغ التحصیلانشان حاضرند این را بگویند، دلارشان کم و زیاد بشود، خیلیهایشان، نمیگویم همهشان، بعضیهایشان یا خیلیهایشان دلارشان کم و زیاد بشود، یک جای دیگر میروند.
زمان جنگ بود، من یک سفری به اروپا داشتم. ایرانیهای آنجا جمع شدند، گفتم: «میدانید در ایران جنگ است، بسیج ما، سپاه و ارتش ما دارند میجنگند، شما اینجا هستید، به کشورتان کمک کنید.» به من چه گفتند؟ بعضیهایشان اینطور گفتند، گفتند: «دلار میخواهی، ما میدهیم، دارو هم میخواهی، ما میدهیم، اما بمیریم هم بیاییم در جبهه، ما اهلش نیستیم، ما اینجا زندگیمان رفاه دارد.» من هم به آنها گفتم: «شما از آن روزی که درس و دانشگاه خواندید، برای رفاه و دلار خواندید، نه برای خدمت و لذا اگر بفهمید سگهای آلمان درآمدش بیشتر از آدمهای فرانسه هست، از فرانسه هم آلمان میروید، میگویید آنجا دلارش بیشتر است، کسی از اوّل نیّت تحصیلش این باشد: فلان مدرک، فلان دلار، قهراً ممکن است در معرض این باشد که کشورش را رها کند، مکتبش را رها کند، ناموس و نسل و اجدادش را همه را رها کند، برای اینکه دلارش بیشتر است.
روز تاسوعا یک کسی ورقه پهلوی ابالفضل آورد، هنوز عاشورا نشده، فردا عاشورا میشود، گفت: «یا ابالفضل تو فامیل ما هستی، بیا من یک اماننامه میدهم، تو بیا این طرف، ما به تو کار نداریم، ما کارمان با امام حسین است، تو ابالفضل فامیل خود ما هستی، بیا این طرف.» (بحار الأنوار، ج 44، ص 391) ابالفضل رد کرد، گاهی وقتها ممکن است یک ویزایی بیاید، امضاء بیاید، گذرنامهای بیاید، دلاری بیاید، وعده بیاید آقا بیا این طرف، بالأخره امتحان است. کربلا یعنی دلارها گولت نزند، اماننامهها گولت نزند. ما از قدم به قدم کربلا میتوانیم استفاده کنیم، کربلا یک انرژی هستهای است، یک یا حسین بگو، فقط در ایران هفتاد میلیون سیاهپوش در خیابان میریزند، انرژی هستهای این است، «یا حسین» هفتاد میلیون در خیابان بریزند، انرژی هستهای این هست، خطر اینجاست. فضای کربلا بود که امام خمینی فرمود: «ما هر چه داریم از محرّم و صفر داریم»، اگر مردم با کربلا و عاشورا رفیق نبودند، به امام خمینی هم لبّیک نمیگفتند، ما تمرینهایمان را قبلاً کرده بودیم، تمرینهایمان، ایرانیها با شیعیان تمرین کردند که با یک حسین میشود رژیم را زیر و رو کرد.
حالا ما از این کربلا چه درسهایی میتوانیم بگیریم؟ اصلاً چهطور شد آمدند امام حسین را بکشند؟ چه بستری فراهم شد که یک همچین آدمهایی پیدا شدند؟
– اوّل از پیمانشکنی، قول دادند امام را کمک کنند، همین که میگویند: «ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند»، قول دادند، به قولشان عمل نکردند، پیمانشکنی یک بستری شد که، آدم وقتی پیمانهای کوچک را شکست، کمکم پیمانهای بزرگ را هم میشکند.
– لقمهی حرام، امام حسین فرمود: علّتی که شما جمع شدید، من را بکشید، لقمهی حرام بود، پر شد شکمتان از لقمهی حرام، «مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ» (بحار الأنوار، ج 45، ص 8)، پیمانشکنی، لقمهی حرام، اینها قاتل امام حسین درست میکند.
– بعد از گناه توبه نکردند، بعضیها، این خیلی مهم است. یکی از قاضیها میگفت ما منافقی را گرفتیم، به هفده نفر گلوله زد کشت، من به عنوان قاضی از او پرسیدم: «تو با چه جگری، با چه دلی، با چه روحیهای هفده نفر را همینطور زدی، کشتی؟ ناراحت نمیشدی؟!» گفت: «اوّلی را که زدم، ناراحت شدم، تا زدم او افتاد، یک تکانی خوردم، اما وقتی گناه اوّل را انجام دادم، گناه دوّم و سوّم برایم عادی بود، تا هفده تا کشتم.» مثل سیگار، سیگار اوّل ممکن است دهان شما تلخ بشود، بعد چند تا سیگار که کشیدی، به دود سیگار عادت میکنی، دیگر دهانت تلخ نمیشود.
چگونه انسان امامکش درمیآید؟ پیمانشکنی، لقمهی حرام، این دو تا.
– اسلام گزینشی. یک جای اسلام را قبول دارند، یک جا را قبول ندارند، آنجا که میگوید نماز بخوان، میآیند نماز میخوانند. لشکر عمر سعد، لشکر یزید نماز میخواندند روز عاشورا، قبل از عاشورا، نماز را میخوانند، اما میگویند امام حسین را قبول نداریم. خیلی وقتها در جامعهی ما هم آدمهایی پیدا میشوند که مسجد میآیند، نماز هم میخوانند، حتّی عزاداری میکنند ولی میگویند اسم اسرائیل و آمریکا و شاه و رژیم جمهوری اسلامی و … وارد مسائل سیاسی نشوید، برو روضهات را بخوان، برو، یک تکّه از اسلام را قبول دارند، یک تکّه از اسلام را قبول ندارند. بله، اسلام گزینشی، «تَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ» (بقره/ 85)، آیهی قرآن دارد که بعضی یک گوشهی اسلام را قبول دارند، یک گوشهاش را قبول ندارند.
– سنگدلی، «قُلُوبُکُمْ … کَالْحِجارَه» (بقره/ 74) گناه آدم را سنگدل میکند. حدیث داریم اوّلین گناه را که انسان میکند، در روحش یک نقطهای پیدا میشود، گناه دوّم، گناه سوّم، زیاد که شد، عوض میشود، سنخش عوض میشود، قساوت قلب و سنگدلی. (ر. ک به: : نهج الفصاحه (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلى الله علیه و آله)، ح 651، ص 284)
ولی امام حسین، کربلایش همهاش درس است، ظهر عاشورا دو رکعت نماز خواندن میدانید چهقدر قیمت تمام شد؟ سی تا گلوله به امام حسین دادند، یعنی سی تا تیر به سمتش رها کردند. مگر نماز دو رکعتی چند تا کلمه هست که سی تا تیر؟ من حساب کردم سی و پنج تا کلمه هست دو رکعت نماز، باقیاش حالا یا مستحب است، یا تکراری، کلماتی که یک بار گفته شده سی و پنج تا کلمه هست، دو رکعت نماز سی و پنج تا کلمه هست، برای سی و پنج تا سی تا تیر رها کردند، یعنی چه؟ یعنی بدنم سوراخ سوراخ بشود، ولی دینم سوراخ سوراخ نشود. سر امام حسین روی نی قرآن خواند، معنایش چی هست؟ یعنی مردم بدانید، من سرم از تنم جدا شد، سر من را بریدند، سرم از تنم جدا شد، ولی سرم از قرآن جدا نمیشود. اینها همهاش پیامهاست.
خدا رحمت کند بزرگان ما را، مراجع، علما، پدران و مادران و نیاکان ما را، منبریها، مدّاحها، همهی کسانی که ما را با امام حسین و کربلا آشنا کردند، خدا همهشان را با امام حسین محشور کند و ما را از شیعیان واقعی قرار بده.
خدایا من و کجا و امام حسین کجا که از امام حسین صحبت کنم، شرمنده هستم ولی چون شب عاشورا بحث پخش میشود، دیدم باید از کربلا بگویم، یک دعا هم میکنم، شما علاقهمندان به کربلا آمین بگویید، آمین عربی هست، فارسیاش یعنی خدایا این دعا را قبول کن، خدایا به آبروی امام حسین و جدّش و پدرش و مادرش و برادرش و نسل معصومش عالیترین درجهی معرفت، مودّت، اطاعت را به همهی ما و نسل ما تا قیامت مرحمت بفرما. تمام عزاداران امام حسین را که در تاریخ نوعی عزاداری و احترام قائل شدند، همه را با امام حسین محشور بفرما. کشور ما، جوانهای ما، امّت ما، نسل ما، دانشجوی ما، طلبهی ما، روستایی ما، شهری ما، همهی بدنهی کشور را از همهی آفات حفظ کن. توطئهها علیه اسلام و مسلمین خنثی، توطئهگران نابود بفرما. یک سلام هم با هم بدهیم، من سلام میدهم، شما هم بدهید، این سلام یک زیارت است: «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبا عَبْدِاللّهِ وَ عَلَى الْأَرْواحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنِّی سَلامُ اللّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لَا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیارَتِکُمْ، السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَ عَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَ عَلَى أَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَ عَلَى أَصْحابِ الْحُسَیْنِ وَ رَحمَهُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ»
«و السّلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
«سؤالات مسابقه»
1- آیه 79 سوره صافات، مبنای قرآنی کدام یک از بخشهای زیارت عاشورا است؟
1) سلام به امام حسین علیهالسلام در طول تاریخ
2) لعن به قاتلان امام حسین علیهالسلام در طول تاریخ
3) هر دو مورد
2- در کدام یک از مکانها، مسافر نمیتواند نماز خود را کامل بخواند و لازم است شکسته بخواند؟
1) مسجد الحرام
2) حرم امام علی علیهالسلام
3) حرم امام حسین علیهالسلام
3- در کدام دعا، امام زمان علیهالسلام به عنوان منتقم خون امام حسین علیهالسلام معرفی شده است؟
1) دعای ندبه
2) زیارت آل یس
3) دعای افتتاح
4- در ماجرای کربلا، چه کسی اماننامه دشمن را رد کرد؟
1) حضرت زینب سلاماللهعلیها
2) حضرت ابالفضل علیهالسلام
3) امام حسین علیهالسلام
5- آیه 74 سوره بقره به کدام یک از آسیبها و خطرات فرد و جامعه اشاره دارد؟
1) سلطهطلبی
2) سلطهپذیری
3سنگدلی