موضــوع: نعمتهای خدا-8- ایمان به خدا
تاریخ پخش: 71/12/18
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله رب العالمین الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.
بینندگان عزیز بحث را در شب نیمه ماه رمضان تماشا میکنند شب تولد امام حسن مجتبی(ع) در این ایامی که بحث شد بحث روی نعمتهای خدا بود خدا خیلی به ما نعمت داده است،
1- شمارش نعمتهای خدا حب خدا را در دل زیاد میکند
شمردن نعمتهای خدا حب خدا و علاقه خدا را در دل ما زیاد میکند. یک پدر و پسر ممکن است یکوقت بینشان مشکلی پیش بیاید که علاقهشان به هم کم بشود اما وقتی پدر نشست گفت بابا جان من همچین کاری برای تو کشیدهام فلان جا فلان کار را کردهام اگر بابا خدماتش را به پسر گفت علاقه انسان به پدر و مادر زیاد میشود ما یک ایمان به خدا داریم و یک حب خدا.
شما الان علاقهتان به من علاقه دو تا مسلمان است اگر من یک هدیه به شما دادم علاقهتان بیشتر میشود روز بعد یک ساعت دادم روز بعد یک کتاب دادم هر چه هدیه و لطف من به شما بیشتر میشود علاقه بین ما هم بیشتر میشود، ما باید خدا را دوست داشته باشیم.
2- ایمان به خدا با عشق به خدا متفاوت است
چون ایمان به خدا یک مسئله است عشق و محبت به خدا هم یک مسئله دیگر است، ما ایمان به خدا داریم اما محبت به خدا چی؟ همینطور که ساختمان بنا دارد جهان هم خدا دارد اما شما در مقابل بنا عشق نمیورزی خدا نباید اینطور باشد. معاد هم همینطور است بعضیها را میفرماید «لَا یُؤْمِنُ بِیَوْمِ الْحِسَابِ» (غافر/27) یعنی اصلاً ایمان ندارند به روز قیامت، کافر هستند، بعضیها مثل ما ایمان داریم منتهی «نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ» (ص/26) گاهی میگویم طلب داری ولی یادم رفته بود گاهی هم میگویم اصلاًً طلب نداری.
3- برخی دعاهای حضرت علی (ع) درباره عشق او به خدا
امام میفرماید: «وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّکَ» (بحارالأنوار، ج 91، ص 98) اگر من را به جهنم ببری من به اهل جهنم میگویم که باز هم خدا را دوست دارم این یعنی چه؟ علاقههای ما سر یک تاکسی و گل و یک چیز سادهای زیاد میشود با یک چیز ساده هم از بین میرود. امام در یکی از دعاهایش دارد خدایا اگر روز قیامت با زنجیر دست و پایم را ببندند و بعد هم به فرشتهها بگویی من را با زنجیر آتش جهنم ببرند «وَ لَا خَرَجَ حُبُّکَ مِنْ قَلْبِی» باز هم عشقت از ذهن من بیرون نمیرود، من این حرفها را نمیفهمم امشب دارم حرفهایی را میزنم که نمیفهمم. آدمهایی هستند خیلی بالاتر از آنچه که ما فکر میکنیم. هیچ موزهای مثل موزه خدا عتیقه توی آن نیست.
در دعای کمیل داریم «صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِکَ» من صبر میکنم میخواهی جهنم ببری ببر «فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِکَ» چطور روی فراق تو، عذاب تو را صبر میکنم اما روی فراقت نمیتوانم صبر کنم، من هر چه اینرا خواندم نفهمیدم یعنی چه؟ تا زمان امام یک عده را گفته بودند امام ملاقات دارد اینها هم از راه بسیار دور با اتوبوس خودشان را میرسانند تهران جماران هم محل کوه بود این بندگان خدا بیست و چهار ساعت توی اتوبوس یخبندان تشنه و گرسنه خسته بعد میآیند میگویند امروز امام ملاقات ندارد آنها میگویندای امام صبر کردم بر سختیهایی که توی راه کشیدم اما حالم گرفته شد که گفتی امام ملاقات ندارد این خیلی است یعنی عشق به امام نمونهای. . .
تفسیر نمونه را که با دوستان کار میکردیم فکر کردیم که با تفسیر آشنا هستیم یکمرتبه امام در تفسیر سوره حمد فرمود ما که نمیتوانیم قرآن را بفهمیم، بعد در دعایش گفت خدایا نسیمی از قرآن به ما عنایت بفرما ما گفتیم خیال کردیم رفتهایم توی استخر و شنا کردهایم و بیرون آمدهایم امام میگوید چشم من را به قیافه آب روشن کن معلوم است که ما حالیمان نیست، یعنی ما چون کم ظرفیت هستیم دو هزار تومانی پیش ما سرمایه است، بانک مرکزی صدها میلیارد داشته باشد باز دم از خزینه میزند که کم است یا زیاد هر چی روح بالاتر است بیشتر اوج میگیرد.
4- نمازنخوان خدا را دوست ندارد
«وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ» (بقره/165) اینهایی که نماز نمیخوانند خدا را دوست ندارند، نمیشود گفت خدایا دوستت دارم اما نمیخواهم با تو حرف بزنم، این حرفی است که هیچ بچهای قبول نمیکند اگر کسی کسی را دوست دارد باید با او حرف هم بزند اگر کسی نماز نمیخواند یعنی خدا را دوست ندارد حالا چرا خدا را دوست نداریم؟ چون نمیفهمیم که خدا چقدر به ما لطف کرده است و شمردن نعمتها این خاصیت را دارد.
5- گاهی خدا میخواهد چیزهایی را به بهانهای بدهد
شخصی بود در نجف میرفت از این بقالها برگهای کاهو را که زرد بود میخرید و پول حسابی هم میداد هر چی میگفت اینها به درد نمیخورد میگفت نه من پول میدهم آخرش گفت این بقال فقیر است من اگر به او پول بدهم ناراحت میشود من به بهانه خرید این برگها میخواهم به او پول بدهم، اصلاً خدا گاهی وقتها میخواهد یک چیزی به ما بدهد وگرنه یعنی چه «لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» (قدر/3) آقا یک شب مساوی است با هزار ماه این همه ثواب برای چی؟ خدا میخواهد به ما بدهد وگرنه معنا ندارد نفس کشیدن در ماه رمضان ثواب سبحان الله داشته باشد، نفس کشیدن خودش میآید و میرود من کاری نکردهام اما خدا میخواهد بدهد یک کاری من میکنم او ده برابر میخرد «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَنْ جَاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَلَا یُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ» (انعام/160) این پیداست که میخواهد به ما لطف کند.
هدایت یعنی چه؟ قرآن یعنی چه؟ همه اینها بخاطر این است که خدا میخواهد ما را بیامرزد خوابیدن عبادت است، نگاه کردن به قرآن عبادت است گرچه آدم نخواند، یک آیه قرآن ثواب یک ختم دارد یعنی چه؟ مثل آن کسی است که برگ زرد کاهو میگیرد صد تومان میدهد این نمیخواهد کاهو بخرد میخواهد یک پولی به شما بدهد، عمری گناه کردهای یکبار مخلصانه بگو خدایا توبه کردم همه گناهانت را میبخشد.
6- حیله شیطانی درباره تأخیر توبه
وقتی آیه نازل شد که من همه گناهانت را میبخشم شیطان همه یارانش را جمع کرد گفت وامصیبتا ما یکی یکی مردم را جمع میکنیم که گناه بکنند آیه نازل شده است که خداوند همه گناهان را میبخشد یعنی تمام زحمتهای ما به باد میرود، یکی گفت غصه نخور تا یک نفر خواست توبه کند میگوئیم حالا زود است جوان هستی توبه مال پیرهاست نمیگذاریم توبه کند تا میخواهد خمس بدهد میگوید فعلاً بچه هایت را داماد کن دخترهایت را عروس کن به کارهایت سر و سامان بده حالا باشد برای بعد خمس میدهی.
7- آنچه خدا میدهد لطف است و ما طلبی نداریم
خداوند آنچه به ما میدهد لطف است و ما هم طلبی از خدا نداریم. بچه شما از شماست نانی که میخورد از خانه شما میخورد آب خانه شماست لباس از شماست درس از شماست در عین حال به بچهات میگویی اگر نمره شانزده آوردی یک دوچرخه برای تو میخرم یک گوشواره برای تو میخرم این گوشوار لطف است وگرنه بچه از کجا میخواهد نمره شانزده را بیاورد؟ باید نان تو را بخورد که نمره شانزده بیاورد باید توی رختخوابی که شما برای او دوختهای بخوابد اصلاً همهاش مال شماست با اینکه همهاش مال شماست نمیگویی به تو نان دادم لباس و رختخواب دادم باید نمره شانزده بیاوری همه اینها را انجام دادی باز هم میگویی اگر نمره شانزده آوردی گوشوار و دوچرخه برایت میخرم یعنی با اینکه همه نعمتها از بابا و ننه است در عین حال بابا و ننه یک لطفی اضافه هم میکنند.
ما از خدا طلبی نداریم نماز شب خواندهای؟ آبی که وضو گرفتهای از کی بود؟ از کجا بلند شدی؟ «بحول الله و قوه و اقوم و اقعد» اصلاً بلند شدنت دست اوست، ما هیچی هستیم اگر هم یک عبادتی میکنیم و میگویند دعا کردن در ماه رمضان مستجاب است این از روی لطف است وگرنه ما طلبی از خدا نداریم، یکسال نماز ده هزار تومان است یک آدم هشتاد ساله اگر نماز نخوانده باشد و وارث خواستند برای او نماز بخرند کل نمازش میشود ششصد و پنجاه هزار تومان روزه هم میشود سیصد هزار تومان در جمع میشود یک میلیون که پول یک پیکان دسته دوم است کل عبادات ما پول یک پیکان است حالا خدا چقدر رحم دارد که میگوید من این نماز پرت و پلای تو را میخرم بهشت به تو میدهم، بهشت چند متر است «عَرْضُهَا کَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ» (حدید/21) پهنای بهشت به اندازه کل زمینها و آسمانهاست. یک اسپرم میشود یک انسان یک انسان توی رحم مادر وقتی به دنیا میاید چقدر جا میخواهد دیدها و حسابها فرق میکند همه نعمتهای خداوند ابتدایی است.
فایده نعمتها که شمرده میشود این است که عشق آدم به خدا بیشتر میشود، ولذا در دعاها داریم کوچولو بودم تو بزرگم کردی، امام علی(ع) میفرماید بچه به دنیا آمد مکیدن بلد نباشد چه میکنید؟ اگر فوت کند چه میکنید؟ همه متخصصین را جمع کن نمیتوانند کاری بکنند، اگر مکیدن نبود فلج بودیم، تمام الطاف خدا برای این است که عشق ما به خدا زیاد بشود بی سواد هستیم باسواد میشویم، کم هستیم زیاد میشویم، جاهل هستیم عالم میشویم، مریض هستیم شفا پیدا میکنیم، همه نعمتهایی که هست از نعمت کوه تا نعمت وجدان همه از خداست صدها آیه و حدیث داریم که میگوید من به تو دادم بخاطر اینکه آدم نعمتها را که شمرد عشقاش به خدا بیشتر میشود عشق که به خدا بیشتر شد تا گفتند «قد قامت الصلاه» میدود با کیف میرود وقتی میرود مسجد لباس شیک میپوشد با نشاط عبادت میکند حب خدا چیزی است غیر از ایمان به خدا، ایمان به خدا داریم اما حال عبادت نداریم چون عشق و محبت نداریم. ما نمیتوانیم نعمتهای خدا را بشماریم شما فوقاش میگویی الهی شکر نان خوردهای، نان بنده به گندم است گندم از زمین است زمین از منظومه شمسی است ولذا گفتهاند هر نعمتی یک پشت هم دارد.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»