نعمتهای خدا – 5، عقل – 2

موضوع بحث: نعمتهای خدا – 5، عقل – 2
تاریخ: 15/12/71

بسم الله الرحمن الرحیم

گفتیم یادی کنیم از نعمت‌های خدا، خدا چقدر چیز به ما داده است. تا انسان، نعمت خدا از او گرفته نشود نمی‌تواند.
1- انسان اگر وارد ریز نعمت‌ها شود، گیج می‌شود
حالا نعمتها گاهی جزئی، گاهی کلی، گاهی پیدا، گاهی ناپیدا، گاهی این جهان، گاهی آن جهان، گاهی مادی، گاهی معنوی، آنوقت در درون هر نعمتی نعمتهاست.
یعنی نعمتها که به هم بند است وقتی آب می‌خوریم آب یک نعمتی است اما رنگ آب یک نعمت دیگر است مزه آب یک نعمت دیگر است سازش آب با دستگاه معده یک نعمت دیگر است رابطه آب با باقی غذاها یک نعمت دیگر است یعنی اگر خواسته باشیم هر کدام را ریزش کنیم اصلاً گیج گیج می‌شویم. اصلاً نمی‌توانیم تصور کنیم.
خط، علامت این است که یک خطاطی بوده که این را نوشته. اما از چگونگی خط، پیداست که سواد خطاط چقدر است. هنر خطاط، علم خطاط، سلیقه خطاط، بینش و علم و دید خطاط عقده‌های روانی خطاط. . . یعنی این طور نیست که خط، خطاط دارد. ساختمان، بنا دارد. این خیلی آبکی است. هر ساختمانی بنا دارد اما غیر از این که هر ساختمانی بنا دارد نشان دهنده علم بنا، تجربه بنا، هنر بنا، فکر بنا، عشق بنا. . . آنها هم در این ساختمان هست بنابراین اگر ما بخواهیم وارد نعمتها شویم گیج می‌شویم و لذا ما وارد نعمتها نمی‌شویم.
خدایی که به ما این همه نعمت داده چرا در مقابل او تسلیم نباشیم.
نعمتی که به ما داده: عقل. به چهارپایان می‌گویند: بهیمه یعنی گیج، نمی‌فهمند. البته حیوانها هم در یک شعاعی می‌فهمند اما آن عقل و برنامه ریزی که انسان دارد. . .
در جلسه قبل راجع به عقل صحبت کردیم. نشانه‌های عقل را برایتان عرض کنم.
2- ارزش عاقل از دیدگاه پیامبر (ص) و علی (ع)
ارزش عقل این است که قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «إِفْطَارُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ صَوْمِ الْجَاهِلِ وَ إِقَامَهُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ شُخُوصِ الْجَاهِلِ»(المحاسن، ج‌1، ص‌193) حضرت رسول(ص) فرمود: آدم عاقل روزه‌اش را بخورد(منظور روزه مستحبی است) کم عقل روزه بگیرد. روزه خوردن عاقل از روزه گرفتن کم عقل بهتر است.
«وَ إِقَامَهُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ شُخُوصِ الْجَاهِلِ» آدم عاقل بنشیند ارزشش بیشتر است از آدم کم عقل که بدود. (هر تلاشی ارزش ندارد)
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع): «لَیْسَ الْعَاقِلُ مَنْ یَعْرِفُ الْخَیْرَ مِنَ الشَّرِّ وَ لَکِنَّ الْعَاقِلَ مَنْ یَعْرِفُ خَیْرَ الشَّرَّیْنِ»(شرح‌نهج‌البلاغه ابن ابى‌الحدید، ج‌6، ص‌321) عاقل آن کسی نیست که بفهمد چه خیر است و چه شر. عاقل کسی است که بین شرّین، بتواند شر کمتر را قبول کند.
چون گاهی وقتها انسان می‌گوید این خیر است و آن شر. خب این را که همه می‌فهمند.
هنر در جایی است که وقتی آدم بین چند تا کار گرفتار است و هیچ کدامش خوب نیست، باز برود سراغ آن که شرش کمتر است. ممکن است شما بگویید من رفیق درجه یک پیدا نمی‌کنم. هر کدام از رفیقهایم یک عیبی دارند. خب حالا که همه بد هستند، آن رفیقی که بدیش کمتر است انتخاب کن. حضرت فرمود: عاقل آن کسی نیست که خوب و بد و را تشخیص بدهد خوب و بد را که یک بچه دو ساله هم تشخیص می‌دهد. شیرینی و ترشی را همه می‌توانند تشخیص بدهند عاقل کسی است که در بین ترشی‌ها بفهمد که کدام ترشی برای معده ضررش کمتر است یا بیشتر.
چون گاهی وقتها انسان گیر می‌کند. می‌گوید: آقا! شغل صد در صد حلال نیست رفیق صد در صد خوب نیست. هر وسیله‌ای قابل تصادف است. قطار، ماشین، هواپیما. همه اینها قابل خطر است اما باز خطر کدام. . . ؟ یعنی اگر ما نمی‌توانیم صد در صد مطمئن شویم باید بیاییم روی چند درصد حساب کنیم.
آدم عاقل را چگونه باید بشناسیم؟
شناسایی عاقل:
3- از روی سخن می‌توان عاقل را شناسایی کرد
در جاده اتوبان معلوم نمی‌شود راننده کیست؟ چون در سرازیری هر بشکه‌ای تند می‌رود.
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع): «یستدل على عقل کل امرئ بما یجری على لسانه»(غررالحکم، ص‌209)
نشانه عقل: 1- کلام. تا مرد سخن نگفته باشد این شعر آیه قرآن است. «فَلَمَّا کَلَّمَهُ قالَ إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنا مَکینٌ أَمینٌ» (یوسف/54)
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
یوسف(ع) وقتی حرف زد از حرفش فهمیدند این کله‌اش کار می‌کند.
از حرف زدن می‌شود فهمید، از دعا می‌شود فهمید.
عقب یک هیئتی داشتم می‌رفتم آن مداحی که هیئت را ظهر عاشورا هدایت می‌کرد(در زمان طاغوت) گفت: ‌ای مردم دستها بالا، ظهر عاشورا است دستها بالا می‌خواهم یک دعائی کنم. گفت: این خدا این مردم را به تب گرفتار نکن. گفتم: اَه به تو! آخر ظهر عاشورا این حساسیت. تب با یک آسپرین خوب می‌شود. ما این همه مشکلات مهم داریم. از فرم دعاها نذری که می‌کند از نذری که می‌کند از دعاها از نذرها از حرفها می‌شود فهمید.
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع): «سته تختبر بها عقول الرجال [الناس‌] المصاحبه و المعامله و الولایه و العزل و الغنى و الفقر»(غررالحکم، ص‌343) به شش چیز عقل مردم روشن می‌شود: «المصاحبه» رفیق رفیقش کیست 2- «المعامله» داد و ستد خیلی‌ها را آدم با معامله می‌فهمد چه کاره است. در وقت پول معلوم می‌شود. 3- «الولایه» رئیس که شد ببین چه می‌کند. تا رئیس نشده. . .
زنهای مصر خیلی متلک گفتند به زلیخا. گفتند: فهمیدی چه شده؟ زلیخا عاشق یوسف شده. ولی وقتی خودشان یوسف(ع) را دیدند دستهایشان را بریدند. باز رحمت به گور پدر زلیخا. عاشق شد دستش را نبرید ولی شما یک بار دیدید دستتان را بریدید.
4- در نصب و عزل عاقل شناخته می‌شود
ببینید رئیس شود چه می‌کند، یک کسی یک ماشین خوب مرا سوار کرده. حالا در ماشین می‌نشینیم نگاه می‌کنیم که یک آشنا ما را ببیند و پز بدهیم. آه می‌کشیم که یک آشنا ما را ببیند که ما امروز در یک ماشین خوب نشسته‌ایم.
ریاست بعد عزل می‌کنند او را. اگر می‌خواهید بدانید چقدر دین دارد و عقل دارد ببینید وقتی عزلش کردند چه می‌کند چه پستی خیلی درآمد دارد؟ من یک پستی می‌گویم درآمدش خیلی است سفیر. چون حقوقش دلاری است. چون در جایی زندگی می‌کند که همه کارهایشان دلاری است. مثل یک نردبان پشت بام باید پله‌اش زیاد باشد وقتی دو پله‌ای باشد به پشت بام نمی‌رسد. سفیر ماهی 450 هزار دلار دارد هیچ شغلی به اندازه سفیری درآمد ندارد حالا خرجش هم سنگین است اما من می‌خواهم سیمای سفیر را به شما بگویم. سفیر می‌دانید به چه بند است؟ به یک شوخی یک سفیر در یک کشور دیگر بند است. مثلاً یک سفیری که فلان کشور در ایران دارد، یک حرکت زشتی کرد فوری وزارت خارجه او را احضار می‌کند که تو به خاطر یک چنین حرکت، اخراجی. تا رفت بیرون آن کشور هم مقابله به مثل می‌کند، سفیر ما را از آن کشور بیرون می‌کند. پس سفیر ما که در آن کشور خوابیده باید بگوید: خدایا! ما امشب خوابیدیم، خدایا! آن سفیر یک وقت دسته گلی آب ندهد. . . یعنی پر درآمدترین شغل‌ها بند است به یک شوخی سفیر دیگر در یک کشور دیگر. این خیلی کشک است آخر گاهی وقتها آدم عقوبت کار خودش را پس می‌دهد. سفیر عقوبت شوخی یک سفیر دیگر در یک کشور دیگر را باید پس بدهد. این پست دنیا است. حالا باقی پستها چیست. من قدیم‌ها یک مثلی زده‌ام، که بر سر زبانها افتاده است. گفته‌ام: پستها به دو ریال است. الو: نصب شدی. الو: عزل شدی.
5- عاقل از رفیق، دختر تلفن و رفتارش شناخته می‌شود
اگر می‌خواهید بدانید عاقل و متدین کیست، حرفش را رفیقش را، شماره تلفن هایش را، . . . یکی از راههای گزینش این است. بیخود موتور سوار می‌فرستند درِ خانه‌ها. اگر گوشت قربانی شب جمعه برایش فرستاده باشیم می‌گویند بسیار آدم خوبی است اگر هم نبردیم می‌گویند ما ایشان را نمی‌شناسیم.
گزینش من به نیم کیلو گوشت قربانی است. خیلی قشنگ از رفتار کسی، از شماره تلفنهای دفترش از رفیقهایش می‌توان فهمید چه کسی است. از او بپرسیم دو تا شعر بخواند، چه شعری حفظ هستی؟ . بر وجودت چه می‌گذرد؟ بعضیها بیرونشان قدوس اما روحش یک باغ وحش است. در ضمن هر که می‌خواهد ببیند چه جور آدمی هست، ببیند چه جور خواب می‌بیند. خیلی از آدمهایی که روز آدم خوبی هستند رودر بایستی می‌کنند شب آدم می‌کشند، زنا، دزدی. . . دست به بدترین کارها می‌زنند.
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا (ع): «أَنَّهُ سُئِلَ مَا الْعَقْلُ قَالَ التَّجَرُّعُ لِلْغُصَّهِ وَ مُدَاهَنَهُ الْأَعْدَاءِ وَ مُدَارَاهُ الْأَصْدِقَاءِ»(أمالی صدوق، ص‌283) با رفیقهایش برخوردش چگونه است. در میان دشمنها چه جوری است. من خیلی بی پرده بگویم من خیلی رک و بی پرده حرف می‌زنم، من معتقدم عاقل ترین مسئولین کره زمین، مسئولین ایران هستند. با اینکه ناشی ترین آدمها آمدند روی کار یعنی این که ناشی بودیم هیچ کدام دوره سیاست. کلاس سیاست دروه حکومت. . .
خدا رحمت کند آقای رجائی را می‌گفتند: ما نخوانده بودیم. اما همین ناشیها، همین بسیجیها مسلح شدند اسلحه ساختند. اسلحه تهیه کردند 8 سال جنگ کردند الآن هم در زمانی که دورمان آتش باران بود ما توانستیم خودمان را. . . می‌گویند عقل به این است «مُدَاهَنَهُ الْأَعْدَاءِ وَ مُدَارَاهُ الْأَصْدِقَاءِ». یک آمریکا تصمیم گرفت ما را منزوی کند حالا ببینید ما منزوی هستیم یا نه.
افرادی که عمری سیاست خواندند در دانشکده‌های سیاست اما سیاست را نشناختند. جامعه شناس بودند اما جامعه را نشناختند. روانشناس بودند، خودشان روانی شدند. و ما بچه‌های کوچه و بازار، آدمهای گمنام، مدیر کل شدند وزیر شدند البته همه‌اش لطف خداست.
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع): «إِذَا تَمَّ الْعَقْلُ نَقَصَ الْکَلَامُ»(نهج‌البلاغه، حکمت 71) هر کس عقل او قوی‌تر است حرفش کمتر است.
6- عاقل عیب‌گیر از خودش است
هر کس از خودش خیلی عیب سراغ دارد، آدم عاقلی است. شما اگر یک شمع بیاورید در سالن، یک چراغ قوه بیاورید در سالن چیزی نمی‌بینید مگر اینکه کامیون باشد یا یک گونی بزرگ باشد. اما اگر پروژکتور، نور زیاد باشد حتی یک چوب کبریت را می‌بینید. کسانی که عیبهای بزرگ را می‌بینند، پیداست نور وجودشان کم است پیداست عقل آنها، چراغ قوه است. وقتی می‌گویی عیب داری می‌گوید: من چه عیبی دارم آدم کشتم، عرق خوردم اما اولیاء خدا که نور وجودشان، نور عقلشان زیاد است، می‌نشینند گریه می‌کنند از خوف خدا که من معیوب هستم. آقا! تو معصوم هستی تو پاک هستی تو ولی خدا هستی چقدر گریه می‌کنی؟ می‌دانی اولیاء خدا در سحرهای ماه رمضان چرا گریه می‌کنند؟ از بس نور ایمان و عقلشان زیاد است این نور زیاد می‌افتد در روحشان حتی اگر یک چوب کبریت باشد، پیداست. اما آدمهایی که دو میلیون گناه دارند می‌گویند من چه گناهی دارم این به خاطر این است که نورش کم است و لذا حدیث داریم: عاقل عیب گیر است از خودش. آدمی که از خودش عیب نمی‌گیرد، عقل او هم کم است. ما اگر عاقل باشیم زندگیمان درست است و هم دینمان درست است.
7- اهمیت حفظ منابع طبیعی
الآن که بحث را بیننده‌ها می‌بینند در آستانه هفته‌ی حفظ منابع طبیعی هستیم. به این مناسبت نکته‌ای بگویم. یک درخت را مثلاً قطع می‌کنیم حالا یک مثل ساده، قطع درخت. شما حساب کنید گیاه آثاری که دارد چه می‌کند. آثار گیاه: 1- حفظ آب. آبهایی که باید برود به دریا آبها را حفظ می‌کند. 2- حفظ خاک. خاک مفیدی که یکی دو سانت زمین خاکش مفید است. این خاکهای زمین را اگر گیاه نباشد باران که می‌آید خاکهای مفید را می‌شوید می‌برد. گیاه خاک را کنترل می‌کند آب را به زمین می‌کشد. حفظ محیط. بالاخره ما همه کربن پس می‌دهیم. باید گیاهی باشد که تولید اکسیژن کند. سم هوا را بگیرد. اکسیژن تولید کند. حفظ محیط. حفظ چوبها و مواد. در جنگلها مواد زیادی است که حتی قابل صادرکردن است. من غصه می‌خورم. رفته بودم اروپا یک قوانینی در اروپا هست، متاسفم. حدیث داریم: احدی حق ندارد درختی را قطع کند جز این که اگر درختی را قطع کرد در جای دیگر یک درخت بکارد. این قانون در اتریش عمل می‌شود. اگر کسی یک درخت قطع کند باید سه درخت در جای دیگر بکارد. حدیث مال ماست ولی عمل آن مال اروپا و غصه‌اش هم مال ماست. از همه گذشته جنگل‌ها مال کیست؟ جنگلها مال فرد نیست. چرا درخت را می‌کَنند؟ برای گرما. البته دولت اگر بخواهد بگوید گیاه را نکَنند باید آب و گازوئیل و بنزین و نفت را به روستاها بکشند. چون خود این آقا که می‌گوید درخت را نکن سرما شود زنش زایمان داشته باشد. خودش می‌رود گیاهها را می‌کَند. ما یک سره یک چیزی نگوییم که آقا! درخت را نکَن. ما کنار شوفاژ نشسته‌ایم من زنم زایمان دارد دختر بچه‌ام مریض شده نفت و بنزین و گازوئیل هم که ندارم.
یک جوانی را آوردند که یک کار زشتی کرده بود چون زن نداشت حضرت امیر(ع) زد در گوشش. یک سیلی محکم زد توی گوشش. بعد پول داد گفت: برو ازدواج کن.
ما سیلی را داریم اسکناسها را نداریم. یک جوری باید بشود که مناطقی که مساکنی که دور جنگلها هست بگوییم نفت را به شما می‌دهیم به اندازه‌ای که سرما نخورید اگر درختی هم قطع کنید پدرتان را در می‌آوریم. یعنی هم بشیر هم نذیر. چرا باید بعضی کشورها جنگل داشته باشند؟ آیا شما می‌دانید بعضی از کشورها درآمدشان از چوب جنگل است؟ همه کشورها که نفت ندارند، طلا ندارند معدن ندارند. بسیاری از کشورها در آمد دلاری آنها از چوب جنگل است.
برای حفظ دین و دنیایمان عقل لازم داریم.
حالا عاقل کیست؟ مردم یک دیدی دارند می‌گویند فلانی عاقل است.
عقل در دیدگاه اسلام، عقل در دیدگاه مردم.
8- عاقل از دید مردم
مردم می‌گویند فلانی عاقل است. چطور؟ زرنگ است اهل بند و بست است، زمین و آسمان را به هم می‌دوزد. ما زرنگ را به آدم کلاه بردار و حیله گر می‌گوییم. آدم زرنگی است متملق است فوری می‌گوید بله قربان. بله قربانگو است هر ساعتی مثل لنگ دور پای کسی هست.
ریاکار است بعضی‌ها را می‌گوییم زرنگ است یعنی احتیاط می‌کند می‌گوییم فلانی آدم عاقلی هست یعنی احتیاط می‌کند. یا می‌گویند فلانی عاقل بود از زیر بار در رفت جبهه نرفت آدم عاقلی بود. پولش را ندارد خمس ندارد. یا مثلاً می‌گوییم ایشان آدم سیاست بازی است نه سیاست دار سیاست باز. در دید مردم آدم زرنگ و عاقل، متملق و کلاه بردار. . . و اینهاست ولی اینها هیچکدام زرنگی نیست. می‌گوییم فلانی آدم زرنگی است. 10 سال است آمده بازار الآن 20 میلیون دارد منتها می‌دانی برای چه 20 میلیون دارد، کم فروشی کرده، رشوه گرفته، باج داده، زور گفته، استثمار کرده و پول جمع کرده برای نسل آینده. این زرنگی نیست. پدرها می‌گویند پسرم زرنگ باش مگر ندیدی فلانی چه کرد؟ فلانی گناه کرد با گناه پول جمع کرد. او زرنگ نیست.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «لَا خَیْرَ فِی لَذَّهٍ بَعْدَهَا النَّارُ»(من‌لایحضره‌الفقیه، ج‌4، ص‌392). حضرت رسول(ص) فرمود: لذتهایی که بعدش جهنم است این کیف ندارد. درست است لذت کرد اما بعدش آتش است. زرنگی‌هایی که بعدش «از کجا آورده‌ای» دارد. قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع): «فَارْفَعْ إِلَیَّ حِسَابَکَ»(نهج‌البلاغه، نامه 40) زنده بادهایی که بعدش مرده باد است، اینها زرنگی نیست.
از دید اسلام عاقل کیست؟
9- تفاوت عاقل از دید اسلام و دیدگاه مردم
آدم عاقل کسی است که جنسش را، فانی را تبدیل به باقی کند اگر یک چیزی را مثلاً جلویش کاغذی است، مقوایی است داد تبدیل به این جلد کرد. اگر یک کسی کتابی دارد جلدش مقوایی است تبدیل به جلد ضخیم کرد این را می‌گویند آدم عاقلی هست.
خانه‌اش خشتی است این خشت با آب باران زود خیس می‌شود، تبدیل به آجر کرد، قیر گونی است، تبدیل به سنگ کرد. اگر یک فانی را تبدیل به باقی کرد، می‌گویند آدم عاقل. فانی چیست؟ دنیا فانی است، آخرت باقی است. اگر کسی بتواند کارهایی که در دنیا می‌کند برای رضای خدا بکند، این عاقل است یعنی فانی را تبدیل به باقی کرد، کم را تبدیل به زیاد کرد. کم را تبدیل به زیاد کرد. عاقل کیست؟ یک نفر یک میلیون پول دارد این را می‌دهد ربا. می‌گوید یک میلیون تومان به تو وام می‌دهم عوض آن، یک میلیون و صد هزار تومان از تو می‌گیرم. این را می‌گویند زرنگ. چطور؟ یک میلیون شد یک میلیون و صد هزار تومان! نه! آدم عاقل این یک میلیون را می‌گذارد در صندوق قرض الحسنه و یک میلیون را به 20 تا جوان 20 تا 50 هزار تومان وام می‌دهند، 20 تا چرخی که از کار افتاده راه می‌اندازند. پاداش قرض الحسنه 18 تا است پاداش بخشش 10 تا است.
یعنی ثواب قرض الحسنه از ثواب بخشیدن هم بیشتر است. پس شما با یک میلیون خودت 20 خانواده را راه انداختی ولی آن آقا یک میلیون او شد یک میلیون و صد هزار تومان. زرنگ اوست یا ایشان. این کم را زیاد کرد یعنی خودش یک خانواده بود شد 21 خانواده. میلیون را بهره داد. ربا گناهش مثل زنا با مادر است. یک حدیث و دو حدیث هم نداریم. ربا خیلی گناه بزرگیست آن وقت چطور یک کسی یک میلیونش شد یک میلیون و صد هزار تومان به او می‌گوییم عاقل زرنگ. اما آن کسی که پول خود را گذاشته و خانواده‌های محروم را راه می‌اندازد.
فلانی زن زرنگی است. چه کرده؟ از پنج سالگی برای دخترش جهازیه جور کرده ولی من بدبخت زرنگ نبودم الآن دخترم 14 سالش شده هنوز جهازیه جور نکردم.
اگر داشتن زرنگی است پس شاه از همه زرنگتر بود و فرعون از همه بیشتر.
او زرنگ نیست. زرنگ کسی است که بگوید حالا که من پسرم را داماد کردم با یک مبلغی یک خرده از تشریفات کم می‌کنم و یک پسر فقیر را هم داماد می‌کنم. زرنگ ماشینی نیست که گاز بدهد و برود زرنگ ماشینی است که اگر در جاده ماشینی در راه مانده آن را بکسل کند.
عاقل از دید قرآن کیست؟ این که فانی را تبدیل به باقی کند. کارهایش را رنگ خدایی بدهد. «صِبْغَهَ اللَّهِ» (بقره/138) الآن اگر شما در شهری کتابخانه درست کنید ممکن است دیر یا زود کتابخانه، کتابهایش از بین برود گم شود. برای اینکه این کتابخانه سفت شود، می‌گویی وابسته به کتابخانه آستانه قدس رضوی. چون فکر می‌کنی مهمترین کتابخانه‌های جمهوری اسلامی کتابخانه آستانه قدس رضوی است و آن تشکیلاتی دارد، حقوقی دارد، کامپیوتر دارد، پرسنل دارد، بودجه دارد و خیلی تشکیلات مهم دارد. و شما می‌گویی کتابخانه وابسته به کتابخانه آستانه قدس رضوی، که آن قوی این کتابخانه مرا هم زیر پر بگیرد و حفظ کند.
آدم، خوب است کارهایش را وابسته به خدا کند. «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» (طلاق/3) اقوی الاقویاست. بزرگترین قدرتها خداست.
زرنگ آن نیست که تملق کند. زد و بند کند. ربا بگیرد. پولش را زیاد کند، باندش را زیاد کند.
حتی زرنگ آن نیست که در انتخابات رای بیاورد ممکن است کسی رای آورده ولی وقتی روی صندلی مجلس نشسته، خودش هم می‌فهمد که یک تملق گفته تا رای آورده. آن سخنرانی که کرد برای رای آوردن بود نه برای خدا. و فلانی به خاطر ما و انتخابات ما دو تن دروغ گفت. بالاخره ما در مجلس نشستیم اما 37 تا دروغ به هم گره خورد تا من شدم وکیل.
یک کسی هم امکان دارد رای نیاورد. بگوید من رای نیاوردم اما مفتخرم در انتخابات یک گناه هم دار و دسته من نکرد. زرنگ آن کسی نیست که برود مجلس. (البته نمی‌خواهم بگویم هر کس مجلس رفته با دروغ رفته. و عکس آن را هم نمی‌خواهم بگویم)

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment