نعمتهای خدا 17، نعمتهای سیاسی
تاریخ پخش: 71/12/29
بسم الله الرحمن الرحیم
بیننده‌ها روزهای اواخر ماه رمضان بحث را تماشا خواهند کرد.
امسال ماه رمضان بحثمان بحث نعمتها بود از نعمت خورشید و آب و دریا از نعمت کوه و گیاه از نعمت حیوانها و تسخیر آنها به وسیله‌ی انسان از نعمتهای معنوی: عقل از نعمت سلامتی، نعمت ولایت، نعمت هدایت، نعمت نیایش و رمضان از نعمتهای مختلفی صحبت کردیم. و چون بحث الآن درباره روز قدس است بد نیست یک جلسه هم درباره نعمتهای سیاسی صحبت کنیم.
پس موضوع بحثمان نعمتهای سیاسی است.
1- هلاک طاغوت از نعمتهای سیاسی
قرآن راجع به نعمتهای سیاسی خیلی آیه دارد مثلا یکی از این آیات این است می‌فرماید که: هلاک طاغوت. قرآن می‌فرماید که: «وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ» (بقره/50) غرق کردیم فرعون را با دار و دسته‌اش پیش چشمتان. این هلاک طاغوت یک نعمت است. شما نمی‌دانید وقتی مجسمه شاه افتاد زمین من آن ایام مشهد بودم مجسمه شاه را که انداختند زمین، مردم مشهد چنان می‌پریدند بالا، پسر و مرد و جوان و پیر و اصلاً یک شادیی بود که از شادی عید و از شادی عروسی بیشتر بود و سقوط نظام شاهنشاهی لذتی داشت. و حالا اگر می‌خواهید بدانید چیست، الآن کشورهایی که گرفتار طاغوت هستند را ببینید. نعمت هلاکت طاغوت.
2- حکومت یکی از نعمتهای سیاسی است
یکی از نعمتهای سیاسی حکومت است. (حکومت) قرآن می‌فرماید که: «وَ جَعَلَکُمْ مُلُوکاً» (مائده/20) شما همه ملک شدید به امکانات رسیدید قدرت پیدا کردید.
رفته بودم آفریقا یک کسی به ما گفت: به من گفته‌اند در ایران نماز جمعه‌ها در خیابانها و میدانها و فلکه‌ها و اینهاست؟ آیا درست است؟ گفتم: بله در بعضی از شهرها که مسجد جامع آن کوچک است یا مصلی ندارد، نماز را در میادین، پارکها، خیابانها، فلکه‌ها می‌خوانند. آهی کشید این بنده خدا گفت: حکومت به ما گفته اجازه اذان گفتن در بیرون از مسجد ندارید. الله اکبر مخصوص نماز حتی بلندگو را می‌خواهیم صدایش را بدهیم بیرون.
این چاوشسکو بود که از رومانی آمده بود یک آدمی بود بسیار ضد مذهب نه مذهب اسلام اصلاً هیچ مذهبی را قبول نداشت. از آن کمونیسم‌های قرص. در خیابان کشی در رومانی من با چشمهای خودم دیدم خیابان کشیده بودند رسیده بودند به کلیسا. این کلیسا نبش خیابان قرار گرفته بود ولی آثار باستانی بود مثل این ساختمان انگورستان که ما چند تا فیلمها را در آن گرفته‌ایم در اصفهان. این ساختمان آثار باستانی بود. آنجا آن ساختمان از اینجا خیلی مهمتر بود. و می‌خواست خراب کند به خاطر اینکه مظهر مذهب است. حالا مذهب مسیحی‌ها ولی نباید نبش خیابانی که حکومتش مارکسیست‌هاست نبش خیابانش نباید نشانه‌ای از مذهب باشد. آثار باستانی هم بود نمی‌خواستند خراب کنند چون هنر معماران رومانی بود. این ساختمان با عظمت را زیرش را خالی کردند با آهنهای بسیار قوی جوشکاری کردند بلبرینگ گذاشتند کل ساختمان را کشیدند عقب که هم آثار باستانی حفظ شود و هم چیزی از دین نبش خیابان قرار نگیرد. شما حساب کنید که یک مسجد را با بلبرینگ بکشند عقب این هم ساختمان خیلی مهمی بود من این را با چشم خودم دیدم در رومانی.
3- همه زمین باید معبد باشد
ولی ما چی ما اگر یک مسجد خوبی هم باشد خانه‌های جلویش را هم می‌خرند خراب می‌کنند که مسجد از انزوا بیاید بیرون و ما باید جاهایی را از انزوا دربیاوریم بیرون و لذا من به بعضی از جوانهای حزب اللهی سفارش دارم که اصلاً نماز را بروید در پارک بخوانید.
امروز در خدمت برادرانی بودیم که در ستاد اقامه نماز هستند در اصفهان. به اینها عرض کردم که به این دبیرستانیها که دبیرستانشان کنار پارک است بگویید نمازشان را بیایند در پارک بخوانند تا احساس نشود که در پارک فقط باید تخمه شکست و بستنی خورد اگر آنجا نماز هم بخوانیم عیبی ندارد. و بحمدالله شهرداریهای تهران این کار را کرده‌اند لابد شهرداریهای دیگر هم یاد خواهند گرفت یا این کار را انجام دادند یا انجام خواهند داد نمی‌دانم. بهرحال این کار را چند نمونه در تهران داریم که در پارکهای بسیار شیک یک نمازخانه کوچک و شیک می‌سازند که اگر کسی خواست نماز بخواند، بخواند چون اشکال ندارد آدم کنار فواره بنشیند نمازش را هم بخواند. نماز باید از انزوا بیاید بیرون.
بعضی از این کشورهایی که ما قبول نداریم آنها را. رهبرشان نه فکر درستی دارد نه منطق درستی دارد نه شهامتی نه صلابتی، یکی از این کشورهایی که اسلام آنها صد در صد آمریکایی هست، در هواپیمای شخصی شاهشان یا خلیفه امیرشان حالا اسمش را نبرم آبروریزی است، در هواپیمای شخصی خود یک نمازخانه درست کرده به جوری که با کامپیوتر نمازخانه می‌گردد. یعنی اگر هواپیما برخلاف جهت مکه می‌رود خود نمازخانه دارد می‌گردد که همیشه نمازخانه در هواپیما سمت کعبه باشد البته ما قبول نداریم آنها را ولی در عین حال اینقدر ظواهر را حفظ می‌کنند.
من در اینجا تشکر می‌کنم من از این فوتبالیستهایی که در بازیهای بین المللی همین که گل زدند و ایران پیروز شد همه سجده شکر کردند. خوب کول هم سوار شدن که ژاپنی‌ها هم کول هم سوار می‌شوند. یک بچه حزب اللهی مسلمان وقتی گل زد به افتخار اینکه موفق شده در همان زمین ورزشی سجده شکر کند. اصلاً ما مفتخریم که مرگ بر آمریکا گفتنمان در خیابان است سجده شکر ما در میادین است نماز جمعه‌مان در میدان است پارک و مسجد اصلاً همه زمین باید معبد باشد. اینجا نمی‌شود یعنی چه؟
4- نمازخانه باید بهترین مکان‌ها باشد
من یک جمله گفتم خیلی از مدیرکل‌ها گوش دادند من از این مدیرکل‌ها انصافاً باید تشکر کنم به عنوان یک برادر دینی. یک جمله گفتم خیلی قشنگ بود یعنی خیلی اثر کرد. گفتم: یک سوال. در هر اداره‌ای که اتاق رئیس آن از نمازخانه‌اش بهتر است، این معنایش این است که رئیس می‌گوید من از خدا بهترم.
منتها ناخودآگاه، غرضی ندارد. ببین الآن اگر من روی صندلی نشسته‌ام یک شخصیتی وارد شد گفتم شما روی زیلو بنشین. شما که اینجا نشسته‌اید می‌گویید، قرائتی خودش روی صندلی نشست و به آن شخص محترم گفت روی زمین بنشین. این معلوم است که خودش را بهتر از آن می‌داند. چرا باید اتاق رئیس شیک باشد نمازخانه. . . اگر اتاق رئیس قالی است نمازخانه موکت است زشت است ببینید قدیمی‌های ما چه می‌کردند. آن زمانی که مسجدهای قدیمی را با آجر می‌ساختند خانه‌های خودشان خشتی بود خانه‌های خودشان خشتی بود ولی مسجدها را با آجر می‌ساختند.
این معنایش این است که خانه خدا از خانه من بهتر است. این معنا دارد. ما یک چیزی را نباید ساده بگیریم اگر دیدیم ساندویچ فروشی زیاد است این معنایش این است که مردم حوصله پختن ندارند اگر دیدیم آب میوه گیری زیاد شد دیدیم‌ای بابا! دیگر حوصله جویدن هم ندارد. شما همینطور ساده از ساندویچ فروشی و آب میوه گیری رد نشوید اینها همه معنا دارد. اگر یکجا دیدیم ساندویچ فروشی از کتاب فروشی بیشتر است یعنی اصالت شکم حاکم است بر اصالت مغز. اگر یکجا دیدیم زمین ورزش آن شلوغ‌تر است از کتابخانه‌اش یعنی این نسل دارند سقوط می‌کنند توجه هم ندارند که آن چیزی که جدی است بازی می‌شود و آن چیزی که بازی است جدی می‌شود. اگر دیدیم کتابخانه خلوت است میدان ورزش شلوغ، معنایش این است که این کشور جدیشان بازی شده بازیشان جدی.
ساده از اینها نگذرید. چرا رئیس ما اتاقش شیک باشد و نمازخانه کثیف و مثل انبار سیب زمینی در هتل‌ها که وارد می‌شویم غرفه‌های شیک سوپر دولوکس جاجیم و صنایع دستی و سفال. . . می‌گوییم نمازخانه می‌گوید پشت انبار سیب زمینی. از این معلوم می‌شود که صاحب هتل یا آن وزارتخانه که هتل زیر نظرش است توجه‌اش به نماز کم رنگ است و البته باید توجه داد به آنها. چون بحمدالله مسئولین ما معمولا نمی‌گویم قریب به اتفاق 99 درصد مسئولین ما حزب اللهی هستند و دلسوز.
لذا من به بعضی از مسئولین گفتم، گفته بود: بله. اینقدر مدیرکل به من گفت وقتی تو گفتی چرا اتاق مدیرکل از نمازخانه بهتر است، من رفتم دیدم اتاق خودم از نمازخانه بهتر است. فوری موکت را آوردم در اتاق خودم قالی را بردم نمازخانه. گفتم به همان دلیلی که خدا خالق است و ما مخلوق باید خانه خالق از خانه مخلوق بهتر باشد. آنهایی که خانه هایشان اتاق زیاد دارد حالا کاری نداریم اکثر مردم یک اتاق و دو اتاق و با مشکل مسکن درگیر هستند اما آنهایی که درگیر نیستند حدیث داریم: یک اتاق بسیار خوبی را برای نماز بگذارید. که وقتی نگاهش کردید یاد نماز بیفتید. اگر کسی وارد شهری شد دید تابلوی تبلیغات از چینی و پلوپز و ساعت و موز و پرتقال و چرخ خیاطی و جارو برقی و. . . اگر دیدیم در و دیوار زرق و برق است اما یک تابلویی که مردم را سفارش به یک مسائل معنوی بکند، نیست، از این پیداست گرایش این شهر روی مسائل مادی است از اینها نباید ساده گذشت. شما وقتی می‌بینید پیامبر اسلام (ص) بیشترین پولش پول عطر است چی می‌فهمید؟ به توجه اسلام به عطر وقتی می‌شنوید پیامبر (ص) ما در تابستان لباسهایش را در دیگ می‌جوشاند چه استنباط می‌کنید؟ توجه پیامبر (ص) به بهداشت.
وقتی می‌شنوید پیامبر (ص) ما جوجه‌ای که می‌خواست مصرف کند خودش می‌خرید در خانه دانه می‌داد بعد آن جوجه را می‌خورد یعنی توجه به مسئله تغذیه. اینها را ساده از آن نگذریم.
مسئله حکومت «وَ جَعَلَکُمْ مُلُوکاً» (مائده/20) «جَعَلَکُمْ خُلَفاءَ» (اعراف/69) «رَبِّ قَدْ آتَیْتَنی مِنَ الْمُلْکِ» (یوسف/101).
5- استقلال از نعمتهای سیاسی است
مسئله استقلال چه آیه‌ای در قرآن راجع به استقلال است؟ ما شعار داشتیم: استقلال آزادی جمهوری اسلامی. آیه‌ای که برای استقلال است چیست؟ یک سوال ایدئولوژیکی تحصیلکرده‌های زیادی پای تلویزیون نشسته‌اند. در آستانه روز قدس آیه استقلال؟ آیه استقلال این است: مسلمانها وقتی رو به بیت المقدس نماز می‌خواندند یهودیها می‌گفتند نیش می‌زدند آیه نازل شد قبله‌تان را کعبه کنید «لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّه» (بقره/150) تا نباشد برای مردم بر شما حجت. یعنی یک سمتی نماز بخوانید تا مردم بر شما ناز نفروشند حجتی بر شما نداشته باشند.
در رساله مراجع تقلید شاید دیده باشید نوشته‌اند تشبه به کفار حرام است یعنی یک مسلمان ژست کافر را بگیرد. چون ژست کافر را که می‌گیری معنایش این است که یک رقم خودباختگی از خودت نشان می‌دهی. یک هیئتی آمد پهلوی من زمان شاه گفت: هیپی بودن حرام است؟ گفتم: نه چه کسی گفته حرام است. خودباختگی حرام است. یک وقت می‌گویی من از هیپی بودن خوشم می‌آید زنده باد باز هم خوب است که عقلت می‌فهمد. یک وقتی می‌گویی چون غرب هیپی است پس من هم هیپی هستم این زشت است. خودباختگی بد است.
6- آزادی از نعمتهای سیاسی است
استقلال، آزادی راجع به آزادی چه آیه‌ای داریم؟ تمام آیاتی که می‌گوید «أَنْجاکُمْ» (ابراهیم/6)، «نَجَّیْناهُ» (انبیاء/71) «أَنْجَیْنَا» (اعراف/165) آیاتی که می‌گوید نجات دادیم شما را. خوب این مهم است شما یادتان نرود که یک زمانی اگر یک سرباز می‌خواست در پادگان نماز بخواند مشکل داشت بعضی از ارتشیها وقتی می‌خواستند نماز بخوانند به اسم دستشویی می‌گفتند: یک لحظه بروم. . . یواشکی با ترس و لرز نماز می‌خواندند. افتخار نمی‌کردند ولی الآن ما داریم فرمانده لشکر ببخشید فرمانده کل نیروهای زمینی وقتی به من می‌گوید در پشت بام صبحها اذان می‌گوید حالا چه از سپاه چه از ارتش به خود من گفت: یعنی به من گفتند من رفتم از فرمانده پرسیدم چنین چیزی راجع به شما شنیده‌ام شما فرموده‌اید: می‌روید پشت بام اذان می‌گویید؟ خدا قبول کند بله. آخر اذان که بخشنامه‌ای نیست. اصلاً نباید این طور نباشد.
ولی در صبح در تاریکی هیچ کس زیر نظر نیست آن دیگر روی عشق است. مقایسه کنیم کجا بودیم سرباز ما وحشت داشت نماز بخواند الآن تیمسار ما نماز می‌خواند اذان می‌گوید و افتخار می‌کند. فرعون به موسی (ع) گفت: رویت می‌شود علیه من کودتا کنی؟ تو در خانه من بزرگ شده‌ای. گفت: «وَ تِلْکَ نِعْمَهٌ تَمُنُّها عَلَیَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنی إِسْرائیلَ» (شعراء/22) من همین که در خانه تو بزرگ شده‌ام گناه تو است من باید خانه پدرم بزرگ می‌شدم. پیداست تو پدر مرا به اسارت بردی.
آخر یک بچه رفوزه شده بود. آمد در اتاق رئیس دبیرستان. گفت: به چه مجُوزی مرا رفوزه کره‌ای؟ گفت: به همین مجوّز که تو مجوّز را مجُوز می‌خوانی.
فرعون گفت: تو در خانه من کودتا می‌کنی علیه من؟ گفت: «وَ تِلْکَ نِعْمَهٌ تَمُنُّها عَلَیَّ» این منت است که بر من می‌گذاری؟ «أَنْ عَبَّدْتَ بَنی إِسْرائیلَ» من باید خانه پدرم بزرگ شوم. به همین دلیلی که در خانه تو بودم معلوم می‌شود ما در استثمار تو بودیم(نعمت آزادی).
7- نعمت امنیت نعمت سیاسی است
نعمت امنیت نعمت سیاسی است. در یکی از شهرها امام وقتی تشریف آوردند در بهشت زهرا (س) (حالا قصه یکی از آن شهرها را می‌گویم) در بهشت زهرا (س) فرمودند: شما می‌گویید نمایندگان مجلس(زمان شاه) ما دست نماینده را می‌گیریم می‌بریم در شهرش می‌گوییم‌ای مردمی که می‌گویید این نماینده شهر شما است شما این را می‌شناسید؟ اگر شناختند معلوم می‌شود شما نمایندگان حقیقی هستید.
در یکی از شهرها من نماینده‌ای را می‌شناختم پرسیدم آخر این نماینده را مردم شهر نمی‌شناسند. گفتند ایشان دانشجو بوده در آمریکا و آمریکا دستور داده که ایشان باید وکیل شود. (نمایندگان پیش فتح) مثل فتیله چراغ. بالا بروند پایین بیایند در اختیارات. الآن نماینده مجلس ما در حرم امام رضا (ع) بود یک زائر به او رسید گفت: آقا امروز که مجلس باز است شما چه حقی داشتی مجلس را رها کردی آمده‌ای زیارت امام رضا (ع) شما باید الآن برای مصالح مردم حرف بزنی فکر کنی آمده‌ای اینجا زیارت امام رضا (ع) شما چرا سر پست خود نیستی؟ گفت: من مرخصی گرفته‌ام که اینجا در خراسان برای بازدید آمده‌ام و حالا به زیارت هم آمده‌ام.
خب این خیلی مهم است که یک عوام به نماینده خود بگوید چرا سر پست خود نیستی.
(امنیت- آزادی) قرآن درباره امنیت می‌فرماید که: «الَّذی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» (قریش/4) اگر امنیت نباشد عبادت نمی‌شود. من یک وقت به نیروهای نظامی بود یا نیروهای انتظامی از جمله حرفهایی که در سخنرانیهای خودم به نیروهای انتظامی و نیروهای نظامی می‌گویم این است: می‌گویم: یک وقت نگویید من در نیروی ارتش یا سپاه هستم یا نیروی انتظامی هستم اصلاً اگر شما شغلت نباشد من نمی‌توانم در تلویزیون حدیث بگویم او نمی‌تواند برود مسجد او نمی‌تواند برود دانشگاه او نمی‌تواند برود بازار. قرآن می‌گوید: «لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئاً» (نور/55) یعنی تا امنیت نباشد «یَعْبُدُونَنی» نیست. عبادت در سایه امنیت است. اگر در مملکت امنیت بود کسی دخترش را می‌تواند بفرستد دبیرستان. پزشک برود سرکارش کارگر برود «رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً» (ابراهیم/35) حضرت ابراهیم (ع) وقتی مکه را ساخت فرمود: خدایا! اینجا را بلدالامین قرار بده.
8- پیروزی نعمت سیاسی است
نعمت پیروزی: از نعمتهای سیاسی نعمت پیروزی است. بیچاره فلسطینی‌ها چند سال است دارند خون می‌دهند چهل سال است دارند خون می‌دهند ولی پیروز نشده‌اند. ما خیلی زود پیروز شدیم یادمان نرود. افغانستان چند سال مجاهدین افغانی خون دادند ولی پیروز نشدند و هنوز سر و سامان پیدا نکرده‌اند. لبنان چند سال است می‌جنگد ولی هنوز سر و سامان پیدا نکرده‌اند. همین کشور بوسنی این کشور کوچک که به تعداد به اندازه تقریبا تعداد شهدایمان که در جنگ دادیم در طول 8 سال، اینها چند ماهه شهید دادند این تعداد را و هنوز پیروز نشده‌اند. ما خیلی زود پیروز شدیم ما شهید خیلی دادیم و شما شهدای ما را حساب کن چند سال، چقدر شهید دادیم و بالاخره پیروز شدیم و بیش از این مقدار در افغانستان و بوسنی و کشورهای دیگر خیلی بیشتر شهید داده‌اند و هنوز دستشان به جایی بند نیست. خیلی خداوند به ما نعمت داد زود پیروز شدیم. نعمت پیروزی «وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّهٌ» (آل عمران/123) قرآن می‌گوید: یادتان نرود شما را در جنگ بدر پیروز کردیم و حال آنکه شما کم بودید.
9- عزت نعمت سیاسی است
یکی دیگر از نعمتهای سیاسی، عزت است. ایران الآن عزیز است بقدری که اگر سران و مصلحان و متفکران و سیاسیون کشورها دو سه روز بیایند ایران و برگردند، ایران به معنای واقعی «أُمُّ الْقُرَى» شده «أُمُّ الْقُرَى» در قرآن مکه است. ام یعنی مادر چرا به‌ام می‌گویند مادر؟ چون مادر بچه‌اش را غذا می‌دهد «أُمُّ الْقُرَى» یعنی مکه باید به همه دنیا غذا بدهد. الآن ایران به دنیا غذا می‌دهد نه مکه. نفس ایران راهی که ایران رفته، صدور انقلاب این نیست که یک چیزی را در جعبه کنیم و صادر کنیم که در گمرک جلویش را بگیرند همین که یک کار حقی شد و بقیه یاد گرفتند این می‌شود صدور انقلاب. «وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمینَ» (بقره/47) (نعمت عزت)
10- خنثی شدن توطئه‌ها از نعمتهای سیاسی
خنثی شدن توطئه‌ها یکی دیگر از نعمتهای سیاسی است که خداوند به ما داده است. چقدر از اول انقلاب و قبل آن تا حالا چقدر توطئه علیه ما شده. همه دنیا علیه ما بسیج شدند ما گاهی در ایام جنگ می‌گفتیم برادر لیبی برادر سوریه. اصلاً دیگر نه برادری داشتیم نه خواهری. آن وقت حالا لیبی و سوریه چقدر می‌توانستند کمک ما کنند چقدر کمک کردند چه نقشی می‌توانستند داشته باشند. حالا ریز مسائل بماند ولی همه دنیا، حالا در عین حال مشکلاتی هم داشتیم ولی باز با همه مشکلات آخر یک کسی اسمش مخفی بود رنگش پریده بود زرد بود گفتند: مخفی خان گفت: بله گفتند: چرا زردی؟ گفت: برو دنبال کارت من باید مرده باشم من حالا خوب که هستم حالا زرد هستم که هستم. گفتند: از کجا می‌گویی که باید مرده باشی. گفت: مگر نمی‌دانی هر کس به هر کس نامه می‌نویسد در نامه‌اش می‌نویسد مخفی نماند اینکه همه می‌گویند مخفی نماند ولی من مانده‌ام.
آخر مخفی نماند در مقاله‌ها و نامه‌ها خیلی است مثلا مخفی نماند می‌گفت: همه در نامه هایشان می‌نویسند مخفی نماند ولی باز من مانده‌ام. جمهوری اسلامی وقتی درست شد همه دنیا گفتند جمهوری اسلامی نماند. باز خوب است که جمهوری اسلامی مانده حالا پنیرش گران است تخم مرغ آن گران است همه چیز آن گران است ولی باید حساب کنیم اگر خواستیم مقایسه کنیم باید همه دنیا را در نظر بگیریم شاید من تصمیم گرفته‌ام از 15 کشور بروم مکه چون 30 از کشور تقریبا من رفته‌ام.
از 15 کشور خواستم بروم مکه دیدم گران تمام می‌شود حالا می‌ترسم بگویم سازمان حج گران کند. حالا بهرحال ولی شما بدانید از هر جای کره زمین خواسته باشید به مکه بروید، بیش از ایران است بهرحال سازمان حج دارد ضرر می‌دهد. می‌گویند حالا البته اگر آن 27 هزار تومان را اگر کاسبی کرده بودیم چی می‌شد راست می‌گویند مردم هم راست می‌گویند او هم راست می‌گوید. گفت تو درست می‌گویی او هم گفت تو هم درست می‌گویی. یک کسی رفت چلوکبابی غذا خورد آمد پول نداد. گفتند: آهای پول بده گفت: درست می‌گویی گفت خوب بده گفت: درست می‌گویی هر چه گفتند: پول بده گفت: درست می‌گویی. یکی گفت: آقا مردم آزاری نکن به او بده پول را. گفت: تو هم درست می‌گویی. یکی گفت: بابا شاید ندارد گفت: تو هم درست می‌گویی حالا بالاخره مردم هم می‌گویند: آخر دولت هم می‌گوید آخر سازمان حج می‌گویند ضرر کردیم مردم می‌گویند 27 تومان چند سال مانده هر دو درست می‌گویند ولی به هر حال حرف من این است حالا اینجا من نه مسئول حج هستم نه مسئول نرخ گذاری ولی این را می‌خواهم بگویم که این تورمی که اینجا هست همه جا هست همه جا اینطور است.
تا آنجا که من اطلاع دارم 4 تا کشور وضع مالی و اقتصادیشان از ما بهتر است آن هم به خاطر دلار و نفت وگرنه آنهایی که روی فرم هستند این تورم یک چیز عمومی است. پریروز یک کسی آمد پیش من گفت: آقای قرائتی! یک چیز خصوصی می‌خواهم به شما بگویم گفتم: بفرمایید گفت: من 8 سال است نمی‌توانم خانه تهیه کنم گفتم: شغلتان گفت: کارمند دولت. گفتم: کدام کشور کارمندان دولتش با حقوق کارمندی بعد از 8 سال توانسته‌اند صاحب خانه شوند. حالا انشاء الله خداوند خانه به شما بدهد اما تو خیال نکن این مشکل فقط مشکل تو است مشکل کره زمین است در مکه یکی به من رسید گفت: آقای قرائتی! گفتم: جانم. چه شده است؟ گفت: گم شده‌ام. گفتم: خوشا به حالت گفت: چرا؟ گفتم: تو تنها خودت گم شده‌ای ما با کاروان همه با هم گم شده‌ایم. حالا شما هم بنا نیست بعد از 8 سال کارمندی صاحب خانه شوید یعنی در همه جای کره زمین این طور است بله کشورهای کمونیست تا آنجا که من خبر دارم چند تا از آنها رفته‌ام آنها یک اتاق می‌دهند 3 متر در 2 متر خانه نیست لانه است. مصرف را آورده‌اند پایین.
آخر گاهی می‌گویند فلان کشور بی سوادی را حل کرده. ما از این کشورهایی که بی سوادی را حل کرده‌اند چند تا از اینها رفتیم دیدیم. این کشورهایی بی سوادی را حل کرده‌اند دو سه میلیونی هستند آخر دو میلیون که چیزی نیست مرد است بیایند 15 میلیون 20 میلیون بی سواد را حل کند آدم یک میهمان داشته باشد جوجه کباب هم می‌دهد اگر خیلی شدند مشکل است یک آقا بالای منبر گفت: خداوند متعال میلیاردها میلیارد فرشته دارد یک نفر از پایین منبرش بلند شد گفت: آقا خدا چه به اینها می‌دهد بخورند؟ این آقای بالا منبر گفت: ملائکه غذا نمی‌خواهند گفت: اگر غذا نمی‌خواهند لازم نیست خدا نگهدارد آنها را. بیایند خودم نگه می‌دارم آنها را. حالا واقع این است که دو میلیون بی سواد را باسواد کردن مهم نیست اتاق دو در سه را بله همه می‌توانند مسکن کنند اما مرد این است که ما خانه می‌خواهیم بهرحال مشکل‌ها هست اما خدا به ما خیلی چیزها داده است.
هلاک طاغوت یک نعمت است الآن دنیا می‌گردند التماس می‌کنند خداوند طاغوتهای آنها را هلاک کند. تشکیل حکومت اسلامی یک نعمت است با دست خودمان وکیل با دست خودمان رئیس جمهور با دست خودمان رهبر با دست خودمان خبرگان، تعیین می‌کنیم.
استقلال یک نعمت است هیچ کس نمی‌تواند بگوید باید یا نباید هیچ کشوری نمی‌تواند به ما بگوید باید یا نباید. آزادی از خودمان است امنیت داریم الحمدلله. پیروز شدیم عزتی که داریم و خنثی شدن توطئه‌ها. اینها نمونه‌های نعمتها است ولی می‌گویند وقت تمام شد ولی اینجا بعضی یادداشتهای من ماند.
11- شرکت در راهپیمایی از نعمتهای سیاسی است
بهرحال مسئله روز قدس خداوند چیزهایی که به ما داده خداوند ان شاء الله به خواهرها و برادران آن نعمتهایی که به ما داده خیلی‌ها کتک خوردند شهید داده‌اند نعمتهایی که خدا به ما داده به آنها هنوز نداده هم در راهپیمایی باید شرکت کنیم. شرکتمان فعال باشد. می‌سوزند می‌سوزند همین که می‌گویند راهپیمایی 22 بهمن شلوغ است دیوانه می‌شوند راهپیمایی روز قدس اصلاً فلسطینی‌ها به عشق ما می‌جنگند. کسی دیگر در دنیا از اینها حمایت نمی‌کند آن حمایت جدی که باید بکند حامی مظلومان هستیم ان شاء الله در راهپیمایی شرکت کنیم و این قدمهایی که بر می‌دارید به قصد عبادت بردارید. چون قرآن یک آیه دارد می‌گوید: «وَ لا یَطَؤُنَ مَوْطِئاً یَغیظُ الْکُفَّارَ وَ لا یَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلاً إِلاَّ کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ» (توبه/120) هر حرکتی که می‌کنید که کفار عصبانی می‌شوند، «إِلاَّ کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ». این آیه مال راهپیمایی است. هر حرکتی که می‌کنید که کفار عصبانی می‌شوند خداوند برای این حرکتهای دست جمعی عمل صالح ثبت می‌کند. و این همه گفتم «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات» (بقره/277) عمل صالح چیست؟ فقط عمل صالح غسل جمعه و انگشتر عقیق و حنا و نماز شب نیست حرکتهایی که باعث شود کفار عصبانی شوند این عمل صالح است بنابراین چون ماه رمضان ماه عبادت است یکی از اعمال صالح شرکت در راهپیمایی روز قدس است.
خدایا! رهبر ما شهدای ما روحشان را از ما راضی و مسلمین فلسطین را بر اسرائیل پیروز بفرما. الهی آمین.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»