نعمتهای خدا – 11، قرآن – 2

موضوع بحث: نعمتهای خدا – 11، قرآن – 2
تاریخ پخش: 71/12/21

بسم الله الرحمن الرحیم

بینندگان عزیز، امیدوارم خداوند به آبروی آبرومندان درگاهش ایام را مبارک، دعاها را مستجاب، عبادات و روزه‌ها قبول نماید. کم کم بیننده‌ها به شبهای قدر نزدیک می‌شوند. در جلسه قبل بحث ما بحث قرآن بود ولی حرفها تمام نشد من می‌خواهم یک خرده دیگر راجع به قرآن صحبت کنم.
ماه رمضان چه ماهی است؟ قرآن نمی‌گویند ماه روزه. ما در فارسی می‌گوییم ماه رمضان یعنی ماه روزه اما قرآن نمی‌گوید ماه روزه قرآن می‌گوید ماه رمضان. شهر رمضان اول تیتر بحثمان را روشن کنم. بحث نعمتها بود. یکی از نعمتها، قرآن است نعمتهای معنوی.
موضوع بحثمان نگاهی به گوشه‌ای از نعمتها:
1- قانونگذار خدا و قانون نعمت خداست
نعمتهای معنوی که یکی از آنها قرآن است. قرآن یکی از نعمتهای الهی است. قانون نعمت است جامعه‌ای که قانون ندارد هرج و مرج است قانون را باید چه کسی وضع کند؟ شما برای من قانون وضع می‌کنید؟ یا من برای شما؟ چه کاره هستم من یا شما چه کسی هستی که برای من قانون وضع کنی؟ من چه حقی دارم برای شما قانون وضع کنم «إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ» (انعام/57) قانون و حکم فقط از آن خداست. آن شبی که مادر مرا زایید و آن شبی که مادر شما را زایید، آزاد زایید. ما را مادر بله قربان گوی کسی نزایید. ما حر هستیم دلیلی نیست آدم حر و آزاد بله قربان گوی دیگری باشد.
به چه دلیل بشر برای بشر قانون وضع کند. بشر چه حقی دارد برای بشر قانون وضع کند.
2- انسان بدلیل نقص و محدودیت نمی‌تواند قانونگذار باشد
قانون بشر تبصره بردار است قانون بشر محدود است بشر شهوت دارد غضب دارد هیجان دارد محدودیت علمی دارد محدودیت تجربی دارد انسان ضعیف است گنهکار است شهوتی است عجول است، جَدُول است، انسانی که قرآن در یک جایی می‌گوید: «لَفی‌ خُسْرٍ» (عصر/2) (زیان کار است) انسانی که قرآن در جای دیگر می‌گوید: «کَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى‌» (علق/6) (طغیان می‌کند) انسانی که قرآن در جای دیگر می‌گوید: «وَ کانَ الْإِنْسانُ أَکْثَرَ شَیْ‌ءٍ جَدَلاً» (کهف/54) (آدم پر جدل و پر چونه) و جای دیگر می‌گوید: «وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولاً» (احزاب/72) (انسان ظلوم و جهول است) یک جای دیگر می‌گوید: «خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعیفاً» (نساء/28) جای دیگر می‌گوید: «ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ» (بقره/151) جای دیگر می‌گوید: «أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ» (انعام/37) یک جای دیگر می‌گوید: «وَ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ» (مائده/103) جای دیگر می‌گوید: «أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» (اعراف/179) جای دیگر می‌گوید: «مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوْراهَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوها کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً» (جمعه/5) جای دیگر می‌گوید: «فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ» (اعراف/176) انسانی که اگر خودش را نساخته باشد، از هر حیوانی پست‌تر است تازه انسانی که خودش را ساخته باشد حداقل آدمی است که جرم نمی‌کند اما بالاخره اطلاعاتش که محدود است انسان حق ندارد برای انسان قانون وضع کند. قانون فقط قانون خداوند و این هم قرآن. قرآن و قانونی یک نعمت است حالا جالب اینکه ماه رمضان قرآن می‌فرماید: شهر رمضان. رمضان را یادتان نرود یعنی چه. رمضان یعنی سوزاندش. رمضان یعنی گناه سوزی شهر رمضان یعنی ماهی که در آن گناهکار آب می‌شود از بین می‌رود.
3- ارزش ماه رمضان به قرآن است
«شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى‌ وَ الْفُرْقانِ» (بقره/185) نمی‌گوید «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ» (بقره/183) می‌گوید: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ». ماه رمضانی که در آن قرآن نازل شد. ماه رمضان ارزشش به قرآن است شب قدر ارزش مهمش به خاطر این است که «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‌ لَیْلَهِ الْقَدْرِ» (قدر/1) شب قدر اهمیتش به قرآن است. قرآن خیلی مهم است. اهل بیت خیلی مهم هستند اما قرآن مهمتر از اهل بیت است. چون وقتی پیامبر (ص) فرمود: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْن»(وسائل‌الشیعه، ج‌27، ص‌33) دو چیز گرانبها را می‌گذارم اول فرمود: قرآن، بعد فرمود: اهل بیت.
راجع به قرآن در جلسه قبل مقداری صحبت کردیم امروز هم یک مقدار دیگر صحبت کنیم.
همه چیز در قرآن هست. «تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ» (نحل/89) می‌گوید هرچه می‌خواهی بیانش در قرآن هست. حدیث هست از امام رضا (ع) که می‌فرمایند: هر چه از دهان من بیرون می‌آید شما بگویید دلیل قرآنی آن چیست، من یک آیه قرآن برایش می‌گویم.
«لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فی‌ کِتابٍ مُبینٍ» (انعام/59) را تفسیر می‌کنند بعضی به اینکه هر چه بخواهی در قرآن هست منتها باید در قرآن استخراج کرد.
عوام وقتی می‌خواهند بگویند نفت چیست؟ می‌گویند نفت همان چیزی است که در چراغ است منتها یک نفت شناس می‌خواهد که بگوید نفت چیست تا بگوید این موکتی که رویش نشستی از نفت است پیراهنت هم از نفت است بعد نگاه می‌کنی هر چه دور و برت هست از نفت است خیلی مهم است برای ما که بدانیم بیش از هزار رقم چیز از نفت است بیش از هزار رقم مواد از نفت استخراج می‌شود. ولی عوام چه می‌داند؟ هزار رقم مواد از نفت چیست؟ می‌گوید نفت همان است که در چراغ است. قرآن شناس باید باشد تا بگوید قرآن چیست آن وقت اگر ما قرآن را مزه‌اش را بچشیم، دیگر سراغ چیز دیگر نمی‌رویم. این حقیقتی است.
4- اهمیت تلاوت قرآن در قرآن و روایات
«فَالتَّالِیاتِ ذِکْراً» (صافات/3) خداوند قسم می‌خورد به کسانی که فرشتگان یا مومنانی که تلاوت می‌کنند.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «نَوِّرُوا بُیُوتَکُمْ بِتِلَاوَهِ الْقُرْآنِ»(کافی، ج‌2، ص‌610) خانه هایتان را با تلاوت قرآن منور کنید.
روایت داریم جوان قرآن بخواند، امام صادق (ع) فرمود: «مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ وَ هُوَ شَابٌّ مُؤْمِنٌ اخْتَلَطَ الْقُرْآنُ بِلَحْمِهِ وَ دَمِهِ»(کافی، ج‌2، ص‌603). اگر جوان با ایمان قرآن بخواند این قرآن در رگ و پوستش نفوذ می‌کند.
قَالَ الصَّادِقُ (ع): «قِرَاءَهُ الْقُرْآنِ فِی الْمُصْحَفِ تُخَفِّفُ الْعَذَابَ عَنِ الْوَالِدَیْنِ وَ لَوْ کَانَا کَافِرَیْنِ»(کافی، ج‌2، ص‌613)
پدر و مادر آدم اگر کافر باشند، پسرش اگر قرآن بخواند به خاطر قرآن پسر، خداوند در قبر به پدر و مادر مادرش رحم می‌کند، گرچه پدر و مادرش کافر باشند.
آقاجان، برای پسرت همه رقم پول خرج می‌کنی یک خرده هم پول خرج کن قرآن خوان شود. بیایید در هر شهری یک مکتب قرآن، دارالقرآن یک خانه قرآن، بسازید. قرآن در بین ما مهجور است. یکی از فضلا می‌گفت: سر قبر پیامبر صلی الله علیه و آله بودم خیلی مدینه شلوغ بود قرآن هم دستم بود، یک خرده نگاه کردم دیدم مدینه ولوله است، شلوغ است گفتم: یا رسول الله! حالت خوب است، از ما راضی هستی اگر حالت خوب است من قرآن را باز می‌کنم یک آیه بیاید. می‌گفت: تا لای قرآن را باز کردم این آیه آمد. «وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً» (فرقان/30) پیامبر روز قیامت می‌گوید: خدایا! من از مردم راضی نیستم قرآن را کنار زدند.
از قرآن نباید استفاده تشریفاتی کنیم، روی کیف عروس ببریم، برای تشریفات یک وقت آدم قرآن می‌فرستد برای عروس یعنی عروس خانم بخوان. عروس و دامادیم می‌خواهیم زندگیمان را بر اساس قرآن تنظیم کنیم. یک وقت قرآن را می‌فرستیم برای چنین عروس و دامادی.
یک وقت هم می‌فرستیم برای عروس و دامادی که اصلاً یاد قرآن نیستند فقط کلام الله مجید شده یک تشریفات. قرآن روی کیف عروس خانم، قرآن بالای سردر. قرآن برای تبلیغات «چهار قل» برای اینکه عقرب نگزد «و ان یکاد» برای اینکه نمی‌دانم بچه‌مان چیزیش نشود.
قرآن به صورت جدی بخصوص ماه رمضان که بهار قرآن است. در مجمع البیان روایت داریم که: بهترین عبادات تلاوت قرآن است.
قَالَ الرِّضَا (ع): «مَنْ قَرَأَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ آیَهً مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کَانَ کَمَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ فِی غَیْرِهِ مِنَ الشُّهُورِ»(فضائل‌الأشهرالثلاثه، ص‌97) ماه رمضان کسی یک آیه قرآن بخواند مثل اینکه تمام قرآن را خوانده است.
شما در ماه رمضان بگویید «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» مثل اینکه کل قرآن را در غیر ماه رمضان خوانده باشید. ماه رمضان تا تمام نشده استفاده کنیم.
5- خداوند عذاب را بخاطر تلاوت قرآن برمی‌دارد
روایتی داریم در کتاب «من لایحضره الفقیه». حدیث قشنگی است. حدیث در «من لایحضره الفقیه» صدوق(ره) است که امیرالمومنین (ع) می‌فرماید: «وَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَیُرِیدُ عَذَابَ أَهْلِ الْأَرْضِ جَمِیعاً حَتَّى لَا یُحَاشِیَ مِنْهُمْ أَحَداً فَإِذَا نَظَرَ إِلَى الشِّیبِ نَاقِلِی أَقْدَامِهِمْ إِلَى الصَّلَوَاتِ وَ الْوِلْدَانِ یَتَعَلَّمُونَ الْقُرْآنَ رَحِمَهُمُ اللَّهُ فَأَخَّرَ ذَلِکَ عَنْهُمْ»(من‌لایحضره‌الفقیه، ج‌1، ص‌239)
خداوند اراده می‌کند گروهی را عذاب کند اما می‌بیند که چند تا جوان دارند می‌روند نماز بخوانند در مسجد و جوانهایی هم نشسته‌اند قرآن می‌خوانند، خداوند به فرشته‌ها می‌گوید به خاطر این چند تا جوان که می‌روند در مسجد نماز بخوانند یا مشغول قرآن هستند، من عذاب را از کل مردم دور می‌کنم.
به گفته امیرالمومنین (ع) خواب راحتی که شما می‌کنید صدقه سر آن جوانی است که قرآن می‌خواند.
اینکه شما شب می‌خوابید زلزله نمی‌شود به خاطر ولی خداست که در نماز شب می‌گوید «إِلَهِی الْعَفْوَ الْعَفْوَ» از العفو او روایاتی داریم: به خاطر افراد صالحی که در بین مردم هست، خداوند قهرش را بر می‌دارد.
البته بعضی‌ها می‌گویند ما قرآن را بد یاد می‌گیریم. یک حدیث داریم برای کسانی که ذهنشان طوری است که قرآن را زود یاد نمی‌گیرند. قَالَ الصَّادِقُ (ع): «مَنْ شُدِّدَ عَلَیْهِ فِی الْقُرْآنِ کَانَ لَهُ أَجْرَانِ وَ مَنْ یُسِّرَ عَلَیْهِ کَانَ مَعَ الْأَوَّلِینَ»(کافی، ج‌2، ص‌606) کسی که به زحمت قرآن را یاد می‌گیرد، دوتا ثواب دارد.
یک وقت نگویید من رفتم یاد نگرفتم دو بار سه بار برو یاد بگیر. حدیثی که در جلسه قبل گفتم آدرسش را در این جلسه می‌خواهم بگویم در اصول کافی جلد 2 داریم که: منزلی که در آن قرآن خوانده نشود، مثل قبرستان است این حدیث از پیامبر (ص) است و در اصول کافی آمده.
6- شیوه و کیفیت قرائت قرآن
قَالَ الصَّادِقُ (ع): «قارِئُ الْقُرْآنِ یَحْتَاجُ إِلَى ثَلَاثَهِ أَشْیَاءَ قَلْبٍ خَاشِعٍ وَ بَدَنٍ فَارِغٍ وَ مَوْضِعٍ خَالٍ‌»(بحارالأنوار، ج‌82، ص‌43) قرآن خواندن قلب خاشع می‌خواهد و بدنٍ فارغ و موضع خالٍ. یعنی آدم باید یک آرامشی داشته باشد. کسی که قرآن می‌خواند باید با حضور قلب قرآن بخواند. توجه داشته باشد و شیوه خواندش هم این باشد: یکی اینکه با وضو قرآن بخوانیم «لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ» (واقعه/79) یعنی با دست بی وضو روی قرآن نگذارید شاید هم معنایش این باشد: تماس نمی‌گیرند با معارف قرآن «إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ» مگر دلهای پاک. یعنی آنتن هر جوری بود نمی‌تواند موج بگیرد آنتن مخصوص جهت مخصوص می‌خواهد تا امواج را در هوا بگیرد. روح پاک می‌خواهد تا معارف قرآن را بتواند درک کند.
با صوت خوب خواند تا تدبر خواندن: حدیث بخوانم. امام کاظم (ع) وقتی قرآن می‌خواندند، گریه می‌کردند. یعنی قرآن را باحال خواندن با صوت حزین خواندن. داریم وقتی قرآن خوانده می‌شود، قرآن می‌گوید: «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ» (اعراف/204) موقع خواندن قرآن شما ساکت باشید. کسی که قرآن می‌خواند، شما حرف نزنید. البته مستحب است. آن کسی که قرآن می‌خواند، ساکت ساکت باشیم، وجوب آن مال پیش نماز است یعنی پیش نماز وقتی مشغول نماز است می‌گوید «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ» (فاتحه/5) شما دیگر هیچی نگو. وجوبش در نماز است یعنی در قرائت نماز است ولی مستحبش در باقی قرآن است.
7- رفتار کارفرما با کارگر در روایات
قرآن می‌گوید: می‌دانید فلانی را برای چی پدرش را در آوردیم «وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ کُلِّ جَبَّارٍ عَنیدٍ» (هود/59) بسیاری از حدیثهایی که می‌خوانیم ریشه قرآن است. ما یک حدیثی داریم که با کارگر طی کنید. نگو حالا بیاید کار کند، آخرش یک چیزی به او می‌دهیم او راضی است بدبخت است هرچه بدهی راضی است.
یک روز دیدند امام رضا (ع) شلاق به دست گرفته و عصبانی دنبال یک نفر. گفتند: آقا چه کرده؟ فرمود: او رئیس کارگرهاست بارها به او گفته‌ام تا با کارگر طی نکردی، مشغول کار نشو. باز آمده‌ام دیده‌ام یک غلام سیاه را آورده گرفته به کار. گفته‌ام: آقا با او چقدر طی کرده‌ای؟ گفته: این آدم بدبختی است هرچه به او بدهی راضی است. هرچه بدهم راضی است یعنی چه؟ من گفتم طی کن.
بعد امام می‌گوید وقتی طی کردی، غروب که می‌خواهی پولش را بدهی قبل از آنکه عرق کارگر خشک شود، پول را بده او بده بعد یک چیزی هم اضافه‌اش بده. مثلا طی کن فرض کن 500 تومان منتها شب 550 تومان به او بده. من دیدم این آیه قرآن است که مزدش را بده یک چیزی هم اضافه. در قرآن می‌فرماید که: «فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ» (نساء/173) یعنی اجرشان را بدرستی بده وفا کن به اجرشان ولی «وَ یَزیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ». این یک نکته قرآنی است. معمولا نکات زیادی را ما از قرآن می‌توانیم استفاده کنیم.
8- سخن قرآن در مورد آدم و حوا
قرآن در مورد آدم و حوا. مثلا داریم که: همه‌اش می‌گوید: کُلا یعنی آدم و حوا! میل کنید از میوه‌ها «وَ کُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَهَ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمینَ» (بقره/35) نزدیک این گیاه نشوید. خداوند به آدم و حوا گفت: در این باغ بخورید هرچه میل دارید بخورید ولی نزدیک گندم، مثلا نشوید.
«فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمینَ» اگر نزدیک شوید، از ظالمها خواهید بود. همه‌اش می‌گوید «حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا» همه‌اش جفت جفت است اما به خانه که می‌رسد نمی‌گوید «فَسکنا» می‌گوید: «اُسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّهَ» (بقره/35) نمی‌گوید مسکن شما دو تا می‌گوید، مسکن تو و خانمت. در مسکن نمی‌گوید شما دو تا می‌گوید تو و خانمت. شاید بشود از این استفاده کرد یعنی در مسئله مسکن اختیار با شوهر است. خوردن زن و مرد فرق نمی‌کند با هم غذا بخورند. «شِئْتُما» (اراده مال هر دو است) «لا تَقْرَبا» هر دو «فَتَکُونا» هر دو. اما در مسکن نمی‌گوید «اُسکُنا» می‌گوید: «اُسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ» در مورد همه چیز جفت جفت می‌گوید ولی در مورد مسکن اینها را از هم جدا می‌کند.
البته زن می‌تواند در عقد شرط کند که من زن تو می‌شوم، به شرط اینکه انتخاب مسکن با من باشد. اما اگر شرط نکنند، ازدواج کنند بعد می‌گوید: زن باید تابع باشد، چون مرد باید پول پیدا کند و مرد گاهی شاید در این شهر نمی‌تواند پول پیدا کند باید مسافرت کند حالا یا ماموریت برود یا شغلش را عوض کند. چون مرد باید نان در بیاورد برای نان در آوردن زن نمی‌تواند بگوید اینجا که من هستم خوب اینجا که باشد نمی‌تواند نان در بیاورد باید ببیند کجا می‌تواند نان دربیاورد. اینجا درآمدم نمی‌گذرد چون مرد خرج زندگی روی دوشش است و خرج درآوردن نیاز دارد به جنب و جوش و هجرت، اینجا دیگر زن را کمرنگ کرده. گفته: «اُسْکُنْ أَنْتَ» بعد هم گفته خانمت. آن چیزها که پول ساز نیست مثل خوردن و خوابیدن و نشستن، با هم هستند اما آنجا که بار روی دوش مرد است به زن گفته: تابع مرد باشد. آنجا که بار به دوش زن است به مرد گفته تابع خانم باش مثل بچه. اگر زن و شوهری بخواهند طلاق بگیرند، خدا نخواسته. آن بچه شیرخواره را مادر بخواهد، چون اینجا اولویت با مادر است، مرد باید تابع همسر باشد. یک جا مرد دنبال زن است یک جا زن دنبال مرد است و یک جا هم با هم هستند. کلمات قرآن، حروفش، الفبایش، نکته دارد. «کُلا»، «شِئْتُما»، «تَقْرَبا»، «تَکُونا» یعنی الفهای قرآن درش نکته است. که چرا اینجا الف دارد اینجا ندارد. درباره بهشت و جهنم داریم: بهشت 8 در دارد جهنم 7 تا در دارد
آن وقت بهشتیها را قرآن می‌گوید: «وَ سیقَ الَّذینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّهِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها» (زمر/73)، وقتی وارد شد، «وَ فُتِحَتْ» ولی در مورد جهنم می‌گوید: «وَ سیقَ الَّذینَ کَفَرُوا إِلى‌ جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها فُتِحَتْ أَبْوابُها» (زمر/71) و «فُتِحَتْ».
اینطور نیست که حالا یک چیزی گفته آخر ما گاهی وقتها 2 کیلو حرف می‌زنیم چیزی در آن نیست همینطور می‌گوییم ولی قرآن نه. قرآن روی رمزهایش حرف دارد. خوب یک صلوات بفرستید اللهم صلِّ علی محمدٍ و ال محمدٍ.
در بحار مجلسی: حالا چون اینجا اصفهان است و ساختمان مال اوقاف اصفهان است و انگورستان ملک هست و ما آمدیم اینجا و میهمان اصفهانیها هستیم از بحار مجلسی بگوییم. مرحوم مجلسی در جلد 89 بحار. آقایانی که مجلسی را نمی‌شناسند، بدانند. مجلسی به قدری کتاب نوشته که هر پهلوانی در جمهوری اسلامی فقط ورق بزند، مچ او درد می‌گیرد. یعنی به قدری ایشان نوشته مثل اینکه می‌گویند فلانی به قدری پول دارد، که هر پول شمار هر بانکی پول او را بخواهد بشمارد مچش درد می‌گیرد. به شرط اینکه اسکناسهای او 1000 تومانی باشد.
مجلسی همچین کسی است کتابهایش را هیچ مچ داری نمی‌تواند ورق بزند. حالا خدا چه جوری به اینها برکت داده من نمی‌دانم شب نداشتند، خواب نداشتند، دو دسته می‌نوشتند، کسی برایشان می‌نوشت. . . مفید هم همینطور است شیخ مفید 200 تا کتاب نوشته ما الآن تحصیلکرده‌های خوبمان که می‌خواهند بروند رساله فوق لیسانس و دکترا بنویسند، یک رساله می‌نویسند و رساله‌شان مثلا بین 70 صفحه تا 200 صفحه. چه طوری می‌توان 200 تا کتاب مفید نوشت. فیض کاشانی هم همینطور است بیش از 100 جلد کتاب نوشت.
9- شیعه با قرآن مأنوس است
در بحار آمده: قَالَ الصَّادِقُ (ع): «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله نَظِّفُوا طَرِیقَ الْقُرْآنِ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا طَرِیقُ الْقُرْآنِ قَالَ أَفْوَاهُکُمْ قِیلَ بِمَا ذَا قَالَ بِالسِّوَاکِ»(المحاسن، ج‌2، ص‌558) و (بحارالأنوار، ج‌77، ص‌343) کسی که می‌خواهد قرآن بخواند، مسواک کند. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ علیه السلام: «زَیِّنُوا الْقُرْآنَ بِأَصْوَاتِکُمْ فَإِنَّ الصَّوْتَ الْحَسَنَ یَزِیدُ الْقُرْآنَ حُسْناً»(جامع‌الأخبار، ص‌49) با صوت خوب قرآن بخوانید. داریم: اگر قرآن را در نماز بخوانید ثوابش بیشتر است یعنی به جای «قُلْ هُوَ اللَّهُ»، سوره‌های بزرگتر بخوانید. قَالَ الْبَاقِرُ (ع): «إِنَّمَا شِیعَهُ عَلِیٍّ النَّاحِلُونَ الشَّاحِبُونَ الذَّابِلُونَ ذَابِلَهٌ شِفَاهُهُمْ مِنَ الصِّیَامِ إِلَى أَنْ قَالَ کَثِیرَهٌ صَلَاتُهُمْ کَثِیرَهٌ تِلَاوَتُهُمْ لِلْقُرْآنِ یَفْرَحُ النَّاسُ وَ یَحْزَنُونَ»(وسائل‌الشیعه، ج‌6، ص‌191) امام باقر (ع) می‌فرماید: یکی از علائم شیعه این است که با قرآن مانوس باشد در جنگ تبوک پیامبر صلی الله علیه و آله پرچم را داد به شخصی به نام اماره وسط جنگ پرچم را گرفت داد به زید بن ثابت، جناب اماره که اول پرچم دستش بود. گفت: یا رسول الله! حالا وسط جنگ عزل و نصب می‌کنی؟ مرا از پرچم داری می‌اندازی؟ فرمود که: من وسط جنگ فهمیدم که او یک خرده قرآن بهتر از تو بلد هست. وسط جنگ دیگر معطل نمی‌کند پرچم را می‌دهد به کسی که بهتر قرآن بلد هست. یک هیئت را پیامبر فرستاد برای یمن. یک جوانی را سرپرستش کرد. این روایت را من در سنی‌ها دیده‌ام در شیعه ندیده‌ام در کنز العمال. که شبیه کتاب مجلسی است مثل بحار شیعه‌ها آن هم بحار سنی هاست ولی تقریبا یک پنجم کتاب بحار است. یعنی بحار 5 برابر آن است. ولی خوب کتاب مهمی است. کنز العمال حدیثی نقل می‌کند که پیامبر یک هیئتی را عازم یمن می‌کند و یک جوانی را سرپرست آن می‌کند. یک خرده ناراحت شدند که چرا این پسر جوان را رئیس ما کردی؟ فرمود: چون این از شما بهتر قرآن بلد هست پس ایشان باید رئیس باشد.
حضرت خواست در جنگ احد شهدا را دفن کند، فرمود که: اکثرهم جمعا للقران. . . هر کس قرآن بیشتر بلد هست در دفن او عنایت بیشتری شود.
10- درجات بهشت به تلاوت قرآن است
قَال‌مُوسَى بْنَ جَعْفَر (ع): «فَإِنَّ دَرَجَاتِ الْجَنَّهِ عَلَى قَدْرِ آیَاتِ الْقُرْآنِ یُقَالُ لَهُ اقْرَأْ وَ ارْقَ فَیَقْرَأُ ثُمَّ یَرْقَى» (‌کافی، ج 2، ص 606) در بهشت درجات چه گونه است؟ می‌گویند بخوان هر آیه که توانستی بخوانی یک درجه به تو می‌دهیم. این برای این است که ما بیشتر قرآن بخوانیم. به عدد قرآن آیه‌ای که بلد هستی درجه می‌دهند قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «الْعَبْدُ الْمَمْلُوکُ إِذَا أَحْسَنَ الْقُرْآنَ فَعَلَى سَیِّدِهِ أَنْ یَرْفُقَ بِهِ وَ یُحْسِنَ صُحْبَتَهُ»(الجعفریات، ص‌173) داریم: اگر برده‌ای بلد هست قرآن بخواند، اربابش باید «یَرْفُقَ بِهِ وَ یُحْسِنَ صُحْبَتَهُ». یعنی اگر شاگرد شما بلد هست قرآن بخواند جناب افسر سربازی که قرآن بلد هست بخواند تو افسر او هستی تو باید کوتاه بیایی. او رئیس تو هست نه از نظر درجه از نظر درجه سرباز اطاعت می‌کند اما چون این سرباز قرآن بلد هست و توی افسر بلد نیستی باید نسبت به او تواضع کن. حاج آقا پول داری، یک شاگرد را دیدی قرآن بلد هست و بی غلط می‌خواند، شما شاگرد او باش اصلاً بیاییم این کار را بکنیم بشکنیم یکی از بتها، بت خود است که آدم باید خودش را بشکند. اگر بشکنیم آن وقت راه می‌افتیم. و ما گیر بت خودمان هستیم.
من یک قصه برایتان بگویم از بت بودن خودم. اول انقلاب ما می‌رفتیم صدا و سیمای تهران فیلم می‌گرفتیم بعد هم می‌آمدیم میدان شوش سوار می‌شدیم می‌رفتیم قم با اتوبوس. خب حالا ما را مثل عروس با ماشین می‌آورند می‌برند. ولی اول انقلاب خودمان می‌آمدیم، می‌رفتیم. میدان شوش ایستاده بودم اتوبوس آمد و سوار شدیم و از کنار بهشت زهرا (س) که می‌خواستیم برویم قم، رسیدم نگاه کردم به شهدا. هنوز هم جنگ نشده بود شهدای زمان شاه(شهدای انقلاب). خواستم بگویم: برای شادی روح شهدا صلوات ختم کن. دیدم این در‌شان من نیست. تو حجت الاسلام هستی درست و مرتب بنشین. این صلوات ختم کن مال جگر فروشی، کاهو فروشی، کامیون داری نمی‌دانم بزازی، بقالی. . . صلوات ختم کن در‌شان آقا نیست تو آقا هستی. ما نشستیم دو تا فحش دادیم به خودمان‌ای نامرد! تو تلویزیون رفتی از این شهداست، اصلاً آمدن امام از این شهداست انقلاب از این شهداست اگر شهدا نبودند الان در تلویزیون یک رقاصه می‌رقصید. تو که حدیث می‌خوانی به خاطر خون اینهاست. بلند شو صلوات ختم کن. بلند شدم باز نگاه کردم به اتوبوس گفتم: زشت است من آقا هستم بگویم صلوات ختم کن. هی نشستم هی بلند شدم این بغل دستی من گفت: آقای قرائتی صندلی شما میخ دارد؟ ! گفتم: نه صندلی من میخ ندارد خودم گیر دارم. گفت: گیر چه هستی گفتم: گیر خودم. مرگ بر سواد که نمی‌گذارد من صلوات بفرستم. برو مسجد. نه آقا من فوق لیسانس هستم مرگ بر این سواد که تو را از صلوات و مسجد و تقوا و احترام پدر و مادر و احترام همسایه و. . . چه خبر است! گاهی وقتها آدم دو تا کلمه درس می‌خواند. باد می‌گیردش، خود بنده را هم باد گرفت. از بهشت زهرا (علیها السلام) رد شدیم من بلند شدم گفتم صلوات ختم کنید برای شهدا ولی دیگر رد شده بودیم لابد شهدا هم گفتند این صلوات توی سرت بخورد. از راه دور فرستادیم. ولی خیلی بدم آمد از حجه الاسلامی خودم. چرا من حجت الاسلام گیر خودم هستم. حالا من گیر هستم تو گیر نباش مثل سیگاری‌هایی که به بچه‌شان می‌گویند تو سیگار نکش. شما گیر خودت نباش چه اشکالی دارد همه سرهنگها تیمسارها پهلوی سربازی که قرآن بلد هست از او قرآن یاد بگیرند. البته الآن بحمدالله بسیاری از آنها آلان قرآن بلد هستند بخوانند. چه اشکالی دارد دبیر فیزیک و شیمی بیاید برای رضای خدا خودش را بشکند به یکی از شاگردهایش بگوید من قرآن بلد نیستم شبی یک ربع بیا به من قرآن یاد بده.
اشکالی دارد تاجر پهلوی یک بچه قرآن یاد بگیرد؟ ! حدیث داریم: «الْعَبْدُ الْمَمْلُوکُ إِذَا أَحْسَنَ الْقُرْآنَ فَعَلَى سَیِّدِهِ أَنْ یَرْفُقَ بِهِ وَ یُحْسِنَ صُحْبَتَهُ» اگر برده تو قرآن بلد هست شما برایش احترام قائل شو.
11- بزرگترین آیه قرآن مسأله حقوقی است
آموزش قرآن – بزرگترین سوره‌ها، کوچکترین سوره‌ها. اصلاً چه مسئله‌ای است که در قرآن نیست. همه مسائل در قرآن هست. مسائل حقوقی. شما هیچ می‌دانید بزرگترین آیات قرآن آیه حقوقی هست. بزرگترین سوره‌های قرآن سوره بقره هست در سوره بقره یک آیه داریم یک صفحه است معمولا آیه‌ها یک یا دو یا سه یا چهار سطر است اما یک آیه داریم که یک صفحه قرآن را پر کرده، بزرگترین آیات قرآن آیه حقوقی است که در داد و ستد برای اینکه حق، ناحق نشود، بنویسید شاهد بگیرید چه جوری ثبت کنید. داریم در اسلام، حقوق، که در آن دقت شود. یک حدیث هم هست برای فتوکپی. آن زمان فتوکپی نبود اصلاً ولی حدیثش را من دیدم که امام رضا (ع) فرمود: هر نسخه‌ای که به امضای من از خانه بیرون می‌خواهد برود، دو نسخه بنویسید یکی را اینجا بایگانی کنید. که اگر نامه مرا بیرون کسی خواست تصرف کند کم و زیاد کند. البته حالا منگنه می‌کنند و چسب می‌زنند مهر و موم می‌کنند. (دقت لازم)
انواع نکات زندگی در قرآن هست. شما هیچ می‌دانید ورزش بچه‌ها در قرآن هست وقتی می‌خواستند یوسف (ع) را از یعقوب (ع) بگیرند فکر کردند چه جوری ما یوسف (ع) را از یعقوب (ع) بگیریم نشستند فکر کردند گفتند مسئله ورزش را مطرح کنیم بگوییم. یوسف (ع) یک نوجوان هست نیاز به ورزش دارد. ما می‌خواهیم برویم ورزش یوسف (ع) را بفرست با ما بیاید ورزش. نیاز یوسف (ع) به ورزش مسئله‌ای است که حضرت یعقوب (ع) چیزی نمی‌گوید.
12- امتیازات اسلام
اهمیت قرآن: اولین آیه‌ای که نازل شد چه بود؟ «اقرا» هیچ می‌دانید این یکی از امتیازات اسلام هست من امتیازات دین اسلام را در یک صفحه یادداشت کرده‌ام تا الآن خدمت شما هستم 70 تا نوشته‌ام که هیچ دینی ندارد. البته به مرور هر چه گیرم آمد مخصوص اسلام هست می‌نویسم و یکی از چیزهایی که مخصوص اسلام هست این است که اولین آیه‌ای که به پیامبر (ص) نازل شد «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ» (علق/1) بود. یعنی خواندن و نوشتن. و ما مفتخریم که دین ما با کلمه «اقْرَأْ» شروع شد. یعنی با خواندن، با سواد. از نکاتش هست خواندن انس با قرآن تلاوت قرآن عشق قرآن وقف قرآن حفظ قرآن.
خدایا! قرآن یک مزه‌ای دارد، نماز یک مزه‌ای دارد عبادت یک مزه‌ای دارد. بعضی‌ها آن مزه را چشیدند و خیلی‌ها هم آن مزه را نچشیده‌اند. هر چیزی بلوغ می‌خواهد مثلا شهوت بلوغ دارد به بچه 3 ساله هر چه بگویی ازدواج، نگاهت می‌کند بگویی آلاسکا یا ازدواج می‌گوید آلاسکا چون شهوت ندارد هنوز، نمی‌داند یعنی چه. ما به یک سری چیزها هنوز بالغ نشدیم. خدایا! ما را نسبت به معارف و حلاوت آن معارف بالغ و آشنا و آن مزه‌ای که به خوبها چشاندی به ما هم آن مزه را بچشان. قرآن را وسیله حیات ما و حیات ما را وسیله نشر قرآن قرار بده. الهی آمین.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment